خوشگمانی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*این [[فضیلت]]، از [[سلامت]] [[نفس]] [[آدمی]] و پالودهبودن آن از آلودگیها، نشأت میگیرد. چرا که [[قلب]] سالم، از [[اعمال]] دیگر [[مردمان]]، تنها زیبائی آن را میبیند؛ بلکه هر [[کردار]] و سخنی را بر عالیترین وجه ممکن آن حمل میکند؛ چرا که از کوزه [[پاکیزه]] جز شریتی [[پاکیزه]] نمیتراود، و از ظرف گِلین چرک نیز، جز از حاصلی کثیف چیز دیگری پدید نخواهد آمد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۸۱.</ref>. | *این [[فضیلت]]، از [[سلامت]] [[نفس]] [[آدمی]] و پالودهبودن آن از آلودگیها، نشأت میگیرد. چرا که [[قلب]] سالم، از [[اعمال]] دیگر [[مردمان]]، تنها زیبائی آن را میبیند؛ بلکه هر [[کردار]] و سخنی را بر عالیترین وجه ممکن آن حمل میکند؛ چرا که از کوزه [[پاکیزه]] جز شریتی [[پاکیزه]] نمیتراود، و از ظرف گِلین چرک نیز، جز از حاصلی کثیف چیز دیگری پدید نخواهد آمد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۸۱.</ref>. | ||
*[[حضرت حق]] در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا}}<ref>«و گیاه سرزمین پاک به اذن پروردگارش بیرون میآید و از آن (سرزمین) که ناپاک است جز به سختی و کندی (گیاهی) بیرون نمیآید» سوره اعراف، آیه ۵۸.</ref>. از اینرو کسانی که به این حسنه [[اخلاقی]] متّصف شوند، تنها و تنها در این عالم زیبائی و درستی میبینند؛ و اصلاً به احتمال دیگری جز از این مجال بروز نمیدهند. [[قرآن کریم]] نیز مواردی که [[گمان]] را طرفی دیگر نباشد، آن را به جای [[علم]] بهکار برده است: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ}}<ref>«تا آنجا که پیامبران به آستانه نومیدی | * [[حضرت حق]] در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا}}<ref>«و گیاه سرزمین پاک به اذن پروردگارش بیرون میآید و از آن (سرزمین) که ناپاک است جز به سختی و کندی (گیاهی) بیرون نمیآید» سوره اعراف، آیه ۵۸.</ref>. از اینرو کسانی که به این حسنه [[اخلاقی]] متّصف شوند، تنها و تنها در این عالم زیبائی و درستی میبینند؛ و اصلاً به احتمال دیگری جز از این مجال بروز نمیدهند. [[قرآن کریم]] نیز مواردی که [[گمان]] را طرفی دیگر نباشد، آن را به جای [[علم]] بهکار برده است: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ}}<ref>«تا آنجا که پیامبران به آستانه نومیدی رسیدند» سوره یوسف، آیه ۱۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا}}<ref>«و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست» سوره توبه، آیه ۱۱۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۸۲.</ref>. | ||
==انواع حُسن ظن و نیکواندیشی== | ==انواع حُسن ظن و نیکواندیشی== | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
*این نوع از [[حسن ظن]]، در شمار [[برترین]] انواع آن قرار دارد؛ و خود در شمار [[برترین]] [[صفات]] [[مؤمنان]] است. پیش از این در بحث [[رجاء]] / [[امید]] [[نیکو]] داشتن به [[حضرت]] او، از [[تشویق]] [[قرآن]] و [[سنّت]] برای بهدست آوردن این صفت، سخن داشتیم و برخی از این [[احادیث]] و [[آیات]] را نیز از نظر گذراندیم. مراجعه به آن مبحث، در اینجا سخت [[نافع]] است؛ هرچند پس از این، به برخی دیگر از این [[آیات]] و [[روایات]] نیز اشاره خواهیم کرد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۸۲.</ref>. | *این نوع از [[حسن ظن]]، در شمار [[برترین]] انواع آن قرار دارد؛ و خود در شمار [[برترین]] [[صفات]] [[مؤمنان]] است. پیش از این در بحث [[رجاء]] / [[امید]] [[نیکو]] داشتن به [[حضرت]] او، از [[تشویق]] [[قرآن]] و [[سنّت]] برای بهدست آوردن این صفت، سخن داشتیم و برخی از این [[احادیث]] و [[آیات]] را نیز از نظر گذراندیم. مراجعه به آن مبحث، در اینجا سخت [[نافع]] است؛ هرچند پس از این، به برخی دیگر از این [[آیات]] و [[روایات]] نیز اشاره خواهیم کرد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۸۲.</ref>. | ||
*اکنون اضافه میکنیم که توجه به داستان [[حضرت موسی]]{{ع}}، در این زمنیه راهگشا است. [[حضرت حق]]، موسای [[نبی]]{{ع}} را نخست در خانه [[دشمن]] جای میدهد؛ آنگاه او را به محضر [[شعیب]]{{ع}} [[هدایت]] میفرماید تا از او درس آموزد؛ آنگاه او را به عنوان [[رسول]] به سوی قومش [[مبعوث]] میگرداند، و او را از موهبت [[معجزات]] فراوان برخوردار میسازد؛ آنگاه او را [[فرمان]] میدهد تا به دربار آن کس که ادّعای خدائی میکند، بشتابد و با [[ملاطفت]] او را از این سخن بازدارد؛ و سرانجام با شکافتن دریا، اژدها شدن عصای چوبین و دیگر [[معجزات]]، [[هدایت]] [[قوم]] را بهدست او ممکن میسازد!. | *اکنون اضافه میکنیم که توجه به داستان [[حضرت موسی]]{{ع}}، در این زمنیه راهگشا است. [[حضرت حق]]، موسای [[نبی]]{{ع}} را نخست در خانه [[دشمن]] جای میدهد؛ آنگاه او را به محضر [[شعیب]]{{ع}} [[هدایت]] میفرماید تا از او درس آموزد؛ آنگاه او را به عنوان [[رسول]] به سوی قومش [[مبعوث]] میگرداند، و او را از موهبت [[معجزات]] فراوان برخوردار میسازد؛ آنگاه او را [[فرمان]] میدهد تا به دربار آن کس که ادّعای خدائی میکند، بشتابد و با [[ملاطفت]] او را از این سخن بازدارد؛ و سرانجام با شکافتن دریا، اژدها شدن عصای چوبین و دیگر [[معجزات]]، [[هدایت]] [[قوم]] را بهدست او ممکن میسازد!. | ||
*[[برتر]] از این امّا، توجّه به این نکته [[آدمی]] را در [[برترین]] مراتب حُسن ظن به [[حضرت حق]] قرار میدهد، که او - جلَّ وعلا!- چنان به [[بندگان]] خود نظر [[لطف]] فرموده است، که کلمه [[تشریعی]] خود: [[قرآن کریم]] و کلمه [[تکوینی]] خود: صاحبان [[عصمت]]{{عم}} را از [[برترین]] اُفق [[عالم هستی]]، به پائینترین مراتب آن ارسال فرموده، و در مراتب گوناگون آنان را تنزّل بخشیده، تا [[آدمیان]] [[توان]] [[درک]] آن اَنوار را دریابند؛ و این همه نبوده جز برای آنکه اینان [[هدایت]] شوند و راه به سرمنزل مقصود برند: {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ}}<ref>«(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستادهاند؛ به رهنمودی برای مردم و برهانهایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۸۳.</ref>. | * [[برتر]] از این امّا، توجّه به این نکته [[آدمی]] را در [[برترین]] مراتب حُسن ظن به [[حضرت حق]] قرار میدهد، که او - جلَّ وعلا!- چنان به [[بندگان]] خود نظر [[لطف]] فرموده است، که کلمه [[تشریعی]] خود: [[قرآن کریم]] و کلمه [[تکوینی]] خود: صاحبان [[عصمت]]{{عم}} را از [[برترین]] اُفق [[عالم هستی]]، به پائینترین مراتب آن ارسال فرموده، و در مراتب گوناگون آنان را تنزّل بخشیده، تا [[آدمیان]] [[توان]] [[درک]] آن اَنوار را دریابند؛ و این همه نبوده جز برای آنکه اینان [[هدایت]] شوند و راه به سرمنزل مقصود برند: {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ}}<ref>«(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستادهاند؛ به رهنمودی برای مردم و برهانهایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۸۳.</ref>. | ||
*آری! [[حضرت حق]] اینان را برای [[هدایت]] [[مردمان]] ارسال میفرماید، با آنکه میداند [[مردم]] هم [[قرآن]] را فراموش میکنند، و هم [[معصومان]]{{عم}} را به زجر و [[ناسپاسی]] به [[قتل]] میرسانند!؛ با این وجود امّا بهخاطر محبّتی که نسبت به آنان دارد، سر از هدایتشان باز نمیکشد: {{متن قرآن|يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا}}<ref>«پروردگارا! امّت من این قرآن را کنار نهادند» سوره فرقان، آیه ۳۰.</ref>. | *آری! [[حضرت حق]] اینان را برای [[هدایت]] [[مردمان]] ارسال میفرماید، با آنکه میداند [[مردم]] هم [[قرآن]] را فراموش میکنند، و هم [[معصومان]]{{عم}} را به زجر و [[ناسپاسی]] به [[قتل]] میرسانند!؛ با این وجود امّا بهخاطر محبّتی که نسبت به آنان دارد، سر از هدایتشان باز نمیکشد: {{متن قرآن|يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا}}<ref>«پروردگارا! امّت من این قرآن را کنار نهادند» سوره فرقان، آیه ۳۰.</ref>. | ||
*به این سخن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این زمینه بنگرید:"هیچ [[پیامبری]] آنگونه که من [[آزار]] شدم، مورد [[آزار]] و اذیّت قرار نگرفت" <ref>{{متن حدیث| مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۰، ص۳۶۶.</ref>؛ حال با وجود چنین [[رحمت]] بیمنتهائی، [[آدمی]] را میرسد که نسبت به [[حضرت حق]] ظنّ [[نیکو]] نداشته بالاترین مراتب حُسن ظن را در [[حقّ]] او روا نسازد؟!»<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۸۳.</ref>. | *به این سخن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این زمینه بنگرید:"هیچ [[پیامبری]] آنگونه که من [[آزار]] شدم، مورد [[آزار]] و اذیّت قرار نگرفت" <ref>{{متن حدیث| مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۰، ص۳۶۶.</ref>؛ حال با وجود چنین [[رحمت]] بیمنتهائی، [[آدمی]] را میرسد که نسبت به [[حضرت حق]] ظنّ [[نیکو]] نداشته بالاترین مراتب حُسن ظن را در [[حقّ]] او روا نسازد؟!»<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۸۳.</ref>. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[خوشگمانی به خدا]] | * [[خوشگمانی به خدا]] | ||
* [[خوشگمانی به مؤمن]] | * [[خوشگمانی به مؤمن]] | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۲''']] | # [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۲''']] | ||
#[[پرونده:1100254.jpg|22px]] [[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|'''اخلاق الاهی ج۱۴''']] | # [[پرونده:1100254.jpg|22px]] [[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|'''اخلاق الاهی ج۱۴''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
{{فضایل اخلاقی}} | {{فضایل اخلاقی}} | ||
[[رده:خوشگمانی]] | [[رده:خوشگمانی]] | ||
[[رده:فضایل اخلاقی]] | [[رده:فضایل اخلاقی]] | ||
[[رده:مدخل دانش اخلاق اسلامی]] | [[رده:مدخل دانش اخلاق اسلامی]] |