پرش به محتوا

عجب در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...)
خط ۱۳: خط ۱۳:
*شاید به علّت آنکه این هردو [[رذیلت]] از مشابهت‌هائی چند برخوردارند، و در عین حال هر دو در شمار بدترین رذائل هستند، [[قرآن کریم]] این هر دو را یکسان یاد کرده و در کنار هم آورده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا}}<ref>«بی‌گمان خداوند کسی را که خودپسندی خویشتن‌ستای باشد دوست نمی‌دارد» سوره نساء، آیه ۳۶.</ref>
*شاید به علّت آنکه این هردو [[رذیلت]] از مشابهت‌هائی چند برخوردارند، و در عین حال هر دو در شمار بدترین رذائل هستند، [[قرآن کریم]] این هر دو را یکسان یاد کرده و در کنار هم آورده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا}}<ref>«بی‌گمان خداوند کسی را که خودپسندی خویشتن‌ستای باشد دوست نمی‌دارد» سوره نساء، آیه ۳۶.</ref>
*عُجب هرچند خود در شمار رذائل است، امّا رذائل دیگری را نیز به دنبال خود خواهد داشت، [[کبر]]، [[بخل]]، [[حسد]]، [[غضب]]، سرباززدن از پذیرش [[حق]]، [[لجاجت]]، [[غرور]]، [[مال]] و [[مقام]] [[دوستی]]، [[ریاء]]، [[تهمت]]، [[غیبت]]، تمسخر و [[استهزاء]] دیگران، در شمار رذائلی است که از پس این [[رذیلت]]، پدید می‌آید. سخن اخلاقیان که "عُجب تمامی درهای [[بهشت]] را بر روی [[انسان]] بسته، و تمامی درهای جهنّم را بر روی او باز می‌کند"، اشاره به همین مطلب دارد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۷۹-۱۸۰.</ref>.
*عُجب هرچند خود در شمار رذائل است، امّا رذائل دیگری را نیز به دنبال خود خواهد داشت، [[کبر]]، [[بخل]]، [[حسد]]، [[غضب]]، سرباززدن از پذیرش [[حق]]، [[لجاجت]]، [[غرور]]، [[مال]] و [[مقام]] [[دوستی]]، [[ریاء]]، [[تهمت]]، [[غیبت]]، تمسخر و [[استهزاء]] دیگران، در شمار رذائلی است که از پس این [[رذیلت]]، پدید می‌آید. سخن اخلاقیان که "عُجب تمامی درهای [[بهشت]] را بر روی [[انسان]] بسته، و تمامی درهای جهنّم را بر روی او باز می‌کند"، اشاره به همین مطلب دارد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۷۹-۱۸۰.</ref>.
*[[قرآن کریم]]، اینان را در شمار زیان‌کاران دانسته دست آنان را در [[قیامت]] تهی می‌داند؛ در آیه‌ای از [[آیات قرآن کریم]] بر این نکته سخت پافشاری شده است: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ آنان که کوشش‌هایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان می‌برند که نیکوکارند سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. هر چند این [[آیه]] در [[مقام]] مذمّت جاهلانی است که از [[جهل]] مرکَّب برخوردارند، امّا اینکه خودشیفتگان مصداق بارز این‌گونه [[جاهلان]]، و خودشیفتگی مصداق کامل [[جهل]] مرکَّب است، جای هیچ تردیدی ندارد.
* [[قرآن کریم]]، اینان را در شمار زیان‌کاران دانسته دست آنان را در [[قیامت]] تهی می‌داند؛ در آیه‌ای از [[آیات قرآن کریم]] بر این نکته سخت پافشاری شده است: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ آنان که کوشش‌هایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان می‌برند که نیکوکارند سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. هر چند این [[آیه]] در [[مقام]] مذمّت جاهلانی است که از [[جهل]] مرکَّب برخوردارند، امّا اینکه خودشیفتگان مصداق بارز این‌گونه [[جاهلان]]، و خودشیفتگی مصداق کامل [[جهل]] مرکَّب است، جای هیچ تردیدی ندارد.
*همین مطلب در روایتی از [[امام]] [[ابوالحسن]] [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} نیز این‌گونه آمده است: [[علی بن سُوَید]] گوید: از [[امام رضا]]{{ع}} درباره عُجبی که مایه [[فساد]] و بطلان عمل است، سؤال کردم؛ آن [[حضرت]] فرمودند: "عجب را درجاتی است، یکی از این درجات آن است که برای بنده‌ای [[کردار]] بدش تزیین یافته آن را [[نیک]] به حساب آورده از این رو شیفته آن شود و [[گمان]] برد که در حال انجام کارهای [[نیکو]] است؛ و مرتبه‌ای دیگر از عُجب آن است که [[بنده]] به پروردگارش [[ایمان]] آورد، از این رو در حالی که [[خداوند]] بر او منّت نهاده که هدایش فرموده است، او به‌واسطه ایمانش بر [[حضرت حق]] منّت نهَد"<ref>{{متن حدیث| عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ{{ع}} قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْعُجْبِ الَّذِي يُفْسِدُ الْعَمَلَ فَقَالَ الْعُجْبُ دَرَجَاتٌ مِنْهَا أَنْ يُزَيَّنَ لِلْعَبْدِ سُوءُ عَمَلِهِ فَيَرَاهُ حَسَناً فَيُعْجِبَهُ وَ يَحْسَبَ أَنَّهُ يُحْسِنُ صُنْعاً وَ مِنْهَا أَنْ يُؤْمِنَ الْعَبْدُ بِرَبِّهِ فَيَمُنَّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِلَّهِ عَلَيْهِ فِيهِ الْمَنُّ‌}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۱۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۸۰.</ref>.
*همین مطلب در روایتی از [[امام]] [[ابوالحسن]] [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} نیز این‌گونه آمده است: [[علی بن سُوَید]] گوید: از [[امام رضا]]{{ع}} درباره عُجبی که مایه [[فساد]] و بطلان عمل است، سؤال کردم؛ آن [[حضرت]] فرمودند: "عجب را درجاتی است، یکی از این درجات آن است که برای بنده‌ای [[کردار]] بدش تزیین یافته آن را [[نیک]] به حساب آورده از این رو شیفته آن شود و [[گمان]] برد که در حال انجام کارهای [[نیکو]] است؛ و مرتبه‌ای دیگر از عُجب آن است که [[بنده]] به پروردگارش [[ایمان]] آورد، از این رو در حالی که [[خداوند]] بر او منّت نهاده که هدایش فرموده است، او به‌واسطه ایمانش بر [[حضرت حق]] منّت نهَد"<ref>{{متن حدیث| عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ{{ع}} قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْعُجْبِ الَّذِي يُفْسِدُ الْعَمَلَ فَقَالَ الْعُجْبُ دَرَجَاتٌ مِنْهَا أَنْ يُزَيَّنَ لِلْعَبْدِ سُوءُ عَمَلِهِ فَيَرَاهُ حَسَناً فَيُعْجِبَهُ وَ يَحْسَبَ أَنَّهُ يُحْسِنُ صُنْعاً وَ مِنْهَا أَنْ يُؤْمِنَ الْعَبْدُ بِرَبِّهِ فَيَمُنَّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِلَّهِ عَلَيْهِ فِيهِ الْمَنُّ‌}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۱۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۸۰.</ref>.
*این [[روایت]] [[شریف]]، به سه [[آیه]] از [[آیات قرآن کریم]] اشاره می‌فرماید:
*این [[روایت]] [[شریف]]، به سه [[آیه]] از [[آیات قرآن کریم]] اشاره می‌فرماید:
#[[آیه مبارکه]]: {{متن قرآن|أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ}}<ref>«پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو می‌بیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بی‌راه می‌نهد و هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید» سوره فاطر، آیه ۸.</ref>.
# [[آیه مبارکه]]: {{متن قرآن|أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ}}<ref>«پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو می‌بیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بی‌راه می‌نهد و هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید» سوره فاطر، آیه ۸.</ref>.
#[[آیه مبارکه]]: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ آنان که کوشش‌هایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان می‌برند که نیکوکارند سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۴.</ref>.
# [[آیه مبارکه]]: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ آنان که کوشش‌هایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان می‌برند که نیکوکارند سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۴.</ref>.
#[[آیه مبارکه]]: {{متن قرآن|يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بر تو منّت می‌نهند که اسلام آورده‌اند؛ بگو: برای اسلامتان بر من منّت ننهید، بلکه این خداوند است که بر شما منّت می‌نهد که شما را به ایمان رهنمون شده است، اگر راست می‌گویید» سوره حجرات، آیه ۱۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۸۱.</ref>.
# [[آیه مبارکه]]: {{متن قرآن|يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بر تو منّت می‌نهند که اسلام آورده‌اند؛ بگو: برای اسلامتان بر من منّت ننهید، بلکه این خداوند است که بر شما منّت می‌نهد که شما را به ایمان رهنمون شده است، اگر راست می‌گویید» سوره حجرات، آیه ۱۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۸۱.</ref>.
*خودشیفتگان از همین رو که عمل خود را در نهایت [[نیکی]] و [[استحکام]] می‌دانند، همواره برای خود [[برتری]] قائل بوده از دیگران توقّع احترامی ویژه نسبت به خود دارند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ }}<ref>«ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>.
*خودشیفتگان از همین رو که عمل خود را در نهایت [[نیکی]] و [[استحکام]] می‌دانند، همواره برای خود [[برتری]] قائل بوده از دیگران توقّع احترامی ویژه نسبت به خود دارند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ }}<ref>«ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>.
*[[برتر]] از آن، خود را محبوبان و خاصّان درگاه اِلهی دانسته از این رو به نظر فخر به دیگران می‌نگرند، و خود را [[برتر]] و والاتر از همگنان خویش می‌شمارند. [[خداوند متعال]] این حالت اینان را به این‌گونه در [[قرآن کریم]] یاد کرده است: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم؛ بگو: پس چرا شما را برای گناهانتان عذاب می‌کند؟» سوره مائده، آیه ۱۸.</ref>.
* [[برتر]] از آن، خود را محبوبان و خاصّان درگاه اِلهی دانسته از این رو به نظر فخر به دیگران می‌نگرند، و خود را [[برتر]] و والاتر از همگنان خویش می‌شمارند. [[خداوند متعال]] این حالت اینان را به این‌گونه در [[قرآن کریم]] یاد کرده است: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم؛ بگو: پس چرا شما را برای گناهانتان عذاب می‌کند؟» سوره مائده، آیه ۱۸.</ref>.
*گویا [[آیه شریفه]] در پی آنست که آنان را از [[خواب]] [[جهالت]] بیدارکرده، به آنان تذکّر دهد که اگر به‌ [[راستی]] شما محبوبان بارگاه [[الهی]] هستید، پس چرا در این [[دنیا]] ستمکارانی همچون بخت‌النّصر و [[فرعون]] بر شما مسلط شده روزگارتان را به [[تباهی]] می‌کشند؟ و در [[قیامت]] نیز [[عذاب الهی]] در [[انتظار]] شماست؟!.
*گویا [[آیه شریفه]] در پی آنست که آنان را از [[خواب]] [[جهالت]] بیدارکرده، به آنان تذکّر دهد که اگر به‌ [[راستی]] شما محبوبان بارگاه [[الهی]] هستید، پس چرا در این [[دنیا]] ستمکارانی همچون بخت‌النّصر و [[فرعون]] بر شما مسلط شده روزگارتان را به [[تباهی]] می‌کشند؟ و در [[قیامت]] نیز [[عذاب الهی]] در [[انتظار]] شماست؟!.
*سخن تلخ برخی از [[مسیحیان]] و [[یهودیان]] درباره [[حضرت مسیح]]{{ع}} و [[مادر]] بزرگوار او و جناب عُزَیْر نیز، نشان از شیفتگی آنان نسبت به این بزرگواران داشت: {{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ}}<ref>«به راستی آنان که گفتند خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند» سوره مائده، آیه ۱۷.</ref>؛{{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی می‌کند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده می‌شوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref>؛ {{متن قرآن|أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ}}<ref>« آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا به جای خداوند بگزینید؟» سوره مائده، آیه ۱۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۸۲-۱۸۳.</ref>.
*سخن تلخ برخی از [[مسیحیان]] و [[یهودیان]] درباره [[حضرت مسیح]]{{ع}} و [[مادر]] بزرگوار او و جناب عُزَیْر نیز، نشان از شیفتگی آنان نسبت به این بزرگواران داشت: {{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ}}<ref>«به راستی آنان که گفتند خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند» سوره مائده، آیه ۱۷.</ref>؛{{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی می‌کند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده می‌شوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref>؛ {{متن قرآن|أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ}}<ref>«آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا به جای خداوند بگزینید؟» سوره مائده، آیه ۱۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۸۲-۱۸۳.</ref>.
*و سرانجام چنان توسن این ملکه او را در وادی [[جهل]] به پیش می‌برد، که به ادّعاهای شگرفی همچون ادّعای [[ربوبیت]] دست می‌یازد: {{متن قرآن|أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى}}<ref>«و گفت: من پروردگار برتر شمایم،» سوره نازعات، آیه ۲۴.</ref>
*و سرانجام چنان توسن این ملکه او را در وادی [[جهل]] به پیش می‌برد، که به ادّعاهای شگرفی همچون ادّعای [[ربوبیت]] دست می‌یازد: {{متن قرآن|أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى}}<ref>«و گفت: من پروردگار برتر شمایم،» سوره نازعات، آیه ۲۴.</ref>
*آری! اگر [[فرعون]] چنان خودشیفته بود که به چنین ادّعای عجیبی دست زد، تمامی خودشیفتگان دیگر نیز به چنین بیماری‌ای [[مبتلا]] بوده سرانجام به ادّعاهای عجیبی ۔ در حدّ نفسانیّت خود - دست خواهند یازید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۸۳.</ref>.
*آری! اگر [[فرعون]] چنان خودشیفته بود که به چنین ادّعای عجیبی دست زد، تمامی خودشیفتگان دیگر نیز به چنین بیماری‌ای [[مبتلا]] بوده سرانجام به ادّعاهای عجیبی ۔ در حدّ نفسانیّت خود - دست خواهند یازید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۸۳.</ref>.
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش