اعتدال در جامعهشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
میانهروی و [[اقتصاد]] به معنای رعایت اعتدال و [[پرهیز]] از [[افراط]] و [[تفریط]] است. مقتصد کسی است که در وسط و طریق - نه حواشی و کنارههای آن - طی مسیر میکند. رعایت اعتدال معمولاً، [[شیوه]] مقبول، مطبوع و سازگار با اقتضائات [[فطری]] [[بشر]] و متناسب با ضرورتهای ناشی از [[حیات]] جمعی شمرده شده است و معمولاً در همه نظامهای [[فرهنگی]] و [[تربیتی]] بدان توصیه میشود. معنای دیگر میانهروی، اتخاذ موضع متوسط و [[متعادل]] به معنای [[رهایی]] از تمرکز صرف بر یک جنبه همچون مادیگری و [[دنیاگرایی]] و متقابلاً ترک معنویتگرایی و [[آخرتگرایی]] یا عکس آن است. [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر]] و ابعاد وسط بودن [[امت اسلام]] مینویسد: [[امت اسلامی]] را یک [[امت]] میانه و [[معتدل]] نامیده است، معتدل از نظر [[عقیده]] که نه [[راه]] [[غلو]] را میپیماید و نه راه [[تقصیر]] و [[شرک]]، نه طرفدار [[جبر]] است و نه [[تفویض]]، نه درباره صفات [[معتقد]] به تشبیهاند و نه تعطیل. [[معتدل]] از نظر ارزشهای [[معنوی]] و مادی، نه به کلی در [[جهان]] ماده فرو میروند که [[معنویت]] به [[فراموشی]] سپرده شود، و نه آنچنان در عالم معنی فرو میروند که از [[جهان مادی]] به کلی بیخبر گردند. معتدل از نظر [[دانش]]، نه آنچنان بر دانستههای خود [[جمود]] دارند که [[علوم]] دیگران را پذیرا نشوند، و نه آنگونه خودباختهاند که به دنبال هر صدایی برخیزند. معتدل از نظر [[روابط اجتماعی]]، نه اطراف خود حصار میکشند که از جهانیان به کلی جدا شوند، و نه اصالت و [[استقلال]] خود را از دست میدهند که همچون غربزدگان و شرقزدگان در این [[ملت]] و آن ملت ذوب شوند. معتدل از نظر شیوههای [[اخلاقی]]، از نظر [[عبادت]]، از نظر [[تفکر]] و خلاصه معتدل در تمام جهات [[زندگی]] و [[حیات]]<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۸۷؛ برای آگاهی بیشتر از اهمیت و آثار فردی و اجتماعی این ویژگی تربیتی اخلاقی، ر.ک: [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، رسنگاران، ص۲۴۱-۲۵؛ محمد جمالی خلیلیان اشکذری، فرهنگ اسلامی و توسعه اقتصادی، ح۱۷۷-۱۹۸.</ref><ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۳۸.</ref> | میانهروی و [[اقتصاد]] به معنای رعایت اعتدال و [[پرهیز]] از [[افراط]] و [[تفریط]] است. مقتصد کسی است که در وسط و طریق - نه حواشی و کنارههای آن - طی مسیر میکند. رعایت اعتدال معمولاً، [[شیوه]] مقبول، مطبوع و سازگار با اقتضائات [[فطری]] [[بشر]] و متناسب با ضرورتهای ناشی از [[حیات]] جمعی شمرده شده است و معمولاً در همه نظامهای [[فرهنگی]] و [[تربیتی]] بدان توصیه میشود. معنای دیگر میانهروی، اتخاذ موضع متوسط و [[متعادل]] به معنای [[رهایی]] از تمرکز صرف بر یک جنبه همچون مادیگری و [[دنیاگرایی]] و متقابلاً ترک معنویتگرایی و [[آخرتگرایی]] یا عکس آن است. [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر]] و ابعاد وسط بودن [[امت اسلام]] مینویسد: [[امت اسلامی]] را یک [[امت]] میانه و [[معتدل]] نامیده است، معتدل از نظر [[عقیده]] که نه [[راه]] [[غلو]] را میپیماید و نه راه [[تقصیر]] و [[شرک]]، نه طرفدار [[جبر]] است و نه [[تفویض]]، نه درباره صفات [[معتقد]] به تشبیهاند و نه تعطیل. [[معتدل]] از نظر ارزشهای [[معنوی]] و مادی، نه به کلی در [[جهان]] ماده فرو میروند که [[معنویت]] به [[فراموشی]] سپرده شود، و نه آنچنان در عالم معنی فرو میروند که از [[جهان مادی]] به کلی بیخبر گردند. معتدل از نظر [[دانش]]، نه آنچنان بر دانستههای خود [[جمود]] دارند که [[علوم]] دیگران را پذیرا نشوند، و نه آنگونه خودباختهاند که به دنبال هر صدایی برخیزند. معتدل از نظر [[روابط اجتماعی]]، نه اطراف خود حصار میکشند که از جهانیان به کلی جدا شوند، و نه اصالت و [[استقلال]] خود را از دست میدهند که همچون غربزدگان و شرقزدگان در این [[ملت]] و آن ملت ذوب شوند. معتدل از نظر شیوههای [[اخلاقی]]، از نظر [[عبادت]]، از نظر [[تفکر]] و خلاصه معتدل در تمام جهات [[زندگی]] و [[حیات]]<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۸۷؛ برای آگاهی بیشتر از اهمیت و آثار فردی و اجتماعی این ویژگی تربیتی اخلاقی، ر. ک: [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، رسنگاران، ص۲۴۱-۲۵؛ محمد جمالی خلیلیان اشکذری، فرهنگ اسلامی و توسعه اقتصادی، ح۱۷۷-۱۹۸.</ref><ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۳۸.</ref> | ||
==[[آیات قرآنی]] مرتبط== | == [[آیات قرآنی]] مرتبط == | ||
#توصیه به [[میانهروی]] در زندگی: {{متن قرآن|وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ}}<ref>«و در راه رفتنت میانهرو باش و از آوایت فرو کاه» سوره لقمان، آیه ۱۹.</ref>. | # توصیه به [[میانهروی]] در زندگی: {{متن قرآن|وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ}}<ref>«و در راه رفتنت میانهرو باش و از آوایت فرو کاه» سوره لقمان، آیه ۱۹.</ref>. | ||
#توصیه به میانهروی در [[مصرف]]: {{متن قرآن|وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«و بخورید و بیاشامید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد» سوره اعراف، آیه ۳۱.</ref>. | # توصیه به میانهروی در [[مصرف]]: {{متن قرآن|وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«و بخورید و بیاشامید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد» سوره اعراف، آیه ۳۱.</ref>. | ||
#آیاتی نیز [[مؤمنان]] را به میانهروی در [[انفاق]]<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}} «و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی | # آیاتی نیز [[مؤمنان]] را به میانهروی در [[انفاق]]<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}} «و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref>؛ در [[قصاص]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا}} «و آن کس را که خداوند (کشتن وی را) حرام کرده است جز به حقّ مکشید و آنکه به ستم کشته شود برای وارث او حقّی نهادهایم پس نباید در کشتن (به قصاص) گزافکاری کند زیرا (از سوی شرع) یاری شده است» سوره اسراء، آیه ۳۳.</ref>؛ در واکنش به حوادث تلخ و شیرین [[روزگار]]<ref>{{متن قرآن|لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ}} «تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید و خداوند هیچ خود پسند خویشتن ستایی را دوست نمیدارد» سوره حدید، آیه ۲۳.</ref> و در [[مبارزه]] و برخورد با [[دشمنان]]<ref>{{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}} «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ میکنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref> توصیه کرده و [[مؤمنان]] را از [[متابعت]] و [[همراهی]] با افراطکاران برحذر داشته است<ref>{{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}} «و با آنان که پروردگار خویش را سپیدهدمان و در پایان روز به شوق لقای وی میخوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>. [[طلب]] [[بخشش]] به سبب زیادهرویها و افراطکاریهای غیر قابل توجیه نیز از جمله دعاهای مؤمنان شمرده شده است<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ}} «ای مؤمنان! اگر از کافران پیروی کنید شما را به (باورهای) گذشتهتان (در جاهلیت) باز میگردانند و از زیانکاران میگردید» سوره آل عمران، آیه ۱۴۹.</ref><ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۳۸.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |