پرش به محتوا

حلیم (اسم الهی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = اسم الهی
| موضوع مرتبط = اسم الهی
خط ۱۵: خط ۱۴:
در [[همنشینی]] اسم حلیم با اسمای دیگر، عنایتی هست که یا به [[سیاق آیه]] یا به رابطه میان خود اسماء برمی‌گردد؛ مثلاً در [[آیه]] {{متن قرآن|قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ}}<ref>«گفتاری شایسته  و گذشت  بهتر است از صدقه‌ای که از پی آن آزاری باشد و خداوند بی‌نیازی بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۶۳.</ref> که درباره برتریِ گفتار [[پسندیده]] در برابر [[نیازمندان]] و گذشت از [[تندی]] و [[اصرار]] آنان، بر صدقه‌ای که آزاری را به دنبال داشته باشد سخن می‌گوید، اسم غنی کنار اسم حلیم نشسته و آیه به این دو اسم پایان یافته است؛ رازش آن است که [[انفاق]] کننده‌ای که پس از انفاق، نیازمندان را با سخن‌های ناروای خود می‌آزارد و از تندی و اصرار آنان درنمی‌گذرد، دو [[وصف]] [[ناپسند]] دارد: نخست آنکه انفاق او در چشمش بزرگ جلوه می‌کند و دیگر آنکه از پافشاری و تندی نیازمندان اثر می‌پذیرد و [[انسان]] [[مؤمن]] باید خود را از این دو ویژگی دور گرداند و در این گونه موارد، [[خوی]] او [[اخلاق الهی]] باشد، چون [[خدا]] [[غنی]] است و هیچ‌گاه [[جود]] و اِنعام خود را بزرگ نمی‌بیند؛ نیز [[حلیم]] است و در [[مؤاخذه]] جاهلانِ [[بدکردار]] [[شتاب]] نمی‌کند.<ref> المیزان، ج ۲، ص۳۸۹.</ref> به گفته برخی، [[همراهی]] اسم حلیم با غنی در [[آیه]] یاد شده، بدان جهت است که خدا از [[صدقات]] و [[طاعات]] [[بندگان]] [[بی‌نیاز]] و در مقابل [[انفاق]] کنندگانِ آزاررسان حلیم است و اگر به جای صفت حلیمْ حمید یا [[علیم]] یاد می‌شد، [[نیکو]] نبود.<ref>مجمع‌البیان، ج ۲، ص۶۴۸.</ref> به سخن برخی دیگر، همراهی یاد شده دلالت دارد که [[حلم]] [[الهی]] بر بندگان خویش از روی نیاز نیست.<ref> اسماء الله الحسنی، اشقر، ص۱۴۳ ـ ۱۴۴.</ref> [[همسایگی]] اسم حلیم با [[غفور]] در آیه {{متن قرآن|لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند امّا از آنچه با دل آگاهی است ، بازخواست می‌کند و خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۲۵.</ref> از آن روست که عدم مؤاخذه بر سوگندهای [[بیهوده]] که بی‌قصد و [[اراده]] جدّی به زبان رانده می‌شوند،<ref>جوامع الجامع، ج ۱، ص۱۳۲؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۵۶۸ ـ ۵۶۹.</ref> جلوه‌ای از [[مغفرت]] و حلم [[پروردگار]] است؛ زیرا از آیه یاد شده برداشت می‌شود یاد کننده سوگندهای بیهوده سزاوار مؤاخذه است؛ [[ولی خدا]] از روی [[تفضّل]] و به مقتضای [[رحمت واسع]] <ref>روح‌المعانی، ج ۲، ص۱۹۴.</ref> و حلم خود <ref> الاسماء والصفات، ج ۱، ص۲۳۰.</ref> از [[مجازات]] او چشم می‌پوشد؛ البته به گفته برخی، خدا در این آیه می‌فرماید: شما را به جهت قسم‌های لغوی که به جا می‌آورید مؤاخذه نمی‌کنم؛ امّا از پی سوگندهای جدّی‌تان در صورتی که [[دروغ]] یا بر امر باطلی باشد، مجازات خواهم کرد؛ با این همه خدا در [[عقوبت]] [[گناهکار]] شتاب نمی‌کند، چون حلیم است و به او [[فرصت]] می‌دهد [[توبه]] کند <ref>الصافی، ج ۱، ص۲۵۵.</ref> و اگر توبه کرد، به اقتضای غفور بودنش او را می‌بخشد.
در [[همنشینی]] اسم حلیم با اسمای دیگر، عنایتی هست که یا به [[سیاق آیه]] یا به رابطه میان خود اسماء برمی‌گردد؛ مثلاً در [[آیه]] {{متن قرآن|قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ}}<ref>«گفتاری شایسته  و گذشت  بهتر است از صدقه‌ای که از پی آن آزاری باشد و خداوند بی‌نیازی بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۶۳.</ref> که درباره برتریِ گفتار [[پسندیده]] در برابر [[نیازمندان]] و گذشت از [[تندی]] و [[اصرار]] آنان، بر صدقه‌ای که آزاری را به دنبال داشته باشد سخن می‌گوید، اسم غنی کنار اسم حلیم نشسته و آیه به این دو اسم پایان یافته است؛ رازش آن است که [[انفاق]] کننده‌ای که پس از انفاق، نیازمندان را با سخن‌های ناروای خود می‌آزارد و از تندی و اصرار آنان درنمی‌گذرد، دو [[وصف]] [[ناپسند]] دارد: نخست آنکه انفاق او در چشمش بزرگ جلوه می‌کند و دیگر آنکه از پافشاری و تندی نیازمندان اثر می‌پذیرد و [[انسان]] [[مؤمن]] باید خود را از این دو ویژگی دور گرداند و در این گونه موارد، [[خوی]] او [[اخلاق الهی]] باشد، چون [[خدا]] [[غنی]] است و هیچ‌گاه [[جود]] و اِنعام خود را بزرگ نمی‌بیند؛ نیز [[حلیم]] است و در [[مؤاخذه]] جاهلانِ [[بدکردار]] [[شتاب]] نمی‌کند.<ref> المیزان، ج ۲، ص۳۸۹.</ref> به گفته برخی، [[همراهی]] اسم حلیم با غنی در [[آیه]] یاد شده، بدان جهت است که خدا از [[صدقات]] و [[طاعات]] [[بندگان]] [[بی‌نیاز]] و در مقابل [[انفاق]] کنندگانِ آزاررسان حلیم است و اگر به جای صفت حلیمْ حمید یا [[علیم]] یاد می‌شد، [[نیکو]] نبود.<ref>مجمع‌البیان، ج ۲، ص۶۴۸.</ref> به سخن برخی دیگر، همراهی یاد شده دلالت دارد که [[حلم]] [[الهی]] بر بندگان خویش از روی نیاز نیست.<ref> اسماء الله الحسنی، اشقر، ص۱۴۳ ـ ۱۴۴.</ref> [[همسایگی]] اسم حلیم با [[غفور]] در آیه {{متن قرآن|لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند امّا از آنچه با دل آگاهی است ، بازخواست می‌کند و خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۲۵.</ref> از آن روست که عدم مؤاخذه بر سوگندهای [[بیهوده]] که بی‌قصد و [[اراده]] جدّی به زبان رانده می‌شوند،<ref>جوامع الجامع، ج ۱، ص۱۳۲؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۵۶۸ ـ ۵۶۹.</ref> جلوه‌ای از [[مغفرت]] و حلم [[پروردگار]] است؛ زیرا از آیه یاد شده برداشت می‌شود یاد کننده سوگندهای بیهوده سزاوار مؤاخذه است؛ [[ولی خدا]] از روی [[تفضّل]] و به مقتضای [[رحمت واسع]] <ref>روح‌المعانی، ج ۲، ص۱۹۴.</ref> و حلم خود <ref> الاسماء والصفات، ج ۱، ص۲۳۰.</ref> از [[مجازات]] او چشم می‌پوشد؛ البته به گفته برخی، خدا در این آیه می‌فرماید: شما را به جهت قسم‌های لغوی که به جا می‌آورید مؤاخذه نمی‌کنم؛ امّا از پی سوگندهای جدّی‌تان در صورتی که [[دروغ]] یا بر امر باطلی باشد، مجازات خواهم کرد؛ با این همه خدا در [[عقوبت]] [[گناهکار]] شتاب نمی‌کند، چون حلیم است و به او [[فرصت]] می‌دهد [[توبه]] کند <ref>الصافی، ج ۱، ص۲۵۵.</ref> و اگر توبه کرد، به اقتضای غفور بودنش او را می‌بخشد.


همجواری اسم حلیم با غفور در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِنْ تَسْأَلُوا عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از چیزهایی مپرسید که چون برای شما آشکار گردانند به اندوهتان می‌افکند و اگر هنگامی که قرآن فرو فرستاده می‌شود از آنها بپرسید برای شما روشن می‌شود؛ خداوند از آن (پرسش) ها در گذشت؛ و خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره مائده، آیه ۱۰۱.</ref> بدین جهت است که [[خدا]] از [[گناه]] کسانی که با پرسش‌های بیجا خود و [[پیامبر]]{{صل}} را می‌آزردند درمی‌گذرد و نسبت به [[گناهان]] آنها [[بخشنده]] است و در مقابلِ [[افراط]] [[گناهکاران]]، در [[عقوبت]] [[تعجیل]] نمی‌کند <ref>روح البیان، ج ۲، ص۵۳۹؛ المیزان، ج ۶، ص۱۵۳.</ref> و با [[توانمندی]] بر [[عقاب]] و [[انتقام]]، ایشان را از [[لطف]] و [[رحمت]] خود بهره‌مند کرده و به آنان برای [[توبه]] مهلت می‌دهد، تا گناهانشان را بیامرزد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه  (به دشمن) پشت کردند با برخی کارها که کرده بودند از راه به در برد و البته خداوند از آنان در گذشت؛ به راستی خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.</ref>.<ref> زاد المسیر، ج ۱، ص۲۵۵؛ رحمة من الرحمن، ج ۱، ص۳۳۹.</ref>، چنان که [[مجازات]] [[مشرکان]] را بر اثر [[عقاید]] و سخنان شرک‌آمیزشان <ref>جامع‌البیان، ج ۴، ص۱۹۳.</ref> یا مجازات [[انسان‌ها]] را به جهت [[غفلت]] و کوتاهی‌شان از [[فهم]] این [[حقیقت]] که همه موجودات [[جهان]] و ارکان وجودی‌شان همواره تسبیحگوی خدایند <ref> المیزان، ج ۱۳، ص۱۱۲.</ref> به تأخیر می‌اندازد، تا خطای خود را دریافته و به سوی او توبه کنند و وی آنها را ببخشد: {{متن قرآن|تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا}}<ref>«آسمان‌های هفتگانه و زمین و آنچه در آنهاست او را به پاکی می‌ستایند و هیچ چیز نیست مگر اینکه او را به پاکی می‌ستاید اما شما ستایش آنان را در نمی‌یابید؛ بی‌گمان او بردباری آمرزنده است» سوره اسراء، آیه ۴۴.</ref> به گفته برخی [[غفور]] باید [[حلیم]] باشد.<ref>اسماء اللّه‌ الحسنی، اشقر، ص۱۴۳.</ref> [[همنشینی]] اسم حلیم با [[شکور]] در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«اگر به خداوند وامی نیکو دهید (خداوند) برای شما آن را دو چندان می‌کند و شما را می‌آمرزد و خداوند سپاس‌پذیری بردبار است» سوره تغابن، آیه ۱۷.</ref> می‌نمایاند که خدا در مقابل [[اعمال]] [[خیر]] بندگانش شکور و دربرابر گناهان آنها حلیم و این، کمال [[اکرام]] و [[احترام]] به [[بندگان]] است،<ref> مجمع‌ البیان، ج ۱۰، ص۴۵۳؛ البصائر، ج ۴۷، ص۹۲.</ref> از این‌رو برخی ذیل آیه یادشده گفته‌اند: خدا قدرشناس انفاق‌کنندگان است و در مقابل بخیلان، حلیم.<ref>حجه‌التفاسیر، ج ۷، ص۳۴.</ref> [[همراهی]] حلیم با اسم [[علیم]] نشان می‌دهد که خدا با آنکه بر نافرمانی‌های [[عاصیان]] <ref>روح الارواح، ص۲۸۰.</ref> ـ همچون [[کفر]] و [[تکذیب آیات الهی]]،<ref> رک: مجمع‌البیان، ج ۷، ص۱۶۶.</ref> دشمنی‌های [[کافران]] [[قریش]] با [[مسلمانان]] و بیرون راندنشان از [[مکه]]،<ref>المیزان، ج ۱، ص۳۹۹.</ref> [[تفریط]] <ref>جوامع الجامع، ج ۲، ص۹۰.</ref> و [[گناهان]] [[مهاجران]]: {{متن قرآن|لَيُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلًا يَرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ}}<ref>«به یقین آنان را به جایگاهی که آن را می‌پسندند در می‌آورد و بی‌گمان خداوند بردباری داناست» سوره حج، آیه ۵۹.</ref><ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۲۴۲.</ref> و رعایت نکردن سهم [[ضعیفان]] و عاجزان مانند [[کودکان]] و [[زنان]] در تقسیم [[ارث]] ـ [[آگاهی]] و احاطه دارد، [[حلیم]] است: {{متن قرآن|ِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ}}<ref>« و خداوند دانایی بردبار است» سوره نساء، آیه ۱۲.</ref>.<ref>مجمع‌البیان، ج ۳، ص۲۹؛ جامع‌البیان، ج ۴، ص۳۸۴.</ref> و [[امهال]] و تأخیر در [[عقوبت]]، مطابق [[مصلحت]] است؛ نه از روی [[جهل]] و [[غفلت]].<ref>رحمة من الرحمن، ج ۱، ص۳۳۹، ۳۵۳.</ref> [[خدا]] به آنچه در درون [[انسان‌ها]] نیز می‌گذرد ـ از قبیل میل و [[نیت]] و [[رضایت]] و عدم آن ـ [[آگاه]] است.
همجواری اسم حلیم با غفور در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِنْ تَسْأَلُوا عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از چیزهایی مپرسید که چون برای شما آشکار گردانند به اندوهتان می‌افکند و اگر هنگامی که قرآن فرو فرستاده می‌شود از آنها بپرسید برای شما روشن می‌شود؛ خداوند از آن (پرسش) ها در گذشت؛ و خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره مائده، آیه ۱۰۱.</ref> بدین جهت است که [[خدا]] از [[گناه]] کسانی که با پرسش‌های بیجا خود و [[پیامبر]]{{صل}} را می‌آزردند درمی‌گذرد و نسبت به [[گناهان]] آنها [[بخشنده]] است و در مقابلِ [[افراط]] [[گناهکاران]]، در [[عقوبت]] [[تعجیل]] نمی‌کند <ref>روح البیان، ج ۲، ص۵۳۹؛ المیزان، ج ۶، ص۱۵۳.</ref> و با [[توانمندی]] بر [[عقاب]] و [[انتقام]]، ایشان را از [[لطف]] و [[رحمت]] خود بهره‌مند کرده و به آنان برای [[توبه]] مهلت می‌دهد، تا گناهانشان را بیامرزد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه  (به دشمن) پشت کردند با برخی کارها که کرده بودند از راه به در برد و البته خداوند از آنان در گذشت؛ به راستی خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.</ref>.<ref> زاد المسیر، ج ۱، ص۲۵۵؛ رحمة من الرحمن، ج ۱، ص۳۳۹.</ref>، چنان که [[مجازات]] [[مشرکان]] را بر اثر [[عقاید]] و سخنان شرک‌آمیزشان <ref>جامع‌البیان، ج ۴، ص۱۹۳.</ref> یا مجازات [[انسان‌ها]] را به جهت [[غفلت]] و کوتاهی‌شان از [[فهم]] این [[حقیقت]] که همه موجودات [[جهان]] و ارکان وجودی‌شان همواره تسبیحگوی خدایند <ref> المیزان، ج ۱۳، ص۱۱۲.</ref> به تأخیر می‌اندازد، تا خطای خود را دریافته و به سوی او توبه کنند و وی آنها را ببخشد: {{متن قرآن|تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا}}<ref>«آسمان‌های هفتگانه و زمین و آنچه در آنهاست او را به پاکی می‌ستایند و هیچ چیز نیست مگر اینکه او را به پاکی می‌ستاید اما شما ستایش آنان را در نمی‌یابید؛ بی‌گمان او بردباری آمرزنده است» سوره اسراء، آیه ۴۴.</ref> به گفته برخی [[غفور]] باید [[حلیم]] باشد.<ref>اسماء اللّه‌ الحسنی، اشقر، ص۱۴۳.</ref> [[همنشینی]] اسم حلیم با [[شکور]] در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«اگر به خداوند وامی نیکو دهید (خداوند) برای شما آن را دو چندان می‌کند و شما را می‌آمرزد و خداوند سپاس‌پذیری بردبار است» سوره تغابن، آیه ۱۷.</ref> می‌نمایاند که خدا در مقابل [[اعمال]] [[خیر]] بندگانش شکور و دربرابر گناهان آنها حلیم و این، کمال [[اکرام]] و [[احترام]] به [[بندگان]] است،<ref> مجمع‌ البیان، ج ۱۰، ص۴۵۳؛ البصائر، ج ۴۷، ص۹۲.</ref> از این‌رو برخی ذیل آیه یادشده گفته‌اند: خدا قدرشناس انفاق‌کنندگان است و در مقابل بخیلان، حلیم.<ref>حجه‌التفاسیر، ج ۷، ص۳۴.</ref> [[همراهی]] حلیم با اسم [[علیم]] نشان می‌دهد که خدا با آنکه بر نافرمانی‌های [[عاصیان]] <ref>روح الارواح، ص۲۸۰.</ref> ـ همچون [[کفر]] و [[تکذیب آیات الهی]]،<ref> رک: مجمع‌البیان، ج ۷، ص۱۶۶.</ref> دشمنی‌های [[کافران]] [[قریش]] با [[مسلمانان]] و بیرون راندنشان از [[مکه]]،<ref>المیزان، ج ۱، ص۳۹۹.</ref> [[تفریط]] <ref>جوامع الجامع، ج ۲، ص۹۰.</ref> و [[گناهان]] [[مهاجران]]: {{متن قرآن|لَيُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلًا يَرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ}}<ref>«به یقین آنان را به جایگاهی که آن را می‌پسندند در می‌آورد و بی‌گمان خداوند بردباری داناست» سوره حج، آیه ۵۹.</ref><ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۲۴۲.</ref> و رعایت نکردن سهم [[ضعیفان]] و عاجزان مانند [[کودکان]] و [[زنان]] در تقسیم [[ارث]] ـ [[آگاهی]] و احاطه دارد، [[حلیم]] است: {{متن قرآن|ِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و خداوند دانایی بردبار است» سوره نساء، آیه ۱۲.</ref>.<ref>مجمع‌البیان، ج ۳، ص۲۹؛ جامع‌البیان، ج ۴، ص۳۸۴.</ref> و [[امهال]] و تأخیر در [[عقوبت]]، مطابق [[مصلحت]] است؛ نه از روی [[جهل]] و [[غفلت]].<ref>رحمة من الرحمن، ج ۱، ص۳۳۹، ۳۵۳.</ref> [[خدا]] به آنچه در درون [[انسان‌ها]] نیز می‌گذرد ـ از قبیل میل و [[نیت]] و [[رضایت]] و عدم آن ـ [[آگاه]] است.


در [[آیه]] {{متن قرآن|تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا}}<ref>«(اختیار با توست که موعد) هر یک از آنان  را که خواستی واپس افکنی و هر کدام را خواستی نزد خود جای دهی و اگر هر یک از آنان را که وا نهاده بودی بخواهی، بر تو گناهی نیست؛ این، بدان نزدیک‌تر است که چشم آنان روشن گردد و اندوهگین نگردند و همگی به آنچه تو به آنان داده‌ای خشنود شوند و خداوند آنچه در دل‌هایتان می‌گذرد می‌داند و خداوند دانای بردبار است» سوره احزاب، آیه ۵۱.</ref> از آنجا که [[پیامبر]]{{صل}} در تقسیم عادلانه وقت خود میان همسرانش با [[دشواری]] روبه‌رو بود ـ زیرا [[اختلاف]] میان [[همسران]] و رقابت‌های متداول زنانه، ایشان را به [[زحمت]] می‌انداخت ـ کامل به وی [[اختیار]] می‌دهد که هرگونه می‌خواهد [[رفتار]] و وقت خویش را میان آنها قسمت کند و هر کدام را می‌خواهد مقدّم و دیگری را مؤخّر بدارد و در پایان آیه می‌فرماید خدا به آنچه در دل‌های شما می‌گذرد آگاه است و خدا [[علیم]] حلیم است. برخی، متعلق [[علم]] را این دانسته‌اند که خدا آگاه است که کدام‌یک به این [[حکم الهی]] [[خشنود]] و کدام ناخشنودند <ref>نمونه، ج ۱۷، ص۳۸۸.</ref> و بعضی گفته‌اند خدا می‌داند که مردان به بعضی زنان [[گرایش]] بیشتر و از برخی بیشتر خرسندند<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص۵۷۵؛ التبیان، ج ۸، ص۳۵۵.</ref>.
در [[آیه]] {{متن قرآن|تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا}}<ref>«(اختیار با توست که موعد) هر یک از آنان  را که خواستی واپس افکنی و هر کدام را خواستی نزد خود جای دهی و اگر هر یک از آنان را که وا نهاده بودی بخواهی، بر تو گناهی نیست؛ این، بدان نزدیک‌تر است که چشم آنان روشن گردد و اندوهگین نگردند و همگی به آنچه تو به آنان داده‌ای خشنود شوند و خداوند آنچه در دل‌هایتان می‌گذرد می‌داند و خداوند دانای بردبار است» سوره احزاب، آیه ۵۱.</ref> از آنجا که [[پیامبر]]{{صل}} در تقسیم عادلانه وقت خود میان همسرانش با [[دشواری]] روبه‌رو بود ـ زیرا [[اختلاف]] میان [[همسران]] و رقابت‌های متداول زنانه، ایشان را به [[زحمت]] می‌انداخت ـ کامل به وی [[اختیار]] می‌دهد که هرگونه می‌خواهد [[رفتار]] و وقت خویش را میان آنها قسمت کند و هر کدام را می‌خواهد مقدّم و دیگری را مؤخّر بدارد و در پایان آیه می‌فرماید خدا به آنچه در دل‌های شما می‌گذرد آگاه است و خدا [[علیم]] حلیم است. برخی، متعلق [[علم]] را این دانسته‌اند که خدا آگاه است که کدام‌یک به این [[حکم الهی]] [[خشنود]] و کدام ناخشنودند <ref>نمونه، ج ۱۷، ص۳۸۸.</ref> و بعضی گفته‌اند خدا می‌داند که مردان به بعضی زنان [[گرایش]] بیشتر و از برخی بیشتر خرسندند<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص۵۷۵؛ التبیان، ج ۸، ص۳۵۵.</ref>.
خط ۲۳: خط ۲۲:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:000062.jpg|22px]] [[حلیم - بخش فلسفه و کلام (مقاله)|مقاله «حلیم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱''']]
# [[پرونده:000062.jpg|22px]] [[حلیم - بخش فلسفه و کلام (مقاله)|مقاله «حلیم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:مدخل]]
 
[[رده:اسماء و صفات الهی]]
[[رده:اسماء و صفات الهی]]
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش