ابورویحه فزعی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
فزع تیرهای از [[خثعم]]<ref>سمعانی، ج۴، ص۳۸۱.</ref> از [[قبایل]] مشهور [[یمنی]] است که به [[زید بن کهلان]] [[نسب]] میبرند<ref>ابن اثیر، اللباب، ج۱، ص۲۷۶.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۳۹.</ref> بیان کرده که ابورویحه به ابوزرعه نیز تصحیف شده و [[ابوموسی مدینی]] (در تنمة معرفة الصحابه) [[تصور]] کرده مدخلی غیر از فرد مورد بحث است. در میان [[صحابه]]، از دو نفر با [[کنیه]] ابورویحه فزعی با نام [[ربیعة بن سکن]]<ref>ابن حجر، ج۲، ص۳۸۹.</ref> و [[ابورویحه خثعمی]] (با نام: [[عبدالله بن عبدالرحمان خثعمی]])<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۴.</ref> یاد شده، ولی [[اخبار]] مربوط به این دو (خثعمی و فزعی) کاملاً بر [[اتحاد]] و یکی بودنشان دلالت دارد؛ چنان که [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۲۹، ص۳۳۸ و همو، ج۶۶، ص۲۳۴ و نیز ر. ک: ادامه مدخل.</ref> هر دو نام را برای ابورویحه فزعی قرار داده است. نخست چنان که بیان شد، علمای انساب فزع را تیرهای از خثعم دانستهاند و از این رو پسوند فزعی و خثعمی با هم برای افراد زیادی از جمله ابورویحه گفته شده است<ref>ر. ک: ابن هشام، ج۲، ص۱۵۳؛ دولابی، ج۱، ص۵۵؛ ابن ماکولا، ج۲، ص۴۲۰؛ و همو، ج۶، ص۱۲۱؛ ابن عساکر، ج۶۶، ص۲۳۵ و همو، ج۶۶، ص۲۳۶.</ref>. دوم اینکه برخی از [[صحابهنگاران]] مانند [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۲، ص۱۰۹۵.</ref> و ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۴.</ref> تنها یک مدخل آوردهاند که با توجه به یکسان بودن اطلاعات هر دو، نشان میدهد این دو کنیه را یکی دانستهاند. سوم اینکه ابورویحه فزعی نقل کرده که وقتی [[رسول خدا]]{{صل}} میان [[اصحاب]] خود [[پیمان برادری]] میبست، وارد شدم و آن [[حضرت]] مرا با مردی از [[حبشه]] [[برادر]] کرد و فرمود: {{متن حدیث|انت اخوه وهو اخوك}}<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۶، ص۱۱۱؛ ابن حجر، ج۲، ص۳۸۹.</ref> همین [[روایت]] را [[ابن هشام]]<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۵۳.</ref> و ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۴.</ref> درباره ابو رویحه خثعمی فزعی گزارش کردهاند، ولی در روایت این دو، به نام [[بلال حبشی]] تصریح شده و ذیل مدخل او آمده است که وقتی [[عمر]] [[دیوان]] را تأسیس کرد، [[بلال]] خواست او را به [[احترام]] [[پیمان]] برادریاش با ابو رویحه، در فهرست خثعمیها قرار دهد. عدم تصریح در [[روایت]] اول، میتواند از ناحیه [[راویان]] باشد. تا آنجا که سیرهنویسان داستان [[پیمان برادری]] میان [[مسلمانان]] در [[مدینه]] را گزارش کردهاند، از دو ابورویحه و دو نفر [[حبشی]] نام نبردهاند. سوم اینکه ابورویحه فزعی از اصحابی است که ساکن [[فلسطین]] شد و در بیت جبرین درگذشت<ref>ابن حبان، ج۳، ص۱۲۹؛ ابونعیم، ج۲، ص۱۰۹۵.</ref>. خثعمی را نیز در شمار [[صحابه]] ساکن [[شام]] نام بردهاند<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۴.</ref> و در روایت بلال آمده که وقتی عمر پس از [[فتح]] [[بیت المقدس]] خواست به [[جابیه]] آید، از او خواست اجازه دهد. به همراه [[برادر دینی]] خود ابورویحه در شام بماند و عمر نیز به آنها اجازه داد و هر دو در فلسطین ساکن شدند <ref>ابن عساکر، ج۶۶، ص۲۳۴.</ref> [[شاهد]] چهارم اینکه ابورویحه فزعی گوید: [[پیامبر]] [[پرچم]] سفیدی به دستم داد و فرمود: نزد [[قوم]] خود بازگرد و اعلام کن هر که زیر پرچم ابو رویحه قرار گیرد، در [[امان]] است و من نیز چنین کردم<ref>دولابی، ج۱، ص۵۵.</ref>. ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۴.</ref> و [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۶۶، ص۲۳۴.</ref> همین روایت را ذیل نام ابورویحه خثعمی آورده و آن دو را یکی دانستهاند، چنانکه [[ابن حجر]] نیز از مطالب ابن عبدالبر و ابن عساکر به این مطلب تصریح کرده است. با توجه به شواهد یاد شده، [[صحابهنگاران]] [[اخبار]] هر یک را در شرح حال دیگری بیان داشتهاند. | فزع تیرهای از [[خثعم]]<ref>سمعانی، ج۴، ص۳۸۱.</ref> از [[قبایل]] مشهور [[یمنی]] است که به [[زید بن کهلان]] [[نسب]] میبرند<ref>ابن اثیر، اللباب، ج۱، ص۲۷۶.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۳۹.</ref> بیان کرده که ابورویحه به ابوزرعه نیز تصحیف شده و [[ابوموسی مدینی]] (در تنمة معرفة الصحابه) [[تصور]] کرده مدخلی غیر از فرد مورد بحث است. در میان [[صحابه]]، از دو نفر با [[کنیه]] ابورویحه فزعی با نام [[ربیعة بن سکن]]<ref>ابن حجر، ج۲، ص۳۸۹.</ref> و [[ابورویحه خثعمی]] (با نام: [[عبدالله بن عبدالرحمان خثعمی]])<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۴.</ref> یاد شده، ولی [[اخبار]] مربوط به این دو (خثعمی و فزعی) کاملاً بر [[اتحاد]] و یکی بودنشان دلالت دارد؛ چنان که [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۲۹، ص۳۳۸ و همو، ج۶۶، ص۲۳۴ و نیز ر. ک: ادامه مدخل.</ref> هر دو نام را برای ابورویحه فزعی قرار داده است. نخست چنان که بیان شد، علمای انساب فزع را تیرهای از خثعم دانستهاند و از این رو پسوند فزعی و خثعمی با هم برای افراد زیادی از جمله ابورویحه گفته شده است<ref>ر. ک: ابن هشام، ج۲، ص۱۵۳؛ دولابی، ج۱، ص۵۵؛ ابن ماکولا، ج۲، ص۴۲۰؛ و همو، ج۶، ص۱۲۱؛ ابن عساکر، ج۶۶، ص۲۳۵ و همو، ج۶۶، ص۲۳۶.</ref>. دوم اینکه برخی از [[صحابهنگاران]] مانند [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۲، ص۱۰۹۵.</ref> و ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۴.</ref> تنها یک مدخل آوردهاند که با توجه به یکسان بودن اطلاعات هر دو، نشان میدهد این دو کنیه را یکی دانستهاند. سوم اینکه ابورویحه فزعی نقل کرده که وقتی [[رسول خدا]] {{صل}} میان [[اصحاب]] خود [[پیمان برادری]] میبست، وارد شدم و آن [[حضرت]] مرا با مردی از [[حبشه]] [[برادر]] کرد و فرمود: {{متن حدیث|انت اخوه وهو اخوك}}<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۶، ص۱۱۱؛ ابن حجر، ج۲، ص۳۸۹.</ref> همین [[روایت]] را [[ابن هشام]]<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۵۳.</ref> و ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۴.</ref> درباره ابو رویحه خثعمی فزعی گزارش کردهاند، ولی در روایت این دو، به نام [[بلال حبشی]] تصریح شده و ذیل مدخل او آمده است که وقتی [[عمر]] [[دیوان]] را تأسیس کرد، [[بلال]] خواست او را به [[احترام]] [[پیمان]] برادریاش با ابو رویحه، در فهرست خثعمیها قرار دهد. عدم تصریح در [[روایت]] اول، میتواند از ناحیه [[راویان]] باشد. تا آنجا که سیرهنویسان داستان [[پیمان برادری]] میان [[مسلمانان]] در [[مدینه]] را گزارش کردهاند، از دو ابورویحه و دو نفر [[حبشی]] نام نبردهاند. سوم اینکه ابورویحه فزعی از اصحابی است که ساکن [[فلسطین]] شد و در بیت جبرین درگذشت<ref>ابن حبان، ج۳، ص۱۲۹؛ ابونعیم، ج۲، ص۱۰۹۵.</ref>. خثعمی را نیز در شمار [[صحابه]] ساکن [[شام]] نام بردهاند<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۴.</ref> و در روایت بلال آمده که وقتی عمر پس از [[فتح]] [[بیت المقدس]] خواست به [[جابیه]] آید، از او خواست اجازه دهد. به همراه [[برادر دینی]] خود ابورویحه در شام بماند و عمر نیز به آنها اجازه داد و هر دو در فلسطین ساکن شدند <ref>ابن عساکر، ج۶۶، ص۲۳۴.</ref> [[شاهد]] چهارم اینکه ابورویحه فزعی گوید: [[پیامبر]] [[پرچم]] سفیدی به دستم داد و فرمود: نزد [[قوم]] خود بازگرد و اعلام کن هر که زیر پرچم ابو رویحه قرار گیرد، در [[امان]] است و من نیز چنین کردم<ref>دولابی، ج۱، ص۵۵.</ref>. ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۴.</ref> و [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۶۶، ص۲۳۴.</ref> همین روایت را ذیل نام ابورویحه خثعمی آورده و آن دو را یکی دانستهاند، چنانکه [[ابن حجر]] نیز از مطالب ابن عبدالبر و ابن عساکر به این مطلب تصریح کرده است. با توجه به شواهد یاد شده، [[صحابهنگاران]] [[اخبار]] هر یک را در شرح حال دیگری بیان داشتهاند. | ||
هر چند این شواهد [[اتحاد]] این دو را [[اثبات]] میکند، [[ابوموسی مدینی]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۶، ص۱۱۱.</ref> و ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۲۲.</ref> به [[اشتباه]]، برخلاف این موضوع [[تصور]] کردهاند. براساس گفته [[ابن اثیر]]<ref>اسد الغابه، ج۶، ص۱۱۱.</ref>، آنچه سبب تصور [[نادرست]] ابوموسی بوده، اینکه وی [[مشاهده]] کرده در یک روایت ابورویحه بدون اینکه به قبیلهای منسوب شود، "اخو [[بلال]]" و دیگری با "ابو رویحة الفزعی من [[خثعم]]" معرفی شده است. دیگر اینکه ذیل اولی، از بلال نقل کرده که در سخنان خود در [[خولان]] [[شام]] درباره خود و ابوریحه گفته که من و برادرم هر دو [[غلام]] بودیم. از اینرو، [[ابوموسی]] [[گمان]] کرده آن دو از هم متمایزند؛ در حالی که ابوموسی ذیل همان اولی به [[پیمان برادری]] در [[مدینه]] میان بلال و ابو رویحه اشاره کرده و [[ابن اثیر]]<ref>اسد الغابه، ج۶، ص۱۱۱.</ref> گوید: این نشان میدهد منظور از "اخو بلال"، [[برادر]] نسبی نبوده و موضوع پیمان برادری کاملا بر [[اتحاد]] این دو [[کنیه]] دلالت دارد. دلیل [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۲۲.</ref> بر تمایز این دو، [[اختلاف]] اسامی ابورویحه فزعی و ابورویحه خثعمی است. این نیز صحیح نیست؛ زیرا افزون بر تعدد اسامی برای برخی [[کنیهها]] که امری کاملا شایع است، [[ابو موسی]] گفته من نام کنیه خثعمی را نیافتم<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۶، ص۱۱۰.</ref>، ولی ذیل فزعی نامش را [[عبدالله بن عبد الرحمان]] آورده <ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۶، ص۱۱۱.</ref>، در حالی که [[صحابه]] نگاران همین نام را برای خثعمی گفتهاند و چنان که [[مشاهده]] شد، هم [[ابن عساکر]] هر دو نام را برای ابورویحه فزعی خثعمی آورده بود و هم تمام [[اخبار]] کاملاً نشان میداد که مربوط به موضوع و شخص واحدی است. با این حال ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۲۲.</ref> خود به تناقض افتاده و ذیل ابوزرعه (تصحیف رویحه) فزعی بیان داشته که نام او [[عبدالله بن عبدالرحمان خثعمی]] است، در حالی که بر اساس [[تصور]] خود، باید بنا به گفته مشهور نام او را [[ربیعة بن سکن]] میگفت.<ref>[[محمد رضا هدایتپناه|هدایتپناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابورویحه فزعی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۰۲-۳۰۳.</ref> | هر چند این شواهد [[اتحاد]] این دو را [[اثبات]] میکند، [[ابوموسی مدینی]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۶، ص۱۱۱.</ref> و ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۲۲.</ref> به [[اشتباه]]، برخلاف این موضوع [[تصور]] کردهاند. براساس گفته [[ابن اثیر]]<ref>اسد الغابه، ج۶، ص۱۱۱.</ref>، آنچه سبب تصور [[نادرست]] ابوموسی بوده، اینکه وی [[مشاهده]] کرده در یک روایت ابورویحه بدون اینکه به قبیلهای منسوب شود، "اخو [[بلال]]" و دیگری با "ابو رویحة الفزعی من [[خثعم]]" معرفی شده است. دیگر اینکه ذیل اولی، از بلال نقل کرده که در سخنان خود در [[خولان]] [[شام]] درباره خود و ابوریحه گفته که من و برادرم هر دو [[غلام]] بودیم. از اینرو، [[ابوموسی]] [[گمان]] کرده آن دو از هم متمایزند؛ در حالی که ابوموسی ذیل همان اولی به [[پیمان برادری]] در [[مدینه]] میان بلال و ابو رویحه اشاره کرده و [[ابن اثیر]]<ref>اسد الغابه، ج۶، ص۱۱۱.</ref> گوید: این نشان میدهد منظور از "اخو بلال"، [[برادر]] نسبی نبوده و موضوع پیمان برادری کاملا بر [[اتحاد]] این دو [[کنیه]] دلالت دارد. دلیل [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۲۲.</ref> بر تمایز این دو، [[اختلاف]] اسامی ابورویحه فزعی و ابورویحه خثعمی است. این نیز صحیح نیست؛ زیرا افزون بر تعدد اسامی برای برخی [[کنیهها]] که امری کاملا شایع است، [[ابو موسی]] گفته من نام کنیه خثعمی را نیافتم<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۶، ص۱۱۰.</ref>، ولی ذیل فزعی نامش را [[عبدالله بن عبد الرحمان]] آورده <ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۶، ص۱۱۱.</ref>، در حالی که [[صحابه]] نگاران همین نام را برای خثعمی گفتهاند و چنان که [[مشاهده]] شد، هم [[ابن عساکر]] هر دو نام را برای ابورویحه فزعی خثعمی آورده بود و هم تمام [[اخبار]] کاملاً نشان میداد که مربوط به موضوع و شخص واحدی است. با این حال ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۲۲.</ref> خود به تناقض افتاده و ذیل ابوزرعه (تصحیف رویحه) فزعی بیان داشته که نام او [[عبدالله بن عبدالرحمان خثعمی]] است، در حالی که بر اساس [[تصور]] خود، باید بنا به گفته مشهور نام او را [[ربیعة بن سکن]] میگفت.<ref>[[محمد رضا هدایتپناه|هدایتپناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابورویحه فزعی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۰۲-۳۰۳.</ref> |