جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '↵{{سیره معصوم}}' به '{{سیره معصوم}}') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==پیش از [[تولد]]== | ==پیش از [[تولد]]== | ||
*امروزه از نظر [[علمی]]، نقش [[پدر]] و [[مادر]] در انتقال صفات ظاهری و [[باطنی]] - که از آن با عنوان "عامل [[وراثت]]" یاد میشود. بر کسی پوشیده نیست؛ لذا [[انتخاب]] همسرانی مناسب و [[شایسته]] گامی اساسی در [[تربیت]] فرزندانی [[صالح]] و سالم در [[آینده]] است؛ [[پیامبر]]{{صل}} نیز ضمن [[تشویق]] [[جوانان]] به [[ازدواج]]، به آنها توصیه میکرد که در [[انتخاب]] [[همسر]]، بیشتر دقت کنند تا فرزندانی [[صالح]] و [[شایسته]] داشته باشند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۴.</ref>. | *امروزه از نظر [[علمی]]، نقش [[پدر]] و [[مادر]] در انتقال صفات ظاهری و [[باطنی]] - که از آن با عنوان "عامل [[وراثت]]" یاد میشود. بر کسی پوشیده نیست؛ لذا [[انتخاب]] همسرانی مناسب و [[شایسته]] گامی اساسی در [[تربیت]] فرزندانی [[صالح]] و سالم در [[آینده]] است؛ [[پیامبر]]{{صل}} نیز ضمن [[تشویق]] [[جوانان]] به [[ازدواج]]، به آنها توصیه میکرد که در [[انتخاب]] [[همسر]]، بیشتر دقت کنند تا فرزندانی [[صالح]] و [[شایسته]] داشته باشند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۴.</ref>. | ||
*[[رسول خدا]]{{صل}} در [[حدیثی]] فرموده است: "بنگر که فرزندت را در کدام رحم قرار میدهی؛ زیرا اصل و ریشه، اثرگذار است"<ref>نهج الفصاحه، ص ۲۶۶؛ المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۸۵۵ و ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۱، ص ۳۷۰.</ref> و در [[حدیثی]] دیگر از ایشان چنین [[نقل]] شده است: "برای نطفههای خود [[بهترین]] رحمها را برگزینید؛ چرا که [[زنان]]، فرزندانی همانند [[برادران]] و [[خواهران]] خود به [[دنیا]] میآورند"<ref>ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۵۹؛ کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۳۳۲ و محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۹۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۴.</ref>. | * [[رسول خدا]]{{صل}} در [[حدیثی]] فرموده است: "بنگر که فرزندت را در کدام رحم قرار میدهی؛ زیرا اصل و ریشه، اثرگذار است"<ref>نهج الفصاحه، ص ۲۶۶؛ المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۸۵۵ و ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۱، ص ۳۷۰.</ref> و در [[حدیثی]] دیگر از ایشان چنین [[نقل]] شده است: "برای نطفههای خود [[بهترین]] رحمها را برگزینید؛ چرا که [[زنان]]، فرزندانی همانند [[برادران]] و [[خواهران]] خود به [[دنیا]] میآورند"<ref>ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۵۹؛ کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۳۳۲ و محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۹۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۴.</ref>. | ||
*[[رسول خدا]]{{صل}} [[جوانان]] را از [[ازدواج]] با خانوادههای [[پست]] نیز [[نهی]] میکرد. روزی فرمود: "از گلی که در مزبله روییده است، بر حذر باشید؛ گفتند: ای [[رسول خدا]]{{صل}} گلی که در مزبله روییده چه گلی است؟فرمود: [[زن]] با [[جمال]] که در خانوادهای [[پست]] بزرگ شده است<ref>{{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْءِ}}؛ الکافی، ج ۵، ص ۳۳۲ و شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۹۱ و....</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۴.</ref>. | * [[رسول خدا]]{{صل}} [[جوانان]] را از [[ازدواج]] با خانوادههای [[پست]] نیز [[نهی]] میکرد. روزی فرمود: "از گلی که در مزبله روییده است، بر حذر باشید؛ گفتند: ای [[رسول خدا]]{{صل}} گلی که در مزبله روییده چه گلی است؟فرمود: [[زن]] با [[جمال]] که در خانوادهای [[پست]] بزرگ شده است<ref>{{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْءِ}}؛ الکافی، ج ۵، ص ۳۳۲ و شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۹۱ و....</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۴.</ref>. | ||
===غذای [[حلال]] === | ===غذای [[حلال]] === | ||
*[[رسول خدا]]{{صل}} لقمه [[حلال]] را هم از عوامل بسیار مهم در شکل گیری شخصیت [[آینده]] [[کودک]] برشمرده است؛ گرچه رعایت [[حلال]] و [[حرام]] [[الهی]] در تمام دوران [[زندگی]] فرد لازم است؛ اما توجه به [[حلال]] و [[حرام]]، پیش و پس از ایام بارداری، اهمیت بسیار بیشتری در شکل پذیری شخصیت [[آینده]] [[کودکان]] دارد؛ از اینرو، بر آن بیشتر تأکید شده است. [[رسول خدا]]{{صل}} در این باره فرموده است: "کسی که گوشت و پوستش از [[مال]] [[حرام]] روییده باشد، به [[بهشت]] داخل نمیشود. چنین کسی به [[آتش دوزخ]] [[[شقاوت]]] شایستهتر است [تا [[سعادت]]]"<ref>{{متن حدیث|لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ نَبَتَ لَحْمُهُ مِنَ السُّحْتِ النَّارُ أَوْلَى بِهِ}}؛ ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۶۱ و احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص ۳۹۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۵.</ref>. | * [[رسول خدا]]{{صل}} لقمه [[حلال]] را هم از عوامل بسیار مهم در شکل گیری شخصیت [[آینده]] [[کودک]] برشمرده است؛ گرچه رعایت [[حلال]] و [[حرام]] [[الهی]] در تمام دوران [[زندگی]] فرد لازم است؛ اما توجه به [[حلال]] و [[حرام]]، پیش و پس از ایام بارداری، اهمیت بسیار بیشتری در شکل پذیری شخصیت [[آینده]] [[کودکان]] دارد؛ از اینرو، بر آن بیشتر تأکید شده است. [[رسول خدا]]{{صل}} در این باره فرموده است: "کسی که گوشت و پوستش از [[مال]] [[حرام]] روییده باشد، به [[بهشت]] داخل نمیشود. چنین کسی به [[آتش دوزخ]] [[[شقاوت]]] شایستهتر است [تا [[سعادت]]]"<ref>{{متن حدیث|لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ نَبَتَ لَحْمُهُ مِنَ السُّحْتِ النَّارُ أَوْلَى بِهِ}}؛ ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۶۱ و احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص ۳۹۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۵.</ref>. | ||
*در [[حدیثی]] دیگر آمده است که [[خاتم انبیا]]{{صل}} به [[عبداللّه بن مسعود]] میفرماید: "ای پسر مسعود، [[حرام]] مخور، [[حرام]] نپوش، از [راه] [[حرام]] [[[زن]]] نگیر و از [[خدا]] [[نافرمانی]] نکن؛ زیرا [[خداوند]] به [[ابلیس]] میفرماید: "با بانگ خویش، هر که را میتوانی از جای برکن [هرچه [[لشکر]] و نیرو داری جمع کن] و با سوارگان و پیادگانت بر آنان ([[حرام]] خواران) بتاز و در [[اموال]] و [[فرزندان]] آنان شریک شو و به آنان [[وعده]] بده و [البته] [[شیطان]] به آنها جز [[فریب]]، [[وعده]] نمیدهد"<ref>حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۵۴ - ۴۵۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۵.</ref>. | *در [[حدیثی]] دیگر آمده است که [[خاتم انبیا]]{{صل}} به [[عبداللّه بن مسعود]] میفرماید: "ای پسر مسعود، [[حرام]] مخور، [[حرام]] نپوش، از [راه] [[حرام]] [[[زن]]] نگیر و از [[خدا]] [[نافرمانی]] نکن؛ زیرا [[خداوند]] به [[ابلیس]] میفرماید: "با بانگ خویش، هر که را میتوانی از جای برکن [هرچه [[لشکر]] و نیرو داری جمع کن] و با سوارگان و پیادگانت بر آنان ([[حرام]] خواران) بتاز و در [[اموال]] و [[فرزندان]] آنان شریک شو و به آنان [[وعده]] بده و [البته] [[شیطان]] به آنها جز [[فریب]]، [[وعده]] نمیدهد"<ref>حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۵۴ - ۴۵۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۵.</ref>. | ||
===رعایت [[آداب]] زناشویی === | ===رعایت [[آداب]] زناشویی === | ||
*[[رسول خدا]]{{صل}} بر رعایت [[آداب]] زناشویی نیز بسیار تأکید میورزید. ایشان نقش و اهمیت بسیار حالتها و زمانها را در زمان بسته شدن نطفه [[فرزند]] به [[مردم]] یادآوری و زوجها را به رعایت آنها توصیه فرموده است. در [[منابع روایی]] معتبر [[شیعه]] و [[سنی]]، [[روایات]] بسیاری در این باره از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] شده است<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۵.</ref>. | * [[رسول خدا]]{{صل}} بر رعایت [[آداب]] زناشویی نیز بسیار تأکید میورزید. ایشان نقش و اهمیت بسیار حالتها و زمانها را در زمان بسته شدن نطفه [[فرزند]] به [[مردم]] یادآوری و زوجها را به رعایت آنها توصیه فرموده است. در [[منابع روایی]] معتبر [[شیعه]] و [[سنی]]، [[روایات]] بسیاری در این باره از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] شده است<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۵.</ref>. | ||
===مراقبتهای ایام بارداری=== | ===مراقبتهای ایام بارداری=== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==[[سیره]] [[نبی اکرم]]{{صل}} در [[تکریم]] و [[محبت]] به [[کودکان]] == | ==[[سیره]] [[نبی اکرم]]{{صل}} در [[تکریم]] و [[محبت]] به [[کودکان]] == | ||
*[[محبت]]، از دیگر اصول [[تربیت کودک]] از دیدگاه [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است. در [[سیره نبوی]]{{صل}} به شدت به [[محبت]] توجه و بر آن، تأکید و از دریغ ورزیدن [[محبت]] به [[کودکان]] [[نکوهش]] شده است؛ اما، [[افراط]] در [[محبت]] نیز درست نیست<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۸.</ref>. | * [[محبت]]، از دیگر اصول [[تربیت کودک]] از دیدگاه [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است. در [[سیره نبوی]]{{صل}} به شدت به [[محبت]] توجه و بر آن، تأکید و از دریغ ورزیدن [[محبت]] به [[کودکان]] [[نکوهش]] شده است؛ اما، [[افراط]] در [[محبت]] نیز درست نیست<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۸.</ref>. | ||
*آن [[حضرت]]، [[مسلمانان]] را به [[دوست]] داشتن و [[محبت]] به [[کودکان]] [[تشویق]] میکرد و میفرمود: "اگر کسی [[کودک]] گریانش را [[خشنود]] کند تا آرام گیرد، [[خداوند عزوجل]] آن [[قدر]] از نعمتهای [[بهشت]] به او عطا میکند تا [[خشنود]] شود"<ref>محمد ری شهری، حکمت نامه پیامبر اعظم{{صل}}، ج ۷، ص ۲۹۷.</ref>. و در [[حدیثی]] دیگر فرمود: کسی که دختر بچه خود را شادمان کند، مانند کسی است که بندهای از [[فرزندان]] [[اسماعیل]] ذبیح{{ع}} را آزاد کرده باشد و آن کس که پسر بچه خود را مسرور سازد و دیده او را روشن سازد، مانند کسی است که چشمش از [[خوف]] [[خداوند]] [[اشک]] فرو میریزد"<ref>شیخ صدوق، الامالی، ص ۵۷۷ و مکارم الاخلاق، ص ۲۲۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۸.</ref>. | *آن [[حضرت]]، [[مسلمانان]] را به [[دوست]] داشتن و [[محبت]] به [[کودکان]] [[تشویق]] میکرد و میفرمود: "اگر کسی [[کودک]] گریانش را [[خشنود]] کند تا آرام گیرد، [[خداوند عزوجل]] آن [[قدر]] از نعمتهای [[بهشت]] به او عطا میکند تا [[خشنود]] شود"<ref>محمد ری شهری، حکمت نامه پیامبر اعظم{{صل}}، ج ۷، ص ۲۹۷.</ref>. و در [[حدیثی]] دیگر فرمود: کسی که دختر بچه خود را شادمان کند، مانند کسی است که بندهای از [[فرزندان]] [[اسماعیل]] ذبیح{{ع}} را آزاد کرده باشد و آن کس که پسر بچه خود را مسرور سازد و دیده او را روشن سازد، مانند کسی است که چشمش از [[خوف]] [[خداوند]] [[اشک]] فرو میریزد"<ref>شیخ صدوق، الامالی، ص ۵۷۷ و مکارم الاخلاق، ص ۲۲۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۸.</ref>. | ||
*[[رسول خدا]]{{صل}} خود نیز پیوسته به [[کودکان]] [[محبت]] میکرد و در این کار، الگویی [[شایسته]] برای دیگر [[مسلمانان]] بود. [[نقل]] شده است که وقتی [[مردم]]، [[کودکان]] خود را برای [[دعا]] و نامگذاری نزد [[رسول خدا]]{{صل}} میآوردند، آن [[حضرت]]، آنها را در آغوش میگرفت و در دامن خود مینهاد. گاه اتفاق میافتاد که [[کودکی]] در دامن [[پیامبر]]{{صل}} ادرار میکرد و کسانی که ناظر ماجرا بودند، با [[کودک]]، [[تندی]] میکردند؛ اما آن [[حضرت]] آنان را از این کار باز میداشت و میفرمود: "با [[تندی]] و [[خشونت]] از ادرار [[کودک]] جلوگیری نکنید"؛ آنگاه [[کودک]] را آزاد میگذارد تا ادرارش تمام شود. سپس برای او [[دعا]] میکرد یا آنکه نامی [[شایسته]] برای او برمیگزید<ref>مکارم الاخلاق، ص ۲۵ و بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۴۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۸.</ref>. | * [[رسول خدا]]{{صل}} خود نیز پیوسته به [[کودکان]] [[محبت]] میکرد و در این کار، الگویی [[شایسته]] برای دیگر [[مسلمانان]] بود. [[نقل]] شده است که وقتی [[مردم]]، [[کودکان]] خود را برای [[دعا]] و نامگذاری نزد [[رسول خدا]]{{صل}} میآوردند، آن [[حضرت]]، آنها را در آغوش میگرفت و در دامن خود مینهاد. گاه اتفاق میافتاد که [[کودکی]] در دامن [[پیامبر]]{{صل}} ادرار میکرد و کسانی که ناظر ماجرا بودند، با [[کودک]]، [[تندی]] میکردند؛ اما آن [[حضرت]] آنان را از این کار باز میداشت و میفرمود: "با [[تندی]] و [[خشونت]] از ادرار [[کودک]] جلوگیری نکنید"؛ آنگاه [[کودک]] را آزاد میگذارد تا ادرارش تمام شود. سپس برای او [[دعا]] میکرد یا آنکه نامی [[شایسته]] برای او برمیگزید<ref>مکارم الاخلاق، ص ۲۵ و بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۴۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۸.</ref>. | ||
*از [[ام فضل]]، دایه [[امام حسین]]{{ع}} نیز [[روایت]] شده است که "روزی [[رسول خدا]]{{صل}} [[حسین]]{{ع}} را که شیرخواره بود، از من گرفت و بغل کرد؛ پس رطوبتی از او بر پیراهن ایشان رسید. پس من با [[تندی]]، [[کودک]] را گرفتم؛ به طوری که [[کودک]] گریست. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "ای ام [[فضل]]، [[لباس]] مرا [[آب]] [[تطهیر]] میکند؛ اما چه چیزی غبار رنجش را از [[قلب]] این [[کودک]] [[پاک]] میکند؟"<ref>مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۵۵۷.</ref> <ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۸-۲۷۹.</ref>. | *از [[ام فضل]]، دایه [[امام حسین]]{{ع}} نیز [[روایت]] شده است که "روزی [[رسول خدا]]{{صل}} [[حسین]]{{ع}} را که شیرخواره بود، از من گرفت و بغل کرد؛ پس رطوبتی از او بر پیراهن ایشان رسید. پس من با [[تندی]]، [[کودک]] را گرفتم؛ به طوری که [[کودک]] گریست. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "ای ام [[فضل]]، [[لباس]] مرا [[آب]] [[تطهیر]] میکند؛ اما چه چیزی غبار رنجش را از [[قلب]] این [[کودک]] [[پاک]] میکند؟"<ref>مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۵۵۷.</ref> <ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۸-۲۷۹.</ref>. | ||
*[[احترام]] به شخصیت [[کودکان]] در [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} به اندازهای اهمیت داشت که گاه نمازی را به [[علت]] شنیدن صدای [[کودکی]] به سرعت به پایان میرساند. [[عبداللّه بن سنان]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که [[پیامبر]]{{صل}} [[نماز]] ظهری را با [[مردم]] به [[جماعت]] گزارد و دو رکعت آخر را به سرعت و بدون ذکر [[مستحبات]] به پایان رساند؛ پس از [[نماز]]، [[مردم]] گفتند: "ای [[رسول خدا]]{{صل}}، آیا در [[نماز]]، پیشامدی واقع شد؟" [[حضرت]] گفت: "مگر چه شده؟" گفتند: "دو رکعت آخر را با سرعت ادا کردید!" فرمود: "مگر صدای شیون و [[گریه]] [[کودک]] را نشنیدید؟"<ref>الکافی، ج ۶، ص ۴۸؛ التهذیب، ج ۳، ص ۲۷۴ و ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۸۹.</ref> <ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۹.</ref>. | * [[احترام]] به شخصیت [[کودکان]] در [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} به اندازهای اهمیت داشت که گاه نمازی را به [[علت]] شنیدن صدای [[کودکی]] به سرعت به پایان میرساند. [[عبداللّه بن سنان]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که [[پیامبر]]{{صل}} [[نماز]] ظهری را با [[مردم]] به [[جماعت]] گزارد و دو رکعت آخر را به سرعت و بدون ذکر [[مستحبات]] به پایان رساند؛ پس از [[نماز]]، [[مردم]] گفتند: "ای [[رسول خدا]]{{صل}}، آیا در [[نماز]]، پیشامدی واقع شد؟" [[حضرت]] گفت: "مگر چه شده؟" گفتند: "دو رکعت آخر را با سرعت ادا کردید!" فرمود: "مگر صدای شیون و [[گریه]] [[کودک]] را نشنیدید؟"<ref>الکافی، ج ۶، ص ۴۸؛ التهذیب، ج ۳، ص ۲۷۴ و ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۸۹.</ref> <ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۹.</ref>. | ||
*همچنین [[نقل]] شده است، روزی [[پیامبر]]{{صل}} در حالی که [[نماز]] میخواند، امامه، دختر [[زینب]] را در آغوش خود گرفته بود و هرگاه به [[سجده]] میرفت او را به [[زمین]] میگذاشت و هرگاه قصد برخاستن میکرد، او را دوباره به آغوش میگرفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۸، ص ۲۳۲؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۲۹۵؛ ابن حبان، صحیح، ج ۳، ص ۳۹۵ و الشهیدالثانی، شرح اللمعه، ج۱، ص۵۶۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۹.</ref>. | *همچنین [[نقل]] شده است، روزی [[پیامبر]]{{صل}} در حالی که [[نماز]] میخواند، امامه، دختر [[زینب]] را در آغوش خود گرفته بود و هرگاه به [[سجده]] میرفت او را به [[زمین]] میگذاشت و هرگاه قصد برخاستن میکرد، او را دوباره به آغوش میگرفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۸، ص ۲۳۲؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۲۹۵؛ ابن حبان، صحیح، ج ۳، ص ۳۹۵ و الشهیدالثانی، شرح اللمعه، ج۱، ص۵۶۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۹.</ref>. | ||
*[[رسول خدا]]{{صل}} شوخ طبعترین و بذله گوترین [[مردم]] با [[کودکان]] بود<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۳۱؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۲۱۸ و المعجم الاوسط، ج ۶، ص ۲۶۳.</ref>. آن [[حضرت]] هر روز صبح [[فرزندان]] و [[نوادگان]] خود را نوازش میکرد<ref>عدة الداعی، ص ۸۹ و بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۹۹.</ref> و هرگاه از کنار [[کودکان]] میگذشت به آنان [[سلام]] میکرد<ref>دلائل النبوه، ص ۳۳۰ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۹۵.</ref> وگاه به آنها خوراکی میداد<ref>مکارم الاخلاق، ص ۱۶ و مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۳۶۴.</ref>. [[سلام]] کردن به [[کودکان]] جزو پنج عملی بود که [[حضرت رسول]]{{صل}} تا هنگام [[وفات]]، آن را ترک نکرد تا پس از ایشان [[سنت]] شود<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۱، ص ۱۳۰؛ همو، الخصال، ص ۲۷۱ و امالی صدوق، ص ۷۲.</ref> و میفرمود: {{متن حدیث|أَكْرِمُوا أَوْلَادَكُمْ وَ أَحْسِنُوا أَدَبَهُمْ }}<ref>محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۲۱۱؛ مسند الشهاب، ج ۱، ص ۳۸۹ و عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۵۴.</ref>؛ کودکانتان را [[تکریم]] و آنان را خوب [[تربیت]] کنید<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۹-۲۸۰.</ref>. | * [[رسول خدا]]{{صل}} شوخ طبعترین و بذله گوترین [[مردم]] با [[کودکان]] بود<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۳۱؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۲۱۸ و المعجم الاوسط، ج ۶، ص ۲۶۳.</ref>. آن [[حضرت]] هر روز صبح [[فرزندان]] و [[نوادگان]] خود را نوازش میکرد<ref>عدة الداعی، ص ۸۹ و بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۹۹.</ref> و هرگاه از کنار [[کودکان]] میگذشت به آنان [[سلام]] میکرد<ref>دلائل النبوه، ص ۳۳۰ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۹۵.</ref> وگاه به آنها خوراکی میداد<ref>مکارم الاخلاق، ص ۱۶ و مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۳۶۴.</ref>. [[سلام]] کردن به [[کودکان]] جزو پنج عملی بود که [[حضرت رسول]]{{صل}} تا هنگام [[وفات]]، آن را ترک نکرد تا پس از ایشان [[سنت]] شود<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۱، ص ۱۳۰؛ همو، الخصال، ص ۲۷۱ و امالی صدوق، ص ۷۲.</ref> و میفرمود: {{متن حدیث|أَكْرِمُوا أَوْلَادَكُمْ وَ أَحْسِنُوا أَدَبَهُمْ }}<ref>محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۲۱۱؛ مسند الشهاب، ج ۱، ص ۳۸۹ و عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۵۴.</ref>؛ کودکانتان را [[تکریم]] و آنان را خوب [[تربیت]] کنید<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۷۹-۲۸۰.</ref>. | ||
*[[نقل]] شده است که هرگاه [[رسول خدا]]{{صل}} از سفر برمیگشت، نخست با [[کودکان]] خانوادهاش [[دیدار]] میکرد<ref>مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۷، ص ۱۳۲ و البیهقی، السنن الکبری، ج ۵، ص ۲۶۰.</ref>. [[رفتار]] خوب و صمیمانه ایشان به قدری [[کودکان]] [[مدینه]] را شیفته ایشان کرده بود که وقتی آن [[حضرت]] از سفری بر میگشت، [[کودکان]] به شدت از وی استقبال میکردند<ref>مسند احمد، ج ۴، ص ۵.</ref> و گرد ایشان را میگرفتند؛ پس [[رسول خدا]]{{صل}} به خاطر آنان میایستاد و سپس از آنان میخواست که به سوی او بروند؛ پس برخی از آنان در آغوش و بر خی دیگر بر پشت ایشان [روی مرکب] سوار میشدند و [[پیامبر]]{{صل}} از همراهان خود نیز میخواست که [[کودکان]] دیگر را سوار کنند؛ چه بسا پس از این ماجرا [[کودکان]] افتخار میکردند و به هم میگفتند: "[[پیامبر خدا]]{{صل}} مرا در آغوش خود گرفت و تو را روی مرکب بر پشت خود سوار کرد". برخی هم میگفتند: "[[رسول خدا]]{{صل}} از همراهان خود خواست که تو را روی مرکب به پشت خود سوار کنند"<ref>ملامحسن فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج ۳، ص ۳۶۶ - ۳۶۷ و مسند احمد، ج ۴، ص ۵.</ref>. آن [[حضرت]] از برخی [[کودکان]] [[اصحاب]] دلجویی میکرد و آنان را بر مرکب خود مینشاند<ref>مسند احمد، ج ۱، ص ۲۰۶ و ۳۳۸؛ صحیح مسلم، ج ۸، ص ۲۷ و کنزالعمال، ج ۱۳، ص ۴۴۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۰.</ref>. | * [[نقل]] شده است که هرگاه [[رسول خدا]]{{صل}} از سفر برمیگشت، نخست با [[کودکان]] خانوادهاش [[دیدار]] میکرد<ref>مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۷، ص ۱۳۲ و البیهقی، السنن الکبری، ج ۵، ص ۲۶۰.</ref>. [[رفتار]] خوب و صمیمانه ایشان به قدری [[کودکان]] [[مدینه]] را شیفته ایشان کرده بود که وقتی آن [[حضرت]] از سفری بر میگشت، [[کودکان]] به شدت از وی استقبال میکردند<ref>مسند احمد، ج ۴، ص ۵.</ref> و گرد ایشان را میگرفتند؛ پس [[رسول خدا]]{{صل}} به خاطر آنان میایستاد و سپس از آنان میخواست که به سوی او بروند؛ پس برخی از آنان در آغوش و بر خی دیگر بر پشت ایشان [روی مرکب] سوار میشدند و [[پیامبر]]{{صل}} از همراهان خود نیز میخواست که [[کودکان]] دیگر را سوار کنند؛ چه بسا پس از این ماجرا [[کودکان]] افتخار میکردند و به هم میگفتند: "[[پیامبر خدا]]{{صل}} مرا در آغوش خود گرفت و تو را روی مرکب بر پشت خود سوار کرد". برخی هم میگفتند: "[[رسول خدا]]{{صل}} از همراهان خود خواست که تو را روی مرکب به پشت خود سوار کنند"<ref>ملامحسن فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج ۳، ص ۳۶۶ - ۳۶۷ و مسند احمد، ج ۴، ص ۵.</ref>. آن [[حضرت]] از برخی [[کودکان]] [[اصحاب]] دلجویی میکرد و آنان را بر مرکب خود مینشاند<ref>مسند احمد، ج ۱، ص ۲۰۶ و ۳۳۸؛ صحیح مسلم، ج ۸، ص ۲۷ و کنزالعمال، ج ۱۳، ص ۴۴۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۰.</ref>. | ||
*[[نقل]] است که روزی [[پیامبر خدا]]{{صل}} با یارانش نشسته بود که [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} در حالی که خردسال بودند، به سوی ایشان رفتند و از سر و دوش ایشان بالا رفتند. پس [[رسول اکرم]]{{صل}} گاهی سرش را برای آنان پایین میآورد و گاهی آنان را میگرفت و میبوسید، در این حال، یکی از هم نشینان ایشان که با شگفتی به این [[رفتار]] ایشان نگاه میکرد، به [[رسول]] خاتم{{صل}} گفت: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}}، به یاد ندارم، هیچگاه فرزندی را گرفته و بوسیده باشم"؛ [[خاتم انبیا]]{{صل}} چنان از گفته آن مرد بر آشفت که رنگش عوض شد؛ پس به آن مرد فرمود: "اگر [[خداوند]]، [[مهربانی]] را از [[قلب]] تو گرفته است، من با تو چه کنم؟ کسی که به [[کودکان]]، مهر نورزد و بزرگان را گرامی ندارد، از ما نیست"<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۳۸۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۰.</ref>. | * [[نقل]] است که روزی [[پیامبر خدا]]{{صل}} با یارانش نشسته بود که [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} در حالی که خردسال بودند، به سوی ایشان رفتند و از سر و دوش ایشان بالا رفتند. پس [[رسول اکرم]]{{صل}} گاهی سرش را برای آنان پایین میآورد و گاهی آنان را میگرفت و میبوسید، در این حال، یکی از هم نشینان ایشان که با شگفتی به این [[رفتار]] ایشان نگاه میکرد، به [[رسول]] خاتم{{صل}} گفت: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}}، به یاد ندارم، هیچگاه فرزندی را گرفته و بوسیده باشم"؛ [[خاتم انبیا]]{{صل}} چنان از گفته آن مرد بر آشفت که رنگش عوض شد؛ پس به آن مرد فرمود: "اگر [[خداوند]]، [[مهربانی]] را از [[قلب]] تو گرفته است، من با تو چه کنم؟ کسی که به [[کودکان]]، مهر نورزد و بزرگان را گرامی ندارد، از ما نیست"<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۳۸۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۰.</ref>. | ||
*همچنین [[نقل]] شده است، روزی [[اقرع بن حابس]] در محضر [[پیامبر]]{{صل}} بود که دید آن [[حضرت]] فرزندش، [[حسین]]{{ع}} را میبوسید؛ پس گفت: "من ده [[فرزند]] دارم و تا کنون حتی یکی از آنان را نبوسیدهام"؛ [[پیامبر]]{{صل}} به او فرمود: "کسی که رحم نکند، به او رحم نمیشود"<ref>المناقب، ج۳، ص۳۸۴؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۶۹؛ مسند احمد، ج ۲، ص۲۲۸ و صحیح مسلم، ج۷، ص۷۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۱.</ref>. | *همچنین [[نقل]] شده است، روزی [[اقرع بن حابس]] در محضر [[پیامبر]]{{صل}} بود که دید آن [[حضرت]] فرزندش، [[حسین]]{{ع}} را میبوسید؛ پس گفت: "من ده [[فرزند]] دارم و تا کنون حتی یکی از آنان را نبوسیدهام"؛ [[پیامبر]]{{صل}} به او فرمود: "کسی که رحم نکند، به او رحم نمیشود"<ref>المناقب، ج۳، ص۳۸۴؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۶۹؛ مسند احمد، ج ۲، ص۲۲۸ و صحیح مسلم، ج۷، ص۷۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۱.</ref>. | ||
*از [[امام صادق]]{{ع}} نیز [[روایت]] شده است که مردی [[خدمت]] [[حضرت رسول]]{{صل}} رسید و گفت: "هرگز [[کودکی]] را نبوسیدهام"؛ وقتی آن مرد بازگشت، [[پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: "این، کسی است که در نظر من از اهل [[آتش]] است"<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵۰ و التهذیب، ج ۸، ص ۱۱۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۱.</ref>. | *از [[امام صادق]]{{ع}} نیز [[روایت]] شده است که مردی [[خدمت]] [[حضرت رسول]]{{صل}} رسید و گفت: "هرگز [[کودکی]] را نبوسیدهام"؛ وقتی آن مرد بازگشت، [[پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: "این، کسی است که در نظر من از اهل [[آتش]] است"<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵۰ و التهذیب، ج ۸، ص ۱۱۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۱.</ref>. | ||
*[[رسول الله]]{{صل}} برای [[کودکان]]، کنیهای [[شایسته]] قرار میداد<ref>یوسف بن اسماعیل النبهانی، وسائل الوصول الی شمائل الرسول{{صل}}، ص ۲۰۷ و عبداللّه بن سعید عبادی الحجی، منتهی السئول، ج ۲، ص ۴۳۳.</ref> و [[مسلمانان]] را نیز به [[انتخاب]] [[القاب]] و کنیههای زیبا و [[نیکو]] برای [[فرزندان]] فرا میخواند و [[مردم]] را از نهادن نامها و [[القاب]] [[زشت]] که [[احترام]] [[فرزندان]] و [[کودکان]] را خدشهدار میکند، بر حذر داشته، میفرمود: "پیش از آنکه نامها و [[القاب]] [[زشت]] بر فرزندانتان [[غلبه]] یابد، برای آنان نامها و کنیههای زیبا [[انتخاب]] کنید و فرزندانتان را به آن نامها بخوانید" <ref>{{متن حدیث|بادروا اولادکم بالکنی قَبْلَ أَنْ تَغْلِبَ علیهم الالقاب}}؛ عبداللّه بن عدی، الکامل، ج ۲، ص ۱۶ و کنزالعمال، ج ۱۶، ص۴۱۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۱.</ref>. | * [[رسول الله]]{{صل}} برای [[کودکان]]، کنیهای [[شایسته]] قرار میداد<ref>یوسف بن اسماعیل النبهانی، وسائل الوصول الی شمائل الرسول{{صل}}، ص ۲۰۷ و عبداللّه بن سعید عبادی الحجی، منتهی السئول، ج ۲، ص ۴۳۳.</ref> و [[مسلمانان]] را نیز به [[انتخاب]] [[القاب]] و کنیههای زیبا و [[نیکو]] برای [[فرزندان]] فرا میخواند و [[مردم]] را از نهادن نامها و [[القاب]] [[زشت]] که [[احترام]] [[فرزندان]] و [[کودکان]] را خدشهدار میکند، بر حذر داشته، میفرمود: "پیش از آنکه نامها و [[القاب]] [[زشت]] بر فرزندانتان [[غلبه]] یابد، برای آنان نامها و کنیههای زیبا [[انتخاب]] کنید و فرزندانتان را به آن نامها بخوانید" <ref>{{متن حدیث|بادروا اولادکم بالکنی قَبْلَ أَنْ تَغْلِبَ علیهم الالقاب}}؛ عبداللّه بن عدی، الکامل، ج ۲، ص ۱۶ و کنزالعمال، ج ۱۶، ص۴۱۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۱.</ref>. | ||
==[[تکریم]] [[حسنین]]{{عم}}== | ==[[تکریم]] [[حسنین]]{{عم}}== | ||
*[[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} [[جایگاه]] و [[احترام]] خاصی نزد [[رسول خدا]]{{صل}} داشتند. [[سلمان فارسی]] میگوید: "روزی به خانه خاتم [[انبیاء]]{{صل}} وارد شدم، در حالی که [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} ایشان [[غذا]] میخوردند و آن [[حضرت]] گاهی لقمهای در دهان [[امام حسن]] و گاهی لقمهای در دهان [[امام حسین]]{{ع}} میگذاشتند. پس از خوردن [[غذا]] [[پیامبر]]{{صل}} [[امام حسن]]{{ع}} بر دوش خود و [[امام حسین]]{{ع}} را بر زانوی خود نهاد؛ آنگاه به من فرمود: "ای [[سلمان]]، آیا آنان را [[دوست]] داری؟" گفتم: "ای [[رسول خدا]]{{صل}}، چگونه آنان را [[دوست]] نداشته باشم در حالی که میبینم چه اندازه نزد شما [[مقام]] و [[ارزش]] دارند؟"<ref>علی بن محمد قمی، کفایة الاثر، ص ۴۵ و بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۰۴.</ref> <ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۲.</ref>. | * [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} [[جایگاه]] و [[احترام]] خاصی نزد [[رسول خدا]]{{صل}} داشتند. [[سلمان فارسی]] میگوید: "روزی به خانه خاتم [[انبیاء]]{{صل}} وارد شدم، در حالی که [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} ایشان [[غذا]] میخوردند و آن [[حضرت]] گاهی لقمهای در دهان [[امام حسن]] و گاهی لقمهای در دهان [[امام حسین]]{{ع}} میگذاشتند. پس از خوردن [[غذا]] [[پیامبر]]{{صل}} [[امام حسن]]{{ع}} بر دوش خود و [[امام حسین]]{{ع}} را بر زانوی خود نهاد؛ آنگاه به من فرمود: "ای [[سلمان]]، آیا آنان را [[دوست]] داری؟" گفتم: "ای [[رسول خدا]]{{صل}}، چگونه آنان را [[دوست]] نداشته باشم در حالی که میبینم چه اندازه نزد شما [[مقام]] و [[ارزش]] دارند؟"<ref>علی بن محمد قمی، کفایة الاثر، ص ۴۵ و بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۰۴.</ref> <ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۲.</ref>. | ||
*از [[جابر بن عبداللّه انصاری]]، [[صحابه]] گرانقدر [[پیامبر]]{{صل}} نیز [[روایت]] شده است که روزی به نزد [[رسول خدا]]{{صل}} وارد شدم؛ در حالی که [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} بر پشت آن [[حضرت]] سوار بودند و [[رسول اکرم]]{{صل}} با دست و پاهای خود راه میرفت و میفرمود: "مرکب شما [[نیکو]] مرکبی است و شما نیز [[نیکو]] سوارانی هستید"<ref>الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۳، ص ۵۲؛ ابوسعید خرگوشی نیشابوری، شرف المصطفی، ج ۵، ص ۲۹۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب{{ع}}، ج ۲، ص ۳۸۷ و ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج ۱۳ ص ۲۱۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۲.</ref>. | *از [[جابر بن عبداللّه انصاری]]، [[صحابه]] گرانقدر [[پیامبر]]{{صل}} نیز [[روایت]] شده است که روزی به نزد [[رسول خدا]]{{صل}} وارد شدم؛ در حالی که [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} بر پشت آن [[حضرت]] سوار بودند و [[رسول اکرم]]{{صل}} با دست و پاهای خود راه میرفت و میفرمود: "مرکب شما [[نیکو]] مرکبی است و شما نیز [[نیکو]] سوارانی هستید"<ref>الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۳، ص ۵۲؛ ابوسعید خرگوشی نیشابوری، شرف المصطفی، ج ۵، ص ۲۹۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب{{ع}}، ج ۲، ص ۳۸۷ و ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج ۱۳ ص ۲۱۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۲.</ref>. | ||
*همچنین [[یعلی بن مره]] [[روایت]] میکند: "روزی [[رسول اکرم]]{{صل}} را به مهمانی [[دعوت]] کرده بودند و ما هم با آن [[حضرت]] بودیم. در راه [[امام حسین]]{{ع}} را دیدیم که در کوچه به بازی مشغول بود. پس وقتی [[پیامبر]]{{صل}} او را دید، در حضور [[مردم]] دوید و دست خود را گشود تا وی را بگیرد؛ ولی [[کودک]] به این طرف و آن طرف میدوید و میگریخت و [[رسول]] اللّه{{صل}} را میخندانید تا اینکه [[پیامبر]]{{صل}} [[کودک]] را گرفت و یک دست خود را زیر چانه او و دست دیگر را بالای سر وی نهاد. سپس صورت خود را نزدیک صورت آن [[کودک]] آورد و او را بوسید"<ref>ابن ابی شیبه کوفی، المصنّف، ج ۷، ص ۵۱۴: المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۲۷۴ و سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۵۱.</ref>.<ref>در برخی روایات به جای نام امام حسین{{ع}} نام امام حسن{{ع}} آمده است. ر. ک: عماد الدین طبری، بشارة المصطفی، ص ۱۵۶ و بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۰۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۲.</ref>. | *همچنین [[یعلی بن مره]] [[روایت]] میکند: "روزی [[رسول اکرم]]{{صل}} را به مهمانی [[دعوت]] کرده بودند و ما هم با آن [[حضرت]] بودیم. در راه [[امام حسین]]{{ع}} را دیدیم که در کوچه به بازی مشغول بود. پس وقتی [[پیامبر]]{{صل}} او را دید، در حضور [[مردم]] دوید و دست خود را گشود تا وی را بگیرد؛ ولی [[کودک]] به این طرف و آن طرف میدوید و میگریخت و [[رسول]] اللّه{{صل}} را میخندانید تا اینکه [[پیامبر]]{{صل}} [[کودک]] را گرفت و یک دست خود را زیر چانه او و دست دیگر را بالای سر وی نهاد. سپس صورت خود را نزدیک صورت آن [[کودک]] آورد و او را بوسید"<ref>ابن ابی شیبه کوفی، المصنّف، ج ۷، ص ۵۱۴: المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۲۷۴ و سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۵۱.</ref>.<ref>در برخی روایات به جای نام امام حسین{{ع}} نام امام حسن{{ع}} آمده است. ر. ک: عماد الدین طبری، بشارة المصطفی، ص ۱۵۶ و بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۰۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۲.</ref>. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
==کاربرد [[خشونت]] در [[تربیت کودک]] == | ==کاربرد [[خشونت]] در [[تربیت کودک]] == | ||
*[[پیامبر خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] را از برخورد [[خشن]] با [[کودکان]]، [[نهی]] میکرد و میفرمود: [[خدا]] [[رحمت]] کند کسی را که به [[فرمانبری]] از [[خدا]] او را [[یاری]] کند"؛ پرسیدند: "چگونه او را به [[فرمانبری]] [[یاری]] کند؟" فرمود: "آن چه را که [[کودک]] در توانش بود، بپذیرد و از آن چه در توانش نیست، بگذرد و او را به آن چه که نمیتواند، وا ندارد و بر او سخت نگیرد؛ زیرا میان او و ورود در قلمروی از قلمروهای [[کفر]]، چیزی جز این نیست که به [[نافرمانی]] [والدین] و یا بریدن ارتباط [[خویشاوندی]] وارد شود"<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵۰؛ التهذیب، ج۸، ص۱۱۳ و امالی صدوق، ص۲۲۸.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۵-۲۸۶.</ref>. | * [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] را از برخورد [[خشن]] با [[کودکان]]، [[نهی]] میکرد و میفرمود: [[خدا]] [[رحمت]] کند کسی را که به [[فرمانبری]] از [[خدا]] او را [[یاری]] کند"؛ پرسیدند: "چگونه او را به [[فرمانبری]] [[یاری]] کند؟" فرمود: "آن چه را که [[کودک]] در توانش بود، بپذیرد و از آن چه در توانش نیست، بگذرد و او را به آن چه که نمیتواند، وا ندارد و بر او سخت نگیرد؛ زیرا میان او و ورود در قلمروی از قلمروهای [[کفر]]، چیزی جز این نیست که به [[نافرمانی]] [والدین] و یا بریدن ارتباط [[خویشاوندی]] وارد شود"<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵۰؛ التهذیب، ج۸، ص۱۱۳ و امالی صدوق، ص۲۲۸.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۵-۲۸۶.</ref>. | ||
*[[رسول خدا]]{{صل}} خود نیز از به کار بردن [[خشونت]] در [[تربیت]] به شدت اجتناب میکرد؛ به گونهای که [[نقل]] شده است [در تمام ایام حیاتشان] هیچگاه کسی را با دست خویش نزد، مگر آن هنگام که در حال [[جهاد]] در [[راه خدا]] بود<ref>ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیه، ص ۱۹۷؛ دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۱۱ و قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی{{صل}}، ج ۱، ص ۲۲۶.</ref>. آن [[حضرت]] در [[تربیت]]، پیوسته، شیوه [[مدارا]] و [[نرمش]] را با چاشنی مهر و [[محبت]] به هم میآمیخت و با زبان [[نصیحت]]، سخن خود را انتقال میداد و از این طریق به اثر [[تربیتی]] خواست خود دست مییافت<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۶.</ref>. | * [[رسول خدا]]{{صل}} خود نیز از به کار بردن [[خشونت]] در [[تربیت]] به شدت اجتناب میکرد؛ به گونهای که [[نقل]] شده است [در تمام ایام حیاتشان] هیچگاه کسی را با دست خویش نزد، مگر آن هنگام که در حال [[جهاد]] در [[راه خدا]] بود<ref>ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیه، ص ۱۹۷؛ دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۱۱ و قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی{{صل}}، ج ۱، ص ۲۲۶.</ref>. آن [[حضرت]] در [[تربیت]]، پیوسته، شیوه [[مدارا]] و [[نرمش]] را با چاشنی مهر و [[محبت]] به هم میآمیخت و با زبان [[نصیحت]]، سخن خود را انتقال میداد و از این طریق به اثر [[تربیتی]] خواست خود دست مییافت<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۶.</ref>. | ||
*از [[ابورافع بن عمرو غفاری]] [[روایت]] شده است که "وقتی من [[کودک]] بودم، به درخت خرمای [[انصار]] سنگی میپراندم. [[پیامبر]]{{صل}} آمد، به ایشان گفتند: "[[کودکی]] به درختان خرمای ما سنگ میزند" و مرا نزد [[پیامبر]]{{صل}} بردند. [[حضرت]] به من فرمود: "ای پسر! چرا به درخت خرما سنگ میاندازی؟" گفتم: سنگ میزنم تا از آن بخورم؛ فرمود: "به درخت سنگ نینداز و هر چه پایین آن ریخت، بخور". سپس دست بر سر من کشید و برای من [[دعا]] کرد..."<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۳۱ و السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۲.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۶.</ref>. | *از [[ابورافع بن عمرو غفاری]] [[روایت]] شده است که "وقتی من [[کودک]] بودم، به درخت خرمای [[انصار]] سنگی میپراندم. [[پیامبر]]{{صل}} آمد، به ایشان گفتند: "[[کودکی]] به درختان خرمای ما سنگ میزند" و مرا نزد [[پیامبر]]{{صل}} بردند. [[حضرت]] به من فرمود: "ای پسر! چرا به درخت خرما سنگ میاندازی؟" گفتم: سنگ میزنم تا از آن بخورم؛ فرمود: "به درخت سنگ نینداز و هر چه پایین آن ریخت، بخور". سپس دست بر سر من کشید و برای من [[دعا]] کرد..."<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۳۱ و السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۲.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۶.</ref>. | ||
==[[وفای به عهد]]== | ==[[وفای به عهد]]== | ||
*از عواملی که در رشد و شکل گیری شخصیت [[کودک]] اثری بسزا دارد، [[وفای به عهد]] است. هر چند همه از [[خلف]] [[وعده]] [[نهی]] شده اند؛ ولی این کار درباره [[کودک]]، به [[علت]] شرایط [[سنی]] و [[تربیتی]] خاص او اهمیت ویژهای دارد و اثر پایدار و عمیقی بر شخصیت وی میگذارد؛ به گونهای که بعدها [[اصلاح]] آن ناممکن یا بسیار مشکل خواهد بود؛ از اینرو، [[پیامبر اسلام]] بر [[وفای به عهد]]، به ویژه عهدی که والدین با فرزندشان بسته باشند، بسیار تأکید داشتند که این مسئله در ضمن روایاتی از ایشان [[نقل]] شده است؛ [[نبی اکرم]]{{صل}} میفرمود: "[[کودکان]] را [[دوست]] بدارید و با آنان [[مهربان]] باشید و هرگاه چیزی به آنها [[وعده]] دادهاید، بدان وفا کنید؛ زیرا آنان باوری جز این ندارند که شما روزی آنها را میدهید"<ref>الکافی، ج ۶، ص ۴۹ و من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۸۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۶.</ref>. | *از عواملی که در رشد و شکل گیری شخصیت [[کودک]] اثری بسزا دارد، [[وفای به عهد]] است. هر چند همه از [[خلف]] [[وعده]] [[نهی]] شده اند؛ ولی این کار درباره [[کودک]]، به [[علت]] شرایط [[سنی]] و [[تربیتی]] خاص او اهمیت ویژهای دارد و اثر پایدار و عمیقی بر شخصیت وی میگذارد؛ به گونهای که بعدها [[اصلاح]] آن ناممکن یا بسیار مشکل خواهد بود؛ از اینرو، [[پیامبر اسلام]] بر [[وفای به عهد]]، به ویژه عهدی که والدین با فرزندشان بسته باشند، بسیار تأکید داشتند که این مسئله در ضمن روایاتی از ایشان [[نقل]] شده است؛ [[نبی اکرم]]{{صل}} میفرمود: "[[کودکان]] را [[دوست]] بدارید و با آنان [[مهربان]] باشید و هرگاه چیزی به آنها [[وعده]] دادهاید، بدان وفا کنید؛ زیرا آنان باوری جز این ندارند که شما روزی آنها را میدهید"<ref>الکافی، ج ۶، ص ۴۹ و من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۸۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۶.</ref>. | ||
*[[عبداللّه بن عامر]] [[نقل]] کرده است: "روزی [[پیامبر]]{{صل}} به خانه ما آمد و من در حالی که [[کودکی]] خردسال بودم، رفتم تا بازی کنم؛ مادرم به من گفت: "عبداللّه بیا چیزی به تو بدهم"؛ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "میخواهی چه چیزی به او بدهی؟" گفت: "میخواهم به او خرما بدهم"؛ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "[[آگاه]] باش که اگر چنین نکنی، برای تو دروغی نوشته میشود"<ref>السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۹۸ و جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج ۳، ص ۲۹۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۶-۲۸۷.</ref>. | * [[عبداللّه بن عامر]] [[نقل]] کرده است: "روزی [[پیامبر]]{{صل}} به خانه ما آمد و من در حالی که [[کودکی]] خردسال بودم، رفتم تا بازی کنم؛ مادرم به من گفت: "عبداللّه بیا چیزی به تو بدهم"؛ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "میخواهی چه چیزی به او بدهی؟" گفت: "میخواهم به او خرما بدهم"؛ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "[[آگاه]] باش که اگر چنین نکنی، برای تو دروغی نوشته میشود"<ref>السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۹۸ و جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج ۳، ص ۲۹۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۶-۲۸۷.</ref>. | ||
==توجه به [[روحیات]] [[کودکان]] == | ==توجه به [[روحیات]] [[کودکان]] == | ||
*امروزه تفاوتهای شخصیتی و [[روحیات]] متفاوت دختران و پسران بر کسی پوشیده نیست؛ دختران، لطیفتر هستند و نسبت به پسران احساسات قویتری دارند؛ در حالی که پسران، منطقیتر و خشنتر و [[آینده]] نگرترند. [[پیامبر]]{{صل}} با توجه به تفاوتهای فردی دختران و پسران، به [[فرزندان]] دختر، [[محبت]] و [[دلسوزی]] بیشتری داشت. وی دختران را با [[برکت]]، [[دلسوز]]، مددکار و اهل نظافت و پاکیزگی معرفی کرده<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵؛ فضل اللّه راوندی، النوادر، ص ۶ و مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۱۶.</ref>، میفرمود: "هر کس دختری داشته باشد، [[خداوند]] آن دختر را پوششی برایش از [[دوزخ]] قرار میدهد و هرکس دو دختر داشته باشد، به خاطر آنان به [[بهشت]] وارد میشود و هرکس سه دختر داشته باشد یا مانند آن، [[خواهر]] داشته باشد، [[جهاد]] و [[صدقه]] [استحبابی] از او برداشته میشود"<ref>روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۶۹ و مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۱۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۷.</ref>. | *امروزه تفاوتهای شخصیتی و [[روحیات]] متفاوت دختران و پسران بر کسی پوشیده نیست؛ دختران، لطیفتر هستند و نسبت به پسران احساسات قویتری دارند؛ در حالی که پسران، منطقیتر و خشنتر و [[آینده]] نگرترند. [[پیامبر]]{{صل}} با توجه به تفاوتهای فردی دختران و پسران، به [[فرزندان]] دختر، [[محبت]] و [[دلسوزی]] بیشتری داشت. وی دختران را با [[برکت]]، [[دلسوز]]، مددکار و اهل نظافت و پاکیزگی معرفی کرده<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵؛ فضل اللّه راوندی، النوادر، ص ۶ و مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۱۶.</ref>، میفرمود: "هر کس دختری داشته باشد، [[خداوند]] آن دختر را پوششی برایش از [[دوزخ]] قرار میدهد و هرکس دو دختر داشته باشد، به خاطر آنان به [[بهشت]] وارد میشود و هرکس سه دختر داشته باشد یا مانند آن، [[خواهر]] داشته باشد، [[جهاد]] و [[صدقه]] [استحبابی] از او برداشته میشود"<ref>روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۶۹ و مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۱۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۷.</ref>. | ||
*[[رسول خاتم]]{{صل}} به [[پدران]] توصیه میکرد که در دادن اشیای خریداری شده به [[فرزندان]]، دختران را بر پسران مقدم بدارند و میفرمود: "هر کس به بازار برود و چیزی بخرد و آن را برای خانوادهاش ببرد، مانند کسی است که صدقهای را برای گروهی [[نیازمند]] میبرد و باید پیش از شاد کردن پسران، دختران را شاد کند؛ چرا که هرکس دختری را شاد کند، گویا بردهای از [[فرزندان]] [[اسماعیل]]{{ع}} را آزاد کرده و هر کس چشم پسری را روشن کند، گویا از [[ترس]] [[خداوند]] گریسته است و هر کس از [[ترس]] [[خداوند]] بگرید [[خداوند]] او را به بهشتهای پر [[نعمت]] وارد میسازد"<ref>امالی صدوق، ص ۵۷۷؛ مکارم الاخلاق، ص ۲۲۱ و وسائل الشیعة، ج ۲۱، ص ۵۱۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۷.</ref>. | * [[رسول خاتم]]{{صل}} به [[پدران]] توصیه میکرد که در دادن اشیای خریداری شده به [[فرزندان]]، دختران را بر پسران مقدم بدارند و میفرمود: "هر کس به بازار برود و چیزی بخرد و آن را برای خانوادهاش ببرد، مانند کسی است که صدقهای را برای گروهی [[نیازمند]] میبرد و باید پیش از شاد کردن پسران، دختران را شاد کند؛ چرا که هرکس دختری را شاد کند، گویا بردهای از [[فرزندان]] [[اسماعیل]]{{ع}} را آزاد کرده و هر کس چشم پسری را روشن کند، گویا از [[ترس]] [[خداوند]] گریسته است و هر کس از [[ترس]] [[خداوند]] بگرید [[خداوند]] او را به بهشتهای پر [[نعمت]] وارد میسازد"<ref>امالی صدوق، ص ۵۷۷؛ مکارم الاخلاق، ص ۲۲۱ و وسائل الشیعة، ج ۲۱، ص ۵۱۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۸۷.</ref>. | ||
==[[تربیت جنسی]] == | ==[[تربیت جنسی]] == | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
*در [[سیره تربیتی]] آن بزرگوار آمده است که ایشان با [[کودکان]] خود، [[امام حسن]] و [[حسین]]{{عم}} بازی میکرد. از [[ابو هریره]] [[نقل]] شده است: "دیدم که [[رسول اکرم]]{{صل}} دست [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} را گرفته بود و پاهای آنان، روی پای آن [[حضرت]]، قرار داشت و آن [[حضرت]] به آنان میفرمود: "[[نور]] دیدگان [[فاطمه]]{{س}} بالا بروید!" آنگاه آنان را میبوسید و میفرمود: "خدایا، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} را [[دوست]] دارم"<ref>المصنّف، ج ۷، ص ۵۱۴؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص۲۸۵-۲۸۶ و کنزالعمال، ج۱۳، ص۶۴۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۹۰.</ref>. | *در [[سیره تربیتی]] آن بزرگوار آمده است که ایشان با [[کودکان]] خود، [[امام حسن]] و [[حسین]]{{عم}} بازی میکرد. از [[ابو هریره]] [[نقل]] شده است: "دیدم که [[رسول اکرم]]{{صل}} دست [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} را گرفته بود و پاهای آنان، روی پای آن [[حضرت]]، قرار داشت و آن [[حضرت]] به آنان میفرمود: "[[نور]] دیدگان [[فاطمه]]{{س}} بالا بروید!" آنگاه آنان را میبوسید و میفرمود: "خدایا، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} را [[دوست]] دارم"<ref>المصنّف، ج ۷، ص ۵۱۴؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص۲۸۵-۲۸۶ و کنزالعمال، ج۱۳، ص۶۴۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۹۰.</ref>. | ||
*در روایتی دیگر آمده است که روزی [[رسول خدا]]{{صل}} با [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} به بازی مشغول بود و ایشان زبان خود را برای آن دو بیرون میآورد. هنگامی که آن دو، این [[رفتار پیامبر]]{{صل}} را میدیدند، به سمت ایشان میدویدند و بر پشت [[پیامبر]]{{صل}} سوار میشدند و در حالی که [[رسول خدا]]{{صل}} هم خطاب به آنان میفرمود: "شتر شما چه شتر خوبی است!"<ref>صحیح ابن حبان، ج۱۵، ص۴۳۲ و مجموعه ورام، ج ۱، ص ۱۱۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۹۰.</ref>. | *در روایتی دیگر آمده است که روزی [[رسول خدا]]{{صل}} با [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} به بازی مشغول بود و ایشان زبان خود را برای آن دو بیرون میآورد. هنگامی که آن دو، این [[رفتار پیامبر]]{{صل}} را میدیدند، به سمت ایشان میدویدند و بر پشت [[پیامبر]]{{صل}} سوار میشدند و در حالی که [[رسول خدا]]{{صل}} هم خطاب به آنان میفرمود: "شتر شما چه شتر خوبی است!"<ref>صحیح ابن حبان، ج۱۵، ص۴۳۲ و مجموعه ورام، ج ۱، ص ۱۱۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۹۰.</ref>. | ||
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} علاوه بر بازی [[کودکان]] به سرگرمی و اوقات فراغت [[فرزندان]] نیز توجه داشت و میفرمود: "به پسرانتان شنا و [[تیراندازی]] و به دخترانتان ریسندگی بیاموزید"<ref>نهج الفصاحه، ص ۵۶۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۹۰.</ref>. | * [[پیامبر اکرم]]{{صل}} علاوه بر بازی [[کودکان]] به سرگرمی و اوقات فراغت [[فرزندان]] نیز توجه داشت و میفرمود: "به پسرانتان شنا و [[تیراندازی]] و به دخترانتان ریسندگی بیاموزید"<ref>نهج الفصاحه، ص ۵۶۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۹۰.</ref>. | ||
==[[آموزش]] فرایض [[دینی]] به [[کودکان]] == | ==[[آموزش]] فرایض [[دینی]] به [[کودکان]] == | ||
*از دیگر اموری که [[رسول خدا]]{{صل}} در امر [[تربیت کودکان]] بدان اشاره کرده، [[آموزش]] فرایض و شعائر [[دینی]] به آنهاست. آن [[حضرت]] میفرمود: "هرگاه کودکانتان زبان باز کردند، کلمه {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} را به آنان بیاموزید و هرگاه دندان [شیری] آنها افتاد، آنان را به [[خواندن نماز]] امر کنید"<ref>المصنّف، ج ۱، ص۳۸۲ و الامام مالک، المدونة الکبری، ج ۱، ص ۱۰۲.</ref>. از ایشان پرسیده شد: "[[کودک]] چه هنگام باید [[نماز]] بخواند؟" فرمود: "هرگاه دست راستش را از دست چپش [[شناخت]]، او را به [[نماز خواندن]] وا دارید"<ref>المعجم الاوسط، ج۳، ص۲۳۵ و مجمع الزوائد، ج ۱، ص ۲۹۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۹۱.</ref>. | *از دیگر اموری که [[رسول خدا]]{{صل}} در امر [[تربیت کودکان]] بدان اشاره کرده، [[آموزش]] فرایض و شعائر [[دینی]] به آنهاست. آن [[حضرت]] میفرمود: "هرگاه کودکانتان زبان باز کردند، کلمه {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} را به آنان بیاموزید و هرگاه دندان [شیری] آنها افتاد، آنان را به [[خواندن نماز]] امر کنید"<ref>المصنّف، ج ۱، ص۳۸۲ و الامام مالک، المدونة الکبری، ج ۱، ص ۱۰۲.</ref>. از ایشان پرسیده شد: "[[کودک]] چه هنگام باید [[نماز]] بخواند؟" فرمود: "هرگاه دست راستش را از دست چپش [[شناخت]]، او را به [[نماز خواندن]] وا دارید"<ref>المعجم الاوسط، ج۳، ص۲۳۵ و مجمع الزوائد، ج ۱، ص ۲۹۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۹۱.</ref>. | ||
*[[روایت]] شده است که روزی [[رسول اکرم]]{{صل}} به کودکانی که در کنارش بودند، نگاهی کرد و فرمود: "وای به حال [[فرزندان]] [[آخرالزمان]] از پدرانشان!" [[مردم]] گفتند: "ای [[رسول خدا]]{{صل}} از دست [[پدران]] مشرکشان؟" فرمود: "نه، از [[پدران]] مؤمنی که به فرزندانشان، چیزی از فرایض نمیآموزند و هرگاه فرزندانشان چیزی از فرایض و [[امور دینی]] بیاموزند، آنان را از عمل به آن منع میکنند و برای آنها به مقدار کمی از [[دنیا]] [[راضی]] میشوند. پس من از آنها [آن [[پدران]]] بیزارم و آنان از من بیزارند"<ref>تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۰۶ و مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۶۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۹۱.</ref>. | * [[روایت]] شده است که روزی [[رسول اکرم]]{{صل}} به کودکانی که در کنارش بودند، نگاهی کرد و فرمود: "وای به حال [[فرزندان]] [[آخرالزمان]] از پدرانشان!" [[مردم]] گفتند: "ای [[رسول خدا]]{{صل}} از دست [[پدران]] مشرکشان؟" فرمود: "نه، از [[پدران]] مؤمنی که به فرزندانشان، چیزی از فرایض نمیآموزند و هرگاه فرزندانشان چیزی از فرایض و [[امور دینی]] بیاموزند، آنان را از عمل به آن منع میکنند و برای آنها به مقدار کمی از [[دنیا]] [[راضی]] میشوند. پس من از آنها [آن [[پدران]]] بیزارم و آنان از من بیزارند"<ref>تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۰۶ و مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۶۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۹۱.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:152259.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']] | # [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی]]، [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی]]، [[هادی اکبری|اکبری]]، [[محسن محمدزاده|محمدزاده]] و [[معصومه اخلاقی|اخلاقی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:سیره پیامبر خاتم]] | [[رده:سیره پیامبر خاتم]] | ||
[[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]] | [[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]] |