جعل حدیث: تفاوت میان نسخهها
←وقوع پدیده جعل در عصر معصومان
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*حضرت رسول{{صل}} با آگاهی از وقوع این پدیده شوم، در عصر خود این خطر را گوشزد کرده بودند؛ چنانکه در متون شیعه و سنی این روایت نقل شده است که فرمودند: {{عربی|اندازه=155%|"قَدْ كَثُرَتْ عَلَيَّ الْكَذَّابَةُ. فَمَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ"}}؛<ref>«دروغگويان عليه من زیاد شدهاند. پس هرکس از روی عمد بر من دروغ ببندد، جایگاه او در آتش است». حدیث یادشده با الفاظ متفاوت و از طرق مختلف در متون متعددی آمده است. برای نمونه، ر.ک: نهجالبلاغة، خطبه ۲۱۰؛ حسنبنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۱۹۳؛ محمدبنیعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۲؛ [[ابراهیم نعمانی|محمد بن ابراهيم نعمانی]]، الغيبة، ص۷۶؛ [[احمد بن حنبل]]، مسند حنبل، ج۱، ص۷۸؛ [[عبدالله بن بهرام دارمی|دارمی، عبدالله بن بهرام]]، سنن دارمی، ج۱، ص۷۶ و ۷۷؛ [[محمد بن اسماعیل بخاری|بخاری، محمد بن اسماعیل]]، الصحيح، ج۱، ص۳۵ و ۳۶؛ [[محمد بن حیان بستی|بستی، محمد بن حیان]]، کتاب المجروحین، ج۱، ص۶؛ [[عبدالله بن عدی جرجانی|جرجانی، عبدالله بن عدی]]، الکافی فی ضعفاء الرجال، ج۷، ص۹۵؛ [[ابونعیم اصفهانی]]، کتاب الضعفاء، ص۵۲؛ [[سليمان بن ابراهیم قندوزی|قندوزی، سليمان بن ابراهیم]]، ینابیع المودة، ج۱، ص۱۸۶. گفتنی است برخی عالمان اهل سنت، کتابی مستقل راجع به این حدیث نگاشته و اثبات کردهاند که این روایت از بیش از صد طریق از پیامبر اکرم{{صل}} نقل شده است (ر.ک: [[سليمان بن احمد طبرانی|طبرانی، سليمان بن احمد]]، طرق حديث من کذب علی متعمداً، ص۳۳-۱۷۶).</ref> | *حضرت رسول{{صل}} با آگاهی از وقوع این پدیده شوم، در عصر خود این خطر را گوشزد کرده بودند؛ چنانکه در متون شیعه و سنی این روایت نقل شده است که فرمودند: {{عربی|اندازه=155%|"قَدْ كَثُرَتْ عَلَيَّ الْكَذَّابَةُ. فَمَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ"}}؛<ref>«دروغگويان عليه من زیاد شدهاند. پس هرکس از روی عمد بر من دروغ ببندد، جایگاه او در آتش است». حدیث یادشده با الفاظ متفاوت و از طرق مختلف در متون متعددی آمده است. برای نمونه، ر.ک: نهجالبلاغة، خطبه ۲۱۰؛ حسنبنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۱۹۳؛ محمدبنیعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۲؛ [[ابراهیم نعمانی|محمد بن ابراهيم نعمانی]]، الغيبة، ص۷۶؛ [[احمد بن حنبل]]، مسند حنبل، ج۱، ص۷۸؛ [[عبدالله بن بهرام دارمی|دارمی، عبدالله بن بهرام]]، سنن دارمی، ج۱، ص۷۶ و ۷۷؛ [[محمد بن اسماعیل بخاری|بخاری، محمد بن اسماعیل]]، الصحيح، ج۱، ص۳۵ و ۳۶؛ [[محمد بن حیان بستی|بستی، محمد بن حیان]]، کتاب المجروحین، ج۱، ص۶؛ [[عبدالله بن عدی جرجانی|جرجانی، عبدالله بن عدی]]، الکافی فی ضعفاء الرجال، ج۷، ص۹۵؛ [[ابونعیم اصفهانی]]، کتاب الضعفاء، ص۵۲؛ [[سليمان بن ابراهیم قندوزی|قندوزی، سليمان بن ابراهیم]]، ینابیع المودة، ج۱، ص۱۸۶. گفتنی است برخی عالمان اهل سنت، کتابی مستقل راجع به این حدیث نگاشته و اثبات کردهاند که این روایت از بیش از صد طریق از پیامبر اکرم{{صل}} نقل شده است (ر.ک: [[سليمان بن احمد طبرانی|طبرانی، سليمان بن احمد]]، طرق حديث من کذب علی متعمداً، ص۳۳-۱۷۶).</ref> | ||
==وقوع پدیده جعل در عصر معصومان== | ==وقوع پدیده جعل در عصر [[معصومان]]{{عم}}== | ||
*وقوع پدیده جعل در عصر معصومان نیز امری انکارناپذیر است. ازاینرو خود [[امامان معصوم]]{{عم}} شیعیان را نسبت به احادیث ساختگی هشدار داده، ملاکهایی برای تشخیص آنها ارائه کردهاند. برای نمونه، [[هشام بن حکم]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند که فرمودند: «سخنی را از ما قبول نکنید؛ مگر آنکه موافق قرآن و سنت باشد یا همراه با آن شاهدی از سخنان پیشین باشد؛ چراکه [[مغيرة بن سعيد]] – لعنهالله – احادیثی را در کتابهای اصحاب پدرم وارد کرده که پدرم آنها را نگفته است».<ref>[[محمد بن عمر کشی|کشی، محمد بن عمر]]، رجال الكشی، ص۲۲۴.</ref> | *وقوع پدیده جعل در عصر معصومان نیز امری انکارناپذیر است. ازاینرو خود [[امامان معصوم]]{{عم}} شیعیان را نسبت به احادیث ساختگی هشدار داده، ملاکهایی برای تشخیص آنها ارائه کردهاند. برای نمونه، [[هشام بن حکم]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند که فرمودند: «سخنی را از ما قبول نکنید؛ مگر آنکه موافق قرآن و سنت باشد یا همراه با آن شاهدی از سخنان پیشین باشد؛ چراکه [[مغيرة بن سعيد]] – لعنهالله – احادیثی را در کتابهای اصحاب پدرم وارد کرده که پدرم آنها را نگفته است».<ref>[[محمد بن عمر کشی|کشی، محمد بن عمر]]، رجال الكشی، ص۲۲۴.</ref> | ||
*ازاینرو، عالمان شیعه و اهل سنت با پیریزی علم رجال به تمییز راویان ثقه از غیر ثقه همت گمارده، تصنیفات مستقل و متعددی را به رشته تحریر درآوردند.<ref>کتابهای رجال البرقی، رجال الكشی، رجال النجاشی، الفهرست نوشته [[شیخ طوسی]]، رجال ابن داوود و خلاصة الاقوال نوشته [[علامه حلی]] از معروفترین کتابهای رجال شیعه بهشمار میروند. کتابهای الطبقات الكبرى نوشته ابنسعد، التاريخ الكبير نوشته بخاری، کتاب الضعفاء و المتروکین نوشته نسائی، الجرح و التعديل نوشته ابنابیحاتم رازی و کتاب المجروحين نوشته ابنحبان نیز از مهمترین کتابهای رجالی [[اهل سنت]] هستند.</ref> | *ازاینرو، عالمان شیعه و اهل سنت با پیریزی علم رجال به تمییز راویان ثقه از غیر ثقه همت گمارده، تصنیفات مستقل و متعددی را به رشته تحریر درآوردند.<ref>کتابهای رجال البرقی، رجال الكشی، رجال النجاشی، الفهرست نوشته [[شیخ طوسی]]، رجال ابن داوود و خلاصة الاقوال نوشته [[علامه حلی]] از معروفترین کتابهای رجال شیعه بهشمار میروند. کتابهای الطبقات الكبرى نوشته ابنسعد، التاريخ الكبير نوشته بخاری، کتاب الضعفاء و المتروکین نوشته نسائی، الجرح و التعديل نوشته ابنابیحاتم رازی و کتاب المجروحين نوشته ابنحبان نیز از مهمترین کتابهای رجالی [[اهل سنت]] هستند.</ref> |