اخلاق در معارف و سیره سجادی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
'''اخلاق''' یکی از خصوصیات اساسی [[انسان]] که باعث تمایز وی از دیگر موجودات زنده و موجب [[شرافت]] او بر حیوانات میشود، [[درک]] او نسبت به مفاهیم [[اخلاقی]] و پایبندیاش به اصول [[اخلاق]] است. اهمیت اخلاق و پاکسازی [[روح]] از [[رذایل اخلاقی]] تا به آنجاست که اگر [[انسانی]] فاقد چنین امتیازی باشد در واقع به ورطه حیوانیت [[سقوط]] کرده بلکه از حیوان نیز [[پستتر]] خواهد شد. | '''اخلاق''' یکی از خصوصیات اساسی [[انسان]] که باعث تمایز وی از دیگر موجودات زنده و موجب [[شرافت]] او بر حیوانات میشود، [[درک]] او نسبت به مفاهیم [[اخلاقی]] و پایبندیاش به اصول [[اخلاق]] است. اهمیت اخلاق و پاکسازی [[روح]] از [[رذایل اخلاقی]] تا به آنجاست که اگر [[انسانی]] فاقد چنین امتیازی باشد در واقع به ورطه حیوانیت [[سقوط]] کرده بلکه از حیوان نیز [[پستتر]] خواهد شد. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
این موضوع در [[قرآن کریم]] نیز جایگاهی والا و [[شایسته]] دارد. [[خداوند]] پیامبرش را به سبب داشتن خُلقی [[نیکو]] و [[عظیم]] میستاید: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref>. در [[سوره شمس]] پس از یازده [[سوگند]] چنین میگوید: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا}}<ref>«بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد، * و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۹-۱۰.</ref>. از نگاه [[قرآن]] [[فلسفه بعثت]] [[خاتم پیامبران]] [[تعلیم و تربیت]] و [[تزکیه]] انسانهاست<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}} «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>. تزکیه در مفهوم لغویاش به معنای [[رشد دادن]] و [[اصلاح]] و پاکسازی است. به کارگیری این واژه در [[تزکیه نفس]] ناظر به پاکسازی آن از [[رذایل]] و آراستن آن به [[فضایل]] و رشد دادن در جهت [[صلاح]] و کمال شایسته انسان است<ref>اخلاق و تربیت اسلامی، ص۲۶.</ref>. | این موضوع در [[قرآن کریم]] نیز جایگاهی والا و [[شایسته]] دارد. [[خداوند]] پیامبرش را به سبب داشتن خُلقی [[نیکو]] و [[عظیم]] میستاید: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref>. در [[سوره شمس]] پس از یازده [[سوگند]] چنین میگوید: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا}}<ref>«بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد، * و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۹-۱۰.</ref>. از نگاه [[قرآن]] [[فلسفه بعثت]] [[خاتم پیامبران]] [[تعلیم و تربیت]] و [[تزکیه]] انسانهاست<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}} «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>. تزکیه در مفهوم لغویاش به معنای [[رشد دادن]] و [[اصلاح]] و پاکسازی است. به کارگیری این واژه در [[تزکیه نفس]] ناظر به پاکسازی آن از [[رذایل]] و آراستن آن به [[فضایل]] و رشد دادن در جهت [[صلاح]] و کمال شایسته انسان است<ref>اخلاق و تربیت اسلامی، ص۲۶.</ref>. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
در میان [[دعاهای صحیفه]]، [[دعای هشتم]] مهمترین اشارات را به [[اخلاقیات]] سوء و [[افعال]] ناپسندی دارد که باید از آنها اجتناب کرد و از شرشان به [[خدا]] پناه را برد. آنها را برمیشماریم: | در میان [[دعاهای صحیفه]]، [[دعای هشتم]] مهمترین اشارات را به [[اخلاقیات]] سوء و [[افعال]] ناپسندی دارد که باید از آنها اجتناب کرد و از شرشان به [[خدا]] پناه را برد. آنها را برمیشماریم: | ||
#شر و شور آزمندی؛ | # شر و شور آزمندی؛ | ||
#شدت خشم؛ | # شدت خشم؛ | ||
#غلبه حسد؛ | # غلبه حسد؛ | ||
#ناتوانی شکیبایی؛ | # ناتوانی شکیبایی؛ | ||
#اندک بودن قناعت؛ | # اندک بودن قناعت؛ | ||
#بدی خلق و خوی؛ | # بدی خلق و خوی؛ | ||
# [[اصرار]] [[شهوت]]؛ | # [[اصرار]] [[شهوت]]؛ | ||
# [[چیرگی]] [[عصبیت]]؛ | # [[چیرگی]] [[عصبیت]]؛ | ||
# [[پیروی از هوای نفس]]؛ | # [[پیروی از هوای نفس]]؛ | ||
# [[مخالفت]] با [[هدایت]]؛ | # [[مخالفت]] با [[هدایت]]؛ | ||
#فرو رفتن به [[خواب غفلت]]؛ | # فرو رفتن به [[خواب غفلت]]؛ | ||
# [[اختیار]] تکلّف؛ | # [[اختیار]] تکلّف؛ | ||
# [[برتری]] دادن [[باطل]] بر [[حق]]؛ | # [[برتری]] دادن [[باطل]] بر [[حق]]؛ | ||
# [[اصرار بر گناه]]؛ | # [[اصرار بر گناه]]؛ | ||
# [[خرد]] شمردن گناه؛ | # [[خرد]] شمردن گناه؛ | ||
#بزرگ شمردن [[طاعت]] خویش؛ | # بزرگ شمردن [[طاعت]] خویش؛ | ||
#به خود بالیدن [[توانگران]]؛ | # به خود بالیدن [[توانگران]]؛ | ||
# [[خوار]] داشتن درویشان؛ | # [[خوار]] داشتن درویشان؛ | ||
#بد [[رفتاری]] با زیردستان؛ | # بد [[رفتاری]] با زیردستان؛ | ||
# [[ناسپاسی]] در [[حق]] کسی که به ما [[نیکی]] کرده؛ | # [[ناسپاسی]] در [[حق]] کسی که به ما [[نیکی]] کرده؛ | ||
# [[یاری]] [[ستمگران]]؛ | # [[یاری]] [[ستمگران]]؛ | ||
# [[خوار]] داشتن [[ستمدیدگان]]؛ | # [[خوار]] داشتن [[ستمدیدگان]]؛ | ||
#قصد کردن چیزی که در آن حقّی نداریم؛ | # قصد کردن چیزی که در آن حقّی نداریم؛ | ||
#از روی بیدانشی در [[دانش]] [[سخن گفتن]]؛ | # از روی بیدانشی در [[دانش]] [[سخن گفتن]]؛ | ||
# [[خیال]] [[فریب]] کسی را در [[دل]] داشتن؛ | # [[خیال]] [[فریب]] کسی را در [[دل]] داشتن؛ | ||
# [[خودپسندی]] نسبت به کارهای خویش؛ | # [[خودپسندی]] نسبت به کارهای خویش؛ | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
# [[حقیر شمردن]] [[گناهان]] کوچک؛ | # [[حقیر شمردن]] [[گناهان]] کوچک؛ | ||
# [[چیرگی]] [[شیطان]]؛ | # [[چیرگی]] [[شیطان]]؛ | ||
#واژگونبختی [[زمان]]؛ | # واژگونبختی [[زمان]]؛ | ||
# [[ستم]] سلطهداران؛ | # [[ستم]] سلطهداران؛ | ||
#اسرافکاری؛ | # اسرافکاری؛ | ||
# [[بینوایی]] و فقدان [[کفاف]]؛ | # [[بینوایی]] و فقدان [[کفاف]]؛ | ||
# [[شماتت]] و [[شادکامی]] [[دشمنان]]؛ | # [[شماتت]] و [[شادکامی]] [[دشمنان]]؛ | ||
# [[نیازمند]] شدن به [[اقرار]] همگنان؛ | # [[نیازمند]] شدن به [[اقرار]] همگنان؛ | ||
#تنگنای [[معیشت]]؛ | # تنگنای [[معیشت]]؛ | ||
#مردن بیآنکه ساز و برگ رفتن مهیّا باشد؛ | # مردن بیآنکه ساز و برگ رفتن مهیّا باشد؛ | ||
#بزرگترین و بدترین [[مصیبت]] و شومترین [[شقاوت]]؛ یعنی [[محرومیت]] از [[ثواب]] [[الهی]] و گرفتار شدن به عقویت وی. | # بزرگترین و بدترین [[مصیبت]] و شومترین [[شقاوت]]؛ یعنی [[محرومیت]] از [[ثواب]] [[الهی]] و گرفتار شدن به عقویت وی. | ||
[[امام سجاد]]{{ع}}، در کنار اینها، در [[نیایش بیستم]]، از اخلاقهای عالی و مکارم [[انسانی]] هم سخن گفته است<ref>همچنین نک: مدخل مکارم اخلاق.</ref><ref>اخلاق و تربیت اسلامی، محمدتقی رهبر و محمد حسن رحیمیان، سمت، تهران، ۱۳۸۰، چاپ هفتم؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، تهران، ۱۳۹۴، چاپ نهم؛ علم اخلاق اسلامی (گزیده کتاب جامعالسعادات)، ملامهدی نراقی، ترجمه و گزینش سید جلالالدین مجتبوی، حکمت، تهران، ۱۳۸۳، چاپ ششم: معراج السعادة، ملااحمد نراقی، تصحیح رضا مرندی، انتشارات دهقان، ۱۳۷۹، چاپ دوم؛ نقطههای آغاز در اخلاق عملی، محمدرضا مهدوی کنی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۰، چاپ دهم.</ref><ref>[[فضلالله خالقیان|خالقیان، فضلالله]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اخلاق»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۹.</ref> | [[امام سجاد]]{{ع}}، در کنار اینها، در [[نیایش بیستم]]، از اخلاقهای عالی و مکارم [[انسانی]] هم سخن گفته است<ref>همچنین نک: مدخل مکارم اخلاق.</ref><ref>اخلاق و تربیت اسلامی، محمدتقی رهبر و محمد حسن رحیمیان، سمت، تهران، ۱۳۸۰، چاپ هفتم؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، تهران، ۱۳۹۴، چاپ نهم؛ علم اخلاق اسلامی (گزیده کتاب جامعالسعادات)، ملامهدی نراقی، ترجمه و گزینش سید جلالالدین مجتبوی، حکمت، تهران، ۱۳۸۳، چاپ ششم: معراج السعادة، ملااحمد نراقی، تصحیح رضا مرندی، انتشارات دهقان، ۱۳۷۹، چاپ دوم؛ نقطههای آغاز در اخلاق عملی، محمدرضا مهدوی کنی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۰، چاپ دهم.</ref><ref>[[فضلالله خالقیان|خالقیان، فضلالله]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اخلاق»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۹.</ref> |