وقف: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '↵{{سیره معصوم}}' به '{{سیره معصوم}}') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[وقف در قرآن]] - [[وقف در حدیث]] - [[وقف در نهج البلاغه]] - [[وقف در تاریخ اسلامی]] - [[وقف در معارف دعا و زیارات]] - [[وقف در سیره پیامبر خاتم]] - [[وقف در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط = وقف (پرسش)}} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[وقف در قرآن]] - [[وقف در حدیث]] - [[وقف در نهج البلاغه]] - [[وقف در تاریخ اسلامی]] - [[وقف در معارف دعا و زیارات]] - [[وقف در سیره پیامبر خاتم]] - [[وقف در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط = وقف (پرسش)}} | ||
'''وقف:''' به معنای توقف، ایستادن، نگه داشتن. در اصطلاح [[دینی]] اگر [[مال]] و [[زمین]] و وسیلهای را برای استفاده خاصی تعیین کنند و [[منافع]] آن را در جهت خاصی مقرر کنند، "وقف" نامیده میشود، مثل آنکه مدرسهای را وقف طلاب [[علوم دینی]] میکنند، یا [[قرآن]] و کتابی را وقف یک [[حرم]] یا [[مسجد]] میکنند، یا درمانگاهی را وقف استفاده [[فقرا]] میکنند. وقف، کاری بسیار [[پسندیده]] است و [[ثواب]] بسیار دارد و سبب میشود که تا سالهای سال، به [[مردم]] خیر و بهره برسد. [[مال]] یا زمینی را که وقف کرده باشند "موقوفه" و کسی را که آن را وقف کرده "واقف" مینامند. کسی باید متولی و عهدهدار موقوفات و اداره صحیح آنها باشد. [[مال]] وقف تنها در همان مسیری که تعیین شده باید [[مصرف]] شود و استفاده شخصی از آن جایز نیست. ادارهای که به امور موقوفات رسیدگی میکند "اوقاف" نام دارد. بسیاری از زمینها و املاک، وقف بعضی [[حرمها]] و امامزادهها یا مساجد و حوزهها میشوند و درآمدهای آنها به عنوان بودجه و پشتوانه مخارج این مراکز قرار میگیرد. [[حضرت علی]]{{ع}} تعداد بسیاری نخلستان کاشت و [[چاه]] کند و آنها را وقف [[فقرا]] نمود. وقف در اصطلاح [[علم]] [[تجوید]]، به معنای ایستادن، [[نفس]] کشیدن و توقف کردن بر روی یک کلمه در [[تلاوت]] [[آیات قرآن]] و وصل نکردن به کلمه یا [[آیه]] بعدی است. وقف، یک اصطلاح [[اعتقادی]] هم دارد، برای توضیح، به "[[واقفیه]]" نگاه کنید<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۴۵.</ref>. | '''وقف:''' به معنای توقف، ایستادن، نگه داشتن. در اصطلاح [[دینی]] اگر [[مال]] و [[زمین]] و وسیلهای را برای استفاده خاصی تعیین کنند و [[منافع]] آن را در جهت خاصی مقرر کنند، "وقف" نامیده میشود، مثل آنکه مدرسهای را وقف طلاب [[علوم دینی]] میکنند، یا [[قرآن]] و کتابی را وقف یک [[حرم]] یا [[مسجد]] میکنند، یا درمانگاهی را وقف استفاده [[فقرا]] میکنند. وقف، کاری بسیار [[پسندیده]] است و [[ثواب]] بسیار دارد و سبب میشود که تا سالهای سال، به [[مردم]] خیر و بهره برسد. [[مال]] یا زمینی را که وقف کرده باشند "موقوفه" و کسی را که آن را وقف کرده "واقف" مینامند. کسی باید متولی و عهدهدار موقوفات و اداره صحیح آنها باشد. [[مال]] وقف تنها در همان مسیری که تعیین شده باید [[مصرف]] شود و استفاده شخصی از آن جایز نیست. ادارهای که به امور موقوفات رسیدگی میکند "اوقاف" نام دارد. بسیاری از زمینها و املاک، وقف بعضی [[حرمها]] و امامزادهها یا مساجد و حوزهها میشوند و درآمدهای آنها به عنوان بودجه و پشتوانه مخارج این مراکز قرار میگیرد. [[حضرت علی]]{{ع}} تعداد بسیاری نخلستان کاشت و [[چاه]] کند و آنها را وقف [[فقرا]] نمود. وقف در اصطلاح [[علم]] [[تجوید]]، به معنای ایستادن، [[نفس]] کشیدن و توقف کردن بر روی یک کلمه در [[تلاوت]] [[آیات قرآن]] و وصل نکردن به کلمه یا [[آیه]] بعدی است. وقف، یک اصطلاح [[اعتقادی]] هم دارد، برای توضیح، به "[[واقفیه]]" نگاه کنید<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۴۵.</ref>. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
*از واقدی [[نقل]] شده است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} اولین وقف را در [[اسلام]] انجام داد و ماجرای آن، چنین بود که مخیریق [[یهودی]]، از علمای بزرگ [[یهود]] [[مدینه]]، پس از [[مسلمان]] شدن، همراه [[رسول خدا]]{{صل}} در [[جنگ احد]] شرکت جست. او مردی ثروتمند و دارای باغهای نخل بسیار بود<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ج ۱، ص ۵۱۸ و ابو الربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء، ج ۱، ص ۳۰۳.</ref>. مخیریق هنگام [[جنگ احد]] [[وصیت]] کرده بود که اگر کشته شدم، تمام [[اموال]] من از آن [[رسول خدا]]{{صل}} خواهد بود و ایشان میتواند آنها را به هر طریق که [[خداوند]] [[دوست]] دارد، [[مصرف]] کند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۲، ص ۵۳۱، السیرة النبویه، ص ۵۱۸ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.</ref>. مخیریق در [[غزوه]] [[احد]] به [[شهادت]] رسید و طبق وصیتش، [[اموال]] او که شامل نخلستانهای هفت گانه [[اعراف]]، [[صافیه]]، دلال، میثب (منبت ۔ میثم)، بُرقَه، حُسنی و مشربه امابراهیم بود، به [[پیامبر]]{{صل}} رسید<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸؛ و نور الدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.</ref>. [[رسول اکرم]]{{صل}} نیز این [[اموال]] را در سال هفتم هجری وقف کرد<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص۱۵۱.</ref> و گفته شده است، موقوفات [[رسول خدا]]{{صل}} در [[مدینه]] عموماً از همین [[اموال]] مخیرق بود<ref>المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸ و السیرة النبویه، ص ۵۱۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۳-۴۲۴.</ref>. | *از واقدی [[نقل]] شده است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} اولین وقف را در [[اسلام]] انجام داد و ماجرای آن، چنین بود که مخیریق [[یهودی]]، از علمای بزرگ [[یهود]] [[مدینه]]، پس از [[مسلمان]] شدن، همراه [[رسول خدا]]{{صل}} در [[جنگ احد]] شرکت جست. او مردی ثروتمند و دارای باغهای نخل بسیار بود<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ج ۱، ص ۵۱۸ و ابو الربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء، ج ۱، ص ۳۰۳.</ref>. مخیریق هنگام [[جنگ احد]] [[وصیت]] کرده بود که اگر کشته شدم، تمام [[اموال]] من از آن [[رسول خدا]]{{صل}} خواهد بود و ایشان میتواند آنها را به هر طریق که [[خداوند]] [[دوست]] دارد، [[مصرف]] کند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۲، ص ۵۳۱، السیرة النبویه، ص ۵۱۸ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.</ref>. مخیریق در [[غزوه]] [[احد]] به [[شهادت]] رسید و طبق وصیتش، [[اموال]] او که شامل نخلستانهای هفت گانه [[اعراف]]، [[صافیه]]، دلال، میثب (منبت ۔ میثم)، بُرقَه، حُسنی و مشربه امابراهیم بود، به [[پیامبر]]{{صل}} رسید<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸؛ و نور الدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.</ref>. [[رسول اکرم]]{{صل}} نیز این [[اموال]] را در سال هفتم هجری وقف کرد<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص۱۵۱.</ref> و گفته شده است، موقوفات [[رسول خدا]]{{صل}} در [[مدینه]] عموماً از همین [[اموال]] مخیرق بود<ref>المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸ و السیرة النبویه، ص ۵۱۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۳-۴۲۴.</ref>. | ||
*در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است، باغهای هفت گانه [[اعراف]]، [[صافیه]]، دلال، میثب، برقه، [[حسنی]] و مشربه ام [[ابراهیم]]، موقوفه یا موقوفات [[رسول اکرم]]{{صل}} بود که پس از [[رحلت]] آن [[حضرت]] در [[اختیار]] [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} قرار گرفت. بعدها درباره این موقوفات ادعایی مطرح شد و [[حضرت علی]]{{ع}} بر وقف بودن آنها [[شهادت]] داد و [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} نیز آنها را موقوفه معرفی فرمود<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۴ و شیخ طوسی، التهذیب، ج ۹، ص ۱۴۵.</ref> و در آمد آنها را برای [[بنیهاشم]] و بنیمطلب قرار داد<ref>الکافی، ج ۷، ص ۴۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۳۸۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۴.</ref>. | *در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است، باغهای هفت گانه [[اعراف]]، [[صافیه]]، دلال، میثب، برقه، [[حسنی]] و مشربه ام [[ابراهیم]]، موقوفه یا موقوفات [[رسول اکرم]]{{صل}} بود که پس از [[رحلت]] آن [[حضرت]] در [[اختیار]] [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} قرار گرفت. بعدها درباره این موقوفات ادعایی مطرح شد و [[حضرت علی]]{{ع}} بر وقف بودن آنها [[شهادت]] داد و [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} نیز آنها را موقوفه معرفی فرمود<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۴ و شیخ طوسی، التهذیب، ج ۹، ص ۱۴۵.</ref> و در آمد آنها را برای [[بنیهاشم]] و بنیمطلب قرار داد<ref>الکافی، ج ۷، ص ۴۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۳۸۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۴.</ref>. | ||
*[[امام رضا]]{{ع}} نیز در [[روایت]] مشابهی فرموده است: "[[رسول خدا]]{{صل}} اموالی را برای [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} وقف کرد تا از آن به ضعفای [[قوم]] خود و [[نسل]] آنها [[انفاق]] کنند<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۳۴۱ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۵۱.</ref>. پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}} [[عباس]]، [[عموی پیامبر]]{{صل}} - درباره تصاحب آنها با [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} به بحث پرداخت؛ اما [[علی]]{{ع}} و دیگران [[شهادت]] دادند که آنها برای [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} وقف شده است"<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۷ - ۱۵۸ و أحمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان ۱، ص۴۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۴-۴۲۵.</ref>. | * [[امام رضا]]{{ع}} نیز در [[روایت]] مشابهی فرموده است: "[[رسول خدا]]{{صل}} اموالی را برای [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} وقف کرد تا از آن به ضعفای [[قوم]] خود و [[نسل]] آنها [[انفاق]] کنند<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۳۴۱ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۵۱.</ref>. پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}} [[عباس]]، [[عموی پیامبر]]{{صل}} - درباره تصاحب آنها با [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} به بحث پرداخت؛ اما [[علی]]{{ع}} و دیگران [[شهادت]] دادند که آنها برای [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} وقف شده است"<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۷ - ۱۵۸ و أحمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان ۱، ص۴۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۴-۴۲۵.</ref>. | ||
==باغهای هفت گانه (مخیریق)== | ==باغهای هفت گانه (مخیریق)== | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
==دیگر موقوفات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} == | ==دیگر موقوفات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} == | ||
*[[چاه]] "أعواف" نیز از موقوفات [[پیامبر]] بود که با وضوی [[رسول خدا]]{{صل}} متبرک شده بود و سالها جریان داشت<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۲۴ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۲.</ref>. بلاذری از قول عدهای از [[بنیحارث بن عبدالمطلب]] [[نقل]] کرده است که باغ "الحدیقه" نیز از دیگر موقوفات [[پیامبر]] بود<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref>. بلاذری در ادامه میگوید که من نمیدانم آن، جزء [[اموال]] مخیریق بوده است یا نه<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>. | * [[چاه]] "أعواف" نیز از موقوفات [[پیامبر]] بود که با وضوی [[رسول خدا]]{{صل}} متبرک شده بود و سالها جریان داشت<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۲۴ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۲.</ref>. بلاذری از قول عدهای از [[بنیحارث بن عبدالمطلب]] [[نقل]] کرده است که باغ "الحدیقه" نیز از دیگر موقوفات [[پیامبر]] بود<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref>. بلاذری در ادامه میگوید که من نمیدانم آن، جزء [[اموال]] مخیریق بوده است یا نه<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>. | ||
==[[پیامبر]]{{صل}} و [[تشویق]] [[اصحاب]] به انجام وقف == | ==[[پیامبر]]{{صل}} و [[تشویق]] [[اصحاب]] به انجام وقف == | ||
*[[رسول اکرم]]{{صل}} علاوه بر پیش قدم بودن در امر وقف، دیگر [[مسلمانان]] را نیز به این [[امر خیر]] [[تشویق]] میکرد. [[جابر بن عبدالله انصاری]] [[نقل]] کرده است، همچنین از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} کسی نبود که توانی [[مالی]] داشته باشد و چیزی را وقف نکند<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>. | * [[رسول اکرم]]{{صل}} علاوه بر پیش قدم بودن در امر وقف، دیگر [[مسلمانان]] را نیز به این [[امر خیر]] [[تشویق]] میکرد. [[جابر بن عبدالله انصاری]] [[نقل]] کرده است، همچنین از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} کسی نبود که توانی [[مالی]] داشته باشد و چیزی را وقف نکند<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>. | ||
*از [[پیامبر خدا]]{{صل}} درباره وقف چنین [[روایت]] شده است: "هرگاه [[انسان]] بمیرد، رشته عمل او در [[دنیا]] قطع میشود؛ مگر از سه چیز: [[صدقه]] جاریه (وقف) یا [[علمی]] که از آن سود برده شود و یا [[فرزند]] صالحی که برای او [[دعا]] کند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ}}؛ حسن بن أبی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴ و تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۰۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>. | *از [[پیامبر خدا]]{{صل}} درباره وقف چنین [[روایت]] شده است: "هرگاه [[انسان]] بمیرد، رشته عمل او در [[دنیا]] قطع میشود؛ مگر از سه چیز: [[صدقه]] جاریه (وقف) یا [[علمی]] که از آن سود برده شود و یا [[فرزند]] صالحی که برای او [[دعا]] کند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ}}؛ حسن بن أبی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴ و تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۰۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>. | ||
*در [[صحیح بخاری]] از انس بن مالک [[روایت]] شده است، [[ابوطلحه]] توانگرترین فرد [[انصار]] بود و از همه [[اموال]] خود، باغ بیرحاء را که در سمت [[قبله]] [[مسجد]] [[نبوی]] قرار داشت، بیشتر [[دوست]] میداشت. [[پیغمبر]]{{صل}} گاه به این باغ داخل میشد و از [[آب]] گوارای [[چاه]] آن مینوشید. [[انس بن مالک]]، خادم آن [[حضرت]] میگوید: "وقتی [[آیه]] ۹۲ [[آل عمران]]: {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.</ref>، نازل شد؛ [[ابوطلحه]] برخاست و گفت: ای [[رسول خدا]]{{صل}}! محبوبترین [[اموال]] من "بیرحاء" است و آن را در [[راه خدا]] [[صدقه]] میدهم و امیدوارم [[ثواب]] آن [[ذخیره]] آخرتم باشد؛ آن را در هر راهی که [[خدا]] تو را بدان [[راهنمایی]] میکند، [[مصرف]] کن!".[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: " آنچه گفتی، شنیدم؛ چه [[مال]] سودمندی؛ نظر من آن است که آن را برای [[نزدیکان]] خود وقف کنی"؛ [[ابوطلحه]] گفت: "ای [[رسول خدا]]{{صل}} همین کار را میکنم ". پس آن را برای پسرعموها و [[نزدیکان]] خود وقف کرد"<ref>بخاری، صحیح، ج ۵، ص ۱۶۹ - ۱۷۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص ۱۴۱ و ابن حبان، صحیح، ج ۸، ص ۱۲۹ - ۱۳۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶-۴۲۷.</ref>. | *در [[صحیح بخاری]] از انس بن مالک [[روایت]] شده است، [[ابوطلحه]] توانگرترین فرد [[انصار]] بود و از همه [[اموال]] خود، باغ بیرحاء را که در سمت [[قبله]] [[مسجد]] [[نبوی]] قرار داشت، بیشتر [[دوست]] میداشت. [[پیغمبر]]{{صل}} گاه به این باغ داخل میشد و از [[آب]] گوارای [[چاه]] آن مینوشید. [[انس بن مالک]]، خادم آن [[حضرت]] میگوید: "وقتی [[آیه]] ۹۲ [[آل عمران]]: {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.</ref>، نازل شد؛ [[ابوطلحه]] برخاست و گفت: ای [[رسول خدا]]{{صل}}! محبوبترین [[اموال]] من "بیرحاء" است و آن را در [[راه خدا]] [[صدقه]] میدهم و امیدوارم [[ثواب]] آن [[ذخیره]] آخرتم باشد؛ آن را در هر راهی که [[خدا]] تو را بدان [[راهنمایی]] میکند، [[مصرف]] کن!".[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: " آنچه گفتی، شنیدم؛ چه [[مال]] سودمندی؛ نظر من آن است که آن را برای [[نزدیکان]] خود وقف کنی"؛ [[ابوطلحه]] گفت: "ای [[رسول خدا]]{{صل}} همین کار را میکنم ". پس آن را برای پسرعموها و [[نزدیکان]] خود وقف کرد"<ref>بخاری، صحیح، ج ۵، ص ۱۶۹ - ۱۷۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص ۱۴۱ و ابن حبان، صحیح، ج ۸، ص ۱۲۹ - ۱۳۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶-۴۲۷.</ref>. | ||
*واقدی نیز [[نقل]] کرده است، [[چاه]] "رومه" جزو [[اموال]] مردی از [[قبیله]] مزینه بود که در برابر دریافت [[پول]] به [[مردم]] [[آب]] میداد. روزی [[پیامبر]]{{صل}} به آن [[چاه]] نظر افکند و فرمود: "اگر مسلمانی این چاه را از این مرد بخرد و برای [[مسلمانان]] وقف کند، آن، چه [[صدقه]] و وقف خوبی است". [[عثمان بن عفان]] آن را به چهارصد [[دینار]] از آن مرد خرید و وقف کرد<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۳۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۲ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۷.</ref>. همو [[نقل]] میکند، چون [[رسول خدا]]{{صل}} در [[جنگ]] غابه به کنار [[چاه]] "همّ" رسید، [[مسلمانان]] گفتند: "ای [[رسول خدا]]{{صل}}! آیا این [[چاه]] را مصادره نمیکنید؟" فرمود: "خیر، ولی یک نفر این [[چاه]] را بخرد و بهای آن را [[صدقه]] دهد"؛ پس [[طلحة بن عبیدالله]] آن را خرید و وقف کرد <ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۴۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۷-۴۲۷.</ref>. | *واقدی نیز [[نقل]] کرده است، [[چاه]] "رومه" جزو [[اموال]] مردی از [[قبیله]] مزینه بود که در برابر دریافت [[پول]] به [[مردم]] [[آب]] میداد. روزی [[پیامبر]]{{صل}} به آن [[چاه]] نظر افکند و فرمود: "اگر مسلمانی این چاه را از این مرد بخرد و برای [[مسلمانان]] وقف کند، آن، چه [[صدقه]] و وقف خوبی است". [[عثمان بن عفان]] آن را به چهارصد [[دینار]] از آن مرد خرید و وقف کرد<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۳۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۲ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۷.</ref>. همو [[نقل]] میکند، چون [[رسول خدا]]{{صل}} در [[جنگ]] غابه به کنار [[چاه]] "همّ" رسید، [[مسلمانان]] گفتند: "ای [[رسول خدا]]{{صل}}! آیا این [[چاه]] را مصادره نمیکنید؟" فرمود: "خیر، ولی یک نفر این [[چاه]] را بخرد و بهای آن را [[صدقه]] دهد"؛ پس [[طلحة بن عبیدالله]] آن را خرید و وقف کرد <ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۴۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۷-۴۲۷.</ref>. | ||
*همچنین مورخان [[نقل]] کردهاند که در [[خیبر]]، زمینی معروف به باغ "ثمغ"، نصیب [[عمر بن خطاب]] شد؛ او نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمد و درباره آن از ایشان نظر خواست و گفت: "این زمینی که در [[خیبر]] نصیب من شده، [[بهترین]] مزرعه من است؛ درباره آن چه دستوری میفرمایید؟ [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "اصل آن را وقف و درآمدش را [[صدقه]] تعیین کن!" [[عمر]] نیز آن را طوری وقف کرد که اصل آن مزرعه فروخته و بخشیده و به [[ارث]] برده نشود و در آمد آن مخصوص [[فقیران]]، [[ارحام]] و بستگان [[نیازمند]]، آزاد کردن بردگان و [[جهاد]] در [[راه خدا]]، درماندگان و [[پذیرایی]] از میهمانان قرار داده شود و...<ref>صحیح بخاری، ج۳، ص۲۵۴؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲؛ الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۷۲ و انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref><ref>البته عدهای اعتقاد دارند که این زمین هم از موقوفات رسول اکرم{{صل}} بوده است. (وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲.)</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۸.</ref>. | *همچنین مورخان [[نقل]] کردهاند که در [[خیبر]]، زمینی معروف به باغ "ثمغ"، نصیب [[عمر بن خطاب]] شد؛ او نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمد و درباره آن از ایشان نظر خواست و گفت: "این زمینی که در [[خیبر]] نصیب من شده، [[بهترین]] مزرعه من است؛ درباره آن چه دستوری میفرمایید؟ [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "اصل آن را وقف و درآمدش را [[صدقه]] تعیین کن!" [[عمر]] نیز آن را طوری وقف کرد که اصل آن مزرعه فروخته و بخشیده و به [[ارث]] برده نشود و در آمد آن مخصوص [[فقیران]]، [[ارحام]] و بستگان [[نیازمند]]، آزاد کردن بردگان و [[جهاد]] در [[راه خدا]]، درماندگان و [[پذیرایی]] از میهمانان قرار داده شود و...<ref>صحیح بخاری، ج۳، ص۲۵۴؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲؛ الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۷۲ و انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref><ref>البته عدهای اعتقاد دارند که این زمین هم از موقوفات رسول اکرم{{صل}} بوده است. (وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲.)</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۸.</ref>. | ||
*[[ابن سعد]] از [[ابن کعب]] [[نقل]] کرده است که پس اینکه [[رسول خدا]] باغات هفت گانه را وقف کرد، [[مسلمانان]] نیز به وقف راغب شده، برخی [[اموال]] خود را برای [[اولاد]] و [[نوادگان]] خود وقف کردند <ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۸.</ref>. | * [[ابن سعد]] از [[ابن کعب]] [[نقل]] کرده است که پس اینکه [[رسول خدا]] باغات هفت گانه را وقف کرد، [[مسلمانان]] نیز به وقف راغب شده، برخی [[اموال]] خود را برای [[اولاد]] و [[نوادگان]] خود وقف کردند <ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۸.</ref>. | ||
==ثبت اوقاف== | ==ثبت اوقاف== | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==[[علی]]{{ع}} [[شاگرد]] بارز [[مکتب]] [[نبوی]]{{صل}} == | ==[[علی]]{{ع}} [[شاگرد]] بارز [[مکتب]] [[نبوی]]{{صل}} == | ||
*[[امیر المؤمنین]] [[علی]]{{ع}} [[شاگرد]] ممتاز [[مکتب]] [[نبوی]]{{صل}} است. ایشان درس [[انفاق]] و وارستگی را به خوبی از محضر [[رسول خدا]]{{صل}} آموخته بود و موقوفاتی از ایشان در [[تاریخ]] به ثبت رسیده است که در ادامه به دو نمونه اشاره میکنیم: از موقوفات [[علی]]{{ع}} "عین ابی نیزر" است؛ این [[چاه]] پر [[آب]] که آن [[حضرت]] آن را به دست خود در منطقه "[[ینبع]]" در [[مدینه]] احداث کرده بود، در واقع، گنجی هنگفت و ثروتی سرشار بود که مژده خیر و برکتش میتوانست هر صاحبی را به وجد آورد؛ اما [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به محض حفر این [[چاه]] با کمال [[اخلاص]] فرمود: "[[خدا]] را [[گواه]] میگیرم که این چشمه را [[صدقه]] (وقف) قرار دادم". سپس کاغذ و قلمیطلبید و برای آن، وقف نامهای نوشته، آن را برای فقرای [[مدینه]]، در راه ماندگان و... وقف کرد<ref>معجم البلدان، ج ۴، ص ۱۷۵ - ۱۷۶؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۱۱۹ - ۱۲۰ و مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۶۲.</ref>. وقف منزل خویش در محله بنیزریق نیز از دیگر موقوفات [[علی]]{{ع}} در [[مدینه]] بود<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۸ و التهذیب، ج ۹، ص ۱۳۱.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۹.</ref>. | * [[امیر المؤمنین]] [[علی]]{{ع}} [[شاگرد]] ممتاز [[مکتب]] [[نبوی]]{{صل}} است. ایشان درس [[انفاق]] و وارستگی را به خوبی از محضر [[رسول خدا]]{{صل}} آموخته بود و موقوفاتی از ایشان در [[تاریخ]] به ثبت رسیده است که در ادامه به دو نمونه اشاره میکنیم: از موقوفات [[علی]]{{ع}} "عین ابی نیزر" است؛ این [[چاه]] پر [[آب]] که آن [[حضرت]] آن را به دست خود در منطقه "[[ینبع]]" در [[مدینه]] احداث کرده بود، در واقع، گنجی هنگفت و ثروتی سرشار بود که مژده خیر و برکتش میتوانست هر صاحبی را به وجد آورد؛ اما [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به محض حفر این [[چاه]] با کمال [[اخلاص]] فرمود: "[[خدا]] را [[گواه]] میگیرم که این چشمه را [[صدقه]] (وقف) قرار دادم". سپس کاغذ و قلمیطلبید و برای آن، وقف نامهای نوشته، آن را برای فقرای [[مدینه]]، در راه ماندگان و... وقف کرد<ref>معجم البلدان، ج ۴، ص ۱۷۵ - ۱۷۶؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۱۱۹ - ۱۲۰ و مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۶۲.</ref>. وقف منزل خویش در محله بنیزریق نیز از دیگر موقوفات [[علی]]{{ع}} در [[مدینه]] بود<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۸ و التهذیب، ج ۹، ص ۱۳۱.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۹.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:سیره پیامبر خاتم]] | [[رده:سیره پیامبر خاتم]] | ||
[[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]] | [[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]] | ||
[[رده:وقف]] | [[رده:وقف]] |