آثار ظلم: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[آثار ظلم در قرآن]] - [[آثار ظلم در حدیث]] - [[آثار ظلم در نهج البلاغه]] - [[آثار ظلم در معارف دعا و زیارات]] - [[آثار ظلم در کلام اسلامی]] - [[آثار ظلم در اخلاق اسلامی]]| پرسش مرتبط = آثار ظلم (پرسش)}} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*ظلم بر [[زندگی دنیوی]] و [[اخروی]] [[انسان]] تأثیرگذار است. کسی که [[ستم]] میکند، هم در [[دنیا]] به عواقب آن گرفتار میشود، هم در [[آخرت]]. [[قرآن کریم]] به صراحت پارهای از گرفتاریهای مادی و [[معنوی]] [[جوامع انسانی]] را به ظلم و رفتارهای ظالمانه مستند میکند؛ از جمله درباره [[یهودیان]] میفرماید: {{متن قرآن|فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا * وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز میداشتند چیزهای پاکیزهای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم * و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن داراییهای مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۱۶۰-۱۶۱.</ref>. این [[آیه کریمه]] خود ظلم و سه [[رفتار]] ظالمانه یعنی بستن [[راه هدایت]] به روی [[انسانها]]، رباخواری و [[غصب]] و [[تصرف]] ناحق در [[اموال]] [[مردم]] را به عنوان منشأ صدور [[احکام]] سخت برای [[قوم یهود]] معرفی کرده است. رسیدگی به همه آثار ظلم، خود محتاج تألیف مستقلی است؛ ولی ما تلاش میکنیم مهمترین آنها را از زبان [[روایات]] نام ببریم<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج14، ص123-139.</ref>. | * ظلم بر [[زندگی دنیوی]] و [[اخروی]] [[انسان]] تأثیرگذار است. کسی که [[ستم]] میکند، هم در [[دنیا]] به عواقب آن گرفتار میشود، هم در [[آخرت]]. [[قرآن کریم]] به صراحت پارهای از گرفتاریهای مادی و [[معنوی]] [[جوامع انسانی]] را به ظلم و رفتارهای ظالمانه مستند میکند؛ از جمله درباره [[یهودیان]] میفرماید: {{متن قرآن|فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا * وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز میداشتند چیزهای پاکیزهای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم * و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن داراییهای مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۱۶۰-۱۶۱.</ref>. این [[آیه کریمه]] خود ظلم و سه [[رفتار]] ظالمانه یعنی بستن [[راه هدایت]] به روی [[انسانها]]، رباخواری و [[غصب]] و [[تصرف]] ناحق در [[اموال]] [[مردم]] را به عنوان منشأ صدور [[احکام]] سخت برای [[قوم یهود]] معرفی کرده است. رسیدگی به همه آثار ظلم، خود محتاج تألیف مستقلی است؛ ولی ما تلاش میکنیم مهمترین آنها را از زبان [[روایات]] نام ببریم<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج14، ص123-139.</ref>. | ||
==آثار [[دنیوی]] ظلم== | == آثار [[دنیوی]] ظلم == | ||
پیش از طرح آثار [[دنیوی]] ظلم، توجه به چند نکته مفید است: | پیش از طرح آثار [[دنیوی]] ظلم، توجه به چند نکته مفید است: | ||
*با آنکه میدانیم [[سنت]] [[خداوند متعال]] در [[مجازات]] [[گناهکاران]]، این نیست که هم در [[دنیا]] [[عذاب]] کند و هم در [[آخرت]]، [[ظالم]] را در هر دو سرا [[عذاب]] میکند. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|ما من ذنب أجدر أن يعجّل اللَّه تعالى لصاحبه العقوبة في الدّنيا مع ما يدّخر له في الآخرة مثل البغی و قطيعة الرّحم}}<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۸۳.</ref>؛ هیچ گناهی از ظلم و [[قطع رحم]]، سزاوارتر نیست که [[خداوند متعال]] علاوه بر [[عذاب اخروی]] در [[مجازات]] صاحبش در [[دنیا]] شتاب کند. | * با آنکه میدانیم [[سنت]] [[خداوند متعال]] در [[مجازات]] [[گناهکاران]]، این نیست که هم در [[دنیا]] [[عذاب]] کند و هم در [[آخرت]]، [[ظالم]] را در هر دو سرا [[عذاب]] میکند. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|ما من ذنب أجدر أن يعجّل اللَّه تعالى لصاحبه العقوبة في الدّنيا مع ما يدّخر له في الآخرة مثل البغی و قطيعة الرّحم}}<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۸۳.</ref>؛ هیچ گناهی از ظلم و [[قطع رحم]]، سزاوارتر نیست که [[خداوند متعال]] علاوه بر [[عذاب اخروی]] در [[مجازات]] صاحبش در [[دنیا]] شتاب کند. | ||
*در بین همه [[گناهان]] ظلم دارای سریعترین عقویت است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با بیانهای مختلف از سرعت و شتاب بازخوردهای ظلم در [[دنیا]] خبر داده است؛ از جمله میفرماید: {{متن حدیث|الْبَغْيُ أَعْجَلُ شَيْءٍ عُقُوبَةً}}<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۲۲۲ و ۳۲۰؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۶.</ref>؛ [[عقوبت]] ظلم با شتابترین چیزهاست. و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ بَغَى عُجِّلَتْ هَلَكَتُهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۱۷۴.</ref>؛ هرکس [[ستم]] کند هلاکش به شتاب میآید. و میفرماید: {{متن حدیث|إِنَّ أَعْجَلَ الْعُقُوبَةِ عُقُوبَةُ الْبَغْيِ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۴۸۸.</ref>؛ با شتابترین [[عقوبت]]، [[عقوبت]] ظلم است. و میفرماید: {{متن حدیث|أَعْجَلُ شَيْءٍ صَرْعَةُ الْبَغْيِ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۳۸۵.</ref>؛ ظلم سریعتر از هر چیز [[انسان]] را به [[زمین]] میزند. و میفرماید: {{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ الْبَغْيَ فَإِنَّهُ يُعَجِّلُ الصَّرْعَةَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۲۹۴.</ref>؛ از ظلم بپرهیز؛ زیرا ظلم به سرعت [[انسان]] را به [[زمین]] میزند. و میفرماید: {{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ الْبَغْيَ فَإِنَ الْبَاغِيَ يُعَجَّلُ لَهُ النَّقِمَةُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۲۱۳.</ref>؛ از ظلم بپرهیز؛ زیرا [[خداوند]] به سرعت از [[ظالم]] [[انتقام]] میگیرد. بنابراین، حتی در مواردی که [[خداوند متعال]] به [[ظالمان]] مهلت میدهد، آن مهلت نیز در [[حقیقت]] [[عذاب]] است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|ظُلَامَةُ الْمَظْلُومِينَ يُمْهِلُهَا اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ لَا يُهْمِلُهَا}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۲۳۳.</ref>؛ [[خدا]]، گرفتن [[حق]] [[مظلومان]] را به تأخیر میاندازد، ولی رها نمیکند. | * در بین همه [[گناهان]] ظلم دارای سریعترین عقویت است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با بیانهای مختلف از سرعت و شتاب بازخوردهای ظلم در [[دنیا]] خبر داده است؛ از جمله میفرماید: {{متن حدیث|الْبَغْيُ أَعْجَلُ شَيْءٍ عُقُوبَةً}}<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۲۲۲ و ۳۲۰؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۶.</ref>؛ [[عقوبت]] ظلم با شتابترین چیزهاست. و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ بَغَى عُجِّلَتْ هَلَكَتُهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۱۷۴.</ref>؛ هرکس [[ستم]] کند هلاکش به شتاب میآید. و میفرماید: {{متن حدیث|إِنَّ أَعْجَلَ الْعُقُوبَةِ عُقُوبَةُ الْبَغْيِ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۴۸۸.</ref>؛ با شتابترین [[عقوبت]]، [[عقوبت]] ظلم است. و میفرماید: {{متن حدیث|أَعْجَلُ شَيْءٍ صَرْعَةُ الْبَغْيِ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۳۸۵.</ref>؛ ظلم سریعتر از هر چیز [[انسان]] را به [[زمین]] میزند. و میفرماید: {{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ الْبَغْيَ فَإِنَّهُ يُعَجِّلُ الصَّرْعَةَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۲۹۴.</ref>؛ از ظلم بپرهیز؛ زیرا ظلم به سرعت [[انسان]] را به [[زمین]] میزند. و میفرماید: {{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ الْبَغْيَ فَإِنَ الْبَاغِيَ يُعَجَّلُ لَهُ النَّقِمَةُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۲۱۳.</ref>؛ از ظلم بپرهیز؛ زیرا [[خداوند]] به سرعت از [[ظالم]] [[انتقام]] میگیرد. بنابراین، حتی در مواردی که [[خداوند متعال]] به [[ظالمان]] مهلت میدهد، آن مهلت نیز در [[حقیقت]] [[عذاب]] است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|ظُلَامَةُ الْمَظْلُومِينَ يُمْهِلُهَا اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ لَا يُهْمِلُهَا}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۲۳۳.</ref>؛ [[خدا]]، گرفتن [[حق]] [[مظلومان]] را به تأخیر میاندازد، ولی رها نمیکند. | ||
*آثار [[دنیوی]] ظلم خود دو گونهاند: برخی از آنها تنها [[زندگی دنیوی]] را تحت تأثیر قرار میدهند و برخی دیگر علاوه بر اینکه [[زندگی دنیا]] را قرین ناکامی و نامرادی میکنند، مقدمه [[عذاب اخروی]] هم هستند. اکنون برخی از آثار [[دنیوی]] ظلم را نام میبریم: | * آثار [[دنیوی]] ظلم خود دو گونهاند: برخی از آنها تنها [[زندگی دنیوی]] را تحت تأثیر قرار میدهند و برخی دیگر علاوه بر اینکه [[زندگی دنیا]] را قرین ناکامی و نامرادی میکنند، مقدمه [[عذاب اخروی]] هم هستند. اکنون برخی از آثار [[دنیوی]] ظلم را نام میبریم: | ||
===نخست: دگرگونی احوال=== | === نخست: دگرگونی احوال === | ||
یکی از آثار ظلم که [[پیشوایان معصوم]]، به خصوص [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بر آن تأکید فراوان کردهاند، دگرگونی حال ستمپیشگان است، به این معنی که ظلم موجب میشود نعمتهایی را که [[خداوند متعال]] بر آنها ارزانی کرده از دست داده، به نقمت و [[عذاب]] گرفتار شوند. استفاده از واژه نقست در [[احادیث]] این باب، به این [[حقیقت]] اشاره دارد که این دگرگونی، [[انتقام]] الاهی است که گریبان [[ظالم]] راگرفته است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|لِلظَّالِمِ انْتِقَامٌ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۲۷.</ref>؛ [[ظالم]] انتقامی دارد. دیگر آنکه تکرار و تأکید [[معصومان]] بر این نکته نشان میدهد تأثیر ظلم بر دگرگونی حال [[ظالم]]، بسیار فاحش و سریع است.[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|الْبَغْيُ يَسْلُبُ النِّعْمَةَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۱، ص۱۰۳.</ref>؛ ظلم [[نعمت]] را میگیرد. و میفرماید: {{متن حدیث|الظُّلْمُ يَطْرُدُ النِّعَمَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۱، ص۱۸۶.</ref>؛ ظلم [[نعمتها]] را دور میکند. و میفرماید: {{متن حدیث|بِالظُّلْمِ تَزُولُ النِّعَمُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۳، ص۲۰۹.</ref>؛ با ظلم [[نعمتها]] زدوده میشوند. و میفرماید: {{متن حدیث|دَوَامُ الظُّلْمِ يَسْلُبُ النِّعَمَ وَ يَجْلِبُ النِّقَمَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۴، ص۲۱.</ref>؛ ادامه یافتن ظلم، [[نعمتها]] را میگیرد و [[عذاب]] الاهی را میآورد. و میفرماید: {{متن حدیث|كَمْ مِنْ نِعْمَةٍ سَلَبَهَا ظُلْمٌ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۴، ص۵۴۷.</ref>؛ چه بسیار نعمتهایی که ظلم آنها را گرفته است و میفرماید: {{متن حدیث|كَفَى بِالظُّلْمِ طَارِداً لِلنِّعْمَةِ وَ جَالِباً لِلنَّقِمَةِ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۴، ص۵۸۳.</ref>؛ برای دور کردن [[نعمت]] و آوردن [[عذاب]] الاهی، ظلم کافی است. و میفرماید: {{متن حدیث|لَيْسَ شَيْءٌ أَدْعَى إِلَى زَوَالِ نِعْمَةٍ وَ تَعْجِيلِ نَقِمَةٍ مِنْ إِقَامَةٍ عَلَى ظُلْمٍ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۸۹.</ref>؛ هیچ چیز به اندازه ظلم به زدودن [[نعمت]] و شتاب [[عذاب]] الاهی نمیانجامد. و میفرماید: {{متن حدیث|اتَّقُوا الْبَغْيَ فَإِنَّهُ يَجْلِبُ النِّقَمَ وَ يَسْلُبُ النِّعَمَ وَ يُوجِبُ الْغِيَرَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۲۵۰.</ref>؛ از ظلم بپرهیزید، زیرا ظلم [[عذاب]] الاهی را جلب و [[نعمت]] را سلب میکند و موجب دگرگونی میشود. و میفرماید: {{متن حدیث|مَا أَقْرَبَ النَّقِمَةَ مِنَ الظَّلُومَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۶، ص۴۶.</ref>؛ [[عذاب]] [[انتقام]] چقدر به [[ستمپیشه]] نزدیک است! علاوه بر این بیانهای روشن که ما بخشی از آنها را آوردیم، در [[احادیث]]، به نمونهها و مصداقهای دیگری هم اشاره شده است؛ از جمله [[امیرالمؤمنین {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|الظُّلْمُ يُدَمِّرُ الدِّيَارَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۱، ص۲۶۷.</ref>؛ ظلم [[شهرها]] را ویران میکند. و میفرماید: {{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ الظُّلْمَ فَمَنْ ظَلَمَ كَرُهَتْ أَيَّامُهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۲۸۹؛ ج۵، ص۳۵۸.</ref>؛ از ظلم بپرهیز که هرکس ظلم کند، روزگارش ناخوشایند میشود. و میفرماید: {{متن حدیث|من ظلم فسد امره}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۱۵۴.</ref>؛ هرکس ظلم کند کارهایش [[فاسد]] میشود. | یکی از آثار ظلم که [[پیشوایان معصوم]]، به خصوص [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بر آن تأکید فراوان کردهاند، دگرگونی حال ستمپیشگان است، به این معنی که ظلم موجب میشود نعمتهایی را که [[خداوند متعال]] بر آنها ارزانی کرده از دست داده، به نقمت و [[عذاب]] گرفتار شوند. استفاده از واژه نقست در [[احادیث]] این باب، به این [[حقیقت]] اشاره دارد که این دگرگونی، [[انتقام]] الاهی است که گریبان [[ظالم]] راگرفته است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|لِلظَّالِمِ انْتِقَامٌ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۲۷.</ref>؛ [[ظالم]] انتقامی دارد. دیگر آنکه تکرار و تأکید [[معصومان]] بر این نکته نشان میدهد تأثیر ظلم بر دگرگونی حال [[ظالم]]، بسیار فاحش و سریع است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|الْبَغْيُ يَسْلُبُ النِّعْمَةَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۱، ص۱۰۳.</ref>؛ ظلم [[نعمت]] را میگیرد. و میفرماید: {{متن حدیث|الظُّلْمُ يَطْرُدُ النِّعَمَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۱، ص۱۸۶.</ref>؛ ظلم [[نعمتها]] را دور میکند. و میفرماید: {{متن حدیث|بِالظُّلْمِ تَزُولُ النِّعَمُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۳، ص۲۰۹.</ref>؛ با ظلم [[نعمتها]] زدوده میشوند. و میفرماید: {{متن حدیث|دَوَامُ الظُّلْمِ يَسْلُبُ النِّعَمَ وَ يَجْلِبُ النِّقَمَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۴، ص۲۱.</ref>؛ ادامه یافتن ظلم، [[نعمتها]] را میگیرد و [[عذاب]] الاهی را میآورد. و میفرماید: {{متن حدیث|كَمْ مِنْ نِعْمَةٍ سَلَبَهَا ظُلْمٌ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۴، ص۵۴۷.</ref>؛ چه بسیار نعمتهایی که ظلم آنها را گرفته است و میفرماید: {{متن حدیث|كَفَى بِالظُّلْمِ طَارِداً لِلنِّعْمَةِ وَ جَالِباً لِلنَّقِمَةِ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۴، ص۵۸۳.</ref>؛ برای دور کردن [[نعمت]] و آوردن [[عذاب]] الاهی، ظلم کافی است. و میفرماید: {{متن حدیث|لَيْسَ شَيْءٌ أَدْعَى إِلَى زَوَالِ نِعْمَةٍ وَ تَعْجِيلِ نَقِمَةٍ مِنْ إِقَامَةٍ عَلَى ظُلْمٍ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۸۹.</ref>؛ هیچ چیز به اندازه ظلم به زدودن [[نعمت]] و شتاب [[عذاب]] الاهی نمیانجامد. و میفرماید: {{متن حدیث|اتَّقُوا الْبَغْيَ فَإِنَّهُ يَجْلِبُ النِّقَمَ وَ يَسْلُبُ النِّعَمَ وَ يُوجِبُ الْغِيَرَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۲۵۰.</ref>؛ از ظلم بپرهیزید، زیرا ظلم [[عذاب]] الاهی را جلب و [[نعمت]] را سلب میکند و موجب دگرگونی میشود. و میفرماید: {{متن حدیث|مَا أَقْرَبَ النَّقِمَةَ مِنَ الظَّلُومَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۶، ص۴۶.</ref>؛ [[عذاب]] [[انتقام]] چقدر به [[ستمپیشه]] نزدیک است! علاوه بر این بیانهای روشن که ما بخشی از آنها را آوردیم، در [[احادیث]]، به نمونهها و مصداقهای دیگری هم اشاره شده است؛ از جمله [[امیرالمؤمنین {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|الظُّلْمُ يُدَمِّرُ الدِّيَارَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۱، ص۲۶۷.</ref>؛ ظلم [[شهرها]] را ویران میکند. و میفرماید: {{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ الظُّلْمَ فَمَنْ ظَلَمَ كَرُهَتْ أَيَّامُهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۲۸۹؛ ج۵، ص۳۵۸.</ref>؛ از ظلم بپرهیز که هرکس ظلم کند، روزگارش ناخوشایند میشود. و میفرماید: {{متن حدیث|من ظلم فسد امره}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۱۵۴.</ref>؛ هرکس ظلم کند کارهایش [[فاسد]] میشود. | ||
===دوم: کوتاهی [[عمر]]=== | === دوم: کوتاهی [[عمر]] === | ||
یکی از آثار ظلم در [[دنیا]]، کوتاه شدن [[عمر]] است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ ظَلَمَ قَصَمَ عُمُرَهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۱۹۳ و ۳۴۸.</ref>؛ کسی که [[ستم]] کند، شیشه عمرش شکسته میشود. و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ جَارَ قَصُرَ عُمُرُهُ}}<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۹۹.</ref>؛ کسی که [[جور]] و [[ستم]] کند عمرش کوتاه میشود. و میفرماید: {{متن حدیث|الْبَغْيُ يَصْرَعُ الرِّجَالَ وَ يُدْنِي الْآجَالَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۱، ص۳۸۷.</ref>؛ ظلم مردها را میافکند و اجلها را نزدیک میکند. | یکی از آثار ظلم در [[دنیا]]، کوتاه شدن [[عمر]] است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ ظَلَمَ قَصَمَ عُمُرَهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۱۹۳ و ۳۴۸.</ref>؛ کسی که [[ستم]] کند، شیشه عمرش شکسته میشود. و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ جَارَ قَصُرَ عُمُرُهُ}}<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۹۹.</ref>؛ کسی که [[جور]] و [[ستم]] کند عمرش کوتاه میشود. و میفرماید: {{متن حدیث|الْبَغْيُ يَصْرَعُ الرِّجَالَ وَ يُدْنِي الْآجَالَ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۱، ص۳۸۷.</ref>؛ ظلم مردها را میافکند و اجلها را نزدیک میکند. | ||
===سوم: [[مرگ]] بد=== | === سوم: [[مرگ]] بد === | ||
از [[روایات]] این باب استفاده میشود که [[ظالم]] نه تنها عمرش کوتاه میشود، بلکه مرگش نیز به صورت [[کیفر]] و [[مجازات]] تحقق پیدا میکند، چنانکه به عنوان [[زمین]] خوردن و [[هلاکت]] از آن یاد میشود. این سخن به این معنی است که [[مرگ]] [[ظالم]] مقدمه [[گرفتاری]] به [[عذاب اخروی]] است که در [[آینده]] از آن یاد خواهیم کرد. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|الظُّلْمُ يُرْدِي صَاحِبَهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۱، ص۳۴۷.</ref>؛ ظلم صاحب خود را بر [[زمین]] [[هلاکت]] میکوبد. و میفرماید: {{متن حدیث|الظُّلْمُ فِي الدُّنْيَا بَوَارٌ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۳۱.</ref>؛ ظلم در [[دنیا]] موجب [[هلاکت]] است. و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ ظَلَمَ أَوْبَقَهُ ظُلْمُهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۱۷۶.</ref>؛ هرکس [[ستم]] کند، ستمش او را هلاک میکند. و میفرماید:{{متن حدیث|رَاكِبُ الظُّلْمِ يُدْرِكُهُ الْبَوَارُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۴، ص۸۵؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۰۰.</ref>؛ آن کس که مرتکب ظلم شود هلاک او را میگیرد. و میفرماید: {{متن حدیث|رَاكِبُ الظُّلْمِ يَكْبُو بِهِ مَرَاكِبُهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۴، ص۸۵.</ref>؛ مرکب ظلم سوار خود را به [[زمین]] میزند. و میفرماید: {{متن حدیث|ظُلْمُ الْمَرْءِ يُوبِقُهُ وَ يَصْرَعُهُ}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۴، ص۲۸۰.</ref>؛ [[ستم]]، [[انسان]] را هلاک میکند و بر [[زمین]] میزند. استفاده از واژههایی مثل ارداء، بوار، ایباق، صرعة و... که همگی بر [[هلاکت]]، [[ذلت]]، افتادگی و زمینخوردگی دلالت دارند حاکی از آن است که [[مرگ]] [[ظالم]] همراه با نکبت، [[ذلت]] و [[خواری]] خواهد بود. | از [[روایات]] این باب استفاده میشود که [[ظالم]] نه تنها عمرش کوتاه میشود، بلکه مرگش نیز به صورت [[کیفر]] و [[مجازات]] تحقق پیدا میکند، چنانکه به عنوان [[زمین]] خوردن و [[هلاکت]] از آن یاد میشود. این سخن به این معنی است که [[مرگ]] [[ظالم]] مقدمه [[گرفتاری]] به [[عذاب اخروی]] است که در [[آینده]] از آن یاد خواهیم کرد. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|الظُّلْمُ يُرْدِي صَاحِبَهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۱، ص۳۴۷.</ref>؛ ظلم صاحب خود را بر [[زمین]] [[هلاکت]] میکوبد. و میفرماید: {{متن حدیث|الظُّلْمُ فِي الدُّنْيَا بَوَارٌ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۳۱.</ref>؛ ظلم در [[دنیا]] موجب [[هلاکت]] است. و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ ظَلَمَ أَوْبَقَهُ ظُلْمُهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۱۷۶.</ref>؛ هرکس [[ستم]] کند، ستمش او را هلاک میکند. و میفرماید:{{متن حدیث|رَاكِبُ الظُّلْمِ يُدْرِكُهُ الْبَوَارُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۴، ص۸۵؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۰۰.</ref>؛ آن کس که مرتکب ظلم شود هلاک او را میگیرد. و میفرماید: {{متن حدیث|رَاكِبُ الظُّلْمِ يَكْبُو بِهِ مَرَاكِبُهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۴، ص۸۵.</ref>؛ مرکب ظلم سوار خود را به [[زمین]] میزند. و میفرماید: {{متن حدیث|ظُلْمُ الْمَرْءِ يُوبِقُهُ وَ يَصْرَعُهُ}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۴، ص۲۸۰.</ref>؛ [[ستم]]، [[انسان]] را هلاک میکند و بر [[زمین]] میزند. استفاده از واژههایی مثل ارداء، بوار، ایباق، صرعة و... که همگی بر [[هلاکت]]، [[ذلت]]، افتادگی و زمینخوردگی دلالت دارند حاکی از آن است که [[مرگ]] [[ظالم]] همراه با نکبت، [[ذلت]] و [[خواری]] خواهد بود. | ||
===چهارم: فراوانی [[دشمنان]]=== | === چهارم: فراوانی [[دشمنان]] === | ||
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|من کثرت تعدیه کثرت اعادیه}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۲۷۱.</ref>؛ هرکس [[زیاد]] [[تجاوز]] کند دشمنانش زیاد میشود. و میفرماید: {{متن حدیث|الْمُتَعَدِّي كَثِيرُ الْأَضْدَادِ وَ الْأَعْدَاءِ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۱۴۲.</ref>؛ [[متجاوز]] [[دشمنان]] فراوان دارد. و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ ظَلَمَ رَعِيَّتَهُ نَصَرَ أَضْدَادَهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۱۶۸.</ref>؛ هرکس به زیردستان خود [[ستم]] کند به [[دشمنان]] خود کمک کرده است. به همین [[دلیل]] است که [[ظالم]] در [[حقیقت]] به خود بد میکند. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|من سل سیف الظلم عمد فی رأسه}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۳۴۳.</ref>؛ هرکس [[شمشیر]] ظلم برکشد بر خودش فرود میآید. و به همین [[دلیل]] است که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ أَشْفَقَ عَلَى نَفْسِهِ لَمْ يَظْلِمْ غَيْرَهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۲۳۱.</ref>؛ هرکس برای خود [[دل]] میسوزاند به دیگران [[ستم]] نمیکند. | [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|من کثرت تعدیه کثرت اعادیه}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۲۷۱.</ref>؛ هرکس [[زیاد]] [[تجاوز]] کند دشمنانش زیاد میشود. و میفرماید: {{متن حدیث|الْمُتَعَدِّي كَثِيرُ الْأَضْدَادِ وَ الْأَعْدَاءِ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۲، ص۱۴۲.</ref>؛ [[متجاوز]] [[دشمنان]] فراوان دارد. و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ ظَلَمَ رَعِيَّتَهُ نَصَرَ أَضْدَادَهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۱۶۸.</ref>؛ هرکس به زیردستان خود [[ستم]] کند به [[دشمنان]] خود کمک کرده است. به همین [[دلیل]] است که [[ظالم]] در [[حقیقت]] به خود بد میکند. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|من سل سیف الظلم عمد فی رأسه}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۳۴۳.</ref>؛ هرکس [[شمشیر]] ظلم برکشد بر خودش فرود میآید. و به همین [[دلیل]] است که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ أَشْفَقَ عَلَى نَفْسِهِ لَمْ يَظْلِمْ غَيْرَهُ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، ج۵، ص۲۳۱.</ref>؛ هرکس برای خود [[دل]] میسوزاند به دیگران [[ستم]] نمیکند. | ||
===پنجم: بریدن پیوندها=== | === پنجم: بریدن پیوندها === | ||
با آنکه بعضی، وجود پیوند و رابطه را فرصتی برای [[بیاعتنایی]] و تضییع [[حقوق]] میدانند و [[فکر]] میکنند لازم نیست نسبت به [[ادای حقوق]] [[دوستان]] و [[نزدیکان]] خود پایبند باشیم، از آثار ظلم بریدن پیوند است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|لَا تُضِيعَنَ حَقَّ أَخِيكَ اتِّكَالًا عَلَى مَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ فَإِنَّهُ لَيْسَ لَكَ بِأَخٍ مَنْ أَضَعْتَ حَقَّهُ}}<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، ۳/۵۴.</ref>؛ با تکیه بر رابطه برادری [[حق]] برادرت را ضایع نکن چون کسی که تو حقش را ضایع میکنی [[برادر]] تو نیست. از این [[کلام]] [[شریف]] استفاده میشود پیوندها در سایه [[عدالت]] محکم میشوند و با [[ستم]] بریده. به همین [[دلیل]] است که [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْءٍ أَفْضَلَ مِنْ أَدَاءِ حَقِّ الْمُؤْمِنِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۷۰.</ref>؛ هیچ عبادتی [[برتر]] از [[ادای حق مؤمن]] نیست. | با آنکه بعضی، وجود پیوند و رابطه را فرصتی برای [[بیاعتنایی]] و تضییع [[حقوق]] میدانند و [[فکر]] میکنند لازم نیست نسبت به [[ادای حقوق]] [[دوستان]] و [[نزدیکان]] خود پایبند باشیم، از آثار ظلم بریدن پیوند است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|لَا تُضِيعَنَ حَقَّ أَخِيكَ اتِّكَالًا عَلَى مَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ فَإِنَّهُ لَيْسَ لَكَ بِأَخٍ مَنْ أَضَعْتَ حَقَّهُ}}<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، ۳/۵۴.</ref>؛ با تکیه بر رابطه برادری [[حق]] برادرت را ضایع نکن چون کسی که تو حقش را ضایع میکنی [[برادر]] تو نیست. از این [[کلام]] [[شریف]] استفاده میشود پیوندها در سایه [[عدالت]] محکم میشوند و با [[ستم]] بریده. به همین [[دلیل]] است که [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْءٍ أَفْضَلَ مِنْ أَدَاءِ حَقِّ الْمُؤْمِنِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۷۰.</ref>؛ هیچ عبادتی [[برتر]] از [[ادای حق مؤمن]] نیست. | ||
===ششم: زوال [[قدرت]] و [[سقوط]] [[حکومت]]=== | === ششم: زوال [[قدرت]] و [[سقوط]] [[حکومت]] === | ||
از ویژگیهای ظلم این است که [[قدرت]] و [[سلطه]] و [[حکومت]] را از [[انسان]] میگیرد که گفتهاند: {{متن حدیث|الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۲، ص۳۳۱.</ref>؛ [[حکومت]] با [[کفر]] باقی میماند، ولی با ظلم باقی نمیماند. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|فِي احْتِقَابِ الْمَظَالِمِ زَوَالُ الْقُدْرَةِ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴، ص۴۰۷.</ref>؛ کسی که بار [[مظالم]] را بر دوش بگیرد قدرتش میرود. و میفرماید: {{متن حدیث|الْقُدْرَةُ يُزِيلُهَا الْعُدْوَانُ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۲۱۶.</ref>؛ ظلم [[قدرت]] را میزداید. و میفرماید: {{متن حدیث|آفَةُ الِاقْتِدَارِ الْبَغْيُ وَ الْعُتُوُّ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳، ص۱۱۳.</ref>؛ آفتِ [[اقتدار]]، ظلم و [[سرکشی]] است. و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ سَلَ سَيْفَ الْعُدْوَانِ سُلِبَ عِزَّ السُّلْطَانِ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۵، ص۳۷۳.</ref>؛ کسی که [[شمشیر]] [[ستم]] برکشد [[عزت]] [[سلطنت]] را از او میگیرند. | از ویژگیهای ظلم این است که [[قدرت]] و [[سلطه]] و [[حکومت]] را از [[انسان]] میگیرد که گفتهاند: {{متن حدیث|الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۲، ص۳۳۱.</ref>؛ [[حکومت]] با [[کفر]] باقی میماند، ولی با ظلم باقی نمیماند. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|فِي احْتِقَابِ الْمَظَالِمِ زَوَالُ الْقُدْرَةِ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴، ص۴۰۷.</ref>؛ کسی که بار [[مظالم]] را بر دوش بگیرد قدرتش میرود. و میفرماید: {{متن حدیث|الْقُدْرَةُ يُزِيلُهَا الْعُدْوَانُ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۲۱۶.</ref>؛ ظلم [[قدرت]] را میزداید. و میفرماید: {{متن حدیث|آفَةُ الِاقْتِدَارِ الْبَغْيُ وَ الْعُتُوُّ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳، ص۱۱۳.</ref>؛ آفتِ [[اقتدار]]، ظلم و [[سرکشی]] است. و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ سَلَ سَيْفَ الْعُدْوَانِ سُلِبَ عِزَّ السُّلْطَانِ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۵، ص۳۷۳.</ref>؛ کسی که [[شمشیر]] [[ستم]] برکشد [[عزت]] [[سلطنت]] را از او میگیرند. | ||
===هفتم: [[گرفتاری]] [[فرزندان]]=== | === هفتم: [[گرفتاری]] [[فرزندان]] === | ||
یکی از ویژگیهای ظلم این است که آثار آن به خود [[ظالم]] اختصاص ندارد، بلکه [[فرزندان]] و حتی نسلهای[[آینده]] او را گرفتار میکند. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ ظَلَمَ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِ مَنْ يَظْلِمُهُ أَوْ عَلى عَقِبِهِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۲۲.</ref>؛ هرکس [[ستم]] کند، [[خداوند متعال]] کسی را بر او مسلط میکند که بر خودش یا بر دنبالهاش ([[فرزندان]] و نسلهای بعد) [[ستم]] کند. و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ ظَلَمَ مَظْلِمَةً أُخِذَ بِهَا فِي نَفْسِهِ أَوْ فِي مَالِهِ أَوْ فِي وُلْدِهِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۲۲.</ref>؛ کسی که [[ستم]] کند، [[خداوند متعال]] او را [[کیفر]] میدهد یا [[کیفر]] جانی یا [[کیفر]] [[مالی]] یا در مورد فرزندانش. این ویژگی، در ظلم به [[یتیمان]] بروز بیشتری دارد. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيْهِمْ}}<ref>«و کسانی که برای فرزندان ناتوانی که پس از خود بر جای مینهند بیم دارند (درباره یتیمان دیگران) نیز باید بیم داشته باشند» سوره نساء، آیه ۹.</ref>. [[علی بن ابراهیم]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] نوشته است کسی که [[صالح]] و [[نیکوکار]] باشد [[خداوند]] [[فرزندان]] او را [[حفظ]] میکند و هرکه بر [[یتیمان]] ظلم کند، [[خداوند]] فرزندانش را به خودش را میگذارد<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۱۳۲.</ref>. به همین [[دلیل]] امیرالمؤمنبن{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|من ظلم یتیما حق اولاده}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۷۹؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۹۹.</ref>؛ کسی که به [[یتیمی]] [[ستم]] کند در [[حق]] فرزندانش پدری نکرده است. | یکی از ویژگیهای ظلم این است که آثار آن به خود [[ظالم]] اختصاص ندارد، بلکه [[فرزندان]] و حتی نسلهای[[آینده]] او را گرفتار میکند. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ ظَلَمَ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِ مَنْ يَظْلِمُهُ أَوْ عَلى عَقِبِهِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۲۲.</ref>؛ هرکس [[ستم]] کند، [[خداوند متعال]] کسی را بر او مسلط میکند که بر خودش یا بر دنبالهاش ([[فرزندان]] و نسلهای بعد) [[ستم]] کند. و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ ظَلَمَ مَظْلِمَةً أُخِذَ بِهَا فِي نَفْسِهِ أَوْ فِي مَالِهِ أَوْ فِي وُلْدِهِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۲۲.</ref>؛ کسی که [[ستم]] کند، [[خداوند متعال]] او را [[کیفر]] میدهد یا [[کیفر]] جانی یا [[کیفر]] [[مالی]] یا در مورد فرزندانش. این ویژگی، در ظلم به [[یتیمان]] بروز بیشتری دارد. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيْهِمْ}}<ref>«و کسانی که برای فرزندان ناتوانی که پس از خود بر جای مینهند بیم دارند (درباره یتیمان دیگران) نیز باید بیم داشته باشند» سوره نساء، آیه ۹.</ref>. [[علی بن ابراهیم]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] نوشته است کسی که [[صالح]] و [[نیکوکار]] باشد [[خداوند]] [[فرزندان]] او را [[حفظ]] میکند و هرکه بر [[یتیمان]] ظلم کند، [[خداوند]] فرزندانش را به خودش را میگذارد<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۱۳۲.</ref>. به همین [[دلیل]] امیرالمؤمنبن{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|من ظلم یتیما حق اولاده}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۷۹؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۹۹.</ref>؛ کسی که به [[یتیمی]] [[ستم]] کند در [[حق]] فرزندانش پدری نکرده است. | ||
===هشتم: نابودی [[روح]]=== | === هشتم: نابودی [[روح]] === | ||
یکی از آثار ظلم این است که [[روح آدمی]] را در [[دنیا]] نابود کرده او را به صف حیوانات و بلکه [[پستتر]] از آن میبرد. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|إِنَّ السِّبَاعَ هَمُّهَا الْعُدْوَانُ عَلَى غَيْرِهَا}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ح۱۴۹.</ref>؛ درندهها همتشان [[تجاوز]] به دیگران است. کسی که [[ستم]] میکند یعنی مرز [[حقوق]] همنوعان خود را میشکند، از نظر [[معنوی]] و [[ارزش]] وجودی با حیوانات درنده تفاوتی ندارد، جز اینکه حیوانات بدون [[عقل]] و تحت [[حکومت]] [[غریزه]] [[تجاوز]] میکنند و [[انسان]]، با وجود [[عقل]] دست به [[تجاوز]] میزند. میدانیم که [[عقل]]، [[پیامبر باطنی]] است و [[انسان]] را از [[بدیها]] باز میدارد؛ بنابراین، کسی که دست به [[ستم]] میگشاید باید به تدریج، این [[رسول باطنی]] را از موضع [[ارشاد]] و [[خیرخواهی]] به زیر آورد و با نفس و [[غریزه]] حیوانی خود همراه کند. به همین [[دلیل]]، ظلم [[روح انسانی]] را به تدریج نابود میکند. [[رسول اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ الظُّلْمَ فَإِنَّهُ يُخَرِّبُ قُلُوبَكُمْ}}<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۸۳.</ref>؛ از ظلم بپرهیزید، زیرا ظلم [[قلوب]] شما را [[تخریب]] میکند. [[قلب]]، در این سخن [[شریف]] عبارت دیگری از [[عقل]] یا [[روح]] الاهی [[انسان]] است؛ به همین [[دلیل]]، دعای [[ظالم]] [[مستجاب]] نمیشود<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۷۰.</ref>؛ چرا که راه ارتباطی [[انسان]] به [[ملأ اعلی]] [[روح]] الاهی اوست و [[ظالم]] با ظلم آن را تباه کرده است. | یکی از آثار ظلم این است که [[روح آدمی]] را در [[دنیا]] نابود کرده او را به صف حیوانات و بلکه [[پستتر]] از آن میبرد. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|إِنَّ السِّبَاعَ هَمُّهَا الْعُدْوَانُ عَلَى غَيْرِهَا}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ح۱۴۹.</ref>؛ درندهها همتشان [[تجاوز]] به دیگران است. کسی که [[ستم]] میکند یعنی مرز [[حقوق]] همنوعان خود را میشکند، از نظر [[معنوی]] و [[ارزش]] وجودی با حیوانات درنده تفاوتی ندارد، جز اینکه حیوانات بدون [[عقل]] و تحت [[حکومت]] [[غریزه]] [[تجاوز]] میکنند و [[انسان]]، با وجود [[عقل]] دست به [[تجاوز]] میزند. میدانیم که [[عقل]]، [[پیامبر باطنی]] است و [[انسان]] را از [[بدیها]] باز میدارد؛ بنابراین، کسی که دست به [[ستم]] میگشاید باید به تدریج، این [[رسول باطنی]] را از موضع [[ارشاد]] و [[خیرخواهی]] به زیر آورد و با نفس و [[غریزه]] حیوانی خود همراه کند. به همین [[دلیل]]، ظلم [[روح انسانی]] را به تدریج نابود میکند. [[رسول اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ الظُّلْمَ فَإِنَّهُ يُخَرِّبُ قُلُوبَكُمْ}}<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۸۳.</ref>؛ از ظلم بپرهیزید، زیرا ظلم [[قلوب]] شما را [[تخریب]] میکند. [[قلب]]، در این سخن [[شریف]] عبارت دیگری از [[عقل]] یا [[روح]] الاهی [[انسان]] است؛ به همین [[دلیل]]، دعای [[ظالم]] [[مستجاب]] نمیشود<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۷۰.</ref>؛ چرا که راه ارتباطی [[انسان]] به [[ملأ اعلی]] [[روح]] الاهی اوست و [[ظالم]] با ظلم آن را تباه کرده است. | ||
===نهم: [[انتقام]] [[مظلوم]]=== | === نهم: [[انتقام]] [[مظلوم]] === | ||
بدون [[شک]] ظلم بدون پاسخ نمیماند و [[ظالم]] [[کیفر]] [[اعمال]] خویش را میچشد؛ ولی از برخی [[روایات]] استفاده میشود که این [[کیفر]] را از دست [[مظلوم]] خواهد گرفت. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ}}<ref>شریف رضی، نهجالبلاغه؛ ۴ / ۵۳؛ محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۴۶۶.</ref>؛ روزی که [[مظلوم]] بر [[ظالم]] مسلط شود سختتر است از روزی که [[ظالم]] بر [[مظلوم]] مسلط است. این اشاره ممکن است به [[انتقام]] [[دنیوی]] یا [[اخروی]] باشد؛ چراکه در بعضی از [[روایات]] روز [[انتقام]]، روز [[عدل]] نامیده شده است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ}}<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، با شرح محمد عبده، ۴/۸۰.</ref>؛ روز [[عدالت]] بر [[ظالم]] سختتر است از روز [[ستم]] بر [[مظلوم]]<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج14، ص123-139.</ref>. | بدون [[شک]] ظلم بدون پاسخ نمیماند و [[ظالم]] [[کیفر]] [[اعمال]] خویش را میچشد؛ ولی از برخی [[روایات]] استفاده میشود که این [[کیفر]] را از دست [[مظلوم]] خواهد گرفت. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ}}<ref>شریف رضی، نهجالبلاغه؛ ۴ / ۵۳؛ محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۴۶۶.</ref>؛ روزی که [[مظلوم]] بر [[ظالم]] مسلط شود سختتر است از روزی که [[ظالم]] بر [[مظلوم]] مسلط است. این اشاره ممکن است به [[انتقام]] [[دنیوی]] یا [[اخروی]] باشد؛ چراکه در بعضی از [[روایات]] روز [[انتقام]]، روز [[عدل]] نامیده شده است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ}}<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، با شرح محمد عبده، ۴/۸۰.</ref>؛ روز [[عدالت]] بر [[ظالم]] سختتر است از روز [[ستم]] بر [[مظلوم]]<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج14، ص123-139.</ref>. | ||
==آثار [[اخروی]] ظلم== | == آثار [[اخروی]] ظلم == | ||
ظلم از زمانی که رخ میدهد، [[غضب]] [[خداوند متعال]] را به همراه دارد؛ به همین [[دلیل]] میتوان گفت تبعاتی هم که در [[دنیا]] گریبان [[ظالم]] را میگیرد رنگ و بوی [[عذاب اخروی]] دارد، ولی تمام آنچه در [[دنیا]] بر [[ظالم]] میگذرد، حتی در مقایسه با یکی از پیامدهای [[اخروی]] قابل ذکر نیست، ما برخی از پیامدهای [[اخروی]] ظلم را که در [[روایات]] آمده نام میبریم: | ظلم از زمانی که رخ میدهد، [[غضب]] [[خداوند متعال]] را به همراه دارد؛ به همین [[دلیل]] میتوان گفت تبعاتی هم که در [[دنیا]] گریبان [[ظالم]] را میگیرد رنگ و بوی [[عذاب اخروی]] دارد، ولی تمام آنچه در [[دنیا]] بر [[ظالم]] میگذرد، حتی در مقایسه با یکی از پیامدهای [[اخروی]] قابل ذکر نیست، ما برخی از پیامدهای [[اخروی]] ظلم را که در [[روایات]] آمده نام میبریم: | ||
===نخست: تبدیل و انتقال [[حسنات]]=== | === نخست: تبدیل و انتقال [[حسنات]] === | ||
یکی از آثار [[اخروی]] ظلم این است که [[حسنات]] [[ظالم]] را به پرونده [[مظلوم]] منتقل میکند و در صورتی که کار [[نیکی]] در پروندهاش نباشد، کارهای بد [[مظلوم]] در پرونده او [[ثبت]] میشود، علاوه بر این، [[خداوند متعال]] [[کارهای نیک]] [[ظالم]] را به عنوان [[کار نیک]] نمیپذیرد. [[امام باقر]]{{ع}} از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده است: کسی که به ناحق [[مال]] [[مسلمانی]] را میگیرد [[خداوند]] پیوسته از او رویگردان است و کارهای خیر او را نمیپسندد و در پرونده حسناتش [[ثبت]] نمیکند تا زمانی که [[توبه]] کند و [[مال]] را به صاحبش برگرداند<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ص۲۷۳.</ref>. این سخن [[شریف]] دلالت میکند که [[حسنات]] پس از ظلم در [[حقیقت]] [[حسنه]] نیستند؛ چراکه [[خداوند متعال]] [[عادل]] است و نمیتوان [[باور]] کرد، [[کار نیک]] کسی را ندیده بگیرد که خود میفرماید: {{متن قرآن|أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى}}<ref>«که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن -که همانند یکدیگرید- تباه نمیگردانم» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵.</ref>. پس باید بپذیریم که [[کار نیک]] [[ظالم]] در [[حقیقت]] [[کار نیک]] نیست، اگرچه کسوت [[کار نیک]] بر آن بپوشند؛ بنابراین [[ظالم]] پس از [[ارتکاب ظلم]]، بدون [[توبه]] به انجام [[کار نیک]] موفق نمیشود. کارهای [[نیکی]] را هم که پیش از انجام داده به خاطر ظلم از دست میدهد. در روایتی، [[رسول خدا]]{{صل}} به اصحابش فرمود: شما میدانید مفلس کیست؟ گفتند ای [[رسول خدا]]{{صل}} ما به کسی مفلس میگوییم که نه وجه نقدی دارد و نه کالایی. او مفلس نیست، مفلس کسی است که [[روز قیامت]] با حسناتی به اندازه کوهها به [[محشر]] میآید؛ ولی به یکی ظلم کرده و آبروی دیگری را برده، پس، از [[حسنات]] او بر میدارند و به آنها میدهند و اگر با حسناتش تسویه نشود از بدیهای آنها برمیدارند و برعهده او میگذارند و سپس او را در [[آتش]] میافکنند<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۲، ص۳۰۳؛ محمد بن عیسی ترمذی، سنن ترمذی، ج۴، ص۳۶.</ref>. همچنین فرمود: هرکس به برادرش ستمی کرده است امروز از او حلالی بگیرد پیش از آنکه از حسناتش بگیرند، آنجا [[دینار]] و درهمی نیست، اگر عمل صالحی داشته باشد به اندازه ستمش از او میگیرند؛ وگرنه [[گناهان]] [[مظلوم]] را بر عهدهاش میگذارند<ref>طبرانی، المعجم الصغیر، ج۱، ص۱۲۶.</ref>. | یکی از آثار [[اخروی]] ظلم این است که [[حسنات]] [[ظالم]] را به پرونده [[مظلوم]] منتقل میکند و در صورتی که کار [[نیکی]] در پروندهاش نباشد، کارهای بد [[مظلوم]] در پرونده او [[ثبت]] میشود، علاوه بر این، [[خداوند متعال]] [[کارهای نیک]] [[ظالم]] را به عنوان [[کار نیک]] نمیپذیرد. [[امام باقر]]{{ع}} از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده است: کسی که به ناحق [[مال]] [[مسلمانی]] را میگیرد [[خداوند]] پیوسته از او رویگردان است و کارهای خیر او را نمیپسندد و در پرونده حسناتش [[ثبت]] نمیکند تا زمانی که [[توبه]] کند و [[مال]] را به صاحبش برگرداند<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ص۲۷۳.</ref>. این سخن [[شریف]] دلالت میکند که [[حسنات]] پس از ظلم در [[حقیقت]] [[حسنه]] نیستند؛ چراکه [[خداوند متعال]] [[عادل]] است و نمیتوان [[باور]] کرد، [[کار نیک]] کسی را ندیده بگیرد که خود میفرماید: {{متن قرآن|أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى}}<ref>«که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن -که همانند یکدیگرید- تباه نمیگردانم» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵.</ref>. پس باید بپذیریم که [[کار نیک]] [[ظالم]] در [[حقیقت]] [[کار نیک]] نیست، اگرچه کسوت [[کار نیک]] بر آن بپوشند؛ بنابراین [[ظالم]] پس از [[ارتکاب ظلم]]، بدون [[توبه]] به انجام [[کار نیک]] موفق نمیشود. کارهای [[نیکی]] را هم که پیش از انجام داده به خاطر ظلم از دست میدهد. در روایتی، [[رسول خدا]]{{صل}} به اصحابش فرمود: شما میدانید مفلس کیست؟ گفتند ای [[رسول خدا]]{{صل}} ما به کسی مفلس میگوییم که نه وجه نقدی دارد و نه کالایی. او مفلس نیست، مفلس کسی است که [[روز قیامت]] با حسناتی به اندازه کوهها به [[محشر]] میآید؛ ولی به یکی ظلم کرده و آبروی دیگری را برده، پس، از [[حسنات]] او بر میدارند و به آنها میدهند و اگر با حسناتش تسویه نشود از بدیهای آنها برمیدارند و برعهده او میگذارند و سپس او را در [[آتش]] میافکنند<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۲، ص۳۰۳؛ محمد بن عیسی ترمذی، سنن ترمذی، ج۴، ص۳۶.</ref>. همچنین فرمود: هرکس به برادرش ستمی کرده است امروز از او حلالی بگیرد پیش از آنکه از حسناتش بگیرند، آنجا [[دینار]] و درهمی نیست، اگر عمل صالحی داشته باشد به اندازه ستمش از او میگیرند؛ وگرنه [[گناهان]] [[مظلوم]] را بر عهدهاش میگذارند<ref>طبرانی، المعجم الصغیر، ج۱، ص۱۲۶.</ref>. | ||
===دوم: [[تاریکی]] [[قیامت]]=== | === دوم: [[تاریکی]] [[قیامت]] === | ||
یکی دیگر از آثار [[اخروی]] ظلم [[تاریکی]] [[قیامت]] است. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|اتَّقُوا الظُّلْمَ فَإِنَّهُ ظُلُمَاتُ يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۳۲.</ref>؛ از [[ستم]] بپرهیزید که [[ستم]] [[ظلمات]] [[روز قیامت]] است. [[علامه مجلسی]] در معنی [[ظلمات]] که در این [[حدیث شریف]] آمده دو احتمال داده است: نخست اینکه منظور از [[ظلمات]] تاریکیهای [[حقیقی]] باشد، در توضیح این احتمال نوشته است: اعمالی که ما انجام میدهیم موجب پیدایش هیئتهای [[نفسانی]] [[نورانی]] یا ظلمانی میشوند. این هیئات [[نفسانی]] پیوسته با [[انسان]] همراهند؛ ولی در [[قیامت]] که روز آشکار شدن [[اسرار]] است، آشکار میشوند. کسی که ظلم میکند در همین [[دنیا]] نیز وجود [[تاریکی]] دارد که تاریکیاش آشکار نیست، اما در [[قیامت]] این [[تاریکی]] آشکار میشود و در حالی که [[اهل]] [[ایمان]] با [[نور]] وجود خویش راه میجویند و پیش میروند، [[ظالم]] [[غرق]] در [[تاریکی]] میشود و دوم اینکه کلمه [[ظلمات]] به طور مجازی به معنی [[شدائد]] و [[سختیها]] به کار رفته باشد، برای [[اثبات]] صحت این احتمال به این [[آیه قرآن]] [[استدلال]] کرده است که میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ}}<ref>«بگو: چه کس شما را از تاریکناهای خشکی و دریا میرهاند؟» سوره انعام، آیه ۶۳.</ref><ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۳۰.</ref>. [[شیخ طوسی]] کلمه [[ظلمات]] را در این [[آیه مبارکه]] به [[شدائد]] [[تفسیر]] کرده است<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ص۱۶۱.</ref>. | یکی دیگر از آثار [[اخروی]] ظلم [[تاریکی]] [[قیامت]] است. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|اتَّقُوا الظُّلْمَ فَإِنَّهُ ظُلُمَاتُ يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۳۲.</ref>؛ از [[ستم]] بپرهیزید که [[ستم]] [[ظلمات]] [[روز قیامت]] است. [[علامه مجلسی]] در معنی [[ظلمات]] که در این [[حدیث شریف]] آمده دو احتمال داده است: نخست اینکه منظور از [[ظلمات]] تاریکیهای [[حقیقی]] باشد، در توضیح این احتمال نوشته است: اعمالی که ما انجام میدهیم موجب پیدایش هیئتهای [[نفسانی]] [[نورانی]] یا ظلمانی میشوند. این هیئات [[نفسانی]] پیوسته با [[انسان]] همراهند؛ ولی در [[قیامت]] که روز آشکار شدن [[اسرار]] است، آشکار میشوند. کسی که ظلم میکند در همین [[دنیا]] نیز وجود [[تاریکی]] دارد که تاریکیاش آشکار نیست، اما در [[قیامت]] این [[تاریکی]] آشکار میشود و در حالی که [[اهل]] [[ایمان]] با [[نور]] وجود خویش راه میجویند و پیش میروند، [[ظالم]] [[غرق]] در [[تاریکی]] میشود و دوم اینکه کلمه [[ظلمات]] به طور مجازی به معنی [[شدائد]] و [[سختیها]] به کار رفته باشد، برای [[اثبات]] صحت این احتمال به این [[آیه قرآن]] [[استدلال]] کرده است که میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ}}<ref>«بگو: چه کس شما را از تاریکناهای خشکی و دریا میرهاند؟» سوره انعام، آیه ۶۳.</ref><ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۳۰.</ref>. [[شیخ طوسی]] کلمه [[ظلمات]] را در این [[آیه مبارکه]] به [[شدائد]] [[تفسیر]] کرده است<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ص۱۶۱.</ref>. | ||
===سوم: [[عذاب الهی]]=== | === سوم: [[عذاب الهی]] === | ||
ظلم به معنی عام که شامل هرگونه [[نافرمانی]] میشود، مستحق [[کیفر]] الاهی است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِمَا كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ}}<ref>«سپس به ستمکاران میگویند: عذاب جاودانه را بچشید! آیا جز برای کاری که انجام میدادید کیفر میبینید؟» سوره یونس، آیه ۵۲.</ref>. و میفرماید: {{متن قرآن|فَالْيَوْمَ لَا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا وَنَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ}}<ref>«و امروز کسی از شما برای دیگری اختیار سود و زیانی ندارد و ما به ستمکاران میگوییم: عذاب آتشی را که دروغ میشمردید بچشید» سوره سبأ، آیه ۴۲.</ref>. ولی ظلم به معنی خاص که [[تجاوز]] و [[تعدی به حقوق دیگران]] است، عذابی سختتر خواهد داشت. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}}<ref>«و آنان که ستم ورزیدهاند به زودی خواهند دانست که به کدام بازگشتگاه باز خواهند گشت» سوره شعراء، آیه ۲۲۷.</ref>. و میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«ایراد تنها بر کسانیست که به مردم ستم میورزند و ناحقّ در زمین گردنکشی میکنند، آنان عذابی دردناک خواهند داشت» سوره شوری، آیه ۴۲.</ref>. این [[آیه کریمه]] به صراحت به [[ظالمان]] [[وعده]] [[عذاب]] دردناک داده و [[آیه]] پیش هم اگرچه به [[عذاب]] خاصی اشاره نکرده، چنان به رسایی و روشنی [[تهدید]] کرده است که از همه آیاتی که نام [[آتش]] و [[عذاب]] را به میان آوردهاند، رساتر و تهدیدآمیزتر است. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|سَيَعْلَمُ الظَّالِمُونَ حَظَّ مَنْ نَقَصُوا إِنَّ الظَّالِمَ يَنْتَظِرُ اللَّعْنَ وَ الْعِقَابَ وَ الْمَظْلُومَ يَنْتَظِرُ النَّصْرَ وَ الثَّوَابَ}}<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۹۹.</ref>؛ [[ستمکاران]] به زودی میدانند که نصیب چه کسی را کم کردهاند؛ چون [[ظالم]] [[منتظر]] [[لعنت]] آن و [[عذاب]] است و [[مظلوم]] [[چشم به راه]] [[یاری]] و [[ثواب]]. [[یاری]] [[مظلوم]] که در این [[حدیث شریف]] به آن اشاره شده در [[حقیقت]] همان [[عذاب]] [[ظالم]] است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|الظُّلْمُ وَخِيمُ الْعَاقِبَةِ}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۸؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۰۰.</ref>؛ ظلم [[عاقبت]] وخیمی دارد. و میفرماید: هیهات که [[ظالم]] از [[عذاب]] دردناک و حمله سترگ [[خدا]] [[نجات]] یابد<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۰۱؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۵۱۲.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: کسی که [[حق]] مؤمنی را ندهد، [[خداوند]] پانصد سال او را بر روی پا نگه میدارد تا از عرقش رودها جاری شود، آنگاه یک منادی از جانب [[خدا]] ندا میدهد. این همان ظالمی است که [[حق مؤمن]] را نمیداد و نسبت به او [[فرمان]] [[آتش]] میدهند<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۲۹۶.</ref>. در [[تفسیر امام حسن عسکری]] در [[تفسیر آیه]] کریمه {{متن قرآن|فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ}}<ref>«و اگر چنین نکردید- که هرگز نمیتوانید کرد- پس، از آتشی پروا کنید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ برای کافران آماده شده است» سوره بقره، آیه ۲۴.</ref> بپرهیزید از آتشی که گیرانه آن [[آدمیان]] و سنگهاست» آمده است: ای [[شیعیان]] ما [[پروا]] کنید، مبادا هیزم چنین آتشی باشید. اگر [[خدا]] را [[باور]] دارید با خودداری از [[ستم]] بر [[مؤمنان]] از این [[آتش]] بپرهیزید. هر مؤمنی بر [[شیعه]] هم [[عقیده]] خود [[ستم]] کند، [[خدا]] در آن [[آتش]] غل و زنجیرش را سنگین میکند. و جز با [[شفاعت]] ما آزادش نمیکند و ما نیز تا برادرش از او [[راضی]] نشود نزد [[خدا]] شفاعتش نمیکنیم. اگر او ببخشد [[شفاعت]] میکنیم، وگرنه ماندنش در [[آتش]] طولانی خواهد شد<ref>تفسیر امام حسن عسکری، ص۲۰۴؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۰۱.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج14، ص123-139.</ref>. | ظلم به معنی عام که شامل هرگونه [[نافرمانی]] میشود، مستحق [[کیفر]] الاهی است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِمَا كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ}}<ref>«سپس به ستمکاران میگویند: عذاب جاودانه را بچشید! آیا جز برای کاری که انجام میدادید کیفر میبینید؟» سوره یونس، آیه ۵۲.</ref>. و میفرماید: {{متن قرآن|فَالْيَوْمَ لَا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا وَنَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ}}<ref>«و امروز کسی از شما برای دیگری اختیار سود و زیانی ندارد و ما به ستمکاران میگوییم: عذاب آتشی را که دروغ میشمردید بچشید» سوره سبأ، آیه ۴۲.</ref>. ولی ظلم به معنی خاص که [[تجاوز]] و [[تعدی به حقوق دیگران]] است، عذابی سختتر خواهد داشت. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}}<ref>«و آنان که ستم ورزیدهاند به زودی خواهند دانست که به کدام بازگشتگاه باز خواهند گشت» سوره شعراء، آیه ۲۲۷.</ref>. و میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«ایراد تنها بر کسانیست که به مردم ستم میورزند و ناحقّ در زمین گردنکشی میکنند، آنان عذابی دردناک خواهند داشت» سوره شوری، آیه ۴۲.</ref>. این [[آیه کریمه]] به صراحت به [[ظالمان]] [[وعده]] [[عذاب]] دردناک داده و [[آیه]] پیش هم اگرچه به [[عذاب]] خاصی اشاره نکرده، چنان به رسایی و روشنی [[تهدید]] کرده است که از همه آیاتی که نام [[آتش]] و [[عذاب]] را به میان آوردهاند، رساتر و تهدیدآمیزتر است. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|سَيَعْلَمُ الظَّالِمُونَ حَظَّ مَنْ نَقَصُوا إِنَّ الظَّالِمَ يَنْتَظِرُ اللَّعْنَ وَ الْعِقَابَ وَ الْمَظْلُومَ يَنْتَظِرُ النَّصْرَ وَ الثَّوَابَ}}<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۹۹.</ref>؛ [[ستمکاران]] به زودی میدانند که نصیب چه کسی را کم کردهاند؛ چون [[ظالم]] [[منتظر]] [[لعنت]] آن و [[عذاب]] است و [[مظلوم]] [[چشم به راه]] [[یاری]] و [[ثواب]]. [[یاری]] [[مظلوم]] که در این [[حدیث شریف]] به آن اشاره شده در [[حقیقت]] همان [[عذاب]] [[ظالم]] است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|الظُّلْمُ وَخِيمُ الْعَاقِبَةِ}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۸؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۰۰.</ref>؛ ظلم [[عاقبت]] وخیمی دارد. و میفرماید: هیهات که [[ظالم]] از [[عذاب]] دردناک و حمله سترگ [[خدا]] [[نجات]] یابد<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۰۱؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۵۱۲.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: کسی که [[حق]] مؤمنی را ندهد، [[خداوند]] پانصد سال او را بر روی پا نگه میدارد تا از عرقش رودها جاری شود، آنگاه یک منادی از جانب [[خدا]] ندا میدهد. این همان ظالمی است که [[حق مؤمن]] را نمیداد و نسبت به او [[فرمان]] [[آتش]] میدهند<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۲۹۶.</ref>. در [[تفسیر امام حسن عسکری]] در [[تفسیر آیه]] کریمه {{متن قرآن|فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ}}<ref>«و اگر چنین نکردید- که هرگز نمیتوانید کرد- پس، از آتشی پروا کنید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ برای کافران آماده شده است» سوره بقره، آیه ۲۴.</ref> بپرهیزید از آتشی که گیرانه آن [[آدمیان]] و سنگهاست» آمده است: ای [[شیعیان]] ما [[پروا]] کنید، مبادا هیزم چنین آتشی باشید. اگر [[خدا]] را [[باور]] دارید با خودداری از [[ستم]] بر [[مؤمنان]] از این [[آتش]] بپرهیزید. هر مؤمنی بر [[شیعه]] هم [[عقیده]] خود [[ستم]] کند، [[خدا]] در آن [[آتش]] غل و زنجیرش را سنگین میکند. و جز با [[شفاعت]] ما آزادش نمیکند و ما نیز تا برادرش از او [[راضی]] نشود نزد [[خدا]] شفاعتش نمیکنیم. اگر او ببخشد [[شفاعت]] میکنیم، وگرنه ماندنش در [[آتش]] طولانی خواهد شد<ref>تفسیر امام حسن عسکری، ص۲۰۴؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۰۱.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج14، ص123-139.</ref>. | ||
==آثار مشترک بین [[دنیا]] و [[آخرت]] ([[دعای مظلوم]])== | == آثار مشترک بین [[دنیا]] و [[آخرت]] ([[دعای مظلوم]])== | ||
در ذیل این عنوان تأثیر دعای [[مظلوم]] را بررسی میکنیم که در [[دنیا]] و [[آخرت]] گریبان [[ظالم]] را میگیرد. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|اتَّقُوا دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ فَإِنَّهُ يَسْأَلُ اللَّهَ تعالی حقه و ان الله تعالی لم یمنع ذا حق حقه}}<ref>احمد بن عبدالله طبرسی، ذخائر العقبی، ص۹۵.</ref>؛ از دعای [[مظلوم]] بپرهیزید، زیرا او از [[خدای تعالی]] حقش را میخواهد و [[خداوند متعال]] هیچ حقداری را از حقش [[محروم]] نمیکند. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|اتَّقُوا دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ فَإِنَّهُ يَسْأَلُ اللَّهَ حَقَّهُ وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَقّاً إِلَّا أَجَابَ}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۸۸.</ref>؛ از دعای [[مظلوم]] بپرهیزید، زیرا او از [[خدای تعالی]] حقش را میخواهد و [[خدا]] بزرگوارتر از آن است که کسی حقش را بخواهد و پاسخ او را ندهد. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|اتّقوا دعوة المظلوم فانّها تحمل على الغمام و تفتح لها أبواب السماء، یقول الله و عزتی و جلالی لانصرنک و لو بعد حین}}<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۳۴۵.</ref>؛ از دعای [[مظلوم]] بپرهیزید، زیرا دعای [[مظلوم]] بر مرکب [[ابر]] میرود و درهای [[آسمان]] به رویش گشوده میشود. [[خداوند]] میفرماید: قسم به [[عزت]] و جلالم حتماً یاریات میکنم اگرچه مدتی هم بگذرد. و میفرماید: {{متن حدیث|اتّقوا دعوة المظلوم فإنّها تصعد إلى السّماء كأنّها شرارة}}<ref>جلالالدین عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۲۸؛ شعرانی، العهود المحمدیه، ص۷۹۲.</ref>؛ از دعای [[مظلوم]] بترسید، زیرا دعای [[مظلوم]] چون شعله [[آتش]] به [[آسمان]] میرود. و میفرماید: {{متن حدیث|اتقوا دعوة المظلوم و ان کان کافرا فانه لیس دونه حجاب}}<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۱۵۳.</ref>؛ از دعای [[مظلوم]] بترسید حتی اگر [[کافر]] باشد، زیرا دعای [[مظلوم]] [تا رسیدن به [[خدا]]] هیچ مانعی بر سر راه ندارد. و میفرماید: {{متن حدیث|دعوة المظلوم مستجابة و ان کان من فاجر}}<ref>محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه (آل البیت)، ج۷، ص۱۳۰.</ref>؛ دعای [[مظلوم]] [[مستجاب]] است اگر چه از [[مظلوم]] [[فاجر]] باشد. [[حضرت علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|أَنْفَذُ السِّهَامِ دَعْوَةُ الْمَظْلُومِ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح غرر الحکم، ج۲، ص۳۹۵.</ref>؛ تیزترین تیرها دعای [[مظلوم]] است. یکی از [[مواعظ]] [[خداوند متعال]] به [[حضرت عیسی]] این بود که از دعای [[مظلوم]] بر [[حذر]] باش چون من با خود [[عهد]] کردهام که برای قبولش دری از [[آسمان]] به رویش بگشایم و پاسخش دهم اگرچه زمانی هم بگذرد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۸، ص۱۳۴.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|اتَّقُوا الظُّلْمَ فَإِنَ دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ تَصْعَدُ إِلَى السَّمَاءِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۳، ص۵۰۹.</ref>؛ از ظلم بپرهیزید، زیرا دعای [[مظلوم]] به [[آسمان]] میرسد. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: دعای [[مظلوم]] تا [[عرش خدا]] هیچ مانعی ندارد<ref>صدوق، امالی، ص۱۷۱؛ محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۲۶.</ref>. و میفرماید: فاصله بین [[زمین]] و [[آسمان]] به اندازه دعای [[مظلوم]] است<ref>صدوق، خصال، ص۴۴۱؛ حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۲۹.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج14، ص123-139.</ref>. | در ذیل این عنوان تأثیر دعای [[مظلوم]] را بررسی میکنیم که در [[دنیا]] و [[آخرت]] گریبان [[ظالم]] را میگیرد. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|اتَّقُوا دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ فَإِنَّهُ يَسْأَلُ اللَّهَ تعالی حقه و ان الله تعالی لم یمنع ذا حق حقه}}<ref>احمد بن عبدالله طبرسی، ذخائر العقبی، ص۹۵.</ref>؛ از دعای [[مظلوم]] بپرهیزید، زیرا او از [[خدای تعالی]] حقش را میخواهد و [[خداوند متعال]] هیچ حقداری را از حقش [[محروم]] نمیکند. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|اتَّقُوا دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ فَإِنَّهُ يَسْأَلُ اللَّهَ حَقَّهُ وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَقّاً إِلَّا أَجَابَ}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۸۸.</ref>؛ از دعای [[مظلوم]] بپرهیزید، زیرا او از [[خدای تعالی]] حقش را میخواهد و [[خدا]] بزرگوارتر از آن است که کسی حقش را بخواهد و پاسخ او را ندهد. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|اتّقوا دعوة المظلوم فانّها تحمل على الغمام و تفتح لها أبواب السماء، یقول الله و عزتی و جلالی لانصرنک و لو بعد حین}}<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۳۴۵.</ref>؛ از دعای [[مظلوم]] بپرهیزید، زیرا دعای [[مظلوم]] بر مرکب [[ابر]] میرود و درهای [[آسمان]] به رویش گشوده میشود. [[خداوند]] میفرماید: قسم به [[عزت]] و جلالم حتماً یاریات میکنم اگرچه مدتی هم بگذرد. و میفرماید: {{متن حدیث|اتّقوا دعوة المظلوم فإنّها تصعد إلى السّماء كأنّها شرارة}}<ref>جلالالدین عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۲۸؛ شعرانی، العهود المحمدیه، ص۷۹۲.</ref>؛ از دعای [[مظلوم]] بترسید، زیرا دعای [[مظلوم]] چون شعله [[آتش]] به [[آسمان]] میرود. و میفرماید: {{متن حدیث|اتقوا دعوة المظلوم و ان کان کافرا فانه لیس دونه حجاب}}<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۱۵۳.</ref>؛ از دعای [[مظلوم]] بترسید حتی اگر [[کافر]] باشد، زیرا دعای [[مظلوم]] [تا رسیدن به [[خدا]]] هیچ مانعی بر سر راه ندارد. و میفرماید: {{متن حدیث|دعوة المظلوم مستجابة و ان کان من فاجر}}<ref>محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه (آل البیت)، ج۷، ص۱۳۰.</ref>؛ دعای [[مظلوم]] [[مستجاب]] است اگر چه از [[مظلوم]] [[فاجر]] باشد. [[حضرت علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|أَنْفَذُ السِّهَامِ دَعْوَةُ الْمَظْلُومِ}}<ref>جمالالدین محمد خوانساری، شرح غرر الحکم، ج۲، ص۳۹۵.</ref>؛ تیزترین تیرها دعای [[مظلوم]] است. یکی از [[مواعظ]] [[خداوند متعال]] به [[حضرت عیسی]] این بود که از دعای [[مظلوم]] بر [[حذر]] باش چون من با خود [[عهد]] کردهام که برای قبولش دری از [[آسمان]] به رویش بگشایم و پاسخش دهم اگرچه زمانی هم بگذرد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۸، ص۱۳۴.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|اتَّقُوا الظُّلْمَ فَإِنَ دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ تَصْعَدُ إِلَى السَّمَاءِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۳، ص۵۰۹.</ref>؛ از ظلم بپرهیزید، زیرا دعای [[مظلوم]] به [[آسمان]] میرسد. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: دعای [[مظلوم]] تا [[عرش خدا]] هیچ مانعی ندارد<ref>صدوق، امالی، ص۱۷۱؛ محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۲۶.</ref>. و میفرماید: فاصله بین [[زمین]] و [[آسمان]] به اندازه دعای [[مظلوم]] است<ref>صدوق، خصال، ص۴۴۱؛ حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۲۹.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج14، ص123-139.</ref>. | ||
==اثرات ظلم== | == اثرات ظلم == | ||
# تأثیر بر [[سرنوشت انسانها]] | # تأثیر بر [[سرنوشت انسانها]] | ||
# [[فروپاشی]] و [[هلاکت جوامع بشری]] | # [[فروپاشی]] و [[هلاکت جوامع بشری]] | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
# [[زوال نعمت]] | # [[زوال نعمت]] | ||
==آسیبهای ظلم== | == آسیبهای ظلم == | ||
[[سیره]] و روش ظلم، زشتترین شیوهها است {{متن حدیث|أَقْبَحُ السَّيْرِ الظُّلْمُ}}<ref>لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۱۱۸، ح۲۶۳۲.</ref> که باعث [[رستگار نشدن]] {{متن قرآن|لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«بیگمان ستمگران رستگار نخواهند شد» سوره انعام، آیه ۲۱.</ref>) [[انسان]] شده و [[سعادت]] و [[شقاوت انسان]] در ترک یا مرتکب شدن آن است و ظلم موجب [[تاریکی]] [[قبر]] و [[قیامت]] [[انسان]] میشود {{متن حدیث|فَإِنَّ الظُّلْمَ ظُلُمَاتٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>رسول خدا{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|اتَّقُوا الظُّلْمَ فَإِنَّ الظُّلْمَ ظُلُمَاتٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}} (کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۳۳۲، ح۱۱)؛ از ستمگری بپرهیزید که مایه تاریکیِ روز رستاخیز است.</ref>. همچنین ظلم باعث ویرانی آبادیها {{متن حدیث|الظُّلْمُ يُدَمِّرُ الدِّيَارَ}}<ref>تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۵۶.</ref> و قطع شدن نسلها {{متن قرآن|فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا}}<ref>«پس واپسین بازمانده گروه ستمگران از میان برداشته شد» سوره انعام، آیه ۴۵.</ref>) میشود؛ حتّی هرگونه [[گرایش]] به ظلم، [[قبیح]] و [[ناپسند]] شمرده شده و [[وعده]] [[آتش]] داده شده است {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ}}<ref>«و به ستمگران مگرایید | [[سیره]] و روش ظلم، زشتترین شیوهها است {{متن حدیث|أَقْبَحُ السَّيْرِ الظُّلْمُ}}<ref>لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۱۱۸، ح۲۶۳۲.</ref> که باعث [[رستگار نشدن]] {{متن قرآن|لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«بیگمان ستمگران رستگار نخواهند شد» سوره انعام، آیه ۲۱.</ref>) [[انسان]] شده و [[سعادت]] و [[شقاوت انسان]] در ترک یا مرتکب شدن آن است و ظلم موجب [[تاریکی]] [[قبر]] و [[قیامت]] [[انسان]] میشود {{متن حدیث|فَإِنَّ الظُّلْمَ ظُلُمَاتٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>رسول خدا{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|اتَّقُوا الظُّلْمَ فَإِنَّ الظُّلْمَ ظُلُمَاتٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}} (کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۳۳۲، ح۱۱)؛ از ستمگری بپرهیزید که مایه تاریکیِ روز رستاخیز است.</ref>. همچنین ظلم باعث ویرانی آبادیها {{متن حدیث|الظُّلْمُ يُدَمِّرُ الدِّيَارَ}}<ref>تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۵۶.</ref> و قطع شدن نسلها {{متن قرآن|فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا}}<ref>«پس واپسین بازمانده گروه ستمگران از میان برداشته شد» سوره انعام، آیه ۴۵.</ref>) میشود؛ حتّی هرگونه [[گرایش]] به ظلم، [[قبیح]] و [[ناپسند]] شمرده شده و [[وعده]] [[آتش]] داده شده است {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ}}<ref>«و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد» سوره هود، آیه ۱۱۳.</ref>). | ||
در [[حقیقت]] [[زندگی]] با [[ستم]]، [[مرگ]] و نابودی تلقی شده {{متن حدیث|الْجَوْرُ مَمْحَاةٌ}}<ref>{{متن حدیث|قَالَ عَلِيٌّ{{ع}}: الْعَدْلُ حَيَاةٌ الْجَوْرُ مَمْحَاةٌ}} (نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۱، ص۳۱۸)؛ عدالت زندگی است و ظلم و ستم، مرگ است.</ref> و برعکس، ظلم نکردن باعث [[سعادت انسان]] میشود. کسی که صبح کند و [[نیت]] ظلم در سر نداشته باشد {{متن حدیث|مَنْ أَصْبَحَ لَا يَنْوِي ظُلْمَ أَحَدٍ}}، [[خداوند]] گناهانش را میآمرزد {{متن حدیث|غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا أَذْنَبَ ذَلِكَ الْيَوْمَ}}<ref>{{متن حدیث|قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}: مَنْ أَصْبَحَ لَا يَنْوِي ظُلْمَ أَحَدٍ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا أَذْنَبَ ذَلِكَ الْيَوْمَ مَا لَمْ يَسْفِكْ دَماً أَوْ يَأْكُلْ مَالَ يَتِيمٍ حَرَاماً}} (کلینی، الکافی (ط - الإسلامیه)، ج۲، ص۳۳۱)؛ حضرت امام صادق{{ع}} فرمودند: هر که صبح کند و در دل قصد ستم کردن به کسی را نکند خداوند هر گناهی که آن روز کرده بیامرزد مادامی که خونی نریزد و مال یتیمی را به حرام (و ناحق) نخورد.</ref>؛ ازاینرو پرداختن به مباحث مربوط به ظلم، ضروری است<ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [\1ظلمشناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلمشناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>. | در [[حقیقت]] [[زندگی]] با [[ستم]]، [[مرگ]] و نابودی تلقی شده {{متن حدیث|الْجَوْرُ مَمْحَاةٌ}}<ref>{{متن حدیث|قَالَ عَلِيٌّ{{ع}}: الْعَدْلُ حَيَاةٌ الْجَوْرُ مَمْحَاةٌ}} (نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۱، ص۳۱۸)؛ عدالت زندگی است و ظلم و ستم، مرگ است.</ref> و برعکس، ظلم نکردن باعث [[سعادت انسان]] میشود. کسی که صبح کند و [[نیت]] ظلم در سر نداشته باشد {{متن حدیث|مَنْ أَصْبَحَ لَا يَنْوِي ظُلْمَ أَحَدٍ}}، [[خداوند]] گناهانش را میآمرزد {{متن حدیث|غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا أَذْنَبَ ذَلِكَ الْيَوْمَ}}<ref>{{متن حدیث|قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}: مَنْ أَصْبَحَ لَا يَنْوِي ظُلْمَ أَحَدٍ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا أَذْنَبَ ذَلِكَ الْيَوْمَ مَا لَمْ يَسْفِكْ دَماً أَوْ يَأْكُلْ مَالَ يَتِيمٍ حَرَاماً}} (کلینی، الکافی (ط - الإسلامیه)، ج۲، ص۳۳۱)؛ حضرت امام صادق{{ع}} فرمودند: هر که صبح کند و در دل قصد ستم کردن به کسی را نکند خداوند هر گناهی که آن روز کرده بیامرزد مادامی که خونی نریزد و مال یتیمی را به حرام (و ناحق) نخورد.</ref>؛ ازاینرو پرداختن به مباحث مربوط به ظلم، ضروری است<ref>[[علی رضا آزادی|آزادی، علی رضا]]، [\1ظلمشناسی با تکیه بر آیات و روایات (کتاب)|ظلمشناسی با تکیه بر آیات و روایات]]</ref>. | ||