شهوات: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==امور بازدارنده از شهوات== | ==امور بازدارنده از شهوات== | ||
===[[عقل]] === | ===[[عقل]] === | ||
*که [[حجت]] درونی و [[پیامبر باطنی]] و [[ودیعه]] [[الهی]] در [[انسان]] است. [[عقل]] نه تنها [[انسان]] را از انجام ناشایستها باز میدارد، که او را از [[گرایش]] به محرّمات نیز منع مینماید. از همین روست که در [[آیات]] بسیاری از [[قرآن کریم]]، به گونههای متفاوت به [[پیروی]] از [[عقل]] [[دعوت]] شده است: {{متن قرآن|أَفَلَا یَتَفَکّرونَ}}، {{متن قرآن|أَفَلَا يَعْقِلُونَ}}<ref> | *که [[حجت]] درونی و [[پیامبر باطنی]] و [[ودیعه]] [[الهی]] در [[انسان]] است. [[عقل]] نه تنها [[انسان]] را از انجام ناشایستها باز میدارد، که او را از [[گرایش]] به محرّمات نیز منع مینماید. از همین روست که در [[آیات]] بسیاری از [[قرآن کریم]]، به گونههای متفاوت به [[پیروی]] از [[عقل]] [[دعوت]] شده است: {{متن قرآن|أَفَلَا یَتَفَکّرونَ}}، {{متن قرآن|أَفَلَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«پس آیا نمیاندیشند؟» سوره یس، آیه ۶۸.</ref>، {{متن قرآن|أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ}}<ref>«آیا به قرآن نیک نمیاندیشند» سوره نساء، آیه ۸۲.</ref> و... | ||
*از همین روست که [[خداوند]]، به کسانی که سر از تبعیّت [[عقل]] نپیچیدهاند، [[بشارت]] به جنّت داده است: {{متن قرآن| فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref> | *از همین روست که [[خداوند]]، به کسانی که سر از تبعیّت [[عقل]] نپیچیدهاند، [[بشارت]] به جنّت داده است: {{متن قرآن| فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«پس به بندگان من مژده بده! * کسانی که گفتار را میشنوند آنگاه از بهترین آن پیروی میکنند، آنانند که خداوند راهنماییشان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.</ref>. | ||
*و باز از [[دوزخیان]] حکایت فرموده که تنها چون سَر در پای [[عقل]] ننهادهاند، روی در جهنّم گذاردهاند: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«و میگویند: اگر ما سخن نیوش یا خردورز میبودیم در زمره دوزخیان نبودیم» سوره ملک، آیه ۱۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۷۷-۲۷۸.</ref>. | *و باز از [[دوزخیان]] حکایت فرموده که تنها چون سَر در پای [[عقل]] ننهادهاند، روی در جهنّم گذاردهاند: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«و میگویند: اگر ما سخن نیوش یا خردورز میبودیم در زمره دوزخیان نبودیم» سوره ملک، آیه ۱۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۷۷-۲۷۸.</ref>. | ||
===[[علم]]=== | ===[[علم]]=== | ||
*[[دانش]]، [[انسان]] دانشمند را بواسطه آنکه نسبت به مفاسدِ رذائل، [[آگاهی]] یافته است، از تبعیّت آن باز میدارد. سخن منسوب به [[افلاطون]]: "گسترش [[رذائل اخلاقی]] در [[جامعه]]، نشان از [[جهل]] [[مردم]] آن [[جامعه]] دارد؛ چرا که اگر از [[مفاسد]] آن [[آگاه]] بودند هرگز تن به آن نمیدادند" نیز، بر همین اساس [[استوار]] شده است. | * [[دانش]]، [[انسان]] دانشمند را بواسطه آنکه نسبت به مفاسدِ رذائل، [[آگاهی]] یافته است، از تبعیّت آن باز میدارد. سخن منسوب به [[افلاطون]]: "گسترش [[رذائل اخلاقی]] در [[جامعه]]، نشان از [[جهل]] [[مردم]] آن [[جامعه]] دارد؛ چرا که اگر از [[مفاسد]] آن [[آگاه]] بودند هرگز تن به آن نمیدادند" نیز، بر همین اساس [[استوار]] شده است. | ||
*از همین روست که [[اسلام]] به [[سختی]] سر در پی [[تعلیم و تعلّم]] [[جامعه]] نهاده، و - همانگونه که پیش از این دیدیم - [[قرآن کریم]] [[آموزش و پرورش]] [[نفوس]] [[مردمان]] را، از اهداف نهائی [[خلقت]] و نیز بوجود آمدن [[ادیان]] دانسته است. [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا}}<ref>«خداوند است که هفت آسمان را و از زمین همانند آنها را آفریده است. فرمان (وی) میان آنها فرود میآید تا بدانید که خداوند بر هر کاری تواناست و اینکه دانش خداوند فراگیر همه چیز است» سوره طلاق، آیه ۱۲.</ref>. و باز میفرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۷۸-۲۷۹.</ref>. | *از همین روست که [[اسلام]] به [[سختی]] سر در پی [[تعلیم و تعلّم]] [[جامعه]] نهاده، و - همانگونه که پیش از این دیدیم - [[قرآن کریم]] [[آموزش و پرورش]] [[نفوس]] [[مردمان]] را، از اهداف نهائی [[خلقت]] و نیز بوجود آمدن [[ادیان]] دانسته است. [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا}}<ref>«خداوند است که هفت آسمان را و از زمین همانند آنها را آفریده است. فرمان (وی) میان آنها فرود میآید تا بدانید که خداوند بر هر کاری تواناست و اینکه دانش خداوند فراگیر همه چیز است» سوره طلاق، آیه ۱۲.</ref>. و باز میفرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۷۸-۲۷۹.</ref>. | ||
===[[نفس]] لوّامه=== | ===[[نفس]] لوّامه=== | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
این بحث سخت دراز دامن است، از اینرو پس از این به تفصیل به آن خواهیم پرداخت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۸۰.</ref>. | این بحث سخت دراز دامن است، از اینرو پس از این به تفصیل به آن خواهیم پرداخت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۸۰.</ref>. | ||
===[[ایمان]] [[عقلی]]=== | ===[[ایمان]] [[عقلی]]=== | ||
*[[ایمان]] [[عقلی]]، عبارت از مجموعه معارفی است که [[عقل]] انسانی به آن [[یقین]] پیدا میکند. [[معارف]] مربوط به مبدأ، [[معاد]]، [[نبوّت]]، [[امامت]] و... در این شمار است. [[قرآن کریم]] به این مجموعه، عنوان عامّ "[[اسلام]]" را اطلاق فرموده است: {{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ}}<ref>«تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید بلکه بگویید: اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در دلهایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمیکند که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>. پر واضح است که ایمانهای عموم [[مردم]]، از همین نوع میباشد. | * [[ایمان]] [[عقلی]]، عبارت از مجموعه معارفی است که [[عقل]] انسانی به آن [[یقین]] پیدا میکند. [[معارف]] مربوط به مبدأ، [[معاد]]، [[نبوّت]]، [[امامت]] و... در این شمار است. [[قرآن کریم]] به این مجموعه، عنوان عامّ "[[اسلام]]" را اطلاق فرموده است: {{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ}}<ref>«تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید بلکه بگویید: اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در دلهایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمیکند که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>. پر واضح است که ایمانهای عموم [[مردم]]، از همین نوع میباشد. | ||
*این گونه از [[ایمان]] نیز، بدون تردید [[آدمی]] را از [[مخالفت]] [[اوامر الهی]] باز میدارد. [[وحی الهی]] به روشنی در این زمنیه دلالت مینماید، که حتّی [[گمان]] به وجود [[معاد]] – و نه [[یقین]] به آن -، [[انسان]] را از فروافتادن در دامن منهیّات باز میدارد: {{متن قرآن|وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ * الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ * وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ * أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ * لِيَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«وای بر کمفروشان! * آنان که چون از مردم پیمانه گیرند تمام پیمایند * و چون پیمانه دهند یا وزن کنند کم نهند * آیا آنان نمیدانند که برانگیخته خواهند شد * در روزی | *این گونه از [[ایمان]] نیز، بدون تردید [[آدمی]] را از [[مخالفت]] [[اوامر الهی]] باز میدارد. [[وحی الهی]] به روشنی در این زمنیه دلالت مینماید، که حتّی [[گمان]] به وجود [[معاد]] – و نه [[یقین]] به آن -، [[انسان]] را از فروافتادن در دامن منهیّات باز میدارد: {{متن قرآن|وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ * الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ * وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ * أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ * لِيَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«وای بر کمفروشان! * آنان که چون از مردم پیمانه گیرند تمام پیمایند * و چون پیمانه دهند یا وزن کنند کم نهند * آیا آنان نمیدانند که برانگیخته خواهند شد * در روزی بزرگ» سوره مطففین، آیه ۱-۵.</ref>. | ||
*از همین روست که بیشتر آنان که گه گاه در دادگاهها به مجازات میرسند، و نیز آنان که در زندانها روز را به شب و شب را به روز میرسانند، در شمار کسانی هستند که [[اعتقادی]] به مبدء و [[معاد]] [[آفرینش]] ندارند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۸۱.</ref>. | *از همین روست که بیشتر آنان که گه گاه در دادگاهها به مجازات میرسند، و نیز آنان که در زندانها روز را به شب و شب را به روز میرسانند، در شمار کسانی هستند که [[اعتقادی]] به مبدء و [[معاد]] [[آفرینش]] ندارند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۸۱.</ref>. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: شهوات]] | [[رده: شهوات]] |