ازادمرد بن هرمز فارسی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ازادمرد بن هرمز فارسی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
اَزادمرد یا أزادمرد از اسامی کهن [[ایرانی]] نظیر اَزادمرد پسر هربذ است و به نظر میرسد معرّب «آزادمرد» در لغت [[فارسی]] باشد<ref>در مورد ضبط، واژهشناسی و معنای آن بنگرید: دهخدا، ج۱، ص۷۴ و ج۲، ص۱۶۶۱.</ref>. این واژه دو کاربرد دارد: | اَزادمرد یا أزادمرد از اسامی کهن [[ایرانی]] نظیر اَزادمرد پسر هربذ است و به نظر میرسد معرّب «آزادمرد» در لغت [[فارسی]] باشد<ref>در مورد ضبط، واژهشناسی و معنای آن بنگرید: دهخدا، ج۱، ص۷۴ و ج۲، ص۱۶۶۱.</ref>. این واژه دو کاربرد دارد: | ||
# [[لقب]] [[لهراسب حاجب یزدگرد ساسانی]]، | # [[لقب]] [[لهراسب حاجب یزدگرد ساسانی]]، | ||
#اسم خاص نظیر همین مدخل و نیز آزادمرد پسر آزادبه عامل [[حجاج ثقفی]]<ref>دهخدا، ج۱، ص۷۵.</ref>. | # اسم خاص نظیر همین مدخل و نیز آزادمرد پسر آزادبه عامل [[حجاج ثقفی]]<ref>دهخدا، ج۱، ص۷۵.</ref>. | ||
از [[نسب]] آزادمرد اطلاعی در دست نیست. او از مخضرمین بود و [[اسلام]] را [[درک]] کرد، ولی [[توفیق]] [[تشرف]] به [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} را نداشت و در شمار [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} نیست<ref>ذهبی، ج۱، ص۱۲.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۳۶.</ref> نام وی را در قسم سوم [[الاصابه]] (مخضرمین) آورده است. گزارشهای افسانه گونهای از حالات وی نقل شده است. [[جریر بن یزید بن جریر]] میگوید: برای [[ملاقات]] با [[خسرو پرویز]] به دربار رفته و [[منتظر]] [[اذن]] حضور بودیم که به طول انجامید. در این فاصله از آزادمرد که از درباریان [[خسرو]] بود افسانهای طولانی شنیدیم که این چنین به پایان رسید. او گفت: ندای هاتفی را شنیدم که میگفت: {{عربی|لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ اَلْعَلِيِّ اَلْعَظِيمِ مَا شَاءَ اَللَّهُ كَانَ وَ مَا لَمْ يَشَأْ لَمْ يَكُنْ}}؛ | از [[نسب]] آزادمرد اطلاعی در دست نیست. او از مخضرمین بود و [[اسلام]] را [[درک]] کرد، ولی [[توفیق]] [[تشرف]] به [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} را نداشت و در شمار [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} نیست<ref>ذهبی، ج۱، ص۱۲.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۳۶.</ref> نام وی را در قسم سوم [[الاصابه]] (مخضرمین) آورده است. گزارشهای افسانه گونهای از حالات وی نقل شده است. [[جریر بن یزید بن جریر]] میگوید: برای [[ملاقات]] با [[خسرو پرویز]] به دربار رفته و [[منتظر]] [[اذن]] حضور بودیم که به طول انجامید. در این فاصله از آزادمرد که از درباریان [[خسرو]] بود افسانهای طولانی شنیدیم که این چنین به پایان رسید. او گفت: ندای هاتفی را شنیدم که میگفت: {{عربی|لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ اَلْعَلِيِّ اَلْعَظِيمِ مَا شَاءَ اَللَّهُ كَانَ وَ مَا لَمْ يَشَأْ لَمْ يَكُنْ}}؛ | ||
ابن حجر به نقل از [[ابن منده]] از دو طریق این داستان را با [[اختلاف]] اندکی گزارش میکند که در هر دو طریق، [[راویان]] ضعیفی وجود دارند. خود ابن منده نیز این خبر را «[[غریب]]» <ref>روایتی که تنها از یک طریق مورد اطمینان نقل شده باشد، ر.ک: عتر، ص۳۹۶.</ref> میخواند. در طریق دوم این [[روایت]]، [[راوی]] میگوید: در [[زمان]] [[نبرد قادسیه]]، ذکر {{عربی|لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ اَلْعَلِيِّ اَلْعَظِيمِ مَا شَاءَ اَللَّهُ كَانَ وَ مَا لَمْ يَشَأْ لَمْ يَكُنْ}}؛ را میگفتم و یک [[مرد]] فارسی این را شنید و گفت: این سخنان را از هاتفی آسمانی شنیدم و آنگاه داستان طولانی خویش را برایم بازگو کرد<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۰ و ۱۹۱؛ ابن حجر، ج۱، ص۳۳۶ و ۳۳۷.</ref>. | ابن حجر به نقل از [[ابن منده]] از دو طریق این داستان را با [[اختلاف]] اندکی گزارش میکند که در هر دو طریق، [[راویان]] ضعیفی وجود دارند. خود ابن منده نیز این خبر را «[[غریب]]» <ref>روایتی که تنها از یک طریق مورد اطمینان نقل شده باشد، ر. ک: عتر، ص۳۹۶.</ref> میخواند. در طریق دوم این [[روایت]]، [[راوی]] میگوید: در [[زمان]] [[نبرد قادسیه]]، ذکر {{عربی|لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ اَلْعَلِيِّ اَلْعَظِيمِ مَا شَاءَ اَللَّهُ كَانَ وَ مَا لَمْ يَشَأْ لَمْ يَكُنْ}}؛ را میگفتم و یک [[مرد]] فارسی این را شنید و گفت: این سخنان را از هاتفی آسمانی شنیدم و آنگاه داستان طولانی خویش را برایم بازگو کرد<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۰ و ۱۹۱؛ ابن حجر، ج۱، ص۳۳۶ و ۳۳۷.</ref>. | ||
صرف نظر از [[تضعیف]] [[راویان]] آن، [[ارتباط با شیطان]] و رفتن به [[آسمان]] و [[استراق سمع]] و امثال آنکه در داستان آمده نشان از افسانه بودن آن دارد. | صرف نظر از [[تضعیف]] [[راویان]] آن، [[ارتباط با شیطان]] و رفتن به [[آسمان]] و [[استراق سمع]] و امثال آنکه در داستان آمده نشان از افسانه بودن آن دارد. |