پرش به محتوا

آیه تزکیه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۹: خط ۹:
{{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>.
{{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>.


[[خداوند]] [[انسان]] را بر [[فطرت]] [[توحید]] آفرید و رستگاری‌اش را در گرو [[شکوفایی]] آن [[قرارداد]]. برای تحقّق چنین امری، انسان از یک سو باید تحت [[تعلیم]] علمای ربّانی قرار گیرد و از سوی دیگر، [[موانع رشد]] و شکوفایی فطرت از مقابلش برداشته شود. خداوند [[ربّ العالمین]] است و [[رحمت]] واسعه او ایجاب می‌کند که [[انبیاء الهی]]{{صل}} را [[مأمور]] به دو امر، یعنی «تعلیم» و «[[تزکیه]]» [[انسان‌ها]] بنمایند.
[[خداوند]] [[انسان]] را بر [[فطرت]] [[توحید]] آفرید و رستگاری‌اش را در گرو [[شکوفایی]] آن [[قرارداد]]. برای تحقّق چنین امری، انسان از یک سو باید تحت [[تعلیم]] علمای ربّانی قرار گیرد و از سوی دیگر، [[موانع رشد]] و شکوفایی فطرت از مقابلش برداشته شود. خداوند [[ربّ العالمین]] است و [[رحمت]] واسعه او ایجاب می‌کند که [[انبیاء الهی]] {{صل}} را [[مأمور]] به دو امر، یعنی «تعلیم» و «[[تزکیه]]» [[انسان‌ها]] بنمایند.


تزکیه یعنی برداشتن موانع رشد [[معنوی]] انسان. تزکیه‌ای که مورد نظر خداوند است، باید بر اساس [[شرع]] [[مقدّس]] و [[فرامین]] [[قرآن]] باشد. چنین تزکیه‌ای نیازمند به استادی کامل است که خود الگویی مزکَّی و [[آگاه]] به [[اسرار]] [[درون انسان]] باشد. او باید مکرهای پیچیده [[نفس امّاره]] و [[شیاطین]] جنّی و انسی و سایر [[دشمنان]] طریق [[هدایت]] [[انسانی]] را بشناسد. علمای [[امّت]]، در هر مرتبه از [[طهارت]] و کمال که باشند، نمی‌توانند در جایگاه چنان استاد [[ارجمندی]] قرار گیرند؛ زیرا همان طور که آنها در [[علوم الهی]] ناقص‌اند و احتمال [[خطا]] در [[استنباط]] آنان می‌رود، در [[تزکیه نفوس]] نیز نمی‌توانند الگوی کامل و جامعی در [[تربیت]] انسان‌ها باشند. علاوه براین، [[علم]] از مقوله [[حکمت نظری]] است و با تجربه و [[آزمایش]]، عالم از [[اعلم]] متمایز می‌گردد. ولی تزکیه از مقوله [[حکمت عملی]] است و بیش از آنکه جلوه بیرونی داشته باشد، به [[نیّت]] و [[اخلاص]] در عمل و حالات درونی انسان باز می‌گردد. برای همین، تمییز مزکّی از غیر او، به [[راحتی]] برای [[مردم]] ممکن نیست و احتمال [[اسوه]] قرار گرفتن افراد نالایق و [[عالمان]] بی‌عمل در این حوزه بیش از سایر حوزهای [[علم]] است. همچنین اگر در [[حکمت نظری]]، [[بشر]] برای رسیدن به مراتب عالی [[یقین]]، علاوه بر [[استدلال]] نیازمند [[مشاهده]] [[عینی]] است تا در [[مقام]] [[عین‌الیقین]] قرار گیرد، در [[تزکیه]] [[دینی]] و [[حکمت عملی]] - که به مراتب پیچیدگی‌های بیشتری از [[تعلیم]] دارد- همیشه نیازمند استادی [[مطهّر]] و مزکَّی است که [[معصوم]] به [[عصمت الهی]] و [[راسخ]] درعلم وعمل باشد؛ تا بتواند راه تزکیه را به [[درستی]] بپیماید و اسوه دیگران در این طریق باشد.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۱۲۳.</ref>
تزکیه یعنی برداشتن موانع رشد [[معنوی]] انسان. تزکیه‌ای که مورد نظر خداوند است، باید بر اساس [[شرع]] [[مقدّس]] و [[فرامین]] [[قرآن]] باشد. چنین تزکیه‌ای نیازمند به استادی کامل است که خود الگویی مزکَّی و [[آگاه]] به [[اسرار]] [[درون انسان]] باشد. او باید مکرهای پیچیده [[نفس امّاره]] و [[شیاطین]] جنّی و انسی و سایر [[دشمنان]] طریق [[هدایت]] [[انسانی]] را بشناسد. علمای [[امّت]]، در هر مرتبه از [[طهارت]] و کمال که باشند، نمی‌توانند در جایگاه چنان استاد [[ارجمندی]] قرار گیرند؛ زیرا همان طور که آنها در [[علوم الهی]] ناقص‌اند و احتمال [[خطا]] در [[استنباط]] آنان می‌رود، در [[تزکیه نفوس]] نیز نمی‌توانند الگوی کامل و جامعی در [[تربیت]] انسان‌ها باشند. علاوه براین، [[علم]] از مقوله [[حکمت نظری]] است و با تجربه و [[آزمایش]]، عالم از [[اعلم]] متمایز می‌گردد. ولی تزکیه از مقوله [[حکمت عملی]] است و بیش از آنکه جلوه بیرونی داشته باشد، به [[نیّت]] و [[اخلاص]] در عمل و حالات درونی انسان باز می‌گردد. برای همین، تمییز مزکّی از غیر او، به [[راحتی]] برای [[مردم]] ممکن نیست و احتمال [[اسوه]] قرار گرفتن افراد نالایق و [[عالمان]] بی‌عمل در این حوزه بیش از سایر حوزهای [[علم]] است. همچنین اگر در [[حکمت نظری]]، [[بشر]] برای رسیدن به مراتب عالی [[یقین]]، علاوه بر [[استدلال]] نیازمند [[مشاهده]] [[عینی]] است تا در [[مقام]] [[عین‌الیقین]] قرار گیرد، در [[تزکیه]] [[دینی]] و [[حکمت عملی]] - که به مراتب پیچیدگی‌های بیشتری از [[تعلیم]] دارد- همیشه نیازمند استادی [[مطهّر]] و مزکَّی است که [[معصوم]] به [[عصمت الهی]] و [[راسخ]] درعلم وعمل باشد؛ تا بتواند راه تزکیه را به [[درستی]] بپیماید و اسوه دیگران در این طریق باشد.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۱۲۳.</ref>
خط ۱۷: خط ۱۷:


=== [[نیازمندی]] [[تهذیب نفس]] به وجود استاد خاص ===
=== [[نیازمندی]] [[تهذیب نفس]] به وجود استاد خاص ===
اولاً، [[تزکیه نفس]] و مبارزه با [[هواهای نفسانی]]، [[هدف اصلی رسالت]] [[انبیاء الهی]]{{عم}} است. {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>.
اولاً، [[تزکیه نفس]] و مبارزه با [[هواهای نفسانی]]، [[هدف اصلی رسالت]] [[انبیاء الهی]] {{عم}} است. {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>.


ثانیاً، تحقق چنین هدفی، تنها با وجود استاد خاص (معصوم و عالم به [[علوم]] ربانی) محقق می‌شود.
ثانیاً، تحقق چنین هدفی، تنها با وجود استاد خاص (معصوم و عالم به [[علوم]] ربانی) محقق می‌شود.
خط ۳۲: خط ۳۲:
نتیجه آنکه: بشریت برای تزکیه نفس و [[سیر]] در مراتب [[اسلام]] و [[ایمان]]، همیشه نیازمند وجود امام معصوم است.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۱۴۱.</ref>
نتیجه آنکه: بشریت برای تزکیه نفس و [[سیر]] در مراتب [[اسلام]] و [[ایمان]]، همیشه نیازمند وجود امام معصوم است.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۱۴۱.</ref>


[[حقیقت]] [[تلاوت قرآن]] و یا [[تزکیه نفس]] و [[تعلیم کتاب و حکمت]]، انحصاراً در [[اختیار]] [[مقام اهل بیت]]{{عم}} است؛ چنان که [[امام باقر]]{{ع}} در توضیح [[آیه]] مورد [[استدلال]] می‌فرمایند:
[[حقیقت]] [[تلاوت قرآن]] و یا [[تزکیه نفس]] و [[تعلیم کتاب و حکمت]]، انحصاراً در [[اختیار]] [[مقام اهل بیت]] {{عم}} است؛ چنان که [[امام باقر]] {{ع}} در توضیح [[آیه]] مورد [[استدلال]] می‌فرمایند:
{{متن حدیث|أَمَّا قَوْلُهُ‏ {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ...}} فَهَذِهِ‏ الْآيَةُ لِآلِ‏ مُحَمَّدٍ}}<ref>تفسیر قمی (ط. دارالکتاب، ۱۴۱۳ه. ق.)، ج۱، ص۱۲۲.</ref>.
{{متن حدیث|أَمَّا قَوْلُهُ‏ {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ...}} فَهَذِهِ‏ الْآيَةُ لِآلِ‏ مُحَمَّدٍ}}<ref>تفسیر قمی (ط. دارالکتاب، ۱۴۱۳ه. ق.)، ج۱، ص۱۲۲.</ref>.


تقریر بیان امام باقر{{ع}} در آیه مورد استدلال را به نحو دیگری نیز می‌توان بیان نمود؛ به این ترتیب که:
تقریر بیان امام باقر {{ع}} در آیه مورد استدلال را به نحو دیگری نیز می‌توان بیان نمود؛ به این ترتیب که:


اولاً، [[خداوند]] در آیه ۱۶۴ [[سوره آل عمران]]، از [[امتنان]] خود بر [[امّت اسلام]] سخن می‌گوید. [[منّت]] [[الهی]] درباره یک [[نعمت]]، اشاره به [[عظمت]] آن نعمت دارد و طبعاً هر مقدار که نعمت بزرگ‌تر باشد، [[شکر]] بالاتر و کامل‌تری می‌طلبد.
اولاً، [[خداوند]] در آیه ۱۶۴ [[سوره آل عمران]]، از [[امتنان]] خود بر [[امّت اسلام]] سخن می‌گوید. [[منّت]] [[الهی]] درباره یک [[نعمت]]، اشاره به [[عظمت]] آن نعمت دارد و طبعاً هر مقدار که نعمت بزرگ‌تر باشد، [[شکر]] بالاتر و کامل‌تری می‌طلبد.


ثانیاً، شکر هر نعمت، اظهار آن در عمل و نظر است. بنابراین، [[شکر نعمت]] [[بعثت]] [[نبوی]]{{صل}}، [[الگو]] قرار دادن ایشان در صفات و تعالیمی است که در بیان کتاب و [[حکمت]] به [[امت]] ارائه می‌نمایند.
ثانیاً، شکر هر نعمت، اظهار آن در عمل و نظر است. بنابراین، [[شکر نعمت]] [[بعثت]] [[نبوی]] {{صل}}، [[الگو]] قرار دادن ایشان در صفات و تعالیمی است که در بیان کتاب و [[حکمت]] به [[امت]] ارائه می‌نمایند.


نتیجه‌ای که از این دو مقدمه به دست می‌آید آن است که بنابر آیه ۱۶۴ [[آل عمران]]، امّت اسلام باید در [[تلاوت آیات]] الهی و تزکیه نفس و فراگیری کتاب و حکمت، دقیقاً از [[رسول خدا]]{{صل}} [[پیروی]] کند. بنابراین، اگر بنا باشد که در [[تزکیه]] نبوی{{صل}} و یا [[تعالیم]] ایشان [[نقص]] یا خطایی وجود داشته باشد، چند محذور [[عقلی]] پیش می‌آید:
نتیجه‌ای که از این دو مقدمه به دست می‌آید آن است که بنابر آیه ۱۶۴ [[آل عمران]]، امّت اسلام باید در [[تلاوت آیات]] الهی و تزکیه نفس و فراگیری کتاب و حکمت، دقیقاً از [[رسول خدا]] {{صل}} [[پیروی]] کند. بنابراین، اگر بنا باشد که در [[تزکیه]] نبوی {{صل}} و یا [[تعالیم]] ایشان [[نقص]] یا خطایی وجود داشته باشد، چند محذور [[عقلی]] پیش می‌آید:


اول آنکه: شکر [[نعمت الهی]] آن گونه که مرضیّ رضای [[پروردگار]] باشد صورت نمی‌گیرد و راه دیگری نیز برای اتیان چنین شکری وجود ندارد؛ در حالی که [[برهان لطف]]<ref>ر. ک: برهان اول از براهین عقلی این مجموعه.</ref>، عقلاً بر خلاف آن [[حکم]] می‌کند.
اول آنکه: شکر [[نعمت الهی]] آن گونه که مرضیّ رضای [[پروردگار]] باشد صورت نمی‌گیرد و راه دیگری نیز برای اتیان چنین شکری وجود ندارد؛ در حالی که [[برهان لطف]]<ref>ر. ک: برهان اول از براهین عقلی این مجموعه.</ref>، عقلاً بر خلاف آن [[حکم]] می‌کند.
خط ۴۸: خط ۴۸:
{{متن قرآن|قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون کاری زشت کنند گویند: پدرانمان را بر همین کار یافته‌ایم و خداوند ما را به آن فرمان داده است، بگو: بی‌گمان خداوند به کار زشت فرمان نمی‌دهد؛ آیا درباره خداوند چیزی می‌گویید که نمی‌دانید؟» سوره اعراف، آیه ۲۸.</ref>.
{{متن قرآن|قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون کاری زشت کنند گویند: پدرانمان را بر همین کار یافته‌ایم و خداوند ما را به آن فرمان داده است، بگو: بی‌گمان خداوند به کار زشت فرمان نمی‌دهد؛ آیا درباره خداوند چیزی می‌گویید که نمی‌دانید؟» سوره اعراف، آیه ۲۸.</ref>.


در حالی که اگر در [[تزکیه]] و [[تعالیم]] [[نبوی]]{{صل}} [[خطا]] و نسیانی وجود داشته باشد و [[رسول اکرم]]{{صل}} دراین زمینه [[الگو]] باشد، [[خداوند]] امر به [[اطاعت]] از اسوه‌ای نموده که در آن [[فساد]] و [[گناه]] است و این امر با فرض اولیه ما [[سازش]] ندارد. از اینجا [[عصمت]] رسول اکرم{{صل}} در [[تلاوت]] و تزکیه و [[تعلیم کتاب و حکمت]] ثابت می‌شود.
در حالی که اگر در [[تزکیه]] و [[تعالیم]] [[نبوی]] {{صل}} [[خطا]] و نسیانی وجود داشته باشد و [[رسول اکرم]] {{صل}} دراین زمینه [[الگو]] باشد، [[خداوند]] امر به [[اطاعت]] از اسوه‌ای نموده که در آن [[فساد]] و [[گناه]] است و این امر با فرض اولیه ما [[سازش]] ندارد. از اینجا [[عصمت]] رسول اکرم {{صل}} در [[تلاوت]] و تزکیه و [[تعلیم کتاب و حکمت]] ثابت می‌شود.


هرچند مخاطب [[آیه]] همه [[امت اسلام]] است، ولی طبق بیانی که در بخش قبل گذشت، [[امتثال]] این [[فرمان الهی]] و [[شکر]] کامل [[نعمت]] [[بعثت]] نبوی{{صل}} تنها از عهده کسانی بر می‌آید که در [[تبعیّت]] از حضرتش مانند ایشان باشند؛ چنان که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} [[تابعان]] کامل خود را از خود دانست و در دعای خود عرضه داشت: {{متن قرآن|فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«پروردگارا! به راستی آنان بسیاری از مردم را گمراه کرده‌اند پس هر که از من پیروی کند از من است و هر که با من سرکشی ورزد بی‌گمان تو آمرزنده‌ای بخشاینده‌ای» سوره ابراهیم، آیه ۳۶.</ref>.
هرچند مخاطب [[آیه]] همه [[امت اسلام]] است، ولی طبق بیانی که در بخش قبل گذشت، [[امتثال]] این [[فرمان الهی]] و [[شکر]] کامل [[نعمت]] [[بعثت]] نبوی {{صل}} تنها از عهده کسانی بر می‌آید که در [[تبعیّت]] از حضرتش مانند ایشان باشند؛ چنان که [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} [[تابعان]] کامل خود را از خود دانست و در دعای خود عرضه داشت: {{متن قرآن|فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«پروردگارا! به راستی آنان بسیاری از مردم را گمراه کرده‌اند پس هر که از من پیروی کند از من است و هر که با من سرکشی ورزد بی‌گمان تو آمرزنده‌ای بخشاینده‌ای» سوره ابراهیم، آیه ۳۶.</ref>.


بنابراین [[آیه شریفه]]، سایر [[مردم]]، به تناسبی که [[عصیان الهی]] را می‌نمایند، از آن [[حضرت]] دور می‌شوند و [[ابراهیم]]{{ع}} برای آنان [[طلب]] [[مغفرت]] می‌نماید.
بنابراین [[آیه شریفه]]، سایر [[مردم]]، به تناسبی که [[عصیان الهی]] را می‌نمایند، از آن [[حضرت]] دور می‌شوند و [[ابراهیم]] {{ع}} برای آنان [[طلب]] [[مغفرت]] می‌نماید.


همچنین رسول اکرم{{صل}} [[اهل بیت]] [[معصوم]] خود{{عم}} را در [[ماجرای مباهله]] با [[نصارای نجران]]، به عنوان مصادیق کامل [[امت]] خود به صحنه [[مباهله]] آورد.
همچنین رسول اکرم {{صل}} [[اهل بیت]] [[معصوم]] خود {{عم}} را در [[ماجرای مباهله]] با [[نصارای نجران]]، به عنوان مصادیق کامل [[امت]] خود به صحنه [[مباهله]] آورد.
نتیجه آنکه: [[خطابات]] امری عام [[پروردگار]] در اتیان [[حق]] [[تقوا]] و یا [[جهاد]] و تلاوت و امور دیگر، هرچند [[وظیفه]] همه [[مسلمانان]] است، ولی امتثال کامل آن، فقط از عهده [[مقام عصمت]] برمی آید و بقیّه [[امّت]] باید دنباله‎روی اهل بیت{{عم}} در فراگیری چگونگی امتثال آن باشند.
نتیجه آنکه: [[خطابات]] امری عام [[پروردگار]] در اتیان [[حق]] [[تقوا]] و یا [[جهاد]] و تلاوت و امور دیگر، هرچند [[وظیفه]] همه [[مسلمانان]] است، ولی امتثال کامل آن، فقط از عهده [[مقام عصمت]] برمی آید و بقیّه [[امّت]] باید دنباله‎روی اهل بیت {{عم}} در فراگیری چگونگی امتثال آن باشند.
{{متن حدیث|عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ عَنْ عَلِيٍّ{{ع}}، قَالَ‏ نَحْنُ‏ الَّذِينَ‏ بَعَثَ‏ اللَّهُ‏ فِينَا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْنَا آيَاتِهِ وَ يُزَكِّينَا وَ يُعَلِّمُنَا الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ}}<ref>کتاب سلیم بن قیس الهلالی (الهادی، ۱۴۰۵ ه. ق.)، ج۲، ص۹۴۵.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۱۴۴.</ref>
{{متن حدیث|عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ عَنْ عَلِيٍّ {{ع}}، قَالَ‏ نَحْنُ‏ الَّذِينَ‏ بَعَثَ‏ اللَّهُ‏ فِينَا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْنَا آيَاتِهِ وَ يُزَكِّينَا وَ يُعَلِّمُنَا الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ}}<ref>کتاب سلیم بن قیس الهلالی (الهادی، ۱۴۰۵ ه. ق.)، ج۲، ص۹۴۵.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۱۴۴.</ref>


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش