جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
'''اصول دین''' در برابر [[فروع دین]] عبارت است از اعتقاداتی که باید براساس [[دلیل]] و [[استدلال]] به آنها [[معتقد]] و [[تسلیم]] شد که عبارتاند از [[توحید]]، [[نبوت]]، [[معاد]]، [[امامت]] و [[عدل]]. البته دو مورد آخر از [[اصول مذهب شیعه]] است. | '''اصول دین''' در برابر [[فروع دین]] عبارت است از اعتقاداتی که باید براساس [[دلیل]] و [[استدلال]] به آنها [[معتقد]] و [[تسلیم]] شد که عبارتاند از [[توحید]]، [[نبوت]]، [[معاد]]، [[امامت]] و [[عدل]]. البته دو مورد آخر از [[اصول مذهب شیعه]] است. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
در یک نگرش کلی و فراگیر، [[دین الهی]] و [[وحیانی]] از دو بخش [[اعتقادی]] و عملی تشکیل میشود و بخش عملی آن نیز خود شامل دو بخش [[اخلاقی]] و [[فروع فقهی]] است<ref>گرچه برخی بزرگان دین را به سه بخش اعتقادی، اخلاقی و عملی تقسیم کردهاند (ر.ک: آموزش دین، ص۹ ـ ۱۱؛ دینشناسی، ص۲۷ ـ ۲۸) ولی به نظر میرسد ضرورتی برای این تقسیم سهگانه نباشد، زیرا تقسیم دین به دو بخش اعتقادی و عملی، منشأ قرآنی داشته و مورد تأیید آن است که در متن به آن اشاره شده است.</ref>. بخش [[اعتقادی]] شامل [[باور]] و [[اعتقاد]] به حقایق و واقعیتهای [[جهان هستی]] بر اساس [[توحید]] است؛ مانند [[اعتقاد]] به وجود [[خدا]]، [[وحی]] و [[نبوّت]]، [[قیامت]] و [[معاد]]، [[بهشت و دوزخ]] و نظایر آنها. بخش [[اخلاقیات]] یعنی تعالیمی که [[فضایل]] و [[رذایل اخلاقی]] را به [[انسان]] شناسانده و راه [[تهذیب نفس]] او را از [[رذایل]] و [[تخلّق]] به آن را به [[فضایل]] ارائه کرده است و بخش [[فروع فقهی]]، یعنی [[شریعت]] و [[مناسک]] و [[احکام]] و مقررات که [[روابط]] فرد با خود و با خدای خود و با دیگران ـ یعنی [[روابط اجتماعی]]، [[حقوقی]]، [[مدنی]] و [[سلوک]] [[اجتماعی]] و کیفیت [[روابط اقتصادی]] و [[سیاسی]] و نظامی ـ در آن قرار میگیرد<ref>دینشناسی، ص۲۷ ـ ۲۸.</ref><ref>[[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۷۲-۷۷.</ref> | در یک نگرش کلی و فراگیر، [[دین الهی]] و [[وحیانی]] از دو بخش [[اعتقادی]] و عملی تشکیل میشود و بخش عملی آن نیز خود شامل دو بخش [[اخلاقی]] و [[فروع فقهی]] است<ref>گرچه برخی بزرگان دین را به سه بخش اعتقادی، اخلاقی و عملی تقسیم کردهاند (ر. ک: آموزش دین، ص۹ ـ ۱۱؛ دینشناسی، ص۲۷ ـ ۲۸) ولی به نظر میرسد ضرورتی برای این تقسیم سهگانه نباشد، زیرا تقسیم دین به دو بخش اعتقادی و عملی، منشأ قرآنی داشته و مورد تأیید آن است که در متن به آن اشاره شده است.</ref>. بخش [[اعتقادی]] شامل [[باور]] و [[اعتقاد]] به حقایق و واقعیتهای [[جهان هستی]] بر اساس [[توحید]] است؛ مانند [[اعتقاد]] به وجود [[خدا]]، [[وحی]] و [[نبوّت]]، [[قیامت]] و [[معاد]]، [[بهشت و دوزخ]] و نظایر آنها. بخش [[اخلاقیات]] یعنی تعالیمی که [[فضایل]] و [[رذایل اخلاقی]] را به [[انسان]] شناسانده و راه [[تهذیب نفس]] او را از [[رذایل]] و [[تخلّق]] به آن را به [[فضایل]] ارائه کرده است و بخش [[فروع فقهی]]، یعنی [[شریعت]] و [[مناسک]] و [[احکام]] و مقررات که [[روابط]] فرد با خود و با خدای خود و با دیگران ـ یعنی [[روابط اجتماعی]]، [[حقوقی]]، [[مدنی]] و [[سلوک]] [[اجتماعی]] و کیفیت [[روابط اقتصادی]] و [[سیاسی]] و نظامی ـ در آن قرار میگیرد<ref>دینشناسی، ص۲۷ ـ ۲۸.</ref><ref>[[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۷۲-۷۷.</ref> | ||
==مفهومشناسی اصول و [[فروع دین]]== | == مفهومشناسی اصول و [[فروع دین]] == | ||
هر آنچه به اعتقادیات و [[باورها]] برمیگردد؛ یعنی باید به آنها براساس [[دلیل]] و [[استدلال]] [[معتقد]] شد و [[باور]] کرد ـ صرف نظر از [[درجه]] اعتبار و اهمیت آنها ـ جزء "اصول دین" به شمار میآیند و هر آنچه که به شیوههای عملی و [[رفتار]] ظاهری برمیگردد؛ یعنی [[احکام]] و [[تکالیف]] عملی یا بایدها و نبایدهایی ـ از قبیل [[اخلاقیات]]، [[عبادات]]، معاملات و... ـ که از سوی [[شرع]] بر عهده گروندگان به [[دین]] نهاده شده و انجام آن را از آنان خواسته است، "[[فروع دین]]" نامیده میشود و در یک عبارت کوتاه، "اصول دین"، آنگونه [[معارف]] و مسایل [[دینی]] است که "[[ایمان]] و [[اعتقاد]]"[[انسان]] [[مؤمن]] با آن شکل میگیرد و "[[فروع دین]]"، آنگونه [[احکام]] و مسائلی از [[دین]] است که به حوزه عمل و [[رفتار]] [[دینی]] [[مؤمن]] برمیگردد<ref>ر.ک: [[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۷۲-۷۷؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۰؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۰۹.</ref>. | هر آنچه به اعتقادیات و [[باورها]] برمیگردد؛ یعنی باید به آنها براساس [[دلیل]] و [[استدلال]] [[معتقد]] شد و [[باور]] کرد ـ صرف نظر از [[درجه]] اعتبار و اهمیت آنها ـ جزء "اصول دین" به شمار میآیند و هر آنچه که به شیوههای عملی و [[رفتار]] ظاهری برمیگردد؛ یعنی [[احکام]] و [[تکالیف]] عملی یا بایدها و نبایدهایی ـ از قبیل [[اخلاقیات]]، [[عبادات]]، معاملات و... ـ که از سوی [[شرع]] بر عهده گروندگان به [[دین]] نهاده شده و انجام آن را از آنان خواسته است، "[[فروع دین]]" نامیده میشود و در یک عبارت کوتاه، "اصول دین"، آنگونه [[معارف]] و مسایل [[دینی]] است که "[[ایمان]] و [[اعتقاد]]"[[انسان]] [[مؤمن]] با آن شکل میگیرد و "[[فروع دین]]"، آنگونه [[احکام]] و مسائلی از [[دین]] است که به حوزه عمل و [[رفتار]] [[دینی]] [[مؤمن]] برمیگردد<ref>ر. ک: [[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۷۲-۷۷؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۰؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۰۹.</ref>. | ||
[[فکر]] کردن در اصول دین نه تنها از نظر [[اسلام]] جایز و آزاد است، بلکه عقلاً [[واجب]] است و اظهار نظر در این اصول بدون [[تفکر]] و [[اندیشه]]، مورد پذیرش نخواهد بود. برخلاف [[مسیحیت]] که اصول دین خود را منطقۀ ممنوعه برای [[عقل]] و [[فکر]] اعلام میکند و قلمرو [[ایمان]] را فقط [[تسلیم]] میداند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۱.</ref>. | [[فکر]] کردن در اصول دین نه تنها از نظر [[اسلام]] جایز و آزاد است، بلکه عقلاً [[واجب]] است و اظهار نظر در این اصول بدون [[تفکر]] و [[اندیشه]]، مورد پذیرش نخواهد بود. برخلاف [[مسیحیت]] که اصول دین خود را منطقۀ ممنوعه برای [[عقل]] و [[فکر]] اعلام میکند و قلمرو [[ایمان]] را فقط [[تسلیم]] میداند<ref>ر. ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۱.</ref>. | ||
==اصول دین در اصطلاح [[کلامی]]== | == اصول دین در اصطلاح [[کلامی]] == | ||
اصول دین اصطلاحی [[کلامی]] است که دو کاربرد دارد: در کاربرد اول همۀ [[اعتقادات]] [[اسلامی]] را شامل میشود و در مقابل [[فروع دین]] به کار میرود. کاربرد دیگر آن به سه اصل [[اعتقادی]] اختصاص دارد که عبارت است از [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]]؛ دو اصل [[امامت]] و [[عدل]] از مسلمات [[مذهب]] شیعهاند که از آنها به عنوان "[[اصول مذهب]]" یاد میشود و هر کس بدانها [[ایمان]] نیاورد از [[مذهب شیعه]] بیرون است، اگر چه [[مسلمان]] است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اصول دین (مقاله)| مقاله «اصول دین»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۳۰۶-۳۱۲.</ref>. | اصول دین اصطلاحی [[کلامی]] است که دو کاربرد دارد: در کاربرد اول همۀ [[اعتقادات]] [[اسلامی]] را شامل میشود و در مقابل [[فروع دین]] به کار میرود. کاربرد دیگر آن به سه اصل [[اعتقادی]] اختصاص دارد که عبارت است از [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]]؛ دو اصل [[امامت]] و [[عدل]] از مسلمات [[مذهب]] شیعهاند که از آنها به عنوان "[[اصول مذهب]]" یاد میشود و هر کس بدانها [[ایمان]] نیاورد از [[مذهب شیعه]] بیرون است، اگر چه [[مسلمان]] است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اصول دین (مقاله)| مقاله «اصول دین»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۳۰۶-۳۱۲.</ref>. | ||
[[توحید]] به معنای [[یگانگی خداوند متعال]]، [[نبوت]] به معنای [[پیامبری]] [[حضرت محمد]] {{صل}} و دیگر [[پیامبران الهی]] {{ع}} و [[معاد]] به معنای آن است که روزی همۀ [[مکلفان]] برای بازخواست و حساب در پیشگاه [[الهی]] گرد هم میآیند و هر کس به [[پاداش]] و [[کیفر]] خویش میرسد. [[عدل]] به معنای آن است که [[افعال خداوند]] [[متعال]] از سر [[عدالت]] و [[شایستگی]] است و به هیچ کس [[ستم]] نمیکند و هر چیز را در جای خویش نگاه میدارد و [[امامت]] بدین معناست که پس از [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، [[دوازده امام]] [[معصوم]] {{ع}} [[منصب]] [[خلافت]] و [[امامت]] را برعهده دارند و آنان [[منصوب]] [[خداوند]] متعالاند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۸۳-۸۴.</ref>. | [[توحید]] به معنای [[یگانگی خداوند متعال]]، [[نبوت]] به معنای [[پیامبری]] [[حضرت محمد]] {{صل}} و دیگر [[پیامبران الهی]] {{ع}} و [[معاد]] به معنای آن است که روزی همۀ [[مکلفان]] برای بازخواست و حساب در پیشگاه [[الهی]] گرد هم میآیند و هر کس به [[پاداش]] و [[کیفر]] خویش میرسد. [[عدل]] به معنای آن است که [[افعال خداوند]] [[متعال]] از سر [[عدالت]] و [[شایستگی]] است و به هیچ کس [[ستم]] نمیکند و هر چیز را در جای خویش نگاه میدارد و [[امامت]] بدین معناست که پس از [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، [[دوازده امام]] [[معصوم]] {{ع}} [[منصب]] [[خلافت]] و [[امامت]] را برعهده دارند و آنان [[منصوب]] [[خداوند]] متعالاند<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۸۳-۸۴.</ref>. | ||
==ملاک اصول دین== | == ملاک اصول دین == | ||
اصول پنجگانه از آن جهت [[انتخاب]] شدهاند که [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]]، سه اصلی هستند که [[ایمان]] به آنها جزء اهداف [[اسلام]] است و [[عدل]] و [[امامت]]، معرف [[مکتب]] خاص تشیعاند. [[عدل]] به خاطر اختلافنظرهایی که [[شیعه]]، [[معتزله]] و [[اشاعره]] | اصول پنجگانه از آن جهت [[انتخاب]] شدهاند که [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]]، سه اصلی هستند که [[ایمان]] به آنها جزء اهداف [[اسلام]] است و [[عدل]] و [[امامت]]، معرف [[مکتب]] خاص تشیعاند. [[عدل]] به خاطر اختلافنظرهایی که [[شیعه]]، [[معتزله]] و [[اشاعره]] در این باره دارند، قرار گرفتنش در [[اصول مذهب]] ضروری و اجتنابناپذیر است. اصل [[امامت]] نیز داخل در حوزۀ [[ایمان]] است، چون [[امام]]، "[[حجت خدا]]" و "[[خلیفة الله]]" است و رابطۀ [[معنوی]] میان هر فرد [[مسلمان]] و [[انسان کامل]] در هر زمان ضروری است<ref>ر. ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲.</ref>. | ||
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[مردم]] را به [[ایمان]] به این اصول [[دعوت]] کردهاند و [[رسالت پیامبر]] مقدمهای برای این ایمانهاست؛ اما [[ایمان]] به [[ملائکه]] و [[اعتقاد]] به همۀ ضروریات [[دین]] از قبیل [[نماز]] و [[روزه]] جزء [[اهداف]] [[رسالت]] نیست، بلکه از لوازم [[ایمان]] به [[نبوت]] است، لذا جزء اصول دین نیستند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲.</ref>. | [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[مردم]] را به [[ایمان]] به این اصول [[دعوت]] کردهاند و [[رسالت پیامبر]] مقدمهای برای این ایمانهاست؛ اما [[ایمان]] به [[ملائکه]] و [[اعتقاد]] به همۀ ضروریات [[دین]] از قبیل [[نماز]] و [[روزه]] جزء [[اهداف]] [[رسالت]] نیست، بلکه از لوازم [[ایمان]] به [[نبوت]] است، لذا جزء اصول دین نیستند<ref>ر. ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲.</ref>. | ||
==اصول و [[فروع دین]] در [[قرآن]]== | == اصول و [[فروع دین]] در [[قرآن]] == | ||
این نوع از تقسیم ریشۀ قرآنی دارد؛ زیرا اصل [[دیانت]] که معتقداتی چون [[توحید]]، [[وحی]]، [[رسالت]] و [[نبوّت]]، [[امامت]]، [[عدالت]]، [[برزخ]]، [[قیامت]] و ... همان خطوط کلی است که [[قرآن کریم]] از آن تحت عنوان واحدی به نام "[[دین]]" یاد میکند و برای همه [[پیامبران]] به ویژه [[پیامبران اولواالعزم]] [[تشریع]] شده و فرستاده شده است: {{متن قرآن|شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ}}<ref> «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید» سوره شوری، آیه ۱۳.</ref>؛ و در سه اصل کلی و مشترک همه [[ادیان]] و [[شرایع آسمانی]] یعنی [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]] متبلور است<ref>راز اینکه [[قرآن کریم]] پیوسته دین را به صورت مفرد میآورد و به جمع و به صورت «ادیان»، در همین نهفته است که حقیقتش از آدم تا خاتم ثابت است.</ref>. | این نوع از تقسیم ریشۀ قرآنی دارد؛ زیرا اصل [[دیانت]] که معتقداتی چون [[توحید]]، [[وحی]]، [[رسالت]] و [[نبوّت]]، [[امامت]]، [[عدالت]]، [[برزخ]]، [[قیامت]] و ... همان خطوط کلی است که [[قرآن کریم]] از آن تحت عنوان واحدی به نام "[[دین]]" یاد میکند و برای همه [[پیامبران]] به ویژه [[پیامبران اولواالعزم]] [[تشریع]] شده و فرستاده شده است: {{متن قرآن|شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ}}<ref> «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید» سوره شوری، آیه ۱۳.</ref>؛ و در سه اصل کلی و مشترک همه [[ادیان]] و [[شرایع آسمانی]] یعنی [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]] متبلور است<ref>راز اینکه [[قرآن کریم]] پیوسته دین را به صورت مفرد میآورد و به جمع و به صورت «ادیان»، در همین نهفته است که حقیقتش از آدم تا خاتم ثابت است.</ref>. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
[[رده:کلام]] | [[رده:کلام]] | ||
<onlyinclude>{{درجهبندی | <onlyinclude>{{درجهبندی | ||
| نویسنده اصلی=<!-- | | نویسنده اصلی=<!--جوکار، پورانزاب،واثق، امینی،بهمنی--> | ||
| ارزیابی=<!-- | | ارزیابی=<!--آماده، نشده، تمام--> | ||
| ارزیابی نهایی =<!--نشده،- | | ارزیابی نهایی =<!--نشده، -،خیرآبادی، فرقانی،تمام توسط [[کاربر:خیرآبادی|خیرآبادی]]، تمام توسط [[کاربر:فرقانی|فرقانی]]--> | ||
| شناسه = <!--ندارد، ناقص، کامل--> | | شناسه = <!--ندارد، ناقص، کامل--> | ||
| جامعیت = <!--ندارد، دارد--> | | جامعیت = <!--ندارد، دارد--> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
| لینکدهی دستی = <!--ندارد، دارد--> | | لینکدهی دستی = <!--ندارد، دارد--> | ||
| رده = <!--ندارد، دارد--> | | رده = <!--ندارد، دارد--> | ||
| جعبه اطلاعات = <!--ندارد،-، دارد--> | | جعبه اطلاعات = <!--ندارد، -، دارد--> | ||
| عکس = <!-- ندارد،-، دارد--> | | عکس = <!-- ندارد، -، دارد--> | ||
| ناوبری = <!--ندارد، دارد--> | | ناوبری = <!--ندارد، دارد--> | ||
| رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد--> | | رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد--> | ||
| کپیکاری = <!--از چند | | کپیکاری = <!--از چند منبع، از تک منبع، ندارد--> | ||
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل--> | | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل--> | ||
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> | | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> |