پرش به محتوا

شرک در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خداوند متعالی' به 'خداوند متعال'
جز (جایگزینی متن - 'خداوند متعالی' به 'خداوند متعال')
خط ۲۳۶: خط ۲۳۶:
همچنین قرآن کریم افزون بر کاربرد [[وصف]] "ربّ" برای [[خدا]]، مظاهر گوناگون ربوبیّت را از خدا می‌داند که در نتیجه برای [[ربوبیت غیر خدا]] و [[شرک]] [[ربوبی]] جایی نمی‌گذارد؛ مظاهری مانند رزق‌رسانی {{متن قرآن|زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«زندگانی این جهان برای کافران آراسته شده است و (آنان) مؤمنان را به ریشخند می‌گیرند اما پرهیزگاران در روز رستخیز از آنان فراترند و خداوند به هر کس بخواهد بی‌شمار روزی می‌رساند» سوره بقره، آیه ۲۱۲.</ref>، [[عزّت]] بخشیدن و به [[ذلّت]] کشاندن {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref>، اعطای [[فرمانروایی]] و سلب آن، بخشیدن فرزند دختر یا پسر {{متن قرآن|لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ الذُّكُورَ}}<ref>«فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است، آنچه را بخواهد می‌آفریند، به هر که خواهد فرزندان دختر و به هر که خواهد فرزندان پسر می‌بخشد» سوره شوری، آیه ۴۹.</ref>، گردش دادن شب و [[روز]] {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref>«این بدان روست که خداوند از شب می‌کاهد و بر روز می‌افزاید و از روز می‌کاهد و بر شب می‌افزاید  و اینکه خداوند شنوایی بیناست» سوره حج، آیه ۶۱.</ref>، [[میراندن]] و [[زنده کردن]] {{متن قرآن|وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا}}<ref>«و اینکه اوست که می‌میراند و زنده می‌گرداند» سوره نجم، آیه ۴۴.</ref> و [[تدبیر امور عالم]] در همه مراتب. {{متن قرآن|يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ}}<ref>«کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر می‌کند سپس (کردارها) در روزی که در شمار شما هزار سال است به سوی او بالا می‌رود» سوره سجده، آیه ۵.</ref> برخی، گستردگی قلمرو مصادیق [[ربوبیت]] را از مفهوم [[ربّ]] استفاده کرده و بر این باورند که اسم ربّ بر همه [[افعال الهی]] دلالت می‌کند و اسمای حسنایی مانند [[خالق]]، [[بارئ]]، [[مصوّر]]، قهّار، [[وهّاب]]، [[رزّاق]]، [[فتّاح]]، [[قابض]]، [[باسط]]، [[حافظ]]، [[رافع]]، [[معزّ]]، [[مذلّ]]، لطیف، خبیر، [[حلیم]]، رقیب، باعث، [[شهید]]، مبدئ، [[معید]]، [[محیی]]، [[ممیت]]، [[نافع]]، ضار و [[غفور]] را دربر می‌گیرد؛<ref>المنار، ج۱، ص۴۲. </ref> همچنین برخی ربّ را پس از کلمه جلاله [[اللّه]]، جامع همه [[صفات جمال]] و جلال و از جمله حروف [[اسم اعظم]] [[خداوند]] دانسته‌اند.<ref> اسماء اللّه الحسنی، ص۱۳۱ - ۱۳۲. </ref>
همچنین قرآن کریم افزون بر کاربرد [[وصف]] "ربّ" برای [[خدا]]، مظاهر گوناگون ربوبیّت را از خدا می‌داند که در نتیجه برای [[ربوبیت غیر خدا]] و [[شرک]] [[ربوبی]] جایی نمی‌گذارد؛ مظاهری مانند رزق‌رسانی {{متن قرآن|زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«زندگانی این جهان برای کافران آراسته شده است و (آنان) مؤمنان را به ریشخند می‌گیرند اما پرهیزگاران در روز رستخیز از آنان فراترند و خداوند به هر کس بخواهد بی‌شمار روزی می‌رساند» سوره بقره، آیه ۲۱۲.</ref>، [[عزّت]] بخشیدن و به [[ذلّت]] کشاندن {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref>، اعطای [[فرمانروایی]] و سلب آن، بخشیدن فرزند دختر یا پسر {{متن قرآن|لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ الذُّكُورَ}}<ref>«فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است، آنچه را بخواهد می‌آفریند، به هر که خواهد فرزندان دختر و به هر که خواهد فرزندان پسر می‌بخشد» سوره شوری، آیه ۴۹.</ref>، گردش دادن شب و [[روز]] {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref>«این بدان روست که خداوند از شب می‌کاهد و بر روز می‌افزاید و از روز می‌کاهد و بر شب می‌افزاید  و اینکه خداوند شنوایی بیناست» سوره حج، آیه ۶۱.</ref>، [[میراندن]] و [[زنده کردن]] {{متن قرآن|وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا}}<ref>«و اینکه اوست که می‌میراند و زنده می‌گرداند» سوره نجم، آیه ۴۴.</ref> و [[تدبیر امور عالم]] در همه مراتب. {{متن قرآن|يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ}}<ref>«کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر می‌کند سپس (کردارها) در روزی که در شمار شما هزار سال است به سوی او بالا می‌رود» سوره سجده، آیه ۵.</ref> برخی، گستردگی قلمرو مصادیق [[ربوبیت]] را از مفهوم [[ربّ]] استفاده کرده و بر این باورند که اسم ربّ بر همه [[افعال الهی]] دلالت می‌کند و اسمای حسنایی مانند [[خالق]]، [[بارئ]]، [[مصوّر]]، قهّار، [[وهّاب]]، [[رزّاق]]، [[فتّاح]]، [[قابض]]، [[باسط]]، [[حافظ]]، [[رافع]]، [[معزّ]]، [[مذلّ]]، لطیف، خبیر، [[حلیم]]، رقیب، باعث، [[شهید]]، مبدئ، [[معید]]، [[محیی]]، [[ممیت]]، [[نافع]]، ضار و [[غفور]] را دربر می‌گیرد؛<ref>المنار، ج۱، ص۴۲. </ref> همچنین برخی ربّ را پس از کلمه جلاله [[اللّه]]، جامع همه [[صفات جمال]] و جلال و از جمله حروف [[اسم اعظم]] [[خداوند]] دانسته‌اند.<ref> اسماء اللّه الحسنی، ص۱۳۱ - ۱۳۲. </ref>


بر اساس روایتی، ربّ بزرگ‌ترین نام خداست.<ref>روض الجنان، ج۱، ص۶۹. </ref> اطلاق و فراگیری [[ربوبیت خدا]] و نیز نامتناهی بودن این ربوبیت مستلزم این است که ربوبیت در [[خدا]] منحصر است؛ زیرا ربوبیت فراگیر و نامحدود برای ربوبیت دیگران جایی نمی‌گذارد، از همین رو در [[آیه]] {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> با تأکید، همه [[عوالم]] را زیر مجموعه [[ربوبیت الهی]] معرفی کرده است<ref>تفسیر سید مصطفی خمینی، ج۱، ص۳۳۵ - ۳۳۷. </ref> و اساساً به جز خدا کسی واجد همه [[کمالات]] نیست تا بتواند به اقتضای [[ربوبیّت]]، آن را به مربوب‌های خود [[افاضه]] کند؛<ref> القرآن و العقل، ج۲، ص۲۳. </ref> همچنین [[قرآن]] ربوبیّت غیر خدا را دارای [[مفسده]] می‌داند و به روش برهانی و در قالب [[قیاس]] استثنایی و بیان [[تالی]] فاسدِ تعدّد [[خدایان]] دارای ربوبیّت، آن را در خدا منحصر دانسته و از دیگران [[نفی]] می‌کند: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲.</ref>.<ref> الالهیات، ج۲، ص۶۷. </ref> و در قالب [[جدل]] از زبان [[حضرت یوسف]]{{ع}}، با استفهام انکاری، [[ربوبیت خداوند]] یگانه [[قهار]] را در برابر [[ربوبیت]] [[خدایان]] گوناگون متعین می‌داند: {{متن قرآن|يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ}}<ref>«ای دو یار زندان! آیا خدایان پراکنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟» سوره یوسف، آیه ۳۹.</ref> بی‌تردید، مشکل اساسی بسیاری از [[بت‌پرستان]]، [[شرک]] در ربوبیت بود و [[باور]] به وجود ارباب و مدبّرهای مستقل در [[تدبیر]] هستی، آنان را به [[عبادت بت‌ها]] می‌کشاند.<ref> تسنیم، ج۲، ص۳۶۲. </ref> ماجرای [[ابراهیم]] در [[تقابل]] با مشرکانی که اجرام آسمانی را می‌پرستیدند، گویای این [[حقیقت]] است که آنها با وجود اینکه [[خورشید]]، ماه و [[ستارگان]] را مخلوق [[خدا]] می‌دانستند، می‌پنداشتند که تدبیر بخشی از امور عالم به آنها [[تفویض]] شده است و از همین‌رو ابراهیم{{ع}} افول و غروب این اجرام را دلیل روشنی بر [[نفی]] ربوبیت اجرام آسمانی می‌داند؛ زیرا اقتضای تدبیر و ربوبیت، اِشراف و [[سیطره]] مستمر مدبِّر بر امور موجودِ مدبَّر است که با غروب و [[غیبت]] ناسازگار است: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ}}<ref>«و چون شب بر او چادر افکند ستاره‌ای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمی‌دارم» سوره انعام، آیه ۷۶.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ}}<ref>«آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بی‌گمان از گروه گمراهان خواهم بود» سوره انعام، آیه ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ}}<ref>«هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگ‌تر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم» سوره انعام، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«من با درستی آیین  روی خویش به سوی کسی آورده‌ام که آسمان‌ها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم» سوره انعام، آیه ۷۹.</ref>.<ref>مفاهیم القرآن، ج۱، ص۳۳۹. </ref> به گفته [[علامه طباطبایی]]، جمله {{متن قرآن|فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ}}<ref>«هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمی‌دارم» سوره انعام، آیه ۷۶.</ref> دلیلی بر ابطال ربوبیت ستارگان است؛ زیرا با [[غروب]]ستارگان، تداوم تدبیر و [[ربوبیّت]] آنها ممکن نیست.<ref> المیزان، ج۷، ص۱۷۷. </ref> [[علامه]] در توضیح این [[استدلال]] ادامه داده است که ربوبیّت با محبوبیّت ملازم است؛ زیرا از یک سو ربوبیّت ارتباطی [[حقیقی]] میان [[ربّ]] و مربوب است که جذب [[تکوینی]] مربوب به سوی ربّ و [[تبعیّت]] مربوب از ربّ را در پی دارد و از سوی دیگر چیزی که غروب می‌کند و پس از دستیابی به آن از دست می‌رود، نمی‌تواند [[محبوب]] مربوب باشد. بنابراین لازم است که [[ربّ]] [[ثبات]] و استقرار داشته باشد و از [[مرگ]] و زوال و غروب و خفاء به دور باشد و این خود برهانی است که هرگونه [[شرک]] در [[ربوبیت]] را [[باطل]] و [[نفی]] می‌کند.<ref> المیزان، ج۷، ص۱۷۷. </ref> برخی [[مفسران]] در توضیح [[استدلال]] [[ابراهیم]]{{ع}}به افول در نفی [[ربوبیّت]] غیر [[خدا]] گفته‌اند که [[برهان]] افول بر حدوث و امکان آفل و نیاز او به [[محدث]] و [[واجب]] الوجود بالذات دلالت دارد؛ زیرا افول و حرکت نشانه حدوث و هر حادث نیازمند به قدیم است.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۳، ص۵۲. </ref> برخی نیز با تعبیری دیگر گفته‌اند که افول، حرکت است و هر حرکتی محرّکی دارد و [[سلسله]] محرک‌ها باید به یک محرّک نامتحرک ختم شود و آن [[خداوند]] متعالی است،<ref>المیزان، ج۷، ص۱۸۶. </ref> از همین رو ابراهیم{{ع}}به [[صراحت]] هرگونه اثرگذاری اجرام آسمانی را نفی کرده و با ایجاد پیوند میان [[خالقیت]] و ربوبیّت، به صراحت به [[مشرکان]] اعلام می‌کند که ربّ آنان پروردگاری است که [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] را [[آفریده]] است: {{متن قرآن|قَالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ}}<ref>«گفت: (نه،) بلکه پروردگارتان، پروردگار آسمان‌ها و زمین است که آنها را پدید آورده است و من بر این گواهم» سوره انبیاء، آیه ۵۶.</ref>
بر اساس روایتی، ربّ بزرگ‌ترین نام خداست.<ref>روض الجنان، ج۱، ص۶۹. </ref> اطلاق و فراگیری [[ربوبیت خدا]] و نیز نامتناهی بودن این ربوبیت مستلزم این است که ربوبیت در [[خدا]] منحصر است؛ زیرا ربوبیت فراگیر و نامحدود برای ربوبیت دیگران جایی نمی‌گذارد، از همین رو در [[آیه]] {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> با تأکید، همه [[عوالم]] را زیر مجموعه [[ربوبیت الهی]] معرفی کرده است<ref>تفسیر سید مصطفی خمینی، ج۱، ص۳۳۵ - ۳۳۷. </ref> و اساساً به جز خدا کسی واجد همه [[کمالات]] نیست تا بتواند به اقتضای [[ربوبیّت]]، آن را به مربوب‌های خود [[افاضه]] کند؛<ref> القرآن و العقل، ج۲، ص۲۳. </ref> همچنین [[قرآن]] ربوبیّت غیر خدا را دارای [[مفسده]] می‌داند و به روش برهانی و در قالب [[قیاس]] استثنایی و بیان [[تالی]] فاسدِ تعدّد [[خدایان]] دارای ربوبیّت، آن را در خدا منحصر دانسته و از دیگران [[نفی]] می‌کند: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲.</ref>.<ref> الالهیات، ج۲، ص۶۷. </ref> و در قالب [[جدل]] از زبان [[حضرت یوسف]]{{ع}}، با استفهام انکاری، [[ربوبیت خداوند]] یگانه [[قهار]] را در برابر [[ربوبیت]] [[خدایان]] گوناگون متعین می‌داند: {{متن قرآن|يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ}}<ref>«ای دو یار زندان! آیا خدایان پراکنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟» سوره یوسف، آیه ۳۹.</ref> بی‌تردید، مشکل اساسی بسیاری از [[بت‌پرستان]]، [[شرک]] در ربوبیت بود و [[باور]] به وجود ارباب و مدبّرهای مستقل در [[تدبیر]] هستی، آنان را به [[عبادت بت‌ها]] می‌کشاند.<ref> تسنیم، ج۲، ص۳۶۲. </ref> ماجرای [[ابراهیم]] در [[تقابل]] با مشرکانی که اجرام آسمانی را می‌پرستیدند، گویای این [[حقیقت]] است که آنها با وجود اینکه [[خورشید]]، ماه و [[ستارگان]] را مخلوق [[خدا]] می‌دانستند، می‌پنداشتند که تدبیر بخشی از امور عالم به آنها [[تفویض]] شده است و از همین‌رو ابراهیم{{ع}} افول و غروب این اجرام را دلیل روشنی بر [[نفی]] ربوبیت اجرام آسمانی می‌داند؛ زیرا اقتضای تدبیر و ربوبیت، اِشراف و [[سیطره]] مستمر مدبِّر بر امور موجودِ مدبَّر است که با غروب و [[غیبت]] ناسازگار است: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ}}<ref>«و چون شب بر او چادر افکند ستاره‌ای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمی‌دارم» سوره انعام، آیه ۷۶.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ}}<ref>«آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بی‌گمان از گروه گمراهان خواهم بود» سوره انعام، آیه ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ}}<ref>«هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگ‌تر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم» سوره انعام، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«من با درستی آیین  روی خویش به سوی کسی آورده‌ام که آسمان‌ها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم» سوره انعام، آیه ۷۹.</ref>.<ref>مفاهیم القرآن، ج۱، ص۳۳۹. </ref> به گفته [[علامه طباطبایی]]، جمله {{متن قرآن|فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ}}<ref>«هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمی‌دارم» سوره انعام، آیه ۷۶.</ref> دلیلی بر ابطال ربوبیت ستارگان است؛ زیرا با [[غروب]]ستارگان، تداوم تدبیر و [[ربوبیّت]] آنها ممکن نیست.<ref> المیزان، ج۷، ص۱۷۷. </ref> [[علامه]] در توضیح این [[استدلال]] ادامه داده است که ربوبیّت با محبوبیّت ملازم است؛ زیرا از یک سو ربوبیّت ارتباطی [[حقیقی]] میان [[ربّ]] و مربوب است که جذب [[تکوینی]] مربوب به سوی ربّ و [[تبعیّت]] مربوب از ربّ را در پی دارد و از سوی دیگر چیزی که غروب می‌کند و پس از دستیابی به آن از دست می‌رود، نمی‌تواند [[محبوب]] مربوب باشد. بنابراین لازم است که [[ربّ]] [[ثبات]] و استقرار داشته باشد و از [[مرگ]] و زوال و غروب و خفاء به دور باشد و این خود برهانی است که هرگونه [[شرک]] در [[ربوبیت]] را [[باطل]] و [[نفی]] می‌کند.<ref> المیزان، ج۷، ص۱۷۷. </ref> برخی [[مفسران]] در توضیح [[استدلال]] [[ابراهیم]]{{ع}}به افول در نفی [[ربوبیّت]] غیر [[خدا]] گفته‌اند که [[برهان]] افول بر حدوث و امکان آفل و نیاز او به [[محدث]] و [[واجب]] الوجود بالذات دلالت دارد؛ زیرا افول و حرکت نشانه حدوث و هر حادث نیازمند به قدیم است.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۳، ص۵۲. </ref> برخی نیز با تعبیری دیگر گفته‌اند که افول، حرکت است و هر حرکتی محرّکی دارد و [[سلسله]] محرک‌ها باید به یک محرّک نامتحرک ختم شود و آن [[خداوند متعال]] است،<ref>المیزان، ج۷، ص۱۸۶. </ref> از همین رو ابراهیم{{ع}}به [[صراحت]] هرگونه اثرگذاری اجرام آسمانی را نفی کرده و با ایجاد پیوند میان [[خالقیت]] و ربوبیّت، به صراحت به [[مشرکان]] اعلام می‌کند که ربّ آنان پروردگاری است که [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] را [[آفریده]] است: {{متن قرآن|قَالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ}}<ref>«گفت: (نه،) بلکه پروردگارتان، پروردگار آسمان‌ها و زمین است که آنها را پدید آورده است و من بر این گواهم» سوره انبیاء، آیه ۵۶.</ref>
====شرک در [[حاکمیت]]====
====شرک در [[حاکمیت]]====
[[قرآن کریم]] از [[فرمانروایی]] بر عالم، به "[[مُلک]]" تعبیر کرده <ref> تفسیر نسفی، ج۱، ص۵۵۱؛ تفسیر لاهیجی، ج۲، ص۸۶۴. </ref> و هرگونه شرک در آن را از غیر خدا نفی کرده: {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا}}<ref>«و بگو سپاس  خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی  و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ می‌دار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref> و این حاکمیت را مختص خداوند دانسته است: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا }}<ref>«فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست از آن خداوند است» سوره مائده، آیه ۱۷.</ref> این جمله در [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم؛ بگو: پس چرا شما را برای گناهانتان عذاب می‌کند؟ خیر، شما نیز بشری هستید از همان کسان که آفریده است، هر که را بخواهد می‌بخشاید و هر که را بخواهد عذاب می‌کند و فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه» سوره مائده، آیه ۱۸.</ref> نیز آمده و در آیه {{متن قرآن|لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه در آنهاست از آن خداوند است و او بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه ۱۲۰.</ref> آمده است. این [[آیات]] عام و فراگیر که با هیچ گونه تخصیصی سازگار نیست، خود به [[صراحت]] هرگونه [[شرک]] در [[حاکمیت]] را [[نفی]] می‌کنند. از آنجا که [[حاکمیت مطلق]] و بی‌حدّ و مرز از آنِ [[خدا]] و او "[[مالک]] الملک" است، به هر کس بخواهد می‌بخشد و از هرکس بخواهد باز می‌ستاند: {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref> از [[فرمانروایی خدا]] بر هستی با اسم "[[المَلِک]]" یاد شده است: {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«اوست خداوندی که هیچ خدایی جز او نیست، فرمانفرمای بسیار پاک بی‌عیب، ایمنی‌بخش، گواه راستین ، پیروز کام‌شکن  بزرگ منش؛ پاکاکه خداوند است از آنچه (بدو) شرک می‌ورزند» سوره حشر، آیه ۲۳.</ref> که از نگاه [[توحیدی]] کسی جز خدا چنین جایگاهی ندارد.
[[قرآن کریم]] از [[فرمانروایی]] بر عالم، به "[[مُلک]]" تعبیر کرده <ref> تفسیر نسفی، ج۱، ص۵۵۱؛ تفسیر لاهیجی، ج۲، ص۸۶۴. </ref> و هرگونه شرک در آن را از غیر خدا نفی کرده: {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا}}<ref>«و بگو سپاس  خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی  و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ می‌دار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref> و این حاکمیت را مختص خداوند دانسته است: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا }}<ref>«فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست از آن خداوند است» سوره مائده، آیه ۱۷.</ref> این جمله در [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم؛ بگو: پس چرا شما را برای گناهانتان عذاب می‌کند؟ خیر، شما نیز بشری هستید از همان کسان که آفریده است، هر که را بخواهد می‌بخشاید و هر که را بخواهد عذاب می‌کند و فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه» سوره مائده، آیه ۱۸.</ref> نیز آمده و در آیه {{متن قرآن|لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه در آنهاست از آن خداوند است و او بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه ۱۲۰.</ref> آمده است. این [[آیات]] عام و فراگیر که با هیچ گونه تخصیصی سازگار نیست، خود به [[صراحت]] هرگونه [[شرک]] در [[حاکمیت]] را [[نفی]] می‌کنند. از آنجا که [[حاکمیت مطلق]] و بی‌حدّ و مرز از آنِ [[خدا]] و او "[[مالک]] الملک" است، به هر کس بخواهد می‌بخشد و از هرکس بخواهد باز می‌ستاند: {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref> از [[فرمانروایی خدا]] بر هستی با اسم "[[المَلِک]]" یاد شده است: {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«اوست خداوندی که هیچ خدایی جز او نیست، فرمانفرمای بسیار پاک بی‌عیب، ایمنی‌بخش، گواه راستین ، پیروز کام‌شکن  بزرگ منش؛ پاکاکه خداوند است از آنچه (بدو) شرک می‌ورزند» سوره حشر، آیه ۲۳.</ref> که از نگاه [[توحیدی]] کسی جز خدا چنین جایگاهی ندارد.
۲۱۷٬۵۷۱

ویرایش