پرش به محتوا

آیه اکمال دین از دیدگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱۳: خط ۱۳:
شبیه به این [[روایت]] از [[سدی]] نقل شده که با [[صراحت]] می‌گوید:
شبیه به این [[روایت]] از [[سدی]] نقل شده که با [[صراحت]] می‌گوید:
{{عربی|هذا نزل يوم عرفة فلم ينزل بعدها حلال و لا حرام...}}؛ «این آیه در [[روز عرفه]] نازل شد و پس از آن هیچ [[حلال]] و حرامی دیگر نازل نشد».
{{عربی|هذا نزل يوم عرفة فلم ينزل بعدها حلال و لا حرام...}}؛ «این آیه در [[روز عرفه]] نازل شد و پس از آن هیچ [[حلال]] و حرامی دیگر نازل نشد».
بنابراین دیدگاه، اکمال دین به خاطر پایان یافتن تمام فرایض دین بود و پس از آن هیچ [[دستوری]] دیگر از جانب [[خدا]] نازل نشد و از سوی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} ابلاغ نگردید.
بنابراین دیدگاه، اکمال دین به خاطر پایان یافتن تمام فرایض دین بود و پس از آن هیچ [[دستوری]] دیگر از جانب [[خدا]] نازل نشد و از سوی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} ابلاغ نگردید.
در برابر این نظریه، قول کسانی مطرح است که می‌گویند مراد از اکمال دین اظهار بیشترین فرایض و [[حلال‌ها]] و حرام‌هاست؛ زیرا پس از نزول این آیه، [[آیات]] متعددی دیگر مانند [[آیه ربا]]، [[آیه کلاله]] و... نازل شده است؛ بنابراین، مراد از آیه کامل شدن معظم دین [و نه [[تمام دین]]] است. [[ابن جریر طبری]] در [[تأیید]] این قول می‌نویسد:
در برابر این نظریه، قول کسانی مطرح است که می‌گویند مراد از اکمال دین اظهار بیشترین فرایض و [[حلال‌ها]] و حرام‌هاست؛ زیرا پس از نزول این آیه، [[آیات]] متعددی دیگر مانند [[آیه ربا]]، [[آیه کلاله]] و... نازل شده است؛ بنابراین، مراد از آیه کامل شدن معظم دین [و نه [[تمام دین]]] است. [[ابن جریر طبری]] در [[تأیید]] این قول می‌نویسد:
{{عربی|و لا يدفع ذو علم أن الوحي لم ينقطع عن رسول الله{{صل}} - إلى أن [[قبض]] بل كان الوحي قبل وفاته أكثر ما كان تتابعاً}}<ref>طبری، جامع البیان، ج۶، ص۷۹. </ref>؛ «هیچ دانشمندی این گزاره را رد نمی‌کند که [[وحی]] همواره تا پایان [[عمر]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} ادامه داشت، بلکه وحی‌های پی در پی پیش از [[وفات]] [[حضرت]]، بیش از زمان‌های دیگر بوده است».
{{عربی|و لا يدفع ذو علم أن الوحي لم ينقطع عن رسول الله {{صل}} - إلى أن [[قبض]] بل كان الوحي قبل وفاته أكثر ما كان تتابعاً}}<ref>طبری، جامع البیان، ج۶، ص۷۹. </ref>؛ «هیچ دانشمندی این گزاره را رد نمی‌کند که [[وحی]] همواره تا پایان [[عمر]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} ادامه داشت، بلکه وحی‌های پی در پی پیش از [[وفات]] [[حضرت]]، بیش از زمان‌های دیگر بوده است».


این قول را به [[جمهور]] [[اهل سنت]] نسبت داده‌اند<ref>ابن عطیه، المحرر الوجیز، ج۲، ص۱۵۴.</ref>. برخی نیز مانند [[زمخشری]] و [[بیضاوی]] کوشیده‌اند به نوعی بین دو قول اول را جمع کنند؛ آنان می‌گویند:
این قول را به [[جمهور]] [[اهل سنت]] نسبت داده‌اند<ref>ابن عطیه، المحرر الوجیز، ج۲، ص۱۵۴.</ref>. برخی نیز مانند [[زمخشری]] و [[بیضاوی]] کوشیده‌اند به نوعی بین دو قول اول را جمع کنند؛ آنان می‌گویند:
خط ۴۱: خط ۴۱:
== نقد دیگاه [[اهل سنت]] ==
== نقد دیگاه [[اهل سنت]] ==
اگر مراد از «[[یأس]] از [[دین]]»، این است که [[مشرکان قریش]] از [[تسلط]] و [[غلبه]] بر دین [[مسلمانان]] [[مأیوس]] شدند، این امر [[روز فتح مکه]] [[سال]] هشتم رخ داد نه [[روز عرفه]] در [[سال دهم هجری]]، و اگر مراد، [[ناامیدی]] [[مشرکان]] [[عرب]] [نه تنها [[مشرکان قریش]] از این معناست، این مطلب نیز که در هنگام [[نزول]] [[سوره]] [[برائت]] در سال نهم بوده است، و اگر مراد، [[نا امیدی]] همه [[کفار]] اعم از [[یهود]]، [[نصارا]]، [[مجوس]] و کفار دیگر است که مقتضای اطلاق جمله {{متن قرآن|الَّذِينَ كَفَرُوا}} می‌باشد – همان‌گونه که جمعی مانند [[ابن عطیه اندلسی]] احتمال داده‌اند- این نیز درست نیست؛ زیرا آنها هنوز از غلبه بر مسلمانان [[ناامید]] نبودند! زیرا در آن [[روز]] [[اسلام]] قوت و [[شوکت]] و غلبه‌ای در خارج [[جزیرة العرب]] پیدا نکرده بود.
اگر مراد از «[[یأس]] از [[دین]]»، این است که [[مشرکان قریش]] از [[تسلط]] و [[غلبه]] بر دین [[مسلمانان]] [[مأیوس]] شدند، این امر [[روز فتح مکه]] [[سال]] هشتم رخ داد نه [[روز عرفه]] در [[سال دهم هجری]]، و اگر مراد، [[ناامیدی]] [[مشرکان]] [[عرب]] [نه تنها [[مشرکان قریش]] از این معناست، این مطلب نیز که در هنگام [[نزول]] [[سوره]] [[برائت]] در سال نهم بوده است، و اگر مراد، [[نا امیدی]] همه [[کفار]] اعم از [[یهود]]، [[نصارا]]، [[مجوس]] و کفار دیگر است که مقتضای اطلاق جمله {{متن قرآن|الَّذِينَ كَفَرُوا}} می‌باشد – همان‌گونه که جمعی مانند [[ابن عطیه اندلسی]] احتمال داده‌اند- این نیز درست نیست؛ زیرا آنها هنوز از غلبه بر مسلمانان [[ناامید]] نبودند! زیرا در آن [[روز]] [[اسلام]] قوت و [[شوکت]] و غلبه‌ای در خارج [[جزیرة العرب]] پیدا نکرده بود.
حاصل آنکه درباره روز عرفه - روز نهم ذی [[الحجة]] سال دهم هجری- باید از جهت دیگری نیز [[تأمل]] کنیم و آن این است که این روز چه [[شأن]] و مزیتی دارد که با {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي}} مناسب است؟ ممکن است گفته شود: مراد از [[تکمیل دین]]، اکمال امر [[حج]] است که [[پیغمبر]]{{صل}} شخصاً در آن حج شرکت داشت و به [[مردم]] عملاً [[اعمال]] حج را - به ضمیمه گفتن -[[تعلیم]] می‌فرمود.
حاصل آنکه درباره روز عرفه - روز نهم ذی [[الحجة]] سال دهم هجری- باید از جهت دیگری نیز [[تأمل]] کنیم و آن این است که این روز چه [[شأن]] و مزیتی دارد که با {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي}} مناسب است؟ ممکن است گفته شود: مراد از [[تکمیل دین]]، اکمال امر [[حج]] است که [[پیغمبر]] {{صل}} شخصاً در آن حج شرکت داشت و به [[مردم]] عملاً [[اعمال]] حج را - به ضمیمه گفتن -[[تعلیم]] می‌فرمود.
اشکال این دیدگاه این است که تنها تعلیم [[مناسک حج]] به مردم - با توجه به اینکه قبلاً به آنان دستور «[[حج تمتع]]» را داده بود و مدتی نگذشت که این حج مهجور و متروک شد و با توجه به اینکه قبل از انجام [[حجة الوداع]]، [[ارکان دین]] یعنی [[نماز]]، [[روزه]]، حج، [[زکاة]]، [[جهاد]] و [[واجبات]] دیگر [[تشریع]] شده بود- صحیح نیست [[اکمال دین]] نامیده شود.
اشکال این دیدگاه این است که تنها تعلیم [[مناسک حج]] به مردم - با توجه به اینکه قبلاً به آنان دستور «[[حج تمتع]]» را داده بود و مدتی نگذشت که این حج مهجور و متروک شد و با توجه به اینکه قبل از انجام [[حجة الوداع]]، [[ارکان دین]] یعنی [[نماز]]، [[روزه]]، حج، [[زکاة]]، [[جهاد]] و [[واجبات]] دیگر [[تشریع]] شده بود- صحیح نیست [[اکمال دین]] نامیده شود.


چگونه صحیح است که تعلیم یکی از اجزای واجبات دین، تکمیل خود آن [[واجب]] نامیده شود تا چه رسد به اینکه تعلیم یکی از واجبات دین، تکمیل مجموع دین باشد؟
چگونه صحیح است که تعلیم یکی از اجزای واجبات دین، تکمیل خود آن [[واجب]] نامیده شود تا چه رسد به اینکه تعلیم یکی از واجبات دین، تکمیل مجموع دین باشد؟
افزون بر آن، این احتمال موجب آن می‌شود رابطه فقره اول یعنی {{متن قرآن|الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا}}، از این فقره {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}} قطع شود. نا [[امید]] شدن [[کفار]] از [[دین]] ربطی به [[إکمال دین]] با [[تعلیم]] [[حج تمتع]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[مردم]]، ندارد؟!
افزون بر آن، این احتمال موجب آن می‌شود رابطه فقره اول یعنی {{متن قرآن|الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا}}، از این فقره {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}} قطع شود. نا [[امید]] شدن [[کفار]] از [[دین]] ربطی به [[إکمال دین]] با [[تعلیم]] [[حج تمتع]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[مردم]]، ندارد؟!
ممکن است گفته شود مراد از به [[کمال رساندن]] دین، بر اثر نازل شدن بقایای [[حلال و حرام]] در این [[روز]] ([[عرفه]]) در [[سوره مائده]] باشد؛ زیرا دیگر بعد از این [[سوره]]، [[حلال]] و حرامی باقی نماند و به واسطه کامل کردن دین، [[نومیدی]] بر دل‌های کفار مسلط و آثار آن بر چهره‌هاشان نیز هویدا شده بود.
ممکن است گفته شود مراد از به [[کمال رساندن]] دین، بر اثر نازل شدن بقایای [[حلال و حرام]] در این [[روز]] ([[عرفه]]) در [[سوره مائده]] باشد؛ زیرا دیگر بعد از این [[سوره]]، [[حلال]] و حرامی باقی نماند و به واسطه کامل کردن دین، [[نومیدی]] بر دل‌های کفار مسلط و آثار آن بر چهره‌هاشان نیز هویدا شده بود.
لیکن بر اساس این فرض، لازم است کفاری را که در [[آیه]] با {{متن قرآن|الَّذِينَ كَفَرُوا}} از آنها تعبیر شده، بشناسیم و بفهمیم که اینان چه کسانی بودند؟
لیکن بر اساس این فرض، لازم است کفاری را که در [[آیه]] با {{متن قرآن|الَّذِينَ كَفَرُوا}} از آنها تعبیر شده، بشناسیم و بفهمیم که اینان چه کسانی بودند؟
خط ۵۱: خط ۵۱:


باز باید در باب مسئله بسته شدن باب [[تشریع]] با [[نزول]] سوره مائده در [[روز عرفه]] درنگ کنیم؛ زیرا [[روایات]] زیادی که تعدادشان کم نیست، درباره نزول [[احکام]] و فرایضی بعد از روز عرفه، به ما رسیده؛ مانند احکامی که در [[آیه کلاله]]<ref>نساء، ۱۷۶.</ref> و [[آیات]] [[ربا]]<ref>بقره، ۲۷۵ - ۲۷۸</ref> نازل شده است<ref>ر. ک: زرکشی، البرهان، ج۱، ص۲۰۹.</ref>.
باز باید در باب مسئله بسته شدن باب [[تشریع]] با [[نزول]] سوره مائده در [[روز عرفه]] درنگ کنیم؛ زیرا [[روایات]] زیادی که تعدادشان کم نیست، درباره نزول [[احکام]] و فرایضی بعد از روز عرفه، به ما رسیده؛ مانند احکامی که در [[آیه کلاله]]<ref>نساء، ۱۷۶.</ref> و [[آیات]] [[ربا]]<ref>بقره، ۲۷۵ - ۲۷۸</ref> نازل شده است<ref>ر. ک: زرکشی، البرهان، ج۱، ص۲۰۹.</ref>.
حتی از [[عمر]] [[روایت]] شده که در ضمن خطبه‌ای که ایراد کرد، گفت: «آخرین آیه‌ای که از [[قرآن]] نازل شد، [[آیه ربا]] بود و [[پیامبر]]{{صل}} [[وفات]] یافت و این آیه را برای ما بیان نکرد، پس آنچه شما را به [[شک]] می‌اندازد، رها کنید و دنبال چیزهایی بروید که شما را دچار [[شک]] نکند»<ref>طبری، جامع البیان، ج۲، ص۱۱۴.</ref>. [[بخاری]] نیز در صحیح خود از [[ابن عباس]] [[روایت]] کرده که گفت: آخرین آیه‌ای که بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شد، [[آیه ربا]]<ref>ر. ک: بخاری، صحیح بخاری (مع فتح الباری)، ج۸، ص۲۰۵، ح۴۵۴۴ و نیز، ر. ک: طبری، جامع البیان، ج۳، ص۱۱۴.</ref> بود، و به نقل از [[براء بن عازب]] می‌گوید: «آخرین [[آیه]]، [[آیه کلاله]] بوده است»<ref>بخاری، صحیح بخاری (مع فتح الباری)، ج۸، ص۲۶۷، ح۴۶۰۵.</ref>. [[روایات]] دیگری نیز در این زمینه وجود دارد<ref>ر. ک: زرکشی، البرهان، ج۱، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref>.
حتی از [[عمر]] [[روایت]] شده که در ضمن خطبه‌ای که ایراد کرد، گفت: «آخرین آیه‌ای که از [[قرآن]] نازل شد، [[آیه ربا]] بود و [[پیامبر]] {{صل}} [[وفات]] یافت و این آیه را برای ما بیان نکرد، پس آنچه شما را به [[شک]] می‌اندازد، رها کنید و دنبال چیزهایی بروید که شما را دچار [[شک]] نکند»<ref>طبری، جامع البیان، ج۲، ص۱۱۴.</ref>. [[بخاری]] نیز در صحیح خود از [[ابن عباس]] [[روایت]] کرده که گفت: آخرین آیه‌ای که بر [[پیامبر]] {{صل}} نازل شد، [[آیه ربا]]<ref>ر. ک: بخاری، صحیح بخاری (مع فتح الباری)، ج۸، ص۲۰۵، ح۴۵۴۴ و نیز، ر. ک: طبری، جامع البیان، ج۳، ص۱۱۴.</ref> بود، و به نقل از [[براء بن عازب]] می‌گوید: «آخرین [[آیه]]، [[آیه کلاله]] بوده است»<ref>بخاری، صحیح بخاری (مع فتح الباری)، ج۸، ص۲۶۷، ح۴۶۰۵.</ref>. [[روایات]] دیگری نیز در این زمینه وجود دارد<ref>ر. ک: زرکشی، البرهان، ج۱، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref>.
باز اگر گفته شود: مراد از [[اکمال دین]]، این است که [[بیت الله الحرام]]، برای [[مسلمانان]] [[خالص]] و [[پاکیزه]] شد و [[مشرکان]]، پراکنده و مستأصل شدند، به طوری که مسلمانان بدون اختلاط با مشرکان، [[حج]] به جا می‌آوردند.
باز اگر گفته شود: مراد از [[اکمال دین]]، این است که [[بیت الله الحرام]]، برای [[مسلمانان]] [[خالص]] و [[پاکیزه]] شد و [[مشرکان]]، پراکنده و مستأصل شدند، به طوری که مسلمانان بدون اختلاط با مشرکان، [[حج]] به جا می‌آوردند.


خط ۶۸: خط ۶۸:
می‌افزاییم، [[خداوند متعال]] [[احکام]] زیادی را در خلال ایام بسیاری بیان کرده است. هم‌اکنون این [[حکم]]، در این [[روز]] به خصوص دارای چه مزیت مخصوصی است که [[خدا]] بیان این حکم یا بیان تفصیلی آن را اکمال دین و [[اتمام نعمت]] نامیده است؟
می‌افزاییم، [[خداوند متعال]] [[احکام]] زیادی را در خلال ایام بسیاری بیان کرده است. هم‌اکنون این [[حکم]]، در این [[روز]] به خصوص دارای چه مزیت مخصوصی است که [[خدا]] بیان این حکم یا بیان تفصیلی آن را اکمال دین و [[اتمام نعمت]] نامیده است؟
باز ممکن است گفته شود مراد از اکمال دین این است که با بسته شدن باب تشریع بعد از این آیه که محرمات طعام را به تفصیل بیان داشته، [[دین کامل]] شده است.
باز ممکن است گفته شود مراد از اکمال دین این است که با بسته شدن باب تشریع بعد از این آیه که محرمات طعام را به تفصیل بیان داشته، [[دین کامل]] شده است.
در این صورت، احکامی که در فاصله بین [[نزول]] [[سوره مائده]] و [[رحلت پیغمبر]]{{صل}} نازل شده چه می‌شوند؟ بلکه، سایر احکامی که بعد از این [[آیه]] در سوره مائده نازل شده چیست؟ و افزون بر همه اینها، معنی {{متن قرآن|وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}} چیست؟ زیرا در این صورت تقدیر آیه این است: {{عربی|اليوم رضيت}}؛ یعنی امروز [[رضایت]] دادم که [[اسلام]] [[دین]] شما باشد. آن [[روز]] چه خصوصیتی دارد که اختصاصاً [[خدای سبحان]] در همان روز اسلام را پسندید که دین [[مردم]] باشد؟ گذشته از همه اینها، اکثر اشکالات یا تمام آنها که بر وجوه گذشته وارد بود بیان آن گذشت، بر این وجه نیز وارد است<ref>برای توضیح بیشتر، ر. ک: طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۶۷-۱۸۲؛ و مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص۵۵ - ۶۸، مرکز المصطفی، «آیات الغدیر»، ص۲۶۸-۲۸۴.</ref><ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت (کتاب)|بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت]]، ص ۳۶۵.</ref>
در این صورت، احکامی که در فاصله بین [[نزول]] [[سوره مائده]] و [[رحلت پیغمبر]] {{صل}} نازل شده چه می‌شوند؟ بلکه، سایر احکامی که بعد از این [[آیه]] در سوره مائده نازل شده چیست؟ و افزون بر همه اینها، معنی {{متن قرآن|وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}} چیست؟ زیرا در این صورت تقدیر آیه این است: {{عربی|اليوم رضيت}}؛ یعنی امروز [[رضایت]] دادم که [[اسلام]] [[دین]] شما باشد. آن [[روز]] چه خصوصیتی دارد که اختصاصاً [[خدای سبحان]] در همان روز اسلام را پسندید که دین [[مردم]] باشد؟ گذشته از همه اینها، اکثر اشکالات یا تمام آنها که بر وجوه گذشته وارد بود بیان آن گذشت، بر این وجه نیز وارد است<ref>برای توضیح بیشتر، ر. ک: طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۶۷-۱۸۲؛ و مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص۵۵ - ۶۸، مرکز المصطفی، «آیات الغدیر»، ص۲۶۸-۲۸۴.</ref><ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت (کتاب)|بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت]]، ص ۳۶۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش