مدرنیسم: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==[[اسلام]] و مدرنیسم== | ==[[اسلام]] و مدرنیسم== | ||
*میتوان گفت که اصول و [[آموزههای اسلامی]] با مدرنیسم مخالفتی آشکار دارد. بنابر [[جهانبینی]] مدرنیسم، راه دریافت [[حقیقت]] در همه حوزههای معرفتی، تنها تجربه و [[حس]] است. مدرنیسم برای [[شناخت]] [[طبیعت]] بیش از اندازه به روش تجربی اهتمام میورزد و آن را حتی در عرصههای دیگر نیز تعمیم میبخشد. این [[زیادهروی]]- با توجه به اینکه [[توانایی]] روش تجربی تنها منحصر در [[عالم طبیعت]] و ماده است- موجب شده است که [[درک]] درستی از مجموعه [[نظامی]] هستی به دست نیاید و راه برای [[تردید]] در معارفی همچون [[معارف]] [[پیامبران]] گشوده گردد<ref>انتظار بشر از دین، ۱۵؛ مجموعه آثار، ۲/ ۷۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 404.</ref>. | *میتوان گفت که اصول و [[آموزههای اسلامی]] با مدرنیسم مخالفتی آشکار دارد. بنابر [[جهانبینی]] مدرنیسم، راه دریافت [[حقیقت]] در همه حوزههای معرفتی، تنها تجربه و [[حس]] است. مدرنیسم برای [[شناخت]] [[طبیعت]] بیش از اندازه به روش تجربی اهتمام میورزد و آن را حتی در عرصههای دیگر نیز تعمیم میبخشد. این [[زیادهروی]]- با توجه به اینکه [[توانایی]] روش تجربی تنها منحصر در [[عالم طبیعت]] و ماده است- موجب شده است که [[درک]] درستی از مجموعه [[نظامی]] هستی به دست نیاید و راه برای [[تردید]] در معارفی همچون [[معارف]] [[پیامبران]] گشوده گردد<ref>انتظار بشر از دین، ۱۵؛ مجموعه آثار، ۲/ ۷۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 404.</ref>. | ||
*[[اسلام]] به [[آسایش]] و [[رفاه]] مادی [[انسان]] توجهی ویژه دارد و حتی آن را در [[سعادت اخروی]] او مؤثر میشمارد؛ چنان که [[فقر]] و [[تنگدستی]] را "[[مرگ]] بزرگ" محسوب میکند<ref>میزان الحکمة، ۱۰/ ۴۶۶.</ref> و [[انسان]] را به کار و تلاش فرامیخواند<ref>{{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ}}؛ سوره هود، آیه ۶۱؛ انتظار بشر از دین، ۲۱۰.</ref>؛ اما این آموزه را [[تبلیغ]] میکند که [[نعمتها]] و [[آسایش]] [[دنیوی]] وسیلهای برای نیل [[انسان]] به کمال و [[سعادت]] و حیات متعالی اخرویاند. [[اسلام]] با [[دنیایی]] که موجب شود [[آدمی]] به ورطه حیوانیت و [[فراموشی]] [[خدا]] بلغزد، در [[ستیز]] است<ref>اسلام و تجدد، ۱۴۹.</ref>. در [[آموزههای اسلامی]]، [[عقل]] دارای [[منزلت]] والایی است و در [[حقیقت]] راهنمای [[آدمی]] به سوی [[سعادت]] و خیر است؛ اما به تنهایی کافی نیست و [[نیازمند]] [[یاری]] و [[همراهی]] [[تعالیم]] [[پیامبران]] است<ref>خردگرایی در قرآن و حدیث، ۱۹، ۷۴ و ۹۱.</ref>. [[اسلام]] با تعریفی که مدرنیسم از عقلگرایی و علممحوری و [[آزادی]] دارد، ناسازگار است و برای هر یک از این مفاهیم، تعریف ویژهای دارد که با [[فطرت]] و نیازهای طبیعی [[انسان]] همراه است. از آنجا که مدرنیسم به نیازهای بنیادی [[انسان]] توجهی در خور نداشته و بیشتر بر نیازهای مادی و زودگذر پای فشرده، [[جهان]] متجدد را با بحرانهای بغرنجی رو به رو کرده است. از این رو، بسیاری از [[دانشمندان]] و مکتبهای [[فکری]]، این [[مکتب]] را به صورت جدی زیر نقد بردهاند. با پایان عصر مدرنیته، عصر [[پست]] مدرنیسم پیش آمد که بیشتر جنبه انتقادی و سلبی دارد؛ ولی این [[مکتب]] نیز نتوانسته است راه حلی برای از میان بردن بحرانها به دست دهد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 404.</ref>. | * [[اسلام]] به [[آسایش]] و [[رفاه]] مادی [[انسان]] توجهی ویژه دارد و حتی آن را در [[سعادت اخروی]] او مؤثر میشمارد؛ چنان که [[فقر]] و [[تنگدستی]] را "[[مرگ]] بزرگ" محسوب میکند<ref>میزان الحکمة، ۱۰/ ۴۶۶.</ref> و [[انسان]] را به کار و تلاش فرامیخواند<ref>{{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ}}؛ سوره هود، آیه ۶۱؛ انتظار بشر از دین، ۲۱۰.</ref>؛ اما این آموزه را [[تبلیغ]] میکند که [[نعمتها]] و [[آسایش]] [[دنیوی]] وسیلهای برای نیل [[انسان]] به کمال و [[سعادت]] و حیات متعالی اخرویاند. [[اسلام]] با [[دنیایی]] که موجب شود [[آدمی]] به ورطه حیوانیت و [[فراموشی]] [[خدا]] بلغزد، در [[ستیز]] است<ref>اسلام و تجدد، ۱۴۹.</ref>. در [[آموزههای اسلامی]]، [[عقل]] دارای [[منزلت]] والایی است و در [[حقیقت]] راهنمای [[آدمی]] به سوی [[سعادت]] و خیر است؛ اما به تنهایی کافی نیست و [[نیازمند]] [[یاری]] و [[همراهی]] [[تعالیم]] [[پیامبران]] است<ref>خردگرایی در قرآن و حدیث، ۱۹، ۷۴ و ۹۱.</ref>. [[اسلام]] با تعریفی که مدرنیسم از عقلگرایی و علممحوری و [[آزادی]] دارد، ناسازگار است و برای هر یک از این مفاهیم، تعریف ویژهای دارد که با [[فطرت]] و نیازهای طبیعی [[انسان]] همراه است. از آنجا که مدرنیسم به نیازهای بنیادی [[انسان]] توجهی در خور نداشته و بیشتر بر نیازهای مادی و زودگذر پای فشرده، [[جهان]] متجدد را با بحرانهای بغرنجی رو به رو کرده است. از این رو، بسیاری از [[دانشمندان]] و مکتبهای [[فکری]]، این [[مکتب]] را به صورت جدی زیر نقد بردهاند. با پایان عصر مدرنیته، عصر [[پست]] مدرنیسم پیش آمد که بیشتر جنبه انتقادی و سلبی دارد؛ ولی این [[مکتب]] نیز نتوانسته است راه حلی برای از میان بردن بحرانها به دست دهد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 404.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
{{مکتب}} | {{مکتب}} | ||