ابوالسرایا: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوالسرایا در تراجم و رجال]] - [[ابوالسرایا در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوالسرایا در تراجم و رجال]] - [[ابوالسرایا در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[سری بن منصور شیبانی]]، معروف به «[[ابو السرایا]]» و از [[سرداران سپاه]] [[مأمون]] و از [[یاران]] [[لشکر]] [[هرثمة بن اعین]] محسوب میشد. وی در [[کوفه]] ساکن بود. | [[سری بن منصور شیبانی]]، معروف به «[[ابو السرایا]]» و از [[سرداران سپاه]] [[مأمون]] و از [[یاران]] [[لشکر]] [[هرثمة بن اعین]] محسوب میشد. وی در [[کوفه]] ساکن بود. | ||
[[ابو العتاهیه]]<ref>نام این شاعر [[اسماعیل]] بن [[قاسم]]، و کنیهاش [[ابواسحاق]] است [[مهدی عباسی]]، او را ابو العتاهیه [[لقب]] داد و گفت تو را یاوهسرا و [[مجنون]] میخوانم. معروف این است که ابو العتاهیه به [[مردم]] [[کمعقل]] و [[گمراه]] و احمق میگویند. | [[ابو العتاهیه]]<ref>نام این شاعر [[اسماعیل]] بن [[قاسم]]، و کنیهاش [[ابواسحاق]] است [[مهدی عباسی]]، او را ابو العتاهیه [[لقب]] داد و گفت تو را یاوهسرا و [[مجنون]] میخوانم. معروف این است که ابو العتاهیه به [[مردم]] [[کمعقل]] و [[گمراه]] و احمق میگویند. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
حضرت فرمود: «نامش را بگو و این [[لقب]] را بر زبان جاری نکن. [[خداوند]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ}}<ref>«و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید!» سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref>، شاید این مرد از این لقب خوشش نیاید»<ref>منتهی الآمال، ج۲، ص۲۸۰؛ بحارالانوار، ج۴۱، ص۱۰۷؛ عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۴۱۴.</ref><ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۸.</ref> | حضرت فرمود: «نامش را بگو و این [[لقب]] را بر زبان جاری نکن. [[خداوند]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ}}<ref>«و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید!» سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref>، شاید این مرد از این لقب خوشش نیاید»<ref>منتهی الآمال، ج۲، ص۲۸۰؛ بحارالانوار، ج۴۱، ص۱۰۷؛ عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۴۱۴.</ref><ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۸.</ref> | ||
== همراهی با قیام محمد بن ابراهیم== | == همراهی با قیام محمد بن ابراهیم == | ||
{{اصلی|قیام محمد بن ابراهیم}} | {{اصلی|قیام محمد بن ابراهیم}} | ||
گروهی از [[اعراب]] و [[علویان]] که از [[تمایلات]] [[ایرانی]] [[مأمون]] و [[کارگزاران]] ایرانیاش ناراضی بودند، به [[محمد بن ابراهیم علوی]]، معروف به [[ابن طباطبا]]<ref>محمد بن ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن حسن بن علی{{ع}}.</ref> پیوستند. وی [[دعوت]] را با [[شعار]] {{عربی|الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ{{صل}}}} و عمل به [[کتاب و سنت]] در [[کوفه]] آغاز کرد و [[رهبری]] نظامی [[شورشیان]] را به [[سری بن منصور شیبانی]]، مشهور به ابوالسرایا<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۴۵.</ref> که سابقاً از طرفداران مأمون بود، سپرد<ref>الکامل، ج۶، ص۳۰۲.</ref>. ابوالسرایا به [[سال ۱۹۹ ق]]. در کوفه خروج کرد و بر [[یمن]] و [[بصره]] نیز دست یافت<ref>زین الاخبار، ص۱۷۱.</ref> و [[مشکلات]] بسیار برای [[حسن بن سهل]] فراهم آورد. حسن در آغاز، [[هرثمة بن اعین]] را به [[جنگ]] او گسیل کرد، اما هرثمة پس از جنگهای متعدد بهناچار عقب نشست. آنگاه زُهیر بن مسیب و عبدوس بن [[محمد بن ابی خالد]]، یکی پس از دیگری، به جنگ ابوالسرایا شتافتند، اما هر دو [[شکست]] خوردند و کار ابوالسرایا هر چه بیشتر بالا گرفت. از اینرو، حسن بن سهل دیگر بار هرثمة بن اعین را با سپاهی بزرگ و تجهیزات بسیار به دفع وی فرستاد. هرثمة این بار کوفه را محاصره کرد و نبردی سخت درانداخت؛ در نتیجه، [[یاران]] ابوالسرایا پراکنده شدند و کوفه [[تصرف]] شد و ابوالسرایا به واسط و [[اهواز]] گریخت. در آنجا، یک بار دیگر از [[حسن بن علی بادغیسی]] شکست خورد و بهسختی [[بیمار]] و به دست حسن بن سهل گرفتار شد و به دستور وی به [[قتل]] رسید و دو پاره پیکر او را بر دو پل [[بغداد]] آویختند<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۴۷.</ref><ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۶۸.</ref>. | گروهی از [[اعراب]] و [[علویان]] که از [[تمایلات]] [[ایرانی]] [[مأمون]] و [[کارگزاران]] ایرانیاش ناراضی بودند، به [[محمد بن ابراهیم علوی]]، معروف به [[ابن طباطبا]]<ref>محمد بن ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن حسن بن علی{{ع}}.</ref> پیوستند. وی [[دعوت]] را با [[شعار]] {{عربی|الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ{{صل}}}} و عمل به [[کتاب و سنت]] در [[کوفه]] آغاز کرد و [[رهبری]] نظامی [[شورشیان]] را به [[سری بن منصور شیبانی]]، مشهور به ابوالسرایا<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۴۵.</ref> که سابقاً از طرفداران مأمون بود، سپرد<ref>الکامل، ج۶، ص۳۰۲.</ref>. ابوالسرایا به [[سال ۱۹۹ ق]]. در کوفه خروج کرد و بر [[یمن]] و [[بصره]] نیز دست یافت<ref>زین الاخبار، ص۱۷۱.</ref> و [[مشکلات]] بسیار برای [[حسن بن سهل]] فراهم آورد. حسن در آغاز، [[هرثمة بن اعین]] را به [[جنگ]] او گسیل کرد، اما هرثمة پس از جنگهای متعدد بهناچار عقب نشست. آنگاه زُهیر بن مسیب و عبدوس بن [[محمد بن ابی خالد]]، یکی پس از دیگری، به جنگ ابوالسرایا شتافتند، اما هر دو [[شکست]] خوردند و کار ابوالسرایا هر چه بیشتر بالا گرفت. از اینرو، حسن بن سهل دیگر بار هرثمة بن اعین را با سپاهی بزرگ و تجهیزات بسیار به دفع وی فرستاد. هرثمة این بار کوفه را محاصره کرد و نبردی سخت درانداخت؛ در نتیجه، [[یاران]] ابوالسرایا پراکنده شدند و کوفه [[تصرف]] شد و ابوالسرایا به واسط و [[اهواز]] گریخت. در آنجا، یک بار دیگر از [[حسن بن علی بادغیسی]] شکست خورد و بهسختی [[بیمار]] و به دست حسن بن سهل گرفتار شد و به دستور وی به [[قتل]] رسید و دو پاره پیکر او را بر دو پل [[بغداد]] آویختند<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۴۷.</ref><ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۶۸.</ref>. |