پرش به محتوا

اسارت در معارف و سیره حسینی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۵: خط ۵:
'''اسارت''' دستگیر کردن، افرادی از [[لشکر]] [[مخالف]] یا افراد عادی را در [[جنگ‌ها]] به‌عنوان [[اسیر]] گرفتن و برده ساختن. در [[جنگ‌های صدر اسلام]] نیز گروهی از [[کفار]]، [[اسیر]] گرفته می‌شدند، یا بعضی از [[مسلمانان]] به اسارت [[مشرکین]] در می‌آمدند<ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۴۷تا۴۹.</ref>.
'''اسارت''' دستگیر کردن، افرادی از [[لشکر]] [[مخالف]] یا افراد عادی را در [[جنگ‌ها]] به‌عنوان [[اسیر]] گرفتن و برده ساختن. در [[جنگ‌های صدر اسلام]] نیز گروهی از [[کفار]]، [[اسیر]] گرفته می‌شدند، یا بعضی از [[مسلمانان]] به اسارت [[مشرکین]] در می‌آمدند<ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۴۷تا۴۹.</ref>.


==مقدمه==
== مقدمه ==
در حادثه [[کربلا]]، این فاجعه که [[اهل بیت]] [[امام حسین]]{{ع}} را پس از [[عاشورا]] [[اسیر]] گرفته و [[شهر]] به [[شهر]] گرداندند<ref>بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۵۸</ref> و در [[کوفه]] و [[شام]] به نمایش گذاشتند، [[نقض]] آشکار [[قوانین]] [[اسلام]] بود، چرا که هم [[اسیر]] گرفتن [[مسلمان]] صحیح نیست و هم [[اسیر]] کردن [[زن]] [[مسلمان]]. آنگونه که [[امام علی|علی]] نیز در [[جنگ جمل]]، [[اسیر]] کردن را روا نشمرد و [[عایشه]] را همراه عده‌ای [[زن]] به [[شهر]] خودش باز گرداند. البته [[بسر بن ارطاة]] به [[دستور]] [[معاویه]] بر [[یمن]] حمله کرد و [[زنان]] [[مسلمان]] را به اسارت گرفت. به اسیری بردن [[عترت]] [[پیامبر]] در دوره [[حکومت اموی]]، [[اهانت]] به [[مقدسات]] [[دین]] بود، تا آنجا که در دربار [[شام]]، یکی از [[شامیان]] از [[یزید]] می‌‌خواست که [[فاطمه]] دختر [[امام حسین|سید الشهدا]] را به‌عنوان [[کنیز]]، به او ببخشد! که با اخطار [[حضرت زینب]] رو به رو شد<ref>تاریخ طبری(چاپ قاهره)،ج ۴، ص ۳۵۳</ref>.
در حادثه [[کربلا]]، این فاجعه که [[اهل بیت]] [[امام حسین]] {{ع}} را پس از [[عاشورا]] [[اسیر]] گرفته و [[شهر]] به [[شهر]] گرداندند<ref>بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۵۸</ref> و در [[کوفه]] و [[شام]] به نمایش گذاشتند، [[نقض]] آشکار [[قوانین]] [[اسلام]] بود، چرا که هم [[اسیر]] گرفتن [[مسلمان]] صحیح نیست و هم [[اسیر]] کردن [[زن]] [[مسلمان]]. آنگونه که [[امام علی|علی]] نیز در [[جنگ جمل]]، [[اسیر]] کردن را روا نشمرد و [[عایشه]] را همراه عده‌ای [[زن]] به [[شهر]] خودش باز گرداند. البته [[بسر بن ارطاة]] به [[دستور]] [[معاویه]] بر [[یمن]] حمله کرد و [[زنان]] [[مسلمان]] را به اسارت گرفت. به اسیری بردن [[عترت]] [[پیامبر]] در دوره [[حکومت اموی]]، [[اهانت]] به [[مقدسات]] [[دین]] بود، تا آنجا که در دربار [[شام]]، یکی از [[شامیان]] از [[یزید]] می‌‌خواست که [[فاطمه]] دختر [[امام حسین|سید الشهدا]] را به‌عنوان [[کنیز]]، به او ببخشد! که با اخطار [[حضرت زینب]] رو به رو شد<ref>تاریخ طبری(چاپ قاهره)، ج ۴، ص ۳۵۳</ref>.


گرچه [[یزید]]، [[اهل بیت]] [[امام حسین]] را برای [[ترساندن]] [[مردم]] دیگر [[اسیر]] کرد و [[شهر]] به [[شهر]] با [[خفت]] و [[خواری]] گرداند، ولی این دودمان [[عزت]] و [[آزادگی]]، از اسارت هم به‌عنوان سلاحی در [[مبارزه با باطل]] و افشای چهره [[دشمن]] استفاده کردند و با [[خطبه‌ها]] و سخنرانی‌های بیدارگرشان [[حیله]] [[دشمن]] را نقش بر آب کردند. خطابه‌های [[زینب]] کبری و [[امام سجاد]]{{ع}} و دختر [[امام حسین]]{{ع}} در [[کوفه]] و [[شام]]، نمونه‌ای از [[مبارزه]] در اسارت بود. [[حضرت زینب]]، حتی در مجلس [[یزید]] و پیش روی او به این [[اسیر]] گرفتن و عمل ظالمانه و خارج از [[دین]] او [[اعتراض]] کرد: {{متن حدیث|أَ ظَنَنْتَ يَا يَزِيدُ حِينَ أَخَذْتَ عَلَيْنَا أَقْطَارَ اَلْأَرْضِ وَ ضَيَّقْتَ عَلَيْنَا آفَاقَ اَلسَّمَاءِ فَأَصْبَحْنَا لَكَ فِي إِسَارٍ نُسَاقُ إِلَيْكَ سَوْقاً فِي قِطَارٍ وَ أَنْتَ عَلَيْنَا ذُو اِقْتِدَارٍ أَنَّ بِنَا مِنَ اَللَّهِ هَوَاناً ... أَ مِنَ اَلْعَدْلِ يَا اِبْنَ اَلطُّلَقَاءِ تَخْدِيرُكَ حَرَائِرَكَ وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ اَللَّهِ سَبَايَا قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ يَحْدُو بِهِنَّ اَلْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ وَ يَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ اَلْمَنَاقِلِ‏}}<ref>مقتل الحسین، مقرم، ص ۴۶۲</ref>.
گرچه [[یزید]]، [[اهل بیت]] [[امام حسین]] را برای [[ترساندن]] [[مردم]] دیگر [[اسیر]] کرد و [[شهر]] به [[شهر]] با [[خفت]] و [[خواری]] گرداند، ولی این دودمان [[عزت]] و [[آزادگی]]، از اسارت هم به‌عنوان سلاحی در [[مبارزه با باطل]] و افشای چهره [[دشمن]] استفاده کردند و با [[خطبه‌ها]] و سخنرانی‌های بیدارگرشان [[حیله]] [[دشمن]] را نقش بر آب کردند. خطابه‌های [[زینب]] کبری و [[امام سجاد]] {{ع}} و دختر [[امام حسین]] {{ع}} در [[کوفه]] و [[شام]]، نمونه‌ای از [[مبارزه]] در اسارت بود. [[حضرت زینب]]، حتی در مجلس [[یزید]] و پیش روی او به این [[اسیر]] گرفتن و عمل ظالمانه و خارج از [[دین]] او [[اعتراض]] کرد: {{متن حدیث|أَ ظَنَنْتَ يَا يَزِيدُ حِينَ أَخَذْتَ عَلَيْنَا أَقْطَارَ اَلْأَرْضِ وَ ضَيَّقْتَ عَلَيْنَا آفَاقَ اَلسَّمَاءِ فَأَصْبَحْنَا لَكَ فِي إِسَارٍ نُسَاقُ إِلَيْكَ سَوْقاً فِي قِطَارٍ وَ أَنْتَ عَلَيْنَا ذُو اِقْتِدَارٍ أَنَّ بِنَا مِنَ اَللَّهِ هَوَاناً ... أَ مِنَ اَلْعَدْلِ يَا اِبْنَ اَلطُّلَقَاءِ تَخْدِيرُكَ حَرَائِرَكَ وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ اَللَّهِ سَبَايَا قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ يَحْدُو بِهِنَّ اَلْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ وَ يَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ اَلْمَنَاقِلِ‏}}<ref>مقتل الحسین، مقرم، ص ۴۶۲</ref>.


می‌توان گفت [[امام حسین]] [[با تدبیر]] و حساب‌گری دقیق، [[زنان]] و [[فرزندان]] را همراه خودبه [[کربلا]] برد، تا [[راوی]] [[رنج‌ها]] و گزارشگر صحنه‌های [[عاشورا]] و [[پیام]] رسان [[خون]] [[شهیدان]] باشند و [[سلطه]] یزیدی نتواند بر آن جنایت [[عظیم]]، پرده بکشد یا قضایا را به گونه‌ای وانمودکند. از این رو، وقتی [[ابن عباس]] به [[امام حسین|سید الشهدا]] گفت چرا [[زنان]] و [[کودکان]] را به [[عراق]] می‌بری، پاسخ داد: "[[خدا]] خواسته که آنان را [[اسیر]] ببیند"<ref>{{متن حدیث| إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاهُنَّ سَبَايَا}}؛ حیاة الامام الحسین،ج ۲،ص ۲۹۷</ref> این اشاره به همان برنامه حساب شده است.
می‌توان گفت [[امام حسین]] [[با تدبیر]] و حساب‌گری دقیق، [[زنان]] و [[فرزندان]] را همراه خودبه [[کربلا]] برد، تا [[راوی]] [[رنج‌ها]] و گزارشگر صحنه‌های [[عاشورا]] و [[پیام]] رسان [[خون]] [[شهیدان]] باشند و [[سلطه]] یزیدی نتواند بر آن جنایت [[عظیم]]، پرده بکشد یا قضایا را به گونه‌ای وانمودکند. از این رو، وقتی [[ابن عباس]] به [[امام حسین|سید الشهدا]] گفت چرا [[زنان]] و [[کودکان]] را به [[عراق]] می‌بری، پاسخ داد: "[[خدا]] خواسته که آنان را [[اسیر]] ببیند"<ref>{{متن حدیث| إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاهُنَّ سَبَايَا}}؛ حیاة الامام الحسین، ج ۲،ص ۲۹۷</ref> این اشاره به همان برنامه حساب شده است.


به گفته [[مرحوم کاشف الغطاء]]: اگر [[حسین]] و [[فرزندان]] او کشته می‌شدند، ولی آن سخنرانی‌ها و افشاگری‌های [[اهل بیت]] در آن موقعیت‌های حساس نبود، آن آثار و اهدافی که [[امام حسین]] در واژگون ساختن [[حکومت]] یزیدی داشت محقق نمی‌شد<ref>حیاة الامام الحسین،ج ۲،ص ۲۹۸</ref>.
به گفته [[مرحوم کاشف الغطاء]]: اگر [[حسین]] و [[فرزندان]] او کشته می‌شدند، ولی آن سخنرانی‌ها و افشاگری‌های [[اهل بیت]] در آن موقعیت‌های حساس نبود، آن آثار و اهدافی که [[امام حسین]] در واژگون ساختن [[حکومت]] یزیدی داشت محقق نمی‌شد<ref>حیاة الامام الحسین، ج ۲،ص ۲۹۸</ref>.


اسارت [[اهل بیت]] با آن وضع رقت‌بار، [[عواطف]] [[مردم]] را به نفع [[جبهه حق]] و به زیان [[حکومت]] [[یزید]] برانگیخت و سخنان [[زینب]] و [[امام سجاد]]{{عم}} در طول اسارت، [[لذت]] [[پیروزی]] نظامی را در ذائقه [[یزید]] و [[ابن زیاد]]، چون زهر، تلخ ساخت و جلوی [[تحریف]] [[تاریخ]] را گرفت و به بازماندگان و خانواده‌های [[شهدا]] درس داد که [[شهیدان]] با خونشان و بازماندگان با رساندن [[پیام]] [[خون]]، باید [[حق]] را [[یاری]] کنند، [[شهیدان]] کاری [[حسینی]] کنند و ماندگان، کاری زینبی! اسارت، هرگز به معنای [[تسلیم شدن]] و [[انگیزه]] و [[هدف]] را فراموش کردن نیست. آزادگان سرافراز [[دفاع مقدس]] در [[ایران]] نیز، در اسارتگاه‌های [[عراق]]، ادامه دهنده [[جهاد]] [[رزمندگان]] بودند و [[صبر]] و استقامتشان را از کاروان اسرای [[اهل بیت]] آموخته بودند. [[زینب]] قافله سالار کاروان اسارت بود و مردانه و صبورانه، آن دوران تلخ را به پایان رساند<ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۴۷تا۴۹.</ref>.
اسارت [[اهل بیت]] با آن وضع رقت‌بار، [[عواطف]] [[مردم]] را به نفع [[جبهه حق]] و به زیان [[حکومت]] [[یزید]] برانگیخت و سخنان [[زینب]] و [[امام سجاد]] {{عم}} در طول اسارت، [[لذت]] [[پیروزی]] نظامی را در ذائقه [[یزید]] و [[ابن زیاد]]، چون زهر، تلخ ساخت و جلوی [[تحریف]] [[تاریخ]] را گرفت و به بازماندگان و خانواده‌های [[شهدا]] درس داد که [[شهیدان]] با خونشان و بازماندگان با رساندن [[پیام]] [[خون]]، باید [[حق]] را [[یاری]] کنند، [[شهیدان]] کاری [[حسینی]] کنند و ماندگان، کاری زینبی! اسارت، هرگز به معنای [[تسلیم شدن]] و [[انگیزه]] و [[هدف]] را فراموش کردن نیست. آزادگان سرافراز [[دفاع مقدس]] در [[ایران]] نیز، در اسارتگاه‌های [[عراق]]، ادامه دهنده [[جهاد]] [[رزمندگان]] بودند و [[صبر]] و استقامتشان را از کاروان اسرای [[اهل بیت]] آموخته بودند. [[زینب]] قافله سالار کاروان اسارت بود و مردانه و صبورانه، آن دوران تلخ را به پایان رساند<ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۴۷تا۴۹.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش