اعجاز قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
*اکنون فکر کنید در عصر و زمانی که تمام محافل علمی جهان و مردم عادی نظریه سکون زمین و حرکت خورشید و تمامی کواکب آسمان را به دور آن به رسمیت شناخته بودند، خبر دادن از حرکت زمین با این صراحت یک [[معجزه]] علمی محسوب نمیشود؟ آنهم از ناحیه کسی که مطلقاً درسی نخوانده، و اصولاً از محیطی برخاسته که در آنجا نظام آموزشی وجود نداشته و ازنظر علم و فرهنگ از عقبافتادهترین محیطها محسوب میشده است<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>. | *اکنون فکر کنید در عصر و زمانی که تمام محافل علمی جهان و مردم عادی نظریه سکون زمین و حرکت خورشید و تمامی کواکب آسمان را به دور آن به رسمیت شناخته بودند، خبر دادن از حرکت زمین با این صراحت یک [[معجزه]] علمی محسوب نمیشود؟ آنهم از ناحیه کسی که مطلقاً درسی نخوانده، و اصولاً از محیطی برخاسته که در آنجا نظام آموزشی وجود نداشته و ازنظر علم و فرهنگ از عقبافتادهترین محیطها محسوب میشده است<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>. | ||
*شایان توجه است که تطبیق برخی آیات قرآن کریم با پارهای از دستاوردهای علوم بشری به معنای تأیید همه نظریههای علمی نیست؛ زیرا این نظریهها ممکن است در فرآیند رشد علمی دستخوش تغییر یا تکامل شوند. بنابراین به دلیل عدم کفایت نظریههای علوم بشری، نمیتوان به تبیین آیات قرآن بر اساس این نظریهها پرداخت. بایسته است دانشمندان مسلمان با پژوهش دقیق در مضامین قرآن کریم، بهصورت مستقل در کشف دانشهای نهفته در این [[کتاب آسمانی]] تلاش کنند<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>. | *شایان توجه است که تطبیق برخی آیات قرآن کریم با پارهای از دستاوردهای علوم بشری به معنای تأیید همه نظریههای علمی نیست؛ زیرا این نظریهها ممکن است در فرآیند رشد علمی دستخوش تغییر یا تکامل شوند. بنابراین به دلیل عدم کفایت نظریههای علوم بشری، نمیتوان به تبیین آیات قرآن بر اساس این نظریهها پرداخت. بایسته است دانشمندان مسلمان با پژوهش دقیق در مضامین قرآن کریم، بهصورت مستقل در کشف دانشهای نهفته در این [[کتاب آسمانی]] تلاش کنند<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>. | ||
==معجزه بودن قرآن== | |||
* قرآن کریم، تنها کتاب آسمانی است که با صراحت و قاطعیّت تمام، اعلام کرده هیچکس توان آوردن کتابی همانند آن را ندارد و حتی اگر همه آدمیان و جنّیان با یکدیگر همکاری کنند قدرت چنین کاری را نخواهند داشت.<ref>ر. ک: سوره اسراء، آیه ۸۸.</ref> و نه تنها قدرت برآوردن کتاب کاملی مثل کل قرآن را ندارند بلکه قدرت برآوردن ده سوره<ref>ر. ک: سوره هود، آیه ۱۳.</ref> و حتی یک سوره یک سطری را هم نخواهند داشت.<ref>ر. ک: سوره یونس، آیه ۳۸.</ref> | |||
* سپس با بیشترین تأکیدات، همگان را مورد "تحدی" قرار داده و به معارضه طلبیده و عدم قدرت ایشان را بر چنین کاری، دلیل بر خدایی بودن این کتاب و رسالت [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} دانسته است<ref>ر. ک: سوره بقره، آیه ۲۳، ۲۴.</ref><ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۱.</ref>. | |||
* پس جای شکی نیست این کتاب شریف، ادّعای معجزه بودن خودش را دارد و آورنده این کتاب، آن را به عنوان معجزهای جاودانی و برهانی قاطع بر پیامبری خودش، به همه جهانیان و برای همیشه، عرضه داشته است. و هم اکنون بعد از گذشتن چهارده قرن، این ندای الهی هر صبح و شام به وسیله فرستندههای دوست و دشمن، به گوش جهانیان میرسد و حجت را بر ایشان تمام میکنند<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۱.</ref>. | |||
*از سوی دیگر میدانیم [[پیامبر اسلام]]{{صل}} از نخستین روز اظهار دعوتش، با دشمنان سرسخت و کینهتوزی مواجه شد که از هیچگونه تلاش و کوششی برای مبارزه با این آیین الهی، کوتاهی نکردند و پس از نومید شدن از تأثیر تهدیدات و تطمیعات، کمر به قتل آن حضرت بستند که با تدبیر الهی، این توطئه هم از هجرت شبانه و مخفیانه آن بزرگوار به سوی مدینه، خنثی شد. و بعد از هجرت هم بقیه عمر شریفش را در جنگهای متعدّد با مشرکان و همدستان یهودی آنان سپری کرد. و از هنگام رحلت آن حضرت تا امروز هم همواره منافقین داخلی و دشمنان خارجی درصدد خاموش کردن این نور الهی بوده و هستند و از هیچ کاری در این راه فروگذار نکرده و نمیکنند و اگر آوردن کتابی مانند قرآن کریم، امکان میداشت هرگز از آن، صرف نظر نمیکردند<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۲.</ref>. | |||
*در این عصر هم که همه دولتهای بزرگ دنیا اسلام را بزرگترین دشمن برای سلطه ظالمانه خودشان شناخته و کمر مبارزه جدّی با آن بستهاند و همه گونه امکانات مالی و علمی و سیاسی و تبلیغاتی را در اختیار دارند اگر میتوانستند اقدام به تهیه یک سطر مشابه یکی از سورههای کوچک قرآن میکردند و آن را به وسیله رسانههای گروهی و وسایل تبلیغات جهانی عرضه میداشتند. زیرا این کار، سادهترین و کمهزینهترین و مؤثرترین راه برای مبارزه با اسلام و جلوگیری از گسترش آن است<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۲.</ref>. | |||
* بنابراین، هر فرد عاقلی که جویای حقیقت باشد با توجه به این نکات، یقین خواهد کرد قرآن کریم، کتابی استثنائی و غیرقابل تقلید است و هیچ فرد یا گروهی با هیچ آموزش و تمرینی نمیتواند مانند آنرا بیاورد. یعنی همه ویژگیهای یک معجزه (خارقالعاده بودن، الهی و غیرقابل تقلید بودن، و به عنوان دلیلی بر صحّت نبوّت ارائه شدن) را داراست. و از این روی، بهترین دلیل قاطع بر صدق دعوت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و حقّانیت دین مقدس اسلام میباشد. و از بزرگترین نعمتهای الهی بر جامعه انسانی همین است که این کتاب شریف را به گونهای نازل فرموده که همواره به صورت معجزهای جاویدان باقی بماند و دلیل صدق و صحّتش را با خودش داشته باشد. دلیلی که درک دلالت آن نیازی به تحصیل و تخصص ندارد و برای هر فردی قابل فهم و پذیرش است<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۲.</ref>. | |||
==جهات اعجاز قرآن== | |||
===نخست: فصاحت و بلاغت قرآن=== | |||
* نخستین وجه اعجاز قرآن کریم، شیوایی "فصاحت" و رسایی "بلاغت" آن است. یعنی خدای متعال برای بیان مقاصد خود در هر مقامی شیواترین و زیباترین الفاظ، و سنجیدهترین و خوش آهنگ ترین ترکیباتی را بکار گرفته که به بهترین و رساترین وجهی معانی مورد نظر را به مخاطبین میفهماند. و گزینش چنین الفاظ و ترکیبات متناسب و هماهنگ با معانی بلند و دقیق، برای کسی میسر است که احاطه کافی بر همه ویژگیهای الفاظ و دقایق معانی و روابط متقابل آنها داشته باشد و بتواند با در نظر گرفتن همگی اطراف و ابعاد معانی مورد نظر و رعایت مقتضیات حال و مقام، بهترین الفاظ و عبارات را انتخاب کند. و چنین احاطه علمی بدون [[وحی]] و [[الهام]] الهی برای هیچ انسانی فراهم نمیشود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۳.</ref>. | |||
* زیبایی آهنگ جذاب و ملکوتی قرآن برای همگان، و شیوایی و رسایی آن برای آشنایان به زبان عربی و فنون فصاحت و بلاغت، قابل درک است اما تشخیص معجزه بودن فصاحت و بلاغت، قابل درک است اما تشخیص معجزه بودن فصاحت و بلاغت آن از کسانی ساخته است که مهارت و تخصص در فنون مختلف سخنوری داشته باشد و آن را با دیگر سخنان فصیح و بلیغ، مقایسه کنند و توان خودشان را در برابر آن بیازمایند و این، کاری بود که از شعراء و چکامه سرایان عرب برمیآمد، زیرا بزرگترین هنر اعراب، سخن سرایی بود که در عصر نزول قرآن، به اوج شکوفایی رسیده بود و نمونههایی از بهترین اشعار را پس از نقد ادبی بعنوان بهترین و ارزشمندترین دستاوردهای هنری، گزینش و معرّفی میکردند<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۳.</ref>. | |||
* اساساً حکمت و عنایت الهی، اقتضاء دارد که معجزه هر پیامبری متناسب با علم و هنر رایج در آن زمان باشد تا امتیاز و برتری اعجازآمیز آنرا بر آثار بشری، به خوبی درک کنند چنانکه [[امام هادی]]{{ع}} در پاسخ [[ابن سکیّت]] که پرسید: "چرا خدای متعال، معجزه [[حضرت موسی]]{{ع}} را ید بیضاء و اژدها کردن عصا، و [[معجزه]] [حضرت عیسی]]{{ع}} را شفاء دادن بیماران، و معجزه [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را قرآن کریم قرار داد؟ فرمود: هنر رایج [[حضرت موسی]]{{ع}} سحر و جادو بود از اینروی، خدای متعال معجزه آن حضرت را شبیه کارهای آنان قرار داد تا عجز و ناتوانی خودشان را از آوردن مانند آن دریابند. و هنر رایج زمان [[حضرت عیسی]]{{ع}} فنّ پزشکی بود از اینروی، خدای متعال معجزه آن حضرت را شفاء دادن بیماران علاج ناپذیر، قرار داد تا جهت اعجاز آن را بخوبی درک کنند. اما هنر رایج در زمان [[پیامبر اسلام]]{{صل}} سخنوری و چکامه سرایی بود از این جهت، خدای متعال قرآن کریم را با زیباترین اسلوب، نازل فرمود تا برتری اعجازآمیز آنرا باز شناسند<ref>ر. ک: اصول کافی، ج ۱، ص ۲۴.</ref><ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۴.</ref>. | |||
* بزرگترین سخنشناسان آن عصر، مانند [[ولید بن مغیره مخزومی]] و [[عتبة بن ربیعه]] و [[طفیل بن عمرو]]، به نهایت فصاحت و بلاغت قرآن و برتری آن بر شیواترین سخنان بشری، گواهی دادند<ref>ر . ک: اعلام الوری، ص ۲۷، ۲۸ و ص ۴۹. و سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۲۹۳، و ص ۴۱۰.</ref> و در حدود یک قرن بعد، کسانی امثال [[ابن ابی العوجاء]] و [[ابن مقفّع]] و [[ابوشاکر دیصانی]] و [[عبدالملک بصری]]، تصمیم گرفتند که توان خود را در معارضه با قرآن بیازمایند و یک سال تمام، نیروی خود را بر سر این کار گذاشتند ولی کوچکترین کاری از پیش نبردند و سرانجام، همگی در برابر عظمت این کتاب الهی، زانوی عجز و حیرت به زمین زدند و هنگامی که در مسجدالحرام جلسهای برای بازرسی کارهای یکسالهشان تشکیل داده بودند [[امام صادق]]{{ع}} از کنار ایشان عبور کرد و این آیه شریفه را تلاوت فرمود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا }}﴾}}<ref> بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمیتوانند آورد؛ سوره اسراء، آیه:۸۸.</ref><ref>ر. ک: اصول کافی، ج ۱، ص ۲۴.</ref><ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۴.</ref>. | |||
===دوم: اُمّی بودن آورنده=== | |||
* قرآن کریم، کتابی است که با وجود کوچکی نسبی حجم، مشتمل بر انواعی از معارف و علوم و احکام و قوانین فردی و اجتماعی است و بررسی کامل هر دسته از آنها نیازمند به گروههای متخصصی است که در طول سالیان دراز، به تحقیق و تلاش علمی درباره آنها بپردازند و تدریجاً رازهای نهفته آنرا کشف کنند و به حقایق بیشتری دست یابند هر چند کشف همه حقایق و اسرار آن، جز بهوسیله کسانی که دارای علم الهی و تأیید خدایی باشند میسّر نخواهد بود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۵.</ref>. | |||
* این مجموعههای گوناگون که شامل ژرفترین و بلندترین معارف، و والاترین و ارزشمندترین دستورات اخلاقی، و عادلانه ترین و استوارترین قوانین حقوقی و جزائی، و حکیمانه ترین مناسک عبادی و احکام فردی و اجتماعی، و سودمندترین مواعظ و اندرزها، و آموزنده ترین نکات تاریخی، و سازنده ترین شیوههای تعلیم و تربیت، و در یک جمله: حاوی همه اصول مورد نیاز بشر برای سعادت دنیا و آخرت است با اسلوبی بدیع و بی سابقه، در هم آمیخته شده، به گونهای که همه قشرهای جامعه بتوانند به فراخور استعدادشان از آن، بهرهمند شوند<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۵.</ref>. | |||
* فراهم آوردن همه این معارف و حقایق در چنین مجموعه ای، فراتر از توان انسانهای عادی است. ولی آنچه بر شگفتی آن میافزاید این است که این کتاب عظیم بوسیله یک فرد درس نخوانده و تعلیم ندیده که هرگز قلمی بر کاغذ نیاورده و در محیطی دور از تمدن و فرهنگ، پرورش یافته بود عرضه شد. و عجیبتر آنکه در زندگی چهل ساله قبل از بعثتش نمونهای از این سخنان، از وی شنیده نشده بود و در دوران رسالتش هم آنچه را بعنوان [[وحی]] الهی، ارائه میکرد اسلوب ویژه و هماهنگ و موزونی داشت که کاملا آنرا از دیگر سخنانش متمایز میساخت و تفاوت آشکاری میان این کتاب با سایر سخنان وی مشهود و محسوس بود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۵.</ref>. | |||
* قرآن کریم با اشاره به این نکات میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ}}﴾}}<ref> و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی میخواندی و نه به دست خویش آن را مینوشتی که آنگاه، تباهاندیشان، بدگمان میشدند؛ سوره عنکبوت، آیه:۴۸.</ref><ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۵.</ref>. | |||
* و در جای دیگر میفرماید:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُل لَّوْ شَاء اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَدْرَاكُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ}}﴾}}<ref> بگو اگر خداوند میخواست آن را برای شما نمیخواندم و او شما را از آن آگاه نمیکرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیستهام پس آیا خرد نمیورزید؟؛ سوره یونس، آیه:۱۶.</ref> یعنی: اگر خدا خواسته بود این کتاب را بر شما تلاوت نمیکردم و شما را از آن، آگاه نمیساختم، چه اینکه قبلا عمری را در میان شما سپری کردم در حالی که نمونهای از این سخنان از من نشیدند مگر نمیفهمید؟! و به احتمال قوی، آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ}}﴾}} نیز اشاره به همین جهت اعجاز است یعنی احتمال قوی دارد که ضمیر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مِّثْلِهِ}}﴾}} به {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَبْدِنَا}}﴾}} برگردد<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۵.</ref>. | |||
* حاصل آنکه: اگر به فرض محال، امکان داشته باشد که صدها گروه دانشمند و متخصص با همکاری و همیاری یکدیگر، چنین کتابی را تهیه کنند اما هرگز یک فرد درس نخوانده، از عهده چنین کاری برنخواهد آمد<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۶.</ref>. | |||
* بنابراین، ظهور چنین کتابی با این ویژگیها از فرد تحصیل نکرده ای، مبیّن جهت دیگری از جهات اعجاز آن میباشد<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۶.</ref>. | |||
===سوم: هماهنگی و عدم اختلاف=== | |||
* قرآن کریم، کتابی است که در طول بیست و سه سال رسالت پیامبر اکرم{{صل}} که دورانی بحرانی و پرماجرا و توأم با فراز و نشیبها و حوادث تلخ و شیرین فراوان بود نازل گردید ولی این دگرگونیهای عجیب، تأثیری در انسجام مطالب و شیوه اعجازآمیز آن نگذاشت. و همین هماهنگی و یکنواختی آن از نظر شکل و محتوی، جهت دیگری از جهات اعجاز بشمار میرود که مانند دو جهت دیگر، در خود قرآن به آن، اشاره شده است در آنجا که میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلافًا كَثِيرًا}}﴾}}<ref>ر. ک: سوره نساء، آیه ۸۲.</ref><ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۶.</ref>. | |||
* توضیح آنکه: هر انسانی دست کم، دستخوش دو نوع دگرگونی قرار میگیرد: یکی آنکه تدریجاً بر معلومات و مهارتهایش افزوده میشود و افزایش دانشها و توانشها در سخنانش انعکاس مییابد و طبعاً در فاصله زمانی بیست ساله، تفاوت و اختلاف چشمگیری بین گفتارهایشان نمایان میگردد<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۶.</ref>. | |||
* دو دیگر، آنکه حوادث گوناگون زندگی، موجب پیدایش حالات روانی و احساسات و عواطف مختلفی از قبیل بیم و امید غم و شادی و هیجان و آرامش میشود و اختلاف این حالات، تأثیر بسزایی در اندیشه و گفتار و کردار شخص میگذارد و طبعاً با شدت یافتن این دگرگونیها، سخنان وی هم دچار اختلاف شدیدی میگردد. و در حقیقت تغییرات گفتار، تابعی از تغییرات حالات روانی است که آنها هم به نوبه خود، تابع اوضاع و احوال طبیعی و اجتماعی میباشد<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۶.</ref>. | |||
* اکنون اگر فرض کنیم که قرآن کریم، دستبافت شخص [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بهعنوان یک انسان محکوم دگرگونیهای یاد شده، باشد با توجه به شرایط بسیار متغیر زندگی آن حضرت، میبایست از نظر شکل و محتوی، دارای اختلافات فراوانی باشد در صورتی که اثری از چنین اختلافات، در آن مشاهده نمیشود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۷.</ref>. | |||
* پس نتیجه میگیریم که هماهنگی و عدم اختلاف در مضامین قرآن و در سطح بلاغت اعجازآمیز آن، نشانه دیگری از صدور این کتاب شریف، از منبع علم ثابت و نامتناهی خدای متعال است که حاکم بر طبیعت و نه محکوم پدیدههای دگرگون شونده آن میباشد<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۲۶۷.</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۳۸: | ||
* [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)''']]؛ | * [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)''']]؛ | ||
* [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|'''امعارف و عقاید''']]. | * [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|'''امعارف و عقاید''']]. | ||
*[[پرونده:33456.jpg|22px]] [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[راه و راهنماشناسی (کتاب)|'''راه و راهنماشناسی''']]. | |||
*[[پرونده:136851.jpg|22px]] [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|'''آموزش عقاید''']] | |||
==پانویس== | ==پانویس== |