پرش به محتوا

احیحة بن جلاح: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۹: خط ۹:
وی از بزرگان [[قبیله اوس]] در [[جاهلیت]]<ref>ابن درید، ص۴۴۱.</ref> و از زیرکان و [[شاعران]] [[عرب]] بود که به [[شعر]] او [[تمثل]] می‌شد<ref>ابن عساکر، ج۳۴، ص۲۹۴؛ ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۱۷.</ref>. نیز گویند [[ابن عباس]] در [[تفسیر]] برخی لغات [[قرآن]] به سخن او تکیه می‌کرد<ref>طبری، ج۱۵، ص۴۴۴؛ ابن جوزی، ج۲، ص۱۶۴؛ قرطبی، ج۱، ص۴۲۵.</ref>.
وی از بزرگان [[قبیله اوس]] در [[جاهلیت]]<ref>ابن درید، ص۴۴۱.</ref> و از زیرکان و [[شاعران]] [[عرب]] بود که به [[شعر]] او [[تمثل]] می‌شد<ref>ابن عساکر، ج۳۴، ص۲۹۴؛ ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۱۷.</ref>. نیز گویند [[ابن عباس]] در [[تفسیر]] برخی لغات [[قرآن]] به سخن او تکیه می‌کرد<ref>طبری، ج۱۵، ص۴۴۴؛ ابن جوزی، ج۲، ص۱۶۴؛ قرطبی، ج۱، ص۴۲۵.</ref>.


بنا بر گزارش [[طبرسی]]<ref>طبرسی، ج۱۰، ص۴۴۲.</ref> و [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۱۱، ص۱۱۵.</ref>، وی هنگام آمدن «تبع» [[پادشاه]] [[یمن]] به یثرب، به [[نمایندگی]] از دو [[قبیله]] [[اوس و خزرج]] در مقابل [[یهود]] ساکن در آن [[شهر]] سخن گفت. [[مالک بن انس]]<ref>مالک بن انس، ج۲، ص۸۶۸.</ref> از [[عروة بن زبیر]] نقل کرده است که مردی از [[انصار]] که به او أحیحة بن جلاح گفته می‌‌شد عمویی کوچک‌تر از خود داشت که تحت [[سرپرستی]] دایی‌هایش بود. أحیحة بن جلاح وی را کُشت. دایی‌های او مدعی شدند آنها [[وارث]] دیه مقتول و [[اموال]] برجامانده از او هستند؛ زیرا [[قاتل]] بهره‌ای از [[ارث]] ندارد. ابن حجر پس از نقل این گزارش، یادآور شده که من بر [[نسب]] أحیحة بن جلاح در أنساب انصار، [[آگاهی]] نیافتم. به [[گمان]] برخی از صحابه‌نویسان، احیحة بن جلاح بن حریش از بزرگان [[اوس]] است که پیش از [[ازدواج]] [[هاشم بن عبدمناف]]، با سامی دختر [[عمرو بن زید نجاری خزرجی]]<ref>ابن هشام، ج۱، ص۸۹؛ ابن سعد، ج۱، ص۷۹؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۸۹-۱۸۸.</ref> یا پس از او این [[زن]] را به همسری [[انتخاب]] کرد که ثمره آن [[عمرو بن احیحه]] بود. براساس این گزارش، [[عبدالمطلب بن هاشم]] [[جد رسول خدا]]{{صل}} [[برادر]] ناتنی عمرو است <ref>ابن حبیب، ص۴۵۶؛ ابن اثیر، ج۴، ص۸۳ و ۳۱۰.</ref>.
بنا بر گزارش [[طبرسی]]<ref>طبرسی، ج۱۰، ص۴۴۲.</ref> و [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۱۱، ص۱۱۵.</ref>، وی هنگام آمدن «تبع» [[پادشاه]] [[یمن]] به یثرب، به [[نمایندگی]] از دو [[قبیله]] [[اوس و خزرج]] در مقابل [[یهود]] ساکن در آن [[شهر]] سخن گفت. [[مالک بن انس]]<ref>مالک بن انس، ج۲، ص۸۶۸.</ref> از [[عروة بن زبیر]] نقل کرده است که مردی از [[انصار]] که به او أحیحة بن جلاح گفته می‌‌شد عمویی کوچک‌تر از خود داشت که تحت [[سرپرستی]] دایی‌هایش بود. أحیحة بن جلاح وی را کُشت. دایی‌های او مدعی شدند آنها [[وارث]] دیه مقتول و [[اموال]] برجامانده از او هستند؛ زیرا [[قاتل]] بهره‌ای از [[ارث]] ندارد. ابن حجر پس از نقل این گزارش، یادآور شده که من بر [[نسب]] أحیحة بن جلاح در أنساب انصار، [[آگاهی]] نیافتم. به [[گمان]] برخی از صحابه‌نویسان، احیحة بن جلاح بن حریش از بزرگان [[اوس]] است که پیش از [[ازدواج]] [[هاشم بن عبدمناف]]، با سامی دختر [[عمرو بن زید نجاری خزرجی]]<ref>ابن هشام، ج۱، ص۸۹؛ ابن سعد، ج۱، ص۷۹؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۸۹-۱۸۸.</ref> یا پس از او این [[زن]] را به همسری [[انتخاب]] کرد که ثمره آن [[عمرو بن احیحه]] بود. براساس این گزارش، [[عبدالمطلب بن هاشم]] [[جد رسول خدا]] {{صل}} [[برادر]] ناتنی عمرو است <ref>ابن حبیب، ص۴۵۶؛ ابن اثیر، ج۴، ص۸۳ و ۳۱۰.</ref>.


برخی [[منابع روایی]] و رجالی، عمرو را از [[راویان حدیث پیامبر]] برشمرده‌اند<ref>شافعی، ج۵، ص۱۸۶؛ طبرانی، ج۴، ص۹۰؛ ابن ابی حاتم، ج۶، ص۲۲۰.</ref>. اما [[ابن عبدالبر]] و دیگران <ref>ابن عبدالبر، ج۳، ص۲۴۷.</ref> به شدت آن را [[انکار]] کرده یا بعید دانسته‌اند<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۸۳ و ۳۱۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۸۸-۱۹۰.</ref>.
برخی [[منابع روایی]] و رجالی، عمرو را از [[راویان حدیث پیامبر]] برشمرده‌اند<ref>شافعی، ج۵، ص۱۸۶؛ طبرانی، ج۴، ص۹۰؛ ابن ابی حاتم، ج۶، ص۲۲۰.</ref>. اما [[ابن عبدالبر]] و دیگران <ref>ابن عبدالبر، ج۳، ص۲۴۷.</ref> به شدت آن را [[انکار]] کرده یا بعید دانسته‌اند<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۸۳ و ۳۱۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۸۸-۱۹۰.</ref>.


همانگونه که گذشت، وی [[برادر]] [[مادری]] [[عبدالمطلب]] و حتی بنا بر اقوالی از او بزرگ‌تر بوده است<ref>ابن هشام، ج۱، ص۸۹؛ ابن سعد، ج۱، ص۷۹.</ref>. نتیجه آنکه وقتی [[صحابی]] بودن فرزند احیحه بعید باشد، صحابی بودن خود احیحه به طریق اولی پذیرفته نیست. نام یکی دیگر از پسران او را محمد ذکر کرده‌اند. گویند پیش از [[رسول خدا]]{{صل}}، در میان [[عرب]] جز این شخص، کسی بدین نام خوانده نشده بود<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۳۱۰؛ ابن حجر، فتح الباری، ج۶، ص۴۰۵.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۱، ص۱۸۹-۱۹۰.</ref> گوید: تنی چند از [[ذریه]] احیحه چون [[منذر بن محمد بن عقبة بن جلاح]]، و [[عیاض بن عمرو بن بلال بن بلیل بن أحیحه]] در [[غزوات پیامبر]] حضور داشته‌اند، ولی سخنی از صحابی بودن پدرشان نیامده است. تردیدی نیست که احیحه شاعر مشهور در [[جاهلیت]] درگذشته است. همچنین به نظر ابن حجر، گویا دو فرد با نام احیحه وجود داشته و احتمال می‌رود فرد کوچکتر، نواده احیحة بزرگتر و همنام با او باشد. از [[نسل]] أحیحه کسانی در [[کوفه]] می‌زیستند که می‌‌توان به [[عبدالرحمان بن ابی لیلی]] از [[اشراف کوفه]] و [[محمد بن عبدالرحمان]]، [[قاضی]] آن [[شهر]] اشاره کرد<ref>ثقفی، ج۱، ص۴؛ ابن درید، ص۴۴۱؛ ابن الندیم، ص۲۵۶.</ref><ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «احیحة بن امیة بن خلف جمحی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۸-۱۹.</ref>
همانگونه که گذشت، وی [[برادر]] [[مادری]] [[عبدالمطلب]] و حتی بنا بر اقوالی از او بزرگ‌تر بوده است<ref>ابن هشام، ج۱، ص۸۹؛ ابن سعد، ج۱، ص۷۹.</ref>. نتیجه آنکه وقتی [[صحابی]] بودن فرزند احیحه بعید باشد، صحابی بودن خود احیحه به طریق اولی پذیرفته نیست. نام یکی دیگر از پسران او را محمد ذکر کرده‌اند. گویند پیش از [[رسول خدا]] {{صل}}، در میان [[عرب]] جز این شخص، کسی بدین نام خوانده نشده بود<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۳۱۰؛ ابن حجر، فتح الباری، ج۶، ص۴۰۵.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۱، ص۱۸۹-۱۹۰.</ref> گوید: تنی چند از [[ذریه]] احیحه چون [[منذر بن محمد بن عقبة بن جلاح]]، و [[عیاض بن عمرو بن بلال بن بلیل بن أحیحه]] در [[غزوات پیامبر]] حضور داشته‌اند، ولی سخنی از صحابی بودن پدرشان نیامده است. تردیدی نیست که احیحه شاعر مشهور در [[جاهلیت]] درگذشته است. همچنین به نظر ابن حجر، گویا دو فرد با نام احیحه وجود داشته و احتمال می‌رود فرد کوچکتر، نواده احیحة بزرگتر و همنام با او باشد. از [[نسل]] أحیحه کسانی در [[کوفه]] می‌زیستند که می‌‌توان به [[عبدالرحمان بن ابی لیلی]] از [[اشراف کوفه]] و [[محمد بن عبدالرحمان]]، [[قاضی]] آن [[شهر]] اشاره کرد<ref>ثقفی، ج۱، ص۴؛ ابن درید، ص۴۴۱؛ ابن الندیم، ص۲۵۶.</ref><ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «احیحة بن امیة بن خلف جمحی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۸-۱۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش