احسان در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== معانی احسان در قرآن == | == معانی احسان در قرآن == | ||
واژه احسان در قرآن کریم به معانی گوناگون بهکار رفته است که برخی از آنها عبارتاند از: | واژه احسان در قرآن کریم به معانی گوناگون بهکار رفته است که برخی از آنها عبارتاند از: | ||
#'''[[نیکی]] به دیگران:''' و (به یاد آورید) زمانی را که از [[بنیاسرائیل]] [[پیمان]] گرفتیم که جز [[خداوند]] یگانه را [[پرستش]] نکنید و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان [[نیکی]] کنید و با [[مردم]] به زبان خوش سخن بگویید{{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنكُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید؛ سوره بقره، آیه:۸۳.</ref> | # '''[[نیکی]] به دیگران:''' و (به یاد آورید) زمانی را که از [[بنیاسرائیل]] [[پیمان]] گرفتیم که جز [[خداوند]] یگانه را [[پرستش]] نکنید و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان [[نیکی]] کنید و با [[مردم]] به زبان خوش سخن بگویید{{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنكُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید؛ سوره بقره، آیه:۸۳.</ref> | ||
#'''انجام کارها به وجه نیکو:''' کسی که هر چیز آفرید، نیکو آفرید: {{متن قرآن|الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ }}<ref>اوست که هر چه آفرید نیکو آفرید و آفرینش آدمی را از گلی آغازید؛ سوره سجده، آیه:۷.</ref> | # '''انجام کارها به وجه نیکو:''' کسی که هر چیز آفرید، نیکو آفرید: {{متن قرآن|الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ }}<ref>اوست که هر چه آفرید نیکو آفرید و آفرینش آدمی را از گلی آغازید؛ سوره سجده، آیه:۷.</ref> | ||
#'''انجام [[رفتار]] [[صالح]] (مترادف [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]]):''' بگو ای [[بندگان]] [[مؤمن]] از پروردگارتان پروا کنید. برای کسانی که در این [[دنیا]] [[نیکی]] کنند، [[پاداش]] نیکوست{{متن قرآن| قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ }}<ref>بگو: ای بندگان من که ایمان آوردهاید، از پروردگارتان پروا کنید! برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود و زمین خداوند پهناور است؛ جز این نیست که پاداش شکیبایان را بیشمار، تمام دهند؛ سوره زمر، آیه:۱۰</ref>. | # '''انجام [[رفتار]] [[صالح]] (مترادف [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]]):''' بگو ای [[بندگان]] [[مؤمن]] از پروردگارتان پروا کنید. برای کسانی که در این [[دنیا]] [[نیکی]] کنند، [[پاداش]] نیکوست{{متن قرآن| قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ }}<ref>بگو: ای بندگان من که ایمان آوردهاید، از پروردگارتان پروا کنید! برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود و زمین خداوند پهناور است؛ جز این نیست که پاداش شکیبایان را بیشمار، تمام دهند؛ سوره زمر، آیه:۱۰</ref>. | ||
گفتنی است که [[خداوند]] در [[قرآن]]، یک خط مشی صریح در انجام کارها برای [[مؤمنان]] ترسیم کرده است: در راه [[نیکی]] و [[پرهیزگاری]] با هم [[تعاون]] کنید و (هرگز) در راه [[گناه]] و تعدّی همکاری نکنید{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَائِرَ اللَّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْيَ وَلاَ الْقَلائِدَ وَلا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُواْ وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبَرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است، سوره مائده، آیه:۲.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۸۹.</ref> | گفتنی است که [[خداوند]] در [[قرآن]]، یک خط مشی صریح در انجام کارها برای [[مؤمنان]] ترسیم کرده است: در راه [[نیکی]] و [[پرهیزگاری]] با هم [[تعاون]] کنید و (هرگز) در راه [[گناه]] و تعدّی همکاری نکنید{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَائِرَ اللَّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْيَ وَلاَ الْقَلائِدَ وَلا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُواْ وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبَرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است، سوره مائده، آیه:۲.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۸۹.</ref> | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
[[احسان]]، از ماده [[حسن]] به معنی "[[نیکی]] کردن" و "[[نعمت]] بخشیدن" در [[قرآن]] با مشتقات: حَسَن، [[حَسَنات]]، حَسَنه، [[محسن]] احسن و حُسنی به کار رفته است و واژههای [[ضد]] آن: اساء، سَوء، [[قبح]] و [[ظلم]] است و کلمات همسوی آن: انعام و افضال و [[برّ]] است. احسان که امری [[فطری]] و غریزی در [[طبیعت]] بشری است، لازمه [[تعلیمات دینی]] تمام [[انبیا]] و [[کتب آسمانی]] بهویژه [[قرآن کریم]] است و به عنوان یکی از ارزشهای [[اخلاق عملی]] در حیطه [[خانواده]] و [[اجتماع]] در تمام جهات [[فرهنگی]]، [[اقتصادی]]، [[سیاسی]]، نظامی و [[اخلاقی]] از جایگاه والایی برخوردار است و پاداشهای [[اخروی]] و سودهای [[دنیوی]] زیادی بر آن مترتّب است<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[احسان - کوشا (مقاله)|مقاله «احسان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]</ref>. | [[احسان]]، از ماده [[حسن]] به معنی "[[نیکی]] کردن" و "[[نعمت]] بخشیدن" در [[قرآن]] با مشتقات: حَسَن، [[حَسَنات]]، حَسَنه، [[محسن]] احسن و حُسنی به کار رفته است و واژههای [[ضد]] آن: اساء، سَوء، [[قبح]] و [[ظلم]] است و کلمات همسوی آن: انعام و افضال و [[برّ]] است. احسان که امری [[فطری]] و غریزی در [[طبیعت]] بشری است، لازمه [[تعلیمات دینی]] تمام [[انبیا]] و [[کتب آسمانی]] بهویژه [[قرآن کریم]] است و به عنوان یکی از ارزشهای [[اخلاق عملی]] در حیطه [[خانواده]] و [[اجتماع]] در تمام جهات [[فرهنگی]]، [[اقتصادی]]، [[سیاسی]]، نظامی و [[اخلاقی]] از جایگاه والایی برخوردار است و پاداشهای [[اخروی]] و سودهای [[دنیوی]] زیادی بر آن مترتّب است<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[احسان - کوشا (مقاله)|مقاله «احسان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]</ref>. | ||
راغب در مفردات فرموده: "گفته میشود احسان بر دو وجه است: یکی [[بخشش]] به غیر و دیگری نیکویی در فعل و آن وقتی است که [[علمی]] را [[نیکو]] بداند و یا عملی را نیکو به انجام رساند و لذا [[امیرمؤمنان]]، [[علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|النَّاسُ أَبْنَاءُ مَا يُحْسِنُونَ}}: «[[مردم]] به آنچه میدانند و به آنچه از [[کارهای نیک]] انجام میدهند، منسوبند». احسان، اعم از انعام و بخشش است. قال تعالی: {{متن قرآن|إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ}}<ref>«اگر نیکی ورزید به خویش نیکی ورزیدهاید» سوره اسراء، آیه ۷.</ref> و قوله تعالی: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}، پس احسان بالاتر از [[عدل]] است؛ چرا که عدل، عبارت از بخشیدن و یا گرفتن چیزی است که بر او لازم است و احسان، بخشیدن است به بیش از آنچه بر او لازم است و دریافتکردن است به کمتر از آنچه [[حق]] اوست، پس احسان، زاید بر [[عدل]] است؛ چنانکه [[اقدام]] به عدل [[واجب]] بوده، در حالیکه اقدام به [[احسان]]، [[مستحب]] و [[پسندیده]] است"<ref>مفردات، ص۱۱۸.</ref>. | راغب در مفردات فرموده: "گفته میشود احسان بر دو وجه است: یکی [[بخشش]] به غیر و دیگری نیکویی در فعل و آن وقتی است که [[علمی]] را [[نیکو]] بداند و یا عملی را نیکو به انجام رساند و لذا [[امیرمؤمنان]]، [[علی]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|النَّاسُ أَبْنَاءُ مَا يُحْسِنُونَ}}: «[[مردم]] به آنچه میدانند و به آنچه از [[کارهای نیک]] انجام میدهند، منسوبند». احسان، اعم از انعام و بخشش است. قال تعالی: {{متن قرآن|إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ}}<ref>«اگر نیکی ورزید به خویش نیکی ورزیدهاید» سوره اسراء، آیه ۷.</ref> و قوله تعالی: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}، پس احسان بالاتر از [[عدل]] است؛ چرا که عدل، عبارت از بخشیدن و یا گرفتن چیزی است که بر او لازم است و احسان، بخشیدن است به بیش از آنچه بر او لازم است و دریافتکردن است به کمتر از آنچه [[حق]] اوست، پس احسان، زاید بر [[عدل]] است؛ چنانکه [[اقدام]] به عدل [[واجب]] بوده، در حالیکه اقدام به [[احسان]]، [[مستحب]] و [[پسندیده]] است"<ref>مفردات، ص۱۱۸.</ref>. | ||
فخرالدین در مجمعالبحرین فرموده: درباره قوله: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، از [[معصوم]] سؤال گردید که این چه نوع احسانی است؟ حضرت فرمود: {{متن حدیث|أَنْ تُحْسِنَ صُحْبَتَهُمَا وَ أَنْ لَا تُكَلِّفَهُمَا أَنْ يَسْأَلَاكَ شَيْئاً مِمَّا يَحْتَاجَانِ إِلَيْهِ}}: «در [[مصاحبت]] با آن دو، خوشرو بودن و اینکه اگر از او درخواستی دارند که مورد [[حاجت]] آنان است، این درخواست بر آنها مشکل و طاقتفرسا ننماید»<ref>مجمعالبحرین، ص۵۰۳.</ref>. [[طبرسی]] در [[مجمعالبیان]] فرموده: لفظ احسان جامع هر خیری است و استعمال آن بیشتر در [[بخشش مال]] و بذل سعی [[جمیل]] است. در معنای: {{متن قرآن|وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ}} با استناد به گفته [[ابن عباس]] و مروی از [[امام صادق]]{{ع}} فرموده: یعنی در صورت امکان، آن را بدون معطلی بپردازند و به امروز و فردا موکول نکنند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۲۶۵.</ref>. | فخرالدین در مجمعالبحرین فرموده: درباره قوله: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، از [[معصوم]] سؤال گردید که این چه نوع احسانی است؟ حضرت فرمود: {{متن حدیث|أَنْ تُحْسِنَ صُحْبَتَهُمَا وَ أَنْ لَا تُكَلِّفَهُمَا أَنْ يَسْأَلَاكَ شَيْئاً مِمَّا يَحْتَاجَانِ إِلَيْهِ}}: «در [[مصاحبت]] با آن دو، خوشرو بودن و اینکه اگر از او درخواستی دارند که مورد [[حاجت]] آنان است، این درخواست بر آنها مشکل و طاقتفرسا ننماید»<ref>مجمعالبحرین، ص۵۰۳.</ref>. [[طبرسی]] در [[مجمعالبیان]] فرموده: لفظ احسان جامع هر خیری است و استعمال آن بیشتر در [[بخشش مال]] و بذل سعی [[جمیل]] است. در معنای: {{متن قرآن|وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ}} با استناد به گفته [[ابن عباس]] و مروی از [[امام صادق]] {{ع}} فرموده: یعنی در صورت امکان، آن را بدون معطلی بپردازند و به امروز و فردا موکول نکنند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۲۶۵.</ref>. | ||
همچنین در معنای {{متن قرآن|إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا}}، فرموده: معنای آن، نیکویینمودن برای رفع [[منازعه]] است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۶۷.</ref> و در معنای: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} فرموده: معنای آن: {{متن حدیث|و أوصى بالوالدين إحسانا}} است، و [[دلیل]] آن را یکی {{متن قرآن|مَا حَرَّمَ}} در قوله: {{متن قرآن|مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ}} الی آخر [[آیه]] و [[نهی]] در {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا... وَلَا تَقْرَبُوا...}} در ذیل آیه مزبور، دانسته است<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۳۸۲.</ref>. | همچنین در معنای {{متن قرآن|إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا}}، فرموده: معنای آن، نیکویینمودن برای رفع [[منازعه]] است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۶۷.</ref> و در معنای: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} فرموده: معنای آن: {{متن حدیث|و أوصى بالوالدين إحسانا}} است، و [[دلیل]] آن را یکی {{متن قرآن|مَا حَرَّمَ}} در قوله: {{متن قرآن|مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ}} الی آخر [[آیه]] و [[نهی]] در {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا... وَلَا تَقْرَبُوا...}} در ذیل آیه مزبور، دانسته است<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۳۸۲.</ref>. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
=== تفاسیر اجتهادی === | === تفاسیر اجتهادی === | ||
==== تفسیر التبیان ==== | ==== تفسیر التبیان ==== | ||
# [[شیخ طوسی]] در تبیان فی قوله تعالی: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}، فرموده: "احتمال دارد مراد از احسان [[صله ارحام]] بوده، پس احسان، عام در جمیع [[خلق]] باشد، و ایتای ذیالقربی، امر به [[صله]] [[قرابت]] [[نبی]]{{صل}}، و ایشان کسانی هستند که [[خدای متعال]] در [[آیه]]: {{متن قرآن|فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى}}<ref>«یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) است» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>، [[اراده]] آنان را نموده است"<ref>تبیان، ج۶، ص۴۱۹.</ref>. | # [[شیخ طوسی]] در تبیان فی قوله تعالی: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}، فرموده: "احتمال دارد مراد از احسان [[صله ارحام]] بوده، پس احسان، عام در جمیع [[خلق]] باشد، و ایتای ذیالقربی، امر به [[صله]] [[قرابت]] [[نبی]] {{صل}}، و ایشان کسانی هستند که [[خدای متعال]] در [[آیه]]: {{متن قرآن|فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى}}<ref>«یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) است» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>، [[اراده]] آنان را نموده است"<ref>تبیان، ج۶، ص۴۱۹.</ref>. | ||
# همچنین فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، فرموده: عامل در آن امر است؛ یعنی امر به [[احسان]] [[والدین]] میکند و [[دلیل]] بر آن {{متن قرآن|حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ...}} الخ آیه است که معنای: {{عربی|أوصى بتحريمه و أمر بتجنبه}} دارد<ref>تبیان، ج۴، ص۳۱.</ref>. | # همچنین فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، فرموده: عامل در آن امر است؛ یعنی امر به [[احسان]] [[والدین]] میکند و [[دلیل]] بر آن {{متن قرآن|حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ...}} الخ آیه است که معنای: {{عربی|أوصى بتحريمه و أمر بتجنبه}} دارد<ref>تبیان، ج۴، ص۳۱.</ref>. | ||
# همینطور فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} فرموده: و آن احسانی را که از آنان<ref>طبرسی در مجمع البیان، ج۱، ص۱۵۰ فرموده: «و آن احسانی را که از امت ما میثاق گرفت».</ref> [[میثاق]] گرفت، این بود که نسبت به والدین آنچه را که بر اساس [[فرمانبرداری]] از آنان [[واجب]] شده، برای ایشان بهجا آورد، از قبیل: کار [[نیکو]] نمودن، سخن خوبگفتن، نهایت [[فروتنی]] بر مبنای مهر و محبتداشتن نسبت به آنان، رحمتآوردن بر آنها، رأفتآوردن نسبت به آنان و [[دعای خیر]] نمودن در حقشان و انجامدادن آنچه از جانب [[خدای متعال]] نسبت به آنان [[مستحب]] است<ref>تبیان، ج۱، ص۳۲۹.</ref>. | # همینطور فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} فرموده: و آن احسانی را که از آنان<ref>طبرسی در مجمع البیان، ج۱، ص۱۵۰ فرموده: «و آن احسانی را که از امت ما میثاق گرفت».</ref> [[میثاق]] گرفت، این بود که نسبت به والدین آنچه را که بر اساس [[فرمانبرداری]] از آنان [[واجب]] شده، برای ایشان بهجا آورد، از قبیل: کار [[نیکو]] نمودن، سخن خوبگفتن، نهایت [[فروتنی]] بر مبنای مهر و محبتداشتن نسبت به آنان، رحمتآوردن بر آنها، رأفتآوردن نسبت به آنان و [[دعای خیر]] نمودن در حقشان و انجامدادن آنچه از جانب [[خدای متعال]] نسبت به آنان [[مستحب]] است<ref>تبیان، ج۱، ص۳۲۹.</ref>. | ||
==== تفسیر مجمع البیان ==== | ==== تفسیر مجمع البیان ==== | ||
# [[طبرسی]] در [[مجمعالبیان]] فی قوله تعالی: {{متن قرآن|تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، دو قول را ذکر نموده: یکی اینکه آن [[طلاق]] (در نوبت) سوم است و دوم آنکه ترک ([[همسر]] مطلقه) در [[زمان]] عده است تا معلوم گردد که عده به سر آمده. او این قول را [[روایت]] شده از [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}} و نیز از [[سدی]] و [[ضحاک]] دانسته<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۳۲۹.</ref>. | # [[طبرسی]] در [[مجمعالبیان]] فی قوله تعالی: {{متن قرآن|تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، دو قول را ذکر نموده: یکی اینکه آن [[طلاق]] (در نوبت) سوم است و دوم آنکه ترک ([[همسر]] مطلقه) در [[زمان]] عده است تا معلوم گردد که عده به سر آمده. او این قول را [[روایت]] شده از [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{عم}} و نیز از [[سدی]] و [[ضحاک]] دانسته<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۳۲۹.</ref>. | ||
==== تفسیر کشاف ==== | ==== تفسیر کشاف ==== | ||
# [[زمخشری]] در کشاف فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، فرموده: "یا با احسانکردنتان به والدین به [[قدر]] [[توانایی]] و [[قدرت]]، [[حقیقت]] احسان را احسان کرده و یا باید احسان کنید"<ref>کشاف، ج۱، ص۲۹۳.</ref>. | # [[زمخشری]] در کشاف فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، فرموده: "یا با احسانکردنتان به والدین به [[قدر]] [[توانایی]] و [[قدرت]]، [[حقیقت]] احسان را احسان کرده و یا باید احسان کنید"<ref>کشاف، ج۱، ص۲۹۳.</ref>. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
# نیز فی قوله تعالی: {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}}، فرموده: "{{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ}} در عمل، {{متن قرآن|إِلَّا الْإِحْسَانُ}} در [[ثواب]] است. هر کس نیکویی کرد، به خویش نیکویی کرد، و هر کس بدی کرده، به خودش بدی کرده"<ref>کشاف، ج۴، ص۴۹.</ref>. | # نیز فی قوله تعالی: {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}}، فرموده: "{{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ}} در عمل، {{متن قرآن|إِلَّا الْإِحْسَانُ}} در [[ثواب]] است. هر کس نیکویی کرد، به خویش نیکویی کرد، و هر کس بدی کرده، به خودش بدی کرده"<ref>کشاف، ج۴، ص۴۹.</ref>. | ||
==== تفسیر شبّر ==== | ==== تفسیر شبّر ==== | ||
# شُبَّر در تفسیرش فی قوله تعالی: {{متن قرآن|لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} الخ فرموده: "والدین را گرامی بدارید و به آنان نیکویی کنید و سزاوارتر به [[قدردانی]] و تشکّر شما، [[محمد]]{{صل}} و [[علی]]{{ع}} است"<ref>تفسیر شبر، ص۳۲.</ref>. | # شُبَّر در تفسیرش فی قوله تعالی: {{متن قرآن|لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} الخ فرموده: "والدین را گرامی بدارید و به آنان نیکویی کنید و سزاوارتر به [[قدردانی]] و تشکّر شما، [[محمد]] {{صل}} و [[علی]] {{ع}} است"<ref>تفسیر شبر، ص۳۲.</ref>. | ||
# همچنین فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ}}، فرموده: "یعنی بدون [[کاستی]] و معطل نمودن و امروز و فردا کردن، جانی (دیه را) به عافی بپردازد"<ref>تفسیر شبر، ص۶۹.</ref>. | # همچنین فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ}}، فرموده: "یعنی بدون [[کاستی]] و معطل نمودن و امروز و فردا کردن، جانی (دیه را) به عافی بپردازد"<ref>تفسیر شبر، ص۶۹.</ref>. | ||
# نیز فی قوله تعالی: {{متن قرآن|تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، قول دوم [[مجمعالبیان]] را [[نقل]] نموده است<ref>تفسیر شبر، ص۹۰.</ref>. | # نیز فی قوله تعالی: {{متن قرآن|تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، قول دوم [[مجمعالبیان]] را [[نقل]] نموده است<ref>تفسیر شبر، ص۹۰.</ref>. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
==== تفسیر المیزان ==== | ==== تفسیر المیزان ==== | ||
# [[علامه طباطبایی]] در [[المیزان]] فی قوله تعالی: {{متن قرآن|أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، فرموده: "مطلوب در تقیید تسریح به احسان، [[نفی]] دریافت زوج از زوجه است بعض از آنچه را که بابت مهر به او [[عطا]] نموده است"<ref>المیزان، ج۲، ص۲۴۵.</ref>. | # [[علامه طباطبایی]] در [[المیزان]] فی قوله تعالی: {{متن قرآن|أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، فرموده: "مطلوب در تقیید تسریح به احسان، [[نفی]] دریافت زوج از زوجه است بعض از آنچه را که بابت مهر به او [[عطا]] نموده است"<ref>المیزان، ج۲، ص۲۴۵.</ref>. | ||
# همینطور فی قوله تعالی: {{متن قرآن|إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا}} هم فرموده: "نزد [[پیامبر]]{{صل}} [[سوگند]] یاد میکنند که [[محاکمه]] را نزد [[طاغوت]] بردیم، نه به این جهت که به آنان [[تمایل]] و رغبتی داشته باشیم، بلکه به منظور قطع [[مشاجره]] بین طرفین درگیر [[منازعه]]"<ref>المیزان، ج۴، ص۴۳۰.</ref>. | # همینطور فی قوله تعالی: {{متن قرآن|إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا}} هم فرموده: "نزد [[پیامبر]] {{صل}} [[سوگند]] یاد میکنند که [[محاکمه]] را نزد [[طاغوت]] بردیم، نه به این جهت که به آنان [[تمایل]] و رغبتی داشته باشیم، بلکه به منظور قطع [[مشاجره]] بین طرفین درگیر [[منازعه]]"<ref>المیزان، ج۴، ص۴۳۰.</ref>. | ||
# نیز فی قوله تعالی: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}، فرموده: "آن، احسان به غیر بوده و به معنای خیر رساندن یا نفعرساندن به غیر است، نه بر [[سبیل]] [[جزا]] و مقابله، بلکه خیر رساندن به غیری است که ابتدا به آن، برای [[خدا]] و تبرّعاً باشد"<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۵۴.</ref>. | # نیز فی قوله تعالی: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}، فرموده: "آن، احسان به غیر بوده و به معنای خیر رساندن یا نفعرساندن به غیر است، نه بر [[سبیل]] [[جزا]] و مقابله، بلکه خیر رساندن به غیری است که ابتدا به آن، برای [[خدا]] و تبرّعاً باشد"<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۵۴.</ref>. | ||
# فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} هم فرموده: "«إحساناً» عطف بر {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ}} است و این نشان میدهد که بعد از [[اعتقاد به توحید]] [[خدای متعال]]، احسان از واجبترین [[واجبات]] است، و از اینرو بعد از ذکر [[حکم]] [[توحید]] و مقدّم بر سایر [[احکام]] ذکر شده معدوده، آن را ذکر نموده است"<ref>المیزان، ج۱۵، ص۸۳.</ref><ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۴۹.</ref> | # فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} هم فرموده: "«إحساناً» عطف بر {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ}} است و این نشان میدهد که بعد از [[اعتقاد به توحید]] [[خدای متعال]]، احسان از واجبترین [[واجبات]] است، و از اینرو بعد از ذکر [[حکم]] [[توحید]] و مقدّم بر سایر [[احکام]] ذکر شده معدوده، آن را ذکر نموده است"<ref>المیزان، ج۱۵، ص۸۳.</ref><ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۴۹.</ref> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
=== [[تفاسیر]] [[روایی]] === | === [[تفاسیر]] [[روایی]] === | ||
==== تفسیر البرهان ==== | ==== تفسیر البرهان ==== | ||
# [[سید هاشم بحرانی]] در [[تفسیر برهان]] فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، آورده است: [[امام عسکری]] درباره سخن [[خدای عزوجل]]: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، فرمود: [[پیامبر خدا]]{{صل}} درباره آن گفته است: [[محمد]] و [[علی]] از [[پدر]] و [[مادر]] شما [[برتر]] هستند و به [[سپاسگزاری]] و تشکر شما سزاوارتر از آن دواند، و [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} فرموده که شنیدم پیامبر خدا{{صل}} میفرمود: من و علی [[پدران]] این امتیم و البته، [[حقّ]] ما بر آنان عظیمتر از [[حق]] والدینشان است؛ پس ما هستیم که آنان را از [[آتش]] سوزان به سوی [[خانه]] [[امن]] و قرار [[نجات]] میدهیم، و البته، ما آنان را از بند [[بردگی]] رهانیده و به مرتبه عالی [[حرّیت]] و [[آزادگی]] ملحق مینماییم، اگر ما را [[اطاعت]] کنند... (و این [[حدیث]] طولانی است و ما به مقدار [[حاجت]] از آن آوردهایم)<ref>{{متن حدیث|قال: الإمام العسكري{{ع}}: و قد قال [[الله]] عز و جل: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: أَفْضَلُ وَالِدَيْكُمْ وَ أَحَقُّهُمَا بِشُكْرِكُمْ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ؛ وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ{{ع}}: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} يَقُولُ: أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ، وَ لَحَقُّنَا عَلَيْهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَيْ وِلَادَتِهِمْ، فَإِنَّا نُنْقِذُهُمْ -إِنْ أَطَاعُونَا- مِنَ النَّارِ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ، وَ نُلْحِقُهُمْ مِنَ الْعُبُودِيَّةِ بِخِيَارِ الْأَحْرَارِ}}... {{عربی|و الحديث طويل اخذنا منه موضع الحاجة)}}؛ البرهان، ص۷۸.</ref>. | # [[سید هاشم بحرانی]] در [[تفسیر برهان]] فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، آورده است: [[امام عسکری]] درباره سخن [[خدای عزوجل]]: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، فرمود: [[پیامبر خدا]] {{صل}} درباره آن گفته است: [[محمد]] و [[علی]] از [[پدر]] و [[مادر]] شما [[برتر]] هستند و به [[سپاسگزاری]] و تشکر شما سزاوارتر از آن دواند، و [[علی بن ابیطالب]] {{ع}} فرموده که شنیدم پیامبر خدا {{صل}} میفرمود: من و علی [[پدران]] این امتیم و البته، [[حقّ]] ما بر آنان عظیمتر از [[حق]] والدینشان است؛ پس ما هستیم که آنان را از [[آتش]] سوزان به سوی [[خانه]] [[امن]] و قرار [[نجات]] میدهیم، و البته، ما آنان را از بند [[بردگی]] رهانیده و به مرتبه عالی [[حرّیت]] و [[آزادگی]] ملحق مینماییم، اگر ما را [[اطاعت]] کنند... (و این [[حدیث]] طولانی است و ما به مقدار [[حاجت]] از آن آوردهایم)<ref>{{متن حدیث|قال: الإمام العسكري {{ع}}: و قد قال [[الله]] عز و جل: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: أَفْضَلُ وَالِدَيْكُمْ وَ أَحَقُّهُمَا بِشُكْرِكُمْ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ؛ وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ {{ع}}: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} يَقُولُ: أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ، وَ لَحَقُّنَا عَلَيْهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَيْ وِلَادَتِهِمْ، فَإِنَّا نُنْقِذُهُمْ -إِنْ أَطَاعُونَا- مِنَ النَّارِ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ، وَ نُلْحِقُهُمْ مِنَ الْعُبُودِيَّةِ بِخِيَارِ الْأَحْرَارِ}}... {{عربی|و الحديث طويل اخذنا منه موضع الحاجة)}}؛ البرهان، ص۷۸.</ref>. | ||
# همچنین در تفسیر برهان فی قوله تعالی: {{متن قرآن|فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ}}، به [[روایت]] [[محمد بن یعقوب]] با اسنادش تا [[حلبی]] آورده که او از [[امام صادق]]{{ع}} آورده است که: درباره فرموده [[خدای عزوجل]]: {{متن قرآن|فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ}}: از [[امام صادق]]{{ع}} سؤال نمودم. آن [[حضرت]] فرمود: برای آنکس که [[حق]] مخصوص اوست، سزاوار است که بر [[برادر]] دینیاش سخت نگیرد، وقتی کار به [[مصالحه]] بر دیه میکشد، و بر آن کسی که [[ادای حق]] بر عهده اوست، سزد که پرداخت دیه را به وقت گذرانی و امروز و فردا نمودن نیندازد، هرگاه که بر پرداخت اندازه مقرّر توانا بود و ضمن پرداخت، آن را به نحو مطلوب و [[پسندیده]] بپردازد. بعد درباره فرموده خدای عزو جل: {{متن قرآن|فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}، سؤال نمودم. پس آن بزرگوار فرمود: آن، مردی است که دیه را قبول میکند یا [[عفو]] مینماید و یا (بر آن) مصالحه میکند و پس از آن به تجاوزکاری پرداخته و طرف را به [[قتل]] میرساند. پس بر او [[عذاب]] الیم است؛ همانطور که خدای عز و جل فرموده<ref>{{متن حدیث|قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: {{متن قرآن|فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ}}، قَالَ يَنْبَغِي لِلَّذِي لَهُ الْحَقُّ أَنْ لَا يَعْسُرَ أَخَاهُ إِذَا كَانَ قَدْ صَالَحَهُ عَلَى دِيَةٍ وَ يَنْبَغِي لِلَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ أَنْ لَا يَمْطُلَ أَخَاهُ إِذَا قَدَرَ عَلَى مَا يُعْطِيهِ وَ يُؤَدِّيَ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: {{متن قرآن|فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}، فَقَالَ هُوَ الرَّجُلُ يَقْبَلُ الدِّيَةَ أَوْ يَعْفُو أَوْ يُصَالِحُ ثُمَّ يَعْتَدِي فَيَقْتُلُ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ البرهان، ص۱۱۱؛ ابنجمعه عروسی هم این حدیث را در جلد یکم تفسیر نورالثقلین، ص۱۵۷ و ۱۵۸، به روایت حلبی، ابیبصیر و سماعه، در ضمن چهار روایت، نقل کرده است.</ref>. | # همچنین در تفسیر برهان فی قوله تعالی: {{متن قرآن|فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ}}، به [[روایت]] [[محمد بن یعقوب]] با اسنادش تا [[حلبی]] آورده که او از [[امام صادق]] {{ع}} آورده است که: درباره فرموده [[خدای عزوجل]]: {{متن قرآن|فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ}}: از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال نمودم. آن [[حضرت]] فرمود: برای آنکس که [[حق]] مخصوص اوست، سزاوار است که بر [[برادر]] دینیاش سخت نگیرد، وقتی کار به [[مصالحه]] بر دیه میکشد، و بر آن کسی که [[ادای حق]] بر عهده اوست، سزد که پرداخت دیه را به وقت گذرانی و امروز و فردا نمودن نیندازد، هرگاه که بر پرداخت اندازه مقرّر توانا بود و ضمن پرداخت، آن را به نحو مطلوب و [[پسندیده]] بپردازد. بعد درباره فرموده خدای عزو جل: {{متن قرآن|فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}، سؤال نمودم. پس آن بزرگوار فرمود: آن، مردی است که دیه را قبول میکند یا [[عفو]] مینماید و یا (بر آن) مصالحه میکند و پس از آن به تجاوزکاری پرداخته و طرف را به [[قتل]] میرساند. پس بر او [[عذاب]] الیم است؛ همانطور که خدای عز و جل فرموده<ref>{{متن حدیث|قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: {{متن قرآن|فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ}}، قَالَ يَنْبَغِي لِلَّذِي لَهُ الْحَقُّ أَنْ لَا يَعْسُرَ أَخَاهُ إِذَا كَانَ قَدْ صَالَحَهُ عَلَى دِيَةٍ وَ يَنْبَغِي لِلَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ أَنْ لَا يَمْطُلَ أَخَاهُ إِذَا قَدَرَ عَلَى مَا يُعْطِيهِ وَ يُؤَدِّيَ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: {{متن قرآن|فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}، فَقَالَ هُوَ الرَّجُلُ يَقْبَلُ الدِّيَةَ أَوْ يَعْفُو أَوْ يُصَالِحُ ثُمَّ يَعْتَدِي فَيَقْتُلُ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ البرهان، ص۱۱۱؛ ابنجمعه عروسی هم این حدیث را در جلد یکم تفسیر نورالثقلین، ص۱۵۷ و ۱۵۸، به روایت حلبی، ابیبصیر و سماعه، در ضمن چهار روایت، نقل کرده است.</ref>. | ||
# نیز [[بحرانی]] در [[تفسیر برهان]] فی قوله تعالی: {{متن قرآن|أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، به [[نقل]] از عیاشی و او از [[ابیبصیر]] به نقل از امام صادق{{ع}} آورده است که: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: آن زنی که برای شوهرش [[حلال]] نیست تا این که به [[نکاح]] شوهر خودش در بیاید، غیر از کسی است که او را [[طلاق]] میداده، سپس [[رجوع]] میکرده، پس از آن (دوباره) طلاق میداده و بعد مراجعه میکرده، سپس برای مرتبه سوم زنش را طلاق میداده است. پس در این صورت آن [[زن]]، برای آن شوهر حلال نیست تا این که آن زن به [[ازدواج]] همسری دیگر در آید. این است که [[خدای عزوجل]] میفرماید: {{متن قرآن|فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، و {{متن قرآن|تَسْرِيحٌ}} عبارت است از طلاق سوم. [[ابیبصیر]] گوید که امام صادق{{ع}} درباره سخن [[خدای متعال]]: {{متن قرآن|فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ}}، فرمود: همین طلاق سوم است. پس اگر شوهر (جدید) زن او را طلاق داد، اشکالی نیست در این که شوهر (قبلی)اش با ازدواجی جدید به او مراجعه کند<ref>{{متن حدیث|قَالَ: الْمَرْأَةُ الَّتِي لَا تَحِلُّ لِزَوْجِهَا حتى تنكح زوجه، غير الذي يطلق ثم يراجع ثم يطلق ثم يراجع ثم يطلق الثالثة، فلا تحل له حتى تنكح زوجاً غيره إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: {{متن قرآن|فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، وَ التَّسْرِيحُ هُوَ التَّطْلِيقَةُ الثَّالِثَةُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} فِي قَوْلِهِ: {{متن قرآن|فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ}}، هَاهُنَا التَّطْلِيقَةُ الثَّالِثَةُ فَإِنْ طَلَّقَهَا الْأَخِيرُ {{متن قرآن|فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يَتَرَاجَعَا}} بِتَزْوِيجٍ جَدِيدٍ}}. {{متن حدیث|عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}}: قَالَ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ: {{متن قرآن|الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، التَّطْلِيقَةِ الثَّالِثَةِ}}؛ البرهان، ص۳۷.</ref>. | # نیز [[بحرانی]] در [[تفسیر برهان]] فی قوله تعالی: {{متن قرآن|أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، به [[نقل]] از عیاشی و او از [[ابیبصیر]] به نقل از امام صادق {{ع}} آورده است که: [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: آن زنی که برای شوهرش [[حلال]] نیست تا این که به [[نکاح]] شوهر خودش در بیاید، غیر از کسی است که او را [[طلاق]] میداده، سپس [[رجوع]] میکرده، پس از آن (دوباره) طلاق میداده و بعد مراجعه میکرده، سپس برای مرتبه سوم زنش را طلاق میداده است. پس در این صورت آن [[زن]]، برای آن شوهر حلال نیست تا این که آن زن به [[ازدواج]] همسری دیگر در آید. این است که [[خدای عزوجل]] میفرماید: {{متن قرآن|فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، و {{متن قرآن|تَسْرِيحٌ}} عبارت است از طلاق سوم. [[ابیبصیر]] گوید که امام صادق {{ع}} درباره سخن [[خدای متعال]]: {{متن قرآن|فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ}}، فرمود: همین طلاق سوم است. پس اگر شوهر (جدید) زن او را طلاق داد، اشکالی نیست در این که شوهر (قبلی)اش با ازدواجی جدید به او مراجعه کند<ref>{{متن حدیث|قَالَ: الْمَرْأَةُ الَّتِي لَا تَحِلُّ لِزَوْجِهَا حتى تنكح زوجه، غير الذي يطلق ثم يراجع ثم يطلق ثم يراجع ثم يطلق الثالثة، فلا تحل له حتى تنكح زوجاً غيره إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: {{متن قرآن|فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، وَ التَّسْرِيحُ هُوَ التَّطْلِيقَةُ الثَّالِثَةُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} فِي قَوْلِهِ: {{متن قرآن|فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ}}، هَاهُنَا التَّطْلِيقَةُ الثَّالِثَةُ فَإِنْ طَلَّقَهَا الْأَخِيرُ {{متن قرآن|فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يَتَرَاجَعَا}} بِتَزْوِيجٍ جَدِيدٍ}}. {{متن حدیث|عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}}: قَالَ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ: {{متن قرآن|الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، التَّطْلِيقَةِ الثَّالِثَةِ}}؛ البرهان، ص۳۷.</ref>. | ||
# همچنین [[بحرانی]] در [[تفسیر برهان]] خود از ابیبصیر و او از [[امام باقر]]{{ع}} آورده است که آن بزرگوار فرمود: البته، خدای متعال میفرماید: {{متن قرآن|الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، و «تسریح به [[احسان]]»، طلاقدادن بار سوم است<ref>البرهان، ص۳۷.</ref>. | # همچنین [[بحرانی]] در [[تفسیر برهان]] خود از ابیبصیر و او از [[امام باقر]] {{ع}} آورده است که آن بزرگوار فرمود: البته، خدای متعال میفرماید: {{متن قرآن|الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، و «تسریح به [[احسان]]»، طلاقدادن بار سوم است<ref>البرهان، ص۳۷.</ref>. | ||
# همینطور فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، [[نقل]] کرده که عیاشی از ابیبصیر و او از امام صادق{{ع}} [[روایت]] نموده که آن بزرگوار فرمود: همانا به [[درستی]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} یکی از دو والد بوده و آن دیگری، [[علی]]{{ع}} است؛ ابیبصیر میگوید به امام صادق{{ع}} گفتم: این مطلب در کدامین جای کتاب [[خدای متعال]] نگاشته شده؟ آن [[حضرت]] در پاسخ، [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} را قرائت نمود<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ أَحَدُ الْوَالِدَيْنِ وَ عَلِيٌّ الْآخَرُ فَقُلْتُ أَيْنَ مَوْضِعُ ذَلِكَ فِي كِتَابِ اللَّهِ قَالَ قَرَأ: {{متن قرآن|وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}}}؛ البرهان، ص۲۲۷.</ref>. | # همینطور فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، [[نقل]] کرده که عیاشی از ابیبصیر و او از امام صادق {{ع}} [[روایت]] نموده که آن بزرگوار فرمود: همانا به [[درستی]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} یکی از دو والد بوده و آن دیگری، [[علی]] {{ع}} است؛ ابیبصیر میگوید به امام صادق {{ع}} گفتم: این مطلب در کدامین جای کتاب [[خدای متعال]] نگاشته شده؟ آن [[حضرت]] در پاسخ، [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} را قرائت نمود<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ أَحَدُ الْوَالِدَيْنِ وَ عَلِيٌّ الْآخَرُ فَقُلْتُ أَيْنَ مَوْضِعُ ذَلِكَ فِي كِتَابِ اللَّهِ قَالَ قَرَأ: {{متن قرآن|وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}}}؛ البرهان، ص۲۲۷.</ref>. | ||
# باز [[ابیبصیر]] از [[امام باقر]]{{ع}} درباره سخن خدای متعال: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} [[روایت]] کند که آن حضرت فرمود: {{متن حدیث|ان رسول الله{{صل}} [[احد]] الوالدين و علي{{ع}} الاخر، و ذكر انها الآية التي في النساء}}؛ همانا به [[درستی]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} یکی از [[والدین]] و دیگر از آن دو، [[علی]]{{ع}} است و آن آیهای را که در [[سوره نساء]] است، یادآور شد. | # باز [[ابیبصیر]] از [[امام باقر]] {{ع}} درباره سخن خدای متعال: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} [[روایت]] کند که آن حضرت فرمود: {{متن حدیث|ان رسول الله {{صل}} [[احد]] الوالدين و علي {{ع}} الاخر، و ذكر انها الآية التي في النساء}}؛ همانا به [[درستی]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} یکی از [[والدین]] و دیگر از آن دو، [[علی]] {{ع}} است و آن آیهای را که در [[سوره نساء]] است، یادآور شد. | ||
# همچنین ابن شهرآشوب از [[ابان بن تغلب]] و او از [[امام صادق]]{{ع}} درباره قوله تعالی: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، روایت کند که آن بزرگوار فرمود: آن دو [[پدر]]، پیامبر خدا{{صل}} و علی{{ع}} است<ref>{{متن حدیث|الوالدان، رسول الله{{صل}} و علي{{ع}}}}؛ البرهان، ص۲۲۷.</ref>. | # همچنین ابن شهرآشوب از [[ابان بن تغلب]] و او از [[امام صادق]] {{ع}} درباره قوله تعالی: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، روایت کند که آن بزرگوار فرمود: آن دو [[پدر]]، پیامبر خدا {{صل}} و علی {{ع}} است<ref>{{متن حدیث|الوالدان، رسول الله {{صل}} و علي {{ع}}}}؛ البرهان، ص۲۲۷.</ref>. | ||
# نیز ابن شهرآشوب از [[سلام جعفی]] و او از امام باقر{{ع}}، و از ابان بن تغلب، و او از امام صادق{{ع}}، روایت کند که: آیه شریفه، درباره پیامبر خدا{{صل}} و علی{{ع}} نازل شده است. سپس ابن شهرآشوب افزوده: و مانند این روایت در [[حدیث]] ابنجبله آمده است<ref>البرهان، ص۲۲۷.</ref>. | # نیز ابن شهرآشوب از [[سلام جعفی]] و او از امام باقر {{ع}}، و از ابان بن تغلب، و او از امام صادق {{ع}}، روایت کند که: آیه شریفه، درباره پیامبر خدا {{صل}} و علی {{ع}} نازل شده است. سپس ابن شهرآشوب افزوده: و مانند این روایت در [[حدیث]] ابنجبله آمده است<ref>البرهان، ص۲۲۷.</ref>. | ||
# همینطور ابن شهرآشوب گفته است از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] شده که: من و علی دو پدر این امتیم. ([[بحرانی]] گوید:) میگویم: آن را صاحب فایق هم نقل کرده است<ref>{{متن حدیث|أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ}}؛ برهان، ص۲۲۷.</ref>. | # همینطور ابن شهرآشوب گفته است از [[پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] شده که: من و علی دو پدر این امتیم. ([[بحرانی]] گوید:) میگویم: آن را صاحب فایق هم نقل کرده است<ref>{{متن حدیث|أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ}}؛ برهان، ص۲۲۷.</ref>. | ||
# همچنین ابن شهرآشوب از [[معصوم]]{{عم}} نقل کند که پیامبر{{صل}} فرمود: من و علی، دو پدر این امتیم. پس [[لعنت]] خدای متعال بر کسی است که عاق دو پدرش گردد<ref>{{متن حدیث|أَنَا وَ أَنْتَ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ فَعَلَى عَاقِّ وَالِدَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ}}؛ البرهان، ص۲۲۷.</ref>. | # همچنین ابن شهرآشوب از [[معصوم]] {{عم}} نقل کند که پیامبر {{صل}} فرمود: من و علی، دو پدر این امتیم. پس [[لعنت]] خدای متعال بر کسی است که عاق دو پدرش گردد<ref>{{متن حدیث|أَنَا وَ أَنْتَ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ فَعَلَى عَاقِّ وَالِدَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ}}؛ البرهان، ص۲۲۷.</ref>. | ||
# نیز [[سید]] [[بحرانی]] فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}، چنین گوید: بنا بر آنچه [[سدی]] از ابیمالک و او از [[ابنعباس]] درباره قوله تعالی: {{متن قرآن|السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ}}، آورده، سابق این [[امت]]، [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} است"<ref>البرهان، ص۴۴۰.</ref>. | # نیز [[سید]] [[بحرانی]] فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}، چنین گوید: بنا بر آنچه [[سدی]] از ابیمالک و او از [[ابنعباس]] درباره قوله تعالی: {{متن قرآن|السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ}}، آورده، سابق این [[امت]]، [[علی بن ابیطالب]] {{ع}} است"<ref>البرهان، ص۴۴۰.</ref>. | ||
# [[مالک بن انس]] از [[ابیصالح]] و او از ابنعباس [[نقل]] کند که: {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ}} درباره [[امیر مؤمنان]]{{ع}} نازل گردید و او پیشیگرفته بر همه [[مردم]] به [[ایمان]] است، و او بر دو [[قبله]] [[نماز]] گزارد و در دو [[بیعت]]: بیعت بدر، و [[بیعت رضوان]]، شرکت نمود و دو [[هجرت]] با جعفر انجام داد: [[مهاجرت]] از [[مکه]] به [[حبشه]]، و از حبشه به [[مدینه]]<ref>{{متن حدیث|{{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ}}، نزلت في امير المؤمنين، و هو اسبق [[الناس]] كلهم بالايمان، و صلى على القبلتين و بايع البيعتين: بيعة [[بدر]] و بيعة الرضوان، و [[هاجر]] الهجرتين مع [[جعفر]]: من مكة إلى الحبشة و من الحبشة إلى [[المدینة]]}}؛ البرهان، ص۴۴۰.</ref>. | # [[مالک بن انس]] از [[ابیصالح]] و او از ابنعباس [[نقل]] کند که: {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ}} درباره [[امیر مؤمنان]] {{ع}} نازل گردید و او پیشیگرفته بر همه [[مردم]] به [[ایمان]] است، و او بر دو [[قبله]] [[نماز]] گزارد و در دو [[بیعت]]: بیعت بدر، و [[بیعت رضوان]]، شرکت نمود و دو [[هجرت]] با جعفر انجام داد: [[مهاجرت]] از [[مکه]] به [[حبشه]]، و از حبشه به [[مدینه]]<ref>{{متن حدیث|{{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ}}، نزلت في امير المؤمنين، و هو اسبق [[الناس]] كلهم بالايمان، و صلى على القبلتين و بايع البيعتين: بيعة [[بدر]] و بيعة الرضوان، و [[هاجر]] الهجرتين مع [[جعفر]]: من مكة إلى الحبشة و من الحبشة إلى [[المدینة]]}}؛ البرهان، ص۴۴۰.</ref>. | ||
# و فی نهج البیان عن الصادق{{ع}}: {{متن حدیث|انها نزلت في علي{{ع}} و من [[تبعه]] من المهاجرين و الانصار، و الذين اتبعوهم بإحسان رضي [[الله]] عنهم و رضوا عنه و أعد لهم جنات تجري تحتها الانهار خالدين فيها أبدا ذلك الفوز العظيم}}<ref>البرهان، ص۴۴۰.</ref>. | # و فی نهج البیان عن الصادق {{ع}}: {{متن حدیث|انها نزلت في علي {{ع}} و من [[تبعه]] من المهاجرين و الانصار، و الذين اتبعوهم بإحسان رضي [[الله]] عنهم و رضوا عنه و أعد لهم جنات تجري تحتها الانهار خالدين فيها أبدا ذلك الفوز العظيم}}<ref>البرهان، ص۴۴۰.</ref>. | ||
# همچنین ابنبابویه با اسنادش تا [[عمرو بن عثمان]]، در [[تفسیر]] قوله تعالی: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ...}} [[نقل]] میکند که درباره این سخن [[خدای متعال]]، [[علی]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، فرمود: {{متن حدیث|فَالْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ}}<ref>البرهان، ص۵۸۱؛ ابن جمعه عروسی، این حدیث را در نورالثقلین، ج۳، ص۷۷ نقل کرده است.</ref>. | # همچنین ابنبابویه با اسنادش تا [[عمرو بن عثمان]]، در [[تفسیر]] قوله تعالی: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ...}} [[نقل]] میکند که درباره این سخن [[خدای متعال]]، [[علی]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}}، فرمود: {{متن حدیث|فَالْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ}}<ref>البرهان، ص۵۸۱؛ ابن جمعه عروسی، این حدیث را در نورالثقلین، ج۳، ص۷۷ نقل کرده است.</ref>. | ||
# و نیز عیاشی از سعد اسکاف از [[امام باقر]]{{ع}} در تفسیر قوله تعالی: {{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ...}} نقل میکند که حضرت فرمود: خدای متعال [[امر به عدل]] میکند و آن [[محمد]]{{صل}} است، پس هر که او را [[اطاعت]] کند، به تحقیق [[عدالت]] ورزیده است، و [[احسان]]، علی{{ع}} است. پس هر که او را ولی خود بنماید، احسان نموده و [[محسن]] (هم)، [[اهل بهشت]] است<ref>{{متن حدیث|{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ}} وَ هُوَ مُحَمَّدٌ{{صل}} فَمَنْ أَطَاعَهُ فَقَدْ عَدَلَ، {{{متن قرآن|وَالْإِحْسَانِ}} عَلِيٌّ{{ع}} فَمَنْ تَوَلَّاهُ فَقَدْ أَحْسَنَ وَ الْمُحْسِنُ فِي الْجَنَّةِ}}؛ برهان، ص۵۸۱؛ نورالثقلین، ج۳، ص۸۰، ح۲۰۶.</ref>. | # و نیز عیاشی از سعد اسکاف از [[امام باقر]] {{ع}} در تفسیر قوله تعالی: {{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ...}} نقل میکند که حضرت فرمود: خدای متعال [[امر به عدل]] میکند و آن [[محمد]] {{صل}} است، پس هر که او را [[اطاعت]] کند، به تحقیق [[عدالت]] ورزیده است، و [[احسان]]، علی {{ع}} است. پس هر که او را ولی خود بنماید، احسان نموده و [[محسن]] (هم)، [[اهل بهشت]] است<ref>{{متن حدیث|{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ}} وَ هُوَ مُحَمَّدٌ {{صل}} فَمَنْ أَطَاعَهُ فَقَدْ عَدَلَ، {{{متن قرآن|وَالْإِحْسَانِ}} عَلِيٌّ {{ع}} فَمَنْ تَوَلَّاهُ فَقَدْ أَحْسَنَ وَ الْمُحْسِنُ فِي الْجَنَّةِ}}؛ برهان، ص۵۸۱؛ نورالثقلین، ج۳، ص۸۰، ح۲۰۶.</ref>. | ||
# و همینطور در تفسیر قوله تعالی: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} در [[آیه]]: {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، از [[محمد بن یعقوب]] با اسنادش تا ابیولاد حناط، [[روایت]] میکند که ابیولاد گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} درباره سخن خدای متعال {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} سؤال نمودم که این چه نوع احسانی است؟ حضرت فرمود: "آن احسان، این است که با آن دو [[نیکو]] [[مصاحبت]] کنی و آنان را در [[دشواری]] درخواست چیزی که بدان نیاز دارند، قرار ندهی، هر چند که آنها در [[بینیازی]] باشند. مگر خدای متعال نمیفرماید: هرگز به خیر و [[نیکی]] نمیرسید تا آنکه از آنچه مورد علاقه و [[محبت]] شماست، [[انفاق]] نمایید"<ref>{{متن حدیث|الْإِحْسَانُ أَنْ تُحْسِنَ صُحْبَتَهُمَا وَ أَنْ لَا تُكَلِّفَهُمَا أَنْ يَسْأَلَاكَ شَيْئاً مِمَّا يَحْتَاجَانِ إِلَيْهِ وَ إِنْ كَانَا مُسْتَغْنِيَيْنِ أَ لَيْسَ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ}}}}؛ برهان، ص۶۰۱.</ref>؟ | # و همینطور در تفسیر قوله تعالی: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} در [[آیه]]: {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، از [[محمد بن یعقوب]] با اسنادش تا ابیولاد حناط، [[روایت]] میکند که ابیولاد گوید: از [[امام صادق]] {{ع}} درباره سخن خدای متعال {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} سؤال نمودم که این چه نوع احسانی است؟ حضرت فرمود: "آن احسان، این است که با آن دو [[نیکو]] [[مصاحبت]] کنی و آنان را در [[دشواری]] درخواست چیزی که بدان نیاز دارند، قرار ندهی، هر چند که آنها در [[بینیازی]] باشند. مگر خدای متعال نمیفرماید: هرگز به خیر و [[نیکی]] نمیرسید تا آنکه از آنچه مورد علاقه و [[محبت]] شماست، [[انفاق]] نمایید"<ref>{{متن حدیث|الْإِحْسَانُ أَنْ تُحْسِنَ صُحْبَتَهُمَا وَ أَنْ لَا تُكَلِّفَهُمَا أَنْ يَسْأَلَاكَ شَيْئاً مِمَّا يَحْتَاجَانِ إِلَيْهِ وَ إِنْ كَانَا مُسْتَغْنِيَيْنِ أَ لَيْسَ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ}}}}؛ برهان، ص۶۰۱.</ref>؟ | ||
==== تفسیر نورالثقلین ==== | ==== تفسیر نورالثقلین ==== | ||
# [[ابنجمعه عروسی]] در تفسیر قوله تعالی: {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}}، در [[نورالثقلین]] آورده که عیاشی با اسنادش تا علی بن سالم، و او میگوید: شنیدم [[امام صادق]]{{ع}} میفرمود: آیهای در کتاب [[خدای متعال]] ([[قرآن مجید]]) هست که [[ثابت]]، محقق و محکم است. گفتم: آن، کدام [[آیه]] است؟ آن بزرگوار فرمود: فرموده خدای عزو جل: {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}}، که آن درباره [[کافر]] و [[مؤمن]]، و [[نیکوکار]] و [[بدکار]] جاری گردد، و هر کس نسبت به او نیکیای شود، بر اوست که آن را به کفایت جبران کند، و جبران [[نیکی]] به این نیست که همانگونه باشد که انجام شده، بلکه باید افزون بر آن باشد، پس اگر همانگونه باشد که انجام شده، [[فضل]] و [[برتری]] برای کسی است که نیکی را آغاز کرده است<ref>{{متن حدیث|آيَةٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ مُسَجَّلَةٌ قُلْتُ مَا هِيَ قَالَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}} جَرَتْ فِي الْكَافِرِ وَ الْمُؤْمِنِ وَ الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ مَنْ صُنِعَ إِلَيْهِ مَعْرُوفٌ فَعَلَيْهِ أَنْ يُكَافِئَ بِهِ وَ ِ وَ لَيْسَ الْمُكَافَاةَ أَنْ تَصْنَعَ كَمَا صُنِعَ حَتَّى تُرْبِيَ فَإِنْ صَنَعْتَ كَمَا صُنِعَ كَانَ لَهُ الْفَضْلُ بِالابْتِدَاءِ}}؛ نورالثقلین، ج۵، ص۱۸۵، حدیث ۵۸.</ref>. | # [[ابنجمعه عروسی]] در تفسیر قوله تعالی: {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}}، در [[نورالثقلین]] آورده که عیاشی با اسنادش تا علی بن سالم، و او میگوید: شنیدم [[امام صادق]] {{ع}} میفرمود: آیهای در کتاب [[خدای متعال]] ([[قرآن مجید]]) هست که [[ثابت]]، محقق و محکم است. گفتم: آن، کدام [[آیه]] است؟ آن بزرگوار فرمود: فرموده خدای عزو جل: {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}}، که آن درباره [[کافر]] و [[مؤمن]]، و [[نیکوکار]] و [[بدکار]] جاری گردد، و هر کس نسبت به او نیکیای شود، بر اوست که آن را به کفایت جبران کند، و جبران [[نیکی]] به این نیست که همانگونه باشد که انجام شده، بلکه باید افزون بر آن باشد، پس اگر همانگونه باشد که انجام شده، [[فضل]] و [[برتری]] برای کسی است که نیکی را آغاز کرده است<ref>{{متن حدیث|آيَةٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ مُسَجَّلَةٌ قُلْتُ مَا هِيَ قَالَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}} جَرَتْ فِي الْكَافِرِ وَ الْمُؤْمِنِ وَ الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ مَنْ صُنِعَ إِلَيْهِ مَعْرُوفٌ فَعَلَيْهِ أَنْ يُكَافِئَ بِهِ وَ ِ وَ لَيْسَ الْمُكَافَاةَ أَنْ تَصْنَعَ كَمَا صُنِعَ حَتَّى تُرْبِيَ فَإِنْ صَنَعْتَ كَمَا صُنِعَ كَانَ لَهُ الْفَضْلُ بِالابْتِدَاءِ}}؛ نورالثقلین، ج۵، ص۱۸۵، حدیث ۵۸.</ref>. | ||
# [[ابنجمعه عروسی]] باز درباره [[حق]] [[پدر]] بر فرزند روایتی را از [[محمد بن عیسی]] با اسنادش تا [[درست بن ابیمنصور]] و او نیز از [[امام کاظم]]{{ع}} [[نقل]] میکند که: آن بزرگوار فرمود: "مردی از [[پیامبر خدا]]{{صل}} سؤال نمود: حق پدر بر فرزند چیست؟ [[پیامبر]] و پاسخ داد: او را به نام صدا نزند، در راهرفتن بر او پیشی نگیرد، قبل از او ننشیند و کاری نکند که به او بد بگویند"<ref>{{متن حدیث|سأل رجل رسول الله{{صل}}: مَا حَقُّ الْوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ قَالَ لَا يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ وَ لَا يَمْشِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَا يَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لَا يَسْتَسِبُّ لَهُ}}؛ نورالثقلین، ج۳، ص۱۴۹، حدیث ۱۳۳.</ref>. | # [[ابنجمعه عروسی]] باز درباره [[حق]] [[پدر]] بر فرزند روایتی را از [[محمد بن عیسی]] با اسنادش تا [[درست بن ابیمنصور]] و او نیز از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] میکند که: آن بزرگوار فرمود: "مردی از [[پیامبر خدا]] {{صل}} سؤال نمود: حق پدر بر فرزند چیست؟ [[پیامبر]] و پاسخ داد: او را به نام صدا نزند، در راهرفتن بر او پیشی نگیرد، قبل از او ننشیند و کاری نکند که به او بد بگویند"<ref>{{متن حدیث|سأل رجل رسول الله {{صل}}: مَا حَقُّ الْوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ قَالَ لَا يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ وَ لَا يَمْشِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَا يَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لَا يَسْتَسِبُّ لَهُ}}؛ نورالثقلین، ج۳، ص۱۴۹، حدیث ۱۳۳.</ref>. | ||
==== تفسیر الدرالمنثور ==== | ==== تفسیر الدرالمنثور ==== | ||
# شیخ جلالالدین، [[عبدالرحمن]] [[سیوطی]]، در [[تفسیر]] در المنثور فی قوله تعالی: {{متن قرآن|الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، فرموده: [[ابوداوود]]، [[نسائی]] و [[بیهقی]] از [[ابنعباس]] [[اخراج]] نمودند که او گفت: {{متن قرآن|وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ}} الی قوله: {{متن قرآن|بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ}}، {{عربی|و ذلك ان الرجل كان اذا طلق امرأته، فهو أحق برجعتها، و ان طلقها ثلاثاً، فنسخ ذلك، فقال}}: {{متن قرآن|الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}<ref>الدر المنثور، ج۱، ص۲۷۷.</ref>. | # شیخ جلالالدین، [[عبدالرحمن]] [[سیوطی]]، در [[تفسیر]] در المنثور فی قوله تعالی: {{متن قرآن|الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}، فرموده: [[ابوداوود]]، [[نسائی]] و [[بیهقی]] از [[ابنعباس]] [[اخراج]] نمودند که او گفت: {{متن قرآن|وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ}} الی قوله: {{متن قرآن|بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ}}، {{عربی|و ذلك ان الرجل كان اذا طلق امرأته، فهو أحق برجعتها، و ان طلقها ثلاثاً، فنسخ ذلك، فقال}}: {{متن قرآن|الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}<ref>الدر المنثور، ج۱، ص۲۷۷.</ref>. | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
# نیز در همین [[تفسیر]] آمده که: [[ابن جریر]] و [[ابن ابی حاتم]] درباره قوله تعالی: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}} از [[قتاده]] [[اخراج]] نمودند که او گفت: {{عربی|ليس من خلق حسن كان اهل الجاهلية يعملون به و يعظمونه و يخشونه، الا امر الله به، و ليس من خلق سيئ كانوا يتعابرونه بينهم الا نهى الله عنه و قدم فيه و انما نهى عن سفاسف الاخلاق و مذامها}}<ref>الدر المنثور، ج۴، ص۱۲۹.</ref>. | # نیز در همین [[تفسیر]] آمده که: [[ابن جریر]] و [[ابن ابی حاتم]] درباره قوله تعالی: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}} از [[قتاده]] [[اخراج]] نمودند که او گفت: {{عربی|ليس من خلق حسن كان اهل الجاهلية يعملون به و يعظمونه و يخشونه، الا امر الله به، و ليس من خلق سيئ كانوا يتعابرونه بينهم الا نهى الله عنه و قدم فيه و انما نهى عن سفاسف الاخلاق و مذامها}}<ref>الدر المنثور، ج۴، ص۱۲۹.</ref>. | ||
# و نیز آورده که: [[ابن ابیحاتم]] درباره قوله تعالی: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، از [[حسن]] اخراج نمود که: {{عربی|يقول براً}}<ref>الدر المنثور، ج۴، ص۱۷۱.</ref>. | # و نیز آورده که: [[ابن ابیحاتم]] درباره قوله تعالی: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، از [[حسن]] اخراج نمود که: {{عربی|يقول براً}}<ref>الدر المنثور، ج۴، ص۱۷۱.</ref>. | ||
# باز آورده که: ابنمردویه از [[جابر بن عبدالله]]، اخراج نمود که او گفت: {{متن حدیث|قال: رسول الله{{صل}} في هذه الآية: {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}}، قال: هل [[جزاء]] من أنعمت عليه بالإسلام إلا أن أدخله الجنة}}<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۱۴۹.</ref>. | # باز آورده که: ابنمردویه از [[جابر بن عبدالله]]، اخراج نمود که او گفت: {{متن حدیث|قال: رسول الله {{صل}} في هذه الآية: {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}}، قال: هل [[جزاء]] من أنعمت عليه بالإسلام إلا أن أدخله الجنة}}<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۱۴۹.</ref>. | ||
==== تفسیر المیزان و نمونه ==== | ==== تفسیر المیزان و نمونه ==== | ||
# [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] در بحثی [[روایی]]، بعد از بیان [[احادیث]] مذکور، میفرماید: آنچه را که از آن خبر دادهاند، مربوط به بطن [[قرآن]] است؛ زیرا همانطور که [[اب]] یا والد، مبدأ [[انسانی]] است برای وجود [[انسان]] و [[تربیت جسمانی]] او، به [[معلم]] و مربی انسان هم برای به کمالرساندنش [[پدر]] خطاب میشوند. پس برای مثل [[پیامبر]]{{صل}} و ولی سزاوار است که [[برترین]] [[درود]] و [[دعا]] فرستاده شود؛ چون آنان برای [[مؤمن]]، پدری هستند که او توسط آنها [[هدایت یافته]]، و آن [[هدایت]]، اقتباس از پرتو [[انوار]] [[علوم]] و معارفش است که در [[قیاس]] با آن، پدر [[جسمانی]] که شأنی جز مبدأ وجودیبودن و [[تربیت جسمانی]] ندارد، چیزی نیست. پس پیامبر{{صل}} و ولی، دو پدریاند که [[آیات قرآنی]] که سفارش [[والدین]] را به [[اولاد]] کرده، بر حسب [[باطن قرآن]]، شامل آن دو است، هر چند بنا بر ظاهر [[آیات]]، آنان (یعنی پیامبر و ولی) أبوین جسمانی شمرده نمیشوند<ref>المیزان، ج۴، ص۳۸۰.</ref>. | # [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] در بحثی [[روایی]]، بعد از بیان [[احادیث]] مذکور، میفرماید: آنچه را که از آن خبر دادهاند، مربوط به بطن [[قرآن]] است؛ زیرا همانطور که [[اب]] یا والد، مبدأ [[انسانی]] است برای وجود [[انسان]] و [[تربیت جسمانی]] او، به [[معلم]] و مربی انسان هم برای به کمالرساندنش [[پدر]] خطاب میشوند. پس برای مثل [[پیامبر]] {{صل}} و ولی سزاوار است که [[برترین]] [[درود]] و [[دعا]] فرستاده شود؛ چون آنان برای [[مؤمن]]، پدری هستند که او توسط آنها [[هدایت یافته]]، و آن [[هدایت]]، اقتباس از پرتو [[انوار]] [[علوم]] و معارفش است که در [[قیاس]] با آن، پدر [[جسمانی]] که شأنی جز مبدأ وجودیبودن و [[تربیت جسمانی]] ندارد، چیزی نیست. پس پیامبر {{صل}} و ولی، دو پدریاند که [[آیات قرآنی]] که سفارش [[والدین]] را به [[اولاد]] کرده، بر حسب [[باطن قرآن]]، شامل آن دو است، هر چند بنا بر ظاهر [[آیات]]، آنان (یعنی پیامبر و ولی) أبوین جسمانی شمرده نمیشوند<ref>المیزان، ج۴، ص۳۸۰.</ref>. | ||
# همچنین در [[تفسیر نمونه]] به نقل از [[روح المعانی]] و فی ظلال، دو [[حدیث]] ذکر شده که هم فزونی حق [[مادر]] نسبت به حق پدر، و هم اهمیت فوقالعاده حق مادر، در آن [[تأیید]] شده که عیناً [[نقل]] میگردد. در یکی از آن دو [[حدیث]] آمده است که مردی نزد [[رسول خدا]] رفت و عرض کرد: {{متن حدیث|مَنْ أَبَرُّ؟ قَالَ: أُمَّكَ. قَالَ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ{{ع}}: أُمَّكَ قَالَ ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ أَبَاكَ}}: ای رسول خدا! به چه کسی [[نیکی]] کنم؟ فرمود: به مادرت. عرض کرد که: بعد از او به چه کسی؟ فرمود: به مادرت. برای سومین بار عرض کرد: بعد از او به چه کسی؟ باز فرمود: به مادرت، و در چهارمین بار وقتی این سؤال را تکرار کرد، گفت: به پدرت<ref>روح المعانی، ج۲۶، ص۱۶.</ref>. | # همچنین در [[تفسیر نمونه]] به نقل از [[روح المعانی]] و فی ظلال، دو [[حدیث]] ذکر شده که هم فزونی حق [[مادر]] نسبت به حق پدر، و هم اهمیت فوقالعاده حق مادر، در آن [[تأیید]] شده که عیناً [[نقل]] میگردد. در یکی از آن دو [[حدیث]] آمده است که مردی نزد [[رسول خدا]] رفت و عرض کرد: {{متن حدیث|مَنْ أَبَرُّ؟ قَالَ: أُمَّكَ. قَالَ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ {{ع}}: أُمَّكَ قَالَ ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ أَبَاكَ}}: ای رسول خدا! به چه کسی [[نیکی]] کنم؟ فرمود: به مادرت. عرض کرد که: بعد از او به چه کسی؟ فرمود: به مادرت. برای سومین بار عرض کرد: بعد از او به چه کسی؟ باز فرمود: به مادرت، و در چهارمین بار وقتی این سؤال را تکرار کرد، گفت: به پدرت<ref>روح المعانی، ج۲۶، ص۱۶.</ref>. | ||
# در حدیث دیگر نیز آمده است که مردی [[مادر]] پیر و [[ناتوان]] خود را بر دوش گرفته بود و به [[طواف]] مشغول بود، در همین هنگام [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} رسید و عرض کرد: {{متن حدیث|هل أديت حقها؟}}: آیا [[حق]] مادرم را اینسان ادا کردهام؟ پیامبر{{صل}} در جواب فرمود: {{متن حدیث|لا، ولا بزفرة واحدة}}: نه، حتی یک نفس او را جبران نکردهای<ref>فی ظلال، ج۷، ص۴۱۵.</ref><ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۵۳.</ref> | # در حدیث دیگر نیز آمده است که مردی [[مادر]] پیر و [[ناتوان]] خود را بر دوش گرفته بود و به [[طواف]] مشغول بود، در همین هنگام [[خدمت]] [[پیامبر]] {{صل}} رسید و عرض کرد: {{متن حدیث|هل أديت حقها؟}}: آیا [[حق]] مادرم را اینسان ادا کردهام؟ پیامبر {{صل}} در جواب فرمود: {{متن حدیث|لا، ولا بزفرة واحدة}}: نه، حتی یک نفس او را جبران نکردهای<ref>فی ظلال، ج۷، ص۴۱۵.</ref><ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۵۳.</ref> | ||
== [[احسان]] و [[تدبّر]] در [[آیات]] == | == [[احسان]] و [[تدبّر]] در [[آیات]] == | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
==== در [[احسان]]، شاخصِ مهم و [[پایدار]]، قول [[قرآن کریم]] است ==== | ==== در [[احسان]]، شاخصِ مهم و [[پایدار]]، قول [[قرآن کریم]] است ==== | ||
{{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا}}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان افّ مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی!» سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref>. [[خدای متعال]] در این [[آیه شریفه]] بعد از [[دستور]] به [[پرستش]] [[پروردگار]] [[یکتا]]، امر به [[احسان به والدین]] میکند: {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}. در اینکه این احسان، چه نوع احسانی است، پیش از این در [[روایت]] ابیولاد از قول [[امام صادق]]{{ع}} دانستیم که این احسان [[مصاحبت]] [[نیکو]] با آنان است، و اینکه اگر چیزی را خواستند، نیاز آنان برآورده شود، بیآنکه بر آنان [[سختگیری]] گردد. لذا آنجا که برآوردن نیاز آنان مطرح میشود، خواه آن نیاز مربوط به برطرف نمودن حوایج مادی آنان باشد و خواه رفع نیاز مادی به همراه [[مراقبت]] و نگهداری؛ نیازی که به خاطر زمینگیر شدن بر اثر فرتوت شدن و [[پیری]]، بدان دچار شدهاند، لازم است با آنان نیکو مصاحبت شود. بهخصوص باید توجه داشت که با [[توسل]] به [[عنایت]] خدای متعال و [[استمداد]] از او و با [[صبر]] و [[شکیبایی]] باید [[سختی]] طاقتفرسای مراقبت از آنان را که در حال زمینگیر شدناند را [[تحمل]] نمود. همینطور باید مواظب بود که به هنگام مراقبت، سخنان تند و نیشداری از زبان خارج نشود: {{متن قرآن|فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ}}؛ چرا که آنان در حال [[پیری]]، بسیار حساس و زود رنجاند: {{متن قرآن|وَلَا تَنْهَرْهُمَا}}. این [[مراقبت]] و برآوردن [[حاجت]] باید با [[احتراز]] از منتگذاری باشد: {{متن قرآن|لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى}}<ref>«صدقههای خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>، بلکه مواظبت، نگهداری و رفع نیازهای آنان باید قرین با [[مصاحبت]] [[نیکو]] و سخنان خوش و دلنشین شود تا فرتوتی و زمینگیری را بر آنان تسلّی دهد: {{متن قرآن|وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا}}<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۶۹.</ref>. | {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا}}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان افّ مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی!» سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref>. [[خدای متعال]] در این [[آیه شریفه]] بعد از [[دستور]] به [[پرستش]] [[پروردگار]] [[یکتا]]، امر به [[احسان به والدین]] میکند: {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}. در اینکه این احسان، چه نوع احسانی است، پیش از این در [[روایت]] ابیولاد از قول [[امام صادق]] {{ع}} دانستیم که این احسان [[مصاحبت]] [[نیکو]] با آنان است، و اینکه اگر چیزی را خواستند، نیاز آنان برآورده شود، بیآنکه بر آنان [[سختگیری]] گردد. لذا آنجا که برآوردن نیاز آنان مطرح میشود، خواه آن نیاز مربوط به برطرف نمودن حوایج مادی آنان باشد و خواه رفع نیاز مادی به همراه [[مراقبت]] و نگهداری؛ نیازی که به خاطر زمینگیر شدن بر اثر فرتوت شدن و [[پیری]]، بدان دچار شدهاند، لازم است با آنان نیکو مصاحبت شود. بهخصوص باید توجه داشت که با [[توسل]] به [[عنایت]] خدای متعال و [[استمداد]] از او و با [[صبر]] و [[شکیبایی]] باید [[سختی]] طاقتفرسای مراقبت از آنان را که در حال زمینگیر شدناند را [[تحمل]] نمود. همینطور باید مواظب بود که به هنگام مراقبت، سخنان تند و نیشداری از زبان خارج نشود: {{متن قرآن|فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ}}؛ چرا که آنان در حال [[پیری]]، بسیار حساس و زود رنجاند: {{متن قرآن|وَلَا تَنْهَرْهُمَا}}. این [[مراقبت]] و برآوردن [[حاجت]] باید با [[احتراز]] از منتگذاری باشد: {{متن قرآن|لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى}}<ref>«صدقههای خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>، بلکه مواظبت، نگهداری و رفع نیازهای آنان باید قرین با [[مصاحبت]] [[نیکو]] و سخنان خوش و دلنشین شود تا فرتوتی و زمینگیری را بر آنان تسلّی دهد: {{متن قرآن|وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا}}<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۶۹.</ref>. | ||
==== [[احسان به والدین]] از دیدگاه [[انگیزه]] [[حیات دنیوی]] و با توجه به [[فلسفه]] آن، [[عدالت]] است ==== | ==== [[احسان به والدین]] از دیدگاه [[انگیزه]] [[حیات دنیوی]] و با توجه به [[فلسفه]] آن، [[عدالت]] است ==== | ||
{{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است -و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref>. در این [[آیه شریفه]]، بعد از آنکه به [[انسان]] توصیه شد به [[والدین]] [[احسان]] کند، فلسفه این احسان هم بیان گردیده است. [[مادر]] مستقیم و بدون واسطه، سیماه درد و [[رنج]] بارداری، زایمان و شیردادن فرزند را [[تحمل]] کرده: {{متن قرآن|حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا}}، آیا میتوان در شرایط عادی برای تحمل یکساعته این درد و رنج، اجری در نظر گرفت؟ اگر [[تحمل]] این درد و [[رنج]] با [[طیب]] خاطر و از روی [[محبت]]، سیماه به طول انجامد، آیا میتوان در برابر این همه [[ایثار]]، پاداشی در خور برای آن در نظر گرفت؟ در پاسخ باید گفت: خیر و لذا نقل کردهاند مردی که با بردوشگیری مادر [[ناتوان]] خود، به [[طواف]] [[خانه خدا]] مشغول بود، با همین وضعیت، [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} رسید و گفت: {{عربی|هل أديت حقها}}: آیا اینگونه، [[حق]] مادرم را ادا نمودهام؟ پیامبر{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|لا، و لا بزفرة واحدة}}: «نه، حتی یک نفس او را هم جبران نکردهای»<ref>تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۳۳۳، به نقل از تفسیر فی الظلال.</ref>. | {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است -و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref>. در این [[آیه شریفه]]، بعد از آنکه به [[انسان]] توصیه شد به [[والدین]] [[احسان]] کند، فلسفه این احسان هم بیان گردیده است. [[مادر]] مستقیم و بدون واسطه، سیماه درد و [[رنج]] بارداری، زایمان و شیردادن فرزند را [[تحمل]] کرده: {{متن قرآن|حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا}}، آیا میتوان در شرایط عادی برای تحمل یکساعته این درد و رنج، اجری در نظر گرفت؟ اگر [[تحمل]] این درد و [[رنج]] با [[طیب]] خاطر و از روی [[محبت]]، سیماه به طول انجامد، آیا میتوان در برابر این همه [[ایثار]]، پاداشی در خور برای آن در نظر گرفت؟ در پاسخ باید گفت: خیر و لذا نقل کردهاند مردی که با بردوشگیری مادر [[ناتوان]] خود، به [[طواف]] [[خانه خدا]] مشغول بود، با همین وضعیت، [[خدمت]] [[پیامبر]] {{صل}} رسید و گفت: {{عربی|هل أديت حقها}}: آیا اینگونه، [[حق]] مادرم را ادا نمودهام؟ پیامبر {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|لا، و لا بزفرة واحدة}}: «نه، حتی یک نفس او را هم جبران نکردهای»<ref>تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۳۳۳، به نقل از تفسیر فی الظلال.</ref>. | ||
به دنبال آن همه ایثار، [[والدین]] چقدر باید نسبت به فرزند خود بعد از سیماهگی، رنج، [[غصه]] و [[مصیبت]] [[زندگی]] را در [[راه رشد]] و [[تربیت]] او بر خود هموار کنند تا او به چهلسالگی برسد: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً}} و از لحاظ [[بلوغ عقلی]] و [[عقیدتی]] این کمال را حاصل کند که از پروردگارش بخواهد به او [[توفیق]] بهجا آوردن [[شکر]] نعمتهایی را بدهد که به او و به والدینش [[عطا]] شده: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ}} و از پروردگارش بخواهد عمل صالحی را روزی او گرداند که مورد رضای اوست: {{متن قرآن|وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ}} و در زمینه [[روابط]] متقابل [[عاطفی]] والدین و فرزند از لحاظ مهر و محبت آنقدر [[غنی]] و لبریز از عاطفه محبت شود که از پروردگارش برای جگرگوشهگانش [[دعای خیر]] کند: {{متن قرآن|وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي}} و در سایه روابط [[پسندیده]] عاطفی والدین و فرزند و [[رشد]] [[حقشناسی]] در جهت [[حقپرستی]]، به آن [[درجه]] از کمال برسد که [[توبه]] کرده و [[تسلیم]] مطلق حق گردد: {{متن قرآن|إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۶۹.</ref>. | به دنبال آن همه ایثار، [[والدین]] چقدر باید نسبت به فرزند خود بعد از سیماهگی، رنج، [[غصه]] و [[مصیبت]] [[زندگی]] را در [[راه رشد]] و [[تربیت]] او بر خود هموار کنند تا او به چهلسالگی برسد: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً}} و از لحاظ [[بلوغ عقلی]] و [[عقیدتی]] این کمال را حاصل کند که از پروردگارش بخواهد به او [[توفیق]] بهجا آوردن [[شکر]] نعمتهایی را بدهد که به او و به والدینش [[عطا]] شده: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ}} و از پروردگارش بخواهد عمل صالحی را روزی او گرداند که مورد رضای اوست: {{متن قرآن|وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ}} و در زمینه [[روابط]] متقابل [[عاطفی]] والدین و فرزند از لحاظ مهر و محبت آنقدر [[غنی]] و لبریز از عاطفه محبت شود که از پروردگارش برای جگرگوشهگانش [[دعای خیر]] کند: {{متن قرآن|وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي}} و در سایه روابط [[پسندیده]] عاطفی والدین و فرزند و [[رشد]] [[حقشناسی]] در جهت [[حقپرستی]]، به آن [[درجه]] از کمال برسد که [[توبه]] کرده و [[تسلیم]] مطلق حق گردد: {{متن قرآن|إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۶۹.</ref>. | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
{{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}}<ref>«آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟» سوره الرحمن، آیه ۶۰.</ref>، [[آیه شریفه]] در صدد بیان مراتب [[احسان]] در احسان مقدم و احسان [[تالی]] است. از آنجا که [[حقیقت]] احسان، بخشیدن به بیش از آنچه بر او لازم است، و یا دریافتکردن کمتر از آنچه [[حق]] اوست، بوده، پس در برابر احسان، لازم است بخششی انجام شود که در مرتبه عالیتری است، و اگر معادل باشد، دومی را احسان نگویند، بلکه آن را تجلّیگاه [[عدالت]] خوانند. لذا اگر بنا باشد کسی جزای احسان کس دیگر را با احسان پاسخ گوید، باید احسان او در مرتبه و فضلی بالاتر از احسان نخست باشد. آیه شریفه جزای احسان کسی را عنوان میکند که در [[دنیا]] دارای [[فضیلت]] احسان است و بیان میدارد که جزادهنده او [[خدای متعال]] است که در [[آخرت]] جزای [[حقیقی]] او را خواهد داد؛ چنانکه در این [[جهان]] نیز او را به [[پاداش]] وضعیاش میرساند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«بیگمان خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد» سوره توبه، آیه ۱۲۰.</ref>، {{متن قرآن|وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد» سوره هود، آیه ۱۱۵.</ref>، {{متن قرآن|لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ}}<ref>«برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود» سوره زمر، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ}}<ref>«برای آنان که نکویی کردند، نیکوترین پاداش و افزون بر آن است» سوره یونس، آیه ۲۶.</ref>. | {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}}<ref>«آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟» سوره الرحمن، آیه ۶۰.</ref>، [[آیه شریفه]] در صدد بیان مراتب [[احسان]] در احسان مقدم و احسان [[تالی]] است. از آنجا که [[حقیقت]] احسان، بخشیدن به بیش از آنچه بر او لازم است، و یا دریافتکردن کمتر از آنچه [[حق]] اوست، بوده، پس در برابر احسان، لازم است بخششی انجام شود که در مرتبه عالیتری است، و اگر معادل باشد، دومی را احسان نگویند، بلکه آن را تجلّیگاه [[عدالت]] خوانند. لذا اگر بنا باشد کسی جزای احسان کس دیگر را با احسان پاسخ گوید، باید احسان او در مرتبه و فضلی بالاتر از احسان نخست باشد. آیه شریفه جزای احسان کسی را عنوان میکند که در [[دنیا]] دارای [[فضیلت]] احسان است و بیان میدارد که جزادهنده او [[خدای متعال]] است که در [[آخرت]] جزای [[حقیقی]] او را خواهد داد؛ چنانکه در این [[جهان]] نیز او را به [[پاداش]] وضعیاش میرساند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«بیگمان خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد» سوره توبه، آیه ۱۲۰.</ref>، {{متن قرآن|وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد» سوره هود، آیه ۱۱۵.</ref>، {{متن قرآن|لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ}}<ref>«برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود» سوره زمر، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ}}<ref>«برای آنان که نکویی کردند، نیکوترین پاداش و افزون بر آن است» سوره یونس، آیه ۲۶.</ref>. | ||
درباره این [[آیه]] از [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}}، [[روایت]] شده که {{متن قرآن|الْحُسْنَى}} [[بهشت]] بوده و {{متن قرآن|زِيَادَةٌ}} هم همان دنیاست. همچنین از [[امام باقر]]{{ع}} روایت شده که {{متن قرآن|الْحُسْنَى}} بهشت بوده و {{متن قرآن|زِيَادَةٌ}} نیز دنیاست؛ بدین معنا که آنچه را خدای متعال در دنیا به آنان اعطا نموده، در آخرت به حساب نمیآورد و در [[جهان آخرت]]، [[پاداش دنیا]] و آخرت را برای آنان جمع مینماید<ref>برهان، ص۴۵۷؛ نورالثقلین، ج۲، ص۳۰۱.</ref><ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۷۱.</ref> | درباره این [[آیه]] از [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}}، [[روایت]] شده که {{متن قرآن|الْحُسْنَى}} [[بهشت]] بوده و {{متن قرآن|زِيَادَةٌ}} هم همان دنیاست. همچنین از [[امام باقر]] {{ع}} روایت شده که {{متن قرآن|الْحُسْنَى}} بهشت بوده و {{متن قرآن|زِيَادَةٌ}} نیز دنیاست؛ بدین معنا که آنچه را خدای متعال در دنیا به آنان اعطا نموده، در آخرت به حساب نمیآورد و در [[جهان آخرت]]، [[پاداش دنیا]] و آخرت را برای آنان جمع مینماید<ref>برهان، ص۴۵۷؛ نورالثقلین، ج۲، ص۳۰۱.</ref><ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۷۱.</ref> | ||
=== [[تدبر]] در [[آیات]] به ترتیب [[نزول]] آنها === | === [[تدبر]] در [[آیات]] به ترتیب [[نزول]] آنها === | ||
خط ۱۸۰: | خط ۱۸۰: | ||
==== معنای احسان با توجه به آیات ==== معنای اول احسان''': معنای اول احسان، خوشبرخوردی، گفتار [[پسندیده]]، [[احتراز]] از گفتار و [[رفتار]] [[ناپسند]] است نسبت به [[والدین]] به طور اختصاصی و درباره [[مردم]] به صورت عمومی: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}. در این معنا، احسان به [[پرهیز]] از گفتار ناپسند و رفتار نامطلوب بر احسان به گفتار پسندیده و مطلوب، ارجح است؛ زیرا در [[آیه کریمه]]: {{متن قرآن|لَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا}}، [[نهی]] از گفتار ناپسند و [[رفتار]] نامطلوب، مقدم بر امر به گفتار بزرگوارانه و [[پسندیده]] ذکر شده است. | ==== معنای احسان با توجه به آیات ==== معنای اول احسان''': معنای اول احسان، خوشبرخوردی، گفتار [[پسندیده]]، [[احتراز]] از گفتار و [[رفتار]] [[ناپسند]] است نسبت به [[والدین]] به طور اختصاصی و درباره [[مردم]] به صورت عمومی: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}. در این معنا، احسان به [[پرهیز]] از گفتار ناپسند و رفتار نامطلوب بر احسان به گفتار پسندیده و مطلوب، ارجح است؛ زیرا در [[آیه کریمه]]: {{متن قرآن|لَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا}}، [[نهی]] از گفتار ناپسند و [[رفتار]] نامطلوب، مقدم بر امر به گفتار بزرگوارانه و [[پسندیده]] ذکر شده است. | ||
*'''معنای دوم [[احسان]]''': معنای دوم احسان، [[بخشش مال]] است بالابتداء و بدون مقدمه به [[والدین]] و [[خویشاوندان]] مستحق به ویژه و به دیگران با رعایت مراتب به طور عام: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}، {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}، {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ}}. | * '''معنای دوم [[احسان]]''': معنای دوم احسان، [[بخشش مال]] است بالابتداء و بدون مقدمه به [[والدین]] و [[خویشاوندان]] مستحق به ویژه و به دیگران با رعایت مراتب به طور عام: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}، {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}، {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ}}. | ||
در [[آیه کریمه]] ۳۶ [[نساء]]، مستحقان [[بخشش]] به ترتیب [[اولویت]] در نُه مرتبه قرار دارند: | در [[آیه کریمه]] ۳۶ [[نساء]]، مستحقان [[بخشش]] به ترتیب [[اولویت]] در نُه مرتبه قرار دارند: | ||
خط ۲۶۹: | خط ۲۶۹: | ||
مصادیق احسان در آیاتی چند، گویای [[ارتباط]] [[انسان]] [[نیکوکار]] با خداست: {{متن قرآن|وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ}}<ref>«و هر گاه آنچه را بر پیامبر فرو فرستاده شده است بشنوند، با شناختی که از حق یافتهاند چشمانشان را میبینی که از اشک لبریز میشود؛ میگویند: پروردگارا! ما ایمان آوردهایم ما را با گروه گواهان بنگار!» سوره مائده، آیه ۸۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و چرا ما به خداوند و آنچه از حق به ما رسیده است ایمان نیاوریم در حالی که امید میبریم که پروردگارمان ما را در میان شایستگان در آورد» سوره مائده، آیه ۸۴.</ref>، {{متن قرآن|فَأَثَابَهُمُ اللَّهُ بِمَا قَالُوا جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«خداوند هم به پاس آنچه گفتند بوستانهایی که از بن آنها جویباران روان است به آنان پاداش داد که در آنها جاودانند و آن پاداش نکوکاران است» سوره مائده، آیه ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«یا هنگامی که عذاب را بنگرد بگوید کاش مرا بازگشتی بود تا از نیکوکاران میشدم!» سوره زمر، آیه ۵۸.</ref>، {{متن قرآن|بَلَى قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«آری، آیات من نزد تو آمد امّا آنها را دروغ شمردی و سرکشی کردی و از کافران بودی» سوره زمر، آیه ۵۹.</ref>، {{متن قرآن|قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ يَسْأَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ }}<ref>«مرگ بر آنان که نادرست برآورد میکنند! آنان که در گردابی (از گمراهی) غافلند میپرسند: روز پاداش و کیفر چه هنگام است؟ روزی که آنان بر آتش (دوزخ) سوزانده شوند. عذاب خود را بچشید! این همان است که به شتاب میخواستید. پرهیزگاران در بوستانها و (کنار) چشمهسارانند» سوره ذاریات، آیه ۱۰-۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و در زمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است» سوره اعراف، آیه ۵۶.</ref>، {{متن قرآن|وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و (قربانی) شتران تنومند را برای شما از نشانههای (بندگی) خداوند قرار دادهایم، شما را در آنها خیری است پس نام خداوند را بر آنها در حالی که بر پا ایستادهاند ببرید (و آنها را نحر کنید) و چون پهلوهاشان به خاک رسید (و جان دادند) از (گوشت) آنها بخورید و به مستمند خواهنده و خویشتندار بخورانید؛ بدینگونه آنها را برای شما رام کردهایم باشد که سپاس گزارید» سوره حج، آیه ۳۶.</ref>، {{متن قرآن|لَنْ يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَكِنْ يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْكُمْ كَذَلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«هرگز گوشت و خون آنها به خداوند نمیرسد اما پرهیزگاری شما (در قربانی کردن آنها) به او میرسد؛ بدینگونه آنها را برای شما رام گردانید تا خداوند را برای آنکه راهنماییتان کرد بزرگ دارید و نیکوکاران را نوید ده» سوره حج، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ هُدًى وَرَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِينَ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }}<ref>«این آیات کتاب حکیم است آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند؛ کافران میگویند: بیگمان این جادوگری آشکار است. به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی میکند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمیگیرید؟ بازگشت همه شما بنا به وعده راستین خداوند، به سوی اوست؛ بیگمان او آفرینش را میآغازد آنگاه آن را باز میگرداند تا به آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، دادگرانه پاداش دهد و آنان که کافرند برای کفری که میورزیدهاند نوشابهای از آب جوشان و عذابی دردناک خواهند داشت. اوست که خورشید را تابان و ماه را درخشان آفرید و برای آن برجها نهاد تا شمار سالها و «حساب» را بدانید؛ خداوند آن را جز به حق نیافرید؛ او آیات را برای گروهی که دانشورند روشن بیان میکند» سوره یونس، آیه ۲-۵.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که گفتیم: بدین شهر در آیید و از (نعمتهای) آن از هر جا که خواستید فراوان بخورید و با فروتنی از دروازه وارد شوید و بگویید: از لغزش ما بگذر! تا از لغزشهای شما درگذریم، و به زودی (پاداش) نکوکاران را میافزاییم» سوره بقره، آیه ۵۸.</ref>، {{متن قرآن|فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ}}<ref>«امّا ستمکاران گفتاری دیگر را جایگزین آنچه به آنان گفته شده بود، کردند آنگاه ما بر ستمگران به کیفر نافرمانی که میکردند، عذابی از آسمان فرو فرستادیم» سوره بقره، آیه ۵۹.</ref>. بهویژه آنجا که [[ابراهیم]] در مقابل [[فرمان خدا]]، [[اقدام]] به [[ذبح]] فرزندش [[اسماعیل]] مینماید که به [[راستی]] صحنهای بس شگفت است: {{متن قرآن|فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ * وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ * قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ}}<ref>"و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم) * و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! * تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدینگونه نکوکاران را پاداش میدهیم" سوره صافات، آیه ۱۰۳-۱۰۵.</ref>. [[خداوند]] اینگونه [[ایثار]] [[ابراهیم]] و [[اسماعیل]] را [[نیکوکاری]] برمیشمرد و آنان را مصداق [[واقعی]] [[نیکوکار]] میداند که پاداششان نزد [[خدا]] محفوظ است. | مصادیق احسان در آیاتی چند، گویای [[ارتباط]] [[انسان]] [[نیکوکار]] با خداست: {{متن قرآن|وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ}}<ref>«و هر گاه آنچه را بر پیامبر فرو فرستاده شده است بشنوند، با شناختی که از حق یافتهاند چشمانشان را میبینی که از اشک لبریز میشود؛ میگویند: پروردگارا! ما ایمان آوردهایم ما را با گروه گواهان بنگار!» سوره مائده، آیه ۸۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و چرا ما به خداوند و آنچه از حق به ما رسیده است ایمان نیاوریم در حالی که امید میبریم که پروردگارمان ما را در میان شایستگان در آورد» سوره مائده، آیه ۸۴.</ref>، {{متن قرآن|فَأَثَابَهُمُ اللَّهُ بِمَا قَالُوا جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«خداوند هم به پاس آنچه گفتند بوستانهایی که از بن آنها جویباران روان است به آنان پاداش داد که در آنها جاودانند و آن پاداش نکوکاران است» سوره مائده، آیه ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«یا هنگامی که عذاب را بنگرد بگوید کاش مرا بازگشتی بود تا از نیکوکاران میشدم!» سوره زمر، آیه ۵۸.</ref>، {{متن قرآن|بَلَى قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«آری، آیات من نزد تو آمد امّا آنها را دروغ شمردی و سرکشی کردی و از کافران بودی» سوره زمر، آیه ۵۹.</ref>، {{متن قرآن|قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ يَسْأَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ }}<ref>«مرگ بر آنان که نادرست برآورد میکنند! آنان که در گردابی (از گمراهی) غافلند میپرسند: روز پاداش و کیفر چه هنگام است؟ روزی که آنان بر آتش (دوزخ) سوزانده شوند. عذاب خود را بچشید! این همان است که به شتاب میخواستید. پرهیزگاران در بوستانها و (کنار) چشمهسارانند» سوره ذاریات، آیه ۱۰-۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و در زمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است» سوره اعراف، آیه ۵۶.</ref>، {{متن قرآن|وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و (قربانی) شتران تنومند را برای شما از نشانههای (بندگی) خداوند قرار دادهایم، شما را در آنها خیری است پس نام خداوند را بر آنها در حالی که بر پا ایستادهاند ببرید (و آنها را نحر کنید) و چون پهلوهاشان به خاک رسید (و جان دادند) از (گوشت) آنها بخورید و به مستمند خواهنده و خویشتندار بخورانید؛ بدینگونه آنها را برای شما رام کردهایم باشد که سپاس گزارید» سوره حج، آیه ۳۶.</ref>، {{متن قرآن|لَنْ يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَكِنْ يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْكُمْ كَذَلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«هرگز گوشت و خون آنها به خداوند نمیرسد اما پرهیزگاری شما (در قربانی کردن آنها) به او میرسد؛ بدینگونه آنها را برای شما رام گردانید تا خداوند را برای آنکه راهنماییتان کرد بزرگ دارید و نیکوکاران را نوید ده» سوره حج، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ هُدًى وَرَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِينَ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }}<ref>«این آیات کتاب حکیم است آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند؛ کافران میگویند: بیگمان این جادوگری آشکار است. به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی میکند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمیگیرید؟ بازگشت همه شما بنا به وعده راستین خداوند، به سوی اوست؛ بیگمان او آفرینش را میآغازد آنگاه آن را باز میگرداند تا به آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، دادگرانه پاداش دهد و آنان که کافرند برای کفری که میورزیدهاند نوشابهای از آب جوشان و عذابی دردناک خواهند داشت. اوست که خورشید را تابان و ماه را درخشان آفرید و برای آن برجها نهاد تا شمار سالها و «حساب» را بدانید؛ خداوند آن را جز به حق نیافرید؛ او آیات را برای گروهی که دانشورند روشن بیان میکند» سوره یونس، آیه ۲-۵.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که گفتیم: بدین شهر در آیید و از (نعمتهای) آن از هر جا که خواستید فراوان بخورید و با فروتنی از دروازه وارد شوید و بگویید: از لغزش ما بگذر! تا از لغزشهای شما درگذریم، و به زودی (پاداش) نکوکاران را میافزاییم» سوره بقره، آیه ۵۸.</ref>، {{متن قرآن|فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ}}<ref>«امّا ستمکاران گفتاری دیگر را جایگزین آنچه به آنان گفته شده بود، کردند آنگاه ما بر ستمگران به کیفر نافرمانی که میکردند، عذابی از آسمان فرو فرستادیم» سوره بقره، آیه ۵۹.</ref>. بهویژه آنجا که [[ابراهیم]] در مقابل [[فرمان خدا]]، [[اقدام]] به [[ذبح]] فرزندش [[اسماعیل]] مینماید که به [[راستی]] صحنهای بس شگفت است: {{متن قرآن|فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ * وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ * قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ}}<ref>"و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم) * و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! * تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدینگونه نکوکاران را پاداش میدهیم" سوره صافات، آیه ۱۰۳-۱۰۵.</ref>. [[خداوند]] اینگونه [[ایثار]] [[ابراهیم]] و [[اسماعیل]] را [[نیکوکاری]] برمیشمرد و آنان را مصداق [[واقعی]] [[نیکوکار]] میداند که پاداششان نزد [[خدا]] محفوظ است. | ||
مصداق دیگر [[احسان]] در [[قرآن]]، [[تبلیغ]] [[رسالات]] [[الهی]] و ارائه الگوهای [[نیکو]] و راهکارهای مناسب [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] است. قرآن، [[دعوت]] [[الیاس]] را نیکو میشمارد و کار او را احسان مینامد و او را در ردیف [[محسنین]] به شمار میآورد: {{متن قرآن| إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلا تَتَّقُونَ أَتَدْعُونَ بَعْلا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ اللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الأَوَّلِينَ فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الآخِرِينَ سَلامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ }}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به قوم خود گفت: آیا پرهیزگاری نمیورزید؟ آیا (بت) بعل را (به پرستش) میخوانید و بهترین آفریدگاران را وا مینهید؟ ... خداوند را که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست؟ پس او را دروغگو انگاشتند از این رو آنان را (در دوزخ) حاضر میگردانند. مگر بندگان ناب خداوند را. و برای او در میان آیندگان، (نامی نیکو) بر جای نهادیم. و درود بر ال یاسین. ما بدینگونه به نیکوکاران پاداش میدهیم» سوره صافات، آیه ۱۲۴-۱۳۱.</ref>. همچنین در صحنه [[نبرد]]، کسانی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را [[یاری]] دادهاند در ردیف محسنین به شمار آمدهاند: {{متن قرآن|مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref> "مردم مدینه و تازیان بیاباننشین پیرامون آنان حق ندارند از (همراهی) پیامبر بازمانند و نه جانهای خودشان را از جان او دوستتر بدارند؛ از این رو که هیچ تشنگی و سختی و گرسنگی در راه خداوند به آنان نمیرسد و بر هیچ جایگاهی که کافران را به خشم آورد گام نمینهند و هیچ زیانی به دشمنی نمیزنند مگر که در برابر آن، کاری شایسته برای آنان نوشته میشود؛ بیگمان خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد" سوره توبه، آیه ۱۲۰.</ref> و نیز، [[پایداری]] و [[صبر]] و [[استقامت]] در برابر انواع [[رنجها]] و [[سختیها]] به عنوان مصداق بارز احسان به حساب آمده و عاملان آن را محسنین نامیده است: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ * إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَالَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ}}<ref> "و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که میبازند در تنگدلی به سر مبر * بیگمان خداوند با کسانی است که پرهیزگاری میورزند و با کسانی است که نیکوکارند" سوره نحل، آیه ۱۲۷-۱۲۸</ref>؛ {{متن قرآن|وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>"و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد" سوره هود، آیه ۱۱۵.</ref>. آیاتی چون: {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}}<ref>"آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟" سوره الرحمن، آیه ۶۰.</ref> و {{متن قرآن|وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ}}<ref>"و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن" سوره قصص، آیه ۷۷.</ref> و {{متن قرآن|فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ}}<ref>"و اگر به کسی از جانب برادر (دینی)اش (یعنی ولیّ دم) گذشتی شود، (بر ولیّ دم است) که شایسته پیگیری کند و (بر قاتل است که) خونبها را به نیکی به او بپردازد" سوره بقره، آیه ۱۷۸.</ref>، گویای [[نیکی]] به [[بندگان خدا]] در مواضع و موارد گوناگون است. | مصداق دیگر [[احسان]] در [[قرآن]]، [[تبلیغ]] [[رسالات]] [[الهی]] و ارائه الگوهای [[نیکو]] و راهکارهای مناسب [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] است. قرآن، [[دعوت]] [[الیاس]] را نیکو میشمارد و کار او را احسان مینامد و او را در ردیف [[محسنین]] به شمار میآورد: {{متن قرآن| إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلا تَتَّقُونَ أَتَدْعُونَ بَعْلا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ اللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الأَوَّلِينَ فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الآخِرِينَ سَلامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ }}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به قوم خود گفت: آیا پرهیزگاری نمیورزید؟ آیا (بت) بعل را (به پرستش) میخوانید و بهترین آفریدگاران را وا مینهید؟ ... خداوند را که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست؟ پس او را دروغگو انگاشتند از این رو آنان را (در دوزخ) حاضر میگردانند. مگر بندگان ناب خداوند را. و برای او در میان آیندگان، (نامی نیکو) بر جای نهادیم. و درود بر ال یاسین. ما بدینگونه به نیکوکاران پاداش میدهیم» سوره صافات، آیه ۱۲۴-۱۳۱.</ref>. همچنین در صحنه [[نبرد]]، کسانی که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را [[یاری]] دادهاند در ردیف محسنین به شمار آمدهاند: {{متن قرآن|مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref> "مردم مدینه و تازیان بیاباننشین پیرامون آنان حق ندارند از (همراهی) پیامبر بازمانند و نه جانهای خودشان را از جان او دوستتر بدارند؛ از این رو که هیچ تشنگی و سختی و گرسنگی در راه خداوند به آنان نمیرسد و بر هیچ جایگاهی که کافران را به خشم آورد گام نمینهند و هیچ زیانی به دشمنی نمیزنند مگر که در برابر آن، کاری شایسته برای آنان نوشته میشود؛ بیگمان خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد" سوره توبه، آیه ۱۲۰.</ref> و نیز، [[پایداری]] و [[صبر]] و [[استقامت]] در برابر انواع [[رنجها]] و [[سختیها]] به عنوان مصداق بارز احسان به حساب آمده و عاملان آن را محسنین نامیده است: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ * إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَالَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ}}<ref> "و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که میبازند در تنگدلی به سر مبر * بیگمان خداوند با کسانی است که پرهیزگاری میورزند و با کسانی است که نیکوکارند" سوره نحل، آیه ۱۲۷-۱۲۸</ref>؛ {{متن قرآن|وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>"و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد" سوره هود، آیه ۱۱۵.</ref>. آیاتی چون: {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}}<ref>"آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟" سوره الرحمن، آیه ۶۰.</ref> و {{متن قرآن|وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ}}<ref>"و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن" سوره قصص، آیه ۷۷.</ref> و {{متن قرآن|فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ}}<ref>"و اگر به کسی از جانب برادر (دینی)اش (یعنی ولیّ دم) گذشتی شود، (بر ولیّ دم است) که شایسته پیگیری کند و (بر قاتل است که) خونبها را به نیکی به او بپردازد" سوره بقره، آیه ۱۷۸.</ref>، گویای [[نیکی]] به [[بندگان خدا]] در مواضع و موارد گوناگون است. | ||
از جمله موارد بسیار مهم [[احسان]] در [[قرآن کریم]]، نیکی [[فرزندان]] به [[پدران]] و [[مادران]] است: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref> "و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید" سوره بقره، آیه ۸۳</ref>؛ {{متن قرآن|وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا}}<ref>«خداوند را بپرستید و چیزی را شریک او نکنید و به پدر و مادر و به خویشاوند و یتیمان و تهیدستان و همسایه خویشاوند و همسایه دور و همراه همنشین و در راه مانده و بردگانتان نکویی ورزید؛ بیگمان خداوند کسی را که خودپسندی خویشتنستای باشد دوست نمیدارد» سوره نساء، آیه ۳۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا}}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی!» سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا}}<ref>«و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن و بگو پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref>. [[نیکی]] نمودن از جهت [[رشد]] [[فضائل اخلاقی]] در بُعد [[روانشناختی]] و جامعهشناختی دارای آثار مفید و پر بار فراوانی است که جامع تمام آنها در قالب این جمله خلاصه شده است: {{متن قرآن|إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ}}<ref>"اگر نیکی ورزید به خویش نیکی ورزیدهاید" سوره اسراء، آیه ۷.</ref>. یعنی اگر نیکی کنید نتیجه [[نیکوکاری]] در وهله اول نصیب خود و خانوادهتان میشود و به همین نسبت [[خانواده]] و [[جامعه]] [[نیکوکار]] در [[درجه]] نخست خود از این نیکوکاری بهرهمند میگردند. در نگاه [[قرآن]]، شخص و یا اشخاص نیکوکار، [[پاداش]] کار خود را و به عبارت دیگر پیامدهای ارزنده نیکوکاری را تا حدود زیادی در همین [[دنیا]] و به طور کامل در [[آخرت]] میبینند: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى}}<ref> "و آنچه در آسمانها و زمین است، از آن خداوند است (و بندگان را میآزماید) تا بدکاران را برای آنچه کردهاند کیفر دهد و آنان را که نیکی ورزیدهاند، به نیکی پاداش بخشد" سوره نجم، آیه ۳۱</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ * جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ}}<ref>"بیگمان آنانکه ایمان آوردهاند و کردارهایی شایسته کردهاند، بهترین آفریدگانند * پاداش آنان نزد پروردگارشان بهشتهایی جاودان است که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند از ایشان خرسند است و آنان از او خرسندند، این از آن کسی است که از پروردگار خویش بیم کند" سوره بینه، آیه ۷-۸؛ {{متن قرآن|فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ}} "پس هر کس همسنگ ذرهای نیکی ورزد، آن را خواهد دید * و هر کس همسنگ ذرهای بدی کند، آن را خواهد دید" سوره زلزال، آیه ۷-۸.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[احسان - کوشا (مقاله)|مقاله «احسان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]</ref> | از جمله موارد بسیار مهم [[احسان]] در [[قرآن کریم]]، نیکی [[فرزندان]] به [[پدران]] و [[مادران]] است: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref> "و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید" سوره بقره، آیه ۸۳</ref>؛ {{متن قرآن|وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا}}<ref>«خداوند را بپرستید و چیزی را شریک او نکنید و به پدر و مادر و به خویشاوند و یتیمان و تهیدستان و همسایه خویشاوند و همسایه دور و همراه همنشین و در راه مانده و بردگانتان نکویی ورزید؛ بیگمان خداوند کسی را که خودپسندی خویشتنستای باشد دوست نمیدارد» سوره نساء، آیه ۳۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا}}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی!» سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا}}<ref>«و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن و بگو پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref>. [[نیکی]] نمودن از جهت [[رشد]] [[فضائل اخلاقی]] در بُعد [[روانشناختی]] و جامعهشناختی دارای آثار مفید و پر بار فراوانی است که جامع تمام آنها در قالب این جمله خلاصه شده است: {{متن قرآن|إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ}}<ref>"اگر نیکی ورزید به خویش نیکی ورزیدهاید" سوره اسراء، آیه ۷.</ref>. یعنی اگر نیکی کنید نتیجه [[نیکوکاری]] در وهله اول نصیب خود و خانوادهتان میشود و به همین نسبت [[خانواده]] و [[جامعه]] [[نیکوکار]] در [[درجه]] نخست خود از این نیکوکاری بهرهمند میگردند. در نگاه [[قرآن]]، شخص و یا اشخاص نیکوکار، [[پاداش]] کار خود را و به عبارت دیگر پیامدهای ارزنده نیکوکاری را تا حدود زیادی در همین [[دنیا]] و به طور کامل در [[آخرت]] میبینند: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى}}<ref> "و آنچه در آسمانها و زمین است، از آن خداوند است (و بندگان را میآزماید) تا بدکاران را برای آنچه کردهاند کیفر دهد و آنان را که نیکی ورزیدهاند، به نیکی پاداش بخشد" سوره نجم، آیه ۳۱</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ * جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ}}<ref>"بیگمان آنانکه ایمان آوردهاند و کردارهایی شایسته کردهاند، بهترین آفریدگانند * پاداش آنان نزد پروردگارشان بهشتهایی جاودان است که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند از ایشان خرسند است و آنان از او خرسندند، این از آن کسی است که از پروردگار خویش بیم کند" سوره بینه، آیه ۷-۸؛ {{متن قرآن|فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ}} "پس هر کس همسنگ ذرهای نیکی ورزد، آن را خواهد دید * و هر کس همسنگ ذرهای بدی کند، آن را خواهد دید" سوره زلزال، آیه ۷-۸.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[احسان - کوشا (مقاله)|مقاله «احسان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]</ref> |