جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
== [[امتحان]] در [[قرآن]] == | == [[امتحان]] در [[قرآن]] == | ||
واژه [[امتحان]] به معنای آزمایش الهی دو بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته است: یکی در [[آیه]] {{متن قرآن|امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى}}<ref>«بیگمان خداوند دلهای کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو میدارند، برای پرهیزگاری آزموده است» سوره حجرات، آیه ۳.</ref> و دیگری آیهای که با فعل امر از [[پیامبر]]{{صل}} و [[مؤمنان]] میخواهد تا زنانی از [[کفار]] را که [[ایمان]] آورده و به سوی [[پیامبر]]{{صل}} [[مهاجرت]] کردهاند بیازمایند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرتکنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کردهاند به آنها بپردازید و هر گاه مهر آنان را بدهید گناهی بر شما نیست که آنان را به همسری درآورید و به پیوند (پیشین خود با) زنان کافر پایبند نباشید و (اگر زنان شما نزد آنها بروند) کابین آنان را بخواهید و آنها نیز میتوانند کابینی که (به زنانشان) دادهاند (از شما) بخواهند؛ این حکم خداوند است که در میان شما داوری میکند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref>. | واژه [[امتحان]] به معنای آزمایش الهی دو بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته است: یکی در [[آیه]] {{متن قرآن|امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى}}<ref>«بیگمان خداوند دلهای کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو میدارند، برای پرهیزگاری آزموده است» سوره حجرات، آیه ۳.</ref> و دیگری آیهای که با فعل امر از [[پیامبر]] {{صل}} و [[مؤمنان]] میخواهد تا زنانی از [[کفار]] را که [[ایمان]] آورده و به سوی [[پیامبر]] {{صل}} [[مهاجرت]] کردهاند بیازمایند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرتکنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کردهاند به آنها بپردازید و هر گاه مهر آنان را بدهید گناهی بر شما نیست که آنان را به همسری درآورید و به پیوند (پیشین خود با) زنان کافر پایبند نباشید و (اگر زنان شما نزد آنها بروند) کابین آنان را بخواهید و آنها نیز میتوانند کابینی که (به زنانشان) دادهاند (از شما) بخواهند؛ این حکم خداوند است که در میان شما داوری میکند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref>. | ||
[[امتحان]] در [[فرهنگ قرآن]] قرار دادن [[انسانها]] در بستر حوادث گوناگون تلخ و شیرین با [[هدف]] رسیدن آنان به کمال لایق خویش است و در [[آیات]] پرشماری با واژههای یاد شده و غیر آنها مطرح گردیده و به بررسی ابعاد مختلف آن پرداخته شده است؛ مانند: | [[امتحان]] در [[فرهنگ قرآن]] قرار دادن [[انسانها]] در بستر حوادث گوناگون تلخ و شیرین با [[هدف]] رسیدن آنان به کمال لایق خویش است و در [[آیات]] پرشماری با واژههای یاد شده و غیر آنها مطرح گردیده و به بررسی ابعاد مختلف آن پرداخته شده است؛ مانند: | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
آیه امتحان عبارت است از: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرتکنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کردهاند به آنها بپردازید و هر گاه مهر آنان را بدهید گناهی بر شما نیست که آنان را به همسری درآورید و به پیوند (پیشین خود با) زنان کافر پایبند نباشید و (اگر زنان شما نزد آنها بروند) کابین آنان را بخواهید و آنها نیز میتوانند کابینی که (به زنانشان) دادهاند (از شما) بخواهند؛ این حکم خداوند است که در میان شما داوری میکند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref>. | آیه امتحان عبارت است از: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرتکنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کردهاند به آنها بپردازید و هر گاه مهر آنان را بدهید گناهی بر شما نیست که آنان را به همسری درآورید و به پیوند (پیشین خود با) زنان کافر پایبند نباشید و (اگر زنان شما نزد آنها بروند) کابین آنان را بخواهید و آنها نیز میتوانند کابینی که (به زنانشان) دادهاند (از شما) بخواهند؛ این حکم خداوند است که در میان شما داوری میکند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref>. | ||
در مورد [[شأن نزول]] [[آیه]] گزارش کردهاند که این [[آیه]] در [[مدینه]] و پس از [[صلح حدیبیه]] نازل گشته، زیرا از جمله مفاد [[پیماننامه]] میان [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[نماینده]] [[اهل مکه]]، این بود که هرگاه مردی از [[اهل مکه]] / [[مشرکین]] به [[مسلمانان]] بپیوندد، وی را به ایشان باز گردانند، اما چنانچه مردی از [[مسلمانان]] به [[اهل مکه]] بپیوندد، وی را باز نگردانند. پس از [[عقد]] این [[قرارداد]]، یکی از [[زنان]] [[مشرک]] به نام [[امکلثوم]] دختر [[عقبة بن ابی معیط]] یا سُبیعه دختر [[حارث]]، [[مسلمان]] شد و به [[مدینه]] به سوی [[پیامبر]]{{صل}} [[مهاجرت]] کرد؛ در نتیجه شوهرش به نام مسافر از [[قبیله]] [[بنیمخزوم]] برای بازگرداندن او نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمده و همسرش را از آن حضرت مطالبه نمود. در این هنگام این [[آیه]] نازل شد و [[پیامبر]]{{صل}} در پاسخ فرمود: آنچه که در [[پیمان]] [[نامه]] شرط کردهاند، بازگرداندن مردان است نه [[زنان]]؛ لذا [[پیامبر]]{{صل}} هم آن [[زن]] را به وی برنگرداند، لکن مبلغ مهریه و [[نفقه]] او را به شوهرش پرداخت. همچنین از جمله زنانی که به سوی [[رسول خدا]]{{صل}} [[هجرت]] کردهاند، اُمیمه دختر [[بشر]] / [[بشیر]] را ذکر کردهاند<ref>الدر المنثور، ص۵۵؛ اسباب النزول، ص۳۶۰؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۸۱.</ref>. | در مورد [[شأن نزول]] [[آیه]] گزارش کردهاند که این [[آیه]] در [[مدینه]] و پس از [[صلح حدیبیه]] نازل گشته، زیرا از جمله مفاد [[پیماننامه]] میان [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[نماینده]] [[اهل مکه]]، این بود که هرگاه مردی از [[اهل مکه]] / [[مشرکین]] به [[مسلمانان]] بپیوندد، وی را به ایشان باز گردانند، اما چنانچه مردی از [[مسلمانان]] به [[اهل مکه]] بپیوندد، وی را باز نگردانند. پس از [[عقد]] این [[قرارداد]]، یکی از [[زنان]] [[مشرک]] به نام [[امکلثوم]] دختر [[عقبة بن ابی معیط]] یا سُبیعه دختر [[حارث]]، [[مسلمان]] شد و به [[مدینه]] به سوی [[پیامبر]] {{صل}} [[مهاجرت]] کرد؛ در نتیجه شوهرش به نام مسافر از [[قبیله]] [[بنیمخزوم]] برای بازگرداندن او نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمده و همسرش را از آن حضرت مطالبه نمود. در این هنگام این [[آیه]] نازل شد و [[پیامبر]] {{صل}} در پاسخ فرمود: آنچه که در [[پیمان]] [[نامه]] شرط کردهاند، بازگرداندن مردان است نه [[زنان]]؛ لذا [[پیامبر]] {{صل}} هم آن [[زن]] را به وی برنگرداند، لکن مبلغ مهریه و [[نفقه]] او را به شوهرش پرداخت. همچنین از جمله زنانی که به سوی [[رسول خدا]] {{صل}} [[هجرت]] کردهاند، اُمیمه دختر [[بشر]] / [[بشیر]] را ذکر کردهاند<ref>الدر المنثور، ص۵۵؛ اسباب النزول، ص۳۶۰؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۸۱.</ref>. | ||
همچنین تعداد زنانی را که از شوهر مسلمانشان جدا شده و به [[مشرکین]] [[مکه]] پیوستهاند از قول زُهری شش نفر گزارش کردهاند: امحکم [[دختر ابوسفیان]]، [[فاطمه]] دختر أبو امیه و [[خواهر]] [[ام سلمه]]، بروع دختر [[عقبه]]، [[عبده]] دختر عبدالعزّی، [[هند]] دختر [[ابوجهل بن هشام]] و [[کلثوم]] دختر جرول<ref>المیزان، ج۱۹، ص۲۸۴؛ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۴۳.</ref>. | همچنین تعداد زنانی را که از شوهر مسلمانشان جدا شده و به [[مشرکین]] [[مکه]] پیوستهاند از قول زُهری شش نفر گزارش کردهاند: امحکم [[دختر ابوسفیان]]، [[فاطمه]] دختر أبو امیه و [[خواهر]] [[ام سلمه]]، بروع دختر [[عقبه]]، [[عبده]] دختر عبدالعزّی، [[هند]] دختر [[ابوجهل بن هشام]] و [[کلثوم]] دختر جرول<ref>المیزان، ج۱۹، ص۲۸۴؛ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۴۳.</ref>. | ||
با دقت در [[آیات]] بعد، میتوان گفت که [[آیه]] ۱۲ همین [[سوره]] به نوعی [[مفسر]] [[آیه]] ۱۰ به شمار میرود. نیز با دقت در معنی [[آیه]]، چند نکته قابل توجه در همان بررسی اولیه جلب نظر میکند: | با دقت در [[آیات]] بعد، میتوان گفت که [[آیه]] ۱۲ همین [[سوره]] به نوعی [[مفسر]] [[آیه]] ۱۰ به شمار میرود. نیز با دقت در معنی [[آیه]]، چند نکته قابل توجه در همان بررسی اولیه جلب نظر میکند: | ||
# نکته نخست اینکه چرا زنانی که هنوز نزد [[مسلمانان]] و [[رسول خدا]]{{صل}} نیامده و اظهار گرویدن به [[اسلام]] نکردهاند (مؤمنات) خوانده شدهاند؟ در پاسخ این ابهام گفتهاند منظور از مؤمنات در اینجا اقرارکنندگان به [[وحدانیت]] [[خداوند]] است. [[زمخشری]] میگوید: ایشان را به این لحاظ مؤمنات نامیدهاند که با زبانشان [[اسلام]] را [[تصدیق]] نمودند و نیز کلمه [[شهادتین]] را بر زبان آوردند و از ایشان خلاف آن سر نزد، یا اینکه به این لحاظ بود که ایشان در شُرف [[اثبات]] [[ایمان]] با [[امتحان]] بودند. مطلب دیگر اینکه در خود [[آیه]] به عنوان جمله معترضه فرموده: {{متن قرآن|اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ}} یعنی از آنجا که [[علم حقیقی]] نزد [[خداوند]] است، وی پیشاپیش از درون و [[قلب]] ایشان خبر دارد و میداند که آنان، اگرچه نه به زبان، اما در دلشان به [[اسلام]] [[باور]] دارند، لکن شما [[مؤمنان]] از آن بیاطلاع و از [[دل]] آنان بیخبرید و تنها علامات ظاهری را میبینید، پس برای [[اطمینان]] خاطر خودتان، [[مأمور]] به آزمودن ایشان هستید. | # نکته نخست اینکه چرا زنانی که هنوز نزد [[مسلمانان]] و [[رسول خدا]] {{صل}} نیامده و اظهار گرویدن به [[اسلام]] نکردهاند (مؤمنات) خوانده شدهاند؟ در پاسخ این ابهام گفتهاند منظور از مؤمنات در اینجا اقرارکنندگان به [[وحدانیت]] [[خداوند]] است. [[زمخشری]] میگوید: ایشان را به این لحاظ مؤمنات نامیدهاند که با زبانشان [[اسلام]] را [[تصدیق]] نمودند و نیز کلمه [[شهادتین]] را بر زبان آوردند و از ایشان خلاف آن سر نزد، یا اینکه به این لحاظ بود که ایشان در شُرف [[اثبات]] [[ایمان]] با [[امتحان]] بودند. مطلب دیگر اینکه در خود [[آیه]] به عنوان جمله معترضه فرموده: {{متن قرآن|اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ}} یعنی از آنجا که [[علم حقیقی]] نزد [[خداوند]] است، وی پیشاپیش از درون و [[قلب]] ایشان خبر دارد و میداند که آنان، اگرچه نه به زبان، اما در دلشان به [[اسلام]] [[باور]] دارند، لکن شما [[مؤمنان]] از آن بیاطلاع و از [[دل]] آنان بیخبرید و تنها علامات ظاهری را میبینید، پس برای [[اطمینان]] خاطر خودتان، [[مأمور]] به آزمودن ایشان هستید. | ||
# کیفیت [[امتحان]] [[زنان]] [[مهاجر]]: چنان که در ظاهر [[آیه]] هویداست، [[خداوند]] با امر {{متن قرآن|فَامْتَحِنُوهُنَّ}} به [[مؤمنان]] [و رسولش] [[فرمان]] داده تا [[ایمان]] این [[زنان]] [[مهاجر]] را بیازمایند. در مورد چیستی و کیفیت این [[امتحان]] نیز، اقوال مختلفی از سوی [[صحابه]]، [[مفسران]] و قرآنپژوهان گزارش شده است. از قول [[عایشه]] [[همسر رسول خدا]]{{صل}} آوردهاند که [[امتحان]] ایشان به آن باشد که در [[آیه]] دیگر فرمود: {{متن قرآن|إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.</ref>؛ به این معنا که نحوه [[امتحان]] آنان در [[آیه]] ۱۲ همین [[سوره]] بیان شده است. پس در [[حقیقت]] [[عایشه]] هم، براساس این گزارش [[تفسیر قرآن به قرآن]] نمود. | # کیفیت [[امتحان]] [[زنان]] [[مهاجر]]: چنان که در ظاهر [[آیه]] هویداست، [[خداوند]] با امر {{متن قرآن|فَامْتَحِنُوهُنَّ}} به [[مؤمنان]] [و رسولش] [[فرمان]] داده تا [[ایمان]] این [[زنان]] [[مهاجر]] را بیازمایند. در مورد چیستی و کیفیت این [[امتحان]] نیز، اقوال مختلفی از سوی [[صحابه]]، [[مفسران]] و قرآنپژوهان گزارش شده است. از قول [[عایشه]] [[همسر رسول خدا]] {{صل}} آوردهاند که [[امتحان]] ایشان به آن باشد که در [[آیه]] دیگر فرمود: {{متن قرآن|إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.</ref>؛ به این معنا که نحوه [[امتحان]] آنان در [[آیه]] ۱۲ همین [[سوره]] بیان شده است. پس در [[حقیقت]] [[عایشه]] هم، براساس این گزارش [[تفسیر قرآن به قرآن]] نمود. | ||
برخی گفتهاند {{متن قرآن|فَامْتَحِنُوهُنَّ}} یعنی ایشان را با [[سوگند]] دادن [[آزمایش]] کنید تا آنکه نشانههای ایمان را در آنان ببینید و [[صداقت]] ایشان بر [[ظن]] شما غلبه کند. از [[ابن عباس]] نیز در این معنی، دو قول [[روایت]] شده است، یکی اینکه [[نشانه]] [[راستگویی]] آنان، گفتن [[شهادتین]] است؛ قول دیگر اینکه وی و دیگران گفتهاند: کیفیت [[امتحان]] ایشان چنین است که باید [[سوگند]] یاد کنند که از روی [[بغض]] و [[نافرمانی]] شوهر یا [[هوس]] [[دنیاطلبی]] با [[عشق]] به مردی از [[مسلمانان]] و یا ترک شوهر به علت [[ازدواج]] [[مجدد]] از دیار خویش بیرون نیامدهاند، بلکه تنها [[محبت به خدا]] و [[رسول]] و میل به [[دین اسلام]]، آنان را به [[ایمان]] و [[مهاجرت]] واداشته است. | برخی گفتهاند {{متن قرآن|فَامْتَحِنُوهُنَّ}} یعنی ایشان را با [[سوگند]] دادن [[آزمایش]] کنید تا آنکه نشانههای ایمان را در آنان ببینید و [[صداقت]] ایشان بر [[ظن]] شما غلبه کند. از [[ابن عباس]] نیز در این معنی، دو قول [[روایت]] شده است، یکی اینکه [[نشانه]] [[راستگویی]] آنان، گفتن [[شهادتین]] است؛ قول دیگر اینکه وی و دیگران گفتهاند: کیفیت [[امتحان]] ایشان چنین است که باید [[سوگند]] یاد کنند که از روی [[بغض]] و [[نافرمانی]] شوهر یا [[هوس]] [[دنیاطلبی]] با [[عشق]] به مردی از [[مسلمانان]] و یا ترک شوهر به علت [[ازدواج]] [[مجدد]] از دیار خویش بیرون نیامدهاند، بلکه تنها [[محبت به خدا]] و [[رسول]] و میل به [[دین اسلام]]، آنان را به [[ایمان]] و [[مهاجرت]] واداشته است. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
[[سنت]] [[امتحان]] همچون دیگر سنتهای [[خداوند]] مطلق و فراگیر است، ازاینرو به دوره و گروهی خاص از [[انسانها]] اختصاص ندارد و بر همه افراد و [[اقوام]] از گذشته و حال و [[آینده]] [[حاکم]] است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۲۰۳ - ۲۰۴؛ ج۱۷، ص۴۳۵.</ref>. [[امتحان]] به مقتضای عموم {{متن قرآن|النَّاس}}<ref>{{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}} «آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref> شامل انسانهای عادی و توده [[مردم]] و نیز شامل انسانهای والا همچون [[انبیای الهی]] میگردد و نیز آیات {{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>"ما انسان را از نطفهای برآمیخته آفریدیم، او را میآزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیدهایم" سوره انسان، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا}}<ref>"همان که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکردارترید" سوره ملک، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا}}<ref>"در آنجا مؤمنان را آزمودند و سخت لرزاندند" سوره احزاب، آیه ۱۱.</ref>؛ [[آیه]] فوق به [[آزمایش]] [[مؤمنان]] در [[جنگ احزاب]] اشاره میکند؛ {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref>"آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟" سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>. | [[سنت]] [[امتحان]] همچون دیگر سنتهای [[خداوند]] مطلق و فراگیر است، ازاینرو به دوره و گروهی خاص از [[انسانها]] اختصاص ندارد و بر همه افراد و [[اقوام]] از گذشته و حال و [[آینده]] [[حاکم]] است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۲۰۳ - ۲۰۴؛ ج۱۷، ص۴۳۵.</ref>. [[امتحان]] به مقتضای عموم {{متن قرآن|النَّاس}}<ref>{{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}} «آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref> شامل انسانهای عادی و توده [[مردم]] و نیز شامل انسانهای والا همچون [[انبیای الهی]] میگردد و نیز آیات {{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>"ما انسان را از نطفهای برآمیخته آفریدیم، او را میآزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیدهایم" سوره انسان، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا}}<ref>"همان که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکردارترید" سوره ملک، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا}}<ref>"در آنجا مؤمنان را آزمودند و سخت لرزاندند" سوره احزاب، آیه ۱۱.</ref>؛ [[آیه]] فوق به [[آزمایش]] [[مؤمنان]] در [[جنگ احزاب]] اشاره میکند؛ {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref>"آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟" سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>. | ||
[[حضرت ابراهیم]]{{ع}} را خدای متعال به کلماتی آزمود: {{متن قرآن|إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۴۱.</ref>. چنانکه [[حضرت موسی]]{{ع}} به فتنههای سخت و شدید آزموده شد: {{متن قرآن|وَفَتَنَّاكَ فُتُونًا}}<ref>«و تو را بارها آزمودیم» سوره طه، آیه ۴۰.</ref><ref>منشور جاوید، ج۱، ص۲۵۶.</ref>. | [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} را خدای متعال به کلماتی آزمود: {{متن قرآن|إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۴۱.</ref>. چنانکه [[حضرت موسی]] {{ع}} به فتنههای سخت و شدید آزموده شد: {{متن قرآن|وَفَتَنَّاكَ فُتُونًا}}<ref>«و تو را بارها آزمودیم» سوره طه، آیه ۴۰.</ref><ref>منشور جاوید، ج۱، ص۲۵۶.</ref>. | ||
[[بدیهی]] است که [[امتحان]] همگان در یک سطح نبوده و هر کسی به اندازه [[دین]]<ref>سنن ترمذی، ج۴، ص۲۸؛ تفسیر قاسمی، ج۴، ص۳۱۶.</ref> و [[ایمان]] و [[حسن]] رفتارش [[امتحان]] میشود و هر که ایمانش صحیحتر و عملش نیکوتر است [[امتحان]] وی شدیدتر است<ref>الکافی، ج۲، ص۲۵۲؛ بحارالانوار، ج۶۴، ص۲۰۷.</ref>، چنانکه به تصریح [[قرآن کریم]] [[خداوند]] هیچکس را بیش از وسع وی [[تکلیف]] نمیکند: {{متن قرآن|لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا}}<ref>«خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمیکند» سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref> و اهل [[ایمان]] نیز از [[خداوند]] میخواهند تا ایشان را به [[اعمال]] سنگین و طاقتفرسا [[مکلف]] نسازد: {{متن قرآن|رَبَّنَا... وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا... وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ...}}<ref>«پروردگارا!... بر دوش ما بار گران مگذار... چیزی که در توان ما نیست بر گرده ما منه»؛ سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>. | [[بدیهی]] است که [[امتحان]] همگان در یک سطح نبوده و هر کسی به اندازه [[دین]]<ref>سنن ترمذی، ج۴، ص۲۸؛ تفسیر قاسمی، ج۴، ص۳۱۶.</ref> و [[ایمان]] و [[حسن]] رفتارش [[امتحان]] میشود و هر که ایمانش صحیحتر و عملش نیکوتر است [[امتحان]] وی شدیدتر است<ref>الکافی، ج۲، ص۲۵۲؛ بحارالانوار، ج۶۴، ص۲۰۷.</ref>، چنانکه به تصریح [[قرآن کریم]] [[خداوند]] هیچکس را بیش از وسع وی [[تکلیف]] نمیکند: {{متن قرآن|لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا}}<ref>«خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمیکند» سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref> و اهل [[ایمان]] نیز از [[خداوند]] میخواهند تا ایشان را به [[اعمال]] سنگین و طاقتفرسا [[مکلف]] نسازد: {{متن قرآن|رَبَّنَا... وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا... وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ...}}<ref>«پروردگارا!... بر دوش ما بار گران مگذار... چیزی که در توان ما نیست بر گرده ما منه»؛ سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>. | ||
از [[رسولخدا]]{{صل}} سؤال شد: [[آزمون]] چه کسانی دشوارتر است؟ فرمود: [[پیامبران]]، آنگاه دیگر [[انسانها]] بر حسب مراتب خویش<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۲۱۵؛ تفسیر قاسمی، ج۴، ص۳۱۶.</ref>. در روایتی [[امام صادق]]{{ع}} حتی اندوهی را که بر [[مؤمن]] وارد میشود و [[راز]] آن را نمیداند مایه زدودن [[گناهان]] وی دانسته است<ref>میزان الحکمه، ج۱، ص۳۰۶.</ref><ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱؛ [[مهوشالسادات علوی|علوی، مهوشالسادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | از [[رسولخدا]] {{صل}} سؤال شد: [[آزمون]] چه کسانی دشوارتر است؟ فرمود: [[پیامبران]]، آنگاه دیگر [[انسانها]] بر حسب مراتب خویش<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۲۱۵؛ تفسیر قاسمی، ج۴، ص۳۱۶.</ref>. در روایتی [[امام صادق]] {{ع}} حتی اندوهی را که بر [[مؤمن]] وارد میشود و [[راز]] آن را نمیداند مایه زدودن [[گناهان]] وی دانسته است<ref>میزان الحکمه، ج۱، ص۳۰۶.</ref><ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱؛ [[مهوشالسادات علوی|علوی، مهوشالسادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | ||
== [[فلسفه امتحان]] و اهداف آن == | == [[فلسفه امتحان]] و اهداف آن == | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
[[خداوند]] [[مؤمنان]] را تمرین داده، یا [[سختی]] و [[مشقت]] را بر آنان تحمیل میکند تا با این [[امتحان الهی]]، قلبهایشان به [[تقوا]] متخلق گردد. | [[خداوند]] [[مؤمنان]] را تمرین داده، یا [[سختی]] و [[مشقت]] را بر آنان تحمیل میکند تا با این [[امتحان الهی]]، قلبهایشان به [[تقوا]] متخلق گردد. | ||
نتیجه اینگونه دستیابی به [[تقوا]] آن است که شخص به [[رسول اکرم]]{{صل}}[[احترام]] گذاشته و هنگام [[سخن گفتن]] در محضر ایشان صدای خود را فرود میآورد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى}}<ref>«بیگمان خداوند دلهای کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو میدارند، برای پرهیزگاری آزموده است» سوره حجرات، آیه ۳.</ref><ref>المیزان، ج۱۸، ص۳۱۴ - ۳۱۵.</ref> | نتیجه اینگونه دستیابی به [[تقوا]] آن است که شخص به [[رسول اکرم]] {{صل}}[[احترام]] گذاشته و هنگام [[سخن گفتن]] در محضر ایشان صدای خود را فرود میآورد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى}}<ref>«بیگمان خداوند دلهای کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو میدارند، برای پرهیزگاری آزموده است» سوره حجرات، آیه ۳.</ref><ref>المیزان، ج۱۸، ص۳۱۴ - ۳۱۵.</ref> | ||
=== مشخص شدن [[شاکر]] و [[ناسپاس]] === | === مشخص شدن [[شاکر]] و [[ناسپاس]] === | ||
به جز مواردی که در آن [[خداوند]] مستقیما [[فلسفه امتحان]] را بیان داشته، در آیهای نیز از قول [[حضرت سلیمان]]{{ع}} چنین [[نقل]] کرده که برخورداری وی از [[فضل الهی]] برای [[امتحان]] اوست تا معلوم گردد که وی [[سپاسگزاری]] میکند یا [[کفران]] میورزد: {{متن قرآن|قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ}}<ref>«گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref><ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref> | به جز مواردی که در آن [[خداوند]] مستقیما [[فلسفه امتحان]] را بیان داشته، در آیهای نیز از قول [[حضرت سلیمان]] {{ع}} چنین [[نقل]] کرده که برخورداری وی از [[فضل الهی]] برای [[امتحان]] اوست تا معلوم گردد که وی [[سپاسگزاری]] میکند یا [[کفران]] میورزد: {{متن قرآن|قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ}}<ref>«گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref><ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref> | ||
=== رشد انسانها === | === رشد انسانها === | ||
مهمترین جنبه [[بلایا]]، خاصیت رشددهندگی آنهاست. قابلیتهای نهفته [[انسان]] در حالت [[آسایش]] و [[راحتی]] پرورش نمییابد. جنبه دیگر بلایا و [[شدائد]]، [[پاک]] کردن [[گناهان]] و لغزشهای انسان است. [[امام محمد باقر]]{{ع}} فرمود: وقتی [[آیه]] {{متن قرآن|مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ}}<ref>"هر کس کار بدی کند کیفر آن را میبیند" سوره نساء، آیه ۱۲۳.</ref> نازل شد. برخی از [[اصحاب پیامبر]] گفتند: "آیهای از این سختتر نیست". [[پیامبر]] به آنان فرمود: "آیا در [[اموال]]، [[جانها]] و [[خانواده]] دچار [[مصیبت]] نمیشوید؟" گفتند: "آری". [[حضرت رسول]]{{صل}} فرمود: "این از چیزهایی است که [[خداوند]] به وسیله آن، برای شما [[حسنه]] مینویسد و [[بدیها]] را محو میکند"<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱، ص۲۹۴.</ref>. | مهمترین جنبه [[بلایا]]، خاصیت رشددهندگی آنهاست. قابلیتهای نهفته [[انسان]] در حالت [[آسایش]] و [[راحتی]] پرورش نمییابد. جنبه دیگر بلایا و [[شدائد]]، [[پاک]] کردن [[گناهان]] و لغزشهای انسان است. [[امام محمد باقر]] {{ع}} فرمود: وقتی [[آیه]] {{متن قرآن|مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ}}<ref>"هر کس کار بدی کند کیفر آن را میبیند" سوره نساء، آیه ۱۲۳.</ref> نازل شد. برخی از [[اصحاب پیامبر]] گفتند: "آیهای از این سختتر نیست". [[پیامبر]] به آنان فرمود: "آیا در [[اموال]]، [[جانها]] و [[خانواده]] دچار [[مصیبت]] نمیشوید؟" گفتند: "آری". [[حضرت رسول]] {{صل}} فرمود: "این از چیزهایی است که [[خداوند]] به وسیله آن، برای شما [[حسنه]] مینویسد و [[بدیها]] را محو میکند"<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱، ص۲۹۴.</ref>. | ||
=== ترفیع درجه === | === ترفیع درجه === | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
==== [[گرسنگی]] ==== | ==== [[گرسنگی]] ==== | ||
از دیگر شیوههای [[آزمون الهی]] [[گرسنگی]] است: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ... الْجُوعِ...}}<ref>«و بیگمان شما را با چیزی از گرسنگی میآزماییم» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref>. از [[غلبه]] [[گرسنگی]] بر [[مسلمانان]] در ابتدای [[مهاجرت]] ایشان به [[مدینه]] به عنوان نمونهای از این [[امتحان]] یاد شده است. گفته میشود: [[رسول خدا]]{{صل}} بر اثر شدت [[گرسنگی]] سنگ بر شکم خود میبست<ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۱۳۷.</ref>. | از دیگر شیوههای [[آزمون الهی]] [[گرسنگی]] است: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ... الْجُوعِ...}}<ref>«و بیگمان شما را با چیزی از گرسنگی میآزماییم» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref>. از [[غلبه]] [[گرسنگی]] بر [[مسلمانان]] در ابتدای [[مهاجرت]] ایشان به [[مدینه]] به عنوان نمونهای از این [[امتحان]] یاد شده است. گفته میشود: [[رسول خدا]] {{صل}} بر اثر شدت [[گرسنگی]] سنگ بر شکم خود میبست<ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۱۳۷.</ref>. | ||
==== کاهش [[اموال]]، [[جانها]] و میوهها ==== | ==== کاهش [[اموال]]، [[جانها]] و میوهها ==== | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
[[جهاد]] با [[دشمنان]]، از ابزارهای [[آزمایش]] [[مؤمنان]] است که از نظر [[قرآن]] راه [[بهشت]] بدون پیمودن آن هموار نمیشود: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ}}<ref>«آیا پنداشتهاید به بهشت میروید بیآنکه خداوند جهادگران و شکیبایان شما را معلوم دارد؟» سوره آل عمران، آیه ۱۴۲.</ref>. | [[جهاد]] با [[دشمنان]]، از ابزارهای [[آزمایش]] [[مؤمنان]] است که از نظر [[قرآن]] راه [[بهشت]] بدون پیمودن آن هموار نمیشود: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ}}<ref>«آیا پنداشتهاید به بهشت میروید بیآنکه خداوند جهادگران و شکیبایان شما را معلوم دارد؟» سوره آل عمران، آیه ۱۴۲.</ref>. | ||
[[جهاد]] از جهات گوناگون میتواند وسیلهای برای [[امتحان]] باشد؛ گاهی از جهت [[تحمل]] دشواریها و مشقتهای [[نبرد]] یا از جهت از دست رفتن و [[شهادت]] گروهی به هنگام رزم و زمانی از جهت [[شکست]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> «و به راستی خداوند به وعده خود وفا کرد که (در جنگ احد) به اذن وی آنان را از میان برداشتید؛ تا اینکه سست شدید و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست میداشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را میخواستید؛ سپس شما را از (دنبال کردن) آنان روگردان کرد تا بیازمایدتان؛ و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref> و تأخیر در دستیابی به [[پیروزی]]<ref>فی ظلال القرآن، ج۱، ص۴۹۴.</ref> یا حتی از این جهت که با [[پیروزی]] به دست آمده ممکن است گرفتار [[غرور]] شوند و [[پیروزی]] را دستاورد خود بدانند، در حالی که از نظر [[قرآن]] حتی تیری که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در میدان [[نبرد]] میاندازد در واقع آن را [[خدا]] انداخته است: {{متن قرآن|وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى}}<ref>«و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref> و در صدر همین [[آیه]] میفرماید: اگر شما به کشتن [[دشمنان]] [[افتخار]] میکنید پس شما آنها را نکشتید و [[خداوند]] آنها را کشته است: {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۳۹.</ref>. فرمانهای [[خداوند]] در ضمن [[پیکار]] نیز میتواند از دیگر مصادیق [[امتحان]] به وسیله [[جهاد]] در ضمن آن به شمار آید، چنانکه [[سپاهیان]] [[طالوت]] در [[مبارزه]] با [[جالوت]] و [[سپاه]] وی [[مأمور]] شدند از نهر آبی که در پیش رو داشتند مگر اندکی ننوشند: {{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ}}<ref>«و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref>. | [[جهاد]] از جهات گوناگون میتواند وسیلهای برای [[امتحان]] باشد؛ گاهی از جهت [[تحمل]] دشواریها و مشقتهای [[نبرد]] یا از جهت از دست رفتن و [[شهادت]] گروهی به هنگام رزم و زمانی از جهت [[شکست]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> «و به راستی خداوند به وعده خود وفا کرد که (در جنگ احد) به اذن وی آنان را از میان برداشتید؛ تا اینکه سست شدید و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست میداشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را میخواستید؛ سپس شما را از (دنبال کردن) آنان روگردان کرد تا بیازمایدتان؛ و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref> و تأخیر در دستیابی به [[پیروزی]]<ref>فی ظلال القرآن، ج۱، ص۴۹۴.</ref> یا حتی از این جهت که با [[پیروزی]] به دست آمده ممکن است گرفتار [[غرور]] شوند و [[پیروزی]] را دستاورد خود بدانند، در حالی که از نظر [[قرآن]] حتی تیری که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در میدان [[نبرد]] میاندازد در واقع آن را [[خدا]] انداخته است: {{متن قرآن|وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى}}<ref>«و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref> و در صدر همین [[آیه]] میفرماید: اگر شما به کشتن [[دشمنان]] [[افتخار]] میکنید پس شما آنها را نکشتید و [[خداوند]] آنها را کشته است: {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۳۹.</ref>. فرمانهای [[خداوند]] در ضمن [[پیکار]] نیز میتواند از دیگر مصادیق [[امتحان]] به وسیله [[جهاد]] در ضمن آن به شمار آید، چنانکه [[سپاهیان]] [[طالوت]] در [[مبارزه]] با [[جالوت]] و [[سپاه]] وی [[مأمور]] شدند از نهر آبی که در پیش رو داشتند مگر اندکی ننوشند: {{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ}}<ref>«و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref>. | ||
==== دسترسی آسان به شکار در حال [[احرام]] ==== | ==== دسترسی آسان به شکار در حال [[احرام]] ==== | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
==== [[خیر و شر]] ==== | ==== [[خیر و شر]] ==== | ||
{{متن قرآن|كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ}}<ref>"هر کسی (مزه) مرگ را میچشد و شما را با بد و نیک میآزماییم و به سوی ما بازگردانده میشوید" سوره انبیاء، آیه ۳۵.</ref>. [[علامه طباطبایی]] در [[المیزان]] ذیل این [[آیه]] مینویسد: [[مرگ]] برای هر نفسی، امری حتمی و [[قطعی]] است و [[زندگی]] هر کس، آزمایش و امتحانی است که در آن [[بشر]] را با [[فقر]] و [[نومیدی]] و [[عذاب]] و هجران و یا امور خوشایند میآزماییم. مشخص است که [[امتحان]] جنبه مقدمه دارد و غرض اصلی متوجه ذیالمقدمه است. لذا امر مقدم هرگز جاویدان نیست و بعد از هر امتحان، موقِفی است که در آن موقِف نتیجه امتحان مشخص میشود. پس برای هر صاحب حیاتی، مرگی حتمی و بازگشتی به سوی [[خدای سبحان]] است تا در آن بازگشت درباره او [[داوری]] شود". در [[روایات]] مشهور از قول [[امام علی]]{{ع}} آمده است: "[[دنیا]] [[زندان]] [[مؤمن]] و [[بهشت]] [[کافر]] است". در [[حدیث]] دیگر است: "[[خداوند عزوجل]] هنگامی که بندهای را [[دوست]] دارد، او را در [[بلا]] [[غرق]] میکند"<ref>[[مهوشالسادات علوی|علوی، مهوشالسادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>. | {{متن قرآن|كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ}}<ref>"هر کسی (مزه) مرگ را میچشد و شما را با بد و نیک میآزماییم و به سوی ما بازگردانده میشوید" سوره انبیاء، آیه ۳۵.</ref>. [[علامه طباطبایی]] در [[المیزان]] ذیل این [[آیه]] مینویسد: [[مرگ]] برای هر نفسی، امری حتمی و [[قطعی]] است و [[زندگی]] هر کس، آزمایش و امتحانی است که در آن [[بشر]] را با [[فقر]] و [[نومیدی]] و [[عذاب]] و هجران و یا امور خوشایند میآزماییم. مشخص است که [[امتحان]] جنبه مقدمه دارد و غرض اصلی متوجه ذیالمقدمه است. لذا امر مقدم هرگز جاویدان نیست و بعد از هر امتحان، موقِفی است که در آن موقِف نتیجه امتحان مشخص میشود. پس برای هر صاحب حیاتی، مرگی حتمی و بازگشتی به سوی [[خدای سبحان]] است تا در آن بازگشت درباره او [[داوری]] شود". در [[روایات]] مشهور از قول [[امام علی]] {{ع}} آمده است: "[[دنیا]] [[زندان]] [[مؤمن]] و [[بهشت]] [[کافر]] است". در [[حدیث]] دیگر است: "[[خداوند عزوجل]] هنگامی که بندهای را [[دوست]] دارد، او را در [[بلا]] [[غرق]] میکند"<ref>[[مهوشالسادات علوی|علوی، مهوشالسادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>. | ||
==== موارد دیگر ==== | ==== موارد دیگر ==== | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
# [[عهد]] و [[پیمان]]: {{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ... * إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ...}}<ref>"و چون با خداوند پیمان بستید... * جز این نیست که خداوند شما را بدان میآزماید" سوره نحل، آیه ۹۱-۹۲.</ref>. | # [[عهد]] و [[پیمان]]: {{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ... * إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ...}}<ref>"و چون با خداوند پیمان بستید... * جز این نیست که خداوند شما را بدان میآزماید" سوره نحل، آیه ۹۱-۹۲.</ref>. | ||
# تنگی روزی: {{متن قرآن|وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ}}<ref>"و چون پروردگارش او را بیازماید و روزیاش را بر او تنگ گیرد میگوید پروردگارم مرا خوار داشت" سوره فجر، آیه ۱۶.</ref>. | # تنگی روزی: {{متن قرآن|وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ}}<ref>"و چون پروردگارش او را بیازماید و روزیاش را بر او تنگ گیرد میگوید پروردگارم مرا خوار داشت" سوره فجر، آیه ۱۶.</ref>. | ||
در [[قرآن کریم]] به امتحان برخی از [[پیامبران الهی]] و [[قوم]] آنها نیز اشاره شده است؛ مانند [[ابراهیم]]{{ع}}: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ}}<ref>"و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود" سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>[[مهوشالسادات علوی|علوی، مهوشالسادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | در [[قرآن کریم]] به امتحان برخی از [[پیامبران الهی]] و [[قوم]] آنها نیز اشاره شده است؛ مانند [[ابراهیم]] {{ع}}: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ}}<ref>"و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود" سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>[[مهوشالسادات علوی|علوی، مهوشالسادات]]، [[ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | ||
=== موارد خاص === | === موارد خاص === | ||
==== [[امتحان]] [[ابراهیم]]{{ع}} به کلمات ==== | ==== [[امتحان]] [[ابراهیم]] {{ع}} به کلمات ==== | ||
[[خداوند]] [[حضرت ابراهیم]] را به وسیله کلماتی آزمود و پس از موفقیت، وی را به [[منصب امامت]] برگزید: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۴۱.</ref>. در تبیین مراد از کلمات، نظرات گوناگونی ارائه شده است: | [[خداوند]] [[حضرت ابراهیم]] را به وسیله کلماتی آزمود و پس از موفقیت، وی را به [[منصب امامت]] برگزید: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۴۱.</ref>. در تبیین مراد از کلمات، نظرات گوناگونی ارائه شده است: | ||
# مجموعه قضایایی که برای آن حضرت اتّفاق افتاده و پیمانهای [[الهی]] که وی به [[خدا]] سپرده است، همچون [[آزمایش]] به ستارهها، [[بتها]]، ورود در [[آتش]]، [[هجرت]]، [[قربانی]] [[فرزند]] و غیر اینها که با آنها [[لیاقت]] آن حضرت برای احراز [[مقام امامت]] ثابت شد، چنان که به تصریح [[قرآن]]، یکی از آشکارترین امتحانات [[ابراهیم]]{{ع}} [[آزمایش]] ایشان در [[قربانی]] کردن [[اسماعیل]]{{ع}} است: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ}}<ref>«بیگمان این همان آزمایش آشکار بود» سوره صافات، آیه ۱۰۶.</ref>. در این وجه در صورتی که مراد از کلمات، الفاظ و اقوال باشد به جهت حکایت آن الفاظ از عهدها و اوامری است که به [[افعال]] تعلق گرفته است<ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۳.</ref>. | # مجموعه قضایایی که برای آن حضرت اتّفاق افتاده و پیمانهای [[الهی]] که وی به [[خدا]] سپرده است، همچون [[آزمایش]] به ستارهها، [[بتها]]، ورود در [[آتش]]، [[هجرت]]، [[قربانی]] [[فرزند]] و غیر اینها که با آنها [[لیاقت]] آن حضرت برای احراز [[مقام امامت]] ثابت شد، چنان که به تصریح [[قرآن]]، یکی از آشکارترین امتحانات [[ابراهیم]] {{ع}} [[آزمایش]] ایشان در [[قربانی]] کردن [[اسماعیل]] {{ع}} است: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ}}<ref>«بیگمان این همان آزمایش آشکار بود» سوره صافات، آیه ۱۰۶.</ref>. در این وجه در صورتی که مراد از کلمات، الفاظ و اقوال باشد به جهت حکایت آن الفاظ از عهدها و اوامری است که به [[افعال]] تعلق گرفته است<ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۳.</ref>. | ||
# [[مقام نبوت]]، [[تطهیر]] [[بیت]] [[خدا]]، بالا بردن پایهها و قواعد آن و [[دعا]] برای [[بعثت]] [[رسول گرامی اسلام]]<ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۴۱.</ref>. | # [[مقام نبوت]]، [[تطهیر]] [[بیت]] [[خدا]]، بالا بردن پایهها و قواعد آن و [[دعا]] برای [[بعثت]] [[رسول گرامی اسلام]]<ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۴۱.</ref>. | ||
# بر پاداشتن ۳۰ [[خصلت]] از خصال [[اسلام]] از سوی [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}. [[ابنعباس]] این خصال را از ۴ [[سوره]] [[قرآن]] [[استنباط]] کرده است<ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref>. | # بر پاداشتن ۳۰ [[خصلت]] از خصال [[اسلام]] از سوی [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}. [[ابنعباس]] این خصال را از ۴ [[سوره]] [[قرآن]] [[استنباط]] کرده است<ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref>. | ||
# [[مناسک]] [[حج]]<ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref>. | # [[مناسک]] [[حج]]<ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref>. | ||
# خصال [[ایمان]]<ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref>. | # خصال [[ایمان]]<ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref>. | ||
برخی نیز مراد از کلمات را [[ستارگان]] و [[خورشید و ماه]] دانستهاند که [[ابراهیم]]{{ع}} ابتدا [[ربوبیت]] آنها را مطرح و سپس با افول آنها بر [[وحدانیت]] [[خدا]] [[استدلال]] کرد و چون سخنان [[ابراهیم]] با قوم خود مقدمهای برای [[حجت]] و [[برهان]] بوده است نه اینکه وی به صحت ادعای ایشان [[گمان]] برده باشد، ازاین رو [[خداوند]] از سخنان وی با [[قوم]] خود به عنوان [[حجت]] یاد میکند: {{متن قرآن|وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ}}<ref> «و این برهان ماست که آن را به ابراهیم در برابر قومش دادیم. هر کس را بخواهیم به پایههایی فرا میبریم؛ بیگمان پروردگار تو، فرزانهای داناست» سوره انعام، آیه ۸۳.</ref><ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref> و او را به گونهای بیسابقه میستاید<ref>منشور جاوید، ج۱، ص۲۶۷.</ref>. | برخی نیز مراد از کلمات را [[ستارگان]] و [[خورشید و ماه]] دانستهاند که [[ابراهیم]] {{ع}} ابتدا [[ربوبیت]] آنها را مطرح و سپس با افول آنها بر [[وحدانیت]] [[خدا]] [[استدلال]] کرد و چون سخنان [[ابراهیم]] با قوم خود مقدمهای برای [[حجت]] و [[برهان]] بوده است نه اینکه وی به صحت ادعای ایشان [[گمان]] برده باشد، ازاین رو [[خداوند]] از سخنان وی با [[قوم]] خود به عنوان [[حجت]] یاد میکند: {{متن قرآن|وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ}}<ref> «و این برهان ماست که آن را به ابراهیم در برابر قومش دادیم. هر کس را بخواهیم به پایههایی فرا میبریم؛ بیگمان پروردگار تو، فرزانهای داناست» سوره انعام، آیه ۸۳.</ref><ref>تفسیر المنار، ج۱، ص۴۵۳ - ۴۵۴.</ref> و او را به گونهای بیسابقه میستاید<ref>منشور جاوید، ج۱، ص۲۶۷.</ref>. | ||
==== [[امتحان]] [[قوم]] [[صالح]] با فرستادن [[ناقه]] ==== | ==== [[امتحان]] [[قوم]] [[صالح]] با فرستادن [[ناقه]] ==== | ||
[[خداوند]] [[قوم]] [[حضرت صالح|صالح]]{{ع}} را با فرستادن ناقهای که [[معجزهآسا]] از [[دل]] کوه بیرون آمد و [[فرمان]] به رعایت آن و تقسیم [[آب]] میان آنها و [[ناقه]]، آزمود: {{متن قرآن|إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ}}<ref>«(به صالح پیامبر گفتیم:) ما این ماده شتر را برای آزمون آنان میفرستیم و آنان را آگاه کن که آب را میان آنان (و شتر ماده) بخش کردهاند» سوره قمر، آیه ۲۷-۲۸.</ref>. | [[خداوند]] [[قوم]] [[حضرت صالح|صالح]] {{ع}} را با فرستادن ناقهای که [[معجزهآسا]] از [[دل]] کوه بیرون آمد و [[فرمان]] به رعایت آن و تقسیم [[آب]] میان آنها و [[ناقه]]، آزمود: {{متن قرآن|إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ}}<ref>«(به صالح پیامبر گفتیم:) ما این ماده شتر را برای آزمون آنان میفرستیم و آنان را آگاه کن که آب را میان آنان (و شتر ماده) بخش کردهاند» سوره قمر، آیه ۲۷-۲۸.</ref>. | ||
==== [[امتحان]] [[قوم موسی]] در غیاب وی ==== | ==== [[امتحان]] [[قوم موسی]] در غیاب وی ==== | ||
[[حضرت موسی]]{{ع}} پس از دریافت [[وعده]] [[نزول]] [[تورات]] با جمعی از [[قوم]] خود برای مدت ۳۰ روز به کوه طور رفت و در این مدت [[برادر]] خویش [[هارون]] را [[جانشین]] خود قرار داد تا [[قوم]] وی [[گمراه]] نشوند. مدت مأموریت وی ۱۰ روز تمدید شد. در این مدت [[قوم موسی]] با دیدن [[سامری]] و گوساله دستساز وی بهوسیله آن [[امتحان]] شدند و بهرغم توصیههای حضرت و پیگیری برادرش [[هارون]] به گوسالهپرستی گرایش یافتند و با این عمل خویش مورد [[ملامت]] [[خداوند]] قرار گرفتند: {{متن قرآن|فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ}}<ref>«فرمود: ما در نبود تو قومت را آزمودیم و سامری آنان را گمراه کرد» سوره طه، آیه ۸۵.</ref><ref>نمونه، ج۱۳، ص۲۶۷ - ۲۷۴.</ref>. | [[حضرت موسی]] {{ع}} پس از دریافت [[وعده]] [[نزول]] [[تورات]] با جمعی از [[قوم]] خود برای مدت ۳۰ روز به کوه طور رفت و در این مدت [[برادر]] خویش [[هارون]] را [[جانشین]] خود قرار داد تا [[قوم]] وی [[گمراه]] نشوند. مدت مأموریت وی ۱۰ روز تمدید شد. در این مدت [[قوم موسی]] با دیدن [[سامری]] و گوساله دستساز وی بهوسیله آن [[امتحان]] شدند و بهرغم توصیههای حضرت و پیگیری برادرش [[هارون]] به گوسالهپرستی گرایش یافتند و با این عمل خویش مورد [[ملامت]] [[خداوند]] قرار گرفتند: {{متن قرآن|فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ}}<ref>«فرمود: ما در نبود تو قومت را آزمودیم و سامری آنان را گمراه کرد» سوره طه، آیه ۸۵.</ref><ref>نمونه، ج۱۳، ص۲۶۷ - ۲۷۴.</ref>. | ||
==== ممنوعیت [[بنی اسراییل]] از صید ماهی در روز تعطیل ==== | ==== ممنوعیت [[بنی اسراییل]] از صید ماهی در روز تعطیل ==== | ||
خدای متعال [[بنی اسرائیل]] را به ترک صید ماهی در روز تعطیل ([[شنبه]]) آزمود: {{متن قرآن|وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ... إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا... كَذَلِكَ نَبْلُوهُمْ...}}<ref>«و از ایشان درباره شهری که در کرانه دریا بود بپرس، آنگاه که (از حکم حرام بودن ماهیگیری) در روز شنبه تجاوز میکردند زیرا روز شنبه آنان ماهیهاشان نزد ایشان روی آب میآمدند و روزی که شنبهشان نبود نزد آنان نمیآمدند، بدینگونه آنها را برای آنکه نافرمانی میکردند، میآزمودیم» سوره اعراف، آیه ۱۶۳.</ref>. طبق [[آیه]] یاد شده ویژگی این [[امتحان]] آن بود که در همان روز که از صید ماهی ممنوع بودند ماهیان فراوانی در دسترس آنان قرار داشت و البته [[بنیاسرائیل]] از این [[امتحان]] سربلند بیرون نیامدند و با محصور کردن ماهیان در روز [[شنبه]]، روز دیگر آنها را شکار کردند. | خدای متعال [[بنی اسرائیل]] را به ترک صید ماهی در روز تعطیل ([[شنبه]]) آزمود: {{متن قرآن|وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ... إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا... كَذَلِكَ نَبْلُوهُمْ...}}<ref>«و از ایشان درباره شهری که در کرانه دریا بود بپرس، آنگاه که (از حکم حرام بودن ماهیگیری) در روز شنبه تجاوز میکردند زیرا روز شنبه آنان ماهیهاشان نزد ایشان روی آب میآمدند و روزی که شنبهشان نبود نزد آنان نمیآمدند، بدینگونه آنها را برای آنکه نافرمانی میکردند، میآزمودیم» سوره اعراف، آیه ۱۶۳.</ref>. طبق [[آیه]] یاد شده ویژگی این [[امتحان]] آن بود که در همان روز که از صید ماهی ممنوع بودند ماهیان فراوانی در دسترس آنان قرار داشت و البته [[بنیاسرائیل]] از این [[امتحان]] سربلند بیرون نیامدند و با محصور کردن ماهیان در روز [[شنبه]]، روز دیگر آنها را شکار کردند. | ||
==== [[رؤیای رسول خدا]]{{صل}}==== | ==== [[رؤیای رسول خدا]] {{صل}} ==== | ||
[[قرآن کریم]] رؤیای [[رسول خدا]] را از موارد [[امتحان]] به شمار آورده است: {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ}}<ref>«و خوابی که ما به تو نمایاندیم جز برای آزمون مردم قرار ندادیم» سوره اسراء، آیه ۶۰.</ref>. گفته شده: [[مردم]] نسبت به [[باور]] کردن و [[پذیرفتن]] مضمون و موضوع این [[رؤیا]] [[آزمایش]] شدهاند<ref>نمونه، ج۱۲، ص۱۷۱.</ref>. در اینکه این رؤیای [[رسول خدا]] چه بوده و به کدام ماجرا اشاره داشته است [[اختلاف]] نظر وجود دارد؛ برخی مقصود آن را رؤیای وی درباره محل قرار گرفتن جنازه [[کافران]] [[قریش]] در [[جنگ بدر]] دانستهاند که [[خداوند]] آن محل را در [[خواب]] به وی نشان داده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۲۳۷.</ref>. نظر دیگری آن را اشاره به [[بشارت]] یافتن [[رسولخدا]] در [[صلح حدیبیه]] و [[پیروزی]] [[مسلمانان]] در آن میداند<ref>نمونه، ج۱۲، ص۱۷۱ - ۱۷۲.</ref>. بعضی نیز آن را درباره افتادن [[حکومت]] پس از وی به دست نااهلان ([[بنیامیه]]) دانسته است. گفتهاند: [[رسول خدا]] در [[خواب]] دید که بوزینگان بر [[منبر]] وی بالا میروند<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۲۳۶.</ref>. | [[قرآن کریم]] رؤیای [[رسول خدا]] را از موارد [[امتحان]] به شمار آورده است: {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ}}<ref>«و خوابی که ما به تو نمایاندیم جز برای آزمون مردم قرار ندادیم» سوره اسراء، آیه ۶۰.</ref>. گفته شده: [[مردم]] نسبت به [[باور]] کردن و [[پذیرفتن]] مضمون و موضوع این [[رؤیا]] [[آزمایش]] شدهاند<ref>نمونه، ج۱۲، ص۱۷۱.</ref>. در اینکه این رؤیای [[رسول خدا]] چه بوده و به کدام ماجرا اشاره داشته است [[اختلاف]] نظر وجود دارد؛ برخی مقصود آن را رؤیای وی درباره محل قرار گرفتن جنازه [[کافران]] [[قریش]] در [[جنگ بدر]] دانستهاند که [[خداوند]] آن محل را در [[خواب]] به وی نشان داده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۲۳۷.</ref>. نظر دیگری آن را اشاره به [[بشارت]] یافتن [[رسولخدا]] در [[صلح حدیبیه]] و [[پیروزی]] [[مسلمانان]] در آن میداند<ref>نمونه، ج۱۲، ص۱۷۱ - ۱۷۲.</ref>. بعضی نیز آن را درباره افتادن [[حکومت]] پس از وی به دست نااهلان ([[بنیامیه]]) دانسته است. گفتهاند: [[رسول خدا]] در [[خواب]] دید که بوزینگان بر [[منبر]] وی بالا میروند<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۲۳۶.</ref>. | ||
خط ۱۹۶: | خط ۱۹۶: | ||
# [[امتحان]] [[بنیاسرائیل]] با نابود شدن برگزیدگان آنها در [[میقات]]: {{متن قرآن|وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَاءُ أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ}}<ref> «و موسی هفتاد تن از قوم خود را برای میقات ما برگزید پس همین که زمینلرزه آنان را فرا گرفت (موسی) گفت: پروردگارا! اگر اراده میفرمودی آنان و مرا پیش از این نابود میکردی، آیا ما را برای آنچه برخی از کمخردان ما کردهاند نابود میفرمایی؟ این، جز آزمون تو نیست که با آن هرکس را بخواهی گمراه میداری و هرکس را بخواهی راهنمایی میفرمایی، تو سرور مایی پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین آمرزندگانی» سوره اعراف، آیه ۱۵۵.</ref>، | # [[امتحان]] [[بنیاسرائیل]] با نابود شدن برگزیدگان آنها در [[میقات]]: {{متن قرآن|وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَاءُ أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ}}<ref> «و موسی هفتاد تن از قوم خود را برای میقات ما برگزید پس همین که زمینلرزه آنان را فرا گرفت (موسی) گفت: پروردگارا! اگر اراده میفرمودی آنان و مرا پیش از این نابود میکردی، آیا ما را برای آنچه برخی از کمخردان ما کردهاند نابود میفرمایی؟ این، جز آزمون تو نیست که با آن هرکس را بخواهی گمراه میداری و هرکس را بخواهی راهنمایی میفرمایی، تو سرور مایی پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین آمرزندگانی» سوره اعراف، آیه ۱۵۵.</ref>، | ||
# تحمیل بدترین شکنجهها بر [[بنیاسرائیل]] از سوی [[فرعونیان]]: {{متن قرآن|وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که شما را از فرعونیان رهانیدیم که به شما عذابی سخت میچشاندند، پسرانتان را سر میبریدند و زنانتان را زنده میگذاردند و در آن از سوی پروردگارتان برای شما آزمونی سترگ بود» سوره بقره، آیه ۴۹.</ref>، | # تحمیل بدترین شکنجهها بر [[بنیاسرائیل]] از سوی [[فرعونیان]]: {{متن قرآن|وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که شما را از فرعونیان رهانیدیم که به شما عذابی سخت میچشاندند، پسرانتان را سر میبریدند و زنانتان را زنده میگذاردند و در آن از سوی پروردگارتان برای شما آزمونی سترگ بود» سوره بقره، آیه ۴۹.</ref>، | ||
# [[آزمایش]] [[داوود]]{{ع}} با [[داوری]] میان دو فرد متخاصم: {{متن قرآن|وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ}}<ref>«و فرمانروایی او را استوار کردیم و به او فرزانگی و گفتار پایانبخش (در داوری) دادیم و آیا خبر آن دادخواهان به تو رسیده است که از دیوار نمازگاه فرا رفتند؟ آنگاه که بر داوود وارد شدند و او از ایشان ترسید؛ گفتند: نترس! ما دو داد خواهیم که یکی بر دیگری ستم کرده است، میان ما به درستی داوری کن و ستم مکن و ما را به راه میانه راهنما باش! این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و میگوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد (داوود) گفت: بیگمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میشهای خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا میدارند جز آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند و آنان اندکند؛ و داوود دانست که ما او را آزمودهایم و از پروردگار خویش آمرزش خواست و به سجده درافتاد و (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۲۰-۲۴.</ref>. | # [[آزمایش]] [[داوود]] {{ع}} با [[داوری]] میان دو فرد متخاصم: {{متن قرآن|وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ}}<ref>«و فرمانروایی او را استوار کردیم و به او فرزانگی و گفتار پایانبخش (در داوری) دادیم و آیا خبر آن دادخواهان به تو رسیده است که از دیوار نمازگاه فرا رفتند؟ آنگاه که بر داوود وارد شدند و او از ایشان ترسید؛ گفتند: نترس! ما دو داد خواهیم که یکی بر دیگری ستم کرده است، میان ما به درستی داوری کن و ستم مکن و ما را به راه میانه راهنما باش! این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و میگوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد (داوود) گفت: بیگمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میشهای خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا میدارند جز آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند و آنان اندکند؛ و داوود دانست که ما او را آزمودهایم و از پروردگار خویش آمرزش خواست و به سجده درافتاد و (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۲۰-۲۴.</ref>. | ||
شایان ذکر است که [[قرآن کریم]] افزون بر هشدار به وقوع حتمی [[امتحان]]: {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref> «آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref> و بیان ابزارها و شیوههای گوناگون آن{{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref> «و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref>، این نکته را یادآور شده است که [[انسان]] با یاد [[مبدأ و معاد]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد میگویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> و [[صبر]] و [[پایداری]] در برابر [[امتحان]]: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref> «و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref> میتواند سربلند و موفق از [[امتحان]] بیرون آید<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>. | شایان ذکر است که [[قرآن کریم]] افزون بر هشدار به وقوع حتمی [[امتحان]]: {{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}}<ref> «آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref> و بیان ابزارها و شیوههای گوناگون آن{{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref> «و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref>، این نکته را یادآور شده است که [[انسان]] با یاد [[مبدأ و معاد]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد میگویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> و [[صبر]] و [[پایداری]] در برابر [[امتحان]]: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref> «و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref> میتواند سربلند و موفق از [[امتحان]] بیرون آید<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[امتحان (مقاله)|مقاله «امتحان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>. |