شجاعت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
بدون خلاصۀ ویرایش |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = شجاعت | | موضوع مرتبط = شجاعت | ||
خط ۵۰: | خط ۴۹: | ||
# [[شجاعت]] در [[دفاع از عقیده]]: [[خداوند]] از [[ابراهیم]]{{ع}} و [[یاران]] او که در برابر [[دشمنان]] [[ایستادگی]] کرده و از عقیدۀ [[حق]] خویش [[دفاع]] کردند، به [[نیکی]] یاد کرده و آنان را الگویی [[نیکو]] برای [[مسلمانان]] در [[مبارزه]] با [[کافران]] و [[بتپرستان]] قرار داده است: {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا}}<ref>«بیگمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونهای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند میپرستید بیزاریم، شما را انکار میکنیم و میان ما و شما جاودانه دشمنی و کینه پدید آمده است» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref>. [[شجاعت]] از خصلتهای بارز [[ابراهیم]]{{ع}} بوده است، زیرا وی آشکارا به [[بتپرستی]] عمویش و دیگر [[بتپرستان]] قومش [[اعتراض]] کرد و آنان و پدرانشان را [[گمراه]] خواند و [[سوگند]] یاد کرد که بتهای آنان را خواهد [[شکست]]<ref>سوره انبیاء، آیه: ۵۲-۵۷. </ref>. [[رفتار]] ساحرانی را که در برابر [[فرعون]] به [[موسی]] [[ایمان]] آوردند و از [[تهدید]] به [[قطع]] [[دست]] و پا و به دار آویختن نترسیدند، نیز میتوان برخاسته از [[شجاعت]] آنان دانست<ref>سوره طه، آیه: ۷۰ – ۷۲. </ref>. | # [[شجاعت]] در [[دفاع از عقیده]]: [[خداوند]] از [[ابراهیم]]{{ع}} و [[یاران]] او که در برابر [[دشمنان]] [[ایستادگی]] کرده و از عقیدۀ [[حق]] خویش [[دفاع]] کردند، به [[نیکی]] یاد کرده و آنان را الگویی [[نیکو]] برای [[مسلمانان]] در [[مبارزه]] با [[کافران]] و [[بتپرستان]] قرار داده است: {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا}}<ref>«بیگمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونهای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند میپرستید بیزاریم، شما را انکار میکنیم و میان ما و شما جاودانه دشمنی و کینه پدید آمده است» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref>. [[شجاعت]] از خصلتهای بارز [[ابراهیم]]{{ع}} بوده است، زیرا وی آشکارا به [[بتپرستی]] عمویش و دیگر [[بتپرستان]] قومش [[اعتراض]] کرد و آنان و پدرانشان را [[گمراه]] خواند و [[سوگند]] یاد کرد که بتهای آنان را خواهد [[شکست]]<ref>سوره انبیاء، آیه: ۵۲-۵۷. </ref>. [[رفتار]] ساحرانی را که در برابر [[فرعون]] به [[موسی]] [[ایمان]] آوردند و از [[تهدید]] به [[قطع]] [[دست]] و پا و به دار آویختن نترسیدند، نیز میتوان برخاسته از [[شجاعت]] آنان دانست<ref>سوره طه، آیه: ۷۰ – ۷۲. </ref>. | ||
# [[شجاعت]] در [[فرماندهی]]: [[شجاعت]] شرط [[فرماندهی]] است، در داستان [[بنی اسرائیل]] که از [[دشمن]] به تنگ آمده بودند و از پیامبرشان خواستند [[فرماندهی]] برای آنان [[انتخاب]] کند، [[پیامبر]] آنها برایشان [[طالوت]] را [[فرمانده]] قرار داد و [[علم]] و [[توانایی جسمی]] وی را دو [[دلیل]] عمده در [[گزینش]] او به [[فرماندهی]] [[بنیاسرائیل]] بیان کرد<ref>سوره بقره، آیه ۲۴۶-۲۴۷. </ref> [[مفسران]]، [[توانایی جسمی]] را [[شجاعت]] دانسته اند<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۶۱۲ - ۶۱۳؛ التفسیر الکبیر، ج۶، ص۵۰۵؛ مخزن العرفان، ج۲، ص۳۶۸. </ref>. | # [[شجاعت]] در [[فرماندهی]]: [[شجاعت]] شرط [[فرماندهی]] است، در داستان [[بنی اسرائیل]] که از [[دشمن]] به تنگ آمده بودند و از پیامبرشان خواستند [[فرماندهی]] برای آنان [[انتخاب]] کند، [[پیامبر]] آنها برایشان [[طالوت]] را [[فرمانده]] قرار داد و [[علم]] و [[توانایی جسمی]] وی را دو [[دلیل]] عمده در [[گزینش]] او به [[فرماندهی]] [[بنیاسرائیل]] بیان کرد<ref>سوره بقره، آیه ۲۴۶-۲۴۷. </ref> [[مفسران]]، [[توانایی جسمی]] را [[شجاعت]] دانسته اند<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۶۱۲ - ۶۱۳؛ التفسیر الکبیر، ج۶، ص۵۰۵؛ مخزن العرفان، ج۲، ص۳۶۸. </ref>. | ||
# [[شجاعت]] در [[تبلیغ دین]]: [[خداوند]] [[شجاعت]] در [[تبلیغ دین]] را امری [[پسندیده]] دانسته: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا}}<ref>«همان کسانی که پیامهای خداوند را میرسانند و از او میترسند و از هیچ کس جز خدا نمیترسند و حسابرسی را خداوند بسنده است» سوره احزاب، آیه ۳۹.</ref> و [[ترس]] از [[مردم]] را [[نهی]] کرده و به [[ترس]] از خویش [[فرمان]] داده است: {{متن قرآن|فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ}}<ref> | # [[شجاعت]] در [[تبلیغ دین]]: [[خداوند]] [[شجاعت]] در [[تبلیغ دین]] را امری [[پسندیده]] دانسته: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا}}<ref>«همان کسانی که پیامهای خداوند را میرسانند و از او میترسند و از هیچ کس جز خدا نمیترسند و حسابرسی را خداوند بسنده است» سوره احزاب، آیه ۳۹.</ref> و [[ترس]] از [[مردم]] را [[نهی]] کرده و به [[ترس]] از خویش [[فرمان]] داده است: {{متن قرآن|فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ}}<ref>«پس، از مردم نهراسيد و از من بهراسيد» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref>. [[شجاعت]] در [[تبلیغ دین]]، [[وصف]] همه [[پیامبران]] بوده و آنان در [[تبلیغ دین]] از هیچکس جز [[خدا]] نمیترسیدند<ref>نک: التبیان، ج۸، ص۳۴۵ - ۳۴۶؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۶؛ مخزن العرفان، ج۱۰، ص۲۳۴. </ref>. | ||
# [[شجاعت]] در عمل به [[دین]]: عمل به [[وظایف دینی]] در جامعهای که بیشتر افراد آن با انجام دادن [[امور دینی]] مخالفاند و در جهت نابودی [[دین]] تلاش میکنند، اقدامی شجاعانه است، لذا [[قرآن]] کسانی را که به [[وظایف دینی]] خویش عمل میکنند و افرادی را که در جهت بقای [[دین]] خود میکوشند و از [[سرزنش]] کسی نمیهراسند ستوده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد میکنند و از سرزنش سرزنشگری نمیهراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانى مى دارد و خداوند نعمت گسترى داناست» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>. برخورد [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با کارهای [[قریش]] از موارد [[شجاعت]] در [[عمل به وظیفه]] شرعیاند؛ مانند اینکه [[زینب]] را که اشرافزاده بود به [[عقد]] بندهای درآورد و نیز ازدواجش با [[زینب]] [[همسر]] مطلّقه [[فرزند]] خوانده خود که میتوانست واکنش [[مسلمانان]] را در پی داشته باشد<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۴؛ البرهان، ج۴، ص۴۷۲ – ۴۷۳. </ref>.<ref>ر.ک: [[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[شجاعت ۲ (مقاله)|مقاله «شجاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref> | # [[شجاعت]] در عمل به [[دین]]: عمل به [[وظایف دینی]] در جامعهای که بیشتر افراد آن با انجام دادن [[امور دینی]] مخالفاند و در جهت نابودی [[دین]] تلاش میکنند، اقدامی شجاعانه است، لذا [[قرآن]] کسانی را که به [[وظایف دینی]] خویش عمل میکنند و افرادی را که در جهت بقای [[دین]] خود میکوشند و از [[سرزنش]] کسی نمیهراسند ستوده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد میکنند و از سرزنش سرزنشگری نمیهراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانى مى دارد و خداوند نعمت گسترى داناست» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>. برخورد [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با کارهای [[قریش]] از موارد [[شجاعت]] در [[عمل به وظیفه]] شرعیاند؛ مانند اینکه [[زینب]] را که اشرافزاده بود به [[عقد]] بندهای درآورد و نیز ازدواجش با [[زینب]] [[همسر]] مطلّقه [[فرزند]] خوانده خود که میتوانست واکنش [[مسلمانان]] را در پی داشته باشد<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۴؛ البرهان، ج۴، ص۴۷۲ – ۴۷۳. </ref>.<ref>ر.ک: [[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[شجاعت ۲ (مقاله)|مقاله «شجاعت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref> | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۰۹: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:شجاعت]] | [[رده:شجاعت]] | ||
[[رده:فضایل اخلاقی]] | [[رده:فضایل اخلاقی]] |