پرش به محتوا

آیه اولی الامر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۳: خط ۲۳:
بنابراین اشخاص غیر [[معصوم]] نمی‌توانند [[اولوالامر]] باشند؛ امّا [[روایات]] مصداق واقعی [[اولوالامر]] را با تصریح بیان کرده‌اند؛ از جمله [[روایات]] معروف، [[حدیث جابر]] است که او مصداق و [[تفسیر]] [[اولوالامر]] را ـ که پیرویشان بر ما لازم است ـ از [[پیامبر]] پرسید. حضرت فرمود: "نخستین آنها پس از من [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} و پس از او فرزندانش [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] و [[علی بن الحسین]] است و سپس [[محمّد باقر]] که تو را [[دیدار]] خواهی کرد و هنگامی که ملاقاتش کردی [[سلام]] مرا به او برسان؛ بعد از او [[جعفر صادق]] و بعد [[موسی کاظم]] و سپس به ترتیب علی‌رضا، [[محمّد]] جواد، [[علی]] [[هادی]]، [[امام عسکری|حسن عکسری]] و آن گاه [[قائم]] [[منتظر]] [[مهدی موعود]]{{ع}} پس از من [[امام]] و [[رهبر]] خواهند بود"<ref>اثبات الهداة، ج۳، ص۱۲۳.</ref>. [[امام باقر]] فرمود: "[[اولوالامر]] [[پیشوایان]] [[امّت]] از [[نسل]] [[علی]]{{ع}} و [[فاطمه]] هستند که تا [[قیامت]] پا به عرصه هستی نمی‌گذارند"<ref>اثبات الهداة، ج۳، ص۱۳۱.</ref><ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۲۱-۲۳.</ref>
بنابراین اشخاص غیر [[معصوم]] نمی‌توانند [[اولوالامر]] باشند؛ امّا [[روایات]] مصداق واقعی [[اولوالامر]] را با تصریح بیان کرده‌اند؛ از جمله [[روایات]] معروف، [[حدیث جابر]] است که او مصداق و [[تفسیر]] [[اولوالامر]] را ـ که پیرویشان بر ما لازم است ـ از [[پیامبر]] پرسید. حضرت فرمود: "نخستین آنها پس از من [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} و پس از او فرزندانش [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] و [[علی بن الحسین]] است و سپس [[محمّد باقر]] که تو را [[دیدار]] خواهی کرد و هنگامی که ملاقاتش کردی [[سلام]] مرا به او برسان؛ بعد از او [[جعفر صادق]] و بعد [[موسی کاظم]] و سپس به ترتیب علی‌رضا، [[محمّد]] جواد، [[علی]] [[هادی]]، [[امام عسکری|حسن عکسری]] و آن گاه [[قائم]] [[منتظر]] [[مهدی موعود]]{{ع}} پس از من [[امام]] و [[رهبر]] خواهند بود"<ref>اثبات الهداة، ج۳، ص۱۲۳.</ref>. [[امام باقر]] فرمود: "[[اولوالامر]] [[پیشوایان]] [[امّت]] از [[نسل]] [[علی]]{{ع}} و [[فاطمه]] هستند که تا [[قیامت]] پا به عرصه هستی نمی‌گذارند"<ref>اثبات الهداة، ج۳، ص۱۳۱.</ref><ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۲۱-۲۳.</ref>


این [[آیه]] از موارد بحث‌انگیز میان [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنّت]] است و آنان طبق ظاهر آن، هرکس را که [[حاکم]] باشد، یا [[علمای دین]] را لازم الاتّباع می‌دانند، امّا [[شیعه]] مصداق آن را [[امامان]] [[معصوم]] و آنان که از سوی آنان [[ولایت]] دارند می‌دانند [[ائمه]] [[شیعه]] با استناد به این [[آیه]] که [[خداوند]] [[اطاعت اولی الامر]] از [[اهل بیت]]{{عم}} را [[واجب]] ساخته است، با [[مخالفان]] [[احتجاج]] می‌کردند. [[امام صادق]] نیز فرموده است: {{متن حدیث|أولو الأمر هم الأئمة من أهل البيت‏}}<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۵</ref>. آمران و صاحب‌ فرمانانی که اطاعتشان [[واجب]] است و [[پیروی]] از آنان، افراد را در مسیر [[اطاعت خدا]] و [[اطاعت رسول|رسول]] قرار می‌دهد، اینانند که بندۀ [[خالص]] [[خدا]] و از هر [[خطا]] و [[گناه]] معصوم‌اند. بد نیست نمونه‌هایی از دیدگاه‌های بزرگان [[اهل سنت]] را دربارۀ [[اولی الامر]] مرور کنیم: [[قاضی]] [[ابو یوسف]] می‌گوید: [[اطاعت]] از [[خلیفه]] لازم است، اگرچه [[ستمگر]] باشد. [[حسن بصری]] می‌گوید: به [[حکّام]]، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی [[رفتار]] کنند، آنان راست [[اجر]]، و بر شماست [[شکر]]، و اگر به [[بدی]] [[رفتار]] کنند، بر آنان است وزر و بر شماست [[صبر]]. [[قاضی ابوبکر باقلانی]] گوید: جمهور [[اهل]] تحقیق و [[اصحاب]] [[حدیث]] گفته‌اند: [[خلیفه]] به علّت اینکه [[فاسق]] و [[گناهکار]] باشد، یا [[ستمگر]] باشد و [[اموال]] [[مردم]] را بگیرد و [[مردم]] را بکشد و [[حقوق]] را ضایع کند و [[حدود الهی]] را زیرپا بگذارد، [[خلع]] نمی‌شود، و [[واجب]] نیست [[قیام]] علیه او، بلکه باید او را [[موعظه]] کرد. [[قاضی]] [[بدر]] الدین گوید: اگر شخصی مسلّط، که به [[زور]] [[قدرت]] را به دست آورده است، حتّی [[قوانین]] [[شریعت]] را نداند و [[ظالم]] و [[فاسق]] و [[فاجر]] باشد. باید از او [[اطاعت]] کرد.<ref> نمونه‌ها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است</ref> این دیدگاه کجا؟ و [[اولو الامر]] را اولیای [[معصوم]] [[الهی]] و [[ائمه]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] دانستن کجا؟<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۸.</ref>
===اختلاف بین مسلمین در تفسیر آیه===
این [[آیه]] از موارد بحث‌انگیز میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] است و آنان طبق ظاهر آن، هرکس را که [[حاکم]] باشد، یا [[علمای دین]] را لازم الاتّباع می‌دانند، امّا [[شیعه]] مصداق آن را [[امامان]] [[معصوم]] و آنان که از سوی آنان [[ولایت]] دارند می‌دانند [[ائمه]] [[شیعه]] با استناد به این [[آیه]] که [[خداوند]] [[اطاعت اولی الامر]] از [[اهل بیت]]{{عم}} را [[واجب]] ساخته است، با [[مخالفان]] [[احتجاج]] می‌کردند. [[امام صادق]] نیز فرموده است: {{متن حدیث|أولو الأمر هم الأئمة من أهل البيت‏}}<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۵</ref>. آمران و صاحب‌ فرمانانی که اطاعتشان [[واجب]] است و [[پیروی]] از آنان، افراد را در مسیر [[اطاعت خدا]] و [[اطاعت رسول|رسول]] قرار می‌دهد، اینانند که بندۀ [[خالص]] [[خدا]] و از هر [[خطا]] و [[گناه]] معصوم‌اند. بد نیست نمونه‌هایی از دیدگاه‌های بزرگان [[اهل سنت]] را دربارۀ [[اولی الامر]] مرور کنیم: [[قاضی]] [[ابو یوسف]] می‌گوید: [[اطاعت]] از [[خلیفه]] لازم است، اگرچه [[ستمگر]] باشد. [[حسن بصری]] می‌گوید: به [[حکّام]]، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی [[رفتار]] کنند، آنان راست [[اجر]]، و بر شماست [[شکر]]، و اگر به [[بدی]] [[رفتار]] کنند، بر آنان است وزر و بر شماست [[صبر]]. [[قاضی ابوبکر باقلانی]] گوید: جمهور [[اهل]] تحقیق و [[اصحاب]] [[حدیث]] گفته‌اند: [[خلیفه]] به علّت اینکه [[فاسق]] و [[گناهکار]] باشد، یا [[ستمگر]] باشد و [[اموال]] [[مردم]] را بگیرد و [[مردم]] را بکشد و [[حقوق]] را ضایع کند و [[حدود الهی]] را زیرپا بگذارد، [[خلع]] نمی‌شود، و [[واجب]] نیست [[قیام]] علیه او، بلکه باید او را [[موعظه]] کرد. [[قاضی]] [[بدر]] الدین گوید: اگر شخصی مسلّط، که به [[زور]] [[قدرت]] را به دست آورده است، حتّی [[قوانین]] [[شریعت]] را نداند و [[ظالم]] و [[فاسق]] و [[فاجر]] باشد. باید از او [[اطاعت]] کرد.<ref> نمونه‌ها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است</ref> این دیدگاه کجا؟ و [[اولو الامر]] را اولیای [[معصوم]] [[الهی]] و [[ائمه]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] دانستن کجا؟<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۸.</ref>


==دلالت [[آیه]]==
==دلالت [[آیه]]==
۲۱۸٬۱۴۸

ویرایش