پرش به محتوا

ابوسعید بن معلی انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶: خط ۶:
بر اساس [[منابع تاریخی]] و تراجم، به طور مسلم دو نفر به نام حارث و [[رافع]] با یک کنیه وجود داشته‌اند که البته گزارش‌های این دو با یکدیگر درهم آمیخته است و میان این دو، [[ارتباط]] نسبی و [[سبی]] وجود دارد. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۸، ص۳۹۳.</ref> می‌گوید: نسیبه دختر ابوسعید رافع بن معلی، [[همسر]] ابوسعید بن اوس بن معلی بود؛ یعنی یکی، داماد دیگری است. [[ابن شهاب زهری]]، ابوسعید مورد بحث را انصاری و از تیره [[اوس]] از بنوزریق معرفی کرده است که در [[بدر]] [[شهید]] شد، اما [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۱۵۹.</ref> آن را نپذیرفته و می‌گوید: رافع بن معلی [[خزرجی]] است. ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۳۳.</ref> می‌گوید: بسیاری از صاحبان تراجم دچار [[اشتباه]] شده‌اند. وی ابوسعید حارث بن نفیع بن معلی را که [[راوی حدیث]] [[ام الکتاب]] است، [[شهید]] بدر نمی‌داند.
بر اساس [[منابع تاریخی]] و تراجم، به طور مسلم دو نفر به نام حارث و [[رافع]] با یک کنیه وجود داشته‌اند که البته گزارش‌های این دو با یکدیگر درهم آمیخته است و میان این دو، [[ارتباط]] نسبی و [[سبی]] وجود دارد. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۸، ص۳۹۳.</ref> می‌گوید: نسیبه دختر ابوسعید رافع بن معلی، [[همسر]] ابوسعید بن اوس بن معلی بود؛ یعنی یکی، داماد دیگری است. [[ابن شهاب زهری]]، ابوسعید مورد بحث را انصاری و از تیره [[اوس]] از بنوزریق معرفی کرده است که در [[بدر]] [[شهید]] شد، اما [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۱۵۹.</ref> آن را نپذیرفته و می‌گوید: رافع بن معلی [[خزرجی]] است. ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۳۳.</ref> می‌گوید: بسیاری از صاحبان تراجم دچار [[اشتباه]] شده‌اند. وی ابوسعید حارث بن نفیع بن معلی را که [[راوی حدیث]] [[ام الکتاب]] است، [[شهید]] بدر نمی‌داند.


شرح حال نگاران، شخص دیگری را با همین [[کنیه]] و نام [[پدر]] و [[لقب]]، نام می‌برند که در منابع گاه ابوسعید بن معلی<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۲۱، ص۹۶.</ref> و زمانی ابوسعید بن ابی معلی<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۲۱، ص۹۶.</ref> نامیده شده و از [[موالی]] [[خزاعه]] بود. [[بخاری]]<ref>بخاری، ص۳۴.</ref> هر دو را نام برده و اولی را [[صحابی]] و دومی را [[تابعی]] دانسته است. از او دو [[روایت]] از [[امام علی]]{{ع}} و [[ابوهریره]] درباره [[فضیلت]] [[نماز]] در [[مسجد النبی]] او [[فضیلت]] مابین [[منبر]] مسجد النبی{{ع}} و [[روضه]] [[شریف]] نقل شده است<ref>ابن سید الناس، ج۱، ص۳۱۹؛ ابن حجر، تهذیب، ج۲۱، ص۹۶.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>تهذیب، ج۲۱، ص۹۶.</ref> می‌گوید: بسیاری از شرح حال نگاران میان این شخص که از [[تابعین]] است<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۲۱۲.</ref> و دیگری، یعنی مدخل مورد نظر ما فرق گذاشته‌اند.
شرح حال نگاران، شخص دیگری را با همین [[کنیه]] و نام [[پدر]] و [[لقب]]، نام می‌برند که در منابع گاه ابوسعید بن معلی<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۲۱، ص۹۶.</ref> و زمانی ابوسعید بن ابی معلی<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۲۱، ص۹۶.</ref> نامیده شده و از [[موالی]] [[خزاعه]] بود. [[بخاری]]<ref>بخاری، ص۳۴.</ref> هر دو را نام برده و اولی را [[صحابی]] و دومی را [[تابعی]] دانسته است. از او دو [[روایت]] از [[امام علی]] {{ع}} و [[ابوهریره]] درباره [[فضیلت]] [[نماز]] در [[مسجد النبی]] او [[فضیلت]] مابین [[منبر]] مسجد النبی {{ع}} و [[روضه]] [[شریف]] نقل شده است<ref>ابن سید الناس، ج۱، ص۳۱۹؛ ابن حجر، تهذیب، ج۲۱، ص۹۶.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>تهذیب، ج۲۱، ص۹۶.</ref> می‌گوید: بسیاری از شرح حال نگاران میان این شخص که از [[تابعین]] است<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۲۱۲.</ref> و دیگری، یعنی مدخل مورد نظر ما فرق گذاشته‌اند.


به گفته [[بخاری]]<ref>بخاری، ص۳۳.</ref> در مورد [[صحابی]] بودن [[ابوسعید]] صاحب این مدخل، هیچ اختلافی نیست. اما [[ابن کثیر]]<ref>ابن کثیر، ج۱، ص۱۰.</ref> با نقل این [[روایت]] از بخاری، ابوسعید بن معلی را از تابعین می‌داند. با توجه به شباهتی که میان گزارش‌های مربوط به [[حارث]] و [[رافع]] وجود دارد، هر دوی اینها صحابی بوده‌اند. [[ابن اثیر]] با استناد به اینکه [[ابونعیم]]، ابن عبدالبر و [[ابوموسی مدینی]]، روایت [[ام الکتاب]] را از وی نقل کرده‌اند، ابوسعید حارث را [[صحابه]] می‌دانند. همو می‌گوید: وی را تنها به آن روایت می‌شناسند و فرزندش [[سعید]] و نیز [[حفص بن عاصم]] و [[عبید بن حنین]] [[راویان]] از وی هستند<ref>ابو نعیم، ج۵، ص۲۹۱۰؛ ابن اثیر، ج۲، ص۱۵۹ و ج۵، ص۲۱۲.</ref>. همچنین اوست که در میان حدیث‌نگاران، تنها بخاری، با بیان حدیثش نام وی را آورده است<ref>عظیم آبادی، ج۴، ص۲۳۳.</ref>. ابن حجر<ref>مقدمه فتح الباری، ص۴۷۷.</ref> می‌گوید: ابوسعید بن معلی تنها یک حدیث دارد. در کتاب بخاری نیز فقط همان حدیث آمده است<ref>عظیم آبادی، ج۴، ص۲۳۳.</ref>. البته روایت دیگری از او در باب [[نماز خواندن]] در مسجدی که [[انسان]] از آن عبور می‌کند، نقل شده است. ابوسعید بن معلی می‌گوید: در [[عهد رسول خدا]]{{صل}}، هر صبحگاه که به بازار وارد می‌شدیم و از [[مسجد]] عبور می‌کردیم، نمازی در آن می‌خواندیم<ref>نسائی، ج۲، ص۵۵؛ بخاری، ص۳۳؛ هیثمی، ص۱۲۲؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۳۰۳.</ref>. در باب [[تغییر قبله]] نیز از او روایتی گزارش شده است. ابوسعید می‌گوید: روزی به مسجد وارد شدیم و [[رسول خدا]]{{صل}} بر منبر نشسته بود. آنگاه فرمود: "امروز حادثه بزرگی اتفاق خواهد افتاد". من به [[حضرت]] نزدیک‌تر شدم. پس [[پیامبر]] [[آیه]] {{متن قرآن|قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ}}<ref>«گرداندن رویت را به آسمان، می‌بینیم» سوره بقره، آیه ۱۴۴.</ref>. را [[تلاوت]] فرمود. من به دوستم که کنارم نشسته بود گفتم: برخیز پیش از آنکه [[رسول خدا]]{{صل}} از [[منبر]] پایین بیاید، دو رکعت [[نماز]] به سوی [[کعبه]] بخوانیم. ما نخستین کسانی بودیم که به کعبه نماز خواندیم. آنگاه حضرت از منبر پایین آمد و [[نماز ظهر]] را به سوی کعبه خواند<ref> بخاری، ص۳۳؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۳۰۳؛ قرطبی، ج۱، ص۱۰۸.</ref>.
به گفته [[بخاری]]<ref>بخاری، ص۳۳.</ref> در مورد [[صحابی]] بودن [[ابوسعید]] صاحب این مدخل، هیچ اختلافی نیست. اما [[ابن کثیر]]<ref>ابن کثیر، ج۱، ص۱۰.</ref> با نقل این [[روایت]] از بخاری، ابوسعید بن معلی را از تابعین می‌داند. با توجه به شباهتی که میان گزارش‌های مربوط به [[حارث]] و [[رافع]] وجود دارد، هر دوی اینها صحابی بوده‌اند. [[ابن اثیر]] با استناد به اینکه [[ابونعیم]]، ابن عبدالبر و [[ابوموسی مدینی]]، روایت [[ام الکتاب]] را از وی نقل کرده‌اند، ابوسعید حارث را [[صحابه]] می‌دانند. همو می‌گوید: وی را تنها به آن روایت می‌شناسند و فرزندش [[سعید]] و نیز [[حفص بن عاصم]] و [[عبید بن حنین]] [[راویان]] از وی هستند<ref>ابو نعیم، ج۵، ص۲۹۱۰؛ ابن اثیر، ج۲، ص۱۵۹ و ج۵، ص۲۱۲.</ref>. همچنین اوست که در میان حدیث‌نگاران، تنها بخاری، با بیان حدیثش نام وی را آورده است<ref>عظیم آبادی، ج۴، ص۲۳۳.</ref>. ابن حجر<ref>مقدمه فتح الباری، ص۴۷۷.</ref> می‌گوید: ابوسعید بن معلی تنها یک حدیث دارد. در کتاب بخاری نیز فقط همان حدیث آمده است<ref>عظیم آبادی، ج۴، ص۲۳۳.</ref>. البته روایت دیگری از او در باب [[نماز خواندن]] در مسجدی که [[انسان]] از آن عبور می‌کند، نقل شده است. ابوسعید بن معلی می‌گوید: در [[عهد رسول خدا]] {{صل}}، هر صبحگاه که به بازار وارد می‌شدیم و از [[مسجد]] عبور می‌کردیم، نمازی در آن می‌خواندیم<ref>نسائی، ج۲، ص۵۵؛ بخاری، ص۳۳؛ هیثمی، ص۱۲۲؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۳۰۳.</ref>. در باب [[تغییر قبله]] نیز از او روایتی گزارش شده است. ابوسعید می‌گوید: روزی به مسجد وارد شدیم و [[رسول خدا]] {{صل}} بر منبر نشسته بود. آنگاه فرمود: "امروز حادثه بزرگی اتفاق خواهد افتاد". من به [[حضرت]] نزدیک‌تر شدم. پس [[پیامبر]] [[آیه]] {{متن قرآن|قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ}}<ref>«گرداندن رویت را به آسمان، می‌بینیم» سوره بقره، آیه ۱۴۴.</ref>. را [[تلاوت]] فرمود. من به دوستم که کنارم نشسته بود گفتم: برخیز پیش از آنکه [[رسول خدا]] {{صل}} از [[منبر]] پایین بیاید، دو رکعت [[نماز]] به سوی [[کعبه]] بخوانیم. ما نخستین کسانی بودیم که به کعبه نماز خواندیم. آنگاه حضرت از منبر پایین آمد و [[نماز ظهر]] را به سوی کعبه خواند<ref> بخاری، ص۳۳؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۳۰۳؛ قرطبی، ج۱، ص۱۰۸.</ref>.


[[ابوسعید]] در [[روایت]] دیگری می‌گوید: در [[مسجد]] مشغول نماز بودم که رسول خدا{{صل}} مرا فراخواند. من نمازم را به پایان رساندم و نزد حضرت رفتم. پیامبر فرمود: "چه چیزی تو را از [[اجابت]] کردن من، بازداشت؟ مگر [[کلام خداوند]] را نشنیده‌ای که می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>. می‌خواهم پیش از آنکه از مسجد خارج شوی، عظیم‌ترین [[سوره]] [[قرآن]] را به تو یاد دهم. همراه پیامبر راه افتادیم و نزدیک در مسجد رسیدم. با خود گفتم حضرت فراموش کرده است و سخنانش را یادآور شدم. حضرت فرمود: "آن سوره {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref>. و آن سبع مثانی و قرآن عظیمی است که بر من نازل شد"<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۹۱۰ -۲۹۱۱.</ref>. [[ابن کثیر]]<ref>ابن کثیر، ج۱، ص۱۰.</ref> به بررسی چند طریق از سندهای این [[روایت]] می‌پردازد و این گونه اظهار نظر می‌کند: ابوسعید بن معلی از [[ابی بن کعب]] روایت کرده است و [[سند]] این روایت، متصل و صحیح است.
[[ابوسعید]] در [[روایت]] دیگری می‌گوید: در [[مسجد]] مشغول نماز بودم که رسول خدا {{صل}} مرا فراخواند. من نمازم را به پایان رساندم و نزد حضرت رفتم. پیامبر فرمود: "چه چیزی تو را از [[اجابت]] کردن من، بازداشت؟ مگر [[کلام خداوند]] را نشنیده‌ای که می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>. می‌خواهم پیش از آنکه از مسجد خارج شوی، عظیم‌ترین [[سوره]] [[قرآن]] را به تو یاد دهم. همراه پیامبر راه افتادیم و نزدیک در مسجد رسیدم. با خود گفتم حضرت فراموش کرده است و سخنانش را یادآور شدم. حضرت فرمود: "آن سوره {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref>. و آن سبع مثانی و قرآن عظیمی است که بر من نازل شد"<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۹۱۰ -۲۹۱۱.</ref>. [[ابن کثیر]]<ref>ابن کثیر، ج۱، ص۱۰.</ref> به بررسی چند طریق از سندهای این [[روایت]] می‌پردازد و این گونه اظهار نظر می‌کند: ابوسعید بن معلی از [[ابی بن کعب]] روایت کرده است و [[سند]] این روایت، متصل و صحیح است.


این روایت، مورد توجه [[فقها]] قرار گرفته است که پاسخ دادن هنگام [[نماز]] به [[رسول خدا]]{{صل}} نماز را [[باطل]] نمی‌کند؛ زیرا [[پیامبر]] در هر صورت، [[دستور]] به [[اجابت]] فرموده است، حتی در حال نماز. همچنین ابوسعید را به دلیل تأخیر در اجابت، مورد [[عتاب]] قرار داد<ref>قرطبی، ج۷، ص۳۹۰؛ ابن حزم، المحلی، ج۴، ص۶؛ ابن حجر، تلخیص الحبیر، ج۴، ص۱۱۵.</ref>. در مورد [[راوی]] یا [[راویان]] وی [[اختلاف]] است. [[ذهبی]]<ref>سیر، ج۲۱، ص۴۷۰.</ref> می‌گوید: او تنها یک راوی دارد که [[حفص بن عاصم]] است، اما همو در جایی دیگر<ref>الکاشف، ج۲، ص۴۲۸.</ref> و نیز برخی دیگر، افزون بر حفص، [[عبید بن حنین]] را نیز در شمار راویان وی نام می‌برند<ref>قرطبی، ج۱، ص۱۰۸.</ref>.
این روایت، مورد توجه [[فقها]] قرار گرفته است که پاسخ دادن هنگام [[نماز]] به [[رسول خدا]] {{صل}} نماز را [[باطل]] نمی‌کند؛ زیرا [[پیامبر]] در هر صورت، [[دستور]] به [[اجابت]] فرموده است، حتی در حال نماز. همچنین ابوسعید را به دلیل تأخیر در اجابت، مورد [[عتاب]] قرار داد<ref>قرطبی، ج۷، ص۳۹۰؛ ابن حزم، المحلی، ج۴، ص۶؛ ابن حجر، تلخیص الحبیر، ج۴، ص۱۱۵.</ref>. در مورد [[راوی]] یا [[راویان]] وی [[اختلاف]] است. [[ذهبی]]<ref>سیر، ج۲۱، ص۴۷۰.</ref> می‌گوید: او تنها یک راوی دارد که [[حفص بن عاصم]] است، اما همو در جایی دیگر<ref>الکاشف، ج۲، ص۴۲۸.</ref> و نیز برخی دیگر، افزون بر حفص، [[عبید بن حنین]] را نیز در شمار راویان وی نام می‌برند<ref>قرطبی، ج۱، ص۱۰۸.</ref>.


ابوسعید در سال ۷۳ یا ۷۴ درگذشت<ref>ذهبی، الکاشف، ج۲، ص۴۲۸.</ref>. سن وی را هنگام [[وفات]]، ۶۴ و ۹۴ سال با توجه به تصحیف در ستین و تسعین گفته‌اند. برخی ۷۴ را درست‌تر می‌دانند<ref>ابن حبان، ج۳، ص۱۲۲ و ۴۵۰؛ ابن حجر، فتح، ج۸، ص۱۱۹.</ref>. [[ابن حجر]] به نقل از ابن عبدالبر، سن وی را ۸۴ سال می‌داند که در الاستیعاب یافت نشد <ref>ابن حجر، تهذیب، ج۲۱، ص۹۶.</ref>. گزارش مربوط به ۶۴ سالگی صحیح نیست؛ زیرا در این صورت، [[سال]] [[تولد]] وی هنگام [[وفات رسول خدا]]{{صل}} خواهد بود<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۴۸.</ref>. از [[سیاق]] [[روایات]]، سن و سال بیشتری برای وی فهمیده می‌شود که با ۸۴ و ۹۴ مناسب‌تر است<ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوسعید بن معلی انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۳۸-۳۴۰.</ref>
ابوسعید در سال ۷۳ یا ۷۴ درگذشت<ref>ذهبی، الکاشف، ج۲، ص۴۲۸.</ref>. سن وی را هنگام [[وفات]]، ۶۴ و ۹۴ سال با توجه به تصحیف در ستین و تسعین گفته‌اند. برخی ۷۴ را درست‌تر می‌دانند<ref>ابن حبان، ج۳، ص۱۲۲ و ۴۵۰؛ ابن حجر، فتح، ج۸، ص۱۱۹.</ref>. [[ابن حجر]] به نقل از ابن عبدالبر، سن وی را ۸۴ سال می‌داند که در الاستیعاب یافت نشد <ref>ابن حجر، تهذیب، ج۲۱، ص۹۶.</ref>. گزارش مربوط به ۶۴ سالگی صحیح نیست؛ زیرا در این صورت، [[سال]] [[تولد]] وی هنگام [[وفات رسول خدا]] {{صل}} خواهد بود<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۴۸.</ref>. از [[سیاق]] [[روایات]]، سن و سال بیشتری برای وی فهمیده می‌شود که با ۸۴ و ۹۴ مناسب‌تر است<ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوسعید بن معلی انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۳۸-۳۴۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش