خاتم الاوصیاء: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*خاتم الاوصیاء، به معنای پایان بخش [[جانشینان]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، یکی از [[القاب]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است. این [[لقب]] ابتدا بر زبان خود آن حضرت در کودکی- آنگاه که در آن سنین لب به سخن گشود- جاری شد. *البته این [[لقب]]، درباره [[حضرت علی]]{{ع}} به عنوان پایانبخش اوصیای آخرین [[پیامبر]] به کار رفته است<ref> ر. ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۴، ص ۹۳ و ج ۹۷، ص ۳۳۱</ref>. | *خاتم الاوصیاء، به معنای پایان بخش [[جانشینان]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، یکی از [[القاب]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است. این [[لقب]] ابتدا بر زبان خود آن حضرت در کودکی- آنگاه که در آن سنین لب به سخن گشود- جاری شد. *البته این [[لقب]]، درباره [[حضرت علی]]{{ع}} به عنوان پایانبخش اوصیای آخرین [[پیامبر]] به کار رفته است<ref> ر. ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۴، ص ۹۳ و ج ۹۷، ص ۳۳۱</ref>. | ||
*[[طریف ابو نصر]] گوید: "بر [[امام مهدی|صاحب الزّمان]]{{ع}} وارد شدم؛ آن حضرت فرمود: برای من [[صندل]] احمر <ref>نوعی چوب خوشبو</ref> بیاور. پس برای ایشان آوردم. آن حضرت رو به من کرد و فرمود: آیا مرا میشناسی؟ گفتم: بله. سپس فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما آقای من و [[فرزند]] آقای من هستید. پس آن حضرت فرمود: مقصودم این نبود! گفتم: [[خداوند]] سبحانه و تعالی مرا فدای شما گرداند! بفرمایید مقصودتان چه بود؟ حضرت فرمود: من خاتم الاوصیاء هستم که [[خداوند]] به وسیله من، بلا را از اهل و شیعیانم دور میسازد<ref> {{عربی|" أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۴۶، ح ۲۱۵؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲</ref>. | * [[طریف ابو نصر]] گوید: "بر [[امام مهدی|صاحب الزّمان]]{{ع}} وارد شدم؛ آن حضرت فرمود: برای من [[صندل]] احمر <ref>نوعی چوب خوشبو</ref> بیاور. پس برای ایشان آوردم. آن حضرت رو به من کرد و فرمود: آیا مرا میشناسی؟ گفتم: بله. سپس فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما آقای من و [[فرزند]] آقای من هستید. پس آن حضرت فرمود: مقصودم این نبود! گفتم: [[خداوند]] سبحانه و تعالی مرا فدای شما گرداند! بفرمایید مقصودتان چه بود؟ حضرت فرمود: من خاتم الاوصیاء هستم که [[خداوند]] به وسیله من، بلا را از اهل و شیعیانم دور میسازد<ref> {{عربی|" أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۴۶، ح ۲۱۵؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲</ref>. | ||
*علاوه بر خاتم الاوصیاء از [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به عنوان "[[خاتم الائمه]]" نیز یاد شده است؛ چنان که [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} فرمود: ای مردمان! من پیامبرم و [[امام علی|علی]] [[جانشین]] من. [[آگاه]] باشید که [[خاتم الائمه]]، [[قائم]] و [[امام مهدی|مهدی]] از ما است"<ref> {{عربی|" مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي نَبِيٌ وَ عَلِيٌ وَصِيِّي أَلَا إِنَ خَاتِمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِيُ "}}، فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص ۹۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۹۷ - ۱۹۸.</ref>. | *علاوه بر خاتم الاوصیاء از [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به عنوان "[[خاتم الائمه]]" نیز یاد شده است؛ چنان که [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} فرمود: ای مردمان! من پیامبرم و [[امام علی|علی]] [[جانشین]] من. [[آگاه]] باشید که [[خاتم الائمه]]، [[قائم]] و [[امام مهدی|مهدی]] از ما است"<ref> {{عربی|" مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي نَبِيٌ وَ عَلِيٌ وَصِيِّي أَلَا إِنَ خَاتِمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِيُ "}}، فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص ۹۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۹۷ - ۱۹۸.</ref>. | ||
==خاتم الاوصیاء در موعودنامه== | ==خاتم الاوصیاء در موعودنامه== | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
==خاتم الاوصیاء در درسنامه== | ==خاتم الاوصیاء در درسنامه== | ||
*یکی از [[القاب حضرت مهدی]]{{ع}} خاتم الاوصیا (پایان بخش [[جانشینان پیامبر]] اکرم{{صل}}) است. این [[لقب]] ابتدا بر زبان خود آن [[حضرت]] در [[کودکی]]- آنگاه که در آن سنین لب به سخن گشود- جاری شد. البته این [[لقب]] درباره [[حضرت علی]]{{ع}} به عنوان پایان بخش اوصیای [[آخرین پیامبر]] به کار رفته است<ref>ر.ک: بحار الانوار، ج ۵۴، ص ۹۳ و ج ۹۷، ص ۳۳۱.</ref>. | *یکی از [[القاب حضرت مهدی]]{{ع}} خاتم الاوصیا (پایان بخش [[جانشینان پیامبر]] اکرم{{صل}}) است. این [[لقب]] ابتدا بر زبان خود آن [[حضرت]] در [[کودکی]]- آنگاه که در آن سنین لب به سخن گشود- جاری شد. البته این [[لقب]] درباره [[حضرت علی]]{{ع}} به عنوان پایان بخش اوصیای [[آخرین پیامبر]] به کار رفته است<ref>ر.ک: بحار الانوار، ج ۵۴، ص ۹۳ و ج ۹۷، ص ۳۳۱.</ref>. | ||
*[[طریف ابو نصر]] گوید: "بر [[صاحب الزمان]]{{ع}} وارد شدم؛ آن [[حضرت]] فرمود: برای من [[صندل احمر]](نوعی چوب خوشبو) بیاور. پس برای ایشان آوردم؛ آن [[حضرت]] رو به من کرد و فرمود: آیا مرا میشناسی؟ گفتم: بله. سپس فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما آقای من و [[فرزند]] آقای من هستید. پس آن [[حضرت]] فرمود: مقصودم این نبود! گفتم: [[خداوند]] مرا فدای شما گرداند! بفرمایید مقصودتان چه بود؟ [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|"أَنَا خَاتَمُ اَلْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلْبَلاَءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}<ref>کتاب الغیبة، ص ۲۴۶، ح ۲۱۵؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.</ref>؛ "من خاتم الاوصیاء هستم که [[خداوند]] به وسیله من، [[بلا]] را از اهل و شیعیانم دور میسازد". علاوه بر خاتم الاوصیاء از [[حضرت مهدی]]{{ع}} به عنوان "[[خاتم الائمه]]" نیز یاد شده است؛ چنانکه [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|"مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ! إِنِّي نَبِيٌّ وَ عَلِيٌّ وَصِيِّي؛ أَلاَ إِنَّ خَاتَمَ اَلْأَئِمَّةِ مِنَّا اَلْقَائِمُ اَلْمَهْدِيُّ..."}}<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص ۹۷.</ref>؛ "ای [[مردمان]]! من پیامبرم و [[علی]] [[جانشین]] من. [[آگاه]] باشید که [[خاتم الائمه]]، [[قائم]] و [[مهدی]] از ما است"<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۲۳، ۲۲۴.</ref>. | * [[طریف ابو نصر]] گوید: "بر [[صاحب الزمان]]{{ع}} وارد شدم؛ آن [[حضرت]] فرمود: برای من [[صندل احمر]](نوعی چوب خوشبو) بیاور. پس برای ایشان آوردم؛ آن [[حضرت]] رو به من کرد و فرمود: آیا مرا میشناسی؟ گفتم: بله. سپس فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما آقای من و [[فرزند]] آقای من هستید. پس آن [[حضرت]] فرمود: مقصودم این نبود! گفتم: [[خداوند]] مرا فدای شما گرداند! بفرمایید مقصودتان چه بود؟ [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|"أَنَا خَاتَمُ اَلْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلْبَلاَءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}<ref>کتاب الغیبة، ص ۲۴۶، ح ۲۱۵؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.</ref>؛ "من خاتم الاوصیاء هستم که [[خداوند]] به وسیله من، [[بلا]] را از اهل و شیعیانم دور میسازد". علاوه بر خاتم الاوصیاء از [[حضرت مهدی]]{{ع}} به عنوان "[[خاتم الائمه]]" نیز یاد شده است؛ چنانکه [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|"مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ! إِنِّي نَبِيٌّ وَ عَلِيٌّ وَصِيِّي؛ أَلاَ إِنَّ خَاتَمَ اَلْأَئِمَّةِ مِنَّا اَلْقَائِمُ اَلْمَهْدِيُّ..."}}<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص ۹۷.</ref>؛ "ای [[مردمان]]! من پیامبرم و [[علی]] [[جانشین]] من. [[آگاه]] باشید که [[خاتم الائمه]]، [[قائم]] و [[مهدی]] از ما است"<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۲۳، ۲۲۴.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:امام مهدی]] | [[رده:امام مهدی]] | ||
[[رده:خاتم الاوصیاء]] | [[رده:خاتم الاوصیاء]] | ||
[[رده:مدخل موعودنامه]] | [[رده:مدخل موعودنامه]] | ||