اشجع بن عمرو سلمی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
برچسب: خنثیسازی |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اشجع بن عمرو سلمی در حدیث]] - [[اشجع بن عمرو سلمی در تاریخ اسلامی]] - [[اشجع بن عمرو سلمی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اشجع بن عمرو سلمی در حدیث]] - [[اشجع بن عمرو سلمی در تاریخ اسلامی]] - [[اشجع بن عمرو سلمی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
از [[شاعران]] [[عصر امام رضا]]{{ع}}. «[[سلمی]]» نسبت [[قبیله]] مشهور [[عرب]]، [[سلیم بن منصور بن عکرمة بن حصفة بن قیس عیلان بن مضر]] است که در سرزمینهای مختلف پراکنده شدند<ref>الأنساب، سمعانی، ج۳، ص۲۷۸؛ اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۲، ص۱۲۸-۱۲۹.</ref>. [[اشجع]] از [[اولاد]] [[شرید بن مطرود]] بوده که پدرش، [[عمرو]]، با زنی از [[یمامه]] [[ازدواج]] کرد و در همان [[شهر]]، اشجع متولد شد و در همانجا [[رشد]] کرد. با [[مرگ]] پدرش در یمامه، به همراه [[مادر]] برای دریافت [[میراث]] پدری به [[بصره]] رفته و در آنجا اموالی داشت، در آن شهر نیز مادر خود را از دست داد. اشجع در بصره [[علم]] آموخت و رشد کرد<ref>الأغانی، ج۱۸، ص۳۹۷؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۹، ص۱۰۵؛ الأعلام، ج۱، ص۳۳۱.</ref>. وی [[شعر]] را از بشار فرا گرفت و او را [[تعظیم]] میکرد<ref>الأغانی، ج۴، ص۲۸۲؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۴۷.</ref>. حاصل اینکه از شعرای معروف و مشهور قیس گردید که تا آن [[زمان]] شعر در میان دو [[قبیله ربیعه]] و [[یمن]] بود و قیس شعرای معدودی داشت. او در طبقه شاعرانی چون ابونواس، ابو العتاهیة و بشار قرار گرفت<ref>کتاب الأوراق، ج۱، ص۷۴.</ref>. | از [[شاعران]] [[عصر امام رضا]] {{ع}}. «[[سلمی]]» نسبت [[قبیله]] مشهور [[عرب]]، [[سلیم بن منصور بن عکرمة بن حصفة بن قیس عیلان بن مضر]] است که در سرزمینهای مختلف پراکنده شدند<ref>الأنساب، سمعانی، ج۳، ص۲۷۸؛ اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۲، ص۱۲۸-۱۲۹.</ref>. [[اشجع]] از [[اولاد]] [[شرید بن مطرود]] بوده که پدرش، [[عمرو]]، با زنی از [[یمامه]] [[ازدواج]] کرد و در همان [[شهر]]، اشجع متولد شد و در همانجا [[رشد]] کرد. با [[مرگ]] پدرش در یمامه، به همراه [[مادر]] برای دریافت [[میراث]] پدری به [[بصره]] رفته و در آنجا اموالی داشت، در آن شهر نیز مادر خود را از دست داد. اشجع در بصره [[علم]] آموخت و رشد کرد<ref>الأغانی، ج۱۸، ص۳۹۷؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۹، ص۱۰۵؛ الأعلام، ج۱، ص۳۳۱.</ref>. وی [[شعر]] را از بشار فرا گرفت و او را [[تعظیم]] میکرد<ref>الأغانی، ج۴، ص۲۸۲؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۴۷.</ref>. حاصل اینکه از شعرای معروف و مشهور قیس گردید که تا آن [[زمان]] شعر در میان دو [[قبیله ربیعه]] و [[یمن]] بود و قیس شعرای معدودی داشت. او در طبقه شاعرانی چون ابونواس، ابو العتاهیة و بشار قرار گرفت<ref>کتاب الأوراق، ج۱، ص۷۴.</ref>. | ||
اشجع دو [[برادر]] با نام احمد و [[حریث]] (یزید) داشت که احمد نیز از شاعران بوده ولی جزو شاعران درباری نبود و علاقهای به این امر از خود نشان نمیداد<ref>الأغانی، ج۱۸، ص۳۹۷، ۴۱۴؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۵۳.</ref>. اشجع ابتدا در [[حضور مهدی]] همراه شاعران برجستهای چون بشار و ابوالعتاهیه حضور یافته و شعری سروده است<ref>المنتظم، ج۱۰، ص۲۳۹.</ref>. اما در مورد راه رسیدن وی به دربار [[هارون الرشید]] سخنان بسیاری راندهاند. برخی متصل شدن وی به برامکه و مختص شدن به [[جعفر بن یحیی]] و سرودن اشعار بسیاری در [[مدح]] ایشان در [[سفر]] و حضر را علت اصلی دانسته، چنان که با او در خروج از [[دمشق]] حاضر شد و حتی هنگامی که هارون به وی [[ولایت خراسان]] را داد با جعفر همراه بود، جعفر نیز او را به هاورن وصل نمود<ref>بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۴، ص۱۸۶۶؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۵۲.</ref>، ولی به سبب عدم [[زیبایی چهره]] نتوانست توجه [[هارون]] را در بین سایر [[شاعران]] جلب نماید<ref>طبقات الشعراء المحدثین، ج۱، ص۲۵۰.</ref>. با از بین رفتن [[برمکیان]] از طریق [[فضل بن ربیع]] به دربار راه یافت و توصیفاتی که فضل از او نزد [[رشید]] نمود باعث حضور وی در دربار گردید<ref>کتاب الوافی بالوفیات، ج۹، ص۱۵۷؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۴۹.</ref>. وی همراه [[خلیفه عباسی]] در غزای [[روم]] حاضر بود<ref>بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۴، ص۱۸۶۶؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۹، ص۱۰۶.</ref> و در [[رقه]] پس از بازگشت [[خلیفه]] از [[جنگ]] در میان شعرا، شعری برای خلیفه سرود که صد هزار (ده هزار) [[درهم]] از خلیفه دریافت کرد<ref>کتاب الأوراق، ج۱، ص۷۶؛ تاریخ بغداد، ج۷، ص۴۸.</ref>. | اشجع دو [[برادر]] با نام احمد و [[حریث]] (یزید) داشت که احمد نیز از شاعران بوده ولی جزو شاعران درباری نبود و علاقهای به این امر از خود نشان نمیداد<ref>الأغانی، ج۱۸، ص۳۹۷، ۴۱۴؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۵۳.</ref>. اشجع ابتدا در [[حضور مهدی]] همراه شاعران برجستهای چون بشار و ابوالعتاهیه حضور یافته و شعری سروده است<ref>المنتظم، ج۱۰، ص۲۳۹.</ref>. اما در مورد راه رسیدن وی به دربار [[هارون الرشید]] سخنان بسیاری راندهاند. برخی متصل شدن وی به برامکه و مختص شدن به [[جعفر بن یحیی]] و سرودن اشعار بسیاری در [[مدح]] ایشان در [[سفر]] و حضر را علت اصلی دانسته، چنان که با او در خروج از [[دمشق]] حاضر شد و حتی هنگامی که هارون به وی [[ولایت خراسان]] را داد با جعفر همراه بود، جعفر نیز او را به هاورن وصل نمود<ref>بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۴، ص۱۸۶۶؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۵۲.</ref>، ولی به سبب عدم [[زیبایی چهره]] نتوانست توجه [[هارون]] را در بین سایر [[شاعران]] جلب نماید<ref>طبقات الشعراء المحدثین، ج۱، ص۲۵۰.</ref>. با از بین رفتن [[برمکیان]] از طریق [[فضل بن ربیع]] به دربار راه یافت و توصیفاتی که فضل از او نزد [[رشید]] نمود باعث حضور وی در دربار گردید<ref>کتاب الوافی بالوفیات، ج۹، ص۱۵۷؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۴۹.</ref>. وی همراه [[خلیفه عباسی]] در غزای [[روم]] حاضر بود<ref>بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۴، ص۱۸۶۶؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۹، ص۱۰۶.</ref> و در [[رقه]] پس از بازگشت [[خلیفه]] از [[جنگ]] در میان شعرا، شعری برای خلیفه سرود که صد هزار (ده هزار) [[درهم]] از خلیفه دریافت کرد<ref>کتاب الأوراق، ج۱، ص۷۶؛ تاریخ بغداد، ج۷، ص۴۸.</ref>. | ||
وی علاوه بر مدح خلفا و ائمه به مدح امین، [[مأمون]]، [[جعفر بن منصور]] و... پرداخت و به مناسبت از هر کدام صلههایی نیز دریافت کرد<ref>کتاب الأوراق، ج۱، ص۸۰-۸۲؛ الأغانی، ج۱۸، ص۴۰۸-۴۰۹؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۵۱.</ref>. به عنوان مثال [[جعفر بن یحیی]] هر [[جمعه]] در مدت اقامت نزد او صد [[دینار]] برای او قرار داده بود<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج۹، ص۱۰۶.</ref>. در مورد [[اعتقادات]] وی، صولی صریحاً او را امامی [[مذهب]] دانسته<ref>کتاب الأوراق، ج۱، ص۷۴.</ref> و [[ابنشهر آشوب]] وی را در شمار شاعرانی چون [[حسان بن ثابت]] و [[مروان بن ابیحفصه]] قرار داده که به خاطر [[اهل بیت]]{{عم}} دچار مشکل شده و به [[سختی]] در افتادند<ref>معالم العلماء، ص۱۸۷؛ نقد الرجال، ج۱، ص۲۳۸؛ منتهی المقال، ج۲، ص۱۰۱.</ref>. | وی علاوه بر مدح خلفا و ائمه به مدح امین، [[مأمون]]، [[جعفر بن منصور]] و... پرداخت و به مناسبت از هر کدام صلههایی نیز دریافت کرد<ref>کتاب الأوراق، ج۱، ص۸۰-۸۲؛ الأغانی، ج۱۸، ص۴۰۸-۴۰۹؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۴۵۱.</ref>. به عنوان مثال [[جعفر بن یحیی]] هر [[جمعه]] در مدت اقامت نزد او صد [[دینار]] برای او قرار داده بود<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج۹، ص۱۰۶.</ref>. در مورد [[اعتقادات]] وی، صولی صریحاً او را امامی [[مذهب]] دانسته<ref>کتاب الأوراق، ج۱، ص۷۴.</ref> و [[ابنشهر آشوب]] وی را در شمار شاعرانی چون [[حسان بن ثابت]] و [[مروان بن ابیحفصه]] قرار داده که به خاطر [[اهل بیت]] {{عم}} دچار مشکل شده و به [[سختی]] در افتادند<ref>معالم العلماء، ص۱۸۷؛ نقد الرجال، ج۱، ص۲۳۸؛ منتهی المقال، ج۲، ص۱۰۱.</ref>. | ||
[[اشجع]] ملاقاتی با [[امام صادق]]{{ع}} داشته و آن [[حضرت]] را که از [[بیماری]] [[رنج]] میبرد در قالب شعری ستوده و چهارصد درهم به عنوان [[هدیه]] دریافت نموده است<ref>الأمالی، طوسی، ص۲۸۱-۲۸۲؛ تنبیه الخواطر، ج۲، ص۴۹۰.</ref>. از جمله شعرهای قابل توجه وی، بعد از [[شهادت امام رضا]]{{ع}} در [[وصف]] [[محل دفن]] آن حضرت، [[طوس]] است که با اینکه [[ابوالفرج]] در الأغانی از آن یاد نکرده اما در [[مقاتل]] الطالبیین این [[شعر]] را در [[وصف]] [[علی بن موسی]]{{ع}} دانسته که با انتشار آن و به نظر میرسد [[ترس]] [[اشجع]]، وی الفاظ آن را به نام [[هارون الرشید]] [[تغییر]] داده است<ref>مقاتل الطالبیین، ص۳۷۸؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۶۸۵؛ حیاة الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۳۷۸.</ref>. با این حال از اشجع در میان رجالیون با صفت [[ممدوح]]<ref>الوجیزة فی الرجال، ص۳۳.</ref>، و [[حسان]] یاد شده است و مامقانی با [[اطمینان]] در [[دوستدار اهل بیت]]{{عم}} بودن وی اما به دلیل اتصال به عباسیون و [[مدح]] آنها، ضعفش را [[قوی]] دانسته است<ref>تنقیح المقال، ج۱۱، ص۸۷.</ref>. | [[اشجع]] ملاقاتی با [[امام صادق]] {{ع}} داشته و آن [[حضرت]] را که از [[بیماری]] [[رنج]] میبرد در قالب شعری ستوده و چهارصد درهم به عنوان [[هدیه]] دریافت نموده است<ref>الأمالی، طوسی، ص۲۸۱-۲۸۲؛ تنبیه الخواطر، ج۲، ص۴۹۰.</ref>. از جمله شعرهای قابل توجه وی، بعد از [[شهادت امام رضا]] {{ع}} در [[وصف]] [[محل دفن]] آن حضرت، [[طوس]] است که با اینکه [[ابوالفرج]] در الأغانی از آن یاد نکرده اما در [[مقاتل]] الطالبیین این [[شعر]] را در [[وصف]] [[علی بن موسی]] {{ع}} دانسته که با انتشار آن و به نظر میرسد [[ترس]] [[اشجع]]، وی الفاظ آن را به نام [[هارون الرشید]] [[تغییر]] داده است<ref>مقاتل الطالبیین، ص۳۷۸؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۶۸۵؛ حیاة الإمام الرضا {{ع}}، ج۲، ص۳۷۸.</ref>. با این حال از اشجع در میان رجالیون با صفت [[ممدوح]]<ref>الوجیزة فی الرجال، ص۳۳.</ref>، و [[حسان]] یاد شده است و مامقانی با [[اطمینان]] در [[دوستدار اهل بیت]] {{عم}} بودن وی اما به دلیل اتصال به عباسیون و [[مدح]] آنها، ضعفش را [[قوی]] دانسته است<ref>تنقیح المقال، ج۱۱، ص۸۷.</ref>. | ||
ابنندیم تعداد ابیات وی را حدود ۲۰۰ ورق میداند<ref>الفهرست، ابن ندیم، ص۱۸۴.</ref>. از [[زمان]] [[مرگ]] وی اطلاع دقیقی در دست نیست اما صفدی وی را متوفای حدود ۲۰۰ق دانسته<ref>کتاب الوافی بالوفیات، ج۹، ص۱۵۸؛ فوات الوفیات، ج۱، ص۲۲۵.</ref> که با قبول شعری که وی برای [[امام رضا]]{{ع}} سروده میتوان مرگ اشجع را بعد از [[سال ۲۰۳ ق]]، [[شهادت امام رضا]]{{ع}} دانست.<ref>[[زهرا مقدسی|مقدسی، زهرا]]، [[اشجع بن عمرو سلمی - مقدسی (مقاله)|مقاله «اشجع بن عمرو سلمی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۲۵۹.</ref> | ابنندیم تعداد ابیات وی را حدود ۲۰۰ ورق میداند<ref>الفهرست، ابن ندیم، ص۱۸۴.</ref>. از [[زمان]] [[مرگ]] وی اطلاع دقیقی در دست نیست اما صفدی وی را متوفای حدود ۲۰۰ق دانسته<ref>کتاب الوافی بالوفیات، ج۹، ص۱۵۸؛ فوات الوفیات، ج۱، ص۲۲۵.</ref> که با قبول شعری که وی برای [[امام رضا]] {{ع}} سروده میتوان مرگ اشجع را بعد از [[سال ۲۰۳ ق]]، [[شهادت امام رضا]] {{ع}} دانست.<ref>[[زهرا مقدسی|مقدسی، زهرا]]، [[اشجع بن عمرو سلمی - مقدسی (مقاله)|مقاله «اشجع بن عمرو سلمی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۲۵۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |