پرش به محتوا

مقابله سیئه با حسنه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[مقابله سیئه با حسنه در قرآن]] - [[مقابله سیئه با حسنه در حدیث]] - [[مقابله سیئه با حسنه در اخلاق اسلامی]] - [[مقابله سیئه با حسنه در نهج البلاغه]] - [[مقابله سیئه با حسنه در معارف دعا و زیارات]]| پرسش مرتبط  = مقابله سیئه با حسنه (پرسش)}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[مقابله سیئه با حسنه در قرآن]] - [[مقابله سیئه با حسنه در حدیث]] - [[مقابله سیئه با حسنه در اخلاق اسلامی]] - [[مقابله سیئه با حسنه در نهج البلاغه]] - [[مقابله سیئه با حسنه در معارف دعا و زیارات]]| پرسش مرتبط  = مقابله سیئه با حسنه (پرسش)}}


==مقدمه==
==مقدمه==
*[[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار ، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان می‌گردد و این را جز به آنان که می‌شکیبند، و جز به آنان که بهره‌ای سترگ دارند فرانیاموزند» سوره فصلت، آیه ۳۴-۳۵.</ref>  
* [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار ، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان می‌گردد و این را جز به آنان که می‌شکیبند، و جز به آنان که بهره‌ای سترگ دارند فرانیاموزند» سوره فصلت، آیه ۳۴-۳۵.</ref>  
*همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ}}<ref>«بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف می‌کنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref>
*همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ}}<ref>«بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف می‌کنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref>
*[[پیامبر]]{{صل}} می‌فرمایند: "هر که [[دوستی]] تو را قطع کند با او پیوند کن؛ و هر که از [[نیکی]] خود تو را [[محروم]] سازد با او [[نیکی]] کن؛ و هر که به [[نادانی]] با تو [[رفتار]] کند [[حلم]] بورز"<ref>جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، ج۱، ص۳۶۱.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۶.</ref>.
* [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرمایند: "هر که [[دوستی]] تو را قطع کند با او پیوند کن؛ و هر که از [[نیکی]] خود تو را [[محروم]] سازد با او [[نیکی]] کن؛ و هر که به [[نادانی]] با تو [[رفتار]] کند [[حلم]] بورز"<ref>جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، ج۱، ص۳۶۱.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۶.</ref>.
*[[امام سجاد]]{{ع}} نیز می‌فرمایند: "[[حق]] آن کس که به تو بد کرده این است که از او بگذری و مشمول عفوش قرار دهی و اگر بدانی بخشیدن وی زیان‌آور است و نتیجه بد به بار می‌آورد بر رعایت [[مصلحت]] از عفوش خودداری کن و با [[کمک]] [[قانون]] و [[جامعه]] او را به [[کیفر]] برسان"<ref>م. وجدانی، حدیث تربیت، ص۱۶۶.</ref>.
* [[امام سجاد]]{{ع}} نیز می‌فرمایند: "[[حق]] آن کس که به تو بد کرده این است که از او بگذری و مشمول عفوش قرار دهی و اگر بدانی بخشیدن وی زیان‌آور است و نتیجه بد به بار می‌آورد بر رعایت [[مصلحت]] از عفوش خودداری کن و با [[کمک]] [[قانون]] و [[جامعه]] او را به [[کیفر]] برسان"<ref>م. وجدانی، حدیث تربیت، ص۱۶۶.</ref>.
*با بررسی [[سیره پیامبر]]{{صل}} متوجه می‌شویم که ایشان در مقابل [[بدی]] دیگران، [[بدی]] نمی‌کرد؛ بلکه [[گناه]] آن‌ها را نادیده می‌گرفت و از آن‌ها می‌گذشت.
*با بررسی [[سیره پیامبر]]{{صل}} متوجه می‌شویم که ایشان در مقابل [[بدی]] دیگران، [[بدی]] نمی‌کرد؛ بلکه [[گناه]] آن‌ها را نادیده می‌گرفت و از آن‌ها می‌گذشت.
*[[خواجه]] [[عبدالله انصاری]] می‌گوید: "[[بدی]] را [[بدی]] کردن سگساری است و [[نیکی]] را [[نیکی]] کردن خرکاری است، [[بدی]] را [[نیکی]] کردن کار [[خواجه]] [[عبدالله انصاری]] است"<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۲، ص۳۱۱ - ۳۱۲.</ref>.
* [[خواجه]] [[عبدالله انصاری]] می‌گوید: "[[بدی]] را [[بدی]] کردن سگساری است و [[نیکی]] را [[نیکی]] کردن خرکاری است، [[بدی]] را [[نیکی]] کردن کار [[خواجه]] [[عبدالله انصاری]] است"<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۲، ص۳۱۱ - ۳۱۲.</ref>.
*همچنان‌که [[گذشت]] مقابله [[نیکی]] به [[بدی]] یکی از روش‌های مهم [[تربیتی]] است. [[علم]] روانشناسی نیز بر این نکته تأکید دارد که اصل [[تشویق]] مهم‌تر و کارسازتر از تنبیه در امر [[آموزش و پرورش]] است.
*همچنان‌که [[گذشت]] مقابله [[نیکی]] به [[بدی]] یکی از روش‌های مهم [[تربیتی]] است. [[علم]] روانشناسی نیز بر این نکته تأکید دارد که اصل [[تشویق]] مهم‌تر و کارسازتر از تنبیه در امر [[آموزش و پرورش]] است.
*[[توبه]] در [[فرهنگ اسلامی]] همین وجه را دارد که اگر از [[بنده]] کار [[زشتی]] سر زد و از کرده خویش پشیمان شد و روی به آستان [[حضرت]] احدیت آورد، [[خداوند]] در مقابل این [[بدی]] به او [[نیکی]] نموده، توبه‌اش را خواهد پذیرفت؛ چرا که در [[توبه]] همواره بر روی [[بندگان]] [[عاصی]] باز است مگر در موارد نادری که در [[قرآن]] به آن اشاره شده است.
* [[توبه]] در [[فرهنگ اسلامی]] همین وجه را دارد که اگر از [[بنده]] کار [[زشتی]] سر زد و از کرده خویش پشیمان شد و روی به آستان [[حضرت]] احدیت آورد، [[خداوند]] در مقابل این [[بدی]] به او [[نیکی]] نموده، توبه‌اش را خواهد پذیرفت؛ چرا که در [[توبه]] همواره بر روی [[بندگان]] [[عاصی]] باز است مگر در موارد نادری که در [[قرآن]] به آن اشاره شده است.
*یکی از مراتب [[سلوک]] [[عرفانی]]، همین مقابله [[سیئه]] با [[نیکی]] است، که یکی از مدارج [[عالی]] [[سلوک]] به شمار می‌آید<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۷.</ref>.
*یکی از مراتب [[سلوک]] [[عرفانی]]، همین مقابله [[سیئه]] با [[نیکی]] است، که یکی از مدارج [[عالی]] [[سلوک]] به شمار می‌آید<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۷.</ref>.
*[[شیخ]] [[حسین بحرانی]] چنان می‌نویسد: پس باید خود را چنان سازی که آرزوی آن داشته باشی که کسی به تو بد کند و آنگاه به او [[احسان]] کنی تا به این وسیله به [[فضیلت]] [[نیکی]] کسی که تو را مورد بی‌مهری قرار داده است، دست یابی؛ و در نتیجه به [[رسول گرامی]]{{صل}} و [[خاندان]] او [[تأسی]] نموده باشی... بنابراین تو به سبب بی‌مهری او و مقابله نمودن آن با [[نیکی]] و [[احسان]] به این [[مقام]] والا نایل خواهی شد. از سوی دیگر، تو با همه [[فقر]] و نیازی که در وجودت هست، اگر [[بدی]] و بی‌مهری را به [[نیکی]] پاسخ دهی، [[خداوند سبحان]] با آن [[کرم]] و غنای بی‌پایانش سزاوارتر است به اینکه در برابر [[اعمال]] ناروای تو، [[احسان]] و [[نیکی]] نماید. بنابراین نتیجه دوم این شیوه برخورد با بدان، آن است که حجتی بر اکرام و [[لطف خداوند]] خواهی داشت. در [[حقیقت]]، [[خدای متعال]] از آن‌رو به تو [[فرمان]] داد [[بدی]] را به [[نیکی]] [[پاسخ گویی]] که به تو بفهماند: "اگر تو چنین کنی، من سزاوارتر به آن هستم، و تو به چنین معامله‌ای نیازمندتر هستی". او امر فرمود که با [[مردم]] این‌گونه برخورد و معامله نمایی و سودی که از این معامله عاید تو می‌گردد افزون‌تر از بهره‌ای است که به دیگری می‌رسانی. و اگر با دیده [[بصیرت]] بنگری، خواهی دید که [[بدی]] و بی‌مهری او نسبت به تو، چون تو را به این مکافات رسانده است، [[احسان]] درخور [[سپاس]] در [[حق]] تو بوده است، نه [[ظلم و ستم]] که در صدد [[انتقام]] از آن بر آیی<ref>شیخ حسین بحرانی، سلوک عرفانی در سیره اهل البیت{{عم}}، ترجمه علی شیروانی، ص۷۴ – ۷۵.</ref>.
* [[شیخ]] [[حسین بحرانی]] چنان می‌نویسد: پس باید خود را چنان سازی که آرزوی آن داشته باشی که کسی به تو بد کند و آنگاه به او [[احسان]] کنی تا به این وسیله به [[فضیلت]] [[نیکی]] کسی که تو را مورد بی‌مهری قرار داده است، دست یابی؛ و در نتیجه به [[رسول گرامی]]{{صل}} و [[خاندان]] او [[تأسی]] نموده باشی... بنابراین تو به سبب بی‌مهری او و مقابله نمودن آن با [[نیکی]] و [[احسان]] به این [[مقام]] والا نایل خواهی شد. از سوی دیگر، تو با همه [[فقر]] و نیازی که در وجودت هست، اگر [[بدی]] و بی‌مهری را به [[نیکی]] پاسخ دهی، [[خداوند سبحان]] با آن [[کرم]] و غنای بی‌پایانش سزاوارتر است به اینکه در برابر [[اعمال]] ناروای تو، [[احسان]] و [[نیکی]] نماید. بنابراین نتیجه دوم این شیوه برخورد با بدان، آن است که حجتی بر اکرام و [[لطف خداوند]] خواهی داشت. در [[حقیقت]]، [[خدای متعال]] از آن‌رو به تو [[فرمان]] داد [[بدی]] را به [[نیکی]] [[پاسخ گویی]] که به تو بفهماند: "اگر تو چنین کنی، من سزاوارتر به آن هستم، و تو به چنین معامله‌ای نیازمندتر هستی". او امر فرمود که با [[مردم]] این‌گونه برخورد و معامله نمایی و سودی که از این معامله عاید تو می‌گردد افزون‌تر از بهره‌ای است که به دیگری می‌رسانی. و اگر با دیده [[بصیرت]] بنگری، خواهی دید که [[بدی]] و بی‌مهری او نسبت به تو، چون تو را به این مکافات رسانده است، [[احسان]] درخور [[سپاس]] در [[حق]] تو بوده است، نه [[ظلم و ستم]] که در صدد [[انتقام]] از آن بر آیی<ref>شیخ حسین بحرانی، سلوک عرفانی در سیره اهل البیت{{عم}}، ترجمه علی شیروانی، ص۷۴ – ۷۵.</ref>.
*در [[فرهنگ اسلامی]] در مورد چشم‌پوشی از خطای دیگران توصیه‌های فراوانی شده است. برخی مواقع باید در برابر خطاهای دیگران تغافل ورزیده، خود است را بی‌خبر نشان داد، به گونه‌ای که آنان [[خیال]] کنند وی خطای آنان را ندیده است. البته باید دقت داشت چشم‌پوشی از [[خطا]] و [[قاطعیت]] هر دو به جا باشد<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۸.</ref>.
*در [[فرهنگ اسلامی]] در مورد چشم‌پوشی از خطای دیگران توصیه‌های فراوانی شده است. برخی مواقع باید در برابر خطاهای دیگران تغافل ورزیده، خود است را بی‌خبر نشان داد، به گونه‌ای که آنان [[خیال]] کنند وی خطای آنان را ندیده است. البته باید دقت داشت چشم‌پوشی از [[خطا]] و [[قاطعیت]] هر دو به جا باشد<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۸.</ref>.
*[[امام سجاد]]{{ع}} در [[رساله حقوق]] در خصوص [[حق]] سالمندان می‌فرمایند: "او را [[احترام]] کنی... نابخردانه با او برخورد نکنی. چنانچه او [[جهالت]] ورزیده، [[تحمل]] کنی...".
* [[امام سجاد]]{{ع}} در [[رساله حقوق]] در خصوص [[حق]] سالمندان می‌فرمایند: "او را [[احترام]] کنی... نابخردانه با او برخورد نکنی. چنانچه او [[جهالت]] ورزیده، [[تحمل]] کنی...".
*یکی از مصادیق [[احترام]] این است که هرگز با او [[دشمنی]] نورزی، چرا که به طور طبیعی انسانی که عمری از او گذشته، انتظارات و توقعات بیشتری از دیگران پیدا می‌کند و ممکن است به [[دلیل]] داشتن این [[روحیه]] طبیعی، همیشه خود را از دیگران طلبکار ببیند، که گاهی منتهی به [[عداوت]] و [[دشمنی]] و [[مخاصمه]] و درگیری می‌شود.[[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرمایند چون احتمال دارد این [[روحیه]]، او را به سمت و سوی درگیری با دیگران بکشاند، طبعاً [[احترام]] او اقتضا می‌کند که دیگران با او درگیر نشوند<ref>امام سجاد{{ع}}، رساله حقوق، ترجمه و شرح علی محمد حیدری نراقی، ص۵۱۸.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۹.</ref>.
*یکی از مصادیق [[احترام]] این است که هرگز با او [[دشمنی]] نورزی، چرا که به طور طبیعی انسانی که عمری از او گذشته، انتظارات و توقعات بیشتری از دیگران پیدا می‌کند و ممکن است به [[دلیل]] داشتن این [[روحیه]] طبیعی، همیشه خود را از دیگران طلبکار ببیند، که گاهی منتهی به [[عداوت]] و [[دشمنی]] و [[مخاصمه]] و درگیری می‌شود.[[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرمایند چون احتمال دارد این [[روحیه]]، او را به سمت و سوی درگیری با دیگران بکشاند، طبعاً [[احترام]] او اقتضا می‌کند که دیگران با او درگیر نشوند<ref>امام سجاد{{ع}}، رساله حقوق، ترجمه و شرح علی محمد حیدری نراقی، ص۵۱۸.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۹.</ref>.


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش