پرش به محتوا

چه کسانی از تولد امام مهدی اطلاع یافته‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی       = چه کسانی از تولد [[امام مهدی]] اطلاع یافته‌اند؟
| موضوع فرعی = چه کسانی از تولد [[امام مهدی]] اطلاع یافته‌اند؟
| تصویر             = 7626626268.jpg
| تصویر = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر     = 200px
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] /  [[آشنایی با امام مهدی]] / [[معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)]] / [[ولادت امام مهدی]]  
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] /  [[آشنایی با امام مهدی]] / [[معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)]] / [[ولادت امام مهدی]]  
| مدخل اصلی   = [[ابراهیم بن ادریس]]  
| مدخل اصلی = [[ابراهیم بن ادریس]]  
| مدخل وابسته   =
| مدخل وابسته =  
| پاسخ‌دهنده         =
| پاسخ‌دهنده =  
| پاسخ‌دهندگان       = ۳ پاسخ
| پاسخ‌دهندگان = ۳ پاسخ


}}
}}
خط ۵۱: خط ۵۱:


«[[ولادت امام مهدی]] {{ع}} و نیز [[امامت]] ایشان پس از [[امام یازدهم]] توسط برخی افراد نیز به بیت [[امام حسن عسکری]] {{ع}} گزارش شده است. در این قسمت به برخی از این گزارش‌ها اشاره می‌کنیم:
«[[ولادت امام مهدی]] {{ع}} و نیز [[امامت]] ایشان پس از [[امام یازدهم]] توسط برخی افراد نیز به بیت [[امام حسن عسکری]] {{ع}} گزارش شده است. در این قسمت به برخی از این گزارش‌ها اشاره می‌کنیم:
#[[حکیمه خاتون]] (عمه [[امام عسکری]] {{ع}}): [[حکیمه دختر امام جواد]] {{ع}} و عمه [[امام حسن عسکری]] {{ع}}، از زنان والا [[مقام]] نزد [[امامان]] {{عم}} بوده است. وی به [[دستور]] مستقیم [[امام عسکری]] {{ع}}، در شب [[ولادت حضرت مهدی]] {{ع}} حضور داشت و بخش فراوانی از [[روایات]] آن [[حضرت]]، از سوی این بانوی بزرگوار [[نقل]] شده است. در گزارش‌های مربوط به این بانوی بزرگوار، علاوه بر بیان جریان [[ولادت امام مهدی]] {{ع}} به لطایف دیگری نیز اشاره شده است که نشانه [[درک]] بالا و عمق [[معرفت]] این بانوی والا [[مقام]] است.<REF>ر.ک: [[کمال الدین و تمام النعمه]]، ج ۲، ص ۴۲۶.</REF>
# [[حکیمه خاتون]] (عمه [[امام عسکری]] {{ع}}): [[حکیمه دختر امام جواد]] {{ع}} و عمه [[امام حسن عسکری]] {{ع}}، از زنان والا [[مقام]] نزد [[امامان]] {{عم}} بوده است. وی به [[دستور]] مستقیم [[امام عسکری]] {{ع}}، در شب [[ولادت حضرت مهدی]] {{ع}} حضور داشت و بخش فراوانی از [[روایات]] آن [[حضرت]]، از سوی این بانوی بزرگوار [[نقل]] شده است. در گزارش‌های مربوط به این بانوی بزرگوار، علاوه بر بیان جریان [[ولادت امام مهدی]] {{ع}} به لطایف دیگری نیز اشاره شده است که نشانه [[درک]] بالا و عمق [[معرفت]] این بانوی والا [[مقام]] است.<REF>ر.ک: [[کمال الدین و تمام النعمه]]، ج ۲، ص ۴۲۶.</REF>
#[[ابوالادیان]]: وی یکی از خدمتکاران خانه [[امام حسن عسکری]] {{ع}} بود که از جمله [[وظایف]] او، [[تصدی]] امور نامه‌های آن [[حضرت]] و بردن آنها به شهرهای مختلف بود. او یکی از کسانی است که حضور [[آشکار]] و [[نماز خواندن]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} بر پیکر مبارک [[امام حسن عسکری]] {{ع}} را ذکر کرده است. این [[دیدار]] عام به شکلی، اعلام عمومی ولادت و نیز [[امامت امام مهدی]] {{ع}} را به همراه دارد. او می‌گوید: {{عربی|فتقدم [[جعفر]] بن علي ليصلي عليه أخيه، فلما هم بالتكبير خرج صبي بوجهه سمرة بشعره قطط بأسنانه تفليج فجبذ برداء [[جعفر]] بن علي و قال: تأخر يا عم فأنا أحق بالصلاة علي أبي فتأخر [[جعفر]] و قد اربد وجهه و اصفر فتقدم الصبي و صلى عليه}}.<REF>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۷۵؛ [[جعفر]] بن علیّ پیش رفت تا بر برادرش [[نماز]] گزارد و چون خواست [[تکبیر]] گوید کودکی گندم گون با گیسوانی مجعّد و دندان‌های پیوسته بیرون آمد و ردای [[جعفر]] بن علیّ را گرفت و گفت: ای عمو! عقب برو که من به [[نماز]] گزاردن بر پدرم سزاوارترم. و [[جعفر]] با چهره‌ای رنگ پریده و زرد عقب رفت. آن کودک پیش آمد و بر او [[نماز]] گزارد.</REF>
# [[ابوالادیان]]: وی یکی از خدمتکاران خانه [[امام حسن عسکری]] {{ع}} بود که از جمله [[وظایف]] او، [[تصدی]] امور نامه‌های آن [[حضرت]] و بردن آنها به شهرهای مختلف بود. او یکی از کسانی است که حضور [[آشکار]] و [[نماز خواندن]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} بر پیکر مبارک [[امام حسن عسکری]] {{ع}} را ذکر کرده است. این [[دیدار]] عام به شکلی، اعلام عمومی ولادت و نیز [[امامت امام مهدی]] {{ع}} را به همراه دارد. او می‌گوید: {{عربی|فتقدم [[جعفر]] بن علي ليصلي عليه أخيه، فلما هم بالتكبير خرج صبي بوجهه سمرة بشعره قطط بأسنانه تفليج فجبذ برداء [[جعفر]] بن علي و قال: تأخر يا عم فأنا أحق بالصلاة علي أبي فتأخر [[جعفر]] و قد اربد وجهه و اصفر فتقدم الصبي و صلى عليه}}.<REF>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۷۵؛ [[جعفر]] بن علیّ پیش رفت تا بر برادرش [[نماز]] گزارد و چون خواست [[تکبیر]] گوید کودکی گندم گون با گیسوانی مجعّد و دندان‌های پیوسته بیرون آمد و ردای [[جعفر]] بن علیّ را گرفت و گفت: ای عمو! عقب برو که من به [[نماز]] گزاردن بر پدرم سزاوارترم. و [[جعفر]] با چهره‌ای رنگ پریده و زرد عقب رفت. آن کودک پیش آمد و بر او [[نماز]] گزارد.</REF>
#[[ابونصر طریف]]: این شخص نیز از موالیان [[امام حسن عسکری]] {{ع}} بود که [[توفیق]] [[دیدار]] خود با [[امام مهدی]] {{ع}} را به این صورت گزارش کرده است: {{عربی|دخلت علي [[صاحب الزمان]] فقال: علي بالصندل الأحمر؛ فأتيته به؛ ثم قال: أ تعرفني؟ قلت: نعم؛ فقال: من أنا؟ فقلت: أنت سيدي و ابن سيدي؛ فقال؛ ليس عنى هذا سألتك؛ قال طريف فقلت: جعلني [[الله]] فداك فبين لي؛ قال: أنا خاتم الأوصياء و بي يدفع [[الله]] عزوجل البلاء عني أهلي و شيعتي}}.<REF>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۴۱؛ بر [[صاحب]] الزّمان وارد شدم فرمود: برایم [[صندل]] سرخ بیاور، برایش آوردم، سپس فرمود: آیا مرا میشناسی؟ گفتم: آری، فرمود: من کیستم؟ گفتم: شما آقای من و [[فرزند]] آقای من هستید، فرمود: از این نپرسیدم، طریف گوید: گفتم: فدای شما شوم، برایم بیان کنید، فرمود: من خاتم الأوصیاء هستم و [[خدای تعالی]] به واسطه من بلا را از [[خاندان]] و شیعیانم برطرف می‌کند.</REF>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۱۰۷.</ref>.
# [[ابونصر طریف]]: این شخص نیز از موالیان [[امام حسن عسکری]] {{ع}} بود که [[توفیق]] [[دیدار]] خود با [[امام مهدی]] {{ع}} را به این صورت گزارش کرده است: {{عربی|دخلت علي [[صاحب الزمان]] فقال: علي بالصندل الأحمر؛ فأتيته به؛ ثم قال: أ تعرفني؟ قلت: نعم؛ فقال: من أنا؟ فقلت: أنت سيدي و ابن سيدي؛ فقال؛ ليس عنى هذا سألتك؛ قال طريف فقلت: جعلني [[الله]] فداك فبين لي؛ قال: أنا خاتم الأوصياء و بي يدفع [[الله]] عزوجل البلاء عني أهلي و شيعتي}}.<REF>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۴۱؛ بر [[صاحب]] الزّمان وارد شدم فرمود: برایم [[صندل]] سرخ بیاور، برایش آوردم، سپس فرمود: آیا مرا میشناسی؟ گفتم: آری، فرمود: من کیستم؟ گفتم: شما آقای من و [[فرزند]] آقای من هستید، فرمود: از این نپرسیدم، طریف گوید: گفتم: فدای شما شوم، برایم بیان کنید، فرمود: من خاتم الأوصیاء هستم و [[خدای تعالی]] به واسطه من بلا را از [[خاندان]] و شیعیانم برطرف می‌کند.</REF>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۱۰۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش