رضایت از تقدیر الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶: خط ۶:


==آثار [[قرآنی]] [[فضیلت]] [[رضایت]] به مقدّرات [[الهی]]==
==آثار [[قرآنی]] [[فضیلت]] [[رضایت]] به مقدّرات [[الهی]]==
*[[قرآن کریم]]، در مرتبه نخست از اینان یاد، و آنان را مورد [[رضایت]] [[حضرت حق]] قلمداد می‌‌کند: {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}<ref>«خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند» سوره مائده، آیه ۱۱۹ و نیز سوره توبه، آیه ۱۰۰ و سوره مجادله، آیه ۲۲ و سوره بینه، آیه ۸.</ref>.
* [[قرآن کریم]]، در مرتبه نخست از اینان یاد، و آنان را مورد [[رضایت]] [[حضرت حق]] قلمداد می‌‌کند: {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}<ref>«خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند» سوره مائده، آیه ۱۱۹ و نیز سوره توبه، آیه ۱۰۰ و سوره مجادله، آیه ۲۲ و سوره بینه، آیه ۸.</ref>.
*در بسیاری از [[آیات قرآن]]، این [[رضایت]] از [[بهشت]] نیز بزرگ‌تر و حتی از [[بهشت]] عدن نیز ارزشمندتر دانسته شده است: {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستان‌هایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاه‌هایی پاک در بوستان‌های جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.</ref>
*در بسیاری از [[آیات قرآن]]، این [[رضایت]] از [[بهشت]] نیز بزرگ‌تر و حتی از [[بهشت]] عدن نیز ارزشمندتر دانسته شده است: {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستان‌هایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاه‌هایی پاک در بوستان‌های جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.</ref>
*در مرتبه دوّم، نعمتی برای آنان یاد می‌‌شود که در نگرۀ [[قرآنی]]، هیچ چیزی [[برتر]] و اشرف از آن نیست؛ و آن این است که رضایتمندان به [[تقدیر الهی]]، نزد او - جلَّ وعلا! - در بهشتش به‌سر می‌‌برند: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.</ref>.
*در مرتبه دوّم، نعمتی برای آنان یاد می‌‌شود که در نگرۀ [[قرآنی]]، هیچ چیزی [[برتر]] و اشرف از آن نیست؛ و آن این است که رضایتمندان به [[تقدیر الهی]]، نزد او - جلَّ وعلا! - در بهشتش به‌سر می‌‌برند: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.</ref>.
خط ۱۶: خط ۱۶:
*و در مرتبه هشتم نیز، [[وعده]] می‌فرماید که [[غیب]] [[آسمان]] و [[زمین]] – که همان [[باطن]] و [[حقیقت]] [[نهان]] آن است - را، برای آنان آشکار فرماید: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند جز فرستاده‌ای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶-۲۷.</ref>؛
*و در مرتبه هشتم نیز، [[وعده]] می‌فرماید که [[غیب]] [[آسمان]] و [[زمین]] – که همان [[باطن]] و [[حقیقت]] [[نهان]] آن است - را، برای آنان آشکار فرماید: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند جز فرستاده‌ای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶-۲۷.</ref>؛
*در مرتبه نهم نیز، در بسیاری از [[آیات]] خودْ [[مقامات]] بلندی را برای آنان [[وعده]] می‌‌فرماید. یکی از این [[مقامات]] همان مقامی است که چون [[امیرمؤمنان]]{{ع}} بر بستر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خفت، تا ایشان به [[مدینه]] [[مهاجرت]] فرمایند برای ایشان یاد شده: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref>؛
*در مرتبه نهم نیز، در بسیاری از [[آیات]] خودْ [[مقامات]] بلندی را برای آنان [[وعده]] می‌‌فرماید. یکی از این [[مقامات]] همان مقامی است که چون [[امیرمؤمنان]]{{ع}} بر بستر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خفت، تا ایشان به [[مدینه]] [[مهاجرت]] فرمایند برای ایشان یاد شده: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref>؛
*در مرتبه دهم، [[وعده]] فرمود تا آنان را به راه‌های [[هدایت]] آورده از [[ظلمت]] به سوی [[نور]] کشد، و به راه مستقیم طیِّ مدارج کمال [[راهنمایی]] فرماید. اگر اهل [[رضایت]] از [[تقدیر الهی]] را هیچ [[فضیلت]] دیگری جز از این [[فضیلت]] نبود، باز کافی بود تا [[آدمی]] [[اقرار]] نماید که [[رضایتمندی]] در شمار [[برترین]] [[فضائل]] قرار داشته، بلکه هیچ فضیلتی [[برتر]] از آن نیست؛ چه چنین مقامی تنها دست‌یاب اینان خواهد شد و بس؛ {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ * يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است * خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند و آنان را به اراده خویش از تیرگی ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد » سوره مائده، آیه ۱۵-۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۲.</ref>.
*در مرتبه دهم، [[وعده]] فرمود تا آنان را به راه‌های [[هدایت]] آورده از [[ظلمت]] به سوی [[نور]] کشد، و به راه مستقیم طیِّ مدارج کمال [[راهنمایی]] فرماید. اگر اهل [[رضایت]] از [[تقدیر الهی]] را هیچ [[فضیلت]] دیگری جز از این [[فضیلت]] نبود، باز کافی بود تا [[آدمی]] [[اقرار]] نماید که [[رضایتمندی]] در شمار [[برترین]] [[فضائل]] قرار داشته، بلکه هیچ فضیلتی [[برتر]] از آن نیست؛ چه چنین مقامی تنها دست‌یاب اینان خواهد شد و بس؛ {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ * يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است * خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند و آنان را به اراده خویش از تیرگی ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۵-۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۲.</ref>.
*آیاتی که از مرتبه شماره پنج تا این مورد اخیر [[نقل]] شد، هرچند درباره مرضیّان / آنان که مورد [[رضایت]] او قرار دارند، و نه راضیان / آنان که از تقدیر خود [[راضی]] هستند، نازل شده، امّا از آنجا که این دو دسته از صاحبان کمال همسان بوده صفت [[رضایت]] در هر دوی آنان موجود است، ما [[فضائل]] مرضیّان را به راضیان نیز سرایت دادیم. از همین رو است که در [[قرآن کریم]] بارها این دو صنف از [[اصحاب]] کمال به همراه یکدیگر یاد شده‌اند؛ نمونه را به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}<ref>«خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند» سوره مائده، آیه ۱۱۹ و نیز سوره توبه، آیه ۱۰۰ و سوره مجادله، آیه ۲۲ و سوره بینه، آیه ۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۳.</ref>.
*آیاتی که از مرتبه شماره پنج تا این مورد اخیر [[نقل]] شد، هرچند درباره مرضیّان / آنان که مورد [[رضایت]] او قرار دارند، و نه راضیان / آنان که از تقدیر خود [[راضی]] هستند، نازل شده، امّا از آنجا که این دو دسته از صاحبان کمال همسان بوده صفت [[رضایت]] در هر دوی آنان موجود است، ما [[فضائل]] مرضیّان را به راضیان نیز سرایت دادیم. از همین رو است که در [[قرآن کریم]] بارها این دو صنف از [[اصحاب]] کمال به همراه یکدیگر یاد شده‌اند؛ نمونه را به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}<ref>«خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند» سوره مائده، آیه ۱۱۹ و نیز سوره توبه، آیه ۱۰۰ و سوره مجادله، آیه ۲۲ و سوره بینه، آیه ۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۳.</ref>.


خط ۲۵: خط ۲۵:
*به عبارت دیگر، او به [[قضاء]] [[الهی]] [[راضی]] می‌‌باشد، چه [[یقین]] دارد که [[نظام]] کامل هستی مقتضی پدید آمدن چنین مشکلاتی برای او بوده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۳-۴۴.</ref>.
*به عبارت دیگر، او به [[قضاء]] [[الهی]] [[راضی]] می‌‌باشد، چه [[یقین]] دارد که [[نظام]] کامل هستی مقتضی پدید آمدن چنین مشکلاتی برای او بوده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۳-۴۴.</ref>.
===مرتبه دوّم===
===مرتبه دوّم===
*[[رضایت]] [[آدمی]] نسبت به [[مصیبت‌ها]] و بلاهایی است که در مسیر [[زندگی]] برای او پدید می‌‌آید؛ چه او در می‌‌یابد که این [[مصیبت‌ها]] از جانب [[حضرت حق]] - جلَّ وعلا! ۔ بوده، و بدین ترتیب چون منبع آن [[مصیبت‌ها]] زیباست، خود آن [[بلاها]] و [[مصیبت‌ها]] را نیز زیبا می‌‌داند، و بدان به چشم [[زیبایی]] مطلق می‌‌نگرد!. برای واصلان به این مرتبه، [[بلا]] [[محبوب]] و [[دوست]] داشتنی است، چرا که از جانب [[محبوب]] به او رسیده است؛ [[حضرت حق]] خود می‌‌فرماید: {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref>.
* [[رضایت]] [[آدمی]] نسبت به [[مصیبت‌ها]] و بلاهایی است که در مسیر [[زندگی]] برای او پدید می‌‌آید؛ چه او در می‌‌یابد که این [[مصیبت‌ها]] از جانب [[حضرت حق]] - جلَّ وعلا! ۔ بوده، و بدین ترتیب چون منبع آن [[مصیبت‌ها]] زیباست، خود آن [[بلاها]] و [[مصیبت‌ها]] را نیز زیبا می‌‌داند، و بدان به چشم [[زیبایی]] مطلق می‌‌نگرد!. برای واصلان به این مرتبه، [[بلا]] [[محبوب]] و [[دوست]] داشتنی است، چرا که از جانب [[محبوب]] به او رسیده است؛ [[حضرت حق]] خود می‌‌فرماید: {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref>.
*مرتبه نخست، از [[معرفت]] و [[شناخت]] نسبت به [[حضرت حق]] پدید می‌‌آمد؛ و این مرتبه از [[محبّت]] [[الهی]] سرچشمه می‌‌گیرد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۴.</ref>.
*مرتبه نخست، از [[معرفت]] و [[شناخت]] نسبت به [[حضرت حق]] پدید می‌‌آمد؛ و این مرتبه از [[محبّت]] [[الهی]] سرچشمه می‌‌گیرد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۴.</ref>.
===مرتبه سوّم===
===مرتبه سوّم===
خط ۴۶: خط ۴۶:
*نیازی به توضیح ندارد که این نوع از [[رضایت]] و [[تسلیم]]، به‌شدّت مشکل بوده و در هر روزگاری تنها انگشت‌شماری از مردان مرد، می‌‌توانند بدان دست یابند.
*نیازی به توضیح ندارد که این نوع از [[رضایت]] و [[تسلیم]]، به‌شدّت مشکل بوده و در هر روزگاری تنها انگشت‌شماری از مردان مرد، می‌‌توانند بدان دست یابند.
*آورده‌اند که غلامی ادّعا می‌‌کرد که رسم [[بندگی]] و روش بنده‌پروری را به [[نیکی]] می‌‌شناسد. ارباب او تا او را بیازماید، فرمود تا به بندش کشند و در آن حال با تازیانه بر پشتش بنوازند. آن [[غلام]] امّا [[سکوت]] کرده بود و هرچند بر شدّت تازیانه‌ها می‌‌افزودند، او هیچ شکایت و فریادی از خود ظاهر نمی‌کرد. [[مولی]] که از [[سکوت]] او تعجّب کرده بود، علّت آن را از او باز پرسید؛ و [[غلام]] - که به‌حقیقت رسم [[بندگی]] و مولایی را می‌‌شناخت -، پاسخ داد: من [[بنده]] تواَم، از این رو [[صلاح]] و [[فلاح]] من به دست توست، اگر مرا بنوازی [[صلاح]] من در آن است و اگر مرا به تازیانه کِشی باز [[صلاح]] من در همان است، از این رو فریاد و [[ناراحتی]] من در مقابل شلاق‌های تو تنها می‌‌تواند از سر بی‌ادبی صورت گیرد، ورنه تو خود به حال من واقفی و [[صلاح]] مرا [[نیک]] می‌‌دانی!.
*آورده‌اند که غلامی ادّعا می‌‌کرد که رسم [[بندگی]] و روش بنده‌پروری را به [[نیکی]] می‌‌شناسد. ارباب او تا او را بیازماید، فرمود تا به بندش کشند و در آن حال با تازیانه بر پشتش بنوازند. آن [[غلام]] امّا [[سکوت]] کرده بود و هرچند بر شدّت تازیانه‌ها می‌‌افزودند، او هیچ شکایت و فریادی از خود ظاهر نمی‌کرد. [[مولی]] که از [[سکوت]] او تعجّب کرده بود، علّت آن را از او باز پرسید؛ و [[غلام]] - که به‌حقیقت رسم [[بندگی]] و مولایی را می‌‌شناخت -، پاسخ داد: من [[بنده]] تواَم، از این رو [[صلاح]] و [[فلاح]] من به دست توست، اگر مرا بنوازی [[صلاح]] من در آن است و اگر مرا به تازیانه کِشی باز [[صلاح]] من در همان است، از این رو فریاد و [[ناراحتی]] من در مقابل شلاق‌های تو تنها می‌‌تواند از سر بی‌ادبی صورت گیرد، ورنه تو خود به حال من واقفی و [[صلاح]] مرا [[نیک]] می‌‌دانی!.
*[[آیات]] و روایاتی که پیش از این [[نقل]] نمودیم نیز، بر همین مطلب دلالت می‌‌نماید.
* [[آیات]] و روایاتی که پیش از این [[نقل]] نمودیم نیز، بر همین مطلب دلالت می‌‌نماید.
*[[اهل دل]] نیز [[ناراحتی]] و فریادهای [[مردمان]] به هنگام بروز مشکلات و [[سختی‌ها]] را، تنها و تنها از سر بی‌ادبی با او و [[پستی]] [[نفس]] [[بنده]] می‌‌دانند و بس؛ [[حضرت حق]] نیز خود می‌‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا * وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا * إِلَّا الْمُصَلِّينَ}}<ref>«بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند * چون شرّی بدو رسد بی‌تاب است * و چون خیری بدو رسد بازدارنده است * جز نمازگزاران» سوره معارج، آیه ۱۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۹-۵۰.</ref>.
* [[اهل دل]] نیز [[ناراحتی]] و فریادهای [[مردمان]] به هنگام بروز مشکلات و [[سختی‌ها]] را، تنها و تنها از سر بی‌ادبی با او و [[پستی]] [[نفس]] [[بنده]] می‌‌دانند و بس؛ [[حضرت حق]] نیز خود می‌‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا * وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا * إِلَّا الْمُصَلِّينَ}}<ref>«بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند * چون شرّی بدو رسد بی‌تاب است * و چون خیری بدو رسد بازدارنده است * جز نمازگزاران» سوره معارج، آیه ۱۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۹-۵۰.</ref>.
===[[رضایت]] [[تکوینی]]===
===[[رضایت]] [[تکوینی]]===
*مراد از [[رضایت]] [[تکوینی]] امّا، آن است که [[آدمی]] - همچون دیگر موجودات – به‌گونه [[تکوینی]] [[تسلیم]] [[قضای الهی]] و [[قدر]] او بوده، نسبت به آن [[رضایت]] حاصل کند. به دست آوردن این نوع از [[رضایت]] نیز سخت مشکل است، و محتاج به [[ایمان]] قلبی راسخی می‌‌باشد؛ [[حضرت حق]] ما و شما را از این نوع از [[ایمان]] بهره‌مند فرماید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۵۰.</ref>.
*مراد از [[رضایت]] [[تکوینی]] امّا، آن است که [[آدمی]] - همچون دیگر موجودات – به‌گونه [[تکوینی]] [[تسلیم]] [[قضای الهی]] و [[قدر]] او بوده، نسبت به آن [[رضایت]] حاصل کند. به دست آوردن این نوع از [[رضایت]] نیز سخت مشکل است، و محتاج به [[ایمان]] قلبی راسخی می‌‌باشد؛ [[حضرت حق]] ما و شما را از این نوع از [[ایمان]] بهره‌مند فرماید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۵۰.</ref>.
خط ۶۲: خط ۶۲:
==مطلب سوم==
==مطلب سوم==
*پیش از این، به گونه مختصر از روش به دست آوردن این [[فضیلت]] سخن گفتیم. در اینجا با توجه به اهمیّت بسیار این [[فضیلت]] والا، [[شایسته]] است که به گونه تفصیلی از آن سخن به میان آوریم. از این رو در اینجا اضافه می‌‌کنیم که توجّه به این نکته که [[خداوند]] را در عالم [[آفرینش]] نظامی [[استوار]] است، که نه [[برتر]] از آن نظامی دیگر متصوّر است، و نه کسی می‌‌تواند آن [[نظام]] را تغییر داده به صورتی دیگر در آورَد، [[آدمی]] را به سوی [[مقام]] [[رضا]] سوق داده تمامی اندوه‌ها و ناراحتی‌های او را برطرف می‌‌سازد. به این چند [[آیه]] از [[کتاب آسمانی]] بنگرید: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ}}<ref>«هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است» سوره حدید، آیه ۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ}}<ref>«اوست که هر چه آفرید نیکو آفرید» سوره سجده، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۶۲.</ref>.
*پیش از این، به گونه مختصر از روش به دست آوردن این [[فضیلت]] سخن گفتیم. در اینجا با توجه به اهمیّت بسیار این [[فضیلت]] والا، [[شایسته]] است که به گونه تفصیلی از آن سخن به میان آوریم. از این رو در اینجا اضافه می‌‌کنیم که توجّه به این نکته که [[خداوند]] را در عالم [[آفرینش]] نظامی [[استوار]] است، که نه [[برتر]] از آن نظامی دیگر متصوّر است، و نه کسی می‌‌تواند آن [[نظام]] را تغییر داده به صورتی دیگر در آورَد، [[آدمی]] را به سوی [[مقام]] [[رضا]] سوق داده تمامی اندوه‌ها و ناراحتی‌های او را برطرف می‌‌سازد. به این چند [[آیه]] از [[کتاب آسمانی]] بنگرید: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ}}<ref>«هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است» سوره حدید، آیه ۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ}}<ref>«اوست که هر چه آفرید نیکو آفرید» سوره سجده، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۶۲.</ref>.
*[[برتر]] از این امّا، آن است که دوستداران او که لذّت [[عبادت]] او را چشیده‌اند و در بحر [[محبّت]] او [[غرق]] شده‌اند، در سراسر عالم تنها [[نیکی]] می‌‌بینند و نیکویی؛ زبان حال آنان دائماً به این نکته مترنّم است که در [[عالم هستی]]، تنها [[زیبایی]] می‌‌بینیم و [[زیبایی]] می‌‌یابیم!: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا}}<ref>«(همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریده‌ای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.</ref>.
* [[برتر]] از این امّا، آن است که دوستداران او که لذّت [[عبادت]] او را چشیده‌اند و در بحر [[محبّت]] او [[غرق]] شده‌اند، در سراسر عالم تنها [[نیکی]] می‌‌بینند و نیکویی؛ زبان حال آنان دائماً به این نکته مترنّم است که در [[عالم هستی]]، تنها [[زیبایی]] می‌‌بینیم و [[زیبایی]] می‌‌یابیم!: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا}}<ref>«(همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریده‌ای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.</ref>.
*[[برتر]] از اینان، [[بندگان]] خاصّ او هستند، که او را تنها به خاطر خودش به [[بندگی]] می‌‌گیرند، و در عباداتشان هدفی جز او ندارند. اینان نه تنها از نظر به عالم چشم برداشته‌اند، که تنها او را می‌‌بینند و از آنچه او انجام می‌‌دهد شادمانند.
* [[برتر]] از اینان، [[بندگان]] خاصّ او هستند، که او را تنها به خاطر خودش به [[بندگی]] می‌‌گیرند، و در عباداتشان هدفی جز او ندارند. اینان نه تنها از نظر به عالم چشم برداشته‌اند، که تنها او را می‌‌بینند و از آنچه او انجام می‌‌دهد شادمانند.
*اینان بر آنچه می‌‌رود شادمانند و از [[قضای الهی]] [[راضی]]، گویا اینان در این عالم نیز در محضر [[الهی]] به سر برده تنها او را می‌‌بینند و حتّی نظری به [[افعال]] و [[اراده]] او نیز ندارند: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً * فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! * به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! * آنگاه، در جرگه بندگان من درآی * و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۶۳.</ref>.
*اینان بر آنچه می‌‌رود شادمانند و از [[قضای الهی]] [[راضی]]، گویا اینان در این عالم نیز در محضر [[الهی]] به سر برده تنها او را می‌‌بینند و حتّی نظری به [[افعال]] و [[اراده]] او نیز ندارند: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً * فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! * به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! * آنگاه، در جرگه بندگان من درآی * و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۶۳.</ref>.


==مطلب چهارم==
==مطلب چهارم==
*[[فضیلت]] [[رضایت]] به [[قضای الهی]] را، فوایدی بسیار است که پیش از این به شماری از آن اشاره شد. 
* [[فضیلت]] [[رضایت]] به [[قضای الهی]] را، فوایدی بسیار است که پیش از این به شماری از آن اشاره شد. 
*اکنون اضافه می‌‌کنیم که اگر این [[فضیلت]] والا را، هیچ فایده‌ای دیگر جز از برطرف کردن [[اندوه]] و [[ترس]] از [[قلب]] [[آدمی]]، و نشانیدن [[اطمینان]] و [[آرامش]] به جای آن نبود، باز همین مطلب کافی بود تا سالکان کوی کمال با شتاب به سوی آن روند، و در تحصیل آن تلاش نمایند. [[حضرت حق]] در این رابطه با [[ترغیب]] [[مؤمنین]] به تحصیل این [[فضیلت]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ}}<ref>«هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است * تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۲.</ref>؛
*اکنون اضافه می‌‌کنیم که اگر این [[فضیلت]] والا را، هیچ فایده‌ای دیگر جز از برطرف کردن [[اندوه]] و [[ترس]] از [[قلب]] [[آدمی]]، و نشانیدن [[اطمینان]] و [[آرامش]] به جای آن نبود، باز همین مطلب کافی بود تا سالکان کوی کمال با شتاب به سوی آن روند، و در تحصیل آن تلاش نمایند. [[حضرت حق]] در این رابطه با [[ترغیب]] [[مؤمنین]] به تحصیل این [[فضیلت]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ}}<ref>«هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است * تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۲.</ref>؛
*و نیز می‌‌فرماید: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره یونس، آیه ۶۲.</ref>.
*و نیز می‌‌فرماید: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره یونس، آیه ۶۲.</ref>.
*[[برتر]] از این، آنکه آنان که در دریای [[محبّت]] او غرقه شده‌اند، تنها به سوی او می‌‌نگرند؛ اینان نه به شیرینی [[دنیا]] نظری دارند، و نه حتّی به شیرینی [[آخرت]] نیم‌نگاهی می‌‌افکنند. آری! [[همسر فرعون]] در حالی که در زنجیرها به [[اسارت]] گرفته شده بود فریاد برآورد که: {{متن قرآن|رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانه‌ای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان» سوره تحریم، آیه ۱۱.</ref>؛
* [[برتر]] از این، آنکه آنان که در دریای [[محبّت]] او غرقه شده‌اند، تنها به سوی او می‌‌نگرند؛ اینان نه به شیرینی [[دنیا]] نظری دارند، و نه حتّی به شیرینی [[آخرت]] نیم‌نگاهی می‌‌افکنند. آری! [[همسر فرعون]] در حالی که در زنجیرها به [[اسارت]] گرفته شده بود فریاد برآورد که: {{متن قرآن|رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانه‌ای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان» سوره تحریم، آیه ۱۱.</ref>؛
*آیا او جز از این [[مقام]]، در مقامی دیگر به سر می‌‌برد؟!. [[قرآن کریم]] حال این [[عاشقان]] را این‌گونه ترسیم می‌‌نماید، که اینان تنها تنها واله [[جمال]] اویند و حیران تجلّیش: {{متن قرآن|وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ}}<ref>«چهره‌هایی در آن روز شاداب است * (که) به (پاداش و نعمت) پروردگارش می‌نگرد» سوره قیامه، آیه ۲۲-۲۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۶۴.</ref>.
*آیا او جز از این [[مقام]]، در مقامی دیگر به سر می‌‌برد؟!. [[قرآن کریم]] حال این [[عاشقان]] را این‌گونه ترسیم می‌‌نماید، که اینان تنها تنها واله [[جمال]] اویند و حیران تجلّیش: {{متن قرآن|وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ}}<ref>«چهره‌هایی در آن روز شاداب است * (که) به (پاداش و نعمت) پروردگارش می‌نگرد» سوره قیامه، آیه ۲۲-۲۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۶۴.</ref>.
*گویا اینان به مظاهر [[جمال]] او- همچون حور و [[قصور]] [[بهشت]]- نیز نظری نمی‌افکنند، و تنها او را می‌نگرند و بس.
*گویا اینان به مظاهر [[جمال]] او- همچون حور و [[قصور]] [[بهشت]]- نیز نظری نمی‌افکنند، و تنها او را می‌نگرند و بس.
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش