احصان در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
احصان در لغت، معنای مصونیّت بخشیدن و [[حفظ]] کردن <ref>مقاییس اللغه، ج۲، ص۶۹.</ref> دارد که با "[[حصن]]"، به معنای بنای مستحکم و غیر قابل [[نفوذ]] <ref>تهذیبالاسماء، ج۱، ق۲، ص۶۶ «حصن»؛ دائرةالفرائد، ج۶، ص۴۴۱.</ref> یا جایگاه مرتفع<ref> التحقیق، ج۲، ص۲۳۴ـ۲۳۵؛ المصباح، ص۱۳۹.</ref> همخانواده است. [[لطافت]] واژه احصان از این جهت است که صفتی ارزشی <ref>التحقیق، ج۲، ص۲۳۶.</ref> و [[ثابت]] در [[شخصیّت]] فرد را نشان میدهد با صرف نظر از برخورد با عوامل خارجی؛<ref>التحقیق، ج۲، ص۲۳۵.</ref> ولی به ظاهر، این ویژگیها در "حفظ" بهکار نرفته است.<ref>التحقیق، ج۲، ص۲۳۵.</ref> به [[زره]] که [[انسان]] را از آسیب و جراحت مصون میدارد، درع [[حصین]] میگویند.<ref>مفردات، ص۲۳۹؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ق ۲، ص۶۶.</ref> [[قرآن]] میفرماید: [[صنعت]] زرهسازی را به [[حضرت داوود]]{{ع}} یاد دادیم تا [[مردم]]، از خطرهای [[جنگ]] حفظ شوند: {{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شَاكِرُونَ}}<ref>«و برای شما ساختن زرهی را به او آموختیم تا از (گزند) جنگتان نگه دارد پس آیا شما سپاسگزار هستید؟» سوره انبیاء، آیه ۸۰.</ref> در جای دیگر، از قلعهها و دژهای مستحکم [[یهود]] که بر اثر [[ترس]] از جنگ در آنها [[پناه]] میگرفتند، نام میبرد: {{متن قرآن|لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«همگی با شما جنگ نمیکنند جز در آبادیهایی که بارو دارد یا از پس دیوارها (ی دژ)، جنگشان میان خودشان سخت است؛ تو آنان را همراه هم مییابی اما دلهاشان از هم جداست و این بدان روست که گروهی نابخردند» سوره حشر، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب را از خانههایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمیکردید که بیرون روند و (خودشان) گمان میکردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمیبردند بدیشان رسید و در دلهایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانههای خویش را ویران میکردند؛ پس ای دیدهوران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref> | احصان در لغت، معنای مصونیّت بخشیدن و [[حفظ]] کردن <ref>مقاییس اللغه، ج۲، ص۶۹.</ref> دارد که با "[[حصن]]"، به معنای بنای مستحکم و غیر قابل [[نفوذ]] <ref>تهذیبالاسماء، ج۱، ق۲، ص۶۶ «حصن»؛ دائرةالفرائد، ج۶، ص۴۴۱.</ref> یا جایگاه مرتفع<ref> التحقیق، ج۲، ص۲۳۴ـ۲۳۵؛ المصباح، ص۱۳۹.</ref> همخانواده است. [[لطافت]] واژه احصان از این جهت است که صفتی ارزشی <ref>التحقیق، ج۲، ص۲۳۶.</ref> و [[ثابت]] در [[شخصیّت]] فرد را نشان میدهد با صرف نظر از برخورد با عوامل خارجی؛<ref>التحقیق، ج۲، ص۲۳۵.</ref> ولی به ظاهر، این ویژگیها در "حفظ" بهکار نرفته است.<ref>التحقیق، ج۲، ص۲۳۵.</ref> به [[زره]] که [[انسان]] را از آسیب و جراحت مصون میدارد، درع [[حصین]] میگویند.<ref>مفردات، ص۲۳۹؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ق ۲، ص۶۶.</ref> [[قرآن]] میفرماید: [[صنعت]] زرهسازی را به [[حضرت داوود]] {{ع}} یاد دادیم تا [[مردم]]، از خطرهای [[جنگ]] حفظ شوند: {{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شَاكِرُونَ}}<ref>«و برای شما ساختن زرهی را به او آموختیم تا از (گزند) جنگتان نگه دارد پس آیا شما سپاسگزار هستید؟» سوره انبیاء، آیه ۸۰.</ref> در جای دیگر، از قلعهها و دژهای مستحکم [[یهود]] که بر اثر [[ترس]] از جنگ در آنها [[پناه]] میگرفتند، نام میبرد: {{متن قرآن|لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«همگی با شما جنگ نمیکنند جز در آبادیهایی که بارو دارد یا از پس دیوارها (ی دژ)، جنگشان میان خودشان سخت است؛ تو آنان را همراه هم مییابی اما دلهاشان از هم جداست و این بدان روست که گروهی نابخردند» سوره حشر، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب را از خانههایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمیکردید که بیرون روند و (خودشان) گمان میکردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمیبردند بدیشان رسید و در دلهایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانههای خویش را ویران میکردند؛ پس ای دیدهوران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref> | ||
این واژه، در اصطلاح [[فقه]] جزایی، گاه بهمعنای [[همسر]] داشتن، در [[زن]] یا مرد، بهکار رفته است که ارتکاب [[زنا]] در این وضعیّت، [[مجازات]] را تشدید میکند و از ۱۰۰ تازیانه به سنگسار شدن ([[رجم]]) مبدّل میشود؛ بدین سبب به آن، احصان رجم گویند.<ref>سلسلة الینابیع، ج۲۳، ص۳۷۷، «الجامع للشرایع».</ref> گاهی نیز بهمعنای [[پاکدامنی]] در مرد یا زن است که اگر کسی با وجود این حالت، او را [[قذف]] کند، یعنی به او [[تهمت]] جنسی بزند، بر تهمت زننده حدّ جاری میشود؛ بدین جهت به آن، احصان قذف گویند. گاهی نیز احصان بهمعنای [[حریّت]] و [[اسلام]] و [[بلوغ]] میآید. همه معانی پیشین با تکیه بر مفهوم اصلی و لغوی آن (حفظ کردن) در قرآن مطرح است <ref>التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۳۹.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احصان - اسدی (مقاله)|مقاله «احصان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | این واژه، در اصطلاح [[فقه]] جزایی، گاه بهمعنای [[همسر]] داشتن، در [[زن]] یا مرد، بهکار رفته است که ارتکاب [[زنا]] در این وضعیّت، [[مجازات]] را تشدید میکند و از ۱۰۰ تازیانه به سنگسار شدن ([[رجم]]) مبدّل میشود؛ بدین سبب به آن، احصان رجم گویند.<ref>سلسلة الینابیع، ج۲۳، ص۳۷۷، «الجامع للشرایع».</ref> گاهی نیز بهمعنای [[پاکدامنی]] در مرد یا زن است که اگر کسی با وجود این حالت، او را [[قذف]] کند، یعنی به او [[تهمت]] جنسی بزند، بر تهمت زننده حدّ جاری میشود؛ بدین جهت به آن، احصان قذف گویند. گاهی نیز احصان بهمعنای [[حریّت]] و [[اسلام]] و [[بلوغ]] میآید. همه معانی پیشین با تکیه بر مفهوم اصلی و لغوی آن (حفظ کردن) در قرآن مطرح است <ref>التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۳۹.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احصان - اسدی (مقاله)|مقاله «احصان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
=== احصان بر اثر [[پاک]] دامنی === | === احصان بر اثر [[پاک]] دامنی === | ||
به [[زن]] یا مردی که [[عفّت]] داشته باشد، به این اعتبار که [[عفاف]]، موجب مصونیّت میشود، "محصَن و محصَنه" و به اعتبار اینکه او خود را [[حفظ]] میکند، "محصِن و محصِنه" گویند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۳۹.</ref> [[قرآن]] درباره [[مریم]]{{س}} با آنکه هیچگاه ازدواج نکرد، در دو مورد لفظِ احصان را بهکار برده است: {{متن قرآن|وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ}}<ref>«و (نیز) مریم دختر عمران را که پاکدامن بود و ما از روح خویش در آن دمیدیم؛ و سخنان و کتابهای پروردگارش را باور داشت و از فرمانبرداران بود» سوره تحریم، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و آن زن را (یاد کن) که پاکدامن بود و در او از روان خویش دمیدیم و او و پسرش را برای جهانیان نشانهای (شگرف) گرداندیم» سوره انبیاء، آیه ۹۱.</ref>. طبق گفته برخی، این آیات، از [[مقام]] والای مریم (علیها السلام) حکایت میکند، و صفت پابرجا و [[ثابت]] عفتورزی در او را نشان میدهد که به جای «حفظ» بهکار برده شده است.<ref> التحقیق، ج۲، ص۲۳۶.</ref> اینگونه احصان، درباره کنیزان نیز بهکار رفته است. آیه {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و کسانی که (توان) زناشویی نمییابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بینیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را میخواهند اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید و از مال خداوند که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.</ref> از واداشتن کنیزان به [[زنا]]، برای کسب درآمد، [[نهی]] میکند و میگوید: اگر خود آنان میل به [[پاکدامنی]] دارند، فحشا را بر آنان [[تحمیل]] نکنید: {{متن قرآن| وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا }}. در آیه {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی دادهاند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه میشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref> نیز "محصَن" سه بار به همین معنا آمده است. در این آیه، [[ازدواج]] با زنان پاکدامن <ref>جامعالبیان، مج۴، ج۶، ص۱۴۱.</ref> [[مسلمان]] و [[اهلکتاب]] تجویز شده است: {{متن قرآن|وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ }}؛ سپس به خود مردان خطاب کرده که شما نیز پاکدامن باشید، نه زناکار و صاحب [[دوست]] پنهانی: {{متن قرآن|مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ }}. واژه احصان در [[آیات]] {{متن قرآن|وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و (نیز حرام است ازدواج با) زنان شوهردار جز کنیزهاتان، بنابر حکم خداوند که مقرّر بر شماست و جز اینها برایتان حلال شده است که با دارایی خود به دست آورید در حالی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید، کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهرهمند شدهاید به عنوان واجب بپردازید و در آنچه پس از تعیین (کابین) واجب، همداستان شوید بر شما گناهی نیست که خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابینهایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوستهای پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref> نیز درباره مردان: {{متن قرآن|مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ}} و درباره [[زنان]]: {{متن قرآن|مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ}} آمده است <ref>تفسیر شاهی، ج۲، ص۳۲۲.</ref>. | به [[زن]] یا مردی که [[عفّت]] داشته باشد، به این اعتبار که [[عفاف]]، موجب مصونیّت میشود، "محصَن و محصَنه" و به اعتبار اینکه او خود را [[حفظ]] میکند، "محصِن و محصِنه" گویند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۳۹.</ref> [[قرآن]] درباره [[مریم]] {{س}} با آنکه هیچگاه ازدواج نکرد، در دو مورد لفظِ احصان را بهکار برده است: {{متن قرآن|وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ}}<ref>«و (نیز) مریم دختر عمران را که پاکدامن بود و ما از روح خویش در آن دمیدیم؛ و سخنان و کتابهای پروردگارش را باور داشت و از فرمانبرداران بود» سوره تحریم، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و آن زن را (یاد کن) که پاکدامن بود و در او از روان خویش دمیدیم و او و پسرش را برای جهانیان نشانهای (شگرف) گرداندیم» سوره انبیاء، آیه ۹۱.</ref>. طبق گفته برخی، این آیات، از [[مقام]] والای مریم (علیها السلام) حکایت میکند، و صفت پابرجا و [[ثابت]] عفتورزی در او را نشان میدهد که به جای «حفظ» بهکار برده شده است.<ref> التحقیق، ج۲، ص۲۳۶.</ref> اینگونه احصان، درباره کنیزان نیز بهکار رفته است. آیه {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و کسانی که (توان) زناشویی نمییابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بینیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را میخواهند اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید و از مال خداوند که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.</ref> از واداشتن کنیزان به [[زنا]]، برای کسب درآمد، [[نهی]] میکند و میگوید: اگر خود آنان میل به [[پاکدامنی]] دارند، فحشا را بر آنان [[تحمیل]] نکنید: {{متن قرآن| وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا }}. در آیه {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی دادهاند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه میشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref> نیز "محصَن" سه بار به همین معنا آمده است. در این آیه، [[ازدواج]] با زنان پاکدامن <ref>جامعالبیان، مج۴، ج۶، ص۱۴۱.</ref> [[مسلمان]] و [[اهلکتاب]] تجویز شده است: {{متن قرآن|وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ }}؛ سپس به خود مردان خطاب کرده که شما نیز پاکدامن باشید، نه زناکار و صاحب [[دوست]] پنهانی: {{متن قرآن|مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ }}. واژه احصان در [[آیات]] {{متن قرآن|وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و (نیز حرام است ازدواج با) زنان شوهردار جز کنیزهاتان، بنابر حکم خداوند که مقرّر بر شماست و جز اینها برایتان حلال شده است که با دارایی خود به دست آورید در حالی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید، کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهرهمند شدهاید به عنوان واجب بپردازید و در آنچه پس از تعیین (کابین) واجب، همداستان شوید بر شما گناهی نیست که خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابینهایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوستهای پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref> نیز درباره مردان: {{متن قرآن|مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ}} و درباره [[زنان]]: {{متن قرآن|مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ}} آمده است <ref>تفسیر شاهی، ج۲، ص۳۲۲.</ref>. | ||
از آیاتی که به [[مجازات]] متّهمکننده اشخاص پاکدامن پرداخته و احصان [[قذف]] را مطرح کرده، دو [[آیه]] در [[سوره نور]] است. در آیه {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«و به کسانی که به زنان پاکدامن تهمت (زنا) میزنند سپس چهار گواه نمیآورند هشتاد تازیانه بزنید و دیگر هرگز گواهی آنان را نپذیرید و آنانند که نافرمانند» سوره نور، آیه ۴.</ref> آمده: کسی که بدون آوردن ۴ [[شاهد]]، [[زن]] محصنه را به [[زنا]] متّهم کند، سه [[حکم]] دارد. نخست آنکه حدّ قذف (۸۰ تازیانه) را بر او میزنند؛ دوم اینکه شهادتش پذیرفته نمیشود، و سوم آنکه به [[فسق]] محکوم میگردد. در آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«به راستی آنان که به زنان پاکدامن بیخبر مؤمن، تهمت (زنا) میزنند، در این جهان و در جهان واپسین لعنت شدهاند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره نور، آیه ۲۳.</ref>، بار دیگر، مسأله متّهمسازی زنان پاکدامن که [[مؤمن]] و از آلودگیها بیخبر هستند، مطرح شده و دوری متّهمکنندگان از [[رحمت]] [[پروردگار]] و مواجهه آنان با [[عذاب]] را بیان کرده است. [[غافل]] بودن زنان پاکدامن، شاید تعبیر لطیفی از شدّتِ احصانِ آنان باشد. این احتمال نیز وجود دارد که غافل بودن، بهمعنای [[ناآگاه]] بودن زنان از نسبتهای ناروایی است که به آنان داده شده است و به همین دلیل، از خود دفاع نمیکنند؛ بنابراین احتمال، [[سخن]] از [[تهمت]] زندگانی است که برای زنان پاکدامن ناشناخته مانده و خود را از [[حدّ شرعی]] مصون نگهداشتهاند. [[قرآن]] میگوید: [[تصوّر]] نکنند که با این عمل میتوانند از [[کیفر الهی]] دور بمانند. [[خدا]] آنان را از رحمت خویش دور میکند و در [[آخرت]]، [[کیفری]] سخت میدهد.<ref>المیزان، ج۱۵، ص۹۴؛ نمونه، ج۱۴، ص۴۱۷ـ۴۱۸.</ref> در احصان قذف، شرایطی معتبر است: شخص اتّهام زده شده، به جز [[پاکدامنی]]، باید بالغ، [[عاقل]]، [[آزاد]] و [[مسلمان]]، و اتّهام زننده نیز باید بالغ و عاقل باشد تا حدّ [[قذف]] اجرا شود<ref>المبسوط، ج۸، ص۱۵ـ۱۶؛ التفسیرالکبیر، ج۲۳، ص۱۵۶؛ مسالکالافهام، ج۴، ص۱۹۷ـ۱۹۸.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احصان - اسدی (مقاله)|مقاله «احصان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | از آیاتی که به [[مجازات]] متّهمکننده اشخاص پاکدامن پرداخته و احصان [[قذف]] را مطرح کرده، دو [[آیه]] در [[سوره نور]] است. در آیه {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«و به کسانی که به زنان پاکدامن تهمت (زنا) میزنند سپس چهار گواه نمیآورند هشتاد تازیانه بزنید و دیگر هرگز گواهی آنان را نپذیرید و آنانند که نافرمانند» سوره نور، آیه ۴.</ref> آمده: کسی که بدون آوردن ۴ [[شاهد]]، [[زن]] محصنه را به [[زنا]] متّهم کند، سه [[حکم]] دارد. نخست آنکه حدّ قذف (۸۰ تازیانه) را بر او میزنند؛ دوم اینکه شهادتش پذیرفته نمیشود، و سوم آنکه به [[فسق]] محکوم میگردد. در آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«به راستی آنان که به زنان پاکدامن بیخبر مؤمن، تهمت (زنا) میزنند، در این جهان و در جهان واپسین لعنت شدهاند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره نور، آیه ۲۳.</ref>، بار دیگر، مسأله متّهمسازی زنان پاکدامن که [[مؤمن]] و از آلودگیها بیخبر هستند، مطرح شده و دوری متّهمکنندگان از [[رحمت]] [[پروردگار]] و مواجهه آنان با [[عذاب]] را بیان کرده است. [[غافل]] بودن زنان پاکدامن، شاید تعبیر لطیفی از شدّتِ احصانِ آنان باشد. این احتمال نیز وجود دارد که غافل بودن، بهمعنای [[ناآگاه]] بودن زنان از نسبتهای ناروایی است که به آنان داده شده است و به همین دلیل، از خود دفاع نمیکنند؛ بنابراین احتمال، [[سخن]] از [[تهمت]] زندگانی است که برای زنان پاکدامن ناشناخته مانده و خود را از [[حدّ شرعی]] مصون نگهداشتهاند. [[قرآن]] میگوید: [[تصوّر]] نکنند که با این عمل میتوانند از [[کیفر الهی]] دور بمانند. [[خدا]] آنان را از رحمت خویش دور میکند و در [[آخرت]]، [[کیفری]] سخت میدهد.<ref>المیزان، ج۱۵، ص۹۴؛ نمونه، ج۱۴، ص۴۱۷ـ۴۱۸.</ref> در احصان قذف، شرایطی معتبر است: شخص اتّهام زده شده، به جز [[پاکدامنی]]، باید بالغ، [[عاقل]]، [[آزاد]] و [[مسلمان]]، و اتّهام زننده نیز باید بالغ و عاقل باشد تا حدّ [[قذف]] اجرا شود<ref>المبسوط، ج۸، ص۱۵ـ۱۶؛ التفسیرالکبیر، ج۲۳، ص۱۵۶؛ مسالکالافهام، ج۴، ص۱۹۷ـ۱۹۸.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احصان - اسدی (مقاله)|مقاله «احصان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> |