پرش به محتوا

حاطب بن ابی بلتعه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط =  
| موضوع مرتبط =  
خط ۳۲: خط ۳۱:
داستان مشهور وی که بیشتر کتاب‌های [[سیره]] و [[تاریخ]] بدان پرداخته‌اند مربوط به [[جاسوسی]] حاطب به نفع [[مشرکان]] در آستانه [[فتح مکه]] (سال هشتم) است. حاطب با [[نوشتن]] نامه‌ای و سپردن آن به دست زنی تلاش کرد، مشرکان را از اقدامات [[رسول خدا]]{{صل}} [[آگاه]] نماید. رسول خدا{{صل}} که با نهایت دقت درصدد پوشاندن [[اخبار]] و غافل‌گیر کردن [[قریش]] بود، از این [[اقدام]] حاطب آگاه شد و [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را همراه [[زبیر بن عوام]] در تعقیب آن [[زن]] فرستاد. پس از [[دستگیری]] آن زن، رسول خدا{{صل}} حاطب را بازخواست کرد. حاطب درصدد توجیه کار خود برآمد و این [[رفتار]] را نه به جهت رویگردانی از [[ایمان]] و [[تمایل]] به [[ارتداد]]، بلکه به منظور [[حمایت]] از بستگان خود که در [[مکه]] بودند، قلمداد کرد، او گفت چون از اصل قریش نیست (ملصق است)، بدین ترتیب می‌خواسته به آنان [[تقرب]] جسته تا بستگانش که در مکه بودند، مورد [[آزار]] و [[اذیت]] قرار نگیرند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۴۱؛ واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۹۷.</ref>. رسول خدا{{صل}} دستور داد وی را از [[مسجد]] [[اخراج]] نمایند، چون [[مردم]] به سوی وی شتافتند، آن [[حضرت]] از وی گذشت و او را بخشید<ref>مفید، محمد بن محمد، الإرشاد، ج۱، ص۵۸.</ref>. [[عمر]] در این ماجرا، تقاضای [[قتل]] وی را نمود و رسول خدا{{صل}} در [[مخالفت]]، حاطب را [[بدری]] و [[اهل]] [[بدر]] را آمرزیده دانست<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۴، ص۱۹؛ ج۵، ص۱۰.</ref>. به این سخن رسول خدا{{صل}}، [[اهل سنت]] بر [[عدالت صحابه]] استناد کرده‌اند. که قابل پذیرش نیست و بر این نظریه اشکالات جدی وارد شده است، از جمله آنکه [[پیامبر]] خود در [[داستان افک]] بر [[مسطح بن اثاثه]] که [[بدری]] بود، حد جاری ساخت و دیگر آنکه بخشوده بودن [[صحابه]] به صورت مطلق، آنان را از مدار [[تکلیف]] خارج نموده و آنان را [[آزاد]] در رفتارهای خود نشان می‌دهد و حال آنکه [[آیات]] قابل توجهی به [[سرزنش]] صحابه به جهت تخلفاتشان پرداخته است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۹، ص۲۳۶.</ref>.
داستان مشهور وی که بیشتر کتاب‌های [[سیره]] و [[تاریخ]] بدان پرداخته‌اند مربوط به [[جاسوسی]] حاطب به نفع [[مشرکان]] در آستانه [[فتح مکه]] (سال هشتم) است. حاطب با [[نوشتن]] نامه‌ای و سپردن آن به دست زنی تلاش کرد، مشرکان را از اقدامات [[رسول خدا]]{{صل}} [[آگاه]] نماید. رسول خدا{{صل}} که با نهایت دقت درصدد پوشاندن [[اخبار]] و غافل‌گیر کردن [[قریش]] بود، از این [[اقدام]] حاطب آگاه شد و [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را همراه [[زبیر بن عوام]] در تعقیب آن [[زن]] فرستاد. پس از [[دستگیری]] آن زن، رسول خدا{{صل}} حاطب را بازخواست کرد. حاطب درصدد توجیه کار خود برآمد و این [[رفتار]] را نه به جهت رویگردانی از [[ایمان]] و [[تمایل]] به [[ارتداد]]، بلکه به منظور [[حمایت]] از بستگان خود که در [[مکه]] بودند، قلمداد کرد، او گفت چون از اصل قریش نیست (ملصق است)، بدین ترتیب می‌خواسته به آنان [[تقرب]] جسته تا بستگانش که در مکه بودند، مورد [[آزار]] و [[اذیت]] قرار نگیرند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۴۱؛ واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۹۷.</ref>. رسول خدا{{صل}} دستور داد وی را از [[مسجد]] [[اخراج]] نمایند، چون [[مردم]] به سوی وی شتافتند، آن [[حضرت]] از وی گذشت و او را بخشید<ref>مفید، محمد بن محمد، الإرشاد، ج۱، ص۵۸.</ref>. [[عمر]] در این ماجرا، تقاضای [[قتل]] وی را نمود و رسول خدا{{صل}} در [[مخالفت]]، حاطب را [[بدری]] و [[اهل]] [[بدر]] را آمرزیده دانست<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۴، ص۱۹؛ ج۵، ص۱۰.</ref>. به این سخن رسول خدا{{صل}}، [[اهل سنت]] بر [[عدالت صحابه]] استناد کرده‌اند. که قابل پذیرش نیست و بر این نظریه اشکالات جدی وارد شده است، از جمله آنکه [[پیامبر]] خود در [[داستان افک]] بر [[مسطح بن اثاثه]] که [[بدری]] بود، حد جاری ساخت و دیگر آنکه بخشوده بودن [[صحابه]] به صورت مطلق، آنان را از مدار [[تکلیف]] خارج نموده و آنان را [[آزاد]] در رفتارهای خود نشان می‌دهد و حال آنکه [[آیات]] قابل توجهی به [[سرزنش]] صحابه به جهت تخلفاتشان پرداخته است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۹، ص۲۳۶.</ref>.


این [[اقدام]] حاطب بازتاب‌های گسترده‌ای در میان منابع [[سیره]] و [[تاریخ]] داشته و از زوایای مختلف بدان استناد شده است. [[مفسران شیعه]] و [[سنی]] به [[اتفاق]] [[نزول آیات]] نخستین [[سوره ممتحنه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ}}<ref>«ای مؤمنان! دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید » سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref> را درباره همین موضوع دانسته‌اند. لفظ این [[آیه]] هرچند عام است و تمام [[مسلمانان]] را از [[دوستی]] با [[مشرکان]] برحذر می‌دارد، اما مورد آن خاص و درباره اقدام حاطب است<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر، ج۲، ص۳۶۲؛ طوسی، تبیان، ج۵، ص۱۹۴؛ مقاتل بن سلیمان، تفسیر، ج۳، ص۳۴۸؛ طبری، جامع، ج۲۸، ص۷۴</ref>. برخی از این آیه که با تعبیر {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا}}؛ آغاز شده، [[شهادت]] [[خداوند]] بر [[ایمان]] [[حاطب بن ابی بلتعه]] را استفاده کرده‌اند<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۵۹.</ref>. [[فقهای شیعه]] با استناد به [[رفتار رسول خدا]]{{صل}} در برابر [[جاسوسی]] حاطب، [[قتل]] فرد به [[جرم]] جاسوسی برای [[دشمن]] را جایز ندانسته‌اند <ref>طوسی، مبسوط، ج۲، ص۱۵؛ ابن براج، جواهر الفقه، ص۵۱.</ref>.
این [[اقدام]] حاطب بازتاب‌های گسترده‌ای در میان منابع [[سیره]] و [[تاریخ]] داشته و از زوایای مختلف بدان استناد شده است. [[مفسران شیعه]] و [[سنی]] به [[اتفاق]] [[نزول آیات]] نخستین [[سوره ممتحنه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ}}<ref>«ای مؤمنان! دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید» سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref> را درباره همین موضوع دانسته‌اند. لفظ این [[آیه]] هرچند عام است و تمام [[مسلمانان]] را از [[دوستی]] با [[مشرکان]] برحذر می‌دارد، اما مورد آن خاص و درباره اقدام حاطب است<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر، ج۲، ص۳۶۲؛ طوسی، تبیان، ج۵، ص۱۹۴؛ مقاتل بن سلیمان، تفسیر، ج۳، ص۳۴۸؛ طبری، جامع، ج۲۸، ص۷۴</ref>. برخی از این آیه که با تعبیر {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا}}؛ آغاز شده، [[شهادت]] [[خداوند]] بر [[ایمان]] [[حاطب بن ابی بلتعه]] را استفاده کرده‌اند<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۵۹.</ref>. [[فقهای شیعه]] با استناد به [[رفتار رسول خدا]]{{صل}} در برابر [[جاسوسی]] حاطب، [[قتل]] فرد به [[جرم]] جاسوسی برای [[دشمن]] را جایز ندانسته‌اند <ref>طوسی، مبسوط، ج۲، ص۱۵؛ ابن براج، جواهر الفقه، ص۵۱.</ref>.


حاطب که در [[غزوه حنین]] (سال نهم) شرکت داشت، شمشیری را که [[ابو قتاده انصاری]] از [[دشمن]] گرفته بود، خرید و این مایه [[برکت]] [[مال]] [[ابوقتاده]] شد و با آن [[پول]] توانست [[باغی]] تهیه نماید<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۰۹.</ref>. حاطب به عنوان یکی از دو [[شاهد]] [[نامه]] [[رسول خدا]]{{صل}} برای [[اقطاع]] زمینی به [[سلمة بن مالک سلمی]] بود <ref>حمیدالله، محمد، الوثائق السیاسیه بیروت، ص۳۰۶.</ref>.
حاطب که در [[غزوه حنین]] (سال نهم) شرکت داشت، شمشیری را که [[ابو قتاده انصاری]] از [[دشمن]] گرفته بود، خرید و این مایه [[برکت]] [[مال]] [[ابوقتاده]] شد و با آن [[پول]] توانست [[باغی]] تهیه نماید<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۰۹.</ref>. حاطب به عنوان یکی از دو [[شاهد]] [[نامه]] [[رسول خدا]]{{صل}} برای [[اقطاع]] زمینی به [[سلمة بن مالک سلمی]] بود <ref>حمیدالله، محمد، الوثائق السیاسیه بیروت، ص۳۰۶.</ref>.
خط ۵۰: خط ۴۹:
هنگامی که مرگ حاطب فرا رسید، [[وصیت]] کرد هریک از [[بندگان]] وی که نماز خوانده و [[روزه]] گرفته‌اند [[آزاد]] شوند<ref>ابن شبه نمیری، عمر، تاریخ المدینة المنوره، ج۳، ص۸۵۲.</ref>. از او نسلی در مدینه برجای ماند<ref>ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۳۱۸.</ref>، اما [[خاندان]] وی در [[مکه]]، اهمیت و موقعیتی نداشت و [[معاویه]] برای ساکت کردن [[ابن زبیر]] که ادعای [[برتری]] خاندانی داشت، خاندان وی را هم ردیف خاندان حاطب می‌دانست<ref>جاحظ، عمرو بن بحر، البیان والتبیین، ج۳، ص۳۰۵.</ref>. در میان فرزندانش بیش از همه عبدالرحمان شناخته شده و در عرصه نقل [[احادیث نبوی]] فعال بود. [[عبدالرحمان بن حاطب]]، که در [[روزگار]] رسول خدا{{صل}} به [[دنیا]] آمد، [[راوی حدیث]] پدرش است<ref>ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۳۱۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۴، ص۲۷۹.</ref>. [[عمرو بن شقیق بن سلامان]]، [[برادر]] [[مادری]] [[حاطب بن ابی بلتعه]] بود<ref>زبیر بن بکار، جمهرة نسب قریش و أنسابها، ص۹۸۵.</ref>.
هنگامی که مرگ حاطب فرا رسید، [[وصیت]] کرد هریک از [[بندگان]] وی که نماز خوانده و [[روزه]] گرفته‌اند [[آزاد]] شوند<ref>ابن شبه نمیری، عمر، تاریخ المدینة المنوره، ج۳، ص۸۵۲.</ref>. از او نسلی در مدینه برجای ماند<ref>ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۳۱۸.</ref>، اما [[خاندان]] وی در [[مکه]]، اهمیت و موقعیتی نداشت و [[معاویه]] برای ساکت کردن [[ابن زبیر]] که ادعای [[برتری]] خاندانی داشت، خاندان وی را هم ردیف خاندان حاطب می‌دانست<ref>جاحظ، عمرو بن بحر، البیان والتبیین، ج۳، ص۳۰۵.</ref>. در میان فرزندانش بیش از همه عبدالرحمان شناخته شده و در عرصه نقل [[احادیث نبوی]] فعال بود. [[عبدالرحمان بن حاطب]]، که در [[روزگار]] رسول خدا{{صل}} به [[دنیا]] آمد، [[راوی حدیث]] پدرش است<ref>ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۳۱۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۴، ص۲۷۹.</ref>. [[عمرو بن شقیق بن سلامان]]، [[برادر]] [[مادری]] [[حاطب بن ابی بلتعه]] بود<ref>زبیر بن بکار، جمهرة نسب قریش و أنسابها، ص۹۸۵.</ref>.


ذیل برخی از [[آیات قرآن]] از حاطب یاد شده است. بنا بر برخی از [[اخبار]] [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند » سوره نساء، آیه ۶۵.</ref>. درباره حاطب نازل شده است. موضوع چنین است که در نزاعی که حاطب با [[زبیر بن عوام]] بر سر آبیاری [[زمین]] خود داشت، [[رسول خدا]]{{صل}} به نفع [[زبیر]] [[حکم]] کرد، حاطب با دهن [[کجی]] و گفتن سخنانی، [[پیامبر]] را [[هوادار]] پسر عمه خویش خواند. در پی این [[رفتار]]، آیه یاد شده نازل گشت<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۹۹۴؛ طبرسی، فضل بن علی، مجمع البیان، ج۳، ص۱۲۱.</ref>. برخی [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.</ref>. را درباه حاطب دانسته و گفته‌اند وی اموالی در [[شام]] داشت که از او دور مانده بود. [[نذر]] کرد که اگر [[اموال]] به دستش برسد، [[صدقه]] دهد، اما چون اموال به دست وی رسید، چنین نکرد<ref>طبرسی، فضل بن علی، مجمع البیان، ج۵، ص۸۳؛ ابن جوزی، عبدالرحمان، زاد المسیر، ج۲، ص۲۸۲.</ref>. [[علامه طباطبایی]]<ref>طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۳۵۳.</ref> باتوجه به واژه {{متن قرآن|آتَانَا}}؛ [[نزول]] این آیه را ناظر به [[عمل]] حاطب ندانسته است؛ زیرا از رساندن [[مال]] به صاحبش تعبیر «ایتاء» نمی‌شود. مشابهت در نام [[حاطب بن ابی بلتعه]] با [[ثعلبة بن حاطب انصاری]] موجب خلط اطلاعات این دو شده است. چنان که براساس برخی گزارش‌ها، [[شأن نزول]] دو آیه یاد شده، [[ثعلبة بن حاطب]]، [[انصاری]] است نه حاطب بن ابی بلتعه<ref>بنگرید درباره آیه اول: قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۵، ص۲۶۷؛ ثعلبی، ابواسحاق احمد، الکشف والبیان (تفسیر ثعلبی)،، ج۳، ص۳۴۰ و آیه دوم: واحدی نیشابوری، علی، أسباب النزول، ص۲۵۹؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور،، ج۳، ص۲۶۰.</ref>.
ذیل برخی از [[آیات قرآن]] از حاطب یاد شده است. بنا بر برخی از [[اخبار]] [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref>. درباره حاطب نازل شده است. موضوع چنین است که در نزاعی که حاطب با [[زبیر بن عوام]] بر سر آبیاری [[زمین]] خود داشت، [[رسول خدا]]{{صل}} به نفع [[زبیر]] [[حکم]] کرد، حاطب با دهن [[کجی]] و گفتن سخنانی، [[پیامبر]] را [[هوادار]] پسر عمه خویش خواند. در پی این [[رفتار]]، آیه یاد شده نازل گشت<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۹۹۴؛ طبرسی، فضل بن علی، مجمع البیان، ج۳، ص۱۲۱.</ref>. برخی [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.</ref>. را درباه حاطب دانسته و گفته‌اند وی اموالی در [[شام]] داشت که از او دور مانده بود. [[نذر]] کرد که اگر [[اموال]] به دستش برسد، [[صدقه]] دهد، اما چون اموال به دست وی رسید، چنین نکرد<ref>طبرسی، فضل بن علی، مجمع البیان، ج۵، ص۸۳؛ ابن جوزی، عبدالرحمان، زاد المسیر، ج۲، ص۲۸۲.</ref>. [[علامه طباطبایی]]<ref>طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۳۵۳.</ref> باتوجه به واژه {{متن قرآن|آتَانَا}}؛ [[نزول]] این آیه را ناظر به [[عمل]] حاطب ندانسته است؛ زیرا از رساندن [[مال]] به صاحبش تعبیر «ایتاء» نمی‌شود. مشابهت در نام [[حاطب بن ابی بلتعه]] با [[ثعلبة بن حاطب انصاری]] موجب خلط اطلاعات این دو شده است. چنان که براساس برخی گزارش‌ها، [[شأن نزول]] دو آیه یاد شده، [[ثعلبة بن حاطب]]، [[انصاری]] است نه حاطب بن ابی بلتعه<ref>بنگرید درباره آیه اول: قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۵، ص۲۶۷؛ ثعلبی، ابواسحاق احمد، الکشف والبیان (تفسیر ثعلبی)،، ج۳، ص۳۴۰ و آیه دوم: واحدی نیشابوری، علی، أسباب النزول، ص۲۵۹؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور،، ج۳، ص۲۶۰.</ref>.


چون نام [[حاطب]] با [[جاسوسی]] و [[دوستی]] با [[دشمنان]] [[رسول خدا]]{{صل}} در [[غزوه]] [[فتح مکه]] پیوند خورده و [[آیات]] نخست [[سوره ممتحنه]] نیز در همین باره نازل شده، [[مفسران]] آیات دیگری را که موضوع آن [[نهی]] از دوستی با [[کفار]] است درباره [[حاطب بن ابی بلتعه]] دانسته‌اند که از باب [[جری و تطبیق]] است. بنابراین [[آیه]] {{متن قرآن|لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ}}<ref>«مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند » سوره آل عمران، آیه ۲۸.</ref>. درباره حاطب دانسته شده است<ref>مقاتل بن سلیمان، تفسیر، ج۱، ص۲۷۰؛ بغوی، معجم الصحابه، ج۱، ص۴۲۷.</ref>. همچنین است آیه {{متن قرآن|يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ}}<ref>« با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیده‌اند » سوره مجادله، آیه ۲۲. مقاتل بن سلیمان، تفسیر، ج۴، ص۲۶۵؛ بغوی، معجم الصحابه، ج۵، ص۵۰.</ref>.<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حاطب بن ابی بلتعه»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۵۱۰ -۵۱۳.</ref>
چون نام [[حاطب]] با [[جاسوسی]] و [[دوستی]] با [[دشمنان]] [[رسول خدا]]{{صل}} در [[غزوه]] [[فتح مکه]] پیوند خورده و [[آیات]] نخست [[سوره ممتحنه]] نیز در همین باره نازل شده، [[مفسران]] آیات دیگری را که موضوع آن [[نهی]] از دوستی با [[کفار]] است درباره [[حاطب بن ابی بلتعه]] دانسته‌اند که از باب [[جری و تطبیق]] است. بنابراین [[آیه]] {{متن قرآن|لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ}}<ref>«مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند» سوره آل عمران، آیه ۲۸.</ref>. درباره حاطب دانسته شده است<ref>مقاتل بن سلیمان، تفسیر، ج۱، ص۲۷۰؛ بغوی، معجم الصحابه، ج۱، ص۴۲۷.</ref>. همچنین است آیه {{متن قرآن|يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ}}<ref>«با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیده‌اند» سوره مجادله، آیه ۲۲. مقاتل بن سلیمان، تفسیر، ج۴، ص۲۶۵؛ بغوی، معجم الصحابه، ج۵، ص۵۰.</ref>.<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حاطب بن ابی بلتعه»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۵۱۰ -۵۱۳.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
*[[بنو راشده]] (قبیله)
* [[بنو راشده]] (قبیله)
*[[لخم بن عدی]] (قبیله)
* [[لخم بن عدی]] (قبیله)
*[[قحطانی]] (قبیله)
* [[قحطانی]] (قبیله)
*[[لخمی]] (قبیله)
* [[لخمی]] (قبیله)
*[[عبدالرحمن بن حاطب بن ابی بلتعه]] (فرزند)
* [[عبدالرحمن بن حاطب بن ابی بلتعه]] (فرزند)
*[[عمرو بن شقیق بن سلامان]] (برادر مادری)
* [[عمرو بن شقیق بن سلامان]] (برادر مادری)
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}


خط ۷۲: خط ۷۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش