پرش به محتوا

اثبات عصمت پیامبر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۵۸۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
خط ۲۶: خط ۲۶:
# '''نبودن خطا در امور تکوینی''': [[علامه طباطبائی]]: "هدایت تکوینی، هدایتی است که به امور تکوینی تعلق می‌گیرد مانند راهنمایی فرموده. بنابر آن دسته از ادله‌ای که [[نبوت]] عامه را اثبات می‌کند، هدایت بشر راز راه [[وحی]]، جزء آفرینش و تکوین می‌باشد و ازآنجاکه در تکوین، خطا و تخلف راه ندارد، در نتیجه وحی الهی باید به عینه به دست مردم برسد و حتی فعل ؟؟؟؟؟ به اینکه از مصادیق تبلیغ وحی است باید مصون از خطا باشد". زیرا در صورت تخلف، لازم می‌آید که هدایت الهی از کلیت افتاده و شامل انسان نشود<ref>[[رحمت‌الله احمدی|احمدی، رحمت‌الله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]]، ص ۲۰۹ و ۲۱۰.</ref>. [[علامه طباطبائی]] برای اثبات تکوینی بودن [[وحی]] چنین بیان می‌دارد: "آن سببی که باعث شد انسان در خارج وجود حقیقی بیابد، همان سبب، او را به هدایت تکوینی به‌سوی سعادتش هدایت می‌کند، پس مسلماً باید اشتباه و خطایی در هدایتش واقع نشود نه در اصل هدایت و نه در وسیله آن، که همان وحی باشد. پس نه در ایجاد این شعور در [[پیامبر]] اشتباه می‌کند و نه خودِ این [[وحی]]، در تشخیص مصالح و مفاسد دچار اشتباه می‌شود و اگر برفرض خطا و اشتباهی باشد، واجب است که تکوین این نقض را با امری مصون از خطا، برطرف سازد. و این [[عصمت]] غیر از عصمت از گناه و معصیت است". خداوند در قرآن کریم مطلق آفرینش و پرورش اشیاء را به خودش نسبت می‌دهد {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذي خَلَقَ فَسَوَّى‏ * وَ الَّذي قَدَّرَ فَهَدى‏‏}}﴾}} و نوع انسان از این کلیات مستثنا نیست<ref>[[رحمت‌الله احمدی|احمدی، رحمت‌الله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]]، ص ۲۱۱ و ۲۱۲.</ref>.
# '''نبودن خطا در امور تکوینی''': [[علامه طباطبائی]]: "هدایت تکوینی، هدایتی است که به امور تکوینی تعلق می‌گیرد مانند راهنمایی فرموده. بنابر آن دسته از ادله‌ای که [[نبوت]] عامه را اثبات می‌کند، هدایت بشر راز راه [[وحی]]، جزء آفرینش و تکوین می‌باشد و ازآنجاکه در تکوین، خطا و تخلف راه ندارد، در نتیجه وحی الهی باید به عینه به دست مردم برسد و حتی فعل ؟؟؟؟؟ به اینکه از مصادیق تبلیغ وحی است باید مصون از خطا باشد". زیرا در صورت تخلف، لازم می‌آید که هدایت الهی از کلیت افتاده و شامل انسان نشود<ref>[[رحمت‌الله احمدی|احمدی، رحمت‌الله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]]، ص ۲۰۹ و ۲۱۰.</ref>. [[علامه طباطبائی]] برای اثبات تکوینی بودن [[وحی]] چنین بیان می‌دارد: "آن سببی که باعث شد انسان در خارج وجود حقیقی بیابد، همان سبب، او را به هدایت تکوینی به‌سوی سعادتش هدایت می‌کند، پس مسلماً باید اشتباه و خطایی در هدایتش واقع نشود نه در اصل هدایت و نه در وسیله آن، که همان وحی باشد. پس نه در ایجاد این شعور در [[پیامبر]] اشتباه می‌کند و نه خودِ این [[وحی]]، در تشخیص مصالح و مفاسد دچار اشتباه می‌شود و اگر برفرض خطا و اشتباهی باشد، واجب است که تکوین این نقض را با امری مصون از خطا، برطرف سازد. و این [[عصمت]] غیر از عصمت از گناه و معصیت است". خداوند در قرآن کریم مطلق آفرینش و پرورش اشیاء را به خودش نسبت می‌دهد {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذي خَلَقَ فَسَوَّى‏ * وَ الَّذي قَدَّرَ فَهَدى‏‏}}﴾}} و نوع انسان از این کلیات مستثنا نیست<ref>[[رحمت‌الله احمدی|احمدی، رحمت‌الله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]]، ص ۲۱۱ و ۲۱۲.</ref>.
* با توجه به تمام این دلایل خدای متعال در قرآن فرمود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ}}﴾}}.
* با توجه به تمام این دلایل خدای متعال در قرآن فرمود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ}}﴾}}.
==محال بودن تصرف شیطان در نفوس [[انبیا]] {{عم}}==
*آیا شیطان می‌تواند در نفوس [[انبیا]]{{عم}} نفوذ کرده و تصرفی در جریان [[وحی]] باشد. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}}﴾}}<ref> به ارجمندی تو سوگند که همگی آنان را گمراه خواهم کرد.مگر از میان آنان بندگان نابت را؛ سوره ص، آیه: ۸۲ - ۸۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فقَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ }}﴾}}<ref> گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدی‌ها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد.بجز از میان آنان بندگان نابت را؛ سوره حجر، آیه: ۳۹-۴۰.</ref>
*از آیات قرآن چنین به دست می‌آید که شیطان را در مخلصین راهی نیست و [[پیامبران]] نیز مخلصین حقیقی هستند که تصرف شیطان در نفوس آنها محال است .
*اگر اشکال شود که در اینجا تنها عامل گمراهی انسان‌ها ابلیس دانسته شده، در حالی که جهل و نادانی نیز می‌تواند یکی دیگر از عوامل ضلالت باشد در پاسخ می‌گوییم: ترک واجب یا فعل حرام هنگام گمراهی به شمار می‌رود که آن امر یا نهی به مکلف رسیده باشد. لذا اگر جهل و نادانی را نیز یکی از عوامل ضلالت بدانیم، منظور، آن نوع نادانی است که به‌وسیله وسوسه ابلیس صورت می‌گیرد پس ریشه همه گمراهی‌ها شیطان است که در این آیه از بندگان مخلص، به‌طور کامل نفی شده است<ref>ر.ک. [[رحمت‌الله احمدی|احمدی، رحمت‌الله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]]، ص ۲۳۸-۲۴۰.</ref>.


==دلایل نقلی [[عصمت]] [[پیامبران]]==
==دلایل نقلی [[عصمت]] [[پیامبران]]==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش