اطاعت امام: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = امامت (پرسش) | | پرسش مرتبط = امامت (پرسش) | ||
}} | }} | ||
'''اطاعت از امام''' به معنای [[پیروی]] و عمل به فرمانهای امام [[معصوم]]{{ع}} است. [[خدای متعال]] در [[قرآن کریم]]، در کنار امر به [[اطاعت از خدا|اطاعت از خود]] و [[اطاعت از پیامبر|پیامبر]]، به [[اطاعت از اولی الامر]] نیز امر کرده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند | '''اطاعت از امام''' به معنای [[پیروی]] و عمل به فرمانهای امام [[معصوم]] {{ع}} است. [[خدای متعال]] در [[قرآن کریم]]، در کنار امر به [[اطاعت از خدا|اطاعت از خود]] و [[اطاعت از پیامبر|پیامبر]]، به [[اطاعت از اولی الامر]] نیز امر کرده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید»؛ سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. طبق قاعده، امر مطلق به اطاعت از شخصی مساوی با عصمت اوست و به همین جهت اطاعت از امام در همه زمینهها لازم است. [[اطاعت از امام]] پرتوی از [[اطاعت خدا]] و [[رسول]] است که موجب تحقق [[حاکمیت خداوند]] و [[مشروعیت]] [[جانشینی خدا]] و [[حفظ نظام اسلامی]] است. | ||
==معناشناسی== | == معناشناسی == | ||
===معنای اطاعت=== | === معنای اطاعت === | ||
[[اطاعت]] بهمعنای [[پذیرش فرمان]] دیگری<ref>ابن فارس، معجم مقاییساللغه، ج۳، ص۴۳۱؛ فیومی، مصباح المنیر، ج۲، ص۳۸۰.</ref> و پیروی همراه با [[خضوع]] و فروتنی است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص٥٢٩؛ مصطفوی، سیدحسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۱۳۸.</ref>، به همین جهت گفته شده [[اطاعت]] یعنی ترتیب اثر دادن و انجام کاری بدون [[اجبار]] و موافق [[اراده]] شخص دیگری که [[مقام]] بالاتری دارد<ref>رسائل سید مرتضی (مجموعه دوم)، ص۲۷۵ ـ ۲۷۶، رساله حدود و حقائق؛ [[الموسوعة الفقهیة المیسرة ج۴ (کتاب)|الموسوعة الفقهیة المیسرة، ج۴]]، ص۱۱.</ref>. | [[اطاعت]] بهمعنای [[پذیرش فرمان]] دیگری<ref>ابن فارس، معجم مقاییساللغه، ج۳، ص۴۳۱؛ فیومی، مصباح المنیر، ج۲، ص۳۸۰.</ref> و پیروی همراه با [[خضوع]] و فروتنی است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص٥٢٩؛ مصطفوی، سیدحسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۱۳۸.</ref>، به همین جهت گفته شده [[اطاعت]] یعنی ترتیب اثر دادن و انجام کاری بدون [[اجبار]] و موافق [[اراده]] شخص دیگری که [[مقام]] بالاتری دارد<ref>رسائل سید مرتضی (مجموعه دوم)، ص۲۷۵ ـ ۲۷۶، رساله حدود و حقائق؛ [[الموسوعة الفقهیة المیسرة ج۴ (کتاب)|الموسوعة الفقهیة المیسرة، ج۴]]، ص۱۱.</ref>. | ||
===معنای امام=== | === معنای امام === | ||
[[امام]] در لغت به کسی گفته میشود که در [[رفتار]] و [[گفتار]] به او [[اقتدا]] میشود<ref>فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین ج ۸ ص ۴۲۸؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۲۸؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۸۷.</ref>، کسی که در امور پیشقدم میشود<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۲۸.</ref>، همچنین به [[الگو]] و نمونه هم امام گفته میشود<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۵.</ref>. | [[امام]] در لغت به کسی گفته میشود که در [[رفتار]] و [[گفتار]] به او [[اقتدا]] میشود<ref>فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین ج ۸ ص ۴۲۸؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۲۸؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۸۷.</ref>، کسی که در امور پیشقدم میشود<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۲۸.</ref>، همچنین به [[الگو]] و نمونه هم امام گفته میشود<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۵.</ref>. | ||
در تعریف اصطلاحیِ امام، بین [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[اختلاف]] وجود دارد، اهل سنت [[امامت]] را [[ریاست]] همگانی در [[امور دینی]] و [[دنیایی]] میدانند که همان [[خلافت ظاهری]] است، ولی در نظر شیعه امام علاوه بر ریاست عمومی، فردی خاص بر امور [[دین]] و دنیای [[مردم]] و [[جانشین پیامبر]]{{صل}} به طور مطلق است و [[امامت]] او دارای شؤونی همچون: [[رهبری سیاسی]]، [[زعامت اجتماعی]]، [[مرجعیت دینی]]، تبیین و [[تفسیر وحی]] و [[ولایت باطنی]] و [[معنوی]] است که از این جهت، امام [[حجت خدا]]، [[ولی الله]] و [[انسان کامل]] است<ref>ر.ک: [[مرکز فرهنگ و معارف قرآن]]، [[محمد رضا مصطفیپور|مصطفیپور، محمد رضا]]، [[امامت - مصطفیپور (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۲۲۰.</ref>. البته تعریف کاملتر [[امامت]] در [[مکتب اهلبیت]]{{عم}} طبق کتاب و سنت، این است که گفته شود: امامت، ولایتالامر است و اساساً [[تقابل]] [[دین]] و [[دنیا]] در این [[مکتب]] معنا و مفهوم ندارد. [[شیخ صدوق]] در تعریف امام به سه رکن اساسی امامت اشاره کرده است؛ یکی: "[[قدوه]]" بودن؛ دومی: "[[منصوب]]" بودن از طرف [[خدا]] و رکن سوم: "[[واجب الاطاعه]]" بودن امام است<ref>{{عربی|"سُمِّيَ الْإِمَامُ إِمَاماً لِأَنَّهُ قُدْوَةٌ لِلنَّاسِ، مَنْصُوبٌ مِنْ قِبَلِ الله - تَعَالَى ذِكْرُهُ - مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَى الْعِبَادِ"}}، شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۶۴-۶۵؛ ایشان قیود مذکور در متن خود را از روایات استفاده کرده است. در روایات بسیاری به قدوه بودن، منصوب بودن و واجبالاطاعه بودن امامان تصریح شده است؛ از جمله: روایت از پیامبر اکرم{{صل}}: {{متن حدیث|إنَّ أئِمَّتَكُم قادَتُكُم إلَى الله؛ فَانظُروا بِمَن تَقتَدونَ في دينِكُم وصَلاتِكُم}}؛ پيشوايان شما زمام داران شما به سوى خدايند؛ پس بنگريد از چه كسانى در نماز و دينتان پيروى مىكنيد. كمال الدين، ص۵؛ و روایت امام صادق{{ع}}: {{متن حدیث|لِأَنَّ اللهَ تَبارَكَ وتَعالى نَصَبَ الإِمامَ عَلَماً لِخَلقِهِ، وجَعَلَهُ حُجَّةً}}؛ چرا كه خداى تبارك و تعالى امام را به عنوان نشانى براى خَلق خويش بر نهاد و او را حجّت قرار داد. کلینی، محمد بن یعقوب، الكافي، ج۱، ص۲۰۳؛ و روايت مفصّل امام رضا{{ع}} در معرفی امام و امامت: {{متن حدیث|هَل يَعرِفونَ قَدرَ الإِمامَةِ ومَحَلَّها مِنَ الاُمَّةِ فَيَجوزَ فيهَا اختِيارُهُم؟ إنَّ الإِمامَةَ أجَلُّ قَدراً، وأَعظَمُ شَأناً وأَعلى مَكاناً، وأَمنَعُ جانِباً، وأبعَدُ غَوراً مِن أن يَبلُغَهَا النّاسُ بِعُقولِهِم، أو يَنالوها بِآرائِهِم، أو يُقيموا إماماً بِاختِيارِهِم... فَكَيفَ لَهُم بِاختِيارِ الإِمامِ؟! وَالإِمامُ عالِمٌ لا يَجهَلُ... مُضطَلِعٌ بِالإِمامَةِ، عالِمٌ بِالسِّياسَةِ، مَفروضُ الطّاعَةِ}}؛ آيا مردم، مقام امامت و جايگاه آن در ميان امّت را مىدانند تا در نتيجه، انتخاب آنان در اين باره، روا باشد؟! امامت، مقامش بزرگتر و شأنش والاتر و جايگاهش بلندتر و دستنيافتنىتر و ژرفتر از آن است كه مردم، با خردهايشان بدان برسند، يا با انديشههايشان آن را دريابند، يا با انتخاب خود، امامى را برگمارند... پس مردم را چه رسد به انتخاب امام؟! امامى كه داناست و نادانى ندارد... در پيشوايى و رهبرى، نيرومند، و به سياست داناست. فرمان بردارى از او واجب است. کلینی، محمد بن یعقوب، الكافي، ج۱، ص۱۹۸-۲۰۳. او در جای دیگری نیز گفته است: {{عربی|"الإمامة إنّما هي مشتقّة من الإيتمام بالإنسان، والإيتمام هو الاتّباع، والاقتداء، والعمل بعمله، والقول بقوله"}}؛ شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۶۹. {{عربی|"ويجب أن يُعتقد أنّه يلزمنا من طاعة الإمام ما يلزمنا من طاعة النبيّ{{صل}}، وأنّ كلّ [[فضل]] آتاه [[الله]] عَزَّ وَجَلَّ نبيَّه فقد آتاه الإمامَ إلا النبوّة"}}. صدوق، محمد بن علی، الهداية في الأصول و الفروع، ج۲، ص۲۷. [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>. | در تعریف اصطلاحیِ امام، بین [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[اختلاف]] وجود دارد، اهل سنت [[امامت]] را [[ریاست]] همگانی در [[امور دینی]] و [[دنیایی]] میدانند که همان [[خلافت ظاهری]] است، ولی در نظر شیعه امام علاوه بر ریاست عمومی، فردی خاص بر امور [[دین]] و دنیای [[مردم]] و [[جانشین پیامبر]] {{صل}} به طور مطلق است و [[امامت]] او دارای شؤونی همچون: [[رهبری سیاسی]]، [[زعامت اجتماعی]]، [[مرجعیت دینی]]، تبیین و [[تفسیر وحی]] و [[ولایت باطنی]] و [[معنوی]] است که از این جهت، امام [[حجت خدا]]، [[ولی الله]] و [[انسان کامل]] است<ref>ر. ک: [[مرکز فرهنگ و معارف قرآن]]، [[محمد رضا مصطفیپور|مصطفیپور، محمد رضا]]، [[امامت - مصطفیپور (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۲۲۰.</ref>. البته تعریف کاملتر [[امامت]] در [[مکتب اهلبیت]] {{عم}} طبق کتاب و سنت، این است که گفته شود: امامت، ولایتالامر است و اساساً [[تقابل]] [[دین]] و [[دنیا]] در این [[مکتب]] معنا و مفهوم ندارد. [[شیخ صدوق]] در تعریف امام به سه رکن اساسی امامت اشاره کرده است؛ یکی: "[[قدوه]]" بودن؛ دومی: "[[منصوب]]" بودن از طرف [[خدا]] و رکن سوم: "[[واجب الاطاعه]]" بودن امام است<ref>{{عربی|"سُمِّيَ الْإِمَامُ إِمَاماً لِأَنَّهُ قُدْوَةٌ لِلنَّاسِ، مَنْصُوبٌ مِنْ قِبَلِ الله - تَعَالَى ذِكْرُهُ - مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَى الْعِبَادِ"}}، شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۶۴-۶۵؛ ایشان قیود مذکور در متن خود را از روایات استفاده کرده است. در روایات بسیاری به قدوه بودن، منصوب بودن و واجبالاطاعه بودن امامان تصریح شده است؛ از جمله: روایت از پیامبر اکرم {{صل}}: {{متن حدیث|إنَّ أئِمَّتَكُم قادَتُكُم إلَى الله؛ فَانظُروا بِمَن تَقتَدونَ في دينِكُم وصَلاتِكُم}}؛ پيشوايان شما زمام داران شما به سوى خدايند؛ پس بنگريد از چه كسانى در نماز و دينتان پيروى مىكنيد. كمال الدين، ص۵؛ و روایت امام صادق {{ع}}: {{متن حدیث|لِأَنَّ اللهَ تَبارَكَ وتَعالى نَصَبَ الإِمامَ عَلَماً لِخَلقِهِ، وجَعَلَهُ حُجَّةً}}؛ چرا كه خداى تبارك و تعالى امام را به عنوان نشانى براى خَلق خويش بر نهاد و او را حجّت قرار داد. کلینی، محمد بن یعقوب، الكافي، ج۱، ص۲۰۳؛ و روايت مفصّل امام رضا {{ع}} در معرفی امام و امامت: {{متن حدیث|هَل يَعرِفونَ قَدرَ الإِمامَةِ ومَحَلَّها مِنَ الاُمَّةِ فَيَجوزَ فيهَا اختِيارُهُم؟ إنَّ الإِمامَةَ أجَلُّ قَدراً، وأَعظَمُ شَأناً وأَعلى مَكاناً، وأَمنَعُ جانِباً، وأبعَدُ غَوراً مِن أن يَبلُغَهَا النّاسُ بِعُقولِهِم، أو يَنالوها بِآرائِهِم، أو يُقيموا إماماً بِاختِيارِهِم... فَكَيفَ لَهُم بِاختِيارِ الإِمامِ؟! وَالإِمامُ عالِمٌ لا يَجهَلُ... مُضطَلِعٌ بِالإِمامَةِ، عالِمٌ بِالسِّياسَةِ، مَفروضُ الطّاعَةِ}}؛ آيا مردم، مقام امامت و جايگاه آن در ميان امّت را مىدانند تا در نتيجه، انتخاب آنان در اين باره، روا باشد؟! امامت، مقامش بزرگتر و شأنش والاتر و جايگاهش بلندتر و دستنيافتنىتر و ژرفتر از آن است كه مردم، با خردهايشان بدان برسند، يا با انديشههايشان آن را دريابند، يا با انتخاب خود، امامى را برگمارند... پس مردم را چه رسد به انتخاب امام؟! امامى كه داناست و نادانى ندارد... در پيشوايى و رهبرى، نيرومند، و به سياست داناست. فرمان بردارى از او واجب است. کلینی، محمد بن یعقوب، الكافي، ج۱، ص۱۹۸-۲۰۳. او در جای دیگری نیز گفته است: {{عربی|"الإمامة إنّما هي مشتقّة من الإيتمام بالإنسان، والإيتمام هو الاتّباع، والاقتداء، والعمل بعمله، والقول بقوله"}}؛ شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۶۹. {{عربی|"ويجب أن يُعتقد أنّه يلزمنا من طاعة الإمام ما يلزمنا من طاعة النبيّ {{صل}}، وأنّ كلّ [[فضل]] آتاه [[الله]] عَزَّ وَجَلَّ نبيَّه فقد آتاه الإمامَ إلا النبوّة"}}. صدوق، محمد بن علی، الهداية في الأصول و الفروع، ج۲، ص۲۷. [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>. | ||
===معنای اطاعت امام=== | === معنای اطاعت امام === | ||
اطاعت از امام به معنای پیروی و عمل به دستورات [[امام معصوم]] است. البته همان گونه که اشاره شد [[امام]] هدایتگر باطنی و جانشین پیامبر است و همه [[شؤون]] پیامبر را دارد به غیر از شأن [[پیامبری]] و [[رسالت]] که به پیامبر اختصاص دارد<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص۹۸؛ [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۵۲۷؛ عیسیزاده، عیسی، تفسیر «اولی الامر» در آیه اطاعت و پاسخگویی به اشکالات مخالفان در المیزان، مجله معرفت، آذر ۱۳۹۴، ش ۲۱۶ (از صفحه ۱۱ تا ۲۴).</ref>. | اطاعت از امام به معنای پیروی و عمل به دستورات [[امام معصوم]] است. البته همان گونه که اشاره شد [[امام]] هدایتگر باطنی و جانشین پیامبر است و همه [[شؤون]] پیامبر را دارد به غیر از شأن [[پیامبری]] و [[رسالت]] که به پیامبر اختصاص دارد<ref>ر. ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص۹۸؛ [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۵۲۷؛ عیسیزاده، عیسی، تفسیر «اولی الامر» در آیه اطاعت و پاسخگویی به اشکالات مخالفان در المیزان، مجله معرفت، آذر ۱۳۹۴، ش ۲۱۶ (از صفحه ۱۱ تا ۲۴).</ref>. | ||
==[[ادله]] [[لزوم]] [[اطاعت از امام]]== | == [[ادله]] [[لزوم]] [[اطاعت از امام]] == | ||
[[امام]] شخصیتی است که [[اطاعت]] و پیروی از او بر اساس ادله عقلی و نقلی بر همگان واجب است. ادله لزوم [[اطاعت از امام]] به دو بخش تقسیم می گردد: | [[امام]] شخصیتی است که [[اطاعت]] و پیروی از او بر اساس ادله عقلی و نقلی بر همگان واجب است. ادله لزوم [[اطاعت از امام]] به دو بخش تقسیم می گردد: | ||
===[[ادله نقلی]]=== | === [[ادله نقلی]] === | ||
====[[قرآن]]==== | ==== [[قرآن]] ==== | ||
#'''[[آیه اولی الأمر]]:''' [[قرآن کریم]] در کنار امر به [[اطاعت از خدا]] و [[پیامبر]] {{صل}}، به [[اطاعت از اولی الأمر]] ([[ائمه معصومین]] {{عم}}) [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند | # '''[[آیه اولی الأمر]]:''' [[قرآن کریم]] در کنار امر به [[اطاعت از خدا]] و [[پیامبر]] {{صل}}، به [[اطاعت از اولی الأمر]] ([[ائمه معصومین]] {{عم}}) [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. البته درباره مصداق [[اولی الأمر]] میان [[اهل سنت]] و [[شیعه]] [[اختلاف]] وجود دارد. [[مفسّران]] اهل سنت آن را بر مصادیق گوناگونی مانند: اصحاب پیامبر، [[خلفای راشدین]]، [[اهل علم]] و [[فقه]]، [[فرماندهان]] [[جنگی]]، [[والیان]] و [[حاکمان]] و [[اهل حل و عقد]]<ref>جمعی از نخبگان جامعه اسلامی یا به تعبیر دیگر عدهای از افراد تاثیرگذار و عالمان به شریعت که دارای دارای سه شرط عدالت، دانش کافی و رأی و تدبیر هستند.</ref> [[تطبیق]] کردهاند<ref>طبری، محمد بن جریر، جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۴ـ۲۰۸؛ فخر رازی، التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ـ۱۴۵.</ref>، امّا بیشتر [[مفسران شیعه]]، مصداق آن را [[امامان دوازدهگانه]] دانستهاند، زیرا [[وجوب اطاعت]] مطلق، مانند اطاعت از خدا و [[رسول]]، در صورتی پذیرفتنی است که فرد از [[خطا]] مصون باشد و هرگز به کار خطا و [[زشت]] فرمان ندهد و چنین ویژگی را در [[امیران]] یا [[عالمان]] یا دیگران نمیتوان یافت، بنابراین [[اولیالامر]] به امامان دوازدهگانه اختصاص دارد<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ حویزی، عبدعلی بن جمعه، نورالثقلین، ج۱، ص۴۹۷ـ۵۰۵؛ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۴، ص۳۸۸ـ۳۹۸ و ۴۰۸ـ۴۱۲.</ref>. این مطلب در [[روایات]] فراوانی نیز مورد [[تأیید]] قرار گرفته است؛ [[امام باقر]] {{ع}} دربارۀ [[آیه اولی الامر]] میفرماید: «این [[آیه]] در [[شأن]] [[علی]] و ائمه معصومین نازل شده و خداوند آنها را در جایگاه [[پیامبران]] قرار داده است»<ref>{{متن حدیث|هی فی علیّ و فی الأئمّة، جعلهم اللّه مواضع الأنبیاء}}، موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۲ ص۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی.</ref><ref>ر. ک: [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۵۲۷ ـ ۵۳۵؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۸؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص ۱۲۵-۱۲۹؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۷؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۰۴-۴۱۸؛ عیسیزاده، عیسی، تفسیر «اولی الامر» در آیه اطاعت و پاسخگویی به اشکالات مخالفان در المیزان، مجله معرفت، آذر ۱۳۹۴، ش۲۱۶ (از صفحه ۱۱ تا ۲۴)؛ [[علی فقیهی|فقیهی، علی]]، [[حدود اطاعت امام و فقیه با رویکردی به آرای امام خمینی (مقاله)|حدود اطاعت امام و فقیه با رویکردی به آرای امام خمینی]]؛ [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص۱۶۳-۱۷۰.</ref> | ||
#'''[[آیه ولایت]]:''' یکی دیگر از آیاتی که بر لزوم اطاعت از امام دلالت دارد آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور | # '''[[آیه ولایت]]:''' یکی دیگر از آیاتی که بر لزوم اطاعت از امام دلالت دارد آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> است که بیانگر ولایت کسانی است که ولایتشان قرین [[ولایت]] [[خدا]] و [[رسول]] قرار گرفته است. این افراد باید با خدا و [[رسول]] سنخیت داشته و همانند [[خدا]] و [[رسول]] از [[اشتباه]] و [[لغزش]] به دور باشند؛ یعنی دارای [[علمی]] باشند که [[اشتباه]] در آن نیست و عملاً نیز مرتکب [[خطا]] نشوند و خلاصه [[معصوم]] باشند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۲۳-۲۴.</ref>. همه [[مفسران]] [[اجماع]] دارند که این [[آیه]]، در [[شأن]] [[علی بن ابیطالب]] {{ع}} نازل شده است و دلالت آن بر [[امامت]] واضح است و حصر موجود در [[آیه]]: "سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و [[پیامبر]] او و آنها که [[ایمان]] آوردهاند..." هر احتمال دیگری را برای معنای [[ولایت]]، غیر از [[سلطه]] و [[حکومت]] از بین مىبرد؛ زیرا هیچ یک از معانی دیگر [[ولایت]] نمىتواند فقط مخصوص [[خدا]] و [[رسول خدا]] {{صل}} و [[مؤمنان]] خاص که در رأس آنان [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} است، باشد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۸۳-۸۴</ref>. از آنجا که [[ولایت]] [[خداوند]] و [[پیامبر]] و {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} یعنی [[امامان]] {{ع}} در یک سیاق بیان شده، نشان میدهد قلمرو [[ولایت]] نیز همسان میباشد. بنابراین میتوان گفت براساس این [[آیه]]، [[امامان]] {{ع}} [[شأن]] [[تشریع احکام]] یعنی [[ولایت تشریعی]] را دارند<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۱۸۵ تا ۱۸۸.</ref>. از لوازم [[ولایت تشریعی]] [[امام]] اطاعت از اوست؛ به بیان دیگر [[ولایت تشریعی]] به معنای مطاع بودن امام است، یعنی مردم باید به فرمان او گردن نهند. | ||
#'''[[آیه مع الصادقین]]:''' [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. این آیه به همراهی با [[صادقین]] امر شده است. [[همراهی]] با [[صادقان]] مستلزم [[تبعیت]] و [[پیروی]] از آنان در همه کارهاست و از سوی دیگر چون [[مقید]] به گروه خاصی از [[مکلفان]] و زمان خاصی نشده، پس شامل همه [[مکلفان]] در تمام زمانها میشود. بنابراین باید در هر زمان و دورهای صادقانی وجود داشته باشند تا امر [[خداوند]] به [[همراهی]] و [[معیت]] با [[صابران]] قابلیت [[امتثال]] داشته باشد. مراد از راستگویانی که [[مؤمنان]] باتقوا باید با آنان [[معیت]] و [[همراهی]] داشته باشند نمیتواند غیر از [[هادیان الهی]] و [[امامان معصوم]] باشد، یعنی کسانی که در اعلا درجه [[صدق]] و [[راستگویی]] قرار دارند. در روایات تفسیری تصریح شده است که مراد از [[صادقین]] امامان معصوم هستند. | # '''[[آیه مع الصادقین]]:''' [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. این آیه به همراهی با [[صادقین]] امر شده است. [[همراهی]] با [[صادقان]] مستلزم [[تبعیت]] و [[پیروی]] از آنان در همه کارهاست و از سوی دیگر چون [[مقید]] به گروه خاصی از [[مکلفان]] و زمان خاصی نشده، پس شامل همه [[مکلفان]] در تمام زمانها میشود. بنابراین باید در هر زمان و دورهای صادقانی وجود داشته باشند تا امر [[خداوند]] به [[همراهی]] و [[معیت]] با [[صابران]] قابلیت [[امتثال]] داشته باشد. مراد از راستگویانی که [[مؤمنان]] باتقوا باید با آنان [[معیت]] و [[همراهی]] داشته باشند نمیتواند غیر از [[هادیان الهی]] و [[امامان معصوم]] باشد، یعنی کسانی که در اعلا درجه [[صدق]] و [[راستگویی]] قرار دارند. در روایات تفسیری تصریح شده است که مراد از [[صادقین]] امامان معصوم هستند. | ||
====[[روایات]]==== | ==== [[روایات]] ==== | ||
در روایات بسیاری، از [[امام]] با عنوان «[[مفترض الطاعه]]» یاد شده، یعنی کسی که [[اطاعت]] از او [[واجب]] است، مانند: | در روایات بسیاری، از [[امام]] با عنوان «[[مفترض الطاعه]]» یاد شده، یعنی کسی که [[اطاعت]] از او [[واجب]] است، مانند: | ||
# [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً إِمَامٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَه وَ أَنَّ الْحَسَنَ إِمَامٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَه...}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۸۶.</ref>. | # [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً إِمَامٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَه وَ أَنَّ الْحَسَنَ إِمَامٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَه... }}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۸۶.</ref>. | ||
# [[امام رضا]]{{ع}} [[واجب الاطاعه]] بودن را یکی از [[ویژگیهای امام]] میداند<ref>{{متن حدیث|وَ الْإِمَامُ عَالِمٌ لَا یَجْهَل.... عَالِمٌ بِالسِّیَاسَةِ مَفْرُوضُ الطَّاعَةِ قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۰۰؛ نعمانی، ابن ابی زینب، الغیبة، ص۲۲۲؛ شیخ صدوق، الأمالی، ص۶۷۹ و عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۲۱ و کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۶۸۰ و معانی الأخبار، ص۱۰۰.</ref>. | # [[امام رضا]] {{ع}} [[واجب الاطاعه]] بودن را یکی از [[ویژگیهای امام]] میداند<ref>{{متن حدیث|وَ الْإِمَامُ عَالِمٌ لَا یَجْهَل.... عَالِمٌ بِالسِّیَاسَةِ مَفْرُوضُ الطَّاعَةِ قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۰۰؛ نعمانی، ابن ابی زینب، الغیبة، ص۲۲۲؛ شیخ صدوق، الأمالی، ص۶۷۹ و عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۲۱ و کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۶۸۰ و معانی الأخبار، ص۱۰۰.</ref>. | ||
#طبق روایتی که حضرت از پدرانشان از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل کردهاند، [[اطاعت از ائمه]]{{ع}}، [[اطاعت از خداوند]] بوده و [[نافرمانی]] از آنان، نافرمانی از [[خداوند]] است<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ{{ع}}مَنْ أَطَاعَهُمْ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاهُمْ فَقَدْ عَصَی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ هُمُ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ هُمُ الْوَسِیلَةُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۵۸.</ref>. | # طبق روایتی که حضرت از پدرانشان از [[رسول خدا]] {{صل}} نقل کردهاند، [[اطاعت از ائمه]] {{ع}}، [[اطاعت از خداوند]] بوده و [[نافرمانی]] از آنان، نافرمانی از [[خداوند]] است<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ {{ع}}مَنْ أَطَاعَهُمْ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاهُمْ فَقَدْ عَصَی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ هُمُ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ هُمُ الْوَسِیلَةُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۵۸.</ref>. | ||
#از [[امام باقر]]{{ع}} پرسیده شد، [[حقّ]] امام بر [[مردم]] چیست؟ فرمودند: «حقّ امام بر مردم آن است که به سخنان او گوش فرا دهند و از او اطاعت کنند»<ref>{{متن حدیث|مَا حَقُّ الْإِمَامِ عَلَی النَّاسِ قَالَ حَقُّهُ عَلَیْهِمْ أَنْ یَسْمَعُوا لَهُ وَ یُطِیعُوا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۰۵.</ref>. # [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نیز میفرمایند: «یکی از [[حقوق]] من بر گردن شما [[اطاعت]] از من است»<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا حَقِّی عَلَیْکُمْ... وَ الطَّاعَةُ حِینَ آمُرُکُم}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۳۴، ص۴۸.</ref>. | # از [[امام باقر]] {{ع}} پرسیده شد، [[حقّ]] امام بر [[مردم]] چیست؟ فرمودند: «حقّ امام بر مردم آن است که به سخنان او گوش فرا دهند و از او اطاعت کنند»<ref>{{متن حدیث|مَا حَقُّ الْإِمَامِ عَلَی النَّاسِ قَالَ حَقُّهُ عَلَیْهِمْ أَنْ یَسْمَعُوا لَهُ وَ یُطِیعُوا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۰۵.</ref>. # [[امیرمؤمنان]] {{ع}} نیز میفرمایند: «یکی از [[حقوق]] من بر گردن شما [[اطاعت]] از من است»<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا حَقِّی عَلَیْکُمْ... وَ الطَّاعَةُ حِینَ آمُرُکُم}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۳۴، ص۴۸.</ref>. | ||
#همچنین شخصی از [[امام صادق]]{{ع}} [[سؤال]] میکند: آیا اطاعت از شما [[واجب]] است؟ حضرت میفرماید: آری، [[راوی]] میپرسد: مثل اطاعت از [[علی بن ابی طالب]] {{ع}}؟ حضرت [[پاسخ]] میدهد: آری»<ref>{{متن حدیث|سَأَلَ رَجُلٌ فَارِسِیٌّ أَبَا الْحَسَنِ{{ع}}فَقَالَ طَاعَتُکَ مُفْتَرَضَةٌ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ مِثْلُ طَاعَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ{{ع}}فَقَالَ نَعَم}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۸۷.</ref><ref>ر.ک: [[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، معرفت کلامی، بهار ۱۳۸۹، ش۱، ص ۱۶۳ | # همچنین شخصی از [[امام صادق]] {{ع}} [[سؤال]] میکند: آیا اطاعت از شما [[واجب]] است؟ حضرت میفرماید: آری، [[راوی]] میپرسد: مثل اطاعت از [[علی بن ابی طالب]] {{ع}}؟ حضرت [[پاسخ]] میدهد: آری»<ref>{{متن حدیث|سَأَلَ رَجُلٌ فَارِسِیٌّ أَبَا الْحَسَنِ {{ع}}فَقَالَ طَاعَتُکَ مُفْتَرَضَةٌ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ مِثْلُ طَاعَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ {{ع}}فَقَالَ نَعَم}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۸۷.</ref><ref>ر. ک: [[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، معرفت کلامی، بهار ۱۳۸۹، ش۱، ص ۱۶۳ ـ ۱۸۷؛ روشن، علی و دهقان، رحیم، نظریه یکسانی مفهوم امامت و مقام افتراض طاعت تحلیل مستندات و پیامدها، حکمت اسلامی، سال ۹۸ شماره ۴ (صفحه ۱۵۱ ـ ۱۷۳)؛ [[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت ۱ - کاظمی بنچناری (مقاله)|اطاعت]]، دانشنامه امام رضا، ج۲؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص۹۷ـ ۹۸.</ref> | ||
===ادله عقلی=== | === ادله عقلی === | ||
# '''اطاعت از امام، [[اطاعت]] از خداست:''' [[حق]] تقنین و [[قانون گذاری]] عقلاً برای [[خداوند]] است: {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ}}<ref>«داوری جز با خداوند نیست» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref>، [[پیامبران]] و [[ائمه معصومین]] واسطه [[ابلاغ]] [[قوانین الهی]] به مردمند: {{متن قرآن|بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ}}<ref>«ای پیامبر! | # '''اطاعت از امام، [[اطاعت]] از خداست:''' [[حق]] تقنین و [[قانون گذاری]] عقلاً برای [[خداوند]] است: {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ}}<ref>«داوری جز با خداوند نیست» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref>، [[پیامبران]] و [[ائمه معصومین]] واسطه [[ابلاغ]] [[قوانین الهی]] به مردمند: {{متن قرآن|بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> و از پیش خود دخل و تصرفی در این [[قوانین]] ندارند: {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمیگوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی میشود» سوره نجم، آیه ۳ ـ ۴</ref>، بنابراین اطاعت ایشان در [[حقیقت]] اطاعت خداست: {{متن حدیث|من اطاع الرسول فقد اطاع الله}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج۱، ص۳۸۵.</ref> و از آنجا که [[امام]] [[جانشین پیامبر]] است، اطاعت از امام به منزله [[اطاعت از خدا]] و [[پیامبر]] است و اطاعت از خدا و پیامبرش عقلاً لازم است، پس اطاعت ایشان هم به لحاظ [[عقلی]] لازم خواهد بود. | ||
# '''[[حفظ نظام اسلامی]]، ملاک [[وجوب اطاعت]] مطلق از امام:''' [[فلسفه امامت]] حفظ نظام اسلامی است که پیامبر آن را تأسیس کرده است و [[وجود امام]] همچون رشتهای است که [[پیوستگی]] [[امت]]، برای اجرای برنامههای انسانساز [[اسلام]] و پیاده کردن قوانین الهی به او بستگی دارد؛ درواقع [[امامت]]، ضامن [[تکامل]] مادی و [[معنوی]] [[جامعه بشری]] است و این مهم با اطاعت از امام محقق میشود. | # '''[[حفظ نظام اسلامی]]، ملاک [[وجوب اطاعت]] مطلق از امام:''' [[فلسفه امامت]] حفظ نظام اسلامی است که پیامبر آن را تأسیس کرده است و [[وجود امام]] همچون رشتهای است که [[پیوستگی]] [[امت]]، برای اجرای برنامههای انسانساز [[اسلام]] و پیاده کردن قوانین الهی به او بستگی دارد؛ درواقع [[امامت]]، ضامن [[تکامل]] مادی و [[معنوی]] [[جامعه بشری]] است و این مهم با اطاعت از امام محقق میشود. | ||
# '''[[نصب امام]] از طرف خداوند مستلزم [[لزوم اطاعت]]:''' اطاعت از امام، در حقیقت اطاعت از [[اراده الهی]] است؛ زیرا [[نصب]] امامی که [[حدود الهی]] را [[اجرا]] و از [[دین خدا]] [[دفاع]] کند و با [[حکمت]]، [[موعظه]] و [[حجت کامل]]، [[مردم]] را به [[راه خدا]] [[دعوت]] کند و [[عالم]] به [[سیاست]] باشد، بر خداوند [[واجب]] است و در مقابل، [[پیروی]] از او نیز بر مردم واجب است، در غیر این صورت [[نقض غرض]] میشود. به بیان دیگر [[آفریدن]] [[امام]] و اعطای [[منصب امامت]] به او لطفی است از جانب [[خداوند]] که [[مکلفان]] در مقابل این [[لطف]] باید [[امامت]] او را بپذیرند و از او [[اطاعت]] کرده و او را [[یاری]] کنند<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[قاعده لطف و وجوب امامت (مقاله)|قاعده لطف و وجوب امامت]]؛ [[احسان پورحسین|پورحسین، احسان]]، [[مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه (مقاله)|مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه]]، ص۱۱۸؛ [[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت ۱ - کاظمی بنچناری (مقاله)|اطاعت]]، دانشنامه امام رضا، ج۲؛ خراسانی، ابوالفضل، مشروعیت، پیامد کلامیانگاری امامت، حکمت اسراء، پاییز ۱۳۸۹ ـ ش۵ (از صفحه ۱۱۳ تا ۱۳۸).</ref>. | # '''[[نصب امام]] از طرف خداوند مستلزم [[لزوم اطاعت]]:''' اطاعت از امام، در حقیقت اطاعت از [[اراده الهی]] است؛ زیرا [[نصب]] امامی که [[حدود الهی]] را [[اجرا]] و از [[دین خدا]] [[دفاع]] کند و با [[حکمت]]، [[موعظه]] و [[حجت کامل]]، [[مردم]] را به [[راه خدا]] [[دعوت]] کند و [[عالم]] به [[سیاست]] باشد، بر خداوند [[واجب]] است و در مقابل، [[پیروی]] از او نیز بر مردم واجب است، در غیر این صورت [[نقض غرض]] میشود. به بیان دیگر [[آفریدن]] [[امام]] و اعطای [[منصب امامت]] به او لطفی است از جانب [[خداوند]] که [[مکلفان]] در مقابل این [[لطف]] باید [[امامت]] او را بپذیرند و از او [[اطاعت]] کرده و او را [[یاری]] کنند<ref>ر. ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[قاعده لطف و وجوب امامت (مقاله)|قاعده لطف و وجوب امامت]]؛ [[احسان پورحسین|پورحسین، احسان]]، [[مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه (مقاله)|مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه]]، ص۱۱۸؛ [[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت ۱ - کاظمی بنچناری (مقاله)|اطاعت]]، دانشنامه امام رضا، ج۲؛ خراسانی، ابوالفضل، مشروعیت، پیامد کلامیانگاری امامت، حکمت اسراء، پاییز ۱۳۸۹ ـ ش۵ (از صفحه ۱۱۳ تا ۱۳۸).</ref>. | ||
==گستره [[اطاعت از امام]]== | == گستره [[اطاعت از امام]] == | ||
بر اساس [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} همان گونه که [[فرمانبرداری]] مطلق و بدون قید و شرط از دستورات [[خدا]] و [[رسول]] لازم و ضروری است، اطاعت از همه دستورات [[اولی الامر]] هم به صورت مطلق لازم و ضروری است<ref>طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۰؛ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، مترجم: سید محمدباقر موسوی، ج۴، ص۶۲۰.</ref>. بنابراین، [[اوامر]] [[امام]] در همه [[شئون دینی]]، [[دنیوی]]، [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] و غیر آن لازمالاجراست<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص ۱۲۵-۱۲۹؛ [[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری (کتاب)|امامت و رهبری]]، ص۸۱-۸۲.</ref>. | بر اساس [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} همان گونه که [[فرمانبرداری]] مطلق و بدون قید و شرط از دستورات [[خدا]] و [[رسول]] لازم و ضروری است، اطاعت از همه دستورات [[اولی الامر]] هم به صورت مطلق لازم و ضروری است<ref>طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۰؛ طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، مترجم: سید محمدباقر موسوی، ج۴، ص۶۲۰.</ref>. بنابراین، [[اوامر]] [[امام]] در همه [[شئون دینی]]، [[دنیوی]]، [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] و غیر آن لازمالاجراست<ref>ر. ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص ۱۲۵-۱۲۹؛ [[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری (کتاب)|امامت و رهبری]]، ص۸۱-۸۲.</ref>. | ||
از [[روایات]] نیز استفاده میشود اطاعت از امام به صورت مطلق واجب است؛ چنانچه مرحوم [[کلینی]] [[احادیث]] متعددی را تحت عنوان «[[وجوب]] [[اطاعت از ائمه]]»<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۵.</ref> نقل کرده است که بر [[لزوم]] اطاعت از امام به صورت مطلق [[دلالت]] دارند؛ از جمله روایت [[امام صادق]]{{ع}} که فرمودند: {{متن حدیث|نَحْنُ قَوْمٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَنَا}}<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۶.</ref> ما گروهی هستیم که [[خداوند]] [[اطاعت]] از ما را [[واجب]] گردانیده است. در همه این [[روایات]] [[لزوم]] [[اطاعت از ائمه]] به صورت مطلق آمده و هیچ قید و شرطی ندارد. | از [[روایات]] نیز استفاده میشود اطاعت از امام به صورت مطلق واجب است؛ چنانچه مرحوم [[کلینی]] [[احادیث]] متعددی را تحت عنوان «[[وجوب]] [[اطاعت از ائمه]]»<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۵.</ref> نقل کرده است که بر [[لزوم]] اطاعت از امام به صورت مطلق [[دلالت]] دارند؛ از جمله روایت [[امام صادق]] {{ع}} که فرمودند: {{متن حدیث|نَحْنُ قَوْمٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَنَا}}<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۶.</ref> ما گروهی هستیم که [[خداوند]] [[اطاعت]] از ما را [[واجب]] گردانیده است. در همه این [[روایات]] [[لزوم]] [[اطاعت از ائمه]] به صورت مطلق آمده و هیچ قید و شرطی ندارد. | ||
بنابراین [[اطاعت از اولی الامر]] یعنی [[امامان]]{{ع}} براساس [[آیه]]، مطلق است؛ اما اطاعت از [[امیران]] و [[رهبران]] [[سیاسی]] [[جامعه]]، اطاعت مطلق نیست، بلکه تا زمانی است که [[فرمانروایی]] آنها بر اساس [[مصالح عمومی]] [[اجتماع]] بوده و [[عصیان]] و تخطّی از [[اوامر الهی]] نباشد<ref>طبری، ابوجعفر، جامع البیان، ج۴، ص۲۰۸.</ref>. در [[روایات]] نیز نقل شده که اطاعت در معروف است و در [[فرمان]] به [[معصیت]] روا نیست<ref>صحیح البخاری، ج۸، ص۱۳۴؛ صحیح مسلم، ج۶، ص۵۲۵ـ۵۲۶.</ref><ref>ر.ک: [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۵؛ [[علی فقیهی|فقیهی، علی]]، [[حدود اطاعت امام و فقیه با رویکردی به آرای امام خمینی (مقاله)|حدود اطاعت امام و فقیه با رویکردی به آرای امام خمینی]].</ref> | بنابراین [[اطاعت از اولی الامر]] یعنی [[امامان]] {{ع}} براساس [[آیه]]، مطلق است؛ اما اطاعت از [[امیران]] و [[رهبران]] [[سیاسی]] [[جامعه]]، اطاعت مطلق نیست، بلکه تا زمانی است که [[فرمانروایی]] آنها بر اساس [[مصالح عمومی]] [[اجتماع]] بوده و [[عصیان]] و تخطّی از [[اوامر الهی]] نباشد<ref>طبری، ابوجعفر، جامع البیان، ج۴، ص۲۰۸.</ref>. در [[روایات]] نیز نقل شده که اطاعت در معروف است و در [[فرمان]] به [[معصیت]] روا نیست<ref>صحیح البخاری، ج۸، ص۱۳۴؛ صحیح مسلم، ج۶، ص۵۲۵ـ۵۲۶.</ref><ref>ر. ک: [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۵؛ [[علی فقیهی|فقیهی، علی]]، [[حدود اطاعت امام و فقیه با رویکردی به آرای امام خمینی (مقاله)|حدود اطاعت امام و فقیه با رویکردی به آرای امام خمینی]].</ref> | ||
==رابطه [[اطاعت از امام]] با [[اطاعت از خدا]] و [[پیامبر]]== | == رابطه [[اطاعت از امام]] با [[اطاعت از خدا]] و [[پیامبر]] == | ||
اطاعت از [[امام]] و [[پیامبر]]، شعاعی از [[اطاعت خداوند]] است. [[امامت]]، [[منصب الهی]] است و با توجه به اوصاف و شرایطی که برای [[امام]] بیان شده و اختیارات و مسئولیتهایی که خداوند به [[امام]] تنفیذ کرده، [[اطاعت از امام]] نیز واجب و لازم است. در [[حقیقت]] [[اطاعت از پیامبر]] و [[امام]]، در طول [[اطاعت از خداوند]] است و مبنای [[حق]] در [[حاکمیت سیاسی]]، [[فرمان الهی]] است؛ زیرا [[حق حاکمیت]]، مخصوص خداوند است و فقط او میتواند کسی را در [[جامعه بشری]] [[حاکم]] گرداند. همچنین به جهت اینکه امامت، [[جانشینی پیامبر]] است، اطاعت از امام نیز مانند اطاعت از پیامبر واجب است<ref>بهبهانی، سیدعلی، مصباح الهدایة، ص۱۲۶.</ref>. | اطاعت از [[امام]] و [[پیامبر]]، شعاعی از [[اطاعت خداوند]] است. [[امامت]]، [[منصب الهی]] است و با توجه به اوصاف و شرایطی که برای [[امام]] بیان شده و اختیارات و مسئولیتهایی که خداوند به [[امام]] تنفیذ کرده، [[اطاعت از امام]] نیز واجب و لازم است. در [[حقیقت]] [[اطاعت از پیامبر]] و [[امام]]، در طول [[اطاعت از خداوند]] است و مبنای [[حق]] در [[حاکمیت سیاسی]]، [[فرمان الهی]] است؛ زیرا [[حق حاکمیت]]، مخصوص خداوند است و فقط او میتواند کسی را در [[جامعه بشری]] [[حاکم]] گرداند. همچنین به جهت اینکه امامت، [[جانشینی پیامبر]] است، اطاعت از امام نیز مانند اطاعت از پیامبر واجب است<ref>بهبهانی، سیدعلی، مصباح الهدایة، ص۱۲۶.</ref>. | ||
اطاعت از امام درواقع، [[امتثال]] و [[فرمانبرداری]] [[اوامر و نواهی الهی]] است<ref>علامه حلی، کتاب الألفین، ص۶۵.</ref>. امام با پشتوانه [[وحیانی]]، همان حکمی را که خداوند [[صلاح]] دیده به طور مستقیم بیان کند، صادر میکند و هیچ گاه در بیان [[حکم الله]] دچار [[خطا]] و [[اشتباه]] نمیشود، از این رو نظر امام، همواره موافق [[احکام الهی]] است. یکی از شواهد پشتوانه [[وحیانی]] [[ائمه]]، [[تأیید]] ایشان به [[روح القدس]] است که در [[روایات]] به آن اشاره شده است<ref>{{متن حدیث|عنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}بِمَا تَحْکُمُونَ إِذَا حَکَمْتُمْ فَقَالَ بِحُکْمِ اللَّهِ وَ حُکْمِ دَاوُدَ فَإِذَا وَرَدَ عَلَیْنَا شَیْءٌ لَیْسَ عِنْدَنَا تَلَقَّانَا بِهِ رُوحُ الْقُدُسِ}}؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات ج۱، ص۴۵۱.</ref>. [[شاهد]] دیگری که بیانگر [[تأیید الهی]] آموزههای [[امامان]] است، روایات باب [[تفویض]] است که [[خداوند]] پس از [[تأدیب]] [[پیامبر]] اموری را به ایشان تفویض کرده است. در این روایات بیان شده که این تفویض برای [[امتحان]] [[اطاعت پذیری]] [[مردم]] است. همچنین در روایات آمده است هر آنچه به پیامبر تفویض شده بود، به ائمه تفویض شده است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی ج۱، ص۲۶۵ ـ ۲۶۹ روایات ذیل باب {{متن حدیث|التَّفْوِیضِ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِلَی الْأَئِمَّةِ{{ع}}فِی أَمْرِ الدِّین}} از جمله این روایات این روایت است: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ إِلَی نَبِیِّهِ ص أَمْرَ خَلْقِهِ لِیَنْظُرَ کَیْفَ طَاعَتُهُمْ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ- ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}.</ref>. | اطاعت از امام درواقع، [[امتثال]] و [[فرمانبرداری]] [[اوامر و نواهی الهی]] است<ref>علامه حلی، کتاب الألفین، ص۶۵.</ref>. امام با پشتوانه [[وحیانی]]، همان حکمی را که خداوند [[صلاح]] دیده به طور مستقیم بیان کند، صادر میکند و هیچ گاه در بیان [[حکم الله]] دچار [[خطا]] و [[اشتباه]] نمیشود، از این رو نظر امام، همواره موافق [[احکام الهی]] است. یکی از شواهد پشتوانه [[وحیانی]] [[ائمه]]، [[تأیید]] ایشان به [[روح القدس]] است که در [[روایات]] به آن اشاره شده است<ref>{{متن حدیث|عنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}بِمَا تَحْکُمُونَ إِذَا حَکَمْتُمْ فَقَالَ بِحُکْمِ اللَّهِ وَ حُکْمِ دَاوُدَ فَإِذَا وَرَدَ عَلَیْنَا شَیْءٌ لَیْسَ عِنْدَنَا تَلَقَّانَا بِهِ رُوحُ الْقُدُسِ}}؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات ج۱، ص۴۵۱.</ref>. [[شاهد]] دیگری که بیانگر [[تأیید الهی]] آموزههای [[امامان]] است، روایات باب [[تفویض]] است که [[خداوند]] پس از [[تأدیب]] [[پیامبر]] اموری را به ایشان تفویض کرده است. در این روایات بیان شده که این تفویض برای [[امتحان]] [[اطاعت پذیری]] [[مردم]] است. همچنین در روایات آمده است هر آنچه به پیامبر تفویض شده بود، به ائمه تفویض شده است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی ج۱، ص۲۶۵ ـ ۲۶۹ روایات ذیل باب {{متن حدیث|التَّفْوِیضِ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِلَی الْأَئِمَّةِ {{ع}}فِی أَمْرِ الدِّین}} از جمله این روایات این روایت است: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ إِلَی نَبِیِّهِ ص أَمْرَ خَلْقِهِ لِیَنْظُرَ کَیْفَ طَاعَتُهُمْ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ- ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}.</ref>. | ||
امر به [[اطاعت از اولی الأمر]] (امامان)، در کنار امر به [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]]، در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} نشان میدهد [[اطاعت از امام]]، همانند اطاعت از خدا و رسول بوده و مطلقا [[واجب]] است و همان گونه که پیامبر برخلاف [[دین]] و [[فرامین الهی]] به [[گناه]] [[فرمان]] نمیدهد، [[امام]] نیز چنین فرمانی صادر نمیکند<ref>ر.ک: [[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۸۱-۸۲؛ [[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت ۱ - کاظمی بنچناری (مقاله)|اطاعت]]، دانشنامه امام رضا، ج۲؛ روشن، علی و دهقان، رحیم، نظریه یکسانی مفهوم امامت و مقام افتراض طاعت تحلیل مستندات و پیامدها، حکمت اسلامی، سال ۹۸ ش ۴، ص۱۵۱ ـ ۱۷۳.</ref>. | امر به [[اطاعت از اولی الأمر]] (امامان)، در کنار امر به [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]]، در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} نشان میدهد [[اطاعت از امام]]، همانند اطاعت از خدا و رسول بوده و مطلقا [[واجب]] است و همان گونه که پیامبر برخلاف [[دین]] و [[فرامین الهی]] به [[گناه]] [[فرمان]] نمیدهد، [[امام]] نیز چنین فرمانی صادر نمیکند<ref>ر. ک: [[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۸۱-۸۲؛ [[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت ۱ - کاظمی بنچناری (مقاله)|اطاعت]]، دانشنامه امام رضا، ج۲؛ روشن، علی و دهقان، رحیم، نظریه یکسانی مفهوم امامت و مقام افتراض طاعت تحلیل مستندات و پیامدها، حکمت اسلامی، سال ۹۸ ش ۴، ص۱۵۱ ـ ۱۷۳.</ref>. | ||
==آثار و نتایج اطاعت از امام== | == آثار و نتایج اطاعت از امام == | ||
از آنجا که [[اطاعت از امام]]، [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] است، لذا آثار و نتایجی که [[اطاعت خدا]] و رسول دارد، [[اطاعت از امام]] نیز آنها را داراست، از جمله اینکه [[اطاعت از امام]] موجب قرار گرفتن در کنار کسانی است که به آنها [[نعمت]] داده شده است: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>. علاوه بر اینکه اطاعت از امام آثار دیگری هم به دنبال دارد که در دو حیطه فردی و اجتماعی ظهور و بروز پیدا میکنند، برخی از این آثار عبارتاند از: | از آنجا که [[اطاعت از امام]]، [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] است، لذا آثار و نتایجی که [[اطاعت خدا]] و رسول دارد، [[اطاعت از امام]] نیز آنها را داراست، از جمله اینکه [[اطاعت از امام]] موجب قرار گرفتن در کنار کسانی است که به آنها [[نعمت]] داده شده است: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>. علاوه بر اینکه اطاعت از امام آثار دیگری هم به دنبال دارد که در دو حیطه فردی و اجتماعی ظهور و بروز پیدا میکنند، برخی از این آثار عبارتاند از: | ||
# '''[[سعادت اخروی]]:''' چنانچه در زیارت آل یاسین آمده است: {{متن حدیث|شقی من خالفکم و سعد من اطاعکم}}؛ کسی که با شما مخالفت کند، نگونبخت گردد و کسی که از شما اطاعت کند، سعادتمند شود<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت آل یاسین.</ref>. | # '''[[سعادت اخروی]]:''' چنانچه در زیارت آل یاسین آمده است: {{متن حدیث|شقی من خالفکم و سعد من اطاعکم}}؛ کسی که با شما مخالفت کند، نگونبخت گردد و کسی که از شما اطاعت کند، سعادتمند شود<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت آل یاسین.</ref>. | ||
#'''تحقق [[حاکمیت خداوند]] و [[مشروعیت]] [[جانشینی خداوند]]:''' [[مظهر]] کامل جانشینی خداوند بر روی زمین، [[انبیا]] {{ع}} هستند که مجریان [[حکومت اسلامی]]اند. پس از [[پیامبران]] [[انسانهای کامل]] که از مرتبه برین [[علم]] به [[اسمای الهی]] بهرهمند هستند، از [[برترین]] مرتبه [[خلافت الهی]] نیز برخوردارند<ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[تفسیر تسنیم (کتاب)|تفسیر تسنیم]]، ج۳، ص۴۰.</ref>، [[اجرای احکام الهی]] را برعهده دارند و [[اطاعت]] از آنها زمینه [[اجرای احکام]] را فراهم میسازد. اطاعت مردمی، پشتوانۀ [[قدرت]] [[اجتماعی]] و بسط ید [[امام]] در عمل به [[اسلام]] است<ref>ر.ک: خراسانی، ابوالفضل، مشروعیت، پیامد کلامیانگاری امامت، حکمت اسراء، پاییز ۱۳۸۹، شماره ۵ (از صفحه ۱۱۳ تا ۱۳۸)؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۸۲.</ref>. | # '''تحقق [[حاکمیت خداوند]] و [[مشروعیت]] [[جانشینی خداوند]]:''' [[مظهر]] کامل جانشینی خداوند بر روی زمین، [[انبیا]] {{ع}} هستند که مجریان [[حکومت اسلامی]]اند. پس از [[پیامبران]] [[انسانهای کامل]] که از مرتبه برین [[علم]] به [[اسمای الهی]] بهرهمند هستند، از [[برترین]] مرتبه [[خلافت الهی]] نیز برخوردارند<ref>ر. ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[تفسیر تسنیم (کتاب)|تفسیر تسنیم]]، ج۳، ص۴۰.</ref>، [[اجرای احکام الهی]] را برعهده دارند و [[اطاعت]] از آنها زمینه [[اجرای احکام]] را فراهم میسازد. اطاعت مردمی، پشتوانۀ [[قدرت]] [[اجتماعی]] و بسط ید [[امام]] در عمل به [[اسلام]] است<ref>ر. ک: خراسانی، ابوالفضل، مشروعیت، پیامد کلامیانگاری امامت، حکمت اسراء، پاییز ۱۳۸۹، شماره ۵ (از صفحه ۱۱۳ تا ۱۳۸)؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۸۲.</ref>. | ||
# '''[[حفظ نظام اسلامی]]:''' [[امامت]]، ضامن [[تکامل]] مادی و [[معنوی]] [[جامعه بشری]] است. امامت نزد [[شیعه]] [[منصب]] و [[مقام]] [[الهی]] است که [[وظیفه]] او پس از [[پیامبر]]، تداوم بخشیدن به [[وظایف]] [[رسالت]] است، به جز [[تلقی وحی]] و پیریزی [[شریعت]] که ویژه پیامبر است. البته [[اطاعت از حاکم]] اختصاص به حکومت اسلامی ندارد و بقای هر [[حکومتی]] و [[اجرای قوانین]] مبتنی بر اطاعت [[مردم]] از [[حاکم جامعه]] است که در [[جامعه اسلامی]]، [[حکومت]] باید در دست امام باشد و اطاعت از او موجب بقاء حکومت است<ref>ر.ک: خراسانی، ابوالفضل، مشروعیت، پیامد کلامیانگاری امامت، حکمت اسراء، پاییز ۱۳۸۹، شماره ۵ (از صفحه ۱۱۳ تا ۱۳۸)؛ | # '''[[حفظ نظام اسلامی]]:''' [[امامت]]، ضامن [[تکامل]] مادی و [[معنوی]] [[جامعه بشری]] است. امامت نزد [[شیعه]] [[منصب]] و [[مقام]] [[الهی]] است که [[وظیفه]] او پس از [[پیامبر]]، تداوم بخشیدن به [[وظایف]] [[رسالت]] است، به جز [[تلقی وحی]] و پیریزی [[شریعت]] که ویژه پیامبر است. البته [[اطاعت از حاکم]] اختصاص به حکومت اسلامی ندارد و بقای هر [[حکومتی]] و [[اجرای قوانین]] مبتنی بر اطاعت [[مردم]] از [[حاکم جامعه]] است که در [[جامعه اسلامی]]، [[حکومت]] باید در دست امام باشد و اطاعت از او موجب بقاء حکومت است<ref>ر. ک: خراسانی، ابوالفضل، مشروعیت، پیامد کلامیانگاری امامت، حکمت اسراء، پاییز ۱۳۸۹، شماره ۵ (از صفحه ۱۱۳ تا ۱۳۸)؛ [[احسان پورحسین|پورحسین، احسان]]، [[مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه (مقاله)|مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه]]، ص۱۱۸.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
[[رده:مقالههای اولویت یک]] | [[رده:مقالههای اولویت یک]] | ||
<onlyinclude>{{درجهبندی | <onlyinclude>{{درجهبندی | ||
| نویسنده اصلی=<!-- | | نویسنده اصلی=<!--جوکار، پورانزاب،واثق، امینی،بهمنی-->تمام توسط واثق | ||
| ارزیابی=<!-- | | ارزیابی=<!--آماده، نشده، تمام-->تمام | ||
| ارزیابی نهایی =<!--نشده،- | | ارزیابی نهایی =<!--نشده، -،خیرآبادی، فرقانی،تمام توسط [[کاربر:خیرآبادی|خیرآبادی]]، تمام توسط [[کاربر:فرقانی|فرقانی]]-->تمام توسط فرقانی | ||
| شناسه = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | | شناسه = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | ||
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد | | جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
| لینکدهی دستی = <!--ندارد، دارد-->ندارد | | لینکدهی دستی = <!--ندارد، دارد-->ندارد | ||
| رده = <!--ندارد، دارد-->دارد | | رده = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| جعبه اطلاعات = <!--ندارد،-، دارد-->- | | جعبه اطلاعات = <!--ندارد، -، دارد-->- | ||
| عکس = <!-- ندارد،-، دارد-->- | | عکس = <!-- ندارد، -، دارد-->- | ||
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->- | | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->- | ||
| رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد | | رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد | ||
| کپیکاری = <!--از چند | | کپیکاری = <!--از چند منبع، از تک منبع، ندارد-->ندارد | ||
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | ||
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> | | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> |