پرش به محتوا

فرق بین علم غیب فعلی و شأنى چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

 
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
#تغییر_مسیر [[فرق بین علم غیب فعلی و شأنی چیست؟ (پرسش)]]
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی        = [[علم غیب معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب]]
| موضوع فرعی        = فرق بین [[علم غیب]] فعلی و شأنى چیست؟
| تصویر            = 7626626262.jpg
| اندازه تصویر      = 200px
| نمایه وابسته      = [[اقسام علم غیب (نمایه)|اقسام علم غیب]]
| مدخل اصلی        = [[علم غیب]]
| موضوعات وابسته    =
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]؛ [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]؛ [[ابراهیم امینی|امینی]]؛ [[ناصر رفیعی|رفیعی]]؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی]]؛ [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی]]؛ [[حسین واعظی|واعظی]]؛ [[محمد رضا کاشفی|کاشفی]] و پژوهشگران [[وبگاه پرسمان]]؛ [[اسلام کوئست (وبگاه)|پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست]]
 
}}
'''فرق بین [[علم غیب]] فعلی و شأنی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم غیب معصوم (پرسش)|علم غیب معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود.
 
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
* چه تفاوتی بین [[علم غیب]] بالفعل و بالقوه وجود دارد؟
* فرق بین [[علم غیب]] دائمی و استعدادی چیست؟
* آیا [[علم غیب]] بالفعل با علم غیب ارادی تفاوتی دارد؟
* چه تفاوتی بین [[علم غیب]] دائمی و اختیاری می‌تواند وجود داشته باشد؟
 
== پاسخ نخست==
[[پرونده:110354687.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید محمد علی قاضی طباطبایی]]]]
آیت‌الله [[سید محمد علی قاضی طباطبایی]] در مقاله ''«[[مقدمه‌ای بر کتاب علم امام (کتاب)|مقدمه‌ای بر کتاب علم امام]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«تمامی اوصاف [[امام]]{{ع}} و کمالات وی در مقام فعليت و در مرحله موجودیت است؛ یعنی [[امام]]، عالِم است فعلاً و دارای مقام علم فعلی است و اوصافش از علم و غیر آن در مرحله شأنیّت نیست؛ به این معنی که اگر خداوند به [[امام]]{{ع}} علم آموخت، می‌داند و اگر نياموخت و یاد نداد، نمی‌داند. این حرف ناشی از جهالت پاره‌ای از اشخاص است که به فکر قاصر خودشان تصور کرده‌اند؛ زیرا این حرف اگر خدا به [[پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{عم}} یاد داد، می‌داند و اگر یاد نداد، نمی‌داند نسبت به تمامی موجودات و سایر اشخاص یکسان است. در مرحله شأنیت، اگر خدا به شخصی و به موجودی چیزی یاد داد و علم داد، می‌داند و اگر نداد، نمی‌داند، چنانچه تمامی اوصاف از قوای ظاهری و باطنی ماها در مقام فعلیّت است. اگر شما از کسی سؤال کنید که آیا خدا به شما قوه بینایی داده است یا نه؟ در جواب خواهید شنید: بلی، خدا به من قوه باصره و بینایی داده و با آن می‌بینم. هرگز در جواب نخواهد گفت: اگر خدا قوه باصره و بینایی به من داده باشد، خواهم دید و اگر نداده باشد، نخواهم دید، زیرا خدا آن قوه را به او داده است و فعلاً آن قوه در او موجود است، هر چند از اندازه و کمّیّت دیدن او، ما اطلاع نداشته باشیم، ولی قطع داریم که خدا قوه دیدن را به او داده و در مقام فعلیّت است و لذا در جواب اظهار خواهد کرد: قوه بینایی را به من داده و می‌بینم. و همچنین است اگر شما سؤالی از سایر اوصاف و قوای شخصی کرده باشید، از مرحله فعلیت آنها جواب خواهید شنید، نه از مرحله شأنیت آنها، مانند علم و قدرت و حیات و قوه باصره و سامعه و قوه ذائقه و شامه و لامسه و دیگر از قوای انسانی که تماماً در مرحله فعلیت است و در مقام سؤال از آنها، جواب از آن مرحله داده می‌شود، نه از مرحله شأنیت آنها، زیرا مرحله شأنیت نسبت به تمامی موجودات، چنانچه گفته شد، یکسان است. اگر خداوند به آنها آن صفت و قوه را داده باشد، می‌دانند و می‌بینند و می‌شنوند و اگر نداده باشد، نمی‌دانند و نمی‌بینند و نمی‌شنوند؛ و همین‌طور است تا آخر آن اوصاف و قوای انسانی، اگر یک به یک شمرده شود. حالا این مطلب که واضح گشت، اگر نسبت به علم [[پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{عم}} در مقام شأنيت بگذاریم و بگوییم: اگر خداوند به آن بزرگواران آموخته و فهمانیده، می‌دانند و اگر نیاموخته و نفهمانیده، نمی‌دانند، باید از ماها هم در صفت علم پایین‌تر باشند، زیرا علم ما نسبت به ما در مرحله فعلیت است، ولو مقدارش هر قدر باشد، اما علم [[پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{عم}} نسبت به آنها در مقام شأنیّت باشد و بگوییم: اگر ما شک کرده باشیم که آیا [[پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{عم}} به فلان حکم شرعی و یا موضوع خارجی علم دارد یا نه، باید در جواب بگوییم: علم ندارد. اصل، عدم علم اوست، به جهت اینکه اگر خداوند علم آن چیز را به او آموخته باشد، می‌داند و اگر نیاموخته باشد، نمی‌داند و در مقام شک، اصل، عدم علم است. پس [[پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{عم}} در صفت علم از ماها هم باید کمتر باشند، زیرا علم ما در مرحله فعلیت است و علم آنها در مرحله شأنیت، بنا به آن توهمی که در حق پیغمبر و امام شده است. منظور ما در اینجا تنها اشاره به این مطلب نادرست بود که از بعضی افواه شنیده شده است و ناشی از جهالت و نبودن مراتب علمی و عدم آشنایی به معارف دینی است. و اما آنچه در علم اصول فقه، در باب عام و خاص، بعضی گفته‌اند که اصل، عدم [[علم امام]]{{ع}} است، آن مطلب دیگر است. راجع به [[علم امام]]{{ع}} از اسباب ظاهری است که مکلف است به آن عمل نماید و از مدّعی در مقام دعوا شاهد بخواهد و بر حسب عادت از امور عادی و از آمدن و رفتن کسی مثلاً سوال کند و مربوط به علم [[امامت]] نیست و این موضوع را اِبنُ عَمِّنا العَلّامَةُ الكَبيرُ المُجتَهِدُ الفقيه، آقا ميرزا [[محمّد تقى قاضی طباطبائی]] در حواشی خود بر کتاب قوانین، در مبحث عام و خاص به بهترین وجهی تحقیق فرموده و در هوامش قوانین به خط مرحوم [[شیخ عبدالرحیم]] چاپ شده است<ref>حواشی آن بزرگوار در هوامش قوانین، به سال ۱۳۰۳ق، در تبریز، به خط مرحوم عبدالرحیم چاپ شده و آنچه راجع به مطلب مزبور نگارش داده، در صفحه۲۲۷ مذکور است و نسخه خطّی از حاشیه آن مرحوم در کتابخانه ما موجود است.</ref>. پس با صراحت بیان باید گفت: [[پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{عم}} عالم هستند به علم فعلی؛ و علم آنها را شأنی دانستن، چنانچه توضیح داده شد، جهل و نادانی است. اما از جهت کمّیت و مقدار و از جهت کیفیّت و حصولی و یا حضوری بودن علم، آن مطلب دیگر است، و مشروط است به حصول علم و از واجبات مشروطه است؛ گرچه نسبت به خواصّ، از قبیل اول است، چنانچه اشاره شد و نیز تحقیق خواهیم کرد»<ref> [[علم امام ۱ (کتاب)|علم امام]]، ص ۴۹۵.</ref>.
 
== پاسخ‌های دیگر==
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. آیت‌الله مکارم شیرازی؛}}
[[پرونده:مکارم شیرازی.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصر مکارم شیرازی]]]]
::::::آیت‌الله '''[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]''' در کتاب  ''«[http://lib.eshia.ir/50082/17/100#_ftn2 تفسیر نمونه]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«[[انبيا]] و [[اوليا]] ممكن است بالفعل بسيارى از [[اسرار غيب]] را ندانند، اما هنگامى كه اراده كنند خداوند به آنها تعليم می‌دهد، و البته اين اراده نيز با اذن و رضاى خدا انجام می‌گيرد.<ref>تفسیر نمونه، ج٢٥، ص١٤٦</ref>. در حدیثی از [[امام صادق]]{{ع}} می‌خوانیم که یکی از یارانش سؤال کرد: آیا امام [[علم غیب]] می‌داند؟ "فرمود: نه، [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|امام علم غیب را "ذاتاً" نمی‌داند]]، ولی هنگامی که اراده کند چیزی را بداند خدا به او تعلیم می‌دهد" <ref>سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ {{ع}} عَنِ الْإِمَامِ يَعْلَمُ الْغَيْبَ؟ فَقَالَ:« لَا، وَلكِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَعْلَمَ الشَّيْ‌ءَ، أَعْلَمَهُ اللهُ ذلِكَ».[http://lib.eshia.ir/27311/1/640 اصول کافی ج۱، ص۶۴۰. «باب نادر فیه ذکر الغیب»].</ref>»<ref>[http://lib.eshia.ir/50082/17/100#_ftn2 تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۱۰۰.]</ref>
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۲. آیت‌الله جوادی آملی؛}}
[[پرونده:769540432.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالله جوادی آملی]]]]
::::::آیت‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان ج۳ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[ائمه]] {{عم}} گاهی در پاسخ به پرسش از [[علم غیب|آگاهی آنان بر غیب]] می فرمودند: "هرگاه سفره علم برای ما گستره می‌شود، ما می‌دانیم و هرگاه گستره نشود، ما نمی‌دانیم. [[اسرار الهی]] به [[جبرئیل]] منتقل می‌شود و جبرئیل آنها را به [[محمد]] {{صل}} انتقال می‌دهد و [[محمد]]{{صل}} به هر کس که خدا بخواهد، منتقل می‌کند"<ref>{{عربی|اندازه=150%|«يُبسَطُ لَنَا العِلمُ فَنَعلَمُ، ويُقبَضُ عَنّا فَلا نَعلَمُ. وقالَ: سِرُّ اللّه ِ عَزَّوجَلَّ أسَرَّهُ إلى جَبرَئيلَ، وأسَرَّهُ جَبرَئيلُ إلى مُحَمَّدٍ {{صل}}، وأسَرَّهُ مُحَمَّدٌ إلى مَن شاءَ اللّه ُ»}}؛[[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج۱ ، ص۲۵۸.</ref>»<ref>[http://portal.esra.ir/Pages/controls/UploadedData/pdf/adab03.pdf [[ادب فنای مقربان ج۳ (کتاب)|ادب فنای مقربان ج۳]]، ص۴۱۸.]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۳. آیت‌الله مصباح یزدی؛}}
[[پرونده:11196.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]]]
آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/5632 شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«در اصول کافی، کتاب حجت، فصلی درباره علم امام آمده که عنوان آن این است: [[ائمه|ائمه اطهار]] {{عم}} هر گاه بخواهند بدانند می‌دانند {{عربی|اندازه=155%|«إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا»}}<ref> الکافی، ج۱ ص۲۵۸.</ref> معنای این روایات آن است که [[ائمه]]{{عم}} مقامی دارند که علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمی‌کنند که آن را بدانند»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/5632 شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه، وبگاه پدیدآورنده]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۴. آیت‌الله امینی؛}}
[[پرونده:173589.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم امینی]]]]
::::::آیت‌الله '''[[ابراهیم امینی|امینی]]'''، در کتاب ''«[[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«[[ائمه اطهار]]{{عم}} در بعض موارد علم به غیب را از خودشان نفی‌ کرده‏‌اند لکن به قرینه روایات دیگری‌ که [[علم غیب]] را اثبات می‌‏کند باید این احادیث را توجیه نمود و گفت: مقصود این بوده که بالذات و بالاستقلال به جهان غیب احاطه کامل ندارد، بلکه در علومشان احتیاج به افاضات پروردگار جهان دارند. با این وجه می‌‏توان بین این دو دسته روایات جمع کرد. بهتر است نمونه‏‌ای‌ از آنها نقل شود تا مطلب روشن گردد:
::::::[[ابن مغیره]] می‌‏گوید: من به اتفاق یحیی‌ بن عبداللَّه بن حسین خدمت [[حضرت ابوالحسن]]{{ع}} بودیم، یحیی‌ عرض کرد: فدایت شوم، مردم گمان می‌‏کنند شما علم به غیب دارید: سبحان‏‌ اللَّه! ای‌ یحیی‌ دست خودت را بر من بگذار، به خدا سوگند! از این نسبت تمام موهای‌ بدنم راست شد، نه به خدا سوگند، ما غیب نمی‌‏دانیم. مطالبی‌ که می‌‏گوییم از رسول خداست.
::::::این قبیل اخبار دلالت می‌‏کند که [[امام]]{{ع}} به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد و چنان نیست که بالذات و بالاستقلال همه چیز را بداند. لکن با این جهت هم منافات ندارد که در مواقع لازم و ضروری‌ بتواند با جهان غیب ارتباط پیدا کند و حقایقی‌ را دریافت نماید.
::::::بنابراین، باید بگوییم که [[امام]]{{ع}} می‌‏تواند در موارد لازم و ضروری‌ با جهان غیب تماس بگیرد و اطلاعات لازم را تحصیل کند. لکن چون علم او بالذات و بالاستقلال نیست و به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد مانعی‌ ندارد که از باب تأدب این گونه علوم را علم به غیب ننامید». <ref>[http://www.ibrahimamini.com/fa/node/572 بررسی‌ مسائل کلی‌ امامت، ص ۲۹۵- ۲۹۸.]</ref>
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۵. حجت الاسلام و المسلمین رفیعی؛}}
[[پرونده:141194.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصر  رفیعی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[ناصر رفیعی|رفیعی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«مرحوم [[کلینی]] در کافی چهار روایت آورده مبنی بر اینکه [[علم غیب]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} از نوع علم ارادی انتخابی است یعنی [[علم غیب]] حضوری نیست. هرگاه امام بخواهد و اراده کند از مجهولی یا غیبی آگاه گردد خداوند او را آگاه می سازد. این آگاهی حتی اموری که در پاره ای روایات نفی شده مانند فی الارحام، خبر از زمان و مکان مرگ افراد و نزول باران را نیز شامل می شود. اگر آن‌ها می خواستند به اذن الهی به همه این امور آگاه می‌شدند و از آن خبر می‌دادند گر چه در محورهایی مانند علم به وقوع قیامت هرگز وارد نشدند. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: {{عربی|اندازه=155%|«إِذَا أَراد الْإِمام أَن یعلَم شَیئاً علَّمه اللَّه ذَلك»<ref>اگر امام اراده کند چیزی را بداند خدا او را آگاه می‌گرداند؛ کلینى، [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج۱، ص ۲.</ref>}}<ref>[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]] {{عم}}، دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی، ص ۱۷ و ۱۸.»</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۶. حجت الاسلام و المسلمین قدردان قراملکی؛}}
[[پرونده:11355.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن قدردان قراملکی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی]]'''، در کتاب ''«[[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«از بعضی روایات استنتاج می‌شود که [[ائمه اطهار]]{{عم}} بالفعل همه علوم را نمی‌دانند، بلکه وقتی بخواهند، خداوند آن را اعطا می‌کند، [[عمار ساباطی]] از [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[علم غیب]] پرسید، حضرت فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«لاَ وَلَکِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ اَلشَّیْ‏ءَ أَعْلَمَهُ اَللَّهُ ذَلِكَ‏»}} <ref>نه، ولی هرگاه بخواهد چیزی را بداند خدا آن را باو بیاموزد؛ کافی، ج۱، ص۲۵۸.</ref>» <ref>پاسخ به شبهات کلامی: امامت، ص ۴۶۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۷. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛}}
[[پرونده:020120223262.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی]] در کتاب ''«[[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«خداوند به همه چیز آگاه است علم فعلى و هیچ چیز از او پنهان نمى‌ماند. ولى  [[انبیا]] و اولیا ممکن است بالفعل بسیارى از [[اسرار غیب]] را ندانند. اما اگر اراده کنند، خداوند آنان را آگاه مى‌نماید علم شأنى و استعدادى. از این‌ رو "[[شیخ کلینى|کلینی]]" در کتاب کافى، بابى را با این عنوان نوشته است: {{عربی|اندازه=155%|«بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ {{عم}} إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا عُلِّمُوا»}}<ref>«امامان هرگاه بخواهند چیزى را بدانند به آنها تعلیم داده مى‌شود»؛ کافى، ج١، ص٢۵٨.</ref> در حدیثى از [[امام صادق]]{{ع}} مى‌خوانیم: {{عربی|اندازه=155%|«عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ المَدَائِنِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ الله {{ع}} قَالَ إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ الله ذَلِك»}}<ref>«هنگامى که امام اراده مى‌کند چیزى را بداند، خدا او را از آن چیز آگاه مى‌کند»؛ کافى، ج ١، ص ٢۵٨.</ref>»<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1380 منابع علم امامان شیعه، ص ۸۰].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۸. حجت الاسلام و المسلمین واعظی؛}}
[[پرونده:11754.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسین واعظی|واعظی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین واعظی|واعظی]]'''، در مقاله ''«[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«یکی دیگر از تقسیمات علم، تقسیم آن به فعلی و شأنی است. از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است. از علم شأنی به غیر حضوری، ارادی و بالقوه و اشائی یاد کرده‌اند. درباره علم [[ائمه|امامان معصوم]] {{عم}} بحث است که آیا علم آنان فعلی و حضوری است یا ارادی و شأنی؟ دو نظریه است. بسیاری از دانشمندان و محققان، علم  امام را فعلی دانسته‌اند و برخی هم، شأنی بودن آن را پذیرفته‌اند»<ref>[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]؛ ص۱۹۰ و ۱۹۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین رحیم لطیفی؛}}
[[پرونده:11213.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[رحیم لطیفی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب معصوم ۳ (مقاله)|علم غیب معصوم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«در کتاب اصول کافی و بصائر حدود چهار روایت آمده است که [[علم غیب]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} را از نوع علم ارادی اشائی معرفی می‌کند؛ یعنی [[علم غیب]] آنها حضوری مطلق نیست، بلکه [[معصوم چگونه عالم به غیب می‌شود؟ (پرسش)|هر گاه امام بخواهد و اراده کند که از مجهولی یا غیبی آگاه گردد خداوند آنان را آگاه می‌سازد]]. اینگونه روایات نیز به نوعی [[قلمرو علم غیب معصوم تا چه حدی است؟ (پرسش)|برای علم غیب پیامبر و امام تعیین محدوده می‌کند]]. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|« إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم»}} و {{عربی|اندازه=155%|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ »}} از اینگونه روایات هم پاسخ داده شده و در نتیجه وسعت [[علم غیب]] پیامبر {{صل}} و ائمه ثابت شده است. علم غیب به این معنا که، اگر امام اراده کند و بخواهد، خداوند او را از غیب آگاه می‌سازد، معنای مجازی است، معنای حقیقی علم غیب یعنی امام بالفعل و بدون هیچ قید و شرطی از غیب آگاه است هر گاه علم غیب گفته شود همین معنا متبادر می‌شود و به علم ارادی مقید به مشیت اسم علم غیب اطلاق نمی‌شود، بلکه سلب این اسم از آن صحیح است»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/5211/5650/55093/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85-3-(%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C)/?SearchText=%D8%B9%D9%84%D9%85%20%D8%BA%DB%8C%D8%A8%20%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85&LPhrase= علم غیب معصوم، ماهنامه معرفت شماره ۴۸].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۰. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛}}
[[پرونده:11670.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن وکیلی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]''' در مقاله ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84)#_bref10 علم غیب امام]»'' در این باره گفته است:
::::::«یکی از سؤالات در باب [[علم امام]]{{ع}} این است که آیا [[علم امام]]{{ع}} متوقف بر اراده و خواست امام است یا بر صرف التفات و توجّه؟ روشن است که علم باطن امام همیشه به همه چیز فعلی است و متوقف بر هیچ شرطی نیست. بر اساس اصول گذشته می‌توان به این سؤال این‌چنین پاسخ داد:
:::::# مسلّماً انسان کامل هر گاه اراده کند که به حقیقتی احاطه یافته و آن را بداند فوراً به آن علم پیدا می‌کند و به تعبیری اراده به نوعی علت تامّه برای علم است. به این نکته در مجموعه‌ای از روایات اشاره شده است؛ {{عربی|اندازه=155%|«إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم»}} <ref>«همانا امام اگر بخواهد بداند تعلیم داده می‌شود».</ref> و {{عربی|اندازه=155%|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ»}}<ref>«اگر امام بخواهد نسبت به چیزی آگاه شود خداوند متعال او را نسبت به آن چیز آگاه می‌سازد».</ref>
:::::# گاهی علومی برای پیامبران و امامان بدون اراده حاصل می‌شود. صرف توجّه و التفات امام به یک حقیقت برای شهود و ادراک آن کافی است؛ گرچه این التفات به صورت غیر ارادی حاصل شود. در بسیاری از موارد در خواب یا مکاشفه یا در شرائط عادی بر طبق اراده و حکمت الهی التفاتی برای قلب ولی خدا به موجودی حاصل می‌شود و در اثر این التفات آن حقیقت منکشف می‌شود. مثلاً این نوع تعابیر را می‌توان از این قسم محسوب کرد: [[امام علی]] {{ع}} فرموده‌اند: {{عربی|اندازه=155%|«مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ، فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّه‌»}}<ref>«در حالی که نشسته بودم چشمانم به خواب رفتند، پس حضرت رسول اکرم{{صل}} را دیدم. پس عرض کردم: ای رسول خدا».</ref> و [[امام کاظم]]{{ع}} فرموده‌اند: {{عربی|اندازه=155%|«بَیْنَمَا أَنَا جَالِسٌ فِی مُصَلَّایَ بَعْدَ فَرَاغِی مِنْ وِرْدِی وَ قَدْ تَنَوَّمَتْ عَیْنَایَ إِذْ سَنَحَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ ص فِی مَنَامِی فَشَکَوْتُ إِلَیْهِ مُوسَى بْنَ الْمَهْدِیِّ وَ ذَکَرْتُ مَا جَرَى مِنْهُ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَنَا مُشْفِقٌ مِنْ غَوَائِلِهِ فَقَالَ لِی لِتَطِبْ نَفْسُکَ یَا مُوسَى فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لِمُوسَى عَلَیْکَ سَبِیلاً»}}،<ref>«در حالیکه من در محل نماز خود پس از اتمام اذکار خود نشسته بودم، چشمانم به خواب رفتند، جدم رسول الله{{صل}} را در خواب دیدم. شکایت خود را از موسی پسر مهدی نزد ایشان بردم، و اتفاقاتی را که میان او و خانواده‌اش رخ داده بودند را خدمت ایشان عرض نمودم، در حالیکه من از فساد او در ترس بودم. پس حضرت (رسول) فرمودند دلت از او آرام باشد ای موسی، که خداوند متعال راه تسلطی از موسی بر تو قرار نداده است».</ref> تذکر این مطلب لازم است که به جهت اتصال شدید عالم مثال با عالم طبع معمولاً ارتباط حسی با یک موجود در عالم طبع، برای نفوس لطیف و طاهر سبب می‌شود که خودبه‌خود و بدون اراده التفات به عالم مثال آن نیز حاصل شده و صورت ملکوتی آن شیء و گاه گذشته و آینده آن نیز برای شخص منکشف شود. این نوع علم که در میان اهل دل فراوان حاصل می‌شود از نوع علومی است که بسیار شائع بوده و بدون اراده حاصل می‌شود ولی مشروط به برقراری نوعی ارتباط حسی است. همین حالت در توجّه کردن به امور غائب و تمرکز بر آنان برای اولیاء و خوبان به وجود می‌آید.
:::::# همانطور که گذشت هر شیء در هر عالم و موطنی تحققی دارد، التفات به یک در یک موطن موجب علم به آن در همان موطن می‌شود نه در دیگر عوالم و مواطن. لذا اگر امام به ظاهر شخصی توجّه و التفات نمایند الزاماً در همان حین علم به باطن او نیز حاصل نمی‌شود، بلکه باید به مراتب تحقق وی در دیگر عوالم نیز التفات کنند تا به آن مراتب علم حاصل شود.
::::::نتیجه: حصول علم برای انسان کامل متوقف بر التفات و توجّه است که بدون اراده نیز حاصل می‌شود، ولی التفات به هر عالمی فقط علت تامه برای انکشاف همان مرتبه است و انکشاف دیگر مراتب متوقف بر التفات به خود آن مراتب است. پس در حقیقت شرط حصول علم التفات خاص به آن شیء در مرتبه خاصش است و اگر گاهی از اراده سخن به میان می‌آید به عنوان ملزوم التفات و راه اختیاری علم مطرح می‌شود».<ref>[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84) علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام]</ref>
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۱۱. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛}}
[[پرونده:1368238.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسین نصیری|نصیری]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسین نصیری|نصیری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان''«[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«مراد از علم اشائی یا ارادی آن است که علم به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نیست، بلکه او هر وقت اراده کند از علوم و امور غیبی آگاه می‏‌شود.
::::::شیخ [[محمد حسین مظفر]] در تعریف علم اشائی چنین آورده است: مقصود از علم حضوری یا ارادی و انشائی؛ آن علمی است که از مسیر الهام یا قرار دادن در شنوایی معصوم یا آموزش رسول یا مسیرهای دیگر از سوی خداوند متعال عطا شده باشد. و این علم مختص و ویژه امام{{ع}} می باشد. منظور از علم در اینجا آن علمی نیست که به صورت اکتسابی و از طریق نشانه‌ها و حواس ظاهری و مصنوعات اکتسابی به دست آید. مردم با امام در این نوع از علم مشترک هستند چرا که این علم تابع اسباب عادی است و این علم مختص به کسی نیست. این نوع از علم به خلاف نوع اول است، چرا که علم نوع اول را خداوند متعال تنها به آنان که بخواهد و انتخاب نماید عطا می‌نماید.<ref>«إن المراد من العلم الحضوری أو الإرادی والإشائی هو : ما کان موهوبا من العلام سبحانه ومستفاضا منه بطریق الالهام أو النقر فی الأسماع أو التعلیم من الرسول أو غیر ذلک من الأسباب . وهذا العلم اختص به الإمام دون غیره من الأنام . ولیس المراد من العلم ها هنا ما حصل بالکسب من الأمارات والحواس الظاهریة والصنایع الاکتسابیة ، لاشتراک الناس مع الإمام فی هذا العلم لأنه تابع لأسبابه الاعتیادیة وهذا لا یختص بأحد . وهو بخلاف الأول إذ لا یمنحه علام الغیوب إلا لمن أراد واصطفی».</ref>
::::::روایاتی که در باره تبیین منشأ علم امام و مستفاد بودن آن آوردیم، اشائی بودن علم امام را تأیید می‌‏کند. [[شیخ کلینی|ثقة الاسلام کلینی]] در کافی در بابی با عنوان {{عربی|اندازه=155%|«أن الأئمة {{عم}} إذا شاؤوا أن یعلموا علموا»}} سه روایت از [[امام صادق]]{{ع}} آورده است که مضمون آنها آن است که [[اهل بیت]]{{عم}} هر گاه بخواهند، خداوند آنان را آگاه می‏‌سازد. 
::::::روایت اول چنین است: {{عربی|اندازه=155%|« إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ عَلِم‏»}}<ref>«به تحقیق امام اگر بخواهد بداند، خواهد دانست».</ref>
::::::روایت دوم چنین است: {{عربی|اندازه=155%|« إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ أُعْلِم‏»}}<ref>«به تحقیق امام اگر بخواهد بداند، تعلیم داده می‌شود».</ref>
::::::در روایت سوم چنین آمده است: {{عربی|اندازه=155%|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِك‏»}}<ref>«اگر امام بخواهد که چیزی را بداند، خداوند او را بدان امر آگاه خواهد ساخت».</ref>
::::::چنان که پیداست در تمام این سه روایت بر اشائی و منوط بودن علم امام به تعلیم الهی تأکید شده است»<ref>[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۲. آقای کاشفی (پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)؛}}
[[پرونده:110431421.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد رضا کاشفی|کاشفی]]]]
آقای '''[[محمد رضا کاشفی]]'''، در کتاب ''«[[راهنماشناسی (کتاب)|راهنماشناسی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«برخی‌ از عالمان دینی‌ بر این عقیده اند که [[علم غیب]] برای‌ [[پیامبر ]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} شأنی‌ است؛ یعنی‌، چنان نیست که همواره هر چیزی‌ را بالفعل بدانند؛ بلکه اگر بخواهند از طریق غیبی‌ بدانند، خواهند دانست و یا اگر خدا بخواهد، علم چیزی‌ را در اختیار آنان خواهد گذاشت»<ref>[http://www.porseman.org/showarticle.aspx?id=1210 راهنماشناسی، ص ٧۲].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۱۳. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
[[پرونده:11792.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[منصف علی مطهری|مطهری]]]]
::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایان‌نامه ''«[[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
:::::*«'''فعلی:''' ائمه همه چیز را بالفعل می‌دانند جز بخش ویژه ای که مخصوص ذات پاک خداوند است مانند علوم پنج‌گانه که در سوره لقمان آمده مانند علم به کنه ذات پروردگار، اسماء و صفات او شاهد این سخن روایاتی است که با صراحت می‌گوید عِلْمَ مَا یَکُونُ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ حَتَّى تَقُومَ السَّاعَهُ» علم آن چه بوده و آن چه خواهد بود تا روز قیامت را دار هستند.
::::::'''الف)''' {{عربی|اندازه=155%|"انَّ الْأَئِمَّةَ يَعْلَمُونَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ وَ أَنَّهُ لَا يَخْفَى عَلَيْهِمُ الشَّيْ"}}<ref>«امامان از آن چه در گذشته و آینده واقع می‌شود آگاه‌اند و چیزی بر آنها مخفی نیست».</ref>
::::::'''ب)''' مفضل نقل می‌کند: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: خداوند واجب می‌کند طاعت عبدی را بر بندگان و بعد از آن بنده می‌پوشاند خبر آسمان را امام فرمود نه به خدا قسم خداوند کریم و رحیم‌تر از آن است که واجب کند اطاعت بعدی را بعد از آن بپوشاند خبر آسمان و صبح و شام را.<ref>«عن أبی عبد الله جعلت فداک یفرض الله طاعة عبد علی العباد و یحجب عنها خبر السماء  قال لا والله اکرم و ارحم و ارأف بعباده من أن یفرض الله طاعة عبد علی العباد ثم یحجب خبر السماء عشاء و صباح».</ref>
:::::*'''شأنی:''' ائمه همه این امور را می‌دانند اما "بالقوه" نه بالفعل یعنی هرگاه بخواهند اراده کنند چیزی را از اسرار غیب بدانند خداوند به آنها الهام می‌کند و یا قواعد و اصولی نزد آنها است که با مراجعه به آن قواعد و اصول فتح باب می‌شود و می‌توانند هر چیزی از اسرار غیب را بدانند و یا کتبی نزد آنها است که با آن می‌نگرند و اسرار غیب با خبر می‌شوند و یا اینکه در هر حال که خداوند اراده کند و به اصطلاح حالت "بسط" به آنها دست دهد از این اسرار با خبر می‌شوند و در حالی که این اراده بر گرفته شود و به اصطلاح حالت "قبض" حاصل گردد این علوم موقتا پنهان می‌شوند. شاهد این نظر روایاتی است که می‌گوید [[امامان]] و [[پیشوایان]] معصوم هنگامی که می‌خواستند چیزی را بدانند می‌دانستند {{عربی|اندازه=155%|"ان الأئمة أذا شاء أن یعلموا اعلموا"}} امامان هرگاه اراده می‌کردند چیزی را بدانند می‌دانستند.
::::::عبید یمنی می‌گوید: که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود هرگاه امام بخواهد که چیزی را بداند خداوند آن را به وی اعلام می‌کند<ref>عن أبی عبید الیمنی، عن ابی عبد الله قال: اذا اراد الامام أن یعلم شیئا اعلمه الله ذلک با</ref>»<ref>[[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]؛ ص۸۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۱۴. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::پژوهشگران ''«[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=108119 وبگاه پرسمان]»'' وابسته به «[[نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه‌ها]]» در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::*«هر چند بر طبق روایات فراوان، [[امامان]]{{عم}} نسبت به حوادث گذشته، آینده و حال علم و آگاهى دارند؛<ref>اصول کافى، ج۱، «باب ان [[الائمه]]{{عم}} یعلمون علم ماکان و ما یکون ...» و بحارالانوار، ج۱۶، باب۱۴.</ref> اما از روایاتى دیگر استفاده مى‌شود که این [[علم غیب فعلی یا دائمی به چه معناست؟ (پرسش)|علم به صورت بالفعل]] نیست بلکه شأنى است؛ یعنى، هرگاه اراده کنند و بخواهند که چیزى را بدانند، خداوند سبحان آنان را عالم و آگاه خواهد کرد: {{عربی|اندازه=155%|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ»}}؛<ref>«هر گاه امام اراده کند که چیزى را بداند، خداوند او را آگاه خواهد کرد»؛ اصول کافى، ج۱، «باب ان الائمه اذا شاؤا ان یعلموا علموا» و بحارالانوار، ج۲۶، ص۵۶، ۱۱۶و۱۱۷.</ref> پس [[علم غیب شأنى یا استعدادی یا ارادی و اختیاری به چه معناست؟ (پرسش)|علم غیب امام شأنى است]]؛ نه فعلى»<ref>[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=108119 وبگاه پرسمان.]</ref>.
::::::*«هر چند بر طبق روایات فراوان [[ائمه]] {{ع}} نسبت به همه آنچه که در گذشته واقع شده و در آینده حادث خواهد شد و در زمان حاضر در حال رخ دادن است علم و آگاهی دارند. اما به موجب روایات متعدد دیگر که در زمینه [[علم غیب]] [[امام]] {{ع}} آمده است، استفاده می‌‏شود که این علم به صورت بالفعل نیست، بلکه شأنی است یعنی هر گاه اراده کنند و بخواهند که چیزی را بدانند خداوند سبحان آنان را عالم و آگاه خواهد کرد. هر گاه امام اراده کند که چیزی را بداند، خداوند او را آگاه خواهد کرد، حاصل سخن این که [[علم غیب]] [[امام]] {{ع}} شأنی است نه فعلی. بر اساس همین نکته ممکن است نسبت به نحوه شهادت خود علم نداشته‌‏اند چون اراده نکرده‏‌اند که بدانند. قابل ذکر است علامه مظفر این پاسخ را به عنوان یک احتمال ذکر می‏‌کند ولی آن را نمی‌‏پذیرد»<ref>[[چند پاسخ درباره چگونگی علم امام (مقاله)|چند پاسخ درباره چگونگی علم امام]]</ref>.
::::::*«در ابتدا باید دانست، علم امامان مظهر علم الهی است و از راه ارتباط با [[علم غیب]] خداوند حاصل می‌شود. بنابراین همان گونه که خداوند بر همه چیز علم دارد، امامان نیز می‌توانند با ارتباط با علم غیب الهی از احوال مردم و حتی نظام هستی آگاه بشوند. البته [[امامان]] یک مقام نوری و شأنی دارند که به علم الهی متصل است و یک مقام بشری و علم فعلی دارند که هر کدام را که بخواهند برای آنها قابل تصور می‌شود. به طور مثال خود انسان نسبت به مطالب بسیاری علم دارد اما هر کدام را که اراده کند در صفحه ذهن او ظاهر می‌شود و به تعبیر دیگر اگر یک رایانه به سرور وصل باشد او به همه بانک اطلاعات دسترسی دارد اما بر صفحه مانیتور اطلاعات به طور محدود و به مرور ظاهر می‌شود و هر کدام از اطلاعات را خواسته باشد بر صفحه ظاهر می‌کند»<ref>[http://porseman.org/Q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=97544 وبگاه پرسمان.]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۱۵. پژوهشگران وبگاه اندیشه قم؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
پژوهشگران '''[[اندیشه قم (وبگاه)|وبگاه اندیشه قم]]''' وابسته به '''[[مرکز مطالعات حوزه علمیه قم]]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«مراد از علم اشائى كه بعضى از دانشمندان فرموده‌اند، شأنى و قوه است كه از آن تعبیر آورده‌اند به این كه (لو شاء ان یعلم لعلم) یعنى هرگاه بخواهند و اراده بكنند كه به چیزى عالم بشوند آشنا شده و دانا به آن چیز مى‌باشند»<ref>[http://rasekhoon.net/faq/show/500289/%D8%B4%D8%A8%D9%87%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85%D9%89-%D9%83%D9%87-%D9%86%D8%B2%D8%AF-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%8A%D8%B9%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D8%A7-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85%D9%89-%D9%83%D9%87-%D9%86%D8%B2%D8%AF-%D8%BA%D9%8A%D8%B1-%D8%A2%D9%86%E2%80%8F%D9%87%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA%D9%8A-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A2%D9%86%D9%87%D8%A7-%D9%87%D9%85-%D9%85%D8%AB%D9%84-%D8%B3%D8%A7%D9%8A%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B4%D8%B1%D9%8A-%D8%A7%D8%B3%D8%AA/ وبگاه راسخون]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۱۶. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست.}}
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|]]
پژوهشگران ''«[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa607 وبگاه اسلام کوئست]»  در این‌باره گفته‌اند:
::::::«خداوند، بالفعل از همه اسرار غیبی آگاه است و دیگران ممکن است بالفعل، بسیاری از اسرار غیبی را ندانند، و تنها در صورتی که خداوند اراده نماید، یا خودشان اراده کنند و اذن و رضای پروردگار همراه باشد، از علوم غیبی مطلع گردند. در این باره از [[امام صادق]]{{ع}} روایت شده است: "هنگامی که [[امام]]{{ع}} اراده می کند، چیزی را بداند، خدا به او تعلیم می دهد"»<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa607 وبگاه اسلام کوئست]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
==پرسش‌های وابسته==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
# [[اقسام و انواع غیب کدام‌اند؟ (پرسش)]]
# [[غیب مطلق چیست؟ (پرسش)]]
# [[غیب اضافی یا نسبی چیست؟ (پرسش)]]
# [[اقسام و انواع علم غیب کدام‌اند؟ (پرسش)]]
# [[علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)]]
# [[آیا علم غیب مراتب و درجات دارد؟ (پرسش)]]
# [[فرق علم غیب خدا و علم غیب برگزیدگان خدا چیست؟ (پرسش)]]
# [[فرق علم غیب پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)]]
# [[آیا علم غیب پیامبران بر علم غیب امامان برتری دارد؟ (پرسش)]]
{{پایان}}
{{پایان}}
 
==[[:رده:آثار علم غیب معصوم|منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم]]==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های علم غیب معصوم|کتاب‌شناسی علم غیب معصوم]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های علم غیب معصوم|مقاله‌شناسی علم غیب معصوم]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های علم غیب معصوم|پایان‌نامه‌شناسی علم غیب معصوم]].
{{پایان}}
{{پایان}}
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
 
[[رده:علم غیب معصوم]]
[[رده:پرسش‌های جامع امامت و ولایت]]
[[رده:پرسش‌های علم غیب معصوم]]
[[رده:پرسش‌های علم غیب امام]]
[[رده:(اط): پرسش‌هایی با ۱۶ پاسخ]]
[[رده:(اط): پرسش‌های علم غیب معصوم با ۱۶ پاسخ]]
[[رده:پاسخ‌هایی برای بازنویسی]]
۵۳٬۳۷۰

ویرایش