پرش به محتوا

ابن سبیل در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۷: خط ۷:


'''ابن سبیل''' به معنای مسافر در راه مانده است.  
'''ابن سبیل''' به معنای مسافر در راه مانده است.  
==معناشناسی ابن سبیل==
== معناشناسی ابن سبیل ==
ابن‌السبیل در لغت یعنی زاده [[سفر]]. این کلمه به کسی گفته می‌شود که همیشه در سفر است و از سفر تجربه می‌اندوزد<ref>المفردات، ص۱۴۷؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۳۴۲- ۳۴۳.</ref>. [[سبیل]] به طریقی گویند که در آن سهولت باشد و به مسافری که از [[منزل]] و [[وطن]] خود جدا و دور باشد و معرفی جز راه ندارد، ابن‌السبیل گفته می‌شود<ref>المفردات، ص۳۹۵.</ref>. برخی گفته‌اند مسافر را به علت ملازم بودن با راه، ابن‌السبیل می‌گویند<ref>المصباح المنیر، ج۲، ص۶۳؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۳۲۰؛ النهایة فی غریب الحدیث، ج۲، ص۳۳۸- ۳۳۹.</ref>. یا اینکه چون مسافر را کسی نمی‌شناسد به راه نسبتش می‌دهند<ref>غیاث اللغات، ص۱۹؛ قاموس قرآن، ج۱، ص۲۳۳.</ref>، گویی راه [[پدر]] و [[مادر]] او است. برخی گفته‌اند نداشتن زاد و توشه از مفهوم لفظ خارج است<ref>المیزان، ج۴، ص۳۵۴.</ref>.
ابن‌السبیل در لغت یعنی زاده [[سفر]]. این کلمه به کسی گفته می‌شود که همیشه در سفر است و از سفر تجربه می‌اندوزد<ref>المفردات، ص۱۴۷؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۳۴۲- ۳۴۳.</ref>. [[سبیل]] به طریقی گویند که در آن سهولت باشد و به مسافری که از [[منزل]] و [[وطن]] خود جدا و دور باشد و معرفی جز راه ندارد، ابن‌السبیل گفته می‌شود<ref>المفردات، ص۳۹۵.</ref>. برخی گفته‌اند مسافر را به علت ملازم بودن با راه، ابن‌السبیل می‌گویند<ref>المصباح المنیر، ج۲، ص۶۳؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۳۲۰؛ النهایة فی غریب الحدیث، ج۲، ص۳۳۸- ۳۳۹.</ref>. یا اینکه چون مسافر را کسی نمی‌شناسد به راه نسبتش می‌دهند<ref>غیاث اللغات، ص۱۹؛ قاموس قرآن، ج۱، ص۲۳۳.</ref>، گویی راه [[پدر]] و [[مادر]] او است. برخی گفته‌اند نداشتن زاد و توشه از مفهوم لفظ خارج است<ref>المیزان، ج۴، ص۳۵۴.</ref>.


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش