دانش اخلاق در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '== پرسشهای وابسته == ==' به '==') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = دانش اخلاق | | موضوع مرتبط = دانش اخلاق | ||
خط ۱۶: | خط ۱۵: | ||
# '''فرا [[اخلاق]]:''' آنچه در این [[علم]] بررسی میشود، مسائل منطقی، [[معرفت]] شناختی و معنا شناختیای است که در مجموع، مبادی [[تصوری]] و تصدیقی [[علم]] [[اخلاق]] را فراهم میآورند؛ و معیارهای لازم را برای نقد [[اخلاق]] دستوری در [[اختیار]] مینهند<ref>مری وارنوک، فلسفه اخلاق در قرن بیستم، ترجمه ابوالقاسم فنائی، ص۳۵.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۰.</ref> | # '''فرا [[اخلاق]]:''' آنچه در این [[علم]] بررسی میشود، مسائل منطقی، [[معرفت]] شناختی و معنا شناختیای است که در مجموع، مبادی [[تصوری]] و تصدیقی [[علم]] [[اخلاق]] را فراهم میآورند؛ و معیارهای لازم را برای نقد [[اخلاق]] دستوری در [[اختیار]] مینهند<ref>مری وارنوک، فلسفه اخلاق در قرن بیستم، ترجمه ابوالقاسم فنائی، ص۳۵.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۰.</ref> | ||
#'''[[اخلاق]] هنجاری:''' نتیجه تحقیق در این [[علم]]، فراهم آوردن اصول [[اخلاقی]] است که گزارههای آن توصیه، [[ترغیب]] یا [[نهی]] و منع [[اخلاقی]] را در بر دارند و از مخاطب عمل به آنها را طلب میکنند.... در [[اخلاق]] هنجاری ما از باورهای [[اخلاقی]] اشخاص یا مکتبها خبر نمیدهیم، بلکه از واقع اصول [[اخلاقی]] خبر میدهیم، خواه کسی به آنها [[معتقد]] باشد، خواه نباشد<ref>فلسفه اخلاق در قرن بیستم، ترجمه ابوالقاسم فنائی، ص۳۴.</ref>. | #'''[[اخلاق]] هنجاری:''' نتیجه تحقیق در این [[علم]]، فراهم آوردن اصول [[اخلاقی]] است که گزارههای آن توصیه، [[ترغیب]] یا [[نهی]] و منع [[اخلاقی]] را در بر دارند و از مخاطب عمل به آنها را طلب میکنند.... در [[اخلاق]] هنجاری ما از باورهای [[اخلاقی]] اشخاص یا مکتبها خبر نمیدهیم، بلکه از واقع اصول [[اخلاقی]] خبر میدهیم، خواه کسی به آنها [[معتقد]] باشد، خواه نباشد<ref>فلسفه اخلاق در قرن بیستم، ترجمه ابوالقاسم فنائی، ص۳۴.</ref>. | ||
*[[اخلاق]] هنجاری دربردارنده دو بخش است: | * [[اخلاق]] هنجاری دربردارنده دو بخش است: | ||
#از معیارهای کلی [[اخلاقی]] (issues of moral theory)[[سخن]] میگوید و اینکه خوب و بدیهای کلی چیست؟ معیار کار درست کدام است و.... | #از معیارهای کلی [[اخلاقی]] (issues of moral theory)[[سخن]] میگوید و اینکه خوب و بدیهای کلی چیست؟ معیار کار درست کدام است و.... | ||
#از خوبی و [[بدی]]، [[درستی]] و [[نادرستی]]، [[اخلاقی]] یا غیر [[اخلاقی]] بودن [[افعال]] خاص سخن میگوید (substative moral issues)، و در آن پرسشهایی از این نوع مطرح میشود: آیا [[راستگویی]] خوب است؟ [[جنگ]] خوب است؟ سقط جنین درست است؟ و...<ref>صادق لاریجانی، فلسفه اخلاق، کلام اسلامی، ص۱۱؛ علی شیروانی، فرا اخلاق، ص۱۴-۱۵.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۰.</ref> | #از خوبی و [[بدی]]، [[درستی]] و [[نادرستی]]، [[اخلاقی]] یا غیر [[اخلاقی]] بودن [[افعال]] خاص سخن میگوید (substative moral issues)، و در آن پرسشهایی از این نوع مطرح میشود: آیا [[راستگویی]] خوب است؟ [[جنگ]] خوب است؟ سقط جنین درست است؟ و...<ref>صادق لاریجانی، فلسفه اخلاق، کلام اسلامی، ص۱۱؛ علی شیروانی، فرا اخلاق، ص۱۴-۱۵.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۰.</ref> | ||
*تقسیمبندی دیگری در [[اخلاق]] هنجاری وجود دارد که در آن [[اخلاق]] هنجاری به دو بخش نظری و کاربردی تقسیم شده است. | *تقسیمبندی دیگری در [[اخلاق]] هنجاری وجود دارد که در آن [[اخلاق]] هنجاری به دو بخش نظری و کاربردی تقسیم شده است. | ||
*[[اخلاق]] کاربردی اگرچه در گذشته مورد توجه قرار داشته، اما مدتی مورد بیتوجهی بوده؛ اما امروزه توجه دوبارهای نسبت به آن صورت گرفته است<ref>برنارد ویلیامز، فلسفه اخلاق، ترجمه و تعلیقات [[زهرا]] جلالی، ص۱۵.</ref>. | * [[اخلاق]] کاربردی اگرچه در گذشته مورد توجه قرار داشته، اما مدتی مورد بیتوجهی بوده؛ اما امروزه توجه دوبارهای نسبت به آن صورت گرفته است<ref>برنارد ویلیامز، فلسفه اخلاق، ترجمه و تعلیقات [[زهرا]] جلالی، ص۱۵.</ref>. | ||
*در حوزه [[اخلاق]] کاربردی تقسیمبندی دیگری نیز صورت پذیرفته که آن را به [[اخلاق اجتماعی]] و فردی تقسیم کردهاند. | *در حوزه [[اخلاق]] کاربردی تقسیمبندی دیگری نیز صورت پذیرفته که آن را به [[اخلاق اجتماعی]] و فردی تقسیم کردهاند. | ||
*یکی از تقسیماتی که [[علما]] و [[دانشمندان]] [[اخلاق اسلامی]] در زمینه [[اخلاق]] نمودهاند، تقسیم [[اخلاق]] به نظری و عملی است. با سیری در کتب مهم [[اخلاقی]] علمای [[اخلاق اسلامی]] همچون [[اخلاق]] ناصری، طهارة الأعراق، [[احیاء]] العلوم و [[محجة البیضاء]].. آنچه به نظر میرسد، این است که جنبه عملی [[اخلاق]] در این کتابها [[حاکم]] بر جنبه نظری آن است که در [[عرفان]] [[اسلامی]] این جنبه کاملا مشهود است. | *یکی از تقسیماتی که [[علما]] و [[دانشمندان]] [[اخلاق اسلامی]] در زمینه [[اخلاق]] نمودهاند، تقسیم [[اخلاق]] به نظری و عملی است. با سیری در کتب مهم [[اخلاقی]] علمای [[اخلاق اسلامی]] همچون [[اخلاق]] ناصری، طهارة الأعراق، [[احیاء]] العلوم و [[محجة البیضاء]].. آنچه به نظر میرسد، این است که جنبه عملی [[اخلاق]] در این کتابها [[حاکم]] بر جنبه نظری آن است که در [[عرفان]] [[اسلامی]] این جنبه کاملا مشهود است. | ||
*[[ارسطو]] [[معتقد]] بود که مطالعه[[اخلاق]] اگر بر شیوه [[زندگی]] فرد تأثیر سودمندی نداشته باشد، خالی از فایده است<ref>راجر کریب، «اخلاق و فرااخلاق»، ترجمه بهروز جندقی، نقد و نظر، ۱۹ و ۲۱، تابستان و پائیز ۷۸، ص۳۹۸.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱.</ref> | * [[ارسطو]] [[معتقد]] بود که مطالعه[[اخلاق]] اگر بر شیوه [[زندگی]] فرد تأثیر سودمندی نداشته باشد، خالی از فایده است<ref>راجر کریب، «اخلاق و فرااخلاق»، ترجمه بهروز جندقی، نقد و نظر، ۱۹ و ۲۱، تابستان و پائیز ۷۸، ص۳۹۸.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱.</ref> | ||
*مسائل [[اخلاقی]] بر اساس [[قرآن کریم]] و [[روایات]] به دو دسته تقسیم میشوند: | *مسائل [[اخلاقی]] بر اساس [[قرآن کریم]] و [[روایات]] به دو دسته تقسیم میشوند: | ||
#مسائل فردی، که در آن اصول و ضوابطی برای پیراستن فرد از [[رذایل اخلاقی]] و آراستن خود به [[فضائل اخلاقی]] است. | #مسائل فردی، که در آن اصول و ضوابطی برای پیراستن فرد از [[رذایل اخلاقی]] و آراستن خود به [[فضائل اخلاقی]] است. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۱: | ||
*از جهتی شاید همین نظریه درست باشد، که اگر افراد ساخته شوند، اجتماع خودبهخود ساخته خواهد شد. لکن این نکته را هم بایستی در نظر داشت که چنانچه محیط و اجتماع، [[اخلاقی]] باشد، مسلماً افراد تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. | *از جهتی شاید همین نظریه درست باشد، که اگر افراد ساخته شوند، اجتماع خودبهخود ساخته خواهد شد. لکن این نکته را هم بایستی در نظر داشت که چنانچه محیط و اجتماع، [[اخلاقی]] باشد، مسلماً افراد تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. | ||
*روانشناسان معتقدند که: عوامل [[اجتماعی]] - [[اقتصادی]] از لحظه [[تولد]] بر فرد تأثیرگذار هستند و تأثیر آنها در همه ادوار [[زندگی]] او، ادامه مییابد. بعضی از این عوامل، در سالهای اولیه [[زندگی]] تأثیر بیشتری دارند و بعضی دیگر در مراحل بالاتر موثر واقع میشوند<ref>نرمان، ل. مان، اصول روانشناسی، ترجمه و اقتباس محمود ساعتچی، ص۵۶۵.</ref>. | *روانشناسان معتقدند که: عوامل [[اجتماعی]] - [[اقتصادی]] از لحظه [[تولد]] بر فرد تأثیرگذار هستند و تأثیر آنها در همه ادوار [[زندگی]] او، ادامه مییابد. بعضی از این عوامل، در سالهای اولیه [[زندگی]] تأثیر بیشتری دارند و بعضی دیگر در مراحل بالاتر موثر واقع میشوند<ref>نرمان، ل. مان، اصول روانشناسی، ترجمه و اقتباس محمود ساعتچی، ص۵۶۵.</ref>. | ||
*[[عقل]]، [[زندگی اجتماعی]] را فقط وسیلهای برای آنکه فرد به کمال خویش دست یابد، نمیداند، بلکه آن را مقدمهای برای [[تکامل]] همه افراد میداند<ref>اخلاق اسلامی، ص۱۹۷.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۲.</ref> | * [[عقل]]، [[زندگی اجتماعی]] را فقط وسیلهای برای آنکه فرد به کمال خویش دست یابد، نمیداند، بلکه آن را مقدمهای برای [[تکامل]] همه افراد میداند<ref>اخلاق اسلامی، ص۱۹۷.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۲.</ref> | ||
*[[انسان]] با [[روحی]] حساس و قابل تغییر [[آفریده]] شده است؛ به همین جهت، [[صلاح]] و [[فساد]] بدون آنکه خود اشخاص متوجه باشند، از فردی به فرد دیگر سرایت میکند. | * [[انسان]] با [[روحی]] حساس و قابل تغییر [[آفریده]] شده است؛ به همین جهت، [[صلاح]] و [[فساد]] بدون آنکه خود اشخاص متوجه باشند، از فردی به فرد دیگر سرایت میکند. | ||
*به تعبیر [[حضرت علی]]{{ع}}: "و بپرهیز از [[معاشرت]] و [[یار]] شدن با کسی که دارای [[رأی]] و [[اندیشه]] [[سست]] و [[کردار]] [[ناپسند]] است، زیرا شخص با یارش همخو میشود (پس او را به یارش مانند مینمایند)"<ref>امام علی{{ع}}، نهجالبلاغه، ترجمه و شرح علی نقی فیض الاسلام، ج۵، ص۱۰۷۰.</ref>. | *به تعبیر [[حضرت علی]]{{ع}}: "و بپرهیز از [[معاشرت]] و [[یار]] شدن با کسی که دارای [[رأی]] و [[اندیشه]] [[سست]] و [[کردار]] [[ناپسند]] است، زیرا شخص با یارش همخو میشود (پس او را به یارش مانند مینمایند)"<ref>امام علی{{ع}}، نهجالبلاغه، ترجمه و شرح علی نقی فیض الاسلام، ج۵، ص۱۰۷۰.</ref>. | ||
*"از این روست که [[قرآن کریم]] به همان اندازه که به [[محبت]] کردن [[مردم]] به یکدیگر اهمیت میدهد، [[تبری]] جستن از برخی [[انسانها]] را نیز مهم شمرده است پس، برای [[حفظ]] یک [[زندگی اجتماعی]] مطلوب باید از برخی از اجتماعات برید"<ref>اخلاق اسلامی، ص۱۹۶.</ref>. | *"از این روست که [[قرآن کریم]] به همان اندازه که به [[محبت]] کردن [[مردم]] به یکدیگر اهمیت میدهد، [[تبری]] جستن از برخی [[انسانها]] را نیز مهم شمرده است پس، برای [[حفظ]] یک [[زندگی اجتماعی]] مطلوب باید از برخی از اجتماعات برید"<ref>اخلاق اسلامی، ص۱۹۶.</ref>. | ||
*[[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ}}<ref>«بیگمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونهای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند میپرستید بیزاریم، شما را انکار میکنیم و میان ما و شما جاودانه دشمنی و کینه پدید آمده است تا زمانی که به خداوند یگانه ایمان آورید» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref>. | * [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ}}<ref>«بیگمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونهای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند میپرستید بیزاریم، شما را انکار میکنیم و میان ما و شما جاودانه دشمنی و کینه پدید آمده است تا زمانی که به خداوند یگانه ایمان آورید» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref>. | ||
*اصول [[اخلاق اجتماعی]] در [[اسلام]]، به دست آمده از روش استقرایی و ناشی از مطالعه و [[مشاهده]] اندیشههای خود و دیگران نیست، بلکه استخراج شده از متن [[تعالیم اسلامی]] و از [[کتاب و سنت]] است<ref>اخلاق و معاشرت در اسلام، ص۷۱.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۳.</ref> | *اصول [[اخلاق اجتماعی]] در [[اسلام]]، به دست آمده از روش استقرایی و ناشی از مطالعه و [[مشاهده]] اندیشههای خود و دیگران نیست، بلکه استخراج شده از متن [[تعالیم اسلامی]] و از [[کتاب و سنت]] است<ref>اخلاق و معاشرت در اسلام، ص۷۱.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۳.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[مکارم اخلاق]] | * [[مکارم اخلاق]] | ||
* [[اخلاق فردی]] | * [[اخلاق فردی]] | ||
خط ۵۸: | خط ۵۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اخلاق]] | [[رده:اخلاق]] | ||
[[رده:دانش اخلاق]] | [[رده:دانش اخلاق]] |