قناعت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = قناعت | | موضوع مرتبط = قناعت | ||
خط ۸: | خط ۷: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[قناعت]]، ملکهای است که [[صاحب]] خود را [[قادر]] میسازد تا در خواستنیها، تنها به اندازه [[نیاز]] خود اکتفا کرده؛ از دستاندازی به بیشتر از آن، چشم پوشد. | * [[قناعت]]، ملکهای است که [[صاحب]] خود را [[قادر]] میسازد تا در خواستنیها، تنها به اندازه [[نیاز]] خود اکتفا کرده؛ از دستاندازی به بیشتر از آن، چشم پوشد. | ||
*توضیح آنکه هر انسانی را تمایلاتی است، که به [[حکم عقل]] و [[شرع]] میباید آن را برآورده سازد. حال اگر [[انسان]] در برآورده ساختن آن [[خواستهها]] و نیازها، به اندازه [[نیاز]] اکتفا ورزد، قانع خوانده میشود؛ امّا اگر در همین زمینه [[زیادهروی]] کرده به بیشتر از حدّ لازم دست اندازد، او را "حریص" مینامند؛ نیز اگر در این زمینهها کندی ورزد و به نیازهای خود به اندازه کافی پاسخ نگوید، او را "[[سست]]" و "ضعیف" مینامند. | *توضیح آنکه هر انسانی را تمایلاتی است، که به [[حکم عقل]] و [[شرع]] میباید آن را برآورده سازد. حال اگر [[انسان]] در برآورده ساختن آن [[خواستهها]] و نیازها، به اندازه [[نیاز]] اکتفا ورزد، قانع خوانده میشود؛ امّا اگر در همین زمینه [[زیادهروی]] کرده به بیشتر از حدّ لازم دست اندازد، او را "حریص" مینامند؛ نیز اگر در این زمینهها کندی ورزد و به نیازهای خود به اندازه کافی پاسخ نگوید، او را "[[سست]]" و "ضعیف" مینامند. | ||
*بنابراین، [[انسان]] قانع کسی است که در برآورده ساختن [[غرائز]] و خواستههای خود [[اعتدال]] ورزد، و از تندروی و کندروی دست کشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۷۹.</ref>. | *بنابراین، [[انسان]] قانع کسی است که در برآورده ساختن [[غرائز]] و خواستههای خود [[اعتدال]] ورزد، و از تندروی و کندروی دست کشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۷۹.</ref>. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۳: | ||
==تفاوت میان [[قناعت]] و حدّ کفاف== | ==تفاوت میان [[قناعت]] و حدّ کفاف== | ||
*[[قناعت]] همان [[رضایت]] به حدّ کفاف نمیباشد، هر چند اخلاقیان معمولاً این دو را مترادف هم دانستهاند، امّا به نظر ما این سخن صحیح نمینماید؛ چه گاهی از اوقات برخی از قانعان به ثروتی بسیار بیشتر از حدّ کفاف خود دست مییابند، امّا به [[حرص]] دچار نمیشوند؛ همانگونه که برخی از کسانی که تنها حدّکفاف [[زندگی]] خود را در دست دارند، قانع نبوده به ده برابر آن نیز [[قناعت]] نمیکنند. از این رو به نظر ما [[قناعت]] و کفاف نه مترادفند، نه باهم ملازمند، و نه بر یکدیگر ترتب خواهند داشت. | * [[قناعت]] همان [[رضایت]] به حدّ کفاف نمیباشد، هر چند اخلاقیان معمولاً این دو را مترادف هم دانستهاند، امّا به نظر ما این سخن صحیح نمینماید؛ چه گاهی از اوقات برخی از قانعان به ثروتی بسیار بیشتر از حدّ کفاف خود دست مییابند، امّا به [[حرص]] دچار نمیشوند؛ همانگونه که برخی از کسانی که تنها حدّکفاف [[زندگی]] خود را در دست دارند، قانع نبوده به ده برابر آن نیز [[قناعت]] نمیکنند. از این رو به نظر ما [[قناعت]] و کفاف نه مترادفند، نه باهم ملازمند، و نه بر یکدیگر ترتب خواهند داشت. | ||
*آری! همانگونه که پیش از این نیز متذکّر شدهایم، عموم [[فضائل]] با یکدیگر، و نیز عموم رذائل با یکدیگر از نوعی [[همراهی]] برخوردارند؛ از این رو [[قناعت]]، [[زهد]]، [[بینیازی]] از داشتههای [[مردم]]، کفاف و [[رضایت]] به آنچه در دست [[انسان]] است، از نوعی [[همراهی]] و ملازمت برخوردار میباشد، این امّا به معنای همانندی آنها نیست<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۸۰.</ref>. | *آری! همانگونه که پیش از این نیز متذکّر شدهایم، عموم [[فضائل]] با یکدیگر، و نیز عموم رذائل با یکدیگر از نوعی [[همراهی]] برخوردارند؛ از این رو [[قناعت]]، [[زهد]]، [[بینیازی]] از داشتههای [[مردم]]، کفاف و [[رضایت]] به آنچه در دست [[انسان]] است، از نوعی [[همراهی]] و ملازمت برخوردار میباشد، این امّا به معنای همانندی آنها نیست<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۸۰.</ref>. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۱: | ||
==آثار صفت [[قناعت]]== | ==آثار صفت [[قناعت]]== | ||
#'''[[میانهروی]]:''' [[قناعت]]، [[میانهروی]] در امور را در پی خواهد داشت؛ و [[میانهروی]] از نظر [[قرآن کریم]]، در شمار [[صفات ]] [[مؤمنان]] قرار دارد: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref>«و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref>. | #'''[[میانهروی]]:''' [[قناعت]]، [[میانهروی]] در امور را در پی خواهد داشت؛ و [[میانهروی]] از نظر [[قرآن کریم]]، در شمار [[صفات]] [[مؤمنان]] قرار دارد: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref>«و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref>. | ||
#'''پرهیز از نابودکردن [[سرمایه]]:''' [[قناعت]]، [[آدمی]] را از [[اتراف]] -: صرف [[مال]] در اموری که مورد [[رضایت]] [[حضرت حق]] نیست-، که در شمار [[صفات ]] [[فاسقان]] و بدکاران است، باز میدارد: {{متن قرآن|وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا}}<ref>«و چون بر آن شویم که (مردم) شهری را نابود گردانیم به کامروایان آن فرمان میدهیم و در آن نافرمانی میورزند پس (آن شهر) سزاوار عذاب میگردد ، آنگاه یکسره نابودش میگردانیم» سوره اسراء، آیه ۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۸۱.</ref>. | #'''پرهیز از نابودکردن [[سرمایه]]:''' [[قناعت]]، [[آدمی]] را از [[اتراف]] -: صرف [[مال]] در اموری که مورد [[رضایت]] [[حضرت حق]] نیست-، که در شمار [[صفات]] [[فاسقان]] و بدکاران است، باز میدارد: {{متن قرآن|وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا}}<ref>«و چون بر آن شویم که (مردم) شهری را نابود گردانیم به کامروایان آن فرمان میدهیم و در آن نافرمانی میورزند پس (آن شهر) سزاوار عذاب میگردد ، آنگاه یکسره نابودش میگردانیم» سوره اسراء، آیه ۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۸۱.</ref>. | ||
#'''پرهیز از [[هوا و هوس]] و [[آرزوهای دراز]]:''' [[قناعت]]، [[انسان]] را از [[هوا و هوس]] و [[آرزوهای دراز]] - که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهل بیت]] طاهرینش{{عم}} از آن به [[سختی]] بر [[امّت]] [[هراس]] داشتند-، بازخواهد داشت. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در این زمنیه میفرمایند: "بر شما از دو چیز میترسم: تبعیّت از هوی و [[هوس]]، و دور و دراز کردن [[آرزو]]. چه تبعیّت از هوسْ [[انسان]] را از [[حق]] باز میدارد، و آرزوی دور و دراز نیز [[آخرت]] را به دست [[فراموشی]] میسپارد" <ref>{{متن حدیث| إِنَّمَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ اثْنَتَيْنِ اتِّبَاعَ الْهَوَى وَ طُولَ الْأَمَلِ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَإِنَّهُ يَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَةَ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۲۰.</ref>؛ | #'''پرهیز از [[هوا و هوس]] و [[آرزوهای دراز]]:''' [[قناعت]]، [[انسان]] را از [[هوا و هوس]] و [[آرزوهای دراز]] - که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهل بیت]] طاهرینش{{عم}} از آن به [[سختی]] بر [[امّت]] [[هراس]] داشتند-، بازخواهد داشت. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در این زمنیه میفرمایند: "بر شما از دو چیز میترسم: تبعیّت از هوی و [[هوس]]، و دور و دراز کردن [[آرزو]]. چه تبعیّت از هوسْ [[انسان]] را از [[حق]] باز میدارد، و آرزوی دور و دراز نیز [[آخرت]] را به دست [[فراموشی]] میسپارد" <ref>{{متن حدیث| إِنَّمَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ اثْنَتَيْنِ اتِّبَاعَ الْهَوَى وَ طُولَ الْأَمَلِ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَإِنَّهُ يَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَةَ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۲۰.</ref>؛ | ||
#'''[[مبتلا]] نشدن به [[ترس]] و [[اندوه]]:''' قانعان، از [[ترس]] و [[اندوه]] بهدورند، و این صفت از منظر [[قرآن کریم]] در شمار [[صفات ]] [[اولیاء]] [[خدا]] قرار دارد: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند» سوره یونس، آیه ۶۲.</ref>. | #'''[[مبتلا]] نشدن به [[ترس]] و [[اندوه]]:''' قانعان، از [[ترس]] و [[اندوه]] بهدورند، و این صفت از منظر [[قرآن کریم]] در شمار [[صفات]] [[اولیاء]] [[خدا]] قرار دارد: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند» سوره یونس، آیه ۶۲.</ref>. | ||
#'''دلگرمی به [[وعدههای الهی]]:''' قانعان، به [[وعدههای الهی]] دلگرمند، و از وعیدهای [[شیطان]] نیز هراسناک نمیشوند؛ این دو صفت نیز در شمار [[صفات ]] [[مؤمنین]] است: {{متن قرآن|وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا}}<ref>«و هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر که روزیاش بر خداوند | #'''دلگرمی به [[وعدههای الهی]]:''' قانعان، به [[وعدههای الهی]] دلگرمند، و از وعیدهای [[شیطان]] نیز هراسناک نمیشوند؛ این دو صفت نیز در شمار [[صفات]] [[مؤمنین]] است: {{متن قرآن|وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا}}<ref>«و هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر که روزیاش بر خداوند است» سوره هود، آیه ۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۸۲.</ref>. | ||
#'''[[مبتلا]] نشدن به [[ذلّت]] درخواست:''' قانعان، هیچگاه به [[ذلّت]] درخواست و عرض [[نیاز]] [[مبتلا]] نمیشوند، از این رو همواره نزد [[مردم]] محترم میباشند؛ و میدانیم که [[عزّت]] نیز در شمار [[صفات ]] [[مؤمنین]] است: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است» سوره منافقون، آیه ۸.</ref> | #'''[[مبتلا]] نشدن به [[ذلّت]] درخواست:''' قانعان، هیچگاه به [[ذلّت]] درخواست و عرض [[نیاز]] [[مبتلا]] نمیشوند، از این رو همواره نزد [[مردم]] محترم میباشند؛ و میدانیم که [[عزّت]] نیز در شمار [[صفات]] [[مؤمنین]] است: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است» سوره منافقون، آیه ۸.</ref> | ||
#'''برخورداری از [[زندگی]] انسانی:''' قانعان، از [[زندگی]] انسانی و حریصان از [[زندگی]] حیوانی برخوردارند. [[ظهور]] صفت [[حرص]] در حیوانات بسیار بارز است، و حریصان بهشدّت از این صفت برخوردار، و از آن در رنجند. | #'''برخورداری از [[زندگی]] انسانی:''' قانعان، از [[زندگی]] انسانی و حریصان از [[زندگی]] حیوانی برخوردارند. [[ظهور]] صفت [[حرص]] در حیوانات بسیار بارز است، و حریصان بهشدّت از این صفت برخوردار، و از آن در رنجند. | ||
#'''بینیاز بودن:''' قانعان، همواره بینیازند، و هیچگاه به دیگران [[نیازمند]] نخواهند شد. [[امام باقر]]{{ع}} در این زمینه میفرمایند: [۴۵۱] {{متن حدیث| مَنْ قَنِعَ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَى النَّاسِ}}<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۳۹.</ref>؛ "هرکس به آنچه که [[خداوند]] نصیبش فرموده قانع باشد، در شمار ثروتمندترین [[مردمان]] است". | #'''بینیاز بودن:''' قانعان، همواره بینیازند، و هیچگاه به دیگران [[نیازمند]] نخواهند شد. [[امام باقر]]{{ع}} در این زمینه میفرمایند: [۴۵۱] {{متن حدیث| مَنْ قَنِعَ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَى النَّاسِ}}<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۳۹.</ref>؛ "هرکس به آنچه که [[خداوند]] نصیبش فرموده قانع باشد، در شمار ثروتمندترین [[مردمان]] است". | ||
خط ۴۵: | خط ۴۴: | ||
*آری! [[ایمان]] قلبی است که به فرمایش [[امام صادق]]{{ع}}: "[[مؤمن]] همچون کوه [[استوار]] است، که هیچ طوفانی او را به لرزش در نمیآورد" <ref>{{متن حدیث| الْمُؤْمِنُكَالْجَبَلِ الرَّاسِخِ لَا تُحَرِّكُهُ الْعَوَاصِفُ}}.</ref>. با این همه امّا، [[تهذیب نفس]] از رذائل و زینت بخشیدن آن به [[فضائل]]، سدّی محکمتر از تمامی این موارد است؛ چه نفسی که به چنین مرتبهای رسیده است، کژی و ناراستیای در آن باقی نخواهد ماند، که بهواسطه آن [[نیازمند]] به سد و مانعی در برابر [[گناهان]] و طوفانهای [[غرائز]] باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۸۶.</ref>. | *آری! [[ایمان]] قلبی است که به فرمایش [[امام صادق]]{{ع}}: "[[مؤمن]] همچون کوه [[استوار]] است، که هیچ طوفانی او را به لرزش در نمیآورد" <ref>{{متن حدیث| الْمُؤْمِنُكَالْجَبَلِ الرَّاسِخِ لَا تُحَرِّكُهُ الْعَوَاصِفُ}}.</ref>. با این همه امّا، [[تهذیب نفس]] از رذائل و زینت بخشیدن آن به [[فضائل]]، سدّی محکمتر از تمامی این موارد است؛ چه نفسی که به چنین مرتبهای رسیده است، کژی و ناراستیای در آن باقی نخواهد ماند، که بهواسطه آن [[نیازمند]] به سد و مانعی در برابر [[گناهان]] و طوفانهای [[غرائز]] باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۸۶.</ref>. | ||
*توضیح آنکه بهنظر ما، [[پیامبران]]{{عم}} نیز برای همان [[مبعوث]] شدهاند، که [[آدمی]] را به [[نفس]] [[پاکیزه]] غیرآلوده رهنمون شوند؛ [[قرآن کریم]] در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>. | *توضیح آنکه بهنظر ما، [[پیامبران]]{{عم}} نیز برای همان [[مبعوث]] شدهاند، که [[آدمی]] را به [[نفس]] [[پاکیزه]] غیرآلوده رهنمون شوند؛ [[قرآن کریم]] در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>. | ||
*[[تهذیب]]، [[شیطان]] و یارانش را از [[قلب]] دور میکند؛ از این رو تمامی [[غرائز]] [[انسان]] به [[اعتدال]] رسیده [[طغیان]] آن غیر ممکن میگردد. بنابراین، [[نیازمند]] به سدّی دیگر نخواهد بود که او را از این طوفانها [[نجات]] بخشد. | * [[تهذیب]]، [[شیطان]] و یارانش را از [[قلب]] دور میکند؛ از این رو تمامی [[غرائز]] [[انسان]] به [[اعتدال]] رسیده [[طغیان]] آن غیر ممکن میگردد. بنابراین، [[نیازمند]] به سدّی دیگر نخواهد بود که او را از این طوفانها [[نجات]] بخشد. | ||
*آری! تخلیه [[جان]] از ناشایستها و آرایش آن به شایستهها، جز از راه تحصیل [[ایمان]] قلبی ممکن نیست؛ امّا چون این دو با هم در [[جان]] کسی پیدا شود، هریک بهخوبی به [[انجام وظیفه]] خود پرداخته [[آدمی]] را از تمامی شیطانهای جنّی و انسی حفظ مینماید. | *آری! تخلیه [[جان]] از ناشایستها و آرایش آن به شایستهها، جز از راه تحصیل [[ایمان]] قلبی ممکن نیست؛ امّا چون این دو با هم در [[جان]] کسی پیدا شود، هریک بهخوبی به [[انجام وظیفه]] خود پرداخته [[آدمی]] را از تمامی شیطانهای جنّی و انسی حفظ مینماید. | ||
*در پایان، تنها اشاره میکنیم که [[قناعت]] از کلیدهای اصلی گشودن درب ایمان قلبی است، که از طریق آن میتوان به [[تهذیب نفس]] پرداخت. ما پس از این، توضیحی بیشتر در این زمینه ارائه خواهیم داد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۸۷.</ref>. | *در پایان، تنها اشاره میکنیم که [[قناعت]] از کلیدهای اصلی گشودن درب ایمان قلبی است، که از طریق آن میتوان به [[تهذیب نفس]] پرداخت. ما پس از این، توضیحی بیشتر در این زمینه ارائه خواهیم داد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۸۷.</ref>. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۱: | ||
قناعت موجب [[زندگی ساده]] در [[مصرف]] میشود و انسان را از طبقه متوسط یا از فقیران، دور نمیسازد. پیامبر [[مأمور]] شده تا [[همنشین]] [[مؤمنان]] [[فقیر]] باشد. بدین جهت، او و دیگر [[انبیا]] در نهایت [[سادگی]] و در سطح [[مردم]] فقیر میزیستند. این بحث به طور گسترده در بخش زهد آمد و گفته شد که برخورداری از روحیه زهد و قناعت برای [[حاکمان]] [[عدل]] [[ضرورت]] دارد.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۹۴.</ref> | قناعت موجب [[زندگی ساده]] در [[مصرف]] میشود و انسان را از طبقه متوسط یا از فقیران، دور نمیسازد. پیامبر [[مأمور]] شده تا [[همنشین]] [[مؤمنان]] [[فقیر]] باشد. بدین جهت، او و دیگر [[انبیا]] در نهایت [[سادگی]] و در سطح [[مردم]] فقیر میزیستند. این بحث به طور گسترده در بخش زهد آمد و گفته شد که برخورداری از روحیه زهد و قناعت برای [[حاکمان]] [[عدل]] [[ضرورت]] دارد.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۹۴.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۲''']] | # [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۲''']] | ||
#[[پرونده:1368105.jpg|22px]] [[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۷''']] | # [[پرونده:1368105.jpg|22px]] [[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۷''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||