انسان در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←۵ . تعلیم و تربیت
(صفحهای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
===۵ . تعلیم و تربیت=== | ===۵ . تعلیم و تربیت=== | ||
*انسان در آغاز وجود دنیایی خویش از نظر کمالات انسانی موجودی بالقوه است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}﴾}}<ref> و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید و برای شما گوش و چشم و دل نهاد باشد که سپاس گزارید؛ سوره نحل، آیه:۷۸.</ref> و ازآنرو که منافع و مضارّ خود را نمیداند<ref>مجمع البیان، ج ۶ ، ص ۵۸۱ .</ref> و برای به فعلیت رساندن کمالات یاد شده نیاز به تعلیم و تربیت دارد، از اینرو قرآن کریم که کتاب انسانسازی است بر هر دو امر تأکید میورزد؛ از یکسو بهطور کلی اصل ارسال رسل و انزال کتب را مبنی بر تعلیم و تربیت "تزکیه" انسان میداند و از سوی دیگر به طور جزئی در موارد گوناگون و به صور مختلفی بر لزوم و اهمیت هریک پای میفشارد. آیاتی که تعلیم را مورد تأکید قرار میدهد دو دسته است<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>: | *انسان در آغاز وجود دنیایی خویش از نظر کمالات انسانی موجودی بالقوه است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}﴾}}<ref> و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید و برای شما گوش و چشم و دل نهاد باشد که سپاس گزارید؛ سوره نحل، آیه:۷۸.</ref> و ازآنرو که منافع و مضارّ خود را نمیداند<ref>مجمع البیان، ج ۶ ، ص ۵۸۱ .</ref> و برای به فعلیت رساندن کمالات یاد شده نیاز به تعلیم و تربیت دارد، از اینرو قرآن کریم که کتاب انسانسازی است بر هر دو امر تأکید میورزد؛ از یکسو بهطور کلی اصل ارسال رسل و انزال کتب را مبنی بر تعلیم و تربیت "تزکیه" انسان میداند و از سوی دیگر به طور جزئی در موارد گوناگون و به صور مختلفی بر لزوم و اهمیت هریک پای میفشارد. آیاتی که تعلیم را مورد تأکید قرار میدهد دو دسته است<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>: | ||
*'''الف. آیاتی که تنها به اصل تعلیم اشاره کرده و از متعلقات آن سخنی به میان نمیآورد'''؛ مانند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَلَّمَ الإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ}}﴾}}<ref> به انسان آنچه نمیدانست آموخت؛ سوره علق، آیه:۹۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا }}﴾}}<ref> و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر تو نبود گروهی از ایشان به بیراه کردن تو کوشیده بودند حال آنکه جز خودشان را بیراه نمیکنند و به تو هیچ زیانی نمیرسانند و خداوند کتاب و فرزانگی بر تو فرو فرستاد و به تو چیزی آموخت که نمیدانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است؛ سوره نساء، آیه:۱۱۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالاً أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> و اگر در بیم بودید، (نماز خوف را) پیاده یا سواره بجای آورید و چون ایمنی یافتید خداوند را یاد کنید همانگونه که آنچه را نمیدانستید به شما آموخت؛ سوره بقره، آیه:۲۳۹.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیههای ما را بر شما میخواند و (جان) شما را پاکیزه میگرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد؛ سوره بقره، آیه: ۱۵۱.</ref> میان دو تعبیر {{عربی|اندازه=150%|" مَا لَمْ تَعْلَمْ "}} و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}}﴾}} تفاوتی عمیق است، زیرا در صورت نخست، چیزی مجهول است و بسا که با ابزارهای علمی و فهم بشری قابل دسترسی باشد؛ اما در تعبیر دوم، سخن از چیزی است که انسان نه تنها آن را نمیداند، بلکه بدون [[وحی]] الهی هرگز توان فهم آن را ندارد<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | *'''الف. آیاتی که تنها به اصل تعلیم اشاره کرده و از متعلقات آن سخنی به میان نمیآورد'''؛ مانند {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَلَّمَ الإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ}}﴾}}<ref> به انسان آنچه نمیدانست آموخت؛ سوره علق، آیه:۹۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا }}﴾}}<ref> و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر تو نبود گروهی از ایشان به بیراه کردن تو کوشیده بودند حال آنکه جز خودشان را بیراه نمیکنند و به تو هیچ زیانی نمیرسانند و خداوند کتاب و فرزانگی بر تو فرو فرستاد و به تو چیزی آموخت که نمیدانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است؛ سوره نساء، آیه:۱۱۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالاً أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> و اگر در بیم بودید، (نماز خوف را) پیاده یا سواره بجای آورید و چون ایمنی یافتید خداوند را یاد کنید همانگونه که آنچه را نمیدانستید به شما آموخت؛ سوره بقره، آیه:۲۳۹.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیههای ما را بر شما میخواند و (جان) شما را پاکیزه میگرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد؛ سوره بقره، آیه: ۱۵۱.</ref> میان دو تعبیر {{عربی|اندازه=150%|" مَا لَمْ تَعْلَمْ "}} و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}}﴾}} تفاوتی عمیق است، زیرا در صورت نخست، چیزی مجهول است و بسا که با ابزارهای علمی و فهم بشری قابل دسترسی باشد؛ اما در تعبیر دوم، سخن از چیزی است که انسان نه تنها آن را نمیداند، بلکه بدون [[وحی]] الهی هرگز توان فهم آن را ندارد<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | ||
*'''ب. آیاتی که افزون بر اشاره به اصل تعلیم، متعلقات آن را نیز ذکر میکند'''؛ مانند تعلیم قرآن: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَلَّمَ الْقُرْآنَ }}﴾}}<ref> قرآن را آموخت؛ سوره الرحمن، آیه:۲.</ref>، تعلیم بیان: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَلَّمَهُ الْبَيَانَ}}﴾}}<ref> بدو سخن گفتن آموخت؛ سوره الرحمن، آیه:۴.</ref> و تعلیم کتاب و حکمت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}﴾}}<ref> پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ }}﴾}}<ref> و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل میآموزد؛ سوره آل عمران، آیه:۴۸.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ }}﴾}}<ref> یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست؛ سوره مائده، آیه:۱۱۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}﴾}}<ref> اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه:۲.</ref><ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | *'''ب. آیاتی که افزون بر اشاره به اصل تعلیم، متعلقات آن را نیز ذکر میکند'''؛ مانند تعلیم قرآن: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَلَّمَ الْقُرْآنَ }}﴾}}<ref> قرآن را آموخت؛ سوره الرحمن، آیه:۲.</ref>، تعلیم بیان: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَلَّمَهُ الْبَيَانَ}}﴾}}<ref> بدو سخن گفتن آموخت؛ سوره الرحمن، آیه:۴.</ref> و تعلیم کتاب و حکمت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}﴾}}<ref> پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ }}﴾}}<ref> و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل میآموزد؛ سوره آل عمران، آیه:۴۸.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ }}﴾}}<ref> یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست؛ سوره مائده، آیه:۱۱۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}﴾}}<ref> اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه:۲.</ref><ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | ||
*آیاتی که بر تربیت تأکید میکند نیز به دو دسته تقسیم میشود: '''الف.''' آیاتی که به اصل تربیت انسان اشاره دارد و خصوصیات و موارد و چگونگی آن را ذکر نکرده است، چنان که بیش از ۹۵۰ بار از خداوند به عنوان «ربّ» که بیشتر به تربیت انسان مربوط است یاد شده است یا در آیاتی چند با تعبیر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يُزَكِّيكُمْ}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه:۱۵۱.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يُزَكِّيهِمْ}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref> به امر یاد شده پرداخته است. '''ب.''' آیاتی که افزون بر اشاره به اصل تربیت به ذکر چگونگی و موارد آن نیز میپردازد؛ از جمله این موارد، تربیت به وسیله آزمونهاست، چنانکه قرآن کریم پس از بیان آفرینش انسان از نطفه، به امتحان الهی وی اشاره کرده و در پی آن میفرماید: ما او را شنوای بینا قرار دادیم{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا }}﴾}}<ref> ما انسان را از نطفهای برآمیخته آفریدیم، او را میآزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیدهایم؛ سوره انسان، آیه:۲.</ref> آدمی با اسباب گوناگونی چون جهاد، صبر، انفاق، ترس، گرسنگی، خسارت مالی و جانی و کمبود ثمرات و ... آزموده میشود که همه این موارد را میتوان در دو عنوان حسنات و سیئات:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}﴾}}<ref> و آنان را در زمین به امّتهایی (گوناگون) بخش کردیم، برخی از ایشان شایستهاند و برخی، نه چنیناند و آنان را با خوشیها و ناخوشیها آزمودیم باشد که (به راه راست) باز گردند؛ سوره اعراف، آیه:۱۶۸.</ref> یا خیر و شر{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ}}﴾}}<ref> هر کسی (مزه) مرگ را میچشد و شما را با بد و نیک میآزماییم و به سوی ما بازگردانده میشوید؛ سوره انبیاء، آیه:۳۵.</ref> خلاصه کرد<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | *آیاتی که بر تربیت تأکید میکند نیز به دو دسته تقسیم میشود: | ||
*'''الف.''' آیاتی که به اصل تربیت انسان اشاره دارد و خصوصیات و موارد و چگونگی آن را ذکر نکرده است، چنان که بیش از ۹۵۰ بار از خداوند به عنوان «ربّ» که بیشتر به تربیت انسان مربوط است یاد شده است یا در آیاتی چند با تعبیر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يُزَكِّيكُمْ}}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه:۱۵۱.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يُزَكِّيهِمْ}}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref> به امر یاد شده پرداخته است. | |||
*'''ب.''' آیاتی که افزون بر اشاره به اصل تربیت به ذکر چگونگی و موارد آن نیز میپردازد؛ از جمله این موارد، تربیت به وسیله آزمونهاست، چنانکه قرآن کریم پس از بیان آفرینش انسان از نطفه، به امتحان الهی وی اشاره کرده و در پی آن میفرماید: ما او را شنوای بینا قرار دادیم{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا }}﴾}}<ref> ما انسان را از نطفهای برآمیخته آفریدیم، او را میآزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیدهایم؛ سوره انسان، آیه:۲.</ref> آدمی با اسباب گوناگونی چون جهاد، صبر، انفاق، ترس، گرسنگی، خسارت مالی و جانی و کمبود ثمرات و ... آزموده میشود که همه این موارد را میتوان در دو عنوان حسنات و سیئات:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}﴾}}<ref> و آنان را در زمین به امّتهایی (گوناگون) بخش کردیم، برخی از ایشان شایستهاند و برخی، نه چنیناند و آنان را با خوشیها و ناخوشیها آزمودیم باشد که (به راه راست) باز گردند؛ سوره اعراف، آیه:۱۶۸.</ref> یا خیر و شر{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ}}﴾}}<ref> هر کسی (مزه) مرگ را میچشد و شما را با بد و نیک میآزماییم و به سوی ما بازگردانده میشوید؛ سوره انبیاء، آیه:۳۵.</ref> خلاصه کرد<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | |||
*بخش عمده دیگری از برنامه تربیتی انسان در قرآن تربیت وی به وسیله توصیههای اخلاقی همچون انذار، هشدار و تذکر است. نخستین مبحث در این زمینه توصیههای قرآن به دشمنی آشکار شیطان با انسان است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ}}﴾}}<ref> گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بیگمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است؛ سوره یوسف، آیه:۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُواْ الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِينًا }}﴾}}<ref> و به بندگانم بگو تا گفتاری که نیکوتر است بر زبان آورند که شیطان میان آنان را میشوراند؛ بیگمان شیطان برای انسان دشمنی آشکار است؛ سوره اسراء، آیه:۵۳.</ref> قرآن کریم با بیان عملکرد شیطان در طلیعه آفرینش انسان و برخورد وسوسهآمیز او با [[حضرت آدم]] و حوا: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ}}﴾}}<ref>سوره اعراف، آیه:۲۲.</ref> که به خروج ایشان از بهشت انجامید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ}}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه:۳۶.</ref> و نیز با یادآوری و تصمیم قاطع شیطان بر تداوم این دشمنی با همه انسانها جز مخلَصان{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}﴾}}<ref>سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref> بر این امر تأکید کرده است<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | *بخش عمده دیگری از برنامه تربیتی انسان در قرآن تربیت وی به وسیله توصیههای اخلاقی همچون انذار، هشدار و تذکر است. نخستین مبحث در این زمینه توصیههای قرآن به دشمنی آشکار شیطان با انسان است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ}}﴾}}<ref> گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بیگمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است؛ سوره یوسف، آیه:۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُواْ الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِينًا }}﴾}}<ref> و به بندگانم بگو تا گفتاری که نیکوتر است بر زبان آورند که شیطان میان آنان را میشوراند؛ بیگمان شیطان برای انسان دشمنی آشکار است؛ سوره اسراء، آیه:۵۳.</ref> قرآن کریم با بیان عملکرد شیطان در طلیعه آفرینش انسان و برخورد وسوسهآمیز او با [[حضرت آدم]] و حوا: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ}}﴾}}<ref>سوره اعراف، آیه:۲۲.</ref> که به خروج ایشان از بهشت انجامید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ}}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه:۳۶.</ref> و نیز با یادآوری و تصمیم قاطع شیطان بر تداوم این دشمنی با همه انسانها جز مخلَصان{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}﴾}}<ref>سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref> بر این امر تأکید کرده است<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | ||
*بحث دیگر در زمینه تربیت انسان به وسیله توصیههای اخلاقی قرآن، معرفی دشمنی هوای نفس انسان نسبت به وی است. خطر هوای نفس بدان پایه است که شخصیت معصوم و پاکدامنی چون [[حضرت یوسف]]{{ع}} نیز از آن ابراز نگرانی میکند و رهایی از حیطه تهدید آن را جز با رحمت ویژه پروردگار خود میسر نمیداند. در حدیثی از [[رسول خدا]]{{صل}} از هوای نفس بهعنوان بزرگترین دشمن انسان یاد شده است<ref>بحارالانوار، ج ۶۷ ، ص ۶۴ .</ref><ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | *بحث دیگر در زمینه تربیت انسان به وسیله توصیههای اخلاقی قرآن، معرفی دشمنی هوای نفس انسان نسبت به وی است. خطر هوای نفس بدان پایه است که شخصیت معصوم و پاکدامنی چون [[حضرت یوسف]]{{ع}} نیز از آن ابراز نگرانی میکند و رهایی از حیطه تهدید آن را جز با رحمت ویژه پروردگار خود میسر نمیداند. در حدیثی از [[رسول خدا]]{{صل}} از هوای نفس بهعنوان بزرگترین دشمن انسان یاد شده است<ref>بحارالانوار، ج ۶۷ ، ص ۶۴ .</ref><ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۹: | ||
*در این زمینه، امور طبیعی دیگری نیز مورد اشاره قرآن است که انسان را به ژرفنگری در آنها، فرا خوانده است؛ همچون نظر کردن به آفرینش طبیعی خود:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَلْيَنظُرِ الإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ}}﴾}}<ref> پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریدهاند،از آبی جهنده آفریده شده است،که از میان (استخوانهای) پشت و پیش بیرون میآید؛ سوره طارق، آیه: ۵- ۷.</ref> و نیز نظر کردن در آفرینش شتر، بلندی آسمان، صلابت و استواری کوه، پهنا و گستردگی و تسطیح زمین که دقت در هریک، انسان را صاحب نظر میکند<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | *در این زمینه، امور طبیعی دیگری نیز مورد اشاره قرآن است که انسان را به ژرفنگری در آنها، فرا خوانده است؛ همچون نظر کردن به آفرینش طبیعی خود:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَلْيَنظُرِ الإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ}}﴾}}<ref> پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریدهاند،از آبی جهنده آفریده شده است،که از میان (استخوانهای) پشت و پیش بیرون میآید؛ سوره طارق، آیه: ۵- ۷.</ref> و نیز نظر کردن در آفرینش شتر، بلندی آسمان، صلابت و استواری کوه، پهنا و گستردگی و تسطیح زمین که دقت در هریک، انسان را صاحب نظر میکند<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | ||
*نمونه بخش دوم که به حریم اخلاق عملی انسان بازمیگردد، توصیههای مؤکد خداوند به انسان در زمینه رفتار نیکو با پدر و مادر است که در قرآن به سه شکل ابراز شده است: توصیه به شکر{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ}}﴾}}<ref> و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم- مادرش او را با سستی در پی سستی بارداری کرد و زمان شیر خوارگی وی دو سال بود- که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار (که) بازگشت (همه) به سوی من است؛ سوره لقمان، آیه:۱۴.</ref>، وصیت به حُسْن{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا وَإِن جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُمَا إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ}}﴾}}<ref> و به آدمی سپردهایم به پدر و مادرش نکویی کند و اگر در تو کوشیدند تا چیزی را که دانشی درباره آن نداری شریک من سازی، از آن دو فرمان نبر! بازگشتتان به سوی من است آنگاه من شما را از آنچه انجام میدادید آگاه خواهم کرد؛ سوره عنکبوت، آیه:۸.</ref> و توصیه به احسانِ والدین:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ }}﴾}}<ref> و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم؛ سوره احقاف، آیه:۱۵.</ref> این دو بخش از مباحث اخلاقی، مربوط به آیاتی است که در آنها از لفظ انسان، یاد شده است؛ اما دیگر آموزههای اخلاقی که بخش عمدهای از آیات را به خود اختصاص داده است، در موضوعات متنوع و باالفاظ دیگری مطرح شده که از محدوده بحث خارج است<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | *نمونه بخش دوم که به حریم اخلاق عملی انسان بازمیگردد، توصیههای مؤکد خداوند به انسان در زمینه رفتار نیکو با پدر و مادر است که در قرآن به سه شکل ابراز شده است: توصیه به شکر{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ}}﴾}}<ref> و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم- مادرش او را با سستی در پی سستی بارداری کرد و زمان شیر خوارگی وی دو سال بود- که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار (که) بازگشت (همه) به سوی من است؛ سوره لقمان، آیه:۱۴.</ref>، وصیت به حُسْن{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا وَإِن جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُمَا إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ}}﴾}}<ref> و به آدمی سپردهایم به پدر و مادرش نکویی کند و اگر در تو کوشیدند تا چیزی را که دانشی درباره آن نداری شریک من سازی، از آن دو فرمان نبر! بازگشتتان به سوی من است آنگاه من شما را از آنچه انجام میدادید آگاه خواهم کرد؛ سوره عنکبوت، آیه:۸.</ref> و توصیه به احسانِ والدین:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ }}﴾}}<ref> و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم؛ سوره احقاف، آیه:۱۵.</ref> این دو بخش از مباحث اخلاقی، مربوط به آیاتی است که در آنها از لفظ انسان، یاد شده است؛ اما دیگر آموزههای اخلاقی که بخش عمدهای از آیات را به خود اختصاص داده است، در موضوعات متنوع و باالفاظ دیگری مطرح شده که از محدوده بحث خارج است<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | ||
===۶ . آفتها و کاستیها=== | ===۶ . آفتها و کاستیها=== | ||
*قرآن کریم بهرغم اینکه انسان را با اوصافی همچون حامل [[امانت]] الهی، نیک سرشتی، ملکوتی، مختار و ... میستاید، در بسیاری از موارد او را با اوصافی ناپسند نکوهش میکند. در وجه جمع بین این دو دسته اوصاف میتوان گفت که اوصاف پسندیده انسان، اصلی<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۲۶۸، «انسان در قرآن».</ref>، فطری<ref>تفسیر موضوعی، ج ۱۵، ص ۲۹۴.</ref> و به بُعد الهی او مربوط میشود و اوصاف ناپسند وی تبعی، طبیعی و به بُعد مادی و دنیایی او ارتباط مییابد، بنابراین میتوان گفت در صورتی که انسان از تعلیم و تربیت الهی سود جوید و در پرتو علم و عمل خالصانه استعدادهای خود را به فعلیت برساند میتواند به کمال لایق خود دست یافته، خویش را شایسته همه محامد و کمالات و اوصاف پسندیده گرداند؛ ولی اگر از تعلیم و تربیت صحیح بهرهای نَبَرد و استعدادهای خود را شکوفا نسازد، اوصاف ناپسند دنیایی بر او حاکم میشود و چه بسا موجبات سقوط خویش را فراهم میسازد. اوصاف نکوهیده مزبور عبارت است از<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>: | *قرآن کریم بهرغم اینکه انسان را با اوصافی همچون حامل [[امانت]] الهی، نیک سرشتی، ملکوتی، مختار و ... میستاید، در بسیاری از موارد او را با اوصافی ناپسند نکوهش میکند. در وجه جمع بین این دو دسته اوصاف میتوان گفت که اوصاف پسندیده انسان، اصلی<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۲۶۸، «انسان در قرآن».</ref>، فطری<ref>تفسیر موضوعی، ج ۱۵، ص ۲۹۴.</ref> و به بُعد الهی او مربوط میشود و اوصاف ناپسند وی تبعی، طبیعی و به بُعد مادی و دنیایی او ارتباط مییابد، بنابراین میتوان گفت در صورتی که انسان از تعلیم و تربیت الهی سود جوید و در پرتو علم و عمل خالصانه استعدادهای خود را به فعلیت برساند میتواند به کمال لایق خود دست یافته، خویش را شایسته همه محامد و کمالات و اوصاف پسندیده گرداند؛ ولی اگر از تعلیم و تربیت صحیح بهرهای نَبَرد و استعدادهای خود را شکوفا نسازد، اوصاف ناپسند دنیایی بر او حاکم میشود و چه بسا موجبات سقوط خویش را فراهم میسازد. اوصاف نکوهیده مزبور عبارت است از<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص:۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>: |