پرش به محتوا

اصول سیاسی امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۲: خط ۲:
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>


==مقدمه==
== مقدمه ==
*نگاهی به [[سخنان امام]] در [[نهج البلاغه]]، مبانی [[بینش]] [[سیاسی]] ایشان را آشکار می‌کند. مواردی چون:  
* نگاهی به [[سخنان امام]] در [[نهج البلاغه]]، مبانی [[بینش]] [[سیاسی]] ایشان را آشکار می‌کند. مواردی چون:  
#'''پای‌بندی به [[قرآن]] و [[سنت]]''' که از آن به‌عنوان [[حق]] [[جامعه]] بر گردن [[حاکم]] یاد می‌کند و می‌فرماید: حقی که شما بر گردن من دارید عمل به [[کتاب خدا]] و [[سنت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[قیام]] به [[حق]] و برپاداشتن [[سنت]] اوست<ref>{{متن حدیث|إِنَّهُ لَيْسَ عَلَى الْإِمَامِ إِلَّا مَا حُمِّلَ مِنْ أَمْرِ رَبِّهِ، الْإِبْلَاغُ فِي الْمَوْعِظَةِ، وَ الِاجْتِهَادُ فِي النَّصِيحَةِ، وَ الْإِحْيَاءُ لِلسُّنَّةِ، وَ إِقَامَةُ الْحُدُودِ عَلَى مُسْتَحِقِّيهَا، وَ إِصْدَارُ السُّهْمَانِ عَلَى أَهْلِهَا}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶۹؛ نیز نیک: خطبه ۱۰۵: </ref>. در این [[بینش]] [[سیاسی]] عمل کردن به [[قرآن]]، موجب [[رستگاری]] و سعادت‌مندی و عمل نکردن به آن موجب [[تیره‌بختی]] است<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>. از این‌رو [[امام]]{{ع}} هنگامی که زمان امور را به‌دست گرفت بر مبنای [[آگاهی]] منحصر به فردی که از [[قرآن کریم]] و [[سنت]] و [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} داشت، نسبت به [[اجرای احکام]] و سنت‌های تعطیل شده [[الهی]]، [[اقدام]] کرد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۷۴.</ref>.
# '''پای‌بندی به [[قرآن]] و [[سنت]]''' که از آن به‌عنوان [[حق]] [[جامعه]] بر گردن [[حاکم]] یاد می‌کند و می‌فرماید: حقی که شما بر گردن من دارید عمل به [[کتاب خدا]] و [[سنت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[قیام]] به [[حق]] و برپاداشتن [[سنت]] اوست<ref>{{متن حدیث|إِنَّهُ لَيْسَ عَلَى الْإِمَامِ إِلَّا مَا حُمِّلَ مِنْ أَمْرِ رَبِّهِ، الْإِبْلَاغُ فِي الْمَوْعِظَةِ، وَ الِاجْتِهَادُ فِي النَّصِيحَةِ، وَ الْإِحْيَاءُ لِلسُّنَّةِ، وَ إِقَامَةُ الْحُدُودِ عَلَى مُسْتَحِقِّيهَا، وَ إِصْدَارُ السُّهْمَانِ عَلَى أَهْلِهَا}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶۹؛ نیز نیک: خطبه ۱۰۵: </ref>. در این [[بینش]] [[سیاسی]] عمل کردن به [[قرآن]]، موجب [[رستگاری]] و سعادت‌مندی و عمل نکردن به آن موجب [[تیره‌بختی]] است<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>. از این‌رو [[امام]] {{ع}} هنگامی که زمان امور را به‌دست گرفت بر مبنای [[آگاهی]] منحصر به فردی که از [[قرآن کریم]] و [[سنت]] و [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} داشت، نسبت به [[اجرای احکام]] و سنت‌های تعطیل شده [[الهی]]، [[اقدام]] کرد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۷۴.</ref>.
#'''[[عدالت]] [[سیاسی]]:''' [[امام]]{{ع}} [[عدالت]] و اجرای آن‌را به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین اصول [[سیاسی]] در نظر داشت؛ مسئولیتی که بر مبنای پیمانی [[الهی]] بر عهده [[دانشمندان]] گذاشته شده است<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۳ نهج البلاغه|خطبه ۳]]</ref>. از این‌رو [[امام]] در روزهای آغازین [[حکومت]] خود بر این مسئله پای فشرد، چنان‌که فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] اگر این املاک کابین [[همسران]] و بهای کنیزکان هم شده باشد، آن‌را به [[بیت المال]] برمی‌گردانم<ref> {{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِكَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإِنَّ فِي الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ أَضَيْق‏}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵.</ref>. [[عدالت]] در [[سیره سیاسی]] [[امام]]، [[حافظ]] [[نظم]] و [[امنیت]] در [[جامعه]] است، از این‌رو هرگز نمی‌توان آن‌را نادیده انگاشت. [[امام]] نیز در نخستین روزهای [[حکومت]] [[دست]] به [[اصلاحات]] گسترده در امور زد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۷۴.</ref>.
# '''[[عدالت]] [[سیاسی]]:''' [[امام]] {{ع}} [[عدالت]] و اجرای آن‌را به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین اصول [[سیاسی]] در نظر داشت؛ مسئولیتی که بر مبنای پیمانی [[الهی]] بر عهده [[دانشمندان]] گذاشته شده است<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۳ نهج البلاغه|خطبه ۳]]</ref>. از این‌رو [[امام]] در روزهای آغازین [[حکومت]] خود بر این مسئله پای فشرد، چنان‌که فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] اگر این املاک کابین [[همسران]] و بهای کنیزکان هم شده باشد، آن‌را به [[بیت المال]] برمی‌گردانم<ref> {{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِكَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإِنَّ فِي الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ أَضَيْق‏}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵.</ref>. [[عدالت]] در [[سیره سیاسی]] [[امام]]، [[حافظ]] [[نظم]] و [[امنیت]] در [[جامعه]] است، از این‌رو هرگز نمی‌توان آن‌را نادیده انگاشت. [[امام]] نیز در نخستین روزهای [[حکومت]] [[دست]] به [[اصلاحات]] گسترده در امور زد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۷۴.</ref>.
#'''[[آزادی]] [[سیاسی]]:''' [[اندیشه]] [[سیاسی]] [[امام علی]]{{ع}} [[مردمان]] را در تعیین [[سرنوشت]] خود [[آزاد]] می‌انگارد. از این‌رو گرچه [[مردمان]] به‌سوی [[مردمان]] ایشان [[هجوم]] می‌آورند و ایشان را به [[خلافت]] برمی‌گزینند، اما [[حق]] کسانی را که با ایشان [[بیعت]] نکردند، حفظ و خود ایشان جانشان را ضمانت می‌کند. در نگاه [[سیاسی]] [[امام]]، [[مشروعیت]] [[خلافت]] در [[بیعت]] آزادانه [[مردم]] معنا می‌یابد. از این‌رو [[حکومت حق]] توده [[مردم]] است و حقی نیست که [[خداوند]] آن را به یکی از افراد [[بشر]] عطا کرده باشد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۴۷</ref>. در [[بینش]] [[سیاسی]] [[امام]]، [[انتقاد]] از دستگاه [[حکومت حق]] [[مردم]] است. از این‌رو برای ایجاد این [[فرهنگ]] با [[چاپلوسی]] و [[تملق]] که همیشه در کنار دستگاه [[قدرت]] وجود دارد، به [[مبارزه]] برخاست<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۷۵.</ref>.
# '''[[آزادی]] [[سیاسی]]:''' [[اندیشه]] [[سیاسی]] [[امام علی]] {{ع}} [[مردمان]] را در تعیین [[سرنوشت]] خود [[آزاد]] می‌انگارد. از این‌رو گرچه [[مردمان]] به‌سوی [[مردمان]] ایشان [[هجوم]] می‌آورند و ایشان را به [[خلافت]] برمی‌گزینند، اما [[حق]] کسانی را که با ایشان [[بیعت]] نکردند، حفظ و خود ایشان جانشان را ضمانت می‌کند. در نگاه [[سیاسی]] [[امام]]، [[مشروعیت]] [[خلافت]] در [[بیعت]] آزادانه [[مردم]] معنا می‌یابد. از این‌رو [[حکومت حق]] توده [[مردم]] است و حقی نیست که [[خداوند]] آن را به یکی از افراد [[بشر]] عطا کرده باشد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۴۷</ref>. در [[بینش]] [[سیاسی]] [[امام]]، [[انتقاد]] از دستگاه [[حکومت حق]] [[مردم]] است. از این‌رو برای ایجاد این [[فرهنگ]] با [[چاپلوسی]] و [[تملق]] که همیشه در کنار دستگاه [[قدرت]] وجود دارد، به [[مبارزه]] برخاست<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۷۵.</ref>.
#'''برخورد با [[مخالفان سیاسی]]:''' [[بینش]] [[سیاسی]] [[امام]] [[مدارا]] با [[مخالفان سیاسی]] را که اصلی تردیدناپذیر در [[جوامع]] مختلف است، می‌پذیرد و حفظ [[حقوق]] آنها را تا زمانی‌که [[نظم]] و [[امنیت]] [[جامعه]] را از بین نبرده‌اند، امری [[واجب]] تلقی می‌کند. نمونه این امر در [[فتنه]] [[خوارج]] پیش آمد. [[امام]] در [[کلامی]] فرمود: "برای آنان زمانی‌که [[نظم]] را بر هم نزنند، سه [[حق]] مفروض است: حضور در [[مسجد]]، پرداخت فیء و [[آزادی]] در [[جامعه]]"<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۷۵.</ref>.
# '''برخورد با [[مخالفان سیاسی]]:''' [[بینش]] [[سیاسی]] [[امام]] [[مدارا]] با [[مخالفان سیاسی]] را که اصلی تردیدناپذیر در [[جوامع]] مختلف است، می‌پذیرد و حفظ [[حقوق]] آنها را تا زمانی‌که [[نظم]] و [[امنیت]] [[جامعه]] را از بین نبرده‌اند، امری [[واجب]] تلقی می‌کند. نمونه این امر در [[فتنه]] [[خوارج]] پیش آمد. [[امام]] در [[کلامی]] فرمود: "برای آنان زمانی‌که [[نظم]] را بر هم نزنند، سه [[حق]] مفروض است: حضور در [[مسجد]]، پرداخت فیء و [[آزادی]] در [[جامعه]]"<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۷۵.</ref>.
#'''تبیین روش و [[سیره سیاسی]] [[کارگزاران]]:''' [[انتخاب]] [[کارگزاران]] و سفارش‌های [[امام]] به آنها در مواجهه با [[خدا]]، خویشتن و [[مردم]]، وجود سه محور را در [[اندیشه]] [[سیاسی]] [[امام]] مطرح می‌کند: محور نخست، فرد در آستانه [[مسئولیت]]؛ محور دوم، ویژگی‌های فردی؛ محور سوم، ویژگی‌های [[حکومتی]]<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۷۶.</ref>.
# '''تبیین روش و [[سیره سیاسی]] [[کارگزاران]]:''' [[انتخاب]] [[کارگزاران]] و سفارش‌های [[امام]] به آنها در مواجهه با [[خدا]]، خویشتن و [[مردم]]، وجود سه محور را در [[اندیشه]] [[سیاسی]] [[امام]] مطرح می‌کند: محور نخست، فرد در آستانه [[مسئولیت]]؛ محور دوم، ویژگی‌های فردی؛ محور سوم، ویژگی‌های [[حکومتی]]<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۷۶.</ref>.
#'''[[نقش مردم]] در ساختار [[سیاسی]]:''' [[امام]]{{ع}} برای [[مردم]] نقشی ویژه و محوری قائل است، به‌گونه‌ای که فقدان آن، [[امر]] [[حکومت]] را با خطر مواجه می‌کند. این نقش متقابل در [[کلام]] زیر نمود عینی پیدا می‌کند. فرمود: [[رعیت]] [[اصلاح]] نمی‌شود مگر اینکه زمان‌دار [[اصلاح]] شود و زمام‌دار [[اصلاح]] نمی‌شود مگر اینکه [[رعیت]] [[درست‌کار]] باشد<ref>{{متن حدیث|فَلَيْسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِيَّةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلَاةِ وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِيَّة}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref>.
# '''[[نقش مردم]] در ساختار [[سیاسی]]:''' [[امام]] {{ع}} برای [[مردم]] نقشی ویژه و محوری قائل است، به‌گونه‌ای که فقدان آن، [[امر]] [[حکومت]] را با خطر مواجه می‌کند. این نقش متقابل در [[کلام]] زیر نمود عینی پیدا می‌کند. فرمود: [[رعیت]] [[اصلاح]] نمی‌شود مگر اینکه زمان‌دار [[اصلاح]] شود و زمام‌دار [[اصلاح]] نمی‌شود مگر اینکه [[رعیت]] [[درست‌کار]] باشد<ref>{{متن حدیث|فَلَيْسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِيَّةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلَاةِ وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِيَّة}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref>.
*در [[منطق]] [[امام]]، [[انتخاب مردم]] زمینه تحقیق [[حکومت]] است و بدون آن [[حکومت]] ممکن نخواهد شد. از این‌رو [[بیعت]] [[اکثریت]] [[مردم]] یک اثر طبیعی و [[تکوینی]] داشت و آن حصول [[قدرت]] متمرکز و مردمی برای [[امام]] بود که در پرتو آن [[حکومت]] را به دست گرفت. از این‌رو [[نقش مردم]] را از چند جهت می‌توان در سخنان ایشان مورد نظر [[قرارداد]]:
* در [[منطق]] [[امام]]، [[انتخاب مردم]] زمینه تحقیق [[حکومت]] است و بدون آن [[حکومت]] ممکن نخواهد شد. از این‌رو [[بیعت]] [[اکثریت]] [[مردم]] یک اثر طبیعی و [[تکوینی]] داشت و آن حصول [[قدرت]] متمرکز و مردمی برای [[امام]] بود که در پرتو آن [[حکومت]] را به دست گرفت. از این‌رو [[نقش مردم]] را از چند جهت می‌توان در سخنان ایشان مورد نظر [[قرارداد]]:
#نقش ایجادی که با [[بیعت]] [[مردم]] به‌وجود می‌آید<ref>{{متن حدیث|فَمَا رَاعَنِي إِلَّا وَ النَّاسُ [إِلَيَ] كَعُرْفِ الضَّبُعِ إِلَيَّ يَنْثَالُونَ عَلَيَّ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ حَتَّى لَقَدْ وُطِئَ الْحَسَنَانِ وَ شُقَّ عِطْفَايَ مُجْتَمِعِينَ حَوْلِي كَرَبِيضَةِ الْغَنَمِ}}؛ خطبه‌های ۳ و ۲۲۰.</ref>؛
# نقش ایجادی که با [[بیعت]] [[مردم]] به‌وجود می‌آید<ref>{{متن حدیث|فَمَا رَاعَنِي إِلَّا وَ النَّاسُ [إِلَيَ] كَعُرْفِ الضَّبُعِ إِلَيَّ يَنْثَالُونَ عَلَيَّ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ حَتَّى لَقَدْ وُطِئَ الْحَسَنَانِ وَ شُقَّ عِطْفَايَ مُجْتَمِعِينَ حَوْلِي كَرَبِيضَةِ الْغَنَمِ}}؛ خطبه‌های ۳ و ۲۲۰.</ref>؛
#نقش ابقایی که با [[طاعت]] و مشارکت [[مردم]] در امور فراهم می‌آید؛
# نقش ابقایی که با [[طاعت]] و مشارکت [[مردم]] در امور فراهم می‌آید؛
#نقش اصلاحی که با [[نصیحت]]، [[مشورت]] و [[خیرخواهی]] [[مردمان]] در [[حکومت]] پدید می‌آید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۱۷ و ۲۱۶ و نامه ۵۳ و ۵۷</ref>.
# نقش اصلاحی که با [[نصیحت]]، [[مشورت]] و [[خیرخواهی]] [[مردمان]] در [[حکومت]] پدید می‌آید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۱۷ و ۲۱۶ و نامه ۵۳ و ۵۷</ref>.
*از این‌رو [[امام]]{{ع}} به زمام‌داران در ارتباط با [[مردم]] اموری را سفارش می‌کند که عبارت‌اند از: [[فروتنی]] در برابر [[مردم]]<ref> {{متن حدیث|وَ اخْفِضْ لِلرَّعِيَّةِ جَنَاحَكَ وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۴۶.</ref>، پرهیز از امتیاز خواهی<ref> {{متن حدیث|وأَلْزِمِ الْحَقَّ مَنْ لَزِمَهُ مِنَ الْقَرِيبِ والْبَعِيدِ، وكُنْ فِي ذَلِك صَابِراً مُحْتَسِباً، وَاقِعاً ذَلِك مِن قَرَابَتِك وخَاصَّتِك حَيْثُ وَقَعَ، وابْتَغِ عَاقِبَتَهُ بِمَا يَثْقُلُ عَلَيْك مِنْهُ، فَإِنَّ مَغَبَّةَ ذَلِك مَحْمُودَة}}؛نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>، ارتباط رودررو با [[مردم]]<ref>{{متن حدیث|واجْعَلْ لِذَوِي الْحَاجَاتِ مِنْك قِسْماً، تُفَرِّغُ لَهُمْ فِيهِ شَخْصَك، وتَجْلِسُ لَهُمْ مَجْلِساً عَامّاً، فَتَتَوَاضَعُ فِيهِ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَك، وتُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَك، وأَعْوَانَك، من أَحْرَاسِك وشُرَطِك حَتَّى يُكَلِّمَك مُتَكَلِّمُهُمْ غَيْرَ مُتَتَعْتِع‏}}؛نهج البلاغه، نیز نامه ۶۷.</ref>، دوری از تشریفات در مواجهه با [[مردم]]<ref> {{متن حدیث|وَ قَالَ{{ع}} وَ قَدْ لَقِيَهُ عِنْدَ مَسِيرِهِ إِلَى الشَّامِ دَهَاقِينُ الْأَنْبَارِ فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ مَا هَذَا الَّذِي صَنَعْتُمُوهُ فَقَالُوا خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا يَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُكُمْ وَ إِنَّكُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ فِي دُنْيَاكُمْ وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِي [أُخْرَاكُمْ‏] آخِرَتِكُمْ وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّار}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۷.</ref>، نزدیکی به سطح [[زندگی]] پایین‌ترین [[مردم]]<ref>{{متن حدیث|وَ لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَيْتُ الطَّرِيقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا الْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا الْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا الْقَزِّ وَ لَكِنْ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ وَ يقردني [يَقُودَنِي‏] جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ الْأَطْعِمَةِ وَ لَعَلَّ بالْحِجَازِ أَوِ الْيَمَامَةِ مَنْ لَا طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ وَ لَا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِي بِأَنْ يُقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ لَا أُشَارِكُهُمْ فِي مَكَارِهِ الدَّهْرِ وَ جُشُوبَةِ الْعَيْش‏}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹ و نامه ۴۵.</ref>، [[محبت]] به [[مردم]]<ref> {{متن حدیث|وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>، جلب [[رضایت]] [[مردم]]<ref>{{متن حدیث|ولْيَكُنْ أَحَبَّ الأمُورِ إلَيْك أَوْسَطُهَا فِي الْحَقِّ، وأَعَمُّهَا فِي الْعَدْلِ، وأَجْمَعُهَا لِرِضَى الرَّعِيَّةِ، فَإِنَّ سُخْطَ الْعَامَّةِ يُجْحِفُ بِرِضَى الْخَاصَّةِ، وإِنَّ سُخْطَ الْخَاصَّةِ يُغْتَفَرُ مع رِضَى الْعَامَّة}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>، [[صداقت]] با [[مردم]]<ref>{{متن حدیث| والْصَقْ بِأَهْلِ الْوَرَعِ والصِّدْق‏}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>، [[خیرخواهی]]<ref> {{متن حدیث|وَ الِاجْتِهَادُ فِي النَّصِيحَةِ"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۵.</ref>، [[عفو و گذشت]] نسبت به [[مردم]]<ref>{{متن حدیث|فَعَفَوْتُ عَنْ مُجْرِمِكُم‏}}؛ نهج البلاغه، نامه ۲۹.</ref> و [[عیب‌پوشی]]<ref>{{متن حدیث|فَإِنْ خَطَتْ بِكُمُ الْأُمُورُ الْمُرْدِيَةُ }}؛ نهج البلاغه، نامه ۲۹.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۷۵-۴۷۶.</ref>.
* از این‌رو [[امام]] {{ع}} به زمام‌داران در ارتباط با [[مردم]] اموری را سفارش می‌کند که عبارت‌اند از: [[فروتنی]] در برابر [[مردم]]<ref> {{متن حدیث|وَ اخْفِضْ لِلرَّعِيَّةِ جَنَاحَكَ وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۴۶.</ref>، پرهیز از امتیاز خواهی<ref> {{متن حدیث|وأَلْزِمِ الْحَقَّ مَنْ لَزِمَهُ مِنَ الْقَرِيبِ والْبَعِيدِ، وكُنْ فِي ذَلِك صَابِراً مُحْتَسِباً، وَاقِعاً ذَلِك مِن قَرَابَتِك وخَاصَّتِك حَيْثُ وَقَعَ، وابْتَغِ عَاقِبَتَهُ بِمَا يَثْقُلُ عَلَيْك مِنْهُ، فَإِنَّ مَغَبَّةَ ذَلِك مَحْمُودَة}}؛نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>، ارتباط رودررو با [[مردم]]<ref>{{متن حدیث|واجْعَلْ لِذَوِي الْحَاجَاتِ مِنْك قِسْماً، تُفَرِّغُ لَهُمْ فِيهِ شَخْصَك، وتَجْلِسُ لَهُمْ مَجْلِساً عَامّاً، فَتَتَوَاضَعُ فِيهِ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَك، وتُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَك، وأَعْوَانَك، من أَحْرَاسِك وشُرَطِك حَتَّى يُكَلِّمَك مُتَكَلِّمُهُمْ غَيْرَ مُتَتَعْتِع‏}}؛نهج البلاغه، نیز نامه ۶۷.</ref>، دوری از تشریفات در مواجهه با [[مردم]]<ref> {{متن حدیث|وَ قَالَ {{ع}} وَ قَدْ لَقِيَهُ عِنْدَ مَسِيرِهِ إِلَى الشَّامِ دَهَاقِينُ الْأَنْبَارِ فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ مَا هَذَا الَّذِي صَنَعْتُمُوهُ فَقَالُوا خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا يَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُكُمْ وَ إِنَّكُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ فِي دُنْيَاكُمْ وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِي [أُخْرَاكُمْ‏] آخِرَتِكُمْ وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّار}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۷.</ref>، نزدیکی به سطح [[زندگی]] پایین‌ترین [[مردم]]<ref>{{متن حدیث|وَ لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَيْتُ الطَّرِيقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا الْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا الْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا الْقَزِّ وَ لَكِنْ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ وَ يقردني [يَقُودَنِي‏] جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ الْأَطْعِمَةِ وَ لَعَلَّ بالْحِجَازِ أَوِ الْيَمَامَةِ مَنْ لَا طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ وَ لَا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِي بِأَنْ يُقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ لَا أُشَارِكُهُمْ فِي مَكَارِهِ الدَّهْرِ وَ جُشُوبَةِ الْعَيْش‏}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹ و نامه ۴۵.</ref>، [[محبت]] به [[مردم]]<ref> {{متن حدیث|وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>، جلب [[رضایت]] [[مردم]]<ref>{{متن حدیث|ولْيَكُنْ أَحَبَّ الأمُورِ إلَيْك أَوْسَطُهَا فِي الْحَقِّ، وأَعَمُّهَا فِي الْعَدْلِ، وأَجْمَعُهَا لِرِضَى الرَّعِيَّةِ، فَإِنَّ سُخْطَ الْعَامَّةِ يُجْحِفُ بِرِضَى الْخَاصَّةِ، وإِنَّ سُخْطَ الْخَاصَّةِ يُغْتَفَرُ مع رِضَى الْعَامَّة}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>، [[صداقت]] با [[مردم]]<ref>{{متن حدیث| والْصَقْ بِأَهْلِ الْوَرَعِ والصِّدْق‏}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>، [[خیرخواهی]]<ref> {{متن حدیث|وَ الِاجْتِهَادُ فِي النَّصِيحَةِ"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۵.</ref>، [[عفو و گذشت]] نسبت به [[مردم]]<ref>{{متن حدیث|فَعَفَوْتُ عَنْ مُجْرِمِكُم‏}}؛ نهج البلاغه، نامه ۲۹.</ref> و [[عیب‌پوشی]]<ref>{{متن حدیث|فَإِنْ خَطَتْ بِكُمُ الْأُمُورُ الْمُرْدِيَةُ }}؛ نهج البلاغه، نامه ۲۹.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۷۵-۴۷۶.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش