آرزو در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
جز (جایگزینی متن - '\{\{امامت\}\}↵\{\{مدخل مرتبط' به '{{مدخل مرتبط') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*امل و آرزو از ویژگیهای [[انسان]] است. آرزو به معنای میل و [[اشتیاق]] برای رسیدن به مقصودی در آینده است. وجود آرزو و [[امید]]، انگیزه حرکت و [[تلاش]] [[انسانها]] بهسوی آینده را شکل میدهد. [[پیامبر]] {{صل}} در کلامی [[امید]] به آینده و آرزو را مایه [[رحمت]] برای امّت خود میداند و میفرماید: "اگر [[نور]] [[امید]] نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمیداد و هیچ باغبانی نهالی نمیکاشت." یعنی حرکتهای انسانی مفهومی نداشت. جنبه مثبت آرزو، که از آن به [[امید]] نیز تعبیر میشود، امری بسیار سازنده، مفید و [[پسندیده]] است. اما اگر [[اراده]] [[انسان]] بر انجام کارهای دنیوی و بهره بردن از خوشیهای زندگی به خیال [[عمر طولانی]] معطوف شود، توجه [[انسان]] غرق در [[امور دنیوی]] میگرداند و در نتیجه [[فکر]] و [[اندیشه]] [[انسان]] را از اصل و [[هدف آفرینش]] که رسیدن به کمال مطلق است، بازمیدارد. در [[فرهنگ]] [[دین]] از این امر تعبیر به "آرزوی دراز" یا "طول امل" شده است که آنرا امری نکوهیده برشمردهاند. [[امام علی]] {{ع}} آرزوی دراز را [[نکوهش]] کرده و در ۱۶ مورد با تعابیر گوناگون در [[نهج البلاغه]] از آن یاد میکند و مردمان را متوجه دوری از آرزوهای دراز و دست نیافتنی میکند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 45- 46.</ref>. | * امل و آرزو از ویژگیهای [[انسان]] است. آرزو به معنای میل و [[اشتیاق]] برای رسیدن به مقصودی در آینده است. وجود آرزو و [[امید]]، انگیزه حرکت و [[تلاش]] [[انسانها]] بهسوی آینده را شکل میدهد. [[پیامبر]] {{صل}} در کلامی [[امید]] به آینده و آرزو را مایه [[رحمت]] برای امّت خود میداند و میفرماید: "اگر [[نور]] [[امید]] نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمیداد و هیچ باغبانی نهالی نمیکاشت." یعنی حرکتهای انسانی مفهومی نداشت. جنبه مثبت آرزو، که از آن به [[امید]] نیز تعبیر میشود، امری بسیار سازنده، مفید و [[پسندیده]] است. اما اگر [[اراده]] [[انسان]] بر انجام کارهای دنیوی و بهره بردن از خوشیهای زندگی به خیال [[عمر طولانی]] معطوف شود، توجه [[انسان]] غرق در [[امور دنیوی]] میگرداند و در نتیجه [[فکر]] و [[اندیشه]] [[انسان]] را از اصل و [[هدف آفرینش]] که رسیدن به کمال مطلق است، بازمیدارد. در [[فرهنگ]] [[دین]] از این امر تعبیر به "آرزوی دراز" یا "طول امل" شده است که آنرا امری نکوهیده برشمردهاند. [[امام علی]] {{ع}} آرزوی دراز را [[نکوهش]] کرده و در ۱۶ مورد با تعابیر گوناگون در [[نهج البلاغه]] از آن یاد میکند و مردمان را متوجه دوری از آرزوهای دراز و دست نیافتنی میکند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 45- 46.</ref>. | ||
*آرزوی دراز موجب [[فراموشی]] [[مرگ]] است<ref>نهج البلاغه، خطبههای ۲۸ و ۴۲</ref>؛ آرزوی دراز موجب [[غفلت]] و [[فراموشی]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۲</ref>؛ آرزوی دراز موجب دلبستگی به دنیاست<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸</ref>؛ آرزوی دراز برآورده نمیشود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸</ref>؛ [[اندیشه]] را تباه میکند؛ موجب [[فراموشی]] [[یاد خدا]] میشود و [[انسان]] را [[فریب]] میدهد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۵</ref>؛ موجب زوال [[اخلاق]] است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۵</ref>؛ [[توبه]] را به تأخیر میاندازد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۸</ref>.[[امام]] {{ع}} در تعبیری آرزوی دراز را به سراب مانند کردهاند که بینندهاش را میفریبد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 46.</ref>. | * آرزوی دراز موجب [[فراموشی]] [[مرگ]] است<ref>نهج البلاغه، خطبههای ۲۸ و ۴۲</ref>؛ آرزوی دراز موجب [[غفلت]] و [[فراموشی]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۲</ref>؛ آرزوی دراز موجب دلبستگی به دنیاست<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸</ref>؛ آرزوی دراز برآورده نمیشود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸</ref>؛ [[اندیشه]] را تباه میکند؛ موجب [[فراموشی]] [[یاد خدا]] میشود و [[انسان]] را [[فریب]] میدهد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۵</ref>؛ موجب زوال [[اخلاق]] است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۵</ref>؛ [[توبه]] را به تأخیر میاندازد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۸</ref>.[[امام]] {{ع}} در تعبیری آرزوی دراز را به سراب مانند کردهاند که بینندهاش را میفریبد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 46.</ref>. | ||
*دامنه آرزوهای [[آدمی]] هرگز محدود نمیشود و هرگاه به یکی از آرزوهایش برسد، [[آتش]] آرزوی دیگر در [[دل]] او زبانه میکشد و نیروهایش را برای وصول به آن [[بسیج]] میکند، بلکه گاه رسیدن به یک آرزو سبب دلبستگی به چند آرزوی دیگر میشود، زیرا معمولاً [[آرزوها]] به یکدیگر پیوند خوردهاند. با توجه به این واقعیتها، نه فرصتی برای او باقی میماند و نه نیرو و امکانی تا به [[آخرت]] توجهی نشان دهد. از اینرو گرچه آرزو و [[امید]] در حد معقول برای زندگی [[انسان]] امری مهم و مفید است، اما از آنجا که تن دادن به خواستههای [[نفس]] موجب آرزوهای دراز و دستنیافتنی و [[اسارت]] [[انسان]] در دام [[دنیا]] و [[دنیاطلبی]] میشود، [[امام]] {{ع}} [[انسانها]] را از [[دل]] سپردن به آرزوهای دراز منع کردهاند و ضمن توجهدادنِ آنان به زمان حال در عبارتی میفرماید: به راستی که [[عمر]] تو را در گرو اجل و آیندهات در گرو آرزوست، امّا هنگامی که در آن به سر میبری هنگام کار است (پس فرصت را از دست مده و کاری کن)<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 46.</ref>. | * دامنه آرزوهای [[آدمی]] هرگز محدود نمیشود و هرگاه به یکی از آرزوهایش برسد، [[آتش]] آرزوی دیگر در [[دل]] او زبانه میکشد و نیروهایش را برای وصول به آن [[بسیج]] میکند، بلکه گاه رسیدن به یک آرزو سبب دلبستگی به چند آرزوی دیگر میشود، زیرا معمولاً [[آرزوها]] به یکدیگر پیوند خوردهاند. با توجه به این واقعیتها، نه فرصتی برای او باقی میماند و نه نیرو و امکانی تا به [[آخرت]] توجهی نشان دهد. از اینرو گرچه آرزو و [[امید]] در حد معقول برای زندگی [[انسان]] امری مهم و مفید است، اما از آنجا که تن دادن به خواستههای [[نفس]] موجب آرزوهای دراز و دستنیافتنی و [[اسارت]] [[انسان]] در دام [[دنیا]] و [[دنیاطلبی]] میشود، [[امام]] {{ع}} [[انسانها]] را از [[دل]] سپردن به آرزوهای دراز منع کردهاند و ضمن توجهدادنِ آنان به زمان حال در عبارتی میفرماید: به راستی که [[عمر]] تو را در گرو اجل و آیندهات در گرو آرزوست، امّا هنگامی که در آن به سر میبری هنگام کار است (پس فرصت را از دست مده و کاری کن)<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 46.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |