پرش به محتوا

سنگ‌دلی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
جز
خط ۳: خط ۳:


==مقدمه==
==مقدمه==
*در اصطلاح اخلاقیان، "سنگدل" به کسی گفته می‌شود که از قلبی سخت و غیر [[رؤوف]] برخوردار است. این [[قلب]] را از آنجا که همچون سنگ بوده [[رحمت]] را در آن راهی نیست، به این صفت خوانده‌اند: {{متن قرآن| وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ}}<ref>« اگر درشتخویی سنگدل می‌بودی از دورت می‌پراکندند» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>.
*در اصطلاح اخلاقیان، "سنگدل" به کسی گفته می‌شود که از قلبی سخت و غیر [[رؤوف]] برخوردار است. این [[قلب]] را از آنجا که همچون سنگ بوده [[رحمت]] را در آن راهی نیست، به این صفت خوانده‌اند: {{متن قرآن| وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ}}<ref>«اگر درشتخویی سنگدل می‌بودی از دورت می‌پراکندند» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>.
*همچنین برای قلبی که پذیرای [[حق]] نبوده از آن استنکاف می‌نماید نیز، همین اصطلاح به‌ کار رفته است. این صفت از توابع صفت تنگی سینه بوده، [[آدمی]] را به [[مخالفت]] با [[حقیقت]] وامی‌دارد. سنگ‌دلان اگر گاه گاهی نیز [[حقیقت]] را بپذیرند، تنها با [[سختی]] بسیار موفّق به آن خواهند شد. [[تنگ‌نظری]]، سرسختی و تندخوئی، در شمار دیگر زمینه‌ها و نتائج این صفت [[رذیلت]] است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۲.</ref>.
*همچنین برای قلبی که پذیرای [[حق]] نبوده از آن استنکاف می‌نماید نیز، همین اصطلاح به‌ کار رفته است. این صفت از توابع صفت تنگی سینه بوده، [[آدمی]] را به [[مخالفت]] با [[حقیقت]] وامی‌دارد. سنگ‌دلان اگر گاه گاهی نیز [[حقیقت]] را بپذیرند، تنها با [[سختی]] بسیار موفّق به آن خواهند شد. [[تنگ‌نظری]]، سرسختی و تندخوئی، در شمار دیگر زمینه‌ها و نتائج این صفت [[رذیلت]] است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۲.</ref>.
*از این رو، روشن می‌شود که سخت‌دلی در مقابل شرح صدر و [[رحمت]] قرار داشته، [[قلب]] را از پذیرش [[نور هدایت]] باز می‌دارد. [[حضرت حق]] در این زمینه با تهدید آشکار می‌فرماید: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref>. و باز می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته می‌دارد گویی به آسمان فرا می‌رود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref>، تا در [[جان]] [[مؤمنان]] [[رسوخ]] نماید که این [[رذیلت]] در شمار قبیح‌ترین [[رذائل اخلاقی]] بوده، بر آنان است که در پیراستن خود از آن بکوشند. کلمه "ویل" در این [[آیه]]، نشانگر عذابی است که بر آن مترتّب می‌شود؛ و فراتر از آن، ادامه [[آیه]] است که سخت‌دلان را همچون [[کافران]] و [[مشرکان]]، به نوعی برخوردار از نجاست روحی معرّفی می‌فرماید: {{متن قرآن| كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۳.</ref>.
*از این رو، روشن می‌شود که سخت‌دلی در مقابل شرح صدر و [[رحمت]] قرار داشته، [[قلب]] را از پذیرش [[نور هدایت]] باز می‌دارد. [[حضرت حق]] در این زمینه با تهدید آشکار می‌فرماید: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref>. و باز می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته می‌دارد گویی به آسمان فرا می‌رود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref>، تا در [[جان]] [[مؤمنان]] [[رسوخ]] نماید که این [[رذیلت]] در شمار قبیح‌ترین [[رذائل اخلاقی]] بوده، بر آنان است که در پیراستن خود از آن بکوشند. کلمه "ویل" در این [[آیه]]، نشانگر عذابی است که بر آن مترتّب می‌شود؛ و فراتر از آن، ادامه [[آیه]] است که سخت‌دلان را همچون [[کافران]] و [[مشرکان]]، به نوعی برخوردار از نجاست روحی معرّفی می‌فرماید: {{متن قرآن| كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۳.</ref>.
خط ۱۰: خط ۱۰:
==مراتب سنگ‌دلی==
==مراتب سنگ‌دلی==
*این [[رذیلت]] سهمگین را نیز مراتبی است:
*این [[رذیلت]] سهمگین را نیز مراتبی است:
#[[صاحب]] این ملکه، ترک [[واجبات]] و انجام محرّمات را سبک شمرده اندک اندک به [[انکار]] [[شریعت]] و [[کفر]] گراید: {{متن قرآن|ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ}}<ref>«سپس سرانجام آنان که بدی کردند بدی بود، برای آنکه آیات خداوند را دروغ شمردند» سوره روم، آیه ۱۰.</ref>. در این حالت، [[انذار]] او از [[قیامت]] و [[عذاب الهی]] هیچ اثری بر [[دل]] سنگین او نخواهد داشت: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمی‌آورند خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۶-۷.</ref>. این حالت [[قلب]]، با چندین اسم خوانده می‌شود، ختم، طبع، رین، زیغ و [[قساوت]]، در این شمار است؛ که به صورت‌های گوناگون در [[قرآن کریم]] به کار رفته است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۳-۲۱۴.</ref>.
# [[صاحب]] این ملکه، ترک [[واجبات]] و انجام محرّمات را سبک شمرده اندک اندک به [[انکار]] [[شریعت]] و [[کفر]] گراید: {{متن قرآن|ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ}}<ref>«سپس سرانجام آنان که بدی کردند بدی بود، برای آنکه آیات خداوند را دروغ شمردند» سوره روم، آیه ۱۰.</ref>. در این حالت، [[انذار]] او از [[قیامت]] و [[عذاب الهی]] هیچ اثری بر [[دل]] سنگین او نخواهد داشت: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمی‌آورند خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۶-۷.</ref>. این حالت [[قلب]]، با چندین اسم خوانده می‌شود، ختم، طبع، رین، زیغ و [[قساوت]]، در این شمار است؛ که به صورت‌های گوناگون در [[قرآن کریم]] به کار رفته است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۳-۲۱۴.</ref>.
#[[موعظه]] در [[قلب]] کارگر نیفتد، و از درد دیگران به درد نیاید، و به امور [[مسلمین]] ۔ بلکه هم نوع خود - اهتمام نورزد، و از پرداخت [[حقوق]] [[مالی]] [[واجب]] خود سر باز زند. این مرتبه هرچند همچون مرتبه پیشین نیست، امّا از بسیاری از [[آیات]] و [[روایات]] می‌توان استفاده نمود که بالأخره [[صاحب]] خود را از دائره [[اسلام]] خارج خواهد نمود. به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>« و وای بر مشرکان! همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۶-۷.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرمایند: "هر کس که سر لوحه [[زندگی]] او اهتمام به امور [[مسلمانان]] نباشد، [[مسلمان]] نیست؛ و هرکس صدای کسی را بشنود که از [[مسلمانان]] [[یاری]] می‌خواهد امّا به یاریش نشتابد، [[مسلمان]] نیست" <ref>{{متن حدیث| مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۶۴.</ref>؛ [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده‌اند: "هفت [[حقّ]] است که [[مسلمانان]] به صورت [[واجب]] برگردن یکدیگر دارند ... آسان‌ترین آن [[حقوق]] آن است، که آنچه برای خود می‌پسندی برای دیگری نیز بپسندی، و آنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگری نیز نپسندی" <ref>{{متن حدیث| سَبْعُ حُقُوقٍ وَاجِبَاتٍ ... أَيْسَرُ حَقٍّ مِنْهَا أَنْ تُحِبَّ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ تَكْرَهَ لَهُ مَا تَكْرَهُ لِنَفْسِكَ‌}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۶۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۴-۲۱۵.</ref>.
# [[موعظه]] در [[قلب]] کارگر نیفتد، و از درد دیگران به درد نیاید، و به امور [[مسلمین]] ۔ بلکه هم نوع خود - اهتمام نورزد، و از پرداخت [[حقوق]] [[مالی]] [[واجب]] خود سر باز زند. این مرتبه هرچند همچون مرتبه پیشین نیست، امّا از بسیاری از [[آیات]] و [[روایات]] می‌توان استفاده نمود که بالأخره [[صاحب]] خود را از دائره [[اسلام]] خارج خواهد نمود. به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«و وای بر مشرکان! همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۶-۷.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرمایند: "هر کس که سر لوحه [[زندگی]] او اهتمام به امور [[مسلمانان]] نباشد، [[مسلمان]] نیست؛ و هرکس صدای کسی را بشنود که از [[مسلمانان]] [[یاری]] می‌خواهد امّا به یاریش نشتابد، [[مسلمان]] نیست" <ref>{{متن حدیث| مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۶۴.</ref>؛ [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده‌اند: "هفت [[حقّ]] است که [[مسلمانان]] به صورت [[واجب]] برگردن یکدیگر دارند ... آسان‌ترین آن [[حقوق]] آن است، که آنچه برای خود می‌پسندی برای دیگری نیز بپسندی، و آنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگری نیز نپسندی" <ref>{{متن حدیث| سَبْعُ حُقُوقٍ وَاجِبَاتٍ ... أَيْسَرُ حَقٍّ مِنْهَا أَنْ تُحِبَّ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ تَكْرَهَ لَهُ مَا تَكْرَهُ لِنَفْسِكَ‌}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۶۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۴-۲۱۵.</ref>.
#از آنچه موجب توهین به دیگران است لذّت برَد. زدن، کشتن و توهین به دیگران، در این شمار است که سنگ‌دلان مانند گربه‌ای که از [[آزار]] موشی ضعیف لذّت می‌برد، از انجام آن لذّت می‌برند. [[حضرت حق]] در اشاره به اینان فرموده است: {{متن قرآن|قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق آن آتش پرهیزم آنگاه که کنار آن نشسته بودند و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند» سوره بروج، آیه ۴-۸.</ref>. این [[آیات]] به خوبی [[شهادت]] می‌دهد که [[اصحاب]] اُخدود، به‌واسطه ملکه سنگدلی، از [[سوزاندن]] [[مؤمنان]] لذّت برده به تماشای آن می‌نشستند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۵.</ref>.
#از آنچه موجب توهین به دیگران است لذّت برَد. زدن، کشتن و توهین به دیگران، در این شمار است که سنگ‌دلان مانند گربه‌ای که از [[آزار]] موشی ضعیف لذّت می‌برد، از انجام آن لذّت می‌برند. [[حضرت حق]] در اشاره به اینان فرموده است: {{متن قرآن|قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق آن آتش پرهیزم آنگاه که کنار آن نشسته بودند و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند» سوره بروج، آیه ۴-۸.</ref>. این [[آیات]] به خوبی [[شهادت]] می‌دهد که [[اصحاب]] اُخدود، به‌واسطه ملکه سنگدلی، از [[سوزاندن]] [[مؤمنان]] لذّت برده به تماشای آن می‌نشستند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۵.</ref>.


خط ۲۰: خط ۲۰:
*از این رو، فروافتادن در [[گناهان]] به سنگدلی، و سنگدلی به مفاسدی دیگر حتّی [[کفر]] و [[قتل]] [[پیامبران الهی]]، منجر خواهد شد: {{متن قرآن|وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! هرگز یک (رنگ) خوراک را برنمی‌تابیم به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه زمین می‌رویاند، از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز، بر آورد. او گفت: آیا چیز پست‌تر را به جای چیز بهتر می‌خواهید؟» سوره بقره، آیه ۶۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۶.</ref>.
*از این رو، فروافتادن در [[گناهان]] به سنگدلی، و سنگدلی به مفاسدی دیگر حتّی [[کفر]] و [[قتل]] [[پیامبران الهی]]، منجر خواهد شد: {{متن قرآن|وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! هرگز یک (رنگ) خوراک را برنمی‌تابیم به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه زمین می‌رویاند، از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز، بر آورد. او گفت: آیا چیز پست‌تر را به جای چیز بهتر می‌خواهید؟» سوره بقره، آیه ۶۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۶.</ref>.
===[[غفلت]] از [[یاد خدا]]===
===[[غفلت]] از [[یاد خدا]]===
*[[غفلت]] از [[یاد خدا]] به‌ویژه ترک [[نماز]] - که [[خداوند]] آن را یاد بزرگ نامیده است- نیز، موجب سنگدلی خواهد شد: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۶.</ref>.
* [[غفلت]] از [[یاد خدا]] به‌ویژه ترک [[نماز]] - که [[خداوند]] آن را یاد بزرگ نامیده است- نیز، موجب سنگدلی خواهد شد: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۶.</ref>.
===[[فرورفتن]] در [[دنیا]]===
===[[فرورفتن]] در [[دنیا]]===
*فرو افتادن در خواست‌های نفسانی و آرزوهای بلند دنیائی و سر در پی مادّیات نهادن نیز، سرانجامی این‌گونه خواهد داشت، که [[مفاسد]] دیگر همچون [[غفلت]] از [[آخرت]] نیز از آن پدید خواهد آمد: {{متن قرآن|فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«اما روزگار بر آنان به درازا کشید و دل‌هاشان سخت شد و بسیاری از آنان بزهکار بودند؟» سوره حدید، آیه ۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۷.</ref>.
*فرو افتادن در خواست‌های نفسانی و آرزوهای بلند دنیائی و سر در پی مادّیات نهادن نیز، سرانجامی این‌گونه خواهد داشت، که [[مفاسد]] دیگر همچون [[غفلت]] از [[آخرت]] نیز از آن پدید خواهد آمد: {{متن قرآن|فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«اما روزگار بر آنان به درازا کشید و دل‌هاشان سخت شد و بسیاری از آنان بزهکار بودند؟» سوره حدید، آیه ۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۷.</ref>.
خط ۲۷: خط ۲۷:
*همانگونه که عللی چند موجب پیدایش این [[رذیلت اخلاقی]] می‌گردد، عللی دیگر نیز به رفع آن از [[نفس]] و پاکسازی [[نفس]] از آن می‌انجامد. در اینجا به شماری از این [[علل]] اشاره می‌کنیم:
*همانگونه که عللی چند موجب پیدایش این [[رذیلت اخلاقی]] می‌گردد، عللی دیگر نیز به رفع آن از [[نفس]] و پاکسازی [[نفس]] از آن می‌انجامد. در اینجا به شماری از این [[علل]] اشاره می‌کنیم:
===[[توبه از گناه]]===
===[[توبه از گناه]]===
*[[گناهان]] [[آدمی]] هرچند بسیار باشد امّا، اگر کسی با رعایت شرائط واقعیِ [[توبه]]، به [[توبه]] از آنان پرداخت، سنگدلیش رفع شده جانش از شراب [[محبّت]] سرشار می‌شود: {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ}}<ref>«جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدی‌هایشان می‌گرداند» سوره فرقان، آیه ۷۰.</ref>.
* [[گناهان]] [[آدمی]] هرچند بسیار باشد امّا، اگر کسی با رعایت شرائط واقعیِ [[توبه]]، به [[توبه]] از آنان پرداخت، سنگدلیش رفع شده جانش از شراب [[محبّت]] سرشار می‌شود: {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ}}<ref>«جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدی‌هایشان می‌گرداند» سوره فرقان، آیه ۷۰.</ref>.
*پر واضح است که تبدیل [[گناهان]] به [[حسنات]]، تنها با رفع صفت سنگدلی که علّت پیدایش آن [[گناهان]] بوده است ممکن می‌باشد؛ از این رو نخست ظلمتِ سخت‌دلی به [[نور]] [[رحمت]] تبدیل می‌شود، و آنگاه [[گناهان]] حاصل از آن، به [[حسنات]] حاصل از این تبدیل می‌گردد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۷-۲۱۸.</ref>.
*پر واضح است که تبدیل [[گناهان]] به [[حسنات]]، تنها با رفع صفت سنگدلی که علّت پیدایش آن [[گناهان]] بوده است ممکن می‌باشد؛ از این رو نخست ظلمتِ سخت‌دلی به [[نور]] [[رحمت]] تبدیل می‌شود، و آنگاه [[گناهان]] حاصل از آن، به [[حسنات]] حاصل از این تبدیل می‌گردد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۷-۲۱۸.</ref>.
===ذکر [[حضرت حق]]===
===ذکر [[حضرت حق]]===
*تمامی مراتب ذکر : لفظی، قلبی و عملی، موجب می‌شود که [[آدمی]] از [[ظلمت]] سنگدلی [[بدر]] آمده به سوی بارگاه ربوبی توجّه یابد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید و او را پگاه و دیرگاه عصر به پاکی بستایید» سوره احزاب، آیه ۴۱-۴۲.</ref>.
*تمامی مراتب ذکر : لفظی، قلبی و عملی، موجب می‌شود که [[آدمی]] از [[ظلمت]] سنگدلی [[بدر]] آمده به سوی بارگاه ربوبی توجّه یابد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید و او را پگاه و دیرگاه عصر به پاکی بستایید» سوره احزاب، آیه ۴۱-۴۲.</ref>.
*[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند:"از مهم‌ترین چیزهائی که [[خداوند]] بر بندگانش [[واجب]] فرموده است، آن است که بسیار به یاد او باشند. منظورم آن نیست که تنها ذکر [[شریف]] {{عربی| سُبْحانَ‌ اللَّهِ‌ وَ الْحَمْدُلِلَّهِ‌ وَ لا الهَ الّااللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ}} را بسیار بگوید، هرچند این زیاد بر زبان آوردن این عبارت [[شریف]] نیز، در شمار ذکر خداست؛ بلکه منظورم آن است که [[خداوند]] را در مواقع برخورد با امور [[حلال]] و یا [[حرام]] به یاد آورَد، در این حال آنچه با آن مواجه شده اگر [[طاعت]] [[الهی]] است به آن بپردازد، و اگر [[گناه]] و [[حرام]] است آن را ترک نماید" <ref>{{متن حدیث| مِنْ أَشَدِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ ذِكْرُ اللَّهِ كَثِيراً ثُمَّ قَالَ لَا أَعْنِي سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ إِنْ كَانَ مِنْهُ وَ لَكِنْ ذِكْرَ اللَّهِ عِنْدَ مَا أَحَلَّ وَ حَرَّمَ فَإِنْ كَانَ طَاعَةً عَمِلَ بِهَا وَ إِنْ كَانَ مَعْصِيَةً تَرَكَهَا}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۸۰.</ref>.
* [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند:"از مهم‌ترین چیزهائی که [[خداوند]] بر بندگانش [[واجب]] فرموده است، آن است که بسیار به یاد او باشند. منظورم آن نیست که تنها ذکر [[شریف]] {{عربی| سُبْحانَ‌ اللَّهِ‌ وَ الْحَمْدُلِلَّهِ‌ وَ لا الهَ الّااللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ}} را بسیار بگوید، هرچند این زیاد بر زبان آوردن این عبارت [[شریف]] نیز، در شمار ذکر خداست؛ بلکه منظورم آن است که [[خداوند]] را در مواقع برخورد با امور [[حلال]] و یا [[حرام]] به یاد آورَد، در این حال آنچه با آن مواجه شده اگر [[طاعت]] [[الهی]] است به آن بپردازد، و اگر [[گناه]] و [[حرام]] است آن را ترک نماید" <ref>{{متن حدیث| مِنْ أَشَدِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ ذِكْرُ اللَّهِ كَثِيراً ثُمَّ قَالَ لَا أَعْنِي سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ إِنْ كَانَ مِنْهُ وَ لَكِنْ ذِكْرَ اللَّهِ عِنْدَ مَا أَحَلَّ وَ حَرَّمَ فَإِنْ كَانَ طَاعَةً عَمِلَ بِهَا وَ إِنْ كَانَ مَعْصِيَةً تَرَكَهَا}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۸۰.</ref>.
*در هر حال تمامی مراتب ذکر، [[جلاء قلب]] است؛ و از این رو همچون قانونی کلّی برای تمامی سالکان [[راه کمال]] توصیه شده است: {{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا}}<ref>«و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۸.</ref>.
*در هر حال تمامی مراتب ذکر، [[جلاء قلب]] است؛ و از این رو همچون قانونی کلّی برای تمامی سالکان [[راه کمال]] توصیه شده است: {{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا}}<ref>«و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۱۸.</ref>.
===انجام [[عبادات]]===
===انجام [[عبادات]]===
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش