ماتریالیسم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
#'''هواخواهان [[ماتریالیسم]] مکانیکی:''' اینان معتقدند که تنها، ماده جوهر اصیل [[جهان]] است. [[فکر]] جز صفتی از ماده و یکی از [[خواص]] آن نیست. [[روح]] را میتوان همچون جسم دانست و همچون دیگر اجزای ساختمان ماشینی [[جهان]]، تنها با شکل، بُعد و حرکت [[تبیین]] کرد. [[جهان]] همانند یک ماشین است و مبتنی بر مبادی کمی کار میکند. کار این ماشین پیرو غرض نیست و الگوی عملکرد آن تغییر نمیکند. همه چیز [[جهان]] را میتوان با [[قوانین]] مکانیک یا فیزیک [[تبیین]] کرد<ref>فرهنگ واژهها، ۴۸۳؛ سیر فلسفه در اروپا، ۲۹۰- ۲۷۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 398.</ref>. | #'''هواخواهان [[ماتریالیسم]] مکانیکی:''' اینان معتقدند که تنها، ماده جوهر اصیل [[جهان]] است. [[فکر]] جز صفتی از ماده و یکی از [[خواص]] آن نیست. [[روح]] را میتوان همچون جسم دانست و همچون دیگر اجزای ساختمان ماشینی [[جهان]]، تنها با شکل، بُعد و حرکت [[تبیین]] کرد. [[جهان]] همانند یک ماشین است و مبتنی بر مبادی کمی کار میکند. کار این ماشین پیرو غرض نیست و الگوی عملکرد آن تغییر نمیکند. همه چیز [[جهان]] را میتوان با [[قوانین]] مکانیک یا فیزیک [[تبیین]] کرد<ref>فرهنگ واژهها، ۴۸۳؛ سیر فلسفه در اروپا، ۲۹۰- ۲۷۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 398.</ref>. | ||
#'''هواخواهان [[ماتریالیسم]] دیالکتیکی:''' این شاخه از [[ماتریالیسم]] را مارکس و انگلس گسترانیدند. بنابر [[باور]] اینان، ماده، آن سان که فیزیک کلاسیک و [[اندیشه]] عمومی زمان میپندارد، واقعیتی انفعالی و ساکن نیست که تنها تحت تأثیر نیروها تغییر یابد. به عکس، ماده از نظر ماهیت، پویا و متحرک است. دیالکتیک یعنی [[دانش]] [[قوانین]] عمومی حرکت؛ چه در [[جهان]] بیرون و چه در [[اندیشه]] [[آدمی]]. بدین سان، ماده که به ظاهر بی حرکت است، دارای حرکت دیالکتیکی درونی است. این حرکت، عبارت است از برنهاد (تز) برابر نهاد (آنتی تز) که از دیالکتیک میان آنها "به هم نهاد" (سنتز) موقت پدید میآید<ref>دیالکتیک، ۷۵- ۷۳.</ref>. برآیند این تئوری آن است که [[تکامل]] ماده از درون خود او است و هر گونه علتی خارجی از او نفی میشود<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 399.</ref>. | #'''هواخواهان [[ماتریالیسم]] دیالکتیکی:''' این شاخه از [[ماتریالیسم]] را مارکس و انگلس گسترانیدند. بنابر [[باور]] اینان، ماده، آن سان که فیزیک کلاسیک و [[اندیشه]] عمومی زمان میپندارد، واقعیتی انفعالی و ساکن نیست که تنها تحت تأثیر نیروها تغییر یابد. به عکس، ماده از نظر ماهیت، پویا و متحرک است. دیالکتیک یعنی [[دانش]] [[قوانین]] عمومی حرکت؛ چه در [[جهان]] بیرون و چه در [[اندیشه]] [[آدمی]]. بدین سان، ماده که به ظاهر بی حرکت است، دارای حرکت دیالکتیکی درونی است. این حرکت، عبارت است از برنهاد (تز) برابر نهاد (آنتی تز) که از دیالکتیک میان آنها "به هم نهاد" (سنتز) موقت پدید میآید<ref>دیالکتیک، ۷۵- ۷۳.</ref>. برآیند این تئوری آن است که [[تکامل]] ماده از درون خود او است و هر گونه علتی خارجی از او نفی میشود<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 399.</ref>. | ||
*[[ماتریالیسم]] دیالکتیکی بر چهار اصل [[استوار]] است: | * [[ماتریالیسم]] دیالکتیکی بر چهار اصل [[استوار]] است: | ||
#'''اصل تضاد؛''' یعنی هر چیز در درون خود حاوی ضد خود است و بر اثر این تضاد درونی [[تکامل]] مییابد. | #'''اصل تضاد؛''' یعنی هر چیز در درون خود حاوی ضد خود است و بر اثر این تضاد درونی [[تکامل]] مییابد. | ||
#'''اصل تغییر و حرکت؛''' یعنی همه پدیدهها در حال حرکت و تغییرند. | #'''اصل تغییر و حرکت؛''' یعنی همه پدیدهها در حال حرکت و تغییرند. | ||
#'''اصل تأثیر متقابل پدیدهها؛''' بدین معنا که همه چیزها برهم تأثیر متقابل دارند و چه بسا [[علت]] و معلول هر دو برهم اثر بگذارند. | #'''اصل تأثیر متقابل پدیدهها؛''' بدین معنا که همه چیزها برهم تأثیر متقابل دارند و چه بسا [[علت]] و معلول هر دو برهم اثر بگذارند. | ||
#'''اصل جهش،''' [[انقلاب]] و [[تکامل]]؛ یعنی همه تغییرات [[جهان]]، تکاملی است نه دوری و تکراری<ref>فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، ۵۸، ۱۹۰، ۲۸۹ و ۳۱۲.</ref>. نظریهپردازان [[ماتریالیسم]] دیالکتیک برای اینکه بتوانند از عهده [[تبیین]] تغییرات [[اجتماعی]] قرن خود برآیند، درباره حرکت [[تاریخ]] نیز تئوری ساختهاند. تئوری [[ماتریالیسم]] دیالکتیک [[تاریخی]] از این گذر پا به وجود نهاد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 399.</ref>. | #'''اصل جهش،''' [[انقلاب]] و [[تکامل]]؛ یعنی همه تغییرات [[جهان]]، تکاملی است نه دوری و تکراری<ref>فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، ۵۸، ۱۹۰، ۲۸۹ و ۳۱۲.</ref>. نظریهپردازان [[ماتریالیسم]] دیالکتیک برای اینکه بتوانند از عهده [[تبیین]] تغییرات [[اجتماعی]] قرن خود برآیند، درباره حرکت [[تاریخ]] نیز تئوری ساختهاند. تئوری [[ماتریالیسم]] دیالکتیک [[تاریخی]] از این گذر پا به وجود نهاد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 399.</ref>. | ||
*[[ماتریالیسم]] [[تاریخی]] بدین معنا است که [[تاریخ]] ماهیتی مادی و وجودی دیالکتیکی دارد. از این نظرگاه، حرکتها و جنبشها و نمودها و تجلیات [[تاریخی]] هر [[جامعه]]، [[علت]] مادی و [[اقتصادی]] دارند<ref>پیرامون انقلاب اسلامی، ۱۲۹ و ۱۳۰.</ref>. اینکه [[تاریخ]]، وجود دیالکتیکی دارد، بدین معنا است که حرکات تکاملی [[تاریخ]]، حرکاتی است دیالکتیکی و معلول تضادهای دیالکتیکی توأم با همبستگی خاص تضادها. تضاد دیالکتیکی عبارت از این است که هر پدیدهای جبراً نفی و [[انکار]] خود را در خویش میپروراند و پس از یک سلسله تغییرات در نتیجه این تضاد درونی، تغییر شدید کیفی پدید میآید و آن پدیده به مرحلهای عالیتر میرسد که آمیزهای است از دو مرحله پیشین<ref>مجموعه آثار، ۲/ ۳۸۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 399-400.</ref>. | * [[ماتریالیسم]] [[تاریخی]] بدین معنا است که [[تاریخ]] ماهیتی مادی و وجودی دیالکتیکی دارد. از این نظرگاه، حرکتها و جنبشها و نمودها و تجلیات [[تاریخی]] هر [[جامعه]]، [[علت]] مادی و [[اقتصادی]] دارند<ref>پیرامون انقلاب اسلامی، ۱۲۹ و ۱۳۰.</ref>. اینکه [[تاریخ]]، وجود دیالکتیکی دارد، بدین معنا است که حرکات تکاملی [[تاریخ]]، حرکاتی است دیالکتیکی و معلول تضادهای دیالکتیکی توأم با همبستگی خاص تضادها. تضاد دیالکتیکی عبارت از این است که هر پدیدهای جبراً نفی و [[انکار]] خود را در خویش میپروراند و پس از یک سلسله تغییرات در نتیجه این تضاد درونی، تغییر شدید کیفی پدید میآید و آن پدیده به مرحلهای عالیتر میرسد که آمیزهای است از دو مرحله پیشین<ref>مجموعه آثار، ۲/ ۳۸۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 399-400.</ref>. | ||
==دیدگاه [[اسلام]]== | ==دیدگاه [[اسلام]]== | ||
*[[ماتریالیسم]] با چالشهای نظری و عملی متعددی روبهرو است. از آن رو که این نظریه بر اصالت ماده [[استوار]] است، با نقض اصالت ماده، فرو میریزد. | * [[ماتریالیسم]] با چالشهای نظری و عملی متعددی روبهرو است. از آن رو که این نظریه بر اصالت ماده [[استوار]] است، با نقض اصالت ماده، فرو میریزد. | ||
#[[قرآن کریم]] دیدگاههای مبتنی بر ماده را رد میکند و میفرماید: "و گفتند جز [[زندگی دنیوی]] ما هیچ نیست. میمیریم و زنده میشویم و ما را جز دهر هلاک نکند. آنان را بدان دانشی نیست و جز در پنداری نیستند"<ref>{{متن قرآن|وَقَالُوا مَا هِيَ إِلاَّ حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلاَّ الدَّهْرُ وَمَا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ}}؛سوره جاثیه، آیه ۲۴.</ref>. | # [[قرآن کریم]] دیدگاههای مبتنی بر ماده را رد میکند و میفرماید: "و گفتند جز [[زندگی دنیوی]] ما هیچ نیست. میمیریم و زنده میشویم و ما را جز دهر هلاک نکند. آنان را بدان دانشی نیست و جز در پنداری نیستند"<ref>{{متن قرآن|وَقَالُوا مَا هِيَ إِلاَّ حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلاَّ الدَّهْرُ وَمَا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ}}؛سوره جاثیه، آیه ۲۴.</ref>. | ||
#[[برهان]] [[نظم]]، [[صدیقین]]، [[وجوب]] و امکان و برخی [[براهین]] دیگر، اثبات میکنند که در پیدایی [[جهان]]، [[عقل]] و شعوری ورای ماده در کار است. | # [[برهان]] [[نظم]]، [[صدیقین]]، [[وجوب]] و امکان و برخی [[براهین]] دیگر، اثبات میکنند که در پیدایی [[جهان]]، [[عقل]] و شعوری ورای ماده در کار است. | ||
#ماتریالیستها تنها آنچه را دارای طول، عرض و عمق است و با قوای حسی به [[ادراک]] درمیآید، واقعی میدانند؛ اما اگر چنین باشد، باید بسیاری از پدیدههای مادی را نیز [[انکار]] کرد؛ همانند امواج صوتی و الکتریکی و .... برخی موجودات به [[حس]] در نمیآیند و وجود آنها در جای خود به اثبات رسیده است. وانگهی، ماتریالیستها برای ادعای خویش [[دلیل]] [[استواری]] ارائه نکردهاند<ref>جهانبینی اسلامی، ۱۸۰- ۱۷۰؛ مجموعه آثار، ۳/ ۵۳- ۲۳؛ شناختشناسی در قرآن، ۱۷۸- ۱۷۵.</ref>. | #ماتریالیستها تنها آنچه را دارای طول، عرض و عمق است و با قوای حسی به [[ادراک]] درمیآید، واقعی میدانند؛ اما اگر چنین باشد، باید بسیاری از پدیدههای مادی را نیز [[انکار]] کرد؛ همانند امواج صوتی و الکتریکی و .... برخی موجودات به [[حس]] در نمیآیند و وجود آنها در جای خود به اثبات رسیده است. وانگهی، ماتریالیستها برای ادعای خویش [[دلیل]] [[استواری]] ارائه نکردهاند<ref>جهانبینی اسلامی، ۱۸۰- ۱۷۰؛ مجموعه آثار، ۳/ ۵۳- ۲۳؛ شناختشناسی در قرآن، ۱۷۸- ۱۷۵.</ref>. | ||
#از راههای اثبات یک موضوع، [[گواهی]] [[خردمندان]] است و انسانهای خردمند بیشماری همانند [[پیامبران]]، [[اولیای الهی]] و نیز دانشمندانی که جزو گروه الهیون نیستند، بر وجود [[خداوند]] و نیرویی [[برتر]] از نیروهای مادی [[گواهی]] دادهاند<ref>اعتراف دانشمندان بزرگ جهان، ۴۰- ۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 400.</ref>. | #از راههای اثبات یک موضوع، [[گواهی]] [[خردمندان]] است و انسانهای خردمند بیشماری همانند [[پیامبران]]، [[اولیای الهی]] و نیز دانشمندانی که جزو گروه الهیون نیستند، بر وجود [[خداوند]] و نیرویی [[برتر]] از نیروهای مادی [[گواهی]] دادهاند<ref>اعتراف دانشمندان بزرگ جهان، ۴۰- ۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 400.</ref>. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:ماتریالیسم]] | [[رده:ماتریالیسم]] | ||
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]] | [[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]] |