ابوسفیان بن حارث انصاری: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوسفیان بن حارث انصاری در تراجم و رجال]] - [[ابوسفیان بن حارث انصاری در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوسفیان بن حارث انصاری در تراجم و رجال]] - [[ابوسفیان بن حارث انصاری در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
نام وی را بیشتر در شمار شهدای [[احد]] آوردهاند<ref>واقدی، ج۱، ص۳۰۱؛ خلیفة بن خیاط، ص۴۰؛ بلاذری، ج۱، ص۴۰۲؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۳۹؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۵۴.</ref>. اما برخی گفتهاند در [[خیبر]]<ref>ابن عبد البر، ج۴، ص۲۳۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۴۴.</ref> یا [[بدر]] [[شهید]] شده است<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۵۴.</ref>. وی چند دختر داشت و از اینرو به او "ابوالبنات" گفته میشد. نام برخی از [[دختران]] وی در شمار نخستین [[زنان]] [[بیعت کننده]] با [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است<ref>ابن سعد، ج۸، ص۹؛ ابن حجر، ج۸، ص۶۸ و ۳۰۴.</ref>. او در احد شرکت کرد و فقط [[آرزو]] داشت و از [[خدا]] میخواست در کنار رسول خدا{{صل}} [[جهاد]] کند. از این روبه رسول خدا{{صل}} <ref>ر.ک: واقدی، ج۱، ص۳۰۱.</ref> گفت: [[نبرد]] میکنم و سپس سوی دخترانم باز میگردم. اما هنگامی که [[مسلمانان]] فرار کردند<ref>یا پیروزی مشرکان را دید؛ ر.ک: بلاذری، ج۱، ص۴۰۲.</ref> گفت: خدایا! نمیخواهم به سوی دخترانم بازگردم، بلکه میخواهم در راه تو کشته شوم و پس از آن به [[شهادت]] رسید. بدین سبب، رسول خدا{{صل}} [[خلوص]] و [[صداقت]] او را در [[تصدیق]] [[خداوند]] ستود و بر وی [[درود]] فرستاد<ref>بلاذری، ج۱، ص۴۰۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۴۴؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۵۴.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوسفیان بن حارث انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۴۳-۳۴۵.</ref> | نام وی را بیشتر در شمار شهدای [[احد]] آوردهاند<ref>واقدی، ج۱، ص۳۰۱؛ خلیفة بن خیاط، ص۴۰؛ بلاذری، ج۱، ص۴۰۲؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۳۹؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۵۴.</ref>. اما برخی گفتهاند در [[خیبر]]<ref>ابن عبد البر، ج۴، ص۲۳۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۴۴.</ref> یا [[بدر]] [[شهید]] شده است<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۵۴.</ref>. وی چند دختر داشت و از اینرو به او "ابوالبنات" گفته میشد. نام برخی از [[دختران]] وی در شمار نخستین [[زنان]] [[بیعت کننده]] با [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است<ref>ابن سعد، ج۸، ص۹؛ ابن حجر، ج۸، ص۶۸ و ۳۰۴.</ref>. او در احد شرکت کرد و فقط [[آرزو]] داشت و از [[خدا]] میخواست در کنار رسول خدا{{صل}} [[جهاد]] کند. از این روبه رسول خدا{{صل}} <ref>ر. ک: واقدی، ج۱، ص۳۰۱.</ref> گفت: [[نبرد]] میکنم و سپس سوی دخترانم باز میگردم. اما هنگامی که [[مسلمانان]] فرار کردند<ref>یا پیروزی مشرکان را دید؛ ر. ک: بلاذری، ج۱، ص۴۰۲.</ref> گفت: خدایا! نمیخواهم به سوی دخترانم بازگردم، بلکه میخواهم در راه تو کشته شوم و پس از آن به [[شهادت]] رسید. بدین سبب، رسول خدا{{صل}} [[خلوص]] و [[صداقت]] او را در [[تصدیق]] [[خداوند]] ستود و بر وی [[درود]] فرستاد<ref>بلاذری، ج۱، ص۴۰۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۴۴؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۵۴.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوسفیان بن حارث انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۴۳-۳۴۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |