پرش به محتوا

آموزه‌های اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۲۴: خط ۲۴:
[[فطرت]] [[پاک]] همه [[انسان‌ها]] از [[ظلم و ستم]] بیزار است و [[مبارزه]] با [[ستمگران]] را لازم و ضروری می‌داند. به همین جهت [[عدالت‌گستری]] و [[ظلم‌ستیزی]] در سرلوحه [[دستورات]] و برنامه‌های [[پیامبران]] [[خدا]] قرار گرفته است.
[[فطرت]] [[پاک]] همه [[انسان‌ها]] از [[ظلم و ستم]] بیزار است و [[مبارزه]] با [[ستمگران]] را لازم و ضروری می‌داند. به همین جهت [[عدالت‌گستری]] و [[ظلم‌ستیزی]] در سرلوحه [[دستورات]] و برنامه‌های [[پیامبران]] [[خدا]] قرار گرفته است.
* [[کتاب آسمانی]] [[پیامبر خاتم|پیامبر مکرم اسلام]] نیز هرگونه [[ستم]] و ستم‌پذیری را مردود می‌شمارد. [[قرآن مجید]] در این رابطه چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ}}<ref> نه ستم کنید و نه زیر بار ظلم بروید؛ سوره بقره، آیه:۲۷۹.</ref>
* [[کتاب آسمانی]] [[پیامبر خاتم|پیامبر مکرم اسلام]] نیز هرگونه [[ستم]] و ستم‌پذیری را مردود می‌شمارد. [[قرآن مجید]] در این رابطه چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ}}<ref> نه ستم کنید و نه زیر بار ظلم بروید؛ سوره بقره، آیه:۲۷۹.</ref>
* [[مسلمان]] نه‌ تنها باید با [[ستمگران]] به [[مبارزه]] برخیزند، بلکه از هرگونه [[همکاری]] با آنان نیز باید خودداری نمایند. چنانچه [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: "کسی که به‌ سوی ظالمی برود تا به او کمک کند در حالی که می‌داند او [[ظالم]] است، از [[اسلام]] خارج شده است"<ref>{{عربی|"مَنْ‏ مَشَى‏ إِلَى‏ ظَالِمٍ‏ لِيُعِينَهُ‏ وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّهُ ظَالِمٌ، فَقَدْ خَرَجَ مِنَ الْإِسْلَامِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۸۲.</ref>
* [[مسلمان]] نه‌ تنها باید با [[ستمگران]] به [[مبارزه]] برخیزند، بلکه از هرگونه [[همکاری]] با آنان نیز باید خودداری نمایند. چنانچه [[رسول اکرم]] {{صل}} می‌فرماید: "کسی که به‌ سوی ظالمی برود تا به او کمک کند در حالی که می‌داند او [[ظالم]] است، از [[اسلام]] خارج شده است"<ref>{{عربی|"مَنْ‏ مَشَى‏ إِلَى‏ ظَالِمٍ‏ لِيُعِينَهُ‏ وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّهُ ظَالِمٌ، فَقَدْ خَرَجَ مِنَ الْإِسْلَامِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۸۲.</ref>
* همچنین [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: "آنگاه که [[روز قیامت]] برپا شود ندادهنده‌ای فریاد می‌کند که [[ستمگران]] و [[یاران]] آنها کجایند؟ حتی کسی که برای آنها قلمی تراشیده باشد، یا در دوات آنها لیقه<ref>تکه نخ یا ابریشم به‌هم‌پیچیده که در دوات می‌گذارند و مرکب روی آن می‌ریزند (فرهنگ عمید).</ref> ریخته باشد از جمله ندا شوندگان خواهد بود. سپس [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: آنها را در تابوتی از آهن جمع می‌کنند سپس همگی آنها را در [[جهنم]] می‌افکنند"<ref>{{عربی|" إِذَا كَانَ‏ يَوْمُ‏ الْقِيَامَةِ نَادَى‏ مُنَادٍ أَيْنَ‏ الظَّلَمَةُ وَ أَعْوَانُ‏ الظَّلَمَةِ وَ أَشْبَاهُ‏ الظَّلَمَةِ حَتَّى مَنْ بَرَى لَهُمْ قَلَماً أَوْ لَاقَ لَهُمْ دَوَاتاً قَالَ فَيُجْمَعُونَ فِي تَابُوتٍ مِنْ حَدِيدٍ ثُمَّ يُرْمَى بِهِمْ فِي جَهَنَّمَ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۸۶.</ref>.
* همچنین [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌فرماید: "آنگاه که [[روز قیامت]] برپا شود ندادهنده‌ای فریاد می‌کند که [[ستمگران]] و [[یاران]] آنها کجایند؟ حتی کسی که برای آنها قلمی تراشیده باشد، یا در دوات آنها لیقه<ref>تکه نخ یا ابریشم به‌هم‌پیچیده که در دوات می‌گذارند و مرکب روی آن می‌ریزند (فرهنگ عمید).</ref> ریخته باشد از جمله ندا شوندگان خواهد بود. سپس [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: آنها را در تابوتی از آهن جمع می‌کنند سپس همگی آنها را در [[جهنم]] می‌افکنند"<ref>{{عربی|" إِذَا كَانَ‏ يَوْمُ‏ الْقِيَامَةِ نَادَى‏ مُنَادٍ أَيْنَ‏ الظَّلَمَةُ وَ أَعْوَانُ‏ الظَّلَمَةِ وَ أَشْبَاهُ‏ الظَّلَمَةِ حَتَّى مَنْ بَرَى لَهُمْ قَلَماً أَوْ لَاقَ لَهُمْ دَوَاتاً قَالَ فَيُجْمَعُونَ فِي تَابُوتٍ مِنْ حَدِيدٍ ثُمَّ يُرْمَى بِهِمْ فِي جَهَنَّمَ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۸۶.</ref>.
* باید توجه داشت که تا [[حاکمیت]] گردنکشان و [[طاغوت‌ها]] بر جامعه‌ای باقی است امکان [[اجرای عدالت]] در آن [[جامعه]] وجود ندارد؛ زیرا این افراد برای جلب [[منافع]] [[نامشروع]] خود به هر صورت ممکن مانع [[گسترش عدالت]] در [[جامعه]] خواهند شد و در نتیجه، [[ظلم و ستم]] همچنان بر [[مردم]] [[مظلوم]] ادامه می‌یابد. لذا [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] در جهت [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] با [[ستمگران]] زمان خود به [[مبارزه]] برخاستند و به این طریق با از میان برداشتن این موانع موفق به [[اجرای عدالت]] شدند و بی‌گمان در هر جامعه‌ای که [[مصلحان]] آن درصدد برپائی [[عدالت]] هستند باید ابتدا موانع بر سر راه خود را از میان بردارند.
* باید توجه داشت که تا [[حاکمیت]] گردنکشان و [[طاغوت‌ها]] بر جامعه‌ای باقی است امکان [[اجرای عدالت]] در آن [[جامعه]] وجود ندارد؛ زیرا این افراد برای جلب [[منافع]] [[نامشروع]] خود به هر صورت ممکن مانع [[گسترش عدالت]] در [[جامعه]] خواهند شد و در نتیجه، [[ظلم و ستم]] همچنان بر [[مردم]] [[مظلوم]] ادامه می‌یابد. لذا [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] در جهت [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] با [[ستمگران]] زمان خود به [[مبارزه]] برخاستند و به این طریق با از میان برداشتن این موانع موفق به [[اجرای عدالت]] شدند و بی‌گمان در هر جامعه‌ای که [[مصلحان]] آن درصدد برپائی [[عدالت]] هستند باید ابتدا موانع بر سر راه خود را از میان بردارند.


خط ۳۶: خط ۳۶:
پیش‌تر [[گذشت]] که [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] در سرزمینی برانگیخته شد که کمترین آثار [[علم]] و [[فرهنگ]] را با خود داشت و اثری از شخصیت‌های [[علمی]] و نهادهای [[آموزشی]] پیدا نبود. اما [[قرآن کریم]] با [[شعار]] [[علم]] و [[معرفت]] آغاز کرد و نخستین [[پیام الهی]] را با خواندن و [[آموختن]] همراه ساخت{{متن قرآن|اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ}}<ref> بخوان به نام پروردگار خویش که آفرید. آدمی را از خونپاره‌ای فروبسته آفرید. بخوان و (بدان که) پروردگار تو گرامی‌ترین است. همان که با قلم آموزش داد؛ سوره علق، آیه: ۱- ۴.</ref>  
پیش‌تر [[گذشت]] که [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] در سرزمینی برانگیخته شد که کمترین آثار [[علم]] و [[فرهنگ]] را با خود داشت و اثری از شخصیت‌های [[علمی]] و نهادهای [[آموزشی]] پیدا نبود. اما [[قرآن کریم]] با [[شعار]] [[علم]] و [[معرفت]] آغاز کرد و نخستین [[پیام الهی]] را با خواندن و [[آموختن]] همراه ساخت{{متن قرآن|اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ}}<ref> بخوان به نام پروردگار خویش که آفرید. آدمی را از خونپاره‌ای فروبسته آفرید. بخوان و (بدان که) پروردگار تو گرامی‌ترین است. همان که با قلم آموزش داد؛ سوره علق، آیه: ۱- ۴.</ref>  
* آری، [[مکتب اسلام]] دانشوری را جایگاهی والا بخشید، چنان‌که به قلم و [[نگارش]] قسم یاد می‌کند و [[دانشمندان]] و دانش‌پژوهان را در ردیف [[مجاهدان]] می‌نشاند و قلم آنان را بر [[خون]] [[شهیدان]] [[برتری]] می‌دهد{{متن قرآن|ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ}}<ref> نون؛ سوگند به قلم و آنچه برنگارند؛ سوره قلم، آیه:۱.</ref>.
* آری، [[مکتب اسلام]] دانشوری را جایگاهی والا بخشید، چنان‌که به قلم و [[نگارش]] قسم یاد می‌کند و [[دانشمندان]] و دانش‌پژوهان را در ردیف [[مجاهدان]] می‌نشاند و قلم آنان را بر [[خون]] [[شهیدان]] [[برتری]] می‌دهد{{متن قرآن|ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ}}<ref> نون؛ سوگند به قلم و آنچه برنگارند؛ سوره قلم، آیه:۱.</ref>.
* [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: "[[روز قیامت]] [[خداوند]] همه [[مردم]] را در یک بیابان هموار جمع می‌کند و ترازوهای [[عدل و داد]] را می‌گذارد، در این هنگام [[خون]] [[شهیدان]] را با مداد [[علما]] وزن می‌کنند و مداد [[علماء]] بر [[خون]] [[شهیدان]] سنگینی می‌کند"<ref>{{عربی|" إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ جَمَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّاسَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ وَ وُضِعَتِ‏ الْمَوَازِينُ‏ فَتُوزَنُ‏ دِمَاءُ الشُّهَدَاءِ مَعَ مِدَادِ الْعُلَمَاءِ فَيَرْجَحُ مِدَادُ الْعُلَمَاءِ عَلَى دِمَاءِ الشُّهَدَاءِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۹۹.</ref>. بر اساس همین [[بینش]] و برنامه بود که [[جامعه]] [[جاهلی]] در زمان اندکی به چنان [[منزلت]] [[علمی]] دست‌یافت که نه‌ تنها سرآمد فرهنگ‌های بشری گردید، بلکه دیری نگذشت که دیگران را [[نیازمند]] و [[دنباله‌روی]] خود ساخت.
* [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: "[[روز قیامت]] [[خداوند]] همه [[مردم]] را در یک بیابان هموار جمع می‌کند و ترازوهای [[عدل و داد]] را می‌گذارد، در این هنگام [[خون]] [[شهیدان]] را با مداد [[علما]] وزن می‌کنند و مداد [[علماء]] بر [[خون]] [[شهیدان]] سنگینی می‌کند"<ref>{{عربی|" إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ جَمَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّاسَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ وَ وُضِعَتِ‏ الْمَوَازِينُ‏ فَتُوزَنُ‏ دِمَاءُ الشُّهَدَاءِ مَعَ مِدَادِ الْعُلَمَاءِ فَيَرْجَحُ مِدَادُ الْعُلَمَاءِ عَلَى دِمَاءِ الشُّهَدَاءِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۹۹.</ref>. بر اساس همین [[بینش]] و برنامه بود که [[جامعه]] [[جاهلی]] در زمان اندکی به چنان [[منزلت]] [[علمی]] دست‌یافت که نه‌ تنها سرآمد فرهنگ‌های بشری گردید، بلکه دیری نگذشت که دیگران را [[نیازمند]] و [[دنباله‌روی]] خود ساخت.
* نکته جالب در این خصوص آن است که دانش‌پروری در [[اسلام]] بر یادگیری صرف [[استوار]] نیست، بلکه بر پایه [[خردورزی]]، آزاداندیشی و نقد منصفانه بنا شده است. البته این بحث خود [[نیازمند]] بحث مستقل و مفصلی است.
* نکته جالب در این خصوص آن است که دانش‌پروری در [[اسلام]] بر یادگیری صرف [[استوار]] نیست، بلکه بر پایه [[خردورزی]]، آزاداندیشی و نقد منصفانه بنا شده است. البته این بحث خود [[نیازمند]] بحث مستقل و مفصلی است.


== [[جامعه سازی]] و [[تأسیس تمدن]] ==
== [[جامعه سازی]] و [[تأسیس تمدن]] ==
[[مکتب]] آسمانی [[اسلام]] تنها به ارائه برنامه و توسعه [[دانش]] بسنده نمی‌کند، بلکه در [[مقام عمل]] نیز به تحقق اصول و [[ارزش‌های الهی]] [[همت]] گمارد. از ویژگی‌های برجسته حرکت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} یکی همین [[عمل‌گرایی]] و [[اصرار]] بر ثمربخش بودن آموزه‌های [[مکتب]] است. بسیاری از شخصیت‌های غیرمسلمان با بررسی زندگانی [[پیامبر اسلام]] به این نکته اعتراف کرده‌اند که حضور همزمان [[عقیده]] و عمل یا [[اندیشه]] و [[اقدام]]، یکی از خصوصیات ویژه آن [[حضرت]] به شمار می‌رود که در دیگر [[رهبران]] کمتر دیده می‌شود.
[[مکتب]] آسمانی [[اسلام]] تنها به ارائه برنامه و توسعه [[دانش]] بسنده نمی‌کند، بلکه در [[مقام عمل]] نیز به تحقق اصول و [[ارزش‌های الهی]] [[همت]] گمارد. از ویژگی‌های برجسته حرکت [[پیامبر اکرم]] {{صل}} یکی همین [[عمل‌گرایی]] و [[اصرار]] بر ثمربخش بودن آموزه‌های [[مکتب]] است. بسیاری از شخصیت‌های غیرمسلمان با بررسی زندگانی [[پیامبر اسلام]] به این نکته اعتراف کرده‌اند که حضور همزمان [[عقیده]] و عمل یا [[اندیشه]] و [[اقدام]]، یکی از خصوصیات ویژه آن [[حضرت]] به شمار می‌رود که در دیگر [[رهبران]] کمتر دیده می‌شود.
* آری، در میان بزرگان بشری شخصیتی را نمی‌یابیم که هم در عرصه [[معرفتی]] و هم در عرصه [[اقدام]] [[عینی]] و [[اجتماعی]] به‌طور همزمان و هماهنگ در اوج باشد. سخنان [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] در صحنه [[معرفت]] و [[سلوک]] [[روحانی]] او در میدان [[معنوی]] چنان است که [[گمان]] نمی‌رود که او همان کسی است که در سخت‌ترین شرایط [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] در شدیدترین [[جنگ‌ها]] بسان یک [[رهبر]] دوراندیش و پیکارجو نقش‌آفرینی می‌کند.
* آری، در میان بزرگان بشری شخصیتی را نمی‌یابیم که هم در عرصه [[معرفتی]] و هم در عرصه [[اقدام]] [[عینی]] و [[اجتماعی]] به‌طور همزمان و هماهنگ در اوج باشد. سخنان [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] در صحنه [[معرفت]] و [[سلوک]] [[روحانی]] او در میدان [[معنوی]] چنان است که [[گمان]] نمی‌رود که او همان کسی است که در سخت‌ترین شرایط [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] در شدیدترین [[جنگ‌ها]] بسان یک [[رهبر]] دوراندیش و پیکارجو نقش‌آفرینی می‌کند.
* [[جامعیت]] [[شخصیت]] ایشان را با نگاهی به [[روحیه]] و [[رفتار]] آن [[حضرت]] که در [[قرآن]] به [[زیبایی]] گزارش شده است، می‌توان دریافت. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با همین [[منطق]] نظری و عملی، به‌تدریج با استفاده از گروهی اندک از [[یاران]]، هسته [[مقاومت]] خویش را سامان داد و سپس با [[هجرت]] به سرزمینی مناسب، [[جامعه]] [[مدنی]] موردنظر خود را شکل داد و گام‌به‌گام با [[فتح]] سرزمین‌های [[جدید]]، زمینه‌های [[جدید]]، زمینه‌های شکل‌گیری [[امت اسلامی]] را در برابر جریان‌های بزرگ بشری فراهم ساخت. این حرکت نه‌تنها در عصر خود زمینه‌های تأسیس [[تمدن اسلامی]] را فراهم ساخت، بلکه الگویی برای آیندگان به ارمغان گذاشت.
* [[جامعیت]] [[شخصیت]] ایشان را با نگاهی به [[روحیه]] و [[رفتار]] آن [[حضرت]] که در [[قرآن]] به [[زیبایی]] گزارش شده است، می‌توان دریافت. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} با همین [[منطق]] نظری و عملی، به‌تدریج با استفاده از گروهی اندک از [[یاران]]، هسته [[مقاومت]] خویش را سامان داد و سپس با [[هجرت]] به سرزمینی مناسب، [[جامعه]] [[مدنی]] موردنظر خود را شکل داد و گام‌به‌گام با [[فتح]] سرزمین‌های [[جدید]]، زمینه‌های [[جدید]]، زمینه‌های شکل‌گیری [[امت اسلامی]] را در برابر جریان‌های بزرگ بشری فراهم ساخت. این حرکت نه‌تنها در عصر خود زمینه‌های تأسیس [[تمدن اسلامی]] را فراهم ساخت، بلکه الگویی برای آیندگان به ارمغان گذاشت.
* به همین ترتیب، می‌توان ابعاد دیگری از [[مکتب اسلام]] را به نمایش گذاشت و سرّ ماندگاری و [[سرافرازی]] آن را بر سایر مکاتب به‌خوبی توضیح داد.
* به همین ترتیب، می‌توان ابعاد دیگری از [[مکتب اسلام]] را به نمایش گذاشت و سرّ ماندگاری و [[سرافرازی]] آن را بر سایر مکاتب به‌خوبی توضیح داد.
<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۴۵ - ۲۵۳.</ref>.
<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۴۵ - ۲۵۳.</ref>.
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش