سفر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = سفر | | موضوع مرتبط = سفر | ||
خط ۳۸: | خط ۳۷: | ||
شماری از [[آیات قرآن]] به سفرهای جهادی اشاره دارند: | شماری از [[آیات قرآن]] به سفرهای جهادی اشاره دارند: | ||
#تعبیر {{متن قرآن|إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي}}<ref> | #تعبیر {{متن قرآن|إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي}}<ref>«اگر برای جهاد در راه من و به دست آوردن خرسندی من (از شهر خود) بیرون میآیید» سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref>، [[جهاد]] را هدفی میداند که [[مؤمنان]] را از اقامتگاهشان بیرون آورده و به [[جنگ]] با کسانی گسیل داشته است که [[رسول خدا]]{{صل}} و مؤمنان را تنها به سبب ایمانشان از [[وطن اصلی]] آنان بیرون کرده بودند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر برای جهاد در راه من و به دست آوردن خرسندی من (از شهر خود) بیرون میآیید، دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید که به آنان مهربانی ورزید در حالی که آنان به آنچه از سوی حق برای شما آمده است کفر ورزیدهاند؛ پیامبر و شما را (از شهر خود) بیرون میکنند که چرا به خداوند -پروردگارتان- ایمان دارید، پنهانی به آنان مهربانی میورزید و من به آنچه پنهان و آنچه آشکار میدارید داناترم و از شما هر کس چنین کند به یقین، راه میانه را گم کرده است» سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref> | ||
#در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چگونهاید که چون به شما گفته شود در راه خداوند رهسپار (جنگ) گردید، گرانخیزی میورزید ؟ آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شدهاید؟ در حالی که کالای زندگی این جهان در برابر جهان واپسین جز اندکی نیست» سوره توبه، آیه ۳۸.</ref>، کسانی را که با کندی و سنگینی از [[سفر]] برای [[جهاد]] خودداری میکنند، [[سرزنش]] کرده است. البته [[انتظار]] نیست که همه مؤمنان، راهی میدان جهاد شده و دیگر سنگرهای [[اجتماع]]، مانند [[علمآموزی]] و تحصیل [[معارف دینی]] را تهی گذارند:{{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref><ref>التحریر و التنویر، ج۱۰، ص۲۲۷.</ref> | #در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چگونهاید که چون به شما گفته شود در راه خداوند رهسپار (جنگ) گردید، گرانخیزی میورزید ؟ آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شدهاید؟ در حالی که کالای زندگی این جهان در برابر جهان واپسین جز اندکی نیست» سوره توبه، آیه ۳۸.</ref>، کسانی را که با کندی و سنگینی از [[سفر]] برای [[جهاد]] خودداری میکنند، [[سرزنش]] کرده است. البته [[انتظار]] نیست که همه مؤمنان، راهی میدان جهاد شده و دیگر سنگرهای [[اجتماع]]، مانند [[علمآموزی]] و تحصیل [[معارف دینی]] را تهی گذارند:{{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref><ref>التحریر و التنویر، ج۱۰، ص۲۲۷.</ref> | ||
#براساس آیه {{متن قرآن|وَلَا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً وَلَا يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و هیچ هزینهای چه خرد چه کلان نمیکنند و هیچ درّهای را نمیپیمایند مگر آنکه برای آنان نوشته میشود تا خداوند نیکوتر از آنچه میکردهاند به آنان پاداش دهد» سوره توبه، آیه ۱۲۱.</ref> هر منطقهای که [[سپاه اسلام]] در سفر جهاد از آن بگذرد، برای آنان در [[نامه]] عملشان ثبت خواهد شد: {{متن قرآن|وَلَا يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ}}.<ref>روح المعانی، ج۶، ص۴۵.</ref> | #براساس آیه {{متن قرآن|وَلَا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً وَلَا يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و هیچ هزینهای چه خرد چه کلان نمیکنند و هیچ درّهای را نمیپیمایند مگر آنکه برای آنان نوشته میشود تا خداوند نیکوتر از آنچه میکردهاند به آنان پاداش دهد» سوره توبه، آیه ۱۲۱.</ref> هر منطقهای که [[سپاه اسلام]] در سفر جهاد از آن بگذرد، برای آنان در [[نامه]] عملشان ثبت خواهد شد: {{متن قرآن|وَلَا يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ}}.<ref>روح المعانی، ج۶، ص۴۵.</ref> | ||
#[[آیات]] {{متن قرآن| كَمَا أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِن بَيْتِكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكَارِهُونَ يُجَادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَمَا تَبَيَّنَ كَأَنَّمَا يُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ يَنظُرُونَ وَإِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ }}<ref>«چنان که پروردگارت تو را از خانهات به درستی بیرون آورد با آنکه بیگمان دستهای از مؤمنان ناخرسند بودند. با تو درباره حقّ پس از آشکار شدن آن چالش میورزیدند گویی آنان را به سوی مرگ میرانند و آنان مینگرند. و (یاد کن) آنگاه را که خداوند به شما وعده میفرمود که (پیروزی بر) یکی از دو دسته از آن شما باشد و شما دوست میداشتید که آن دسته بیجنگافزار از آن شما گردد اما خداوند میخواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند» سوره انفال، آیه ۵-۷.</ref> به سفر مؤمنان در [[جنگ بدر]] اشاره میکنند که با [[اراده خدا]] به [[احقاق حق]] و ریشهکن شدن [[کافران]]، خاتمه یافت، گرچه این سفر برای برخی مؤمنان ناخوشایند بود. | # [[آیات]] {{متن قرآن| كَمَا أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِن بَيْتِكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكَارِهُونَ يُجَادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَمَا تَبَيَّنَ كَأَنَّمَا يُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ يَنظُرُونَ وَإِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ }}<ref>«چنان که پروردگارت تو را از خانهات به درستی بیرون آورد با آنکه بیگمان دستهای از مؤمنان ناخرسند بودند. با تو درباره حقّ پس از آشکار شدن آن چالش میورزیدند گویی آنان را به سوی مرگ میرانند و آنان مینگرند. و (یاد کن) آنگاه را که خداوند به شما وعده میفرمود که (پیروزی بر) یکی از دو دسته از آن شما باشد و شما دوست میداشتید که آن دسته بیجنگافزار از آن شما گردد اما خداوند میخواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند» سوره انفال، آیه ۵-۷.</ref> به سفر مؤمنان در [[جنگ بدر]] اشاره میکنند که با [[اراده خدا]] به [[احقاق حق]] و ریشهکن شدن [[کافران]]، خاتمه یافت، گرچه این سفر برای برخی مؤمنان ناخوشایند بود. | ||
#[[قرآن کریم]] مسلمانانی را که حاضر به سفرهای دشوار و طولانی برای جهاد نیستند [[نکوهیده]] و آنان را [[دروغگو]] خوانده است: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَاتَّبَعُوكَ وَلَكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«اگر غنیمتی در دسترس و سفری آسان میبود از تو پیروی میکردند اما راه سخت بر آنان گران است و به زودی به خداوند سوگند میخورند که اگر یارایی میداشتیم با شما روانه میشدیم؛ خود را (با دروغ) نابود میکنند و خداوند میداند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۴۲.</ref>، چنان که [[آمادگی]] برای سفر جهادی اقتضا میکند که ساز و برگ لازم برای آن [[سفر]] فراهم شود و از همینرو [[قرآن کریم]] متخلفان از [[جنگ تبوک]] را به سبب آماده نبودن، [[دروغگو]] میداند: {{متن قرآن|وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَكِنْ كَرِهَ اللَّهُ انْبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِينَ}}<ref>«اگر (به راستی) میخواستند رهسپار گردند ساز و برگی برای آن فراهم میآوردند ولی خداوند روانه شدن آنان را خوش نداشت پس آنان را به درنگ کردن واداشت و (به آنها) گفته شد: با (خانه) نشستگان همنشین باشید!» سوره توبه، آیه ۴۶.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref> | # [[قرآن کریم]] مسلمانانی را که حاضر به سفرهای دشوار و طولانی برای جهاد نیستند [[نکوهیده]] و آنان را [[دروغگو]] خوانده است: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَاتَّبَعُوكَ وَلَكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«اگر غنیمتی در دسترس و سفری آسان میبود از تو پیروی میکردند اما راه سخت بر آنان گران است و به زودی به خداوند سوگند میخورند که اگر یارایی میداشتیم با شما روانه میشدیم؛ خود را (با دروغ) نابود میکنند و خداوند میداند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۴۲.</ref>، چنان که [[آمادگی]] برای سفر جهادی اقتضا میکند که ساز و برگ لازم برای آن [[سفر]] فراهم شود و از همینرو [[قرآن کریم]] متخلفان از [[جنگ تبوک]] را به سبب آماده نبودن، [[دروغگو]] میداند: {{متن قرآن|وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَكِنْ كَرِهَ اللَّهُ انْبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِينَ}}<ref>«اگر (به راستی) میخواستند رهسپار گردند ساز و برگی برای آن فراهم میآوردند ولی خداوند روانه شدن آنان را خوش نداشت پس آنان را به درنگ کردن واداشت و (به آنها) گفته شد: با (خانه) نشستگان همنشین باشید!» سوره توبه، آیه ۴۶.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref> | ||
===[[هجرت]]=== | ===[[هجرت]]=== | ||
هجرت در [[راه خدا]]، از مفاهیم ارزشی و پربسامدی است که همواره با خروج از [[وطن]] و [[مسافرت]] ملازم است؛ زیرا از منظر قرآن کریم[[زمین]]، گسترده است و سرزمینهای بسیاری هستند که [[انسان]] میتواند با سفر به آنها [[ایمان]] خود را نگهدارد. {{متن قرآن|وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«و هر کس در راه خداوند هجرت گزیند، در زمین سرپناههای فراوان و گستردگی (در روزی) خواهد یافت و هر که از خانه خویش برای هجرت به سوی خداوند و پیامبرش برون آید سپس مرگ او را دریابد؛ بیگمان پاداش او بر عهده خداوند است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۰۰.</ref> و هجرت نکردن تنها زمانی جایز شمرده شده که فرد به سبب نداشتن [[قدرت]] [[مالی]] و بدنی و نبود [[آزادی]] در [[انتخاب]] از همه راههای ممکن [[قطع امید]] کرده و جز [[تحمل]] چارهای نداشته باشد: {{متن قرآن|إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا}}<ref>«بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شدهای که نه چارهای میتوانند اندیشید و نه راه به جایی دارند» سوره نساء، آیه ۹۸.</ref>.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۱۹۶-۱۹۷؛ نک: احکام القرآن، ج۳، ص۲۲۸-۲۲۹.</ref>، بلکه - چنان که از ظاهر [[آیه]] پیداست - تنها در این صورت است که ادعای [[استضعاف]] پذیرفتنی است،<ref>المیزان، ج۵، ص۵۱.</ref> زیرا در [[قیامت]] به مدعیان استضعاف گفته میشود مگر [[زمین]] [[خدا]] گسترده نبود تا در آن هجرت کنید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان روی زمین بودهایم. میگویند: آیا زمین خداوند (آنقدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانهای است» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref> تعبیر «[[ظلم به نفس]]» برای چنین کسانی به سبب ترک هجرت است.<ref>تفسیر قرطبی، ج۵، ص۳۴۶.</ref> (هجرت) تعبیر {{متن قرآن|ٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ}}<ref> | هجرت در [[راه خدا]]، از مفاهیم ارزشی و پربسامدی است که همواره با خروج از [[وطن]] و [[مسافرت]] ملازم است؛ زیرا از منظر قرآن کریم[[زمین]]، گسترده است و سرزمینهای بسیاری هستند که [[انسان]] میتواند با سفر به آنها [[ایمان]] خود را نگهدارد. {{متن قرآن|وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«و هر کس در راه خداوند هجرت گزیند، در زمین سرپناههای فراوان و گستردگی (در روزی) خواهد یافت و هر که از خانه خویش برای هجرت به سوی خداوند و پیامبرش برون آید سپس مرگ او را دریابد؛ بیگمان پاداش او بر عهده خداوند است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۰۰.</ref> و هجرت نکردن تنها زمانی جایز شمرده شده که فرد به سبب نداشتن [[قدرت]] [[مالی]] و بدنی و نبود [[آزادی]] در [[انتخاب]] از همه راههای ممکن [[قطع امید]] کرده و جز [[تحمل]] چارهای نداشته باشد: {{متن قرآن|إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا}}<ref>«بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شدهای که نه چارهای میتوانند اندیشید و نه راه به جایی دارند» سوره نساء، آیه ۹۸.</ref>.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۱۹۶-۱۹۷؛ نک: احکام القرآن، ج۳، ص۲۲۸-۲۲۹.</ref>، بلکه - چنان که از ظاهر [[آیه]] پیداست - تنها در این صورت است که ادعای [[استضعاف]] پذیرفتنی است،<ref>المیزان، ج۵، ص۵۱.</ref> زیرا در [[قیامت]] به مدعیان استضعاف گفته میشود مگر [[زمین]] [[خدا]] گسترده نبود تا در آن هجرت کنید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان روی زمین بودهایم. میگویند: آیا زمین خداوند (آنقدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانهای است» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref> تعبیر «[[ظلم به نفس]]» برای چنین کسانی به سبب ترک هجرت است.<ref>تفسیر قرطبی، ج۵، ص۳۴۶.</ref> (هجرت) تعبیر {{متن قرآن|ٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ}}<ref>«زمین خداوند پهناور است» سوره زمر، آیه ۱۰.</ref> که پس از بیان [[پاداش]] [[نیکوکاران]] آمده: {{متن قرآن|لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ}}<ref>«برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود و زمین خداوند پهناور است» سوره زمر، آیه ۱۰.</ref> بیانگر [[شایسته]] بودن [[مهاجرت]] و سفر برای هر کار نیکویی است.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref> | ||
===[[حج]]=== | ===[[حج]]=== | ||
از دیگر مفاهیم مرتبط با سفر، «[[حجّ]]» است که عمدتاً با سفر ملازم و با وجود [[استطاعت]] بر همه [[واجب]] است: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا }}<ref> | از دیگر مفاهیم مرتبط با سفر، «[[حجّ]]» است که عمدتاً با سفر ملازم و با وجود [[استطاعت]] بر همه [[واجب]] است: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا }}<ref>«حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> [[دعوت]] ابراهیم{{ع}} یا [[رسول خدا]]{{صل}} از [[مردم]] برای انجام دادن [[مناسک]] [[حج]] و آمدن [[مؤمنان]] به صورت پیاده و سواره از راههای دور، مستلزم [[سفر]] است؛ سفری که با غرض کسب [[منافع اخروی]] و [[دنیوی]] انجام میشود: {{متن قرآن|وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ}}<ref>«و در میان مردم به حجّ بانگ بردار تا پیاده و سوار بر هر شتر تکیدهای که از هر راه دوری میرسند، نزد تو آیند» سوره حج، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ}}<ref>«تا سودهایی که برای آنان دارد ببینند و نام خداوند را در روزهایی معین بر آنچه از دامها که روزیشان کرده است (هنگام قربانی) یاد کنند آنگاه از آن بخورید و بینوای مستمند را خوراک دهید» سوره حج، آیه ۲۸.</ref>.<ref>کنزالعرفان، ج۱، ص۲۶۹.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref> | ||
===سفر [[علمی]] (نفر)=== | ===سفر [[علمی]] (نفر)=== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۷: | ||
===[[تجارت]]=== | ===[[تجارت]]=== | ||
تجارت به مفهوم [[داد و ستد]] و نقل کالا از منطقهای به منطقه دیگر نیز از امور ملازم با سفر است، از همین رو [[قرآن کریم]] از سفرهای [[تجاری]] [[قریش]] و رفت و آمد آنها در جزیرهالعرب و [[شامات]] به «رحله» تعبیر میکند و از آنان میخواهد که به پاس [[نعمت]] تجارت و [[امنیت]] آن به [[پرستش]] خدای [[کعبه]] رو آورند: {{متن قرآن|لِإِيلافِ قُرَيْشٍ إِيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّيْفِ فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ الَّذِي أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ }}<ref>«برای پیوستگی قریش، پیوستگی آنان در سفر زمستانی و تابستانی. پس باید پروردگار این خانه را بپرستند همان که آنان را در گرسنگی خوراک داد و از بیم امان بخشید» سوره قریش، آیه ۱-۴.</ref>.<ref>کنزالدقائق، ج۱۴، ص۴۴۹-۴۵۰.</ref> در [[آیه]] دیگر از سفر برای تجارت، با تعبیر «ضرب فی الارض» یاد میکند و [[سفر تجاری]] را جستوجوی [[فضل خداوند]] میداند <ref>الاصفی، ج۲، ص۱۳۶۹؛ المیزان، ج۲۰، ص۷۶.</ref> که همچون [[نبرد]] در [[راه خدا]] و [[بیماری]]، کاهش [[عبادت]] شبانه را در پی میآورد: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بیگمان پروردگارت میداند که تو و دستهای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمیخیزید؛ و خداوند شب و روز را اندازه میدارد، او معلوم داشت که شما هرگز آن را نمیتوانید شمار کرد پس از شما در گذشت؛ اکنون آنچه میسّر است از قرآن بخوانید! او معلوم داشت که برخی از شما بیمار خواهند بود و برخی دیگر در زمین، گام میزنند و (روزی خود را) از بخشش خداوند میجویند و گروهی دیگر در راه خداوند جنگ میکنند بنابراین آنچه میسّر است از آن (قرآن) بخوانید و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خداوند وامی نیکو بدهید و هر نیکی که برای خویش از پیش فرستید پاداش آن را نزد خداوند بهتر و با پاداشی سترگتر خواهید یافت و از خداوند آمرزش بخواهید که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مزمل، آیه ۲۰.</ref><ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۷۵-۵۷۶.</ref> سفرهای پیاپی [[فرزندان]] [[یعقوب]] به [[مصر]]، برای تأمین آذوقه فراوانتر: {{متن قرآن|فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَكْتَلْ }}<ref> | تجارت به مفهوم [[داد و ستد]] و نقل کالا از منطقهای به منطقه دیگر نیز از امور ملازم با سفر است، از همین رو [[قرآن کریم]] از سفرهای [[تجاری]] [[قریش]] و رفت و آمد آنها در جزیرهالعرب و [[شامات]] به «رحله» تعبیر میکند و از آنان میخواهد که به پاس [[نعمت]] تجارت و [[امنیت]] آن به [[پرستش]] خدای [[کعبه]] رو آورند: {{متن قرآن|لِإِيلافِ قُرَيْشٍ إِيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّيْفِ فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ الَّذِي أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ }}<ref>«برای پیوستگی قریش، پیوستگی آنان در سفر زمستانی و تابستانی. پس باید پروردگار این خانه را بپرستند همان که آنان را در گرسنگی خوراک داد و از بیم امان بخشید» سوره قریش، آیه ۱-۴.</ref>.<ref>کنزالدقائق، ج۱۴، ص۴۴۹-۴۵۰.</ref> در [[آیه]] دیگر از سفر برای تجارت، با تعبیر «ضرب فی الارض» یاد میکند و [[سفر تجاری]] را جستوجوی [[فضل خداوند]] میداند <ref>الاصفی، ج۲، ص۱۳۶۹؛ المیزان، ج۲۰، ص۷۶.</ref> که همچون [[نبرد]] در [[راه خدا]] و [[بیماری]]، کاهش [[عبادت]] شبانه را در پی میآورد: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بیگمان پروردگارت میداند که تو و دستهای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمیخیزید؛ و خداوند شب و روز را اندازه میدارد، او معلوم داشت که شما هرگز آن را نمیتوانید شمار کرد پس از شما در گذشت؛ اکنون آنچه میسّر است از قرآن بخوانید! او معلوم داشت که برخی از شما بیمار خواهند بود و برخی دیگر در زمین، گام میزنند و (روزی خود را) از بخشش خداوند میجویند و گروهی دیگر در راه خداوند جنگ میکنند بنابراین آنچه میسّر است از آن (قرآن) بخوانید و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خداوند وامی نیکو بدهید و هر نیکی که برای خویش از پیش فرستید پاداش آن را نزد خداوند بهتر و با پاداشی سترگتر خواهید یافت و از خداوند آمرزش بخواهید که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مزمل، آیه ۲۰.</ref><ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۷۵-۵۷۶.</ref> سفرهای پیاپی [[فرزندان]] [[یعقوب]] به [[مصر]]، برای تأمین آذوقه فراوانتر: {{متن قرآن|فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَكْتَلْ }}<ref>«برادرمان را با ما بفرست تا پیمانهگیری کنیم» سوره یوسف، آیه ۶۳.</ref> و [[رهایی]] از [[زندگی]] در صحرا: {{متن قرآن| وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ }}<ref>«از بیابان (نزد من) آورد» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref> و نیز سفر نهایی [[یعقوب]]{{ع}} با همه افراد خاندانش، پس از [[دعوت]] [[یوسف]]{{ع}} از آنان که در احتمالی برای رهایی از پیامدهای [[خشکسالی]] بود: {{متن قرآن|قَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ}}<ref>«گفت: اگر خداوند بخواهد بیبیم به مصر در آیید» سوره یوسف، آیه ۹۹.</ref>.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۱۷۷؛ کنزالدقائق، ج۶، ص۳۷۹.</ref> در همین راستا تفسیرپذیرند.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref> | ||
===[[نجات]] (خروج از منطقه خطر)=== | ===[[نجات]] (خروج از منطقه خطر)=== | ||
مفهوم نجات [[مؤمنان]] از عذابی که مقرر شده در منطقهای خاص دامن [[تبهکاران]] را بگیرد نیز با خروج از منطقه و [[مسافرت]] ملازم است. این مفهوم در ضمن بارزترین مصداق [[سفر]] نجاتبخش از [[عذاب]] در داستان [[حضرت نوح]] آمده است. حضرت نوح و همراهانش با خروج از منطقه عذاب، [[نجات]] یافتند: {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ}}<ref>«و او و خانوادهاش را از بلایی سترگ رهاندیم» سوره صافات، آیه ۷۶.</ref> آن [[حضرت]] با کوچ دادن همراهانش با کشتی، آنان را از عذاب [[طوفان]] آب رهانید: {{متن قرآن|وَمَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ}}<ref>«آنگاه ما او و کسانی را که در آن کشتی آکنده ، همراه او بودند رهانیدیم» سوره شعراء، آیه ۱۱۹.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِينَ}}<ref>«سپس بازماندگان را غرق کردیم» سوره شعراء، آیه ۱۲۰.</ref> زمانی که فرستادگان [[الهی]] برای عذاب [[قوم لوط]]، نزد آن حضرت آمدند، از او خواستند [[خانواده]] خویش را شبانه از آن [[شهر]] بیرون بَرَد: {{متن قرآن|فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ }}<ref>«پس، در پاسی از شب، خانوادهات را همراه | مفهوم نجات [[مؤمنان]] از عذابی که مقرر شده در منطقهای خاص دامن [[تبهکاران]] را بگیرد نیز با خروج از منطقه و [[مسافرت]] ملازم است. این مفهوم در ضمن بارزترین مصداق [[سفر]] نجاتبخش از [[عذاب]] در داستان [[حضرت نوح]] آمده است. حضرت نوح و همراهانش با خروج از منطقه عذاب، [[نجات]] یافتند: {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ}}<ref>«و او و خانوادهاش را از بلایی سترگ رهاندیم» سوره صافات، آیه ۷۶.</ref> آن [[حضرت]] با کوچ دادن همراهانش با کشتی، آنان را از عذاب [[طوفان]] آب رهانید: {{متن قرآن|وَمَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ}}<ref>«آنگاه ما او و کسانی را که در آن کشتی آکنده ، همراه او بودند رهانیدیم» سوره شعراء، آیه ۱۱۹.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِينَ}}<ref>«سپس بازماندگان را غرق کردیم» سوره شعراء، آیه ۱۲۰.</ref> زمانی که فرستادگان [[الهی]] برای عذاب [[قوم لوط]]، نزد آن حضرت آمدند، از او خواستند [[خانواده]] خویش را شبانه از آن [[شهر]] بیرون بَرَد: {{متن قرآن|فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ }}<ref>«پس، در پاسی از شب، خانوادهات را همراه ببر» سوره حجر، آیه ۶۵.</ref><ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref> | ||
==سفرهای [[ممنوع]]== | ==سفرهای [[ممنوع]]== | ||
===سفر با [[هدف]] فسادگری و فتنهانگیزی=== | ===سفر با [[هدف]] فسادگری و فتنهانگیزی=== | ||
[[قرآن کریم]] با تعبیر {{متن قرآن| وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا }}<ref>«در زمین به تباهی | [[قرآن کریم]] با تعبیر {{متن قرآن| وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا }}<ref>«در زمین به تباهی میکوشند» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref> و نیز {{متن قرآن|سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا }}<ref>«میکوشد که در زمین تبهکاری ورزد» سوره بقره، آیه ۲۰۵.</ref> در شماری از [[آیات]]، به سفرهایی اشاره میکند که با غرض فسادگری انجام میشوند؛ از جمله [[یهودیان]] را که با حرکتی شتابان و سفر به گوشه و کنار [[زمین]] و با [[جنگافروزی]] [[فساد]] را رواج میدهند، [[نکوهش]] کرده و از [[محبت]] [[خداوند]] [[محروم]] میداند: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است و هرگونه بخواهد میبخشد و بیگمان آنچه به سوی تو از سوی پروردگارت فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان میافزاید؛ و میان آنان تا رستخیز دشمنی و کینهجویی افکندیم؛ هر بار که آتشی را برای جنگ بر افروختند خداوند آن را خاموش گردانید؛ و در زمین به تباهی میکوشند و خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref> | ||
قرآن کریم [[منافقان]] را از کسانی میداند که اگر به [[قدرت]] و [[حکومت]] [[دست]] یابند با سفر به این سو و آن سوی زمین به فسادگری میپردازند: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ}}<ref>«و از مردم کسی است که گفتارش درباره زندگی این جهان تو را به شگفتی وا میدارد و خداوند را بر آنچه در دل دارد گواه میگیرد و همو کینهتوزترین دشمنان است» سوره بقره، آیه ۲۰۴.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ}}<ref>«و چون به سرپرستی در کاری دسترسی یابد میکوشد که در زمین تبهکاری ورزد و کشت و پشت را نابود کند و خداوند تباهی را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۲۰۵.</ref> به گفته [[ابنعاشور]]، سعی به معنای [[راه رفتن]] است و مجازاً در هر عملی به کار میرود؛ ولی قید {{متن قرآن|فِي الْأَرْضِ }} تأکید میکند که سعی در معنای [[حقیقی]] خودش که همان مشی و [[سیر]] است به کار رفته است، چنانکه از [[لام]] تعلیل {{متن قرآن|لِيُفْسِدَ فِيهَا}} روشن میشود که مقصود و غرض از این [[سیر]]، [[غارت]] و دزدی است.<ref>التحریر و التنویر، ج۲، ص۲۵۳.</ref> متخلفان از [[جنگ تبوک]]، به سبب فتنهگری در صورت [[سفر]] و [[همراهی]] با [[سپاه]] [[پیامبر]]{{صل}} [[نکوهش]] شدهاند. | قرآن کریم [[منافقان]] را از کسانی میداند که اگر به [[قدرت]] و [[حکومت]] [[دست]] یابند با سفر به این سو و آن سوی زمین به فسادگری میپردازند: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ}}<ref>«و از مردم کسی است که گفتارش درباره زندگی این جهان تو را به شگفتی وا میدارد و خداوند را بر آنچه در دل دارد گواه میگیرد و همو کینهتوزترین دشمنان است» سوره بقره، آیه ۲۰۴.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ}}<ref>«و چون به سرپرستی در کاری دسترسی یابد میکوشد که در زمین تبهکاری ورزد و کشت و پشت را نابود کند و خداوند تباهی را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۲۰۵.</ref> به گفته [[ابنعاشور]]، سعی به معنای [[راه رفتن]] است و مجازاً در هر عملی به کار میرود؛ ولی قید {{متن قرآن|فِي الْأَرْضِ }} تأکید میکند که سعی در معنای [[حقیقی]] خودش که همان مشی و [[سیر]] است به کار رفته است، چنانکه از [[لام]] تعلیل {{متن قرآن|لِيُفْسِدَ فِيهَا}} روشن میشود که مقصود و غرض از این [[سیر]]، [[غارت]] و دزدی است.<ref>التحریر و التنویر، ج۲، ص۲۵۳.</ref> متخلفان از [[جنگ تبوک]]، به سبب فتنهگری در صورت [[سفر]] و [[همراهی]] با [[سپاه]] [[پیامبر]]{{صل}} [[نکوهش]] شدهاند. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۴: | ||
===[[نفی بلد]] ([[تبعید]])=== | ===[[نفی بلد]] ([[تبعید]])=== | ||
تعبیر «نفی بلد» که برگرفته از جمله {{متن قرآن|أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ}}<ref> | تعبیر «نفی بلد» که برگرفته از جمله {{متن قرآن|أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ}}<ref>«یا از سرزمین خود تبعید گردند» سوره مائده، آیه ۳۳.</ref> و به معنای تبعید از [[سرزمین]] و یکی از کیفرهای [[محاربان با خدا]] و پیامبر و فسادگران در [[زمین]] است نیز از مفاهیم ملازم با [[سفر]] است:{{متن قرآن|إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.</ref>. به نظر میرسد بیرون راندن [[بنینضیر]] از خانههایشان در نخستین مرحله کوچاندن [[یهود]] از مدینه نیز در راستای [[مبارزه]] با [[محاربان]] [[خدا]] و پیامبر و [[توطئهگران]] و فسادانگیزان باشد: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب را از خانههایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمیکردید که بیرون روند و (خودشان) گمان میکردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمیبردند بدیشان رسید و در دلهایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانههای خویش را ویران میکردند؛ پس ای دیدهوران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref> | ||
==[[امنیت]] [[سفر]]== | ==[[امنیت]] [[سفر]]== | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۷: | ||
===[[تیمم]]=== | ===[[تیمم]]=== | ||
[[بیماران]]، مسافران و کسانی که قضای [[حاجت]] کرده یا با [[زنان]] همبستر شدهاند، اگر برای [[طهارت]] به آب دسترسی نداشته باشند، باید برای [[نماز]] خویش تیمم کنند. در این [[حکم]] اگر چه میان مسافر و غیر مسافر تفاوتی نیست، از آنجا که معمولاً مسافران با بیآبی روبهرو میشوند، در این [[آیه]] مخاطب قرار گرفتهاند: {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا}}<ref> | [[بیماران]]، مسافران و کسانی که قضای [[حاجت]] کرده یا با [[زنان]] همبستر شدهاند، اگر برای [[طهارت]] به آب دسترسی نداشته باشند، باید برای [[نماز]] خویش تیمم کنند. در این [[حکم]] اگر چه میان مسافر و غیر مسافر تفاوتی نیست، از آنجا که معمولاً مسافران با بیآبی روبهرو میشوند، در این [[آیه]] مخاطب قرار گرفتهاند: {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا}}<ref>«اگر بیمار یا در سفر بودید و یا یکی از شما از جای قضای حاجت باز آمد یا با زنان آمیزش کردید و آب نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید و بخشی از رخسارهها و دستهایتان را با آن مسح کنید که خداوند، در گذرندهای آمرزنده است» سوره نساء، آیه ۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دستهایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دستهای خود را مسح نمایید، خداوند نمیخواهد شما را در تنگنا افکند ولی میخواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref> تبدیل حکم [[وضو]] و [[غسل]] به تیمم، از قاعده [[نفی حرج]] برخاسته که در ادامه آیه آمده است: [[خداوند]] میخواهد [[نمازگزاران]] را به [[پاکی]] برساند؛ نه آنکه تکلیفی دشوار بر عهده [[مکلفان]] گذارد: {{متن قرآن|مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ}}.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref> | ||
===نماز مسافر=== | ===نماز مسافر=== | ||
خط ۲۰۶: | خط ۲۰۵: | ||
[[رده:سفر در قرآن]] | [[رده:سفر در قرآن]] | ||