پرش به محتوا

عام الوفود در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته ==↵↵==' به '==')
خط ۱۲: خط ۱۲:
==زمان و علت ورود وفود به [[مدینه]]==
==زمان و علت ورود وفود به [[مدینه]]==
*عمده منابع، زمان ورود این هیئت‌ها را به [[مدینه]]، پس از مراجعت [[رسول خدا]]{{صل}} از [[تبوک]] دانسته‌اند. [[ابن هشام]] می‌نویسد: "پس از [[فتح مکه]] و مراجعت [[پیامبر]] از [[تبوک]] و [[اسلام]] [[مردم]] [[طائف]] ([[قبیله]] [[ثقیف]])، [[نمایندگان]] و برگزیدگان [[عرب]] از مناطق مختلف بر [[پیامبر خاتم]]{{صل}} وارد شدند"<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۵۹.</ref>.
*عمده منابع، زمان ورود این هیئت‌ها را به [[مدینه]]، پس از مراجعت [[رسول خدا]]{{صل}} از [[تبوک]] دانسته‌اند. [[ابن هشام]] می‌نویسد: "پس از [[فتح مکه]] و مراجعت [[پیامبر]] از [[تبوک]] و [[اسلام]] [[مردم]] [[طائف]] ([[قبیله]] [[ثقیف]])، [[نمایندگان]] و برگزیدگان [[عرب]] از مناطق مختلف بر [[پیامبر خاتم]]{{صل}} وارد شدند"<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۵۹.</ref>.
*[[طبرسی]] نیز می‌نویسد: "وقتی [[قبیله]] [[ثقیف]] [[اسلام]] آوردند، وفود [[عرب]] به محضر [[پیامبر]]{{صل}} آمدند و در [[دین خدا]] داخل شدند"<ref>شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۵۰.</ref>.
* [[طبرسی]] نیز می‌نویسد: "وقتی [[قبیله]] [[ثقیف]] [[اسلام]] آوردند، وفود [[عرب]] به محضر [[پیامبر]]{{صل}} آمدند و در [[دین خدا]] داخل شدند"<ref>شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۵۰.</ref>.
*به نظر می‌رسد این گروه‌ها پس از [[شکست]] [[قریش]] از [[رسول اکرم]] در [[فتح مکه]] و [[اسلام]] این [[قبیله]]، متوجه شدند که توان مقابله با [[پیغمبر]]{{صل}} و [[مسلمانان]] را ندارند؛ از این رو به حضور [[پیامبر]]{{صل}} رسیدند و اظهار [[اسلام]] کردند. در منابع آمده است: "[[اعراب]] تا این زمان نگران کار [[قریش]] بودند و [[منتظر]] بودند ببینند کار آنان با [[پیغمبر]] به کجا می‌انجامد. پس از [[فتح مکه]] و [[تسلیم شدن]] [[قریش]] (قبیله‌ای که در میان [[عرب]] [[مقام رهبری]] و [[سیادت]] را داشتند)، دریافتند که نیروی [[جنگ]] با [[رسول خدا]]{{صل}} را ندارند؛ از این رو [[دین اسلام]] را پذیرفتند و به آن گرویدند"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۵۹-۵۶۰؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال والأموال و الحفدة و امتاع، ج۲، ص۸۹.</ref>.
*به نظر می‌رسد این گروه‌ها پس از [[شکست]] [[قریش]] از [[رسول اکرم]] در [[فتح مکه]] و [[اسلام]] این [[قبیله]]، متوجه شدند که توان مقابله با [[پیغمبر]]{{صل}} و [[مسلمانان]] را ندارند؛ از این رو به حضور [[پیامبر]]{{صل}} رسیدند و اظهار [[اسلام]] کردند. در منابع آمده است: "[[اعراب]] تا این زمان نگران کار [[قریش]] بودند و [[منتظر]] بودند ببینند کار آنان با [[پیغمبر]] به کجا می‌انجامد. پس از [[فتح مکه]] و [[تسلیم شدن]] [[قریش]] (قبیله‌ای که در میان [[عرب]] [[مقام رهبری]] و [[سیادت]] را داشتند)، دریافتند که نیروی [[جنگ]] با [[رسول خدا]]{{صل}} را ندارند؛ از این رو [[دین اسلام]] را پذیرفتند و به آن گرویدند"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۵۹-۵۶۰؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال والأموال و الحفدة و امتاع، ج۲، ص۸۹.</ref>.
*بنا به [[نقلی]] [[سوره فتح]] در همین باره نازل شده است<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۶۰؛ واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ص۴۹۷؛ بنا به نقل عمده مفسران نزول سوره فتح بعد از صلح حدیبیه بوده است.</ref>. برخی از [[قبایل]] هم وقتی می‌دیدند سایر [[قبایل]]، گروه‌هایی را به محضر [[حضرت]] می‌فرستند و [[اسلام]] می‌آوردند، [[تشویق]] می‌شدند که [[اسلام]] بیاورند. برخی از افراد [[قبیله]] غسان می‌گفتند: "آیا باید بدترین [[عرب]] باشیم، ما به همین [[دلیل]] به حضور [[پیامبر]] رسیدیم، [[مسلمان]] شدیم و او را [[تصدیق]] کردیم"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۵۵.</ref>. محلی که این گروه‌ها عمدتاً در آن محل با [[پیامبر]] [[دیدار]] می‌کردند، [[مسجد النبی]] و در کنار "ستون وفود" بوده است<ref>حمیدرضا شیخی، فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص۴۳.</ref>.
*بنا به [[نقلی]] [[سوره فتح]] در همین باره نازل شده است<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۶۰؛ واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ص۴۹۷؛ بنا به نقل عمده مفسران نزول سوره فتح بعد از صلح حدیبیه بوده است.</ref>. برخی از [[قبایل]] هم وقتی می‌دیدند سایر [[قبایل]]، گروه‌هایی را به محضر [[حضرت]] می‌فرستند و [[اسلام]] می‌آوردند، [[تشویق]] می‌شدند که [[اسلام]] بیاورند. برخی از افراد [[قبیله]] غسان می‌گفتند: "آیا باید بدترین [[عرب]] باشیم، ما به همین [[دلیل]] به حضور [[پیامبر]] رسیدیم، [[مسلمان]] شدیم و او را [[تصدیق]] کردیم"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۵۵.</ref>. محلی که این گروه‌ها عمدتاً در آن محل با [[پیامبر]] [[دیدار]] می‌کردند، [[مسجد النبی]] و در کنار "ستون وفود" بوده است<ref>حمیدرضا شیخی، فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص۴۳.</ref>.
*[[ابن‌سعد]] تعداد این هیئت‌ها را بیش از ۷۰ گروه دانسته و به حضور آنها در [[مدینه]] و گفتگوهای آنها با [[پیامبر]]{{صل}} اشاره کرده است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۲-۲۶۹.</ref>. صالحی شامی، به بیش از ۹۰ گروه از این گروهها اشاره کرده است<ref>محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی والرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۱۸-۲۲.</ref>.
* [[ابن‌سعد]] تعداد این هیئت‌ها را بیش از ۷۰ گروه دانسته و به حضور آنها در [[مدینه]] و گفتگوهای آنها با [[پیامبر]]{{صل}} اشاره کرده است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۲-۲۶۹.</ref>. صالحی شامی، به بیش از ۹۰ گروه از این گروهها اشاره کرده است<ref>محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی والرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۱۸-۲۲.</ref>.
*قبل از اینکه به تعدادی از این گروه‌ها اشاره کنیم بد نیست این نکته را هم متذکر شویم که [[رسول خدا]]{{صل}} معمولاً به همهی افرادی که از گروه‌های مختلف نزد ایشان می‌آمدند، هدایایی می‌دادند؛ برای نمونه، وقتی آن [[حضرت]] به [[نمایندگان]] "تجیب" هدایایی عطا کرد، از آنها پرسید: "آیا کسی از شما باقی مانده که جایزه (هدیه) نگرفته باشد؟" گفتند: "بله، [[نوجوانی]] که در کنار بارهای خود گذاشته‌ایم". [[پیامبر]]{{صل}} به اصحابش فرمود: "هدیه او را هم به اندازه دیگران پرداخت کنید"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۴۴.</ref>.
*قبل از اینکه به تعدادی از این گروه‌ها اشاره کنیم بد نیست این نکته را هم متذکر شویم که [[رسول خدا]]{{صل}} معمولاً به همهی افرادی که از گروه‌های مختلف نزد ایشان می‌آمدند، هدایایی می‌دادند؛ برای نمونه، وقتی آن [[حضرت]] به [[نمایندگان]] "تجیب" هدایایی عطا کرد، از آنها پرسید: "آیا کسی از شما باقی مانده که جایزه (هدیه) نگرفته باشد؟" گفتند: "بله، [[نوجوانی]] که در کنار بارهای خود گذاشته‌ایم". [[پیامبر]]{{صل}} به اصحابش فرمود: "هدیه او را هم به اندازه دیگران پرداخت کنید"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۴۴.</ref>.
*این وفدها جدای از گرفتن هدایا و... امانی از [[رسول خدا]]{{صل}} میگرفتند. این [[امان]] به آن معنا بود که [[قبیله]] مذکور، [[مسلمان]] شده و از [[حقوق]] [[مسلمانی]] برخوردار است؛ از این رو [[جامعه]] [[مسلمانان]] نباید به آنان حمله کند؛ بلکه باید در برابر [[تجاوز]] دیگران از آنها [[دفاع]] کند<ref>رسول جعفریان، سیره رسول خدا، ص۶۵۶.</ref>. با توجه به آنکه این [[قبایل]] نسبتاً زیادند، تنها به برخی از آنها اشاره می‌کنیم<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[وفود (مقاله)|وفود]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۸۰-۳۸۲.</ref>:
*این وفدها جدای از گرفتن هدایا و... امانی از [[رسول خدا]]{{صل}} میگرفتند. این [[امان]] به آن معنا بود که [[قبیله]] مذکور، [[مسلمان]] شده و از [[حقوق]] [[مسلمانی]] برخوردار است؛ از این رو [[جامعه]] [[مسلمانان]] نباید به آنان حمله کند؛ بلکه باید در برابر [[تجاوز]] دیگران از آنها [[دفاع]] کند<ref>رسول جعفریان، سیره رسول خدا، ص۶۵۶.</ref>. با توجه به آنکه این [[قبایل]] نسبتاً زیادند، تنها به برخی از آنها اشاره می‌کنیم<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[وفود (مقاله)|وفود]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۸۰-۳۸۲.</ref>:
خط ۲۱: خط ۲۱:
*از اولین قبایلی که به صورت رسمی، افرادی را به [[مدینه]] اعزام کردند، [[قبیله]] "[[ثقیف]]" بود. این [[قبیله]] مهم ساکن [[طائف]] بودند<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۶۰؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۵۰.</ref>. آنها ابتدا در برابر حمله [[رسول خدا]]{{صل}} به شهرشان [[مقاومت]] کردند؛ اما پس از چند [[ماه]]، چاره‌ای جز [[تسلیم]] نداشتند.
*از اولین قبایلی که به صورت رسمی، افرادی را به [[مدینه]] اعزام کردند، [[قبیله]] "[[ثقیف]]" بود. این [[قبیله]] مهم ساکن [[طائف]] بودند<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۶۰؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۵۰.</ref>. آنها ابتدا در برابر حمله [[رسول خدا]]{{صل}} به شهرشان [[مقاومت]] کردند؛ اما پس از چند [[ماه]]، چاره‌ای جز [[تسلیم]] نداشتند.
*در منابع آمده است: قبل از آمدن هیئتی از این [[قبیله]] به [[مدینه]]، ابتدا یک نفر از این [[قبیله]] به نام "[[عروه بن مسعود]]" نزد [[رسول اکرم]]{{صل}} آمد و [[مسلمان]] شد. او پیش [[قوم]] خویش رفت و آنها را به [[اسلام]] [[دعوت]] کرد؛ اما آنها همان‌گونه که [[پیامبر]]{{صل}} خبر داده بود، او را به [[شهادت]] رساندند <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۳۷.</ref>.
*در منابع آمده است: قبل از آمدن هیئتی از این [[قبیله]] به [[مدینه]]، ابتدا یک نفر از این [[قبیله]] به نام "[[عروه بن مسعود]]" نزد [[رسول اکرم]]{{صل}} آمد و [[مسلمان]] شد. او پیش [[قوم]] خویش رفت و آنها را به [[اسلام]] [[دعوت]] کرد؛ اما آنها همان‌گونه که [[پیامبر]]{{صل}} خبر داده بود، او را به [[شهادت]] رساندند <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۳۷.</ref>.
*[[خاتم انبیا]]{{صل}} درباره [[عروه بن مسعود]] فرمود: "او مثل [[صاحب]] [[یس]] است که [[قوم]] خویش را به [[خدا]] [[دعوت]] می‌کرد؛ ولی او را کشتند"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۳۷.</ref>.
* [[خاتم انبیا]]{{صل}} درباره [[عروه بن مسعود]] فرمود: "او مثل [[صاحب]] [[یس]] است که [[قوم]] خویش را به [[خدا]] [[دعوت]] می‌کرد؛ ولی او را کشتند"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۳۷.</ref>.
*مدتی بعد هیئت نمایندگی این [[قبیله]]، [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} رسیدند و [[مسلمان]] شدند. آنها قبل از اینکه [[مسلمان]] شوند، از [[پیامبر]]{{صل}} درخواسته‌ایی داشتند و می‌خواستند که به آنها اجازه دهد [[بت]] آنها ویران نشود و [[نماز]] نخوانند که [[رسول اکرم]]{{صل}} موافقت نکرد. سپس از [[پیامبر]]{{صل}} خواستند آن [[حضرت]] با دست خویش بت‌های [[قبیله]] را نشکند. [[حضرت رسول]]{{صل}} با خواسته ایشان موافقت کرد و فرمود: "من خود فردی را می‌فرستم تا آن [[بت‌ها]] را بشکند"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۹۹.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[وفود (مقاله)|وفود]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۸۲.</ref>.
*مدتی بعد هیئت نمایندگی این [[قبیله]]، [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} رسیدند و [[مسلمان]] شدند. آنها قبل از اینکه [[مسلمان]] شوند، از [[پیامبر]]{{صل}} درخواسته‌ایی داشتند و می‌خواستند که به آنها اجازه دهد [[بت]] آنها ویران نشود و [[نماز]] نخوانند که [[رسول اکرم]]{{صل}} موافقت نکرد. سپس از [[پیامبر]]{{صل}} خواستند آن [[حضرت]] با دست خویش بت‌های [[قبیله]] را نشکند. [[حضرت رسول]]{{صل}} با خواسته ایشان موافقت کرد و فرمود: "من خود فردی را می‌فرستم تا آن [[بت‌ها]] را بشکند"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۹۹.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[وفود (مقاله)|وفود]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۸۲.</ref>.
===وفد [[بنی تمیم]]===
===وفد [[بنی تمیم]]===
خط ۵۳: خط ۵۳:
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[وفود (مقاله)|وفود]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[وفود (مقاله)|وفود]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']]
#[[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|'''مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|'''مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۵۹: خط ۵۹:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:عام الوفود]]
[[رده:عام الوفود]]
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش