تفسیر عصر رسالت در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = دانش تفسیر | | موضوع مرتبط = دانش تفسیر | ||
خط ۸: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[رسول الله]]{{صل}} [[پیام]] [[وحی]] را دریافت و [[ابلاغ]] کرد و به تبیین و [[تفسیر]] و بر نمودن آموزههای آن [[همت]] گماشت. [[قرآن کریم]] در آیاتی چند جایگاه آن [[حضرت]] را در برابر [[آیات الهی]] رقم زده است؛ گاه از آن حضرت در جایگاه فراگیرنده [[وحی قرآنی]] [[سخن]] گفته است: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ}}<ref>«و بیگمان قرآن را از نزد فرزانهای دانا به تو میآموزند» سوره نمل، آیه ۶.</ref> و دیگر گاه از جایگاه رسانندگی آیات الهی به [[انسانها]] سخن به میان آورده است: {{متن قرآن|فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref> | [[رسول الله]]{{صل}} [[پیام]] [[وحی]] را دریافت و [[ابلاغ]] کرد و به تبیین و [[تفسیر]] و بر نمودن آموزههای آن [[همت]] گماشت. [[قرآن کریم]] در آیاتی چند جایگاه آن [[حضرت]] را در برابر [[آیات الهی]] رقم زده است؛ گاه از آن حضرت در جایگاه فراگیرنده [[وحی قرآنی]] [[سخن]] گفته است: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ}}<ref>«و بیگمان قرآن را از نزد فرزانهای دانا به تو میآموزند» سوره نمل، آیه ۶.</ref> و دیگر گاه از جایگاه رسانندگی آیات الهی به [[انسانها]] سخن به میان آورده است: {{متن قرآن|فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«بدانید که تنها پیامرسانی روشن بر عهده فرستاده ماست» سوره مائده، آیه ۹۲.</ref> و سرانجام از جایگاه تبیین و تفسیر و [[تعلیم]] آیات الهی برای [[رسول اکرم]]{{صل}} سخن به میان آورده است: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref> این [[آیه]] به روشنی نشان آن است که پیامبر{{صل}} همانند داشتن [[مسئولیت]] [[ابلاغ پیام الهی]] و [[رسالت]] فرو خواندن [[آیات قرآن]] بر مردم، مسئولیت تبیین و [[تفسیر کلام الهی]] را نیز برعهده داشت. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۰، ص۳۸؛ من وحی القرآن، ج ۱۳، ص۲۸۵؛ المنیر، ج ۱۴، ص۱۴۳.</ref> [[شیخ الطائفه]] [[مسئولیت پیامبر]] را تفسیر و [[تبیین احکام الهی]] و [[ادله]] و [[براهین]] [[توحید خداوند]] دانسته است. <ref> التبیان، ج ۶، ص۳۸۵.</ref> روشن است که وی این دو را چونان مصداق یک کلی بیان کرده و بر این [[باور]] است که [[خداوند]]، [[تبیین احکام]] و تفسیر [[شرایع]] و توجیه ادلّه [[توحید]] و تشریح [[حقایق]] نهفته در آیات قرآن را بر عهده پیامبر{{صل}} نهاده است. | ||
[[امین]] الاسلام [[طبرسی]] عبارت شیخ را آورده، جز آنکه کلمه شرایع را بدان افزوده است: {{عربی|"لتبين ما نُزّل إليهم فيه من الأحكام والشرائع والدلائل على توحيد الله}}<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص۵۵۸.</ref> [[قرطبی]] نیز با بهرهمندی از [[آیه]] {{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref> این جایگاه را برای [[رسول الله]]{{صل}} آورده است:... تا اینکه هرآنچه را که در این کتاب است از [[احکام]]، وَعْد، [[وعید]] و... تبیین و [[تفسیر]] کنی. بدین ترتیب رسول الله{{صل}} [[مبیّن]] و شارح [[مراد الهی]] است از آنچه مانند احکام [[نماز]] و [[زکات]] در [[قرآن]] به [[اجمال]] آمده است. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص۷۲.</ref> [[میبدی]] در تبیین جایگاه [[رسول خدا]] نوشته است: قرآن را فرستادیم تا معانی و مقاصدش را برای [[مردم]] بازگویی <ref>کشف الاسرار، ج ۵، ص۳۸۹.</ref> و سرانجام، [[علامه طباطبایی]] بر این [[باور]] است که این آیه دلیلی است بر [[حجیت]] سخن رسول خدا{{صل}} در تبیین و تفسیر همه [[آیات الهی]] و آنچه را برخی از [[مفسران]] گفتهاند که متعلق {{متن قرآن|لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ }} [[آیات متشابه]] یا [[آیات]] مشتمل بر [[اسرار الهی]] است، وجهی ندارد. <ref>ر. ک: التفسیر الکبیر، ج ۲۰، ص۲۱۲؛ روح المعانی، ج ۷، ص۳۸۹؛ المیزان، ج ۱۲، ص۲۶۰ - ۲۶۱.</ref> [[آیة الله]] [[محمد هادی معرفت]] با استناد به همین آیه [[معتقد]] است [[رسول اکرم]]{{صل}} [[مرجع]] نخست برای [[فهم]] دشواریهای آیات و گشودن [[مشکلات]] آن بوده است. جایگاه [[پیامبر]]{{صل}} در [[تفسیر آیات]] [[الهی]] جایگاه [[معلم]]، مرشد و [[یاور]] [[مؤمنان]] برای فهم آیات بود. آن [[حضرت]] به تبیین آیات مجمل [[همت]] میگماشت و از مبهمات پرده برمی گرفت و با سخنان و [[سیرت]] ارجمندش، [[سنن]]، [[احکام]] و [[آداب]] را بر پایه آیات الهی بیان میکرد. بدینسان [[سنت]] آن حضرت ( قول، فعل و تقریر) یکسر بیان و تفسیر مجملات آیات الهی و گشودن مبهمات قرآن در [[تشریع]] و تقنین و... است. <ref>التفسیر و المفسرون، معرفت، ج ۱، ص۱۷۳ - ۱۷۴.</ref> نکته [[تأمل]] برانگیز در [[کلام]] آیة الله معرفت، گستره دامنه تبیین و تفسیر [[سیره]] درباره [[آیات قرآن کریم]] است؛ برپایه آنچه وی آورده است سنتْ [[مفسّر]] [[کتاب الهی]] است و لزومی ندارد به [[مَثَل]] روایتی را [[تفسیر آیه]] ای تلقی کرد که در آن از [[آیه]] یا بخشی از آن سخن به میان آمده باشد و بدان اشارتی رفته باشد. تلقی [[محمد بن ادریس شافعی]] در جایگاه [[تفسیری]] [[سنت]] درباره [[آیات الهی]] نیز چنین است. <ref>الرساله، ص۷۹.</ref> | [[امین]] الاسلام [[طبرسی]] عبارت شیخ را آورده، جز آنکه کلمه شرایع را بدان افزوده است: {{عربی|"لتبين ما نُزّل إليهم فيه من الأحكام والشرائع والدلائل على توحيد الله}}<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص۵۵۸.</ref> [[قرطبی]] نیز با بهرهمندی از [[آیه]] {{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref> این جایگاه را برای [[رسول الله]]{{صل}} آورده است:... تا اینکه هرآنچه را که در این کتاب است از [[احکام]]، وَعْد، [[وعید]] و... تبیین و [[تفسیر]] کنی. بدین ترتیب رسول الله{{صل}} [[مبیّن]] و شارح [[مراد الهی]] است از آنچه مانند احکام [[نماز]] و [[زکات]] در [[قرآن]] به [[اجمال]] آمده است. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص۷۲.</ref> [[میبدی]] در تبیین جایگاه [[رسول خدا]] نوشته است: قرآن را فرستادیم تا معانی و مقاصدش را برای [[مردم]] بازگویی <ref>کشف الاسرار، ج ۵، ص۳۸۹.</ref> و سرانجام، [[علامه طباطبایی]] بر این [[باور]] است که این آیه دلیلی است بر [[حجیت]] سخن رسول خدا{{صل}} در تبیین و تفسیر همه [[آیات الهی]] و آنچه را برخی از [[مفسران]] گفتهاند که متعلق {{متن قرآن|لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ }} [[آیات متشابه]] یا [[آیات]] مشتمل بر [[اسرار الهی]] است، وجهی ندارد. <ref>ر. ک: التفسیر الکبیر، ج ۲۰، ص۲۱۲؛ روح المعانی، ج ۷، ص۳۸۹؛ المیزان، ج ۱۲، ص۲۶۰ - ۲۶۱.</ref> [[آیة الله]] [[محمد هادی معرفت]] با استناد به همین آیه [[معتقد]] است [[رسول اکرم]]{{صل}} [[مرجع]] نخست برای [[فهم]] دشواریهای آیات و گشودن [[مشکلات]] آن بوده است. جایگاه [[پیامبر]]{{صل}} در [[تفسیر آیات]] [[الهی]] جایگاه [[معلم]]، مرشد و [[یاور]] [[مؤمنان]] برای فهم آیات بود. آن [[حضرت]] به تبیین آیات مجمل [[همت]] میگماشت و از مبهمات پرده برمی گرفت و با سخنان و [[سیرت]] ارجمندش، [[سنن]]، [[احکام]] و [[آداب]] را بر پایه آیات الهی بیان میکرد. بدینسان [[سنت]] آن حضرت (قول، فعل و تقریر) یکسر بیان و تفسیر مجملات آیات الهی و گشودن مبهمات قرآن در [[تشریع]] و تقنین و... است. <ref>التفسیر و المفسرون، معرفت، ج ۱، ص۱۷۳ - ۱۷۴.</ref> نکته [[تأمل]] برانگیز در [[کلام]] آیة الله معرفت، گستره دامنه تبیین و تفسیر [[سیره]] درباره [[آیات قرآن کریم]] است؛ برپایه آنچه وی آورده است سنتْ [[مفسّر]] [[کتاب الهی]] است و لزومی ندارد به [[مَثَل]] روایتی را [[تفسیر آیه]] ای تلقی کرد که در آن از [[آیه]] یا بخشی از آن سخن به میان آمده باشد و بدان اشارتی رفته باشد. تلقی [[محمد بن ادریس شافعی]] در جایگاه [[تفسیری]] [[سنت]] درباره [[آیات الهی]] نیز چنین است. <ref>الرساله، ص۷۹.</ref> | ||
[[مفسّران]] و [[عالمان]] افزون بر آیه یاد شده، در تبیین و تشیید جایگاه مفسّر بودن [[رسول خدا]]{{صل}} و [[حجیت]] [[کلام]] آن [[حضرت]] در [[تفسیر قرآن]]، مقصود از [[تعلیم کتاب]] در {{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>«به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref> را تبیین و [[تفسیر آیات]] [[الهی]] دانستهاند؛ یعنی «تعلیم کتاب»، بیان الفاظ و پرده برگیری از [[محکمات]] آن است، در مقابل «[[تعلیم]] [[حکمت]]» که بیان [[معارف]] [[حقیقی]] [[قرآن]] است. <ref>المیزان، ج ۱۹، ص۲۶۵.</ref> باید به آنچه گفته شد آیه {{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«آنچه خداوند از (داراییهای) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷.</ref> را نیز افزود. بیتردید از مصادیق روشن «آنچه [[پیامبر]]{{صل}} آورده است»: {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ}} تفسیر قرآن است؛ یعنی این جمله برای [[مؤمنان]] به [[رسالت]] [[رسول الله]]{{صل}} قاعدهای عمومی و بنیادی رقم میزند و آن اینکه، آنچه را آن حضرت در پی ریزی [[سلوک]] فردی و [[اجتماعی]] و مواضع [[فرهنگی]] و [[فکری]] در پیش دید مؤمنان مینهد اصل و قاعده و میزانی است که هرچیز دیگر با آن سنجیده و آن گاه پذیرفته یا طرد میشود. <ref> من وحی القرآن، ج ۲۲، ص۱۲۵ - ۱۲۷؛ نمونه، ج ۲۳، ص۵۰۷ - ۵۰۸.</ref> گزارشها و نقلهایی به روشنی نشان میدهند که رسول الله{{صل}} برای [[صحابیان]] به تفسیر قرآن میپرداخته است. <ref>ر.ک: مقدمة فی اصول التفسیر، ص۳۵ - ۳۸.</ref> پیامبر{{صل}}، گاه در تفسیر آیات، خود آغاز به سخن میکرد و دیگرگاه در پی [[پرسش]] برخی [[صحابیان]] [[آیه]] یا آیاتی را [[تفسیر]] میکرد. <ref> ر.ک: المستدرک، ج ۲، ص۴۷۶؛ روح المعانی، ج ۲۷، ص۲۱۳ - ۲۱۴؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص۱۲.</ref> بر پایه [[نقلی]] از [[ابوعبدالرحمن سلمی]] صحابیان گزارش کردهاند که به محضر [[رسول الله]]{{صل}} بار مییافتند و آموزههای ۱۰ آیه را فرا میگرفتند و بدان عمل میکردند و آن گاه به فراگیری ۱۰ آیه دیگر میپرداختند. <ref>جامع البیان، ج ۱، ص۳۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۳۹.</ref> رسول الله{{صل}} افزون بر تفسیر مستقیم که شخصاً بدان میپرداختند، صحابیان و [[مسلمانان]] را نیز به [[تعلیم و تعلم]] [[قرآن]] و آموزههای آن [[ترغیب]] میکردند و بدینسان به گونه غیر مستقیم نیز [[تفسیر آیات]] [[الهی]] را میگستراندند<ref>مجمع الزوائد، ج ۷، ص۱۶۵ - ۱۶۶؛ نیز ر.ک: المستدرک، ج ۱، ص۷۴۳؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص۶۸.</ref>.<ref>[[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | [[مفسّران]] و [[عالمان]] افزون بر آیه یاد شده، در تبیین و تشیید جایگاه مفسّر بودن [[رسول خدا]]{{صل}} و [[حجیت]] [[کلام]] آن [[حضرت]] در [[تفسیر قرآن]]، مقصود از [[تعلیم کتاب]] در {{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>«به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref> را تبیین و [[تفسیر آیات]] [[الهی]] دانستهاند؛ یعنی «تعلیم کتاب»، بیان الفاظ و پرده برگیری از [[محکمات]] آن است، در مقابل «[[تعلیم]] [[حکمت]]» که بیان [[معارف]] [[حقیقی]] [[قرآن]] است. <ref>المیزان، ج ۱۹، ص۲۶۵.</ref> باید به آنچه گفته شد آیه {{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«آنچه خداوند از (داراییهای) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷.</ref> را نیز افزود. بیتردید از مصادیق روشن «آنچه [[پیامبر]]{{صل}} آورده است»: {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ}} تفسیر قرآن است؛ یعنی این جمله برای [[مؤمنان]] به [[رسالت]] [[رسول الله]]{{صل}} قاعدهای عمومی و بنیادی رقم میزند و آن اینکه، آنچه را آن حضرت در پی ریزی [[سلوک]] فردی و [[اجتماعی]] و مواضع [[فرهنگی]] و [[فکری]] در پیش دید مؤمنان مینهد اصل و قاعده و میزانی است که هرچیز دیگر با آن سنجیده و آن گاه پذیرفته یا طرد میشود. <ref> من وحی القرآن، ج ۲۲، ص۱۲۵ - ۱۲۷؛ نمونه، ج ۲۳، ص۵۰۷ - ۵۰۸.</ref> گزارشها و نقلهایی به روشنی نشان میدهند که رسول الله{{صل}} برای [[صحابیان]] به تفسیر قرآن میپرداخته است. <ref>ر.ک: مقدمة فی اصول التفسیر، ص۳۵ - ۳۸.</ref> پیامبر{{صل}}، گاه در تفسیر آیات، خود آغاز به سخن میکرد و دیگرگاه در پی [[پرسش]] برخی [[صحابیان]] [[آیه]] یا آیاتی را [[تفسیر]] میکرد. <ref> ر.ک: المستدرک، ج ۲، ص۴۷۶؛ روح المعانی، ج ۲۷، ص۲۱۳ - ۲۱۴؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص۱۲.</ref> بر پایه [[نقلی]] از [[ابوعبدالرحمن سلمی]] صحابیان گزارش کردهاند که به محضر [[رسول الله]]{{صل}} بار مییافتند و آموزههای ۱۰ آیه را فرا میگرفتند و بدان عمل میکردند و آن گاه به فراگیری ۱۰ آیه دیگر میپرداختند. <ref>جامع البیان، ج ۱، ص۳۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۳۹.</ref> رسول الله{{صل}} افزون بر تفسیر مستقیم که شخصاً بدان میپرداختند، صحابیان و [[مسلمانان]] را نیز به [[تعلیم و تعلم]] [[قرآن]] و آموزههای آن [[ترغیب]] میکردند و بدینسان به گونه غیر مستقیم نیز [[تفسیر آیات]] [[الهی]] را میگستراندند<ref>مجمع الزوائد، ج ۷، ص۱۶۵ - ۱۶۶؛ نیز ر.ک: المستدرک، ج ۱، ص۷۴۳؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص۶۸.</ref>.<ref>[[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۷: | ||
مقصود از آیات مجمل آن دسته از آیات است که به [[تشریع]] کلّی احکام اعم از [[عبادات]] و [[معاملات]] پرداخته و بیان جزئیات و کیفیت اجرای آن احکام را به تبیین رسول خدا{{صل}} وا نهاده است. چنان که در عبادات کیفیت نماز، شمار رکعات آن و... و در معاملات انواع [[معاملات]] [[حلال و حرام]] و [[احکام]] [[ربا]] را [[سنت]] بیان کرده است. <ref>الکافی، ج ۱، ص۲۸۷؛ بحارالانوار، ج ۳۵، ص۲۱۱.</ref> در این باب حتی مفسرانی چون [[علامه طباطبایی]] که [[تفسیر روایی]] را ناکافی دانستهاند <ref>ر. ک: المیزان، ج ۱، ص۵ - ۶؛ قرآن در اسلام، ص۶۱ - ۶۲.</ref> تبیین [[اجمال]] [[آیات الاحکام]] را از [[شئون]] اختصاصی [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{ع}} دانستهاند<ref>المیزان، ج ۲، ص۲۴۶، ج ۱۱، ص۵۸؛ منزلة السنة من الکتاب، ص۳۶۱.</ref>.<ref>[[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | مقصود از آیات مجمل آن دسته از آیات است که به [[تشریع]] کلّی احکام اعم از [[عبادات]] و [[معاملات]] پرداخته و بیان جزئیات و کیفیت اجرای آن احکام را به تبیین رسول خدا{{صل}} وا نهاده است. چنان که در عبادات کیفیت نماز، شمار رکعات آن و... و در معاملات انواع [[معاملات]] [[حلال و حرام]] و [[احکام]] [[ربا]] را [[سنت]] بیان کرده است. <ref>الکافی، ج ۱، ص۲۸۷؛ بحارالانوار، ج ۳۵، ص۲۱۱.</ref> در این باب حتی مفسرانی چون [[علامه طباطبایی]] که [[تفسیر روایی]] را ناکافی دانستهاند <ref>ر. ک: المیزان، ج ۱، ص۵ - ۶؛ قرآن در اسلام، ص۶۱ - ۶۲.</ref> تبیین [[اجمال]] [[آیات الاحکام]] را از [[شئون]] اختصاصی [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{ع}} دانستهاند<ref>المیزان، ج ۲، ص۲۴۶، ج ۱۱، ص۵۸؛ منزلة السنة من الکتاب، ص۳۶۱.</ref>.<ref>[[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
===تخصیص عام=== | ===تخصیص عام=== | ||
در [[قرآن کریم]] احکامی عام وجود دارد که تخصیص آن در [[سنّت]] بیان شده است،<ref>الاحکام، ج ۲، ص۱۴۹؛ مسالک الافهام، ج ۴، ص۴۸.</ref> چنان که {{متن قرآن|يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ}}<ref> | در [[قرآن کریم]] احکامی عام وجود دارد که تخصیص آن در [[سنّت]] بیان شده است،<ref>الاحکام، ج ۲، ص۱۴۹؛ مسالک الافهام، ج ۴، ص۴۸.</ref> چنان که {{متن قرآن|يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ}}<ref>«باید تا سه پاکی (از حیض) خویشتن، انتظار کشند» سوره بقره، آیه ۲۲۸.</ref> که حکمی است فراگیر و شامل همه [[زنان]] مطلّقه میشود به سنّت تخصیص خورده و نشان داده شده که این [[حکم]] ویژه بانوانی است که همسرانشان با آنان همبستر شدهاند<ref>مسالک الافهام، ج ۴، ص۴۸؛ احکام القرآن، ج ۱، ص۱۸۴ - ۱۸۵.</ref>.<ref>[[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
===تقیید اطلاق=== | ===تقیید اطلاق=== | ||
بخشی دیگر از بیانات پیامبر{{صل}} ناظر به تقیید اطلاق برخی [[آیات]] است، چنان که در [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۲.</ref>، [[ایمنی]] و [[هدایت]] را ویژه کسانی دانسته است که [[ایمان]] خود را به ستمی نیالوده باشند. پیامبر{{صل}} «[[ظلم]]» در این آیه را با استناد به آیه {{متن قرآن|إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref> | بخشی دیگر از بیانات پیامبر{{صل}} ناظر به تقیید اطلاق برخی [[آیات]] است، چنان که در [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۲.</ref>، [[ایمنی]] و [[هدایت]] را ویژه کسانی دانسته است که [[ایمان]] خود را به ستمی نیالوده باشند. پیامبر{{صل}} «[[ظلم]]» در این آیه را با استناد به آیه {{متن قرآن|إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref>«شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref> به [[شرک]] [[تفسیر]] و تقیید کردهاند<ref>جامع البیان، ج ۷، ص۲۵۶.</ref>.<ref>[[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
=== توضیح مفاهیم [[شرعی]]=== | === توضیح مفاهیم [[شرعی]]=== | ||
بخشی دیگر از تفسیر پیامبر{{صل}} به توضیح مفاهیم شرعی اختصاص دارد؛ همچون توضیح مفاهیم شرعی [[صلات]]، [[جهاد]] و [[زکات]]<ref>نک: التطور الدلالی بین لغة الشعر الجاهلی و لغة القرآن الکریم. </ref>.<ref>[[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | بخشی دیگر از تفسیر پیامبر{{صل}} به توضیح مفاهیم شرعی اختصاص دارد؛ همچون توضیح مفاهیم شرعی [[صلات]]، [[جهاد]] و [[زکات]]<ref>نک: التطور الدلالی بین لغة الشعر الجاهلی و لغة القرآن الکریم. </ref>.<ref>[[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۵: | ||
بیان ناسخ و منسوخ ـ با همه اختلافی که درباره وجود آن در [[قرآن]] و شمار آیات [[منسوخ]] هست <ref>نک: لانسخ فی القرآن؛ تنزیه التنزیل؛ التمهید، ج ۲، ص۲۷۳ - ۴۰۰.</ref> نیز به سنت اختصاص دارد. در این مورد گرچه سخن صریحی از [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[آیات]] و [[احکام]] [[منسوخ]] در دست نداریم، امّا آنچه از [[امام علی]]{{ع}} و دیگر [[صحابه]] درباره [[نسخ]] برخی احکام و آیات رسیده احتمالا از رسول خدا{{صل}} دریافت شده است<ref>برای نمونه نک: مجمع البیان، ج ۳، ص۱۹؛ الدر المنثور، ج ۱، ص۳۰۹؛ کنزالدقائق، ج ۱، ص۵۷۳.</ref>.<ref>[[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | بیان ناسخ و منسوخ ـ با همه اختلافی که درباره وجود آن در [[قرآن]] و شمار آیات [[منسوخ]] هست <ref>نک: لانسخ فی القرآن؛ تنزیه التنزیل؛ التمهید، ج ۲، ص۲۷۳ - ۴۰۰.</ref> نیز به سنت اختصاص دارد. در این مورد گرچه سخن صریحی از [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[آیات]] و [[احکام]] [[منسوخ]] در دست نداریم، امّا آنچه از [[امام علی]]{{ع}} و دیگر [[صحابه]] درباره [[نسخ]] برخی احکام و آیات رسیده احتمالا از رسول خدا{{صل}} دریافت شده است<ref>برای نمونه نک: مجمع البیان، ج ۳، ص۱۹؛ الدر المنثور، ج ۱، ص۳۰۹؛ کنزالدقائق، ج ۱، ص۵۷۳.</ref>.<ref>[[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
===تاکید بر بیان [[قرآن]]=== | ===تاکید بر بیان [[قرآن]]=== | ||
در [[سنت]] [[احادیث]] فراوانی یافت میشوند که همسو با منطوق [[آیات قرآنی]] و در جهت تأکید معانی آیاتاند؛ مانند [[سخن پیامبر]]{{صل}} که در پاسخ به [[ابن مسعود]]، [[برترین عمل]] را [[نماز]] در وقت خودش: {{عربی|"الصلاة على وقتها"}} معرفی کردند <ref>صحیح مسلم، ج ۱، ص۸۹.</ref> تأکیدی بر [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ}}<ref>«و آنان که بر نماز خویش نگهداشت دارند» سوره معارج، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ}}<ref>«آنان در بوستانهایی، ارجمند داشته میشوند» سوره معارج، آیه ۳۵.</ref> و این سخن پیامبر{{صل}} که فرمود {{متن حدیث| لَا يَحِلُّ مَالُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ إِلَّا عَنْ طِيبِ نَفْسٍ مِنْهُ}} <ref>السنن الکبری، ج ۶، ص۱۰۰؛ مجمع الزوائد، ج ۴، ص۱۷۲، کنزالعمال، ج ۱، ص۹۲.</ref> تأکید بر آیه شریفه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ}}<ref>«ای مؤمنان! داراییهای یکدیگر را میان خود به نادرستی نخورید» سوره نساء، آیه ۲۹.</ref>است؛ همچنین بیان رسول خدا{{صل}} که فرمود: {{متن حدیث| أَدِّ اَلْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ اِئْتَمَنَكَ وَ لاَ تَخُنْ مَنْ خَانَكَ}}<ref>سنن الترمذی، ج ۳، ص۵۶۴؛ سنن ابی داود، ج ۲، ص۳۱۳.</ref> تأکید بر [[آیه]] {{متن قرآن|فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ}}<ref>«اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا | در [[سنت]] [[احادیث]] فراوانی یافت میشوند که همسو با منطوق [[آیات قرآنی]] و در جهت تأکید معانی آیاتاند؛ مانند [[سخن پیامبر]]{{صل}} که در پاسخ به [[ابن مسعود]]، [[برترین عمل]] را [[نماز]] در وقت خودش: {{عربی|"الصلاة على وقتها"}} معرفی کردند <ref>صحیح مسلم، ج ۱، ص۸۹.</ref> تأکیدی بر [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ}}<ref>«و آنان که بر نماز خویش نگهداشت دارند» سوره معارج، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ}}<ref>«آنان در بوستانهایی، ارجمند داشته میشوند» سوره معارج، آیه ۳۵.</ref> و این سخن پیامبر{{صل}} که فرمود {{متن حدیث| لَا يَحِلُّ مَالُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ إِلَّا عَنْ طِيبِ نَفْسٍ مِنْهُ}} <ref>السنن الکبری، ج ۶، ص۱۰۰؛ مجمع الزوائد، ج ۴، ص۱۷۲، کنزالعمال، ج ۱، ص۹۲.</ref> تأکید بر آیه شریفه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ}}<ref>«ای مؤمنان! داراییهای یکدیگر را میان خود به نادرستی نخورید» سوره نساء، آیه ۲۹.</ref>است؛ همچنین بیان رسول خدا{{صل}} که فرمود: {{متن حدیث| أَدِّ اَلْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ اِئْتَمَنَكَ وَ لاَ تَخُنْ مَنْ خَانَكَ}}<ref>سنن الترمذی، ج ۳، ص۵۶۴؛ سنن ابی داود، ج ۲، ص۳۱۳.</ref> تأکید بر [[آیه]] {{متن قرآن|فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ}}<ref>«اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند» سوره بقره، آیه ۲۸۳.</ref> و نیز آیه {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری میکنید با دادگری داوری کنید؛ بیگمان خداوند به کاری نیک اندرزتان میدهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref> است.<ref>[[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
===شرح واژگان=== | ===شرح واژگان=== | ||
مطابق [[روایات]] موجود، بخشی از [[تفسیر]] رسول خدا{{صل}} به شرح واژگانی اختصاص یافته که گرچه [[صحابیان]] معنای آنها را میدانستهاند، مقصود از آنها برایشان روشن نبوده است. در این باره گاه صحابیان خود میپرسیدند، چنان که از {{متن قرآن|السَّائِحُونَ}} در آیه {{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان ، نمازگزاران، سجدهکنندگان ، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref> و [[استطاعت]] در آیه {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«در آن نشانههایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> از رسول خدا{{صل}} پرسیدند و رسول خدا{{صل}} آن دو را به صائمون (روزهداران) <ref>المستدرک، ج ۲، ص۳۶۵؛ الدر المنثور، ج ۳، ص۲۸۱؛ نورالثقلین، ج ۲، ص۲۷۱.</ref> و زاد و راحله <ref>جامع البیان، ج ۴، ص۱۶؛ الدر المنثور، ج ۲، ص۵۶؛ نور الثقلین، ج ۱، ص۳۷۲.</ref> [[تفسیر]] کردند؛ یا هنگامی که مردی از [[قبیله]] هُذَیْل با اشاره به [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«هر که انکار کند (بداند که) بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> پرسید: آیا کسی که [[ترک حج]] کند [[کافر]] گشته است؟ [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: هرکس [[حج]] را ترک کند و از کیفرش نهراسد و در ادایش [[امید]] [[ثواب]] [[نبرد]] کافر است؛<ref>جامع البیان، ج ۴، ص۲۰؛ الدر المنثور، ج ۲، ص۵۷.</ref> همچنین [[ابن عباس]] میگوید: مردی از [[پیامبر]]{{صل}} پرسید مقصود از پاره پاره قرار دادن [[قرآن]] {{متن قرآن|عِضِينَ}} که در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ}}<ref>«آنان که قرآن را چند پاره کردند» سوره حجر، آیه ۹۱.</ref> [[طعن]] و طرد شده چیست؟ آن [[حضرت]] پاسخ دادند: [[ایمان]] به برخی [[آیات]] و [[کفر]] ورزیدن به بعضی دیگر. <ref> الاتقان، ج ۴، ص۲۶۸.</ref> گاهی نیز پیامبر{{صل}} خود رأساً مقصود آیه را بیان میکردند، چنان که {{متن قرآن|قُوَّةٍ}} در آیه {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref> را به [[تیراندازی]] تفسیر کردند <ref> صحیح مسلم، ج ۳، ص۱۵۲۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۳۳۴؛ الدرالمنثور، ج ۳، ص۱۹۲.</ref>.<ref>[[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | مطابق [[روایات]] موجود، بخشی از [[تفسیر]] رسول خدا{{صل}} به شرح واژگانی اختصاص یافته که گرچه [[صحابیان]] معنای آنها را میدانستهاند، مقصود از آنها برایشان روشن نبوده است. در این باره گاه صحابیان خود میپرسیدند، چنان که از {{متن قرآن|السَّائِحُونَ}} در آیه {{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان ، نمازگزاران، سجدهکنندگان ، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref> و [[استطاعت]] در آیه {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«در آن نشانههایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> از رسول خدا{{صل}} پرسیدند و رسول خدا{{صل}} آن دو را به صائمون (روزهداران) <ref>المستدرک، ج ۲، ص۳۶۵؛ الدر المنثور، ج ۳، ص۲۸۱؛ نورالثقلین، ج ۲، ص۲۷۱.</ref> و زاد و راحله <ref>جامع البیان، ج ۴، ص۱۶؛ الدر المنثور، ج ۲، ص۵۶؛ نور الثقلین، ج ۱، ص۳۷۲.</ref> [[تفسیر]] کردند؛ یا هنگامی که مردی از [[قبیله]] هُذَیْل با اشاره به [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«هر که انکار کند (بداند که) بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> پرسید: آیا کسی که [[ترک حج]] کند [[کافر]] گشته است؟ [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: هرکس [[حج]] را ترک کند و از کیفرش نهراسد و در ادایش [[امید]] [[ثواب]] [[نبرد]] کافر است؛<ref>جامع البیان، ج ۴، ص۲۰؛ الدر المنثور، ج ۲، ص۵۷.</ref> همچنین [[ابن عباس]] میگوید: مردی از [[پیامبر]]{{صل}} پرسید مقصود از پاره پاره قرار دادن [[قرآن]] {{متن قرآن|عِضِينَ}} که در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ}}<ref>«آنان که قرآن را چند پاره کردند» سوره حجر، آیه ۹۱.</ref> [[طعن]] و طرد شده چیست؟ آن [[حضرت]] پاسخ دادند: [[ایمان]] به برخی [[آیات]] و [[کفر]] ورزیدن به بعضی دیگر. <ref> الاتقان، ج ۴، ص۲۶۸.</ref> گاهی نیز پیامبر{{صل}} خود رأساً مقصود آیه را بیان میکردند، چنان که {{متن قرآن|قُوَّةٍ}} در آیه {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref> را به [[تیراندازی]] تفسیر کردند <ref> صحیح مسلم، ج ۳، ص۱۵۲۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۳۳۴؛ الدرالمنثور، ج ۳، ص۱۹۲.</ref>.<ref>[[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
===بیان مصداق=== | ===بیان مصداق=== | ||
زمانی نیز رسول خدا{{صل}} مصداق آیه را بیان میکردند؛ به عنوان مثال [[ام هانی|امّ هانی]] از منکَری پرسید که [[قوم لوط]] در مجالس خود انجام میدادند: {{متن قرآن|وَتَأْتُونَ فِي نَادِيكُمُ الْمُنْكَرَ}}<ref> | زمانی نیز رسول خدا{{صل}} مصداق آیه را بیان میکردند؛ به عنوان مثال [[ام هانی|امّ هانی]] از منکَری پرسید که [[قوم لوط]] در مجالس خود انجام میدادند: {{متن قرآن|وَتَأْتُونَ فِي نَادِيكُمُ الْمُنْكَرَ}}<ref>«در بزم خویش کار زشت میکنید؟» سوره عنکبوت، آیه ۲۹.</ref> پیامبر{{صل}} چنین تفسیر کردند که آنان بر گذرندگان ریگ میافکندند و آنان را مسخره میکردند.<ref>المستدرک، ج ۲، ص۴۴۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۴۲۲؛ الدر المنثور، ج ۵، ص۱۴۴.</ref> | ||
نمونه دیگر، تفسیر و تعیین مصداق {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} در [[آیه تطهیر]]: {{متن قرآن|ُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref> | نمونه دیگر، تفسیر و تعیین مصداق {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} در [[آیه تطهیر]]: {{متن قرآن|ُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> است که رسول خدا{{صل}} پس از [[نزول آیه]] به مدت ۶ ماه به هنگام [[نماز]] به درِ [[خانه]] [[حضرت زهرا]]{{س}} میآمد و با تعبیر [[اهل البیت]] و قرائت [[آیه]] آنان را به [[نماز]] فرا میخواند. <ref>جامع البیان، ج ۲۲، ص۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۴۸۳؛ الصواعق المحرقه، ص۱۴۳.</ref> مطابق روایاتی دیگر [[پیامبر]]{{صل}}، {{متن قرآن|الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ}} در آیه {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که با تو گفتیم: پروردگارت به مردم چیرگی دارد و خوابی که ما به تو نمایاندیم و درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمون مردم قرار ندادیم و آنان را بیم میدهیم اما جز سرکشی بزرگ، به آنان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۶۰.</ref> را به [[بنی امیه]] <ref>تاریخ طبری، ج ۱۰، ص۵۸؛ روح المعانی، ج ۱۵، ص۱۵۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص۱۸۵.</ref> و [[بنی مروان]] و [[تسلط]] آنان بر [[حکومت اسلامی]] در [[آینده]] <ref>تاریخ طبری، ج ۱۰، ص۵۸؛ الغدیر، ج ۸، ص۲۴۸.</ref> [[تفسیر]] کردند؛ نیز تفسیر پیامبر{{صل}} از [[آیه اکمال]]: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> نمونهای دیگر از تفسیر به مصداق است که [[رسول خدا]]{{صل}} پس از قرائت آن در [[غدیر خم]] آن را بر [[ولایت امام علی]]{{ع}} تطبیق داد و فرمود: [[الله اکبر]] بر کامل گردانیدن [[دین]] و به فرجام رساندن [[نعمت]] و [[خشنودی خداوند]] به [[رسالت]] من و [[ولایت علی]] پس از من <ref>النورالمشتعل، ص۵۶؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص۲۰۱.</ref>. بخشی از [[روایات تفسیری]] منقول از پیامبر نیز از طریق [[اهل بیت]]{{ع}} به ما رسیده است، چنان که از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده که رسول خدا{{صل}} در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا}}<ref>«و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.</ref> و در توضیح و تبیین {{متن قرآن|مَحْسُورًا}} فرمودهاند: {{متن حدیث| الْإِحْسَارُ الْإِقْتَارُ}}<ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۲۸۹؛ نور الثقلین، ج ۳، ص۱۵۸.</ref>.<ref>[[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:000059.jpg|22px]] [[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۸''']] | # [[پرونده:000059.jpg|22px]] [[محمد علی مهدوی راد|مهدوی راد، محمد علی]]، [[تفسیر پیامبر (مقاله)|مقاله «تفسیر پیامبر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۸''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||