زهد در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
بدون خلاصۀ ویرایش |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = زهد | | موضوع مرتبط = زهد | ||
خط ۱۵: | خط ۱۴: | ||
*در روایاتی از [[اهل بیت]]{{عم}} نیز تعریفهایی برای [[زهد]] [[بیان]] شده است؛ برای نمونه در روایتی از [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، [[زهد]] به کوتاهی [[آرزو]]، [[شکرگزاری]] برابر هر نعمتی و پرهیز از تمام [[محارم]] [[الهی]] تعریف شده و در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: [[زهد]] به ضایع کردن [[مال]] و [[حرام]] کردن [[حلال]] نیست، بلکه [[زهد]] آن است که اعتمادت به آنچه در دست داری بیشتر نباشد از [[اعتماد]] بر آنچه نزد خداست<ref>الکافی، ج۵، ص۷۰-۷۱.</ref>. | *در روایاتی از [[اهل بیت]]{{عم}} نیز تعریفهایی برای [[زهد]] [[بیان]] شده است؛ برای نمونه در روایتی از [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، [[زهد]] به کوتاهی [[آرزو]]، [[شکرگزاری]] برابر هر نعمتی و پرهیز از تمام [[محارم]] [[الهی]] تعریف شده و در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: [[زهد]] به ضایع کردن [[مال]] و [[حرام]] کردن [[حلال]] نیست، بلکه [[زهد]] آن است که اعتمادت به آنچه در دست داری بیشتر نباشد از [[اعتماد]] بر آنچه نزد خداست<ref>الکافی، ج۵، ص۷۰-۷۱.</ref>. | ||
*برخی [[زهد]] را یکی از درجات پنجگانه [[تقوا]] و به معنای پرهیز از مباحات و بالاتر از درجه [[ورع]] به معنای پرهیز از [[شبهات]] دانستهاند<ref>البحر المدید، ج۱، ص۵۷۲.</ref>. برخی نیز مرتبه [[زهد]] را پایینتر از مرتبه [[رضا]] و [[رضا]] را [[برترین]] منزل کمال به شمار آوردهاند<ref>کشف المحجوب، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref>. | *برخی [[زهد]] را یکی از درجات پنجگانه [[تقوا]] و به معنای پرهیز از مباحات و بالاتر از درجه [[ورع]] به معنای پرهیز از [[شبهات]] دانستهاند<ref>البحر المدید، ج۱، ص۵۷۲.</ref>. برخی نیز مرتبه [[زهد]] را پایینتر از مرتبه [[رضا]] و [[رضا]] را [[برترین]] منزل کمال به شمار آوردهاند<ref>کشف المحجوب، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref>. | ||
*[[گرایش]] به [[زهد]] و اعراض از [[دنیا]] و اشتغال به [[اصلاح]] [[نفس]]، در تمام دورههای [[زندگی]] [[بشر]] و در میان همه [[اقوام]] و [[ملل]] بوده<ref>المیزان، ج۶، ص۱۸۱-۱۸۷.</ref> و [[پیامبران الهی]]{{عم}} به ویژه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و نیز [[اهل بیت]] ایشان{{عم}} [[بهترین]] الگوی [[زندگی]] زاهدانه بودند<ref>جامع السعادات، ج۲، ص۵۶-۵۷.</ref>. برخی از [[دانشمندان]] در کتابهایشان به [[بیان]] مظاهر گوناگون زهدِ هریک از [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]] ایشان{{عم}} پرداختهاند؛ مانند [[شیخ صدوق]] در کتاب الزهد<ref>الذریعه، ج۱۲، ص۶۵.</ref>؛ همچنین از [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} به ویژه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[روایات]] فراوانی در [[تشویق]] به [[زهد]] و [[تبیین]] ابعاد گوناگون آن وارد شده است<ref>الکافی، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۷؛ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۷۰-۷۳، ۱۴۱؛ ج۳، ص۲۸؛ ج۴، ص۷-۸، ۳۸، ۱۰۲.</ref>. | * [[گرایش]] به [[زهد]] و اعراض از [[دنیا]] و اشتغال به [[اصلاح]] [[نفس]]، در تمام دورههای [[زندگی]] [[بشر]] و در میان همه [[اقوام]] و [[ملل]] بوده<ref>المیزان، ج۶، ص۱۸۱-۱۸۷.</ref> و [[پیامبران الهی]]{{عم}} به ویژه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و نیز [[اهل بیت]] ایشان{{عم}} [[بهترین]] الگوی [[زندگی]] زاهدانه بودند<ref>جامع السعادات، ج۲، ص۵۶-۵۷.</ref>. برخی از [[دانشمندان]] در کتابهایشان به [[بیان]] مظاهر گوناگون زهدِ هریک از [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]] ایشان{{عم}} پرداختهاند؛ مانند [[شیخ صدوق]] در کتاب الزهد<ref>الذریعه، ج۱۲، ص۶۵.</ref>؛ همچنین از [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} به ویژه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[روایات]] فراوانی در [[تشویق]] به [[زهد]] و [[تبیین]] ابعاد گوناگون آن وارد شده است<ref>الکافی، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۷؛ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۷۰-۷۳، ۱۴۱؛ ج۳، ص۲۸؛ ج۴، ص۷-۸، ۳۸، ۱۰۲.</ref>. | ||
*[[دانشمندان]] [[مسلمان]]، اعم از [[شیعه]] و [[سنی]]، توجه ویژهای به [[زهد]] داشتند و از همان آغاز، آثار بسیاری را در این زمینه به رشته تحریر در آوردهاند که برخی از آنان کتاب خویش را نیز کتاب الزهد نام نهادهاند؛ مانند [[حسن بن علی بن فضال کوفی]]، [[حسین بن سعید اهوازی]]، [[احمد بن حنبل]]، [[بیهقی]] و [[عبدالله بن مبارک]]<ref>الفهرست، ص۲۸۴؛ کشف الظنون، ج۲، ص۱۴۲۲-۱۴۲۳؛ الذریعه، ج۱۲، ص۶۴-۶۶.</ref>. برخی نیز در ضمن فصلی از کتابهای [[اخلاقی]] و [[عرفانی]] خود به [[بیان]] این موضوع پرداختهاند؛ نظیر [[قشیری]]<ref>الرسالة القشیریه، ص۱۵۱-۱۵۵.</ref>، [[غزالی]]<ref>نک: احیاء علوم الدین، ج۱۳، ص۲۴۴۳-۲۴۸۸.</ref>، [[فیض کاشانی]]<ref>المحجة البیضاء، ج۷، ص۳۴۵-۳۷۶.</ref> و [[محمد مهدی نراقی]]<ref>جامعالسعادات، ج۲، ص۴۳-۵۸.</ref>؛ همچنین بسیاری از [[محدثان]]، بابی از کتاب خویش را به بحث از [[زهد]] اختصاص دادهاند<ref>صحیح مسلم، ج۸، ص۲۱۰؛ نک: الکافی، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۱۰-۱۹.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۰.</ref>. | * [[دانشمندان]] [[مسلمان]]، اعم از [[شیعه]] و [[سنی]]، توجه ویژهای به [[زهد]] داشتند و از همان آغاز، آثار بسیاری را در این زمینه به رشته تحریر در آوردهاند که برخی از آنان کتاب خویش را نیز کتاب الزهد نام نهادهاند؛ مانند [[حسن بن علی بن فضال کوفی]]، [[حسین بن سعید اهوازی]]، [[احمد بن حنبل]]، [[بیهقی]] و [[عبدالله بن مبارک]]<ref>الفهرست، ص۲۸۴؛ کشف الظنون، ج۲، ص۱۴۲۲-۱۴۲۳؛ الذریعه، ج۱۲، ص۶۴-۶۶.</ref>. برخی نیز در ضمن فصلی از کتابهای [[اخلاقی]] و [[عرفانی]] خود به [[بیان]] این موضوع پرداختهاند؛ نظیر [[قشیری]]<ref>الرسالة القشیریه، ص۱۵۱-۱۵۵.</ref>، [[غزالی]]<ref>نک: احیاء علوم الدین، ج۱۳، ص۲۴۴۳-۲۴۸۸.</ref>، [[فیض کاشانی]]<ref>المحجة البیضاء، ج۷، ص۳۴۵-۳۷۶.</ref> و [[محمد مهدی نراقی]]<ref>جامعالسعادات، ج۲، ص۴۳-۵۸.</ref>؛ همچنین بسیاری از [[محدثان]]، بابی از کتاب خویش را به بحث از [[زهد]] اختصاص دادهاند<ref>صحیح مسلم، ج۸، ص۲۱۰؛ نک: الکافی، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۱۰-۱۹.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۰.</ref>. | ||
==[[حقیقت]] و مراتب [[زهد]]== | ==[[حقیقت]] و مراتب [[زهد]]== | ||
خط ۲۴: | خط ۲۳: | ||
*برخی با استفاده از [[آیه]] ۴۰ [[سوره]] نازعات: {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى}}<ref>«و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد...» سوره نازعات، آیه ۴۰.</ref> [[زهد]] در [[دنیا]] و رغبت به [[آخرت]] را [[تمسک]] به [[اطاعت خدا]] و اجتناب از [[هواهای نفسانی]] دانستهاند<ref>التبیان، ج۱۰، ص۲۶۴.</ref> و به [[باور]] بعضی، [[زهد]] تنها در [[حرام]] است، زیرا [[حلال]] از جانب [[خدا]] بر [[بندگان]] [[مباح]] شده و نعمتی را که [[خدا]] بر بندهاش ارزانی داشته و او [[شکر]] آن را به جا آورده، امساک و [[زهد]] از آن خلاف [[ادب]] است؛ اما در برابر، برخی [[زهد]] در [[حرام]] را [[واجب]] و [[زهد]] در [[حلال]] را [[فضیلت]] دانستهاند<ref>الرسالة القشیریه، ص۱۷۴.</ref>، چنانکه [[کافران]]، به این جهت که در [[دنیا]] از امور [[پاکیزه]] بهرهمند شدند و آن را بر بهرههای بهشتی برگزیدند، در [[قیامت]] توبیخ خواهند شد: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا...}}<ref>«و روزی که کافران را بر آتش (دوزخ) عرضه کنند و (به آنان گویند): چیزهای خوشایندتان را در زندگانی دنیا به پایان بردید و از آنها بهرهمند شدید...» سوره احقاف، آیه ۲۰.</ref> و از همینرو [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[زهد]] در [[دنیا]] را بر بهرهمندی از آن ترجیح دادند<ref>مجمعالبیان، ج۹، ص۱۳۳.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۲.</ref>. | *برخی با استفاده از [[آیه]] ۴۰ [[سوره]] نازعات: {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى}}<ref>«و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد...» سوره نازعات، آیه ۴۰.</ref> [[زهد]] در [[دنیا]] و رغبت به [[آخرت]] را [[تمسک]] به [[اطاعت خدا]] و اجتناب از [[هواهای نفسانی]] دانستهاند<ref>التبیان، ج۱۰، ص۲۶۴.</ref> و به [[باور]] بعضی، [[زهد]] تنها در [[حرام]] است، زیرا [[حلال]] از جانب [[خدا]] بر [[بندگان]] [[مباح]] شده و نعمتی را که [[خدا]] بر بندهاش ارزانی داشته و او [[شکر]] آن را به جا آورده، امساک و [[زهد]] از آن خلاف [[ادب]] است؛ اما در برابر، برخی [[زهد]] در [[حرام]] را [[واجب]] و [[زهد]] در [[حلال]] را [[فضیلت]] دانستهاند<ref>الرسالة القشیریه، ص۱۷۴.</ref>، چنانکه [[کافران]]، به این جهت که در [[دنیا]] از امور [[پاکیزه]] بهرهمند شدند و آن را بر بهرههای بهشتی برگزیدند، در [[قیامت]] توبیخ خواهند شد: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا...}}<ref>«و روزی که کافران را بر آتش (دوزخ) عرضه کنند و (به آنان گویند): چیزهای خوشایندتان را در زندگانی دنیا به پایان بردید و از آنها بهرهمند شدید...» سوره احقاف، آیه ۲۰.</ref> و از همینرو [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[زهد]] در [[دنیا]] را بر بهرهمندی از آن ترجیح دادند<ref>مجمعالبیان، ج۹، ص۱۳۳.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۲.</ref>. | ||
*برای [[زهد]] به اعتبارهای گوناگون، درجات متعددی ذکر شده است؛ برای نمونه از دیدگاه اخلاقپژوهان [[زهد]] به اعتبار نَفس [[ترک دنیا]] سه درجه دارد: | *برای [[زهد]] به اعتبارهای گوناگون، درجات متعددی ذکر شده است؛ برای نمونه از دیدگاه اخلاقپژوهان [[زهد]] به اعتبار نَفس [[ترک دنیا]] سه درجه دارد: | ||
#[[ترک دنیا]] با تلاش و [[سختی]]، در حالی که آن را [[دوست]] دارد؛ | # [[ترک دنیا]] با تلاش و [[سختی]]، در حالی که آن را [[دوست]] دارد؛ | ||
#کوچک شمردن [[دنیا]] و ترک آن به آسانی؛ | #کوچک شمردن [[دنیا]] و ترک آن به آسانی؛ | ||
#ترک آن با [[اشتیاق]] | #ترک آن با [[اشتیاق]] | ||
خط ۳۴: | خط ۳۳: | ||
#ترک غیر [[خدا]]. | #ترک غیر [[خدا]]. | ||
*به اعتبار [[هدف]] نیز سه درجه دارد: | *به اعتبار [[هدف]] نیز سه درجه دارد: | ||
#[[نجات]] از [[آتش]] و دیگر عذابهای [[دوزخ]]؛ | # [[نجات]] از [[آتش]] و دیگر عذابهای [[دوزخ]]؛ | ||
#رسیدن به [[ثواب]] و [[بهشت]]؛ | #رسیدن به [[ثواب]] و [[بهشت]]؛ | ||
#رسیدن به [[خدا]] و [[مقام]] لقاءاللّه<ref>جامعالسعادات، ج۲، ص۵۰-۵۷؛ نیز نک: احیاء علوم الدین، ج۱۳، ص۲۴۵۸-۲۴۶۱؛ الاخلاق، ص۲۵۸-۲۵۹.</ref>. | #رسیدن به [[خدا]] و [[مقام]] لقاءاللّه<ref>جامعالسعادات، ج۲، ص۵۰-۵۷؛ نیز نک: احیاء علوم الدین، ج۱۳، ص۲۴۵۸-۲۴۶۱؛ الاخلاق، ص۲۵۸-۲۵۹.</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۴۹: | ||
*مهمترین راههای رسیدن به [[زهد]]، [[ایمان]] به [[تقدیر الهی]] و [[شناخت]] [[آخرت]] و [[ایمان]] به آناند: | *مهمترین راههای رسیدن به [[زهد]]، [[ایمان]] به [[تقدیر الهی]] و [[شناخت]] [[آخرت]] و [[ایمان]] به آناند: | ||
===[[ایمان]] به [[قضا و قدر]]=== | ===[[ایمان]] به [[قضا و قدر]]=== | ||
*[[قرآن کریم]] پس از [[بیان]] اینکه هرچه در [[زمین]] یا در نَفس [[انسانها]] به آنان میرسد، پیش از آنکه پدید آید در [[لوح محفوظ]] نوشته شده است، [[هدف]] از اعلام این خبر را آراسته شدن [[مؤمنان]] به [[زهد]] دانسته است: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا... * لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ}}<ref>«هیچ گزندی در زمین و به جانهایتان نمیرسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است... * تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۲.</ref>، زیرا اگر [[انسان]] بداند هر مصیبتی که به وی رسیده تقدیری [[الهی]] است که حتما به او میرسید، برای از دست دادن [[نعمت]] بیش از حدّ [[اندوهگین]] نمیشود و اگر بداند نعمتی که به وی رسیده نیز تقدیری [[الهی]] و امانتی در دست اوست، از به دست آوردن آن دچار [[شادی]] بیش از حدّ و نکوهیده نمیشود<ref>کشفالاسرار، ج۹، ص۴۹۸؛ الکشاف، ج۴، ص۴۷-۴۸؛ المیزان، ج۱۹، ص۱۶۷.</ref>. برخی در [[تفسیر]] [[آیه]] گفتهاند: اگر [[انسان]] بداند آنچه از دستش میرود [[خداوند]] عوض آن را در [[آخرت]] ضمانت کرده، هرگز برای از دست دادن آن [[غمگین]] نمیشود و از سوی دیگر اگر بداند آنچه را به دست میآورد [[حقوق]] و تکالیفی بر آن بار شده و شکری بر آن [[واجب]] میشود، هرگز بر آن شاد نمیشود<ref>مجمعالبیان، ج۹، ص۳۶۲؛ البحر المحیط، ج۱۰، ص۱۱۱-۱۱۲؛ تفسیر لاهیجی، ج۴، ص۳۹۳.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۶.</ref>. | * [[قرآن کریم]] پس از [[بیان]] اینکه هرچه در [[زمین]] یا در نَفس [[انسانها]] به آنان میرسد، پیش از آنکه پدید آید در [[لوح محفوظ]] نوشته شده است، [[هدف]] از اعلام این خبر را آراسته شدن [[مؤمنان]] به [[زهد]] دانسته است: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا... * لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ}}<ref>«هیچ گزندی در زمین و به جانهایتان نمیرسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است... * تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۲.</ref>، زیرا اگر [[انسان]] بداند هر مصیبتی که به وی رسیده تقدیری [[الهی]] است که حتما به او میرسید، برای از دست دادن [[نعمت]] بیش از حدّ [[اندوهگین]] نمیشود و اگر بداند نعمتی که به وی رسیده نیز تقدیری [[الهی]] و امانتی در دست اوست، از به دست آوردن آن دچار [[شادی]] بیش از حدّ و نکوهیده نمیشود<ref>کشفالاسرار، ج۹، ص۴۹۸؛ الکشاف، ج۴، ص۴۷-۴۸؛ المیزان، ج۱۹، ص۱۶۷.</ref>. برخی در [[تفسیر]] [[آیه]] گفتهاند: اگر [[انسان]] بداند آنچه از دستش میرود [[خداوند]] عوض آن را در [[آخرت]] ضمانت کرده، هرگز برای از دست دادن آن [[غمگین]] نمیشود و از سوی دیگر اگر بداند آنچه را به دست میآورد [[حقوق]] و تکالیفی بر آن بار شده و شکری بر آن [[واجب]] میشود، هرگز بر آن شاد نمیشود<ref>مجمعالبیان، ج۹، ص۳۶۲؛ البحر المحیط، ج۱۰، ص۱۱۱-۱۱۲؛ تفسیر لاهیجی، ج۴، ص۳۹۳.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۶.</ref>. | ||
===[[شناخت]] [[آخرت]] و [[ایمان]] به آن=== | ===[[شناخت]] [[آخرت]] و [[ایمان]] به آن=== | ||
*[[باور]] به [[آخرت]] و مقایسه لذتها و شهوات [[دنیا]] با نعمتهای [[عظیم]] [[آخرت]]، [[انسان]] را به سوی [[زهد]] سوق میدهد، از اینرو [[قرآن کریم]] در [[آیات]] فراوانی برای دور کردن [[انسانها]] از [[دنیاطلبی]] و [[تشویق]] آنان به [[زهد]]، دنیا را با [[آخرت]] مقایسه کرده و به کوچکی و کوتاهی [[دنیا]] و [[عظمت]] و ماندگاری [[آخرت]] اشاره کرده است: {{متن قرآن|بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى}} <ref>«بلکه، شما زندگی این جهان را برمیگزینید با آنکه جهان واپسین بهتر و پایدارتر است» سوره اعلی، آیه ۱۶-۱۷.</ref> نیز: {{متن قرآن|وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ}} <ref>«و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست و بیگمان برای کسانی که پرهیزگاری میورزند سرای واپسین نیکوتر است» سوره انعام، آیه ۳۲.</ref>؛{{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ أُولَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}} <ref>«کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمیورزند آنان کسانی هستند که در رستخیز جز آتش (دوزخ) نخواهند داشت و آنچه در آن کردهاند نابود و آنچه انجام میدادهاند تباه است» سوره هود، آیه ۱۵-۱۶.</ref>؛ {{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُورًا كُلًّا نُمِدُّ هَؤُلَاءِ وَهَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلًا}} <ref>«هر کس این جهان زودگذر را بخواهد، آنچه در آن بخواهیم برای هر کس اراده کنیم زود بدو میدهیم سپس برای او دوزخ را میگماریم که در آن نکوهیده رانده درآید و از کوشش آنانکه جهان واپسین را بخواهند و فراخور آن بکوشند و مؤمن باشند؛ سپاسگزاری خواهد شد به هر یک از آنان و اینان از دهش پروردگارت یاری میرسانیم و دهش پروردگارت بازداشته نیست بنگر چگونه برخی از آنان را بر برخی دیگر برتر میداریم و بیگمان جهان واپسین در پایهها و در برتری بزرگتر است» سوره اسراء، آیه ۱۸-۲۱.</ref>؛ {{متن قرآن|فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}} <ref>«آری، کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین میفروشند و هر که در راه خداوند نبرد کند چه کشته شود و چه پیروز گردد زودا که به او پاداشی سترگ ارزانی داریم» سوره نساء، آیه ۷۴.</ref>؛ {{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ}} <ref>«آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را میخواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است میداشتیم، بیگمان او را بهرهای سترگ است و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند» سوره قصص، آیه ۷۹-۸۰.</ref><ref>رسائل اخوان الصفا، ج۴، ص۸۱.</ref>؛ همچنین زمانی که [[قارون]] با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد و [[دنیاطلبان]] [[قوم]] وی [[آرزو]] کردند که آنچه به [[قارون]] داده شده آنان نیز داشتند<ref>{{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ}} «آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را میخواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است میداشتیم، بیگمان او را بهرهای سترگ است» سوره قصص، آیه ۷۹.</ref>، [[دانشمندان]] زاهدی که به [[آخرت]] [[علم]] و [[ایمان]] داشتند، ایشان را توبیخ کرده و یادآور شدند که [[پاداش الهی]] از زینتهای [[دنیا]] [[برتر]] است و تنها با [[صبر]] میتوان این مطلب را [[ادراک]] کرد و به [[پاداش]] [[آخرت]] رسید: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ}}<ref>«و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند» سوره قصص، آیه ۸۰.</ref><ref>تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۱۸۶؛ زبدة التفاسیر، ج۵، ص۱۹۶؛ روح البیان، ج۶، ص۴۳۴.</ref>؛ نیز [[پیامبران]]{{عم}}، پس از [[بیان]] اینکه از دیگران هیچگونه مزد و [[مالی]] نمیخواهند، اعلام میکردند که اجر خویش را از [[خدا]] میگیرند: {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ...}}<ref>«و ای قوم من! برای آن (پیامبری خود) از شما مالی نمیخواهم، پاداش من جز بر (عهده) خداوند نیست» سوره هود، آیه ۲۹؛ {{متن قرآن|يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي}} «ای قوم من! در برابر آن (رسالت) از شما پاداشی نمیخواهم؛ پاداش من جز بر (عهده) آن کس که مرا آفریده است نیست» سوره هود، آیه ۵۱؛ {{متن قرآن|وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ}} «و من از شما برای این (پیامبری) پاداشی نمیخواهم، پاداش من جز با پروردگار جهانیان نیست» سوره شعراء، آیه ۱۰۹، ۱۲۷، ۱۴۵، ۱۶۴، ۱۸۰ و... .</ref>. | * [[باور]] به [[آخرت]] و مقایسه لذتها و شهوات [[دنیا]] با نعمتهای [[عظیم]] [[آخرت]]، [[انسان]] را به سوی [[زهد]] سوق میدهد، از اینرو [[قرآن کریم]] در [[آیات]] فراوانی برای دور کردن [[انسانها]] از [[دنیاطلبی]] و [[تشویق]] آنان به [[زهد]]، دنیا را با [[آخرت]] مقایسه کرده و به کوچکی و کوتاهی [[دنیا]] و [[عظمت]] و ماندگاری [[آخرت]] اشاره کرده است: {{متن قرآن|بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى}} <ref>«بلکه، شما زندگی این جهان را برمیگزینید با آنکه جهان واپسین بهتر و پایدارتر است» سوره اعلی، آیه ۱۶-۱۷.</ref> نیز: {{متن قرآن|وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ}} <ref>«و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست و بیگمان برای کسانی که پرهیزگاری میورزند سرای واپسین نیکوتر است» سوره انعام، آیه ۳۲.</ref>؛{{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ أُولَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}} <ref>«کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمیورزند آنان کسانی هستند که در رستخیز جز آتش (دوزخ) نخواهند داشت و آنچه در آن کردهاند نابود و آنچه انجام میدادهاند تباه است» سوره هود، آیه ۱۵-۱۶.</ref>؛ {{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُورًا كُلًّا نُمِدُّ هَؤُلَاءِ وَهَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلًا}} <ref>«هر کس این جهان زودگذر را بخواهد، آنچه در آن بخواهیم برای هر کس اراده کنیم زود بدو میدهیم سپس برای او دوزخ را میگماریم که در آن نکوهیده رانده درآید و از کوشش آنانکه جهان واپسین را بخواهند و فراخور آن بکوشند و مؤمن باشند؛ سپاسگزاری خواهد شد به هر یک از آنان و اینان از دهش پروردگارت یاری میرسانیم و دهش پروردگارت بازداشته نیست بنگر چگونه برخی از آنان را بر برخی دیگر برتر میداریم و بیگمان جهان واپسین در پایهها و در برتری بزرگتر است» سوره اسراء، آیه ۱۸-۲۱.</ref>؛ {{متن قرآن|فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}} <ref>«آری، کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین میفروشند و هر که در راه خداوند نبرد کند چه کشته شود و چه پیروز گردد زودا که به او پاداشی سترگ ارزانی داریم» سوره نساء، آیه ۷۴.</ref>؛ {{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ}} <ref>«آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را میخواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است میداشتیم، بیگمان او را بهرهای سترگ است و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند» سوره قصص، آیه ۷۹-۸۰.</ref><ref>رسائل اخوان الصفا، ج۴، ص۸۱.</ref>؛ همچنین زمانی که [[قارون]] با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد و [[دنیاطلبان]] [[قوم]] وی [[آرزو]] کردند که آنچه به [[قارون]] داده شده آنان نیز داشتند<ref>{{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ}} «آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را میخواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است میداشتیم، بیگمان او را بهرهای سترگ است» سوره قصص، آیه ۷۹.</ref>، [[دانشمندان]] زاهدی که به [[آخرت]] [[علم]] و [[ایمان]] داشتند، ایشان را توبیخ کرده و یادآور شدند که [[پاداش الهی]] از زینتهای [[دنیا]] [[برتر]] است و تنها با [[صبر]] میتوان این مطلب را [[ادراک]] کرد و به [[پاداش]] [[آخرت]] رسید: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ}}<ref>«و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند» سوره قصص، آیه ۸۰.</ref><ref>تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۱۸۶؛ زبدة التفاسیر، ج۵، ص۱۹۶؛ روح البیان، ج۶، ص۴۳۴.</ref>؛ نیز [[پیامبران]]{{عم}}، پس از [[بیان]] اینکه از دیگران هیچگونه مزد و [[مالی]] نمیخواهند، اعلام میکردند که اجر خویش را از [[خدا]] میگیرند: {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ...}}<ref>«و ای قوم من! برای آن (پیامبری خود) از شما مالی نمیخواهم، پاداش من جز بر (عهده) خداوند نیست» سوره هود، آیه ۲۹؛ {{متن قرآن|يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي}} «ای قوم من! در برابر آن (رسالت) از شما پاداشی نمیخواهم؛ پاداش من جز بر (عهده) آن کس که مرا آفریده است نیست» سوره هود، آیه ۵۱؛ {{متن قرآن|وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ}} «و من از شما برای این (پیامبری) پاداشی نمیخواهم، پاداش من جز با پروردگار جهانیان نیست» سوره شعراء، آیه ۱۰۹، ۱۲۷، ۱۴۵، ۱۶۴، ۱۸۰ و... .</ref>. | ||
*در [[روایات]] نیز بسیار یاد کردن [[مرگ]]<ref>الکافی، ج۲، ص۱۳۱؛ کنز العمال، ج۲، ص۲۹۱.</ref> و [[آخرت]] و [[نعمتها]] و عذابهای آن<ref>تحف العقول، ص۷۶؛ کنز العمال، ج۱۶، ص۱۷۴.</ref> سبب [[زهد]] در [[دنیا]] دانسته شده است<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۷.</ref>. | *در [[روایات]] نیز بسیار یاد کردن [[مرگ]]<ref>الکافی، ج۲، ص۱۳۱؛ کنز العمال، ج۲، ص۲۹۱.</ref> و [[آخرت]] و [[نعمتها]] و عذابهای آن<ref>تحف العقول، ص۷۶؛ کنز العمال، ج۱۶، ص۱۷۴.</ref> سبب [[زهد]] در [[دنیا]] دانسته شده است<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۷.</ref>. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:زهد]] | [[رده:زهد]] | ||
[[رده:فضایل اخلاقی]] | [[رده:فضایل اخلاقی]] |